۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده: اخوان المسلمین' به 'رده: اخوان المسلمین') |
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==مرحله دوم== | ==مرحله دوم== | ||
مرحله دوم فعالیت « جماعت اسلامی» پس از استقلال پاکستان (۱۴ اوت ۱۹۴۷ ) آغاز میشود. با استقلال پاکستان، مولانا مودودی هجرت به پاکستان را بر ماندن در هند ترجیح داد. او در این مرحله از حالت بی طرفی بیرونم آمده و پشتیبانی خود را از پاکستان اعلام کرد. فعالیت سیاسی جماعت اسلامی در دوران پس از تاسیس پاکستان، بر اسلامیکردن نظام سیاسی متمرکز یافته بود. این چرخش مهمی در سیاست «جماعت اسلامی» به شمار میرفت جماعت سد تحریم فعالیت سیاسی را شکسته و با جدیت تمام وارد فعالیت سیاسی میگردید. اما این فعالیتها محدود به اصلاحات فکری، تنظیم نظام حقوقی و اعمال فشار از بیرون بر سیاست مداران در ایجاد تغییرات سیاسی میگردید. «جماعت» هنوز ورود مستقیم به صحنه سیاسی و مشارکت در قدرت را مجاز | مرحله دوم فعالیت « جماعت اسلامی» پس از استقلال پاکستان (۱۴ اوت ۱۹۴۷ ) آغاز میشود. با استقلال پاکستان، مولانا مودودی هجرت به پاکستان را بر ماندن در هند ترجیح داد. او در این مرحله از حالت بی طرفی بیرونم آمده و پشتیبانی خود را از پاکستان اعلام کرد. فعالیت سیاسی جماعت اسلامی در دوران پس از تاسیس پاکستان، بر اسلامیکردن نظام سیاسی متمرکز یافته بود. این چرخش مهمی در سیاست «جماعت اسلامی» به شمار میرفت جماعت سد تحریم فعالیت سیاسی را شکسته و با جدیت تمام وارد فعالیت سیاسی میگردید. اما این فعالیتها محدود به اصلاحات فکری، تنظیم نظام حقوقی و اعمال فشار از بیرون بر سیاست مداران در ایجاد تغییرات سیاسی میگردید. «جماعت» هنوز ورود مستقیم به صحنه سیاسی و مشارکت در قدرت را مجاز نمیدانست. نگرانی واقعی جماعت از ناحیه سکولاریستهای مسلم لیگ بود که مجدانه تلاش میکردند تا بنیان نظام پاکستان را بر رژیم غربی به ویژه بریتانیا استوار سازند. اولین تلاش جدی جماعت در جهت اسلامی ساختن کشور، پیشنهاد چهارگانه مودودی راجع به اسلامی ساختن نظام حقوقی کشور بود. این چهار نکته که به «قرارداد مقاصد شهرت یافته، از این قرار است: | ||
۱) سلطنت فقطازآن خداوند استو فلسفۀ وجودی حکومت پاکستان چیزی جز تأمین رضایت الهی در اینکشور نیست؛ | ۱) سلطنت فقطازآن خداوند استو فلسفۀ وجودی حکومت پاکستان چیزی جز تأمین رضایت الهی در اینکشور نیست؛ | ||
۲) قانون اساسی پاکستان شریعت اسلامی است؛ | ۲) قانون اساسی پاکستان شریعت اسلامی است؛ | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
۳) کوشش برای اصلاح اجتماعی؛ | ۳) کوشش برای اصلاح اجتماعی؛ | ||
۴) اصلاح نظام سیاسی. | ۴) اصلاح نظام سیاسی. | ||
نکتۀ تازه و مهم در این مصوبات، اصل چهارم آن است که راه را برای ورود «جماعت» به سیستم سیاسی از طریق مشارکت درانتخابات باز میکرد. جماعت تا آن زمان هر نوع مشارکت در قدرت را گمراه کننده | نکتۀ تازه و مهم در این مصوبات، اصل چهارم آن است که راه را برای ورود «جماعت» به سیستم سیاسی از طریق مشارکت درانتخابات باز میکرد. جماعت تا آن زمان هر نوع مشارکت در قدرت را گمراه کننده میدانستند؛اما پس از این تصمیم، اعلام کرد مبارزه برای اصلاح نظام سیاسی که مکمل مبارزات دیگر است را از راه نمایندگان متقی و صالح در دولت پیگیری خواهد کرد. مولانا مودودی در توجیه اتخاذ سیاست جدید سه دلیل را ارئه میکرد: | ||
اول، شرایط کنونی جامعه ما با شرایط زمان قبل از تءسیس پاکستان کاملاً تغییر یافته است، زیرا اکنون موانع شرعی از مسیر مشارکت در قدرت بر طرف شده است. | اول، شرایط کنونی جامعه ما با شرایط زمان قبل از تءسیس پاکستان کاملاً تغییر یافته است، زیرا اکنون موانع شرعی از مسیر مشارکت در قدرت بر طرف شده است. | ||
دوم، استراتژی چهار گانه جماعت مبنی بر تطهیر افکار، ترتیب افراد اصلاح جامعه و اصلاح حکومت، در مجموع شبکه واحدی را تشکیل میدهند که فقدان هر یک باعث نا کار آمدی خود بکه میگردد؛ | دوم، استراتژی چهار گانه جماعت مبنی بر تطهیر افکار، ترتیب افراد اصلاح جامعه و اصلاح حکومت، در مجموع شبکه واحدی را تشکیل میدهند که فقدان هر یک باعث نا کار آمدی خود بکه میگردد؛ | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
هدف بنیادی جماعت اسلامی پاکستان و مقصود از تمامی سعی و تلاش آن عملاً اقامۀ دین (ایجاد حکومت الهی یا نظام زندگی اسلامی)و درواقع کسب رضای الهی و رستگاری اخروی میباشد سپس در تشریح مفهوم «اقامۀ دین» آورده است که «هدف از اقامۀدین، اقامۀ بخش خاصی از دین نیست، بلکه اقامۀ تمامی دین است، چهاینکه مربوط به زندگی فردی باشد یا مربوط به زندگی اجتماعی، از نوع نماز، [[روزه]]، [[حج]] و [[زکات]] باشد یا از نوع اقتصاد، جماعت، سیایت و تمدن» . | هدف بنیادی جماعت اسلامی پاکستان و مقصود از تمامی سعی و تلاش آن عملاً اقامۀ دین (ایجاد حکومت الهی یا نظام زندگی اسلامی)و درواقع کسب رضای الهی و رستگاری اخروی میباشد سپس در تشریح مفهوم «اقامۀ دین» آورده است که «هدف از اقامۀدین، اقامۀ بخش خاصی از دین نیست، بلکه اقامۀ تمامی دین است، چهاینکه مربوط به زندگی فردی باشد یا مربوط به زندگی اجتماعی، از نوع نماز، [[روزه]]، [[حج]] و [[زکات]] باشد یا از نوع اقتصاد، جماعت، سیایت و تمدن» . | ||
مودودی مؤسس جماعت اسلامی که سه ده رهبری حزب را به عهده داشت، هدف خود را هدایت تمام انسانها و تبلیغ دین در سطح کلیۀ بشر اعلام کرد. از دیدگاه مودودی تمایز واقعی انسانها در اسلام، «در تمایز افکارو اخلاق و هدف زندگ انسانها پدیدار میشود» و انسانها همه ملت واحد بوده که به گروهای مختلف نژادی تقسیم شده است و اسلام آمده تا این گروههای نزادی و فرهنگی را گرد هم آورد و جامعه واحدی بر مبنای عقیده و اخلاق و هدف واحد تشکیل دهد. | مودودی مؤسس جماعت اسلامی که سه ده رهبری حزب را به عهده داشت، هدف خود را هدایت تمام انسانها و تبلیغ دین در سطح کلیۀ بشر اعلام کرد. از دیدگاه مودودی تمایز واقعی انسانها در اسلام، «در تمایز افکارو اخلاق و هدف زندگ انسانها پدیدار میشود» و انسانها همه ملت واحد بوده که به گروهای مختلف نژادی تقسیم شده است و اسلام آمده تا این گروههای نزادی و فرهنگی را گرد هم آورد و جامعه واحدی بر مبنای عقیده و اخلاق و هدف واحد تشکیل دهد. | ||
اصل مهم در اندیشه مودودی، رویکرد جامع در نظام مند به دین بود. او دین را مجموعۀ کامل مربوط به تمامی ابعاد زندگی و تمدن بشر | اصل مهم در اندیشه مودودی، رویکرد جامع در نظام مند به دین بود. او دین را مجموعۀ کامل مربوط به تمامی ابعاد زندگی و تمدن بشر میدانست که تمامی اجزاءآن در ارتباط نزدیک با یکدیگر قرار دارند. تحقیق واقعی دین تنها در صورتی امکان پذیر است که نظام سیاسی و اقتصادی دین نیز به خوبی پیاده گردد. مودودی در مطلعات تاریخی، کلامی و فقهی اسلام، دید نقادانه داشت. اهمیت دادن او به«اجتهاد» به عنوان عنصری متروک در مکتب اهل سنت و رویکرد به دنیای مدرن و شرایط زمان و مکن، چهره بخصوصی از او ترسیم کرده بود و این امر عامل بروز تنشهای فکری میان او و سنتگرایان دیو بندی و اهل حدیث گردید. اسلام موجود در جهان امروز از نظر او، اسلام تعریف شده، مسخ شده و غیر اصلی جلوه میکرد که نیاز شدید به پالایش داشت. او توانست در پرتو اجتهاد شخصی، تعریف کاملاً تازهای از نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام ارائه دهد و آثار زیادی در این موضوعات از خود به یادگار گذاشت. نظام سیاسی مطلوب مودودی نظامی بود که او آن را «تئوکراسی» یا حکومت الهی نامیده است. او میگوید: | ||
. . . سیستم حکومت اسلامی با دموکراسی عرفی انطباق ندارد. . . در مکتب [[اسلام]] این جمهوری مقامی ندارد؛لذااطلاق جمهوری(به مفهوم رایج)به رژیم حکومت اسلامی صحیح نیست، بلکه تعبیر درست همانا جملۀ«حکومت الهی» یا تئوکراسی(Theo Cracy )است، اما تئوکراسی اروپایی با تئوکراسی اسلامی فرق زیادی دارد. | . . . سیستم حکومت اسلامی با دموکراسی عرفی انطباق ندارد. . . در مکتب [[اسلام]] این جمهوری مقامی ندارد؛لذااطلاق جمهوری(به مفهوم رایج)به رژیم حکومت اسلامی صحیح نیست، بلکه تعبیر درست همانا جملۀ«حکومت الهی» یا تئوکراسی(Theo Cracy )است، اما تئوکراسی اروپایی با تئوکراسی اسلامی فرق زیادی دارد. | ||
مودودی بر خلاف بسیاری از اسلامگرایان دیگر که شعار ایجاد «خلافت اسلامی» یا حکومتی از نوع«خلافت راشده» را سر میدادند، هرگز از نظام خلافت به مفهوم تاریخی آن دفاع نکرد، زیرا به اعتقاد او نظام خلافت در زمان حاضر کارائی خود را از دست داده است. او از نظامی دفاع میکرد که ماهیت مردمی و جمهوری داشته و دارای قوای سه گانه مجزا از هم بوده باشد؛اما نظام حزبی برای او مطلوب نبود. عقیده او درباره ساخت دولت اسلامی این بود که«دولت اسلامی ساخت دموکراتیک دارد، اما این [[دموکراسی]] در تشریع و تقنین نیست، بلکه دموکراسی در اجرای قوانین است» . | مودودی بر خلاف بسیاری از اسلامگرایان دیگر که شعار ایجاد «خلافت اسلامی» یا حکومتی از نوع«خلافت راشده» را سر میدادند، هرگز از نظام خلافت به مفهوم تاریخی آن دفاع نکرد، زیرا به اعتقاد او نظام خلافت در زمان حاضر کارائی خود را از دست داده است. او از نظامی دفاع میکرد که ماهیت مردمی و جمهوری داشته و دارای قوای سه گانه مجزا از هم بوده باشد؛اما نظام حزبی برای او مطلوب نبود. عقیده او درباره ساخت دولت اسلامی این بود که«دولت اسلامی ساخت دموکراتیک دارد، اما این [[دموکراسی]] در تشریع و تقنین نیست، بلکه دموکراسی در اجرای قوانین است» . |