۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده: اخوان المسلمین' به 'رده: اخوان المسلمین') |
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
=تاریخچه= | =تاریخچه= | ||
شکلگیری سازمانی اخوانالمسلمین در یمن مربوط به بعد از قیام 26 سپتامبر 1962 است. ولی تأثیرپذیری احزاب اسلامی یمن از تجربه و آموزههای اخوانی چه در زمینههای فکری و چه در زمینه حرکت سیاسی به مدتها پیش از آن مربوط است. میتوان گفت اولین آشنایی یمنیها با سازمان اخوانالمسلمین در دهه چهل از رهگذر آشنایی هیئتهای دانشجویی یمنی مستقر در [[قاهره]] و به ویژه توسط بعضی از بنیانگذاران حرکت الأحرار که گروهی از دانشجویان یمنی بودند صورت گرفت<ref>[http://ensani.ir/file/download/article/20160510090059-9825-39.pdf اخوان المسلمین یمن]</ref> در سال 1937 هنگامی که دانشجویان یمنی همچون احمد محمد النعمان و محمد محمود الزبیری وارد قاهره شد. -زبیری، النعمان به تحصیل در دانشگاه الازهر پرداختند، در حالی که الزبیری به دارالعلوم رفت و این دو با برخی از شخصیتهای یمنی که مخالف شرایط حاکم در یمن بودند در قاهره ملاقات کردند. یکی از این اینها محیی الدین العنسی بود. او یک نظامی یمنی بود که دوره آموزشی را در عراق گذرانده و پس از پایان دوره به جای بازگشت به صنعا به قاهره آمده بود. افسران دیگری از جمله سلام فارع ولقمان، | شکلگیری سازمانی اخوانالمسلمین در یمن مربوط به بعد از قیام 26 سپتامبر 1962 است. ولی تأثیرپذیری احزاب اسلامی یمن از تجربه و آموزههای اخوانی چه در زمینههای فکری و چه در زمینه حرکت سیاسی به مدتها پیش از آن مربوط است. میتوان گفت اولین آشنایی یمنیها با سازمان اخوانالمسلمین در دهه چهل از رهگذر آشنایی هیئتهای دانشجویی یمنی مستقر در [[قاهره]] و به ویژه توسط بعضی از بنیانگذاران حرکت الأحرار که گروهی از دانشجویان یمنی بودند صورت گرفت<ref>[http://ensani.ir/file/download/article/20160510090059-9825-39.pdf اخوان المسلمین یمن]</ref> در سال 1937 هنگامی که دانشجویان یمنی همچون احمد محمد النعمان و محمد محمود الزبیری وارد قاهره شد. -زبیری، النعمان به تحصیل در دانشگاه الازهر پرداختند، در حالی که الزبیری به دارالعلوم رفت و این دو با برخی از شخصیتهای یمنی که مخالف شرایط حاکم در یمن بودند در قاهره ملاقات کردند. یکی از این اینها محیی الدین العنسی بود. او یک نظامی یمنی بود که دوره آموزشی را در عراق گذرانده و پس از پایان دوره به جای بازگشت به صنعا به قاهره آمده بود. افسران دیگری از جمله سلام فارع ولقمان، والجفری با یکدیگر ملاقات کردند و پس از مشورت و گفتگو در سال1939 تصمیم گرفتند سازمانی تشکیل دهند به نام "تیپ جوانان یمن" که هدف آن گسترش اصلاحات اجتماعی و سیاسی بود و این گروه توانست در سراسر مصر گسترش یابد و با اخوان دیدار کردند. و پس از آشنایی النعمان والزبیری با حسن البنا و تعمیق روابطشان به دنبال عضویت در اخوان مصر بودند. | ||
در سال 1938، هنگامی که هیئت یمنی به ریاست سیفالاسلام عبدالله بن الامام یحیی در کنفرانس بینالمللی پارلمانی برای بحث در مورد مسئله [[فلسطین]] شرکت کرد، این هیئت به حسن البنا متوسل شد تا دبیر خصوصی هیئت یمنی را معرفی کند. برای این کار، البنا محمود محمود أبوالسعود عضو اخوان را انتخاب کرد و هیئت را در لندن و پاریس همراهی کرد.پس از این مرحله الزبیری و النعمان به صنعا بازگشتند و به توصیه البنا آنها گروهی را به نام "جوانان برای امر به معروف و نهی از منکر" تشکیل دادند. این دو شروع به پخش برنامه این گروه در مساجد کردند که این باعث عصبانیت امام یحیی حاکم وقت یمن شد و به زندان افتاد. بعد از آزادی از زندان بسیاری از یمنیها به آنها پیوستند و آنها گروه "الیمنیین الأحرار" یا "حزب الاحرار" را تشکیل دادند و از آنجا که حاکمیت انگلیس در آن زمان مانع از ایجاد احزاب شد نام به "الجمعیة الیمنیة | در سال 1938، هنگامی که هیئت یمنی به ریاست سیفالاسلام عبدالله بن الامام یحیی در کنفرانس بینالمللی پارلمانی برای بحث در مورد مسئله [[فلسطین]] شرکت کرد، این هیئت به حسن البنا متوسل شد تا دبیر خصوصی هیئت یمنی را معرفی کند. برای این کار، البنا محمود محمود أبوالسعود عضو اخوان را انتخاب کرد و هیئت را در لندن و پاریس همراهی کرد.پس از این مرحله الزبیری و النعمان به صنعا بازگشتند و به توصیه البنا آنها گروهی را به نام "جوانان برای امر به معروف و نهی از منکر" تشکیل دادند. این دو شروع به پخش برنامه این گروه در مساجد کردند که این باعث عصبانیت امام یحیی حاکم وقت یمن شد و به زندان افتاد. بعد از آزادی از زندان بسیاری از یمنیها به آنها پیوستند و آنها گروه "الیمنیین الأحرار" یا "حزب الاحرار" را تشکیل دادند و از آنجا که حاکمیت انگلیس در آن زمان مانع از ایجاد احزاب شد نام به "الجمعیة الیمنیة الکبری" 1946 تغییر یافت. | ||
=حضور اخوان در یمن= | =حضور اخوان در یمن= | ||
رابطه اخوان با جنبش مخالفت یمن تحقق یافت از بعد از تشکیل جمعیت یمن شکل جدی به خود گرفت و جرقه این رابطه از دیدار البنا با عبدالله الشماحی در سفر حج در سال1946 و توافق همکاری بین بنا و او در یمن ایجاد شد زیرا البنا یمن را بهترین کشور برای تشکیل دولت اخوان | رابطه اخوان با جنبش مخالفت یمن تحقق یافت از بعد از تشکیل جمعیت یمن شکل جدی به خود گرفت و جرقه این رابطه از دیدار البنا با عبدالله الشماحی در سفر حج در سال1946 و توافق همکاری بین بنا و او در یمن ایجاد شد زیرا البنا یمن را بهترین کشور برای تشکیل دولت اخوان میدانست و برای این مهم افرادی همچون مصطفی الشکعة را برای آموزش جوانان یمنی به آنجا فرستاد. پس از انقلاب 1948 و کشته شدن امام یحیی رادیو صنعا را به دست گرفت و اوج حرکت البنا با اعزام الفضیل الورتلانی به یمن بود تبعه الجزایر بود. البنا به او ماموریت داد تا نیروهای یمنی در داخل و خارج را باهم هماهنگ سازد. | ||
=اخوان پس از ترور امام یحیی= | =اخوان پس از ترور امام یحیی= | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
=اخوان و علی عبدالله صالح= | =اخوان و علی عبدالله صالح= | ||
[[علی عبدالله صالح]] در سال 1978 به قدرت رسید. در سال 1979، افسران ناصریست به رهبری عیسی محمد سیف سعی در مخالفت با وی داشتند، اما رئیس جمهور صالح توانست کودتا را شکست دهد و آنها را اعدام کرد و سپس شروع به تحکیم پایههای حکومت خود با حمایت قبایل و شیخ عبدالله الاحمر"وابسته به اخوانالمسلمین" پرداخت. صالح با اتحاد با الاحمر و قبایل توانست ستونهای حکومت خود را تحکیم کند و سپس حزب عمومی کنگره مردم را تأسیس کند، در آن سازمانهای سیاسی مختلفی را جمع کرد و با قبایل متحد شد. اما از زمان اتحاد، رژیم صالح تا سقوط خود شاهد ثبات نبود. هنگامی که اتحاد یمن در سال 1990 برقرار شد، اخوان از تشکیل یک حزب سیاسی به نام مجمع اصلاح طلب یمن، مطابق با قانون احزاب و فعالیتهای سیاسی اسلامگرایان، شیوخ قبایل، افسران و سربازانی که به آن پیوستند، خبر داد. اخوانالمسلمین و قبایل به مقابله شدید علیه کمونیستها/حزب سوسیالیست در جنوب پرداختند و پیروز شدند ولی سالها پس از جنگ اختلافاتی بین علی صالح و اخوانالمسلمین رخ داد و آن را عبدالله الأحمر و عبدالمجید الزندانی واللواء | [[علی عبدالله صالح]] در سال 1978 به قدرت رسید. در سال 1979، افسران ناصریست به رهبری عیسی محمد سیف سعی در مخالفت با وی داشتند، اما رئیس جمهور صالح توانست کودتا را شکست دهد و آنها را اعدام کرد و سپس شروع به تحکیم پایههای حکومت خود با حمایت قبایل و شیخ عبدالله الاحمر"وابسته به اخوانالمسلمین" پرداخت. صالح با اتحاد با الاحمر و قبایل توانست ستونهای حکومت خود را تحکیم کند و سپس حزب عمومی کنگره مردم را تأسیس کند، در آن سازمانهای سیاسی مختلفی را جمع کرد و با قبایل متحد شد. اما از زمان اتحاد، رژیم صالح تا سقوط خود شاهد ثبات نبود. هنگامی که اتحاد یمن در سال 1990 برقرار شد، اخوان از تشکیل یک حزب سیاسی به نام مجمع اصلاح طلب یمن، مطابق با قانون احزاب و فعالیتهای سیاسی اسلامگرایان، شیوخ قبایل، افسران و سربازانی که به آن پیوستند، خبر داد. اخوانالمسلمین و قبایل به مقابله شدید علیه کمونیستها/حزب سوسیالیست در جنوب پرداختند و پیروز شدند ولی سالها پس از جنگ اختلافاتی بین علی صالح و اخوانالمسلمین رخ داد و آن را عبدالله الأحمر و عبدالمجید الزندانی واللواء علی صالح الأحمرهدایت میکردند تا آنجا که با وقوع [[بیداری اسلامی]] بشدت از آن حمایت کردند. | ||
=افکار= | =افکار= |