۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
«وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ». <ref>سوره مزمل،آیه 20</ref> | «وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ». <ref>سوره مزمل،آیه 20</ref> | ||
این اهتمام و جایگاه ویژه است که حتی [[پیامبران الهی]] در عین پاکی و [[طهارت]]، باز هم از خداوند درخواست آمرزش داشتند: «وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمینَ»؛ <ref>سوره مؤمنون،آیه 118</ref> و بگو: پروردگارا! مرا ببخش و رحمت کن و تو بهترین رحم | این اهتمام و جایگاه ویژه است که حتی [[پیامبران الهی]] در عین پاکی و [[طهارت]]، باز هم از خداوند درخواست آمرزش داشتند: «وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمینَ»؛ <ref>سوره مؤمنون،آیه 118</ref> و بگو: پروردگارا! مرا ببخش و رحمت کن و تو بهترین رحم کنندگانی. «قالَ رَبِّ اغْفِرْ لی وَ لِأَخی وَ أَدْخِلْنا فی رَحْمَتِکَ»؛ <ref>سوره اعراف،آیه 151</ref> (موسی) گفت: پروردگارا! من و برادرم را بیامرز، و ما را در رحمت خود داخل فرما. | ||
البته استغفار پیامبران الهی - به دلیل [[عصمت]] آنان از هر گناه - به معنای درخواست آمرزش از گناه نیست؛ چرا که آنان از گناهان حتی صغیره معصوماند، بلکه با توجه به جایگاه آنان میتوان استغفارشان را از اشتغال به جنبههای مباح بشری و ضروری زندگی طبیعی؛ مانند خوردن و خوابیدن دانست که مانع از سیر در حالات ملکوتی میشود؛ لذا از این وقفه استغفار میکنند؛ <ref>طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 366، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق</ref> چرا که «حسنات الابرار سیئات المقربین» است. بسیاری از کارها برای ابرار و نیکان طاعت است، اما همین کارها برای مقربان معصیت شمرده میشود. <ref>نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، ج 2، ص 234- 246، اسماعیلیان، قم، 1368ش؛ نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص 527- 532، انتشارات امین و رشیدی، تهران، بیتا</ref> | البته استغفار پیامبران الهی - به دلیل [[عصمت]] آنان از هر گناه - به معنای درخواست آمرزش از گناه نیست؛ چرا که آنان از گناهان حتی صغیره معصوماند، بلکه با توجه به جایگاه آنان میتوان استغفارشان را از اشتغال به جنبههای مباح بشری و ضروری زندگی طبیعی؛ مانند خوردن و خوابیدن دانست که مانع از سیر در حالات ملکوتی میشود؛ لذا از این وقفه استغفار میکنند؛ <ref>طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 366، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق</ref> چرا که «حسنات الابرار سیئات المقربین» است. بسیاری از کارها برای ابرار و نیکان طاعت است، اما همین کارها برای مقربان معصیت شمرده میشود. <ref>نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، ج 2، ص 234- 246، اسماعیلیان، قم، 1368ش؛ نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص 527- 532، انتشارات امین و رشیدی، تهران، بیتا</ref> | ||
از همینرو است که امام علی(ع) میفرماید، استغفار مقام انسانهای بلند مرتبه است: «الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّیِّین»؛ <ref>سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص: 549. قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق</ref> | از همینرو است که امام علی(ع) میفرماید، استغفار مقام انسانهای بلند مرتبه است: «الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّیِّین»؛ <ref>سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص: 549. قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق</ref> | ||
و قرآن کریم آنرا از اوصاف مؤمنان شمرده است: «الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا»؛ <ref>سوره آل عمران،آیه 16.</ref> همان | و قرآن کریم آنرا از اوصاف مؤمنان شمرده است: «الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا»؛ <ref>سوره آل عمران،آیه 16.</ref> همان کسانی که میگویند: پروردگارا! ما ایمان آوردهایم پس گناهان ما را بیامرز. | ||
آری استغفار درجه انسانهای بلند مرتبه؛ راه مقربان، و از بزرگترین اسباب تقرب است. و لازم نیست که برای معصیت و گناهی باشد؛ چرا که سالک الی الله که خواهان رسیدن به مقام قرب الهی است، هنگام تلاش و جدیت در مسیر سلوک وقتی نفس خویش را سست و کاهل میبیند، برای همین سستی استغفار میکند و از پروردگارش دائماً درخواست عفو و بخشش دارد. <ref> شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 327،(پاورقی) قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق</ref> | آری استغفار درجه انسانهای بلند مرتبه؛ راه مقربان، و از بزرگترین اسباب تقرب است. و لازم نیست که برای معصیت و گناهی باشد؛ چرا که سالک الی الله که خواهان رسیدن به مقام قرب الهی است، هنگام تلاش و جدیت در مسیر سلوک وقتی نفس خویش را سست و کاهل میبیند، برای همین سستی استغفار میکند و از پروردگارش دائماً درخواست عفو و بخشش دارد. <ref> شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 327،(پاورقی) قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
=ضرورت استغفار= | =ضرورت استغفار= | ||
ضرورت استغفار از آنجا روشن میشود که قرآن از یکسو به آن فرمان داده، و از سوی دیگر ترک آنرا توبیخ کرده است: «أَ فَلا یَتُوبُونَ | ضرورت استغفار از آنجا روشن میشود که قرآن از یکسو به آن فرمان داده، و از سوی دیگر ترک آنرا توبیخ کرده است: «أَ فَلا یَتُوبُونَ إِلَی اللَّهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَهُ»؛ <ref>سوره مائده،سوره 74</ref> چرا که از یکسو انسانهای عادی بر اثر غفلت و نادانی همواره در معرض [[گناه]] قرار دارند؛ لذا نیاز به استغفار و ضرورت آن برای پالایش روحشان امر بدیهی است. از سوی دیگر هیچکس نمیتواند حقوق الهی را چنانکه باید و لایق پروردگار است به جای آورد؛ لذا استغفار در هر حال ضرورت دارد. | ||
=استغفار بهترین دعا و بهترین عبادت= | =استغفار بهترین دعا و بهترین عبادت= | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
پیامبر خدا(ص) ذکری را به جابر بن عبدالله تعلیم فرمود و آنرا «سید الاستغفار»، یا «برترین آمرزشطلبی» نامیدند: | پیامبر خدا(ص) ذکری را به جابر بن عبدالله تعلیم فرمود و آنرا «سید الاستغفار»، یا «برترین آمرزشطلبی» نامیدند: | ||
«تَعَلَّمُوا سَیِّدَ الِاسْتِغْفَارِ اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ خَلَقْتَنِی وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ أَنَا | «تَعَلَّمُوا سَیِّدَ الِاسْتِغْفَارِ اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ خَلَقْتَنِی وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ أَنَا عَلَی عَهْدِکَ وَ أَبُوءُ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ وَ أَبُوءُ لَکَ بِذَنْبِی فَاغْفِرْ لِی إِنَّهُ لَا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْت»؛ <ref> شیخ صدوق، معانی الاخبار، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 140، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق</ref> | ||
بهترین راه آمرزشخواهی را یاد بگیرید؛ خدایا تو پروردگار من | بهترین راه آمرزشخواهی را یاد بگیرید؛ خدایا تو پروردگار من هستی، معبودی جز تو نیست، تو مرا آفریدهای، و من بنده تو هستم و بر پیمان تو استوار هستم، و اقرار به نعمتهای تو برای خودم را دارم، و به گناه خویش اعتراف دارم. پس مرا بیامرز؛ زیرا جز تو کس دیگری گناهان را نمیآمرزد. | ||
=تفاوت استغفار با توبه= | =تفاوت استغفار با توبه= | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
روند استغفار و [[توبه]] به گونهای کاملاً مجزا نبوده، بلکه به گونهای در هم تنیده است که نمیتوان آن دو را جدا از هم فرض کرد. به عبارتی، بدون آنکه [[نیت]] توبه داشته باشیم، استغفار زبانی بیفایده است. و اینگونه نیست که بعد از توبه دیگر نیازی به استغفار مجدد نباشد. | روند استغفار و [[توبه]] به گونهای کاملاً مجزا نبوده، بلکه به گونهای در هم تنیده است که نمیتوان آن دو را جدا از هم فرض کرد. به عبارتی، بدون آنکه [[نیت]] توبه داشته باشیم، استغفار زبانی بیفایده است. و اینگونه نیست که بعد از توبه دیگر نیازی به استغفار مجدد نباشد. | ||
با این نگاه، هیچکدام از آیاتی که توبه و استغفار را با هم ذکر کرده، و یکی را مقدم بر دیگری میکنند - مانند آیات «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ»[19] «أَ فَلا یَتُوبُونَ | با این نگاه، هیچکدام از آیاتی که توبه و استغفار را با هم ذکر کرده، و یکی را مقدم بر دیگری میکنند - مانند آیات «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ»[19] «أَ فَلا یَتُوبُونَ إِلَی اللَّهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَهُ»، <ref>سوره مائده،سوره 74</ref> -، لزوماً بر این موضوع دلالت ندارند که حتماً باید یکی از آن دو انجام شده و بعد از مدتی به دیگری پرداخته شود. | ||
البته برخی معتقدند، فرمان توبه پس از استغفار در آیات 3، 52 و 90 سوره هود؛ به دلیل عطف توبه بر استغفار با کلمه «ثم» که فاصله و ترتیب را میرساند، و به دلیل آنکه اصل در کلام هر گویندهای تأسیس و اراده معنای جدید است، نشاندهنده مغایرت مفهوم استغفار و توبه است. <ref>مرکز فرهنگ قرآن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج 3، ص 134، قم، بوستان کتاب، 1382ش</ref> | البته برخی معتقدند، فرمان توبه پس از استغفار در آیات 3، 52 و 90 سوره هود؛ به دلیل عطف توبه بر استغفار با کلمه «ثم» که فاصله و ترتیب را میرساند، و به دلیل آنکه اصل در کلام هر گویندهای تأسیس و اراده معنای جدید است، نشاندهنده مغایرت مفهوم استغفار و توبه است. <ref>مرکز فرهنگ قرآن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج 3، ص 134، قم، بوستان کتاب، 1382ش</ref> | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
[[امام رضا(ع)]]: «همانگونه که برگها در فصل پائیز با تکان خوردن درختها میریزد، آثار گناهان نیز با استغفار از میان خواهد رفت». <ref>کافی، ج 2، ص 504</ref> | [[امام رضا(ع)]]: «همانگونه که برگها در فصل پائیز با تکان خوردن درختها میریزد، آثار گناهان نیز با استغفار از میان خواهد رفت». <ref>کافی، ج 2، ص 504</ref> | ||
3. افزایش روزی: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً، یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً»؛ <ref>سوره نوح،آیه 10- 11</ref> سپس گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او آمرزنده است، تا از آسمان برایتان | 3. افزایش روزی: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً، یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً»؛ <ref>سوره نوح،آیه 10- 11</ref> سپس گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او آمرزنده است، تا از آسمان برایتان پی در پی باران فرستد. | ||
در همین راستا در روایات آمده است: «أَکْثِرُوا الِاسْتِغْفَارَ تَجْلِبُوا الرِّزْقَ»؛ <ref>لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق، مصحح، حسنی بیرجندی، حسین، ص 93، قم، دارالحدیث، چاپ اول، 1376ش</ref> زیاد استغفار کنید که باعث به دست آوردن روزی میشود. | در همین راستا در روایات آمده است: «أَکْثِرُوا الِاسْتِغْفَارَ تَجْلِبُوا الرِّزْقَ»؛ <ref>لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق، مصحح، حسنی بیرجندی، حسین، ص 93، قم، دارالحدیث، چاپ اول، 1376ش</ref> زیاد استغفار کنید که باعث به دست آوردن روزی میشود. | ||