۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
=سفر به مغرب= | =سفر به مغرب= | ||
او دوران حیات معنوی خود را در مغرب دور گذراند و بیشتر نامههای خود را در آنجا مینوشت و با فقهای مغرب مناظره شدیدی داشت. ابن سبعین زمانی که کمتر از بیست سال داشت به مغرب نقل مکان کرده بود و ابتدا در سئوتا و گروهی از یاران و پیروانش که در اندلس دور او جمع شده بودند، همنشین بود. شهرت او به خاطر زهد و علم و | او دوران حیات معنوی خود را در مغرب دور گذراند و بیشتر نامههای خود را در آنجا مینوشت و با فقهای مغرب مناظره شدیدی داشت. ابن سبعین زمانی که کمتر از بیست سال داشت به مغرب نقل مکان کرده بود و ابتدا در سئوتا و گروهی از یاران و پیروانش که در اندلس دور او جمع شده بودند، همنشین بود. شهرت او به خاطر زهد و علم و فلسفهای که در افقها نفوذ کرد گسترش یافت، همانطور که در ابتدای کتاب "المسائل الصقلیة" ذکر شد، که همان مسائلی است که امپراتور فردریک دوم، پادشاه نورمنها، نشان میدهد. فردریک دوم از علمای مسلمان در مورد آنها پرسید: سؤال اول در مورد عالم بود: قدیم است یا حادث و دوم از علم الهی است: مراد از آن چیست و اگر مقدماتی داشته باشد مقدمات آن چیست. و سوم در مورد مقولات هستی شناسانه و ماهیت شناسی و سؤال چهارم در مورد روح: دلیل بر بقای آن چیست و ماهیت آن چیست، و سوالاتی از این دست که پاسخ آن را از سلطان عبدالواحد الرشید خواست. | ||
=اخراج از سبتة= | =اخراج از سبتة= | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
=نحوه مرگ= | =نحوه مرگ= | ||
اگرچه برجسته ترین کتب تاریخی و مورخان مانند ابن الخطیب، ابن کثیر، ابن تغری، بردی، تنبکی، ابن العماد، الغبرینی و غیره ذکر کردهاند که مرگ آن مرد یک مرگ طبیعی بوده است، اما تناقض در برخی از روایات در مورد نحوه مرگ او که ابن سبعین پس از آن که شهرت زیادی پیدا کرد، نحوه وفات او بود، ابن شاکر الکتبی در فوات الوفیات در روایتی تایید نشده از خودکشی ابن سبعین میگوید که رگهای دستش را برای خودکشی برید روایتی که مخالفان ابن سبعین برای تضعیف او به کار | اگرچه برجسته ترین کتب تاریخی و مورخان مانند ابن الخطیب، ابن کثیر، ابن تغری، بردی، تنبکی، ابن العماد، الغبرینی و غیره ذکر کردهاند که مرگ آن مرد یک مرگ طبیعی بوده است، اما تناقض در برخی از روایات در مورد نحوه مرگ او که ابن سبعین پس از آن که شهرت زیادی پیدا کرد، نحوه وفات او بود، ابن شاکر الکتبی در فوات الوفیات در روایتی تایید نشده از خودکشی ابن سبعین میگوید که رگهای دستش را برای خودکشی برید روایتی که مخالفان ابن سبعین برای تضعیف او به کار بردهاند. در روایت دیگری آمده است که بین ابن سبعین و وزیر پادشاه [[یمن]] که [[حنبلی]] بود، دشمنی در گرفت و او از روی کینه او را به قتل رساند. | ||
=افکار= | =افکار= | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
او به فلسفه حمله کرد، زیرا فیلسوفان طبق ادعای او کورکورانه از ارسطو تقلید میکنند و به شدت به [[فارابی]] و [[ابن سینا]] یا کسانی که او آنها را مشارقه مینامید حمله میکرد و یا باید با علم تحقیق آشنا باشد، به عبارت دیگر، وحدت مطلق از نظر ابن سبعین موضوع علم تحقیق است که صاحب آن تمام کمالات وجودی و ذوقی را در خود دارد. | او به فلسفه حمله کرد، زیرا فیلسوفان طبق ادعای او کورکورانه از ارسطو تقلید میکنند و به شدت به [[فارابی]] و [[ابن سینا]] یا کسانی که او آنها را مشارقه مینامید حمله میکرد و یا باید با علم تحقیق آشنا باشد، به عبارت دیگر، وحدت مطلق از نظر ابن سبعین موضوع علم تحقیق است که صاحب آن تمام کمالات وجودی و ذوقی را در خود دارد. | ||
ابن سبعین معتقد است که فقیه بر شریعت تکیه میکند که بدون شک درست است، با این تفاوت که میبیند فقیه با ارائه | ابن سبعین معتقد است که فقیه بر شریعت تکیه میکند که بدون شک درست است، با این تفاوت که میبیند فقیه با ارائه راههای متعدد که منشعب از احکامی است که از آن استخراج میکند، شرع را مفسده میکند و با تقلید کورکورانه، به عقب برمیگردد. و بسیاری از فهم [[قرآن]] و [[سنت]] را رها میکنند، ابن سبعین معتقد است که این رفتار مردم را از شریعت دور میکند و آنها را از آن باز میدارد.به طور کلی فقیه به نظر ابن سبعین اینگونه در اشتباه است و بعد از آن میگوید: و اما فقیه اصالتاً خوب است (منظور از شریعتی است که بر آن استوار است و فی نفسه نیکو است)در صورتی راه فساد را میپیماید که عقب گرد نداشته باشد. به سائل فتوا میدهد و خود را در مقام فتوا میگذارد و ادعا میکند که سخنان رسولان و بهترین رسولان را میفهمد و دین خود را توجیه میکند و با نظر و اجتهاد خود آن را کامل میکند در حالی که یقین را بر پایه ی جهل میگذارد و نور خدا را از بندگانش میبندد و از روح [[شریعت]] دور میکند... | ||
==وحدت وجود== | ==وحدت وجود== | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده: | [[رده: صوفیه]] |