confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
</div> | </div> | ||
'''واقعه حَرّ'''ه، مربوط به سرکوب شورش مردم [[مدینه]] توسط سپاهیان [[یزید]] به سرکردگی [[مسلم بن عقبه]] در سال 63 قمری است و از آنجائی که لشکر یزید، در ریگزاری (در اطراف مدینه) به نام «حره» اردو زدند و از آن پایگاه به شهر حمله ور شدند، به '''واقعه حره''' شهرت پیدا نموده است. | '''واقعه حَرّ'''ه، مربوط به سرکوب شورش مردم [[مدینه]] توسط سپاهیان [[یزید]] به سرکردگی [[مسلم بن عقبه]] در سال 63 [[قمری]] است و از آنجائی که لشکر یزید، در ریگزاری (در اطراف مدینه) به نام «حره» اردو زدند و از آن پایگاه به شهر حمله ور شدند، به '''واقعه حره''' شهرت پیدا نموده است. | ||
در این واقعه سپاه مسلم بن عقبه در یک روز شهر مدینه را به تصرف خود در آورند و از هیچ جنایتی در آن فروگذار نکردند. بنا به نقلی قریب هزار و هفتصد تن از بزرگان و بزرگ زادگان و حدود ده هزار نفر از سایر مردم مدینه در این واقعه قتل عام شدند. | در این واقعه سپاه مسلم بن عقبه در یک روز شهر مدینه را به تصرف خود در آورند و از هیچ جنایتی در آن فروگذار نکردند. بنا به نقلی قریب هزار و هفتصد تن از بزرگان و بزرگ زادگان و حدود ده هزار نفر از سایر مردم مدینه در این واقعه قتل عام شدند. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
[[ابن قتیبه]] مى نویسد: یکى از سربازان شامى به منزل زنى وارد شد که کودکى شیرخوار داشت، سرباز از او اموالى را طلب کرد، زن اظهار داشت: هر چه مال در خانه داشتم، همه را به غارت بردند. | [[ابن قتیبه]] مى نویسد: یکى از سربازان شامى به منزل زنى وارد شد که کودکى شیرخوار داشت، سرباز از او اموالى را طلب کرد، زن اظهار داشت: هر چه مال در خانه داشتم، همه را به غارت بردند. | ||
سرباز سنگدل یزیدى طفل شیرخوار را از دامن مادر جدا کرد و در برابر چشم او چنان سرش را به دیوار کوبید که مغزش متلاشى شد<ref>الامامة و السیاسة، ج 1، ص 238.</ref>. | سرباز سنگدل یزیدى طفل شیرخوار را از دامن مادر جدا کرد و در برابر چشم او چنان سرش را به دیوار کوبید که مغزش متلاشى شد<ref>الامامة و السیاسة، ج 1، ص 238.</ref>. | ||
مسلم بن عقبه وقتى بر مردم مسلّط شد، از آنان به عنوان | مسلم بن عقبه وقتى بر مردم مسلّط شد، از آنان به عنوان [[برده]] یزید بیعت مى گرفت که اختیار اموال و خانواده آن ها به دست یزید مى باشد که هرگونه بخواهد در آن ها تصرّف کند. هر کس امتناع مى ورزید، کشته مى شد<ref> تاریخ طبرى، ج 4، ص 381; کامل ابن اثیر، ج 4، ص 118 و مروج الذهب، ج 3، ص 70. لازم به یادآورى است که به سبب نفوذ فاجعه عظیم کربلا در افکار عمومى، یزید دستور داده بود، در این ماجرا متعرّض امام على بن الحسین(علیه السلام) و خاندانش نشوند و آن ها را از این نحوه بیعت مستثنا دانست.</ref>. | ||
در این فاجعه از بزرگان [[مهاجر]] و [[انصار]] هزار و هفتصد تن و از سایر [[مسلمین]] ده هزار تن به قتل رسیدند<ref> الامامة و السیاسة، ج 1، ص 239.</ref>. | در این فاجعه از بزرگان [[مهاجر]] و [[انصار]] هزار و هفتصد تن و از سایر [[مسلمین]] ده هزار تن به قتل رسیدند<ref> الامامة و السیاسة، ج 1، ص 239.</ref>. | ||
[[ابن ابى الحدید]] مى نویسد: لشکریان [[شام]]، مردم مدینه را سر بریدند، آن گونه که قصّاب، گوسفند را سر مى برد. چنان خون ها ریخته شد، که قدم ها در میان آن ها فرو مى رفت، فرزندان مهاجر و انصار و مجاهدان بدر را به قتل رساند و از آن ها که باقى ماندند، به عنوان بردگان براى یزید بیعت گرفت<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 3، ص 259.</ref>. | [[ابن ابى الحدید]] مى نویسد: لشکریان [[شام]]، مردم مدینه را سر بریدند، آن گونه که قصّاب، گوسفند را سر مى برد. چنان خون ها ریخته شد، که قدم ها در میان آن ها فرو مى رفت، فرزندان مهاجر و انصار و مجاهدان بدر را به قتل رساند و از آن ها که باقى ماندند، به عنوان بردگان براى یزید بیعت گرفت<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 3، ص 259.</ref>. | ||
مورّخان نوشته اند که از بس مسلم بن عقبه خون بى گناهان را ریخت به | مورّخان نوشته اند که از بس مسلم بن عقبه خون بى گناهان را ریخت به [[مُسرف]] (خونریز بى حدّ و حصر) معروف شد<ref> مروج الذهب، ج 3، ص 69 و کامل ابن اثیر، ج 4، ص 120.</ref>. | ||
در این فاجعه به زنان [[مسلمان]] نیز بى حرمتى شد و جمعى از آنان مورد تجاوز قرار گرفتند<ref> الامامة و السیاسة، ج 2، ص 15.</ref>. | در این فاجعه به زنان [[مسلمان]] نیز بى حرمتى شد و جمعى از آنان مورد تجاوز قرار گرفتند<ref> الامامة و السیاسة، ج 2، ص 15.</ref>. | ||
[[یاقوت حموى]] در [[معجم البلدان]] مى نویسد: در این فاجعه مسلم بن عقبه، زنان را نیز بر سربازان خویش مباح ساخت<ref>معجم البلدان، ج 2، ص 249 (واژه حرّه و اقم).</ref>. | [[یاقوت حموى]] در [[معجم البلدان]] مى نویسد: در این فاجعه مسلم بن عقبه، زنان را نیز بر سربازان خویش مباح ساخت<ref>معجم البلدان، ج 2، ص 249 (واژه حرّه و اقم).</ref>. | ||
[[سیوطى]] (دانشمند معروف [[اهل سنت]]) نقل مى کند که [[حسن بصرى]] از این فاجعه یاد کرد و گفت: به خدا سوگند! هیچ کس از آن حادثه نجات نیافت (یا کشته و یا زخمى شد و یا مورد آزار و توهین قرار گرفت); گروه زیادى از [[صحابه]] و دیگر مسلمانان در آن ماجرا به قتل رسیدند; مدینه غارت شد و هزار دختر مورد تجاوز قرار گرفت!! | [[سیوطى]] (دانشمند معروف [[اهل سنت]]) نقل مى کند که [[حسن بصرى]] از این فاجعه یاد کرد و گفت: به خدا سوگند! هیچ کس از آن حادثه نجات نیافت (یا کشته و یا زخمى شد و یا مورد آزار و توهین قرار گرفت); گروه زیادى از [[صحابه]] و دیگر [[مسلمانان]] در آن ماجرا به قتل رسیدند; مدینه غارت شد و هزار دختر مورد تجاوز قرار گرفت!! | ||
سپس از روى تأسّف و اندوه گفت: «إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ»<ref>سوره بقره، آیه 156.</ref>. | سپس از روى تأسّف و اندوه گفت: «إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ»<ref>سوره بقره، آیه 156.</ref>. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
[[امام سجاد(ع)]] با بینش عمیق سیاسی و آگاهی از سرانجام قیام از تأیید قیام و شرکت در آن امتناع نمود<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، موسسه اعلمی، بیروت، 1403ق، ج4، ص372.</ref>. | [[امام سجاد(ع)]] با بینش عمیق سیاسی و آگاهی از سرانجام قیام از تأیید قیام و شرکت در آن امتناع نمود<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، موسسه اعلمی، بیروت، 1403ق، ج4، ص372.</ref>. | ||
از اینرو خانة امام(ع) أمن اعلام شد و کسی متعرض آن نشد و امام(ع) علاوه بر [[اهل بیت]] حدود چهارصد تن (کنایه از رقم بالا) از زنان بنی [[عبد مناف]] را برای در امان ماندن از تعرض لشکر مسلم بن عقبه در منزل خود پناه داد<ref> زمخشری، جارالله محمود، ربیع الأبرار و نصوص الأخبار، تحقیق نعیمی، سلیم، دارالذخائر، قم، 1410ق، ج1، ص427.</ref>. و مسلم نیز در دیدار با امام به اکرام و تجلیل از امام پرداخت<ref>طبری، محمد بن جریر، همان، ج4، ص379.</ref>. البته در منابع به دعائی از امام اشاره شده است که امام قبل از ملاقات با مسلم آن را قرائت فرمود و مسلم که قبل از آن به تهدید امام پرداخته بود به اکرام امام پرداخت<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، موسسه آل البیت، قم، 1413ق، ج2، ص151ـ 152.</ref>. | از اینرو خانة امام(ع) أمن اعلام شد و کسی متعرض آن نشد و امام(ع) علاوه بر [[اهل بیت(ع)]] حدود چهارصد تن (کنایه از رقم بالا) از زنان بنی [[عبد مناف]] را برای در امان ماندن از تعرض لشکر مسلم بن عقبه در منزل خود پناه داد<ref> زمخشری، جارالله محمود، ربیع الأبرار و نصوص الأخبار، تحقیق نعیمی، سلیم، دارالذخائر، قم، 1410ق، ج1، ص427.</ref>. و مسلم نیز در دیدار با امام به اکرام و تجلیل از امام پرداخت<ref>طبری، محمد بن جریر، همان، ج4، ص379.</ref>. البته در منابع به دعائی از امام اشاره شده است که امام قبل از ملاقات با مسلم آن را قرائت فرمود و مسلم که قبل از آن به تهدید امام پرداخته بود به اکرام امام پرداخت<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، موسسه آل البیت، قم، 1413ق، ج2، ص151ـ 152.</ref>. | ||
ناگفته معلوم است قیام های خودسرانه ای که پس از قیام [[امام حسین(ع)]] در جای جای قلمرو اسلامی واقع می گردید عمدتا با مخالفت و یا بی توجهی امامان(ع) روبرو می شد، چه آن که بسیاری از این قیام ها با اهداف و آرمان های غلط آغاز می گردید و با تحمیل هزینه های گزاف بر جامعه مسلمین به پایان می رسید که از این میان واقعه حره یکی از مصیبت بارترین این قیامها است. | ناگفته معلوم است قیام های خودسرانه ای که پس از قیام [[امام حسین(ع)]] در جای جای قلمرو اسلامی واقع می گردید عمدتا با مخالفت و یا بی توجهی امامان(ع) روبرو می شد، چه آن که بسیاری از این قیام ها با اهداف و آرمان های غلط آغاز می گردید و با تحمیل هزینه های گزاف بر جامعه [[مسلمین]] به پایان می رسید که از این میان واقعه حره یکی از مصیبت بارترین این قیامها است. | ||
=معرفی منابع جهت مطالعه= | =معرفی منابع جهت مطالعه= | ||
# تاریخ مدینه نوشته ابن شبه | # تاریخ مدینه نوشته ابن شبه | ||
# دولت امویان نوشته تقوش، ترجمه حجت الله جودکی. | # دولت [[امویان]] نوشته تقوش، ترجمه حجت الله جودکی. | ||
# | # | ||