پرش به محتوا

حجاج بن یوسف: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'أبو ال' به 'أبوال')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
از [[حجاج]] با تعابیر خونریز، ستمگر و کینه‌جو یادشده است. او [[مدینه]] را به جهت مخالفت مردم آن با عبدالملک آلوده‌ترین شهرها دانسته و احترام مردم به منبر و قبر [[حضرت محمد(ص)]] را به سخره گرفته است.  
از [[حجاج]] با تعابیر خونریز، ستمگر و کینه‌جو یادشده است. او [[مدینه]] را به جهت مخالفت مردم آن با عبدالملک آلوده‌ترین شهرها دانسته و احترام مردم به منبر و قبر [[حضرت محمد(ص)]] را به سخره گرفته است.  


حجاج بن یوسف در سن ۴۵ سالگی در سال ۹۵ق. در حالی که تعادل روحی‌اش را از دست داده بود به سبب بیماری خوره یا سل و بی‌خوابی در شهر واسط مُرد و در همان جا دفن شد.  
حجاج بن یوسف در سال ۹۵ق. در حالی که تعادل روحی‌اش را از دست داده بود به سبب بیماری خوره یا سل و بی‌خوابی در شهر واسط مُرد و در همان جا دفن شد.  


=قبیله و تبار حجاج بن یوسف=
=قبیله و تبار حجاج بن یوسف=
خط ۴۷: خط ۴۷:
یکی از شخصیت­‌های مهم در دوره حکومت بنی‌امیه که جایگاه مهمی در استقرار و تحکیم بنای این حکومت داشته حجاج بن یوسف بن حکم بن ابى عقیل بن مسعود بن عامر بن معتب بن مالک بن کعب بن عمرو بن سعد بن عوف بن ثقیف قسى بن منبه بن بکر بن هوازن بن منصور بن عکرمه بن خصفه بن قیس بن عیلان بن مضر از قبیله ثقفی <ref>مسعودی، أبوالحسن على بن حسین (م 345)؛ التنبیه و الإشراف، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ دوم، 1365 ش، ص 292 و البلاذرى، أحمد بن یحیى بن جابر (م 279)؛ کتاب جمل من انساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلى، بیروت، دار الفکر، ط الأولى، 1417/1996، ج 13، ص 352</ref> بود که در سال چهل‌ودو هجری در [[طائف]] دیده به جهان گشود. <ref>طبرى، محمد بن جریر (م 310)؛ تاریخ طبرى، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، چاپ پنجم، 1375 ش، ج 7، ص 2727.</ref> در برخی منابع آمده است که وی در شبی که [[عمر بن خطاب]] مرد به دنیا آمد. <ref> بلعمی، تاریخنامه طبرى، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، چاپ سوم، 1373 ش، ج 4، ص 663</ref> وی کسی بود که عبدالملک در مورد او به پسرش گفت: حجاج بود که ما را بر منبر خلافت قرارداد <ref>الدینوری، أبو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبه؛ الإمامه و السیاسه، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ج 2، ص 58</ref> و برخی معتقدند که حجاج بلایی بود که [[خداوند]] به دعای عمر بن خطاب بر سر مردم [[عراق]] فرو فرستاده است. <ref>مقدسى، مطهر بن طاهر؛ آفرینش و تاریخ (البدء و التاریخ)، ترجمه محمد رضا شفیعى کدکنى، تهران، آگه، ج 2، ص 915 و 916</ref>
یکی از شخصیت­‌های مهم در دوره حکومت بنی‌امیه که جایگاه مهمی در استقرار و تحکیم بنای این حکومت داشته حجاج بن یوسف بن حکم بن ابى عقیل بن مسعود بن عامر بن معتب بن مالک بن کعب بن عمرو بن سعد بن عوف بن ثقیف قسى بن منبه بن بکر بن هوازن بن منصور بن عکرمه بن خصفه بن قیس بن عیلان بن مضر از قبیله ثقفی <ref>مسعودی، أبوالحسن على بن حسین (م 345)؛ التنبیه و الإشراف، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ دوم، 1365 ش، ص 292 و البلاذرى، أحمد بن یحیى بن جابر (م 279)؛ کتاب جمل من انساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلى، بیروت، دار الفکر، ط الأولى، 1417/1996، ج 13، ص 352</ref> بود که در سال چهل‌ودو هجری در [[طائف]] دیده به جهان گشود. <ref>طبرى، محمد بن جریر (م 310)؛ تاریخ طبرى، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، چاپ پنجم، 1375 ش، ج 7، ص 2727.</ref> در برخی منابع آمده است که وی در شبی که [[عمر بن خطاب]] مرد به دنیا آمد. <ref> بلعمی، تاریخنامه طبرى، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، چاپ سوم، 1373 ش، ج 4، ص 663</ref> وی کسی بود که عبدالملک در مورد او به پسرش گفت: حجاج بود که ما را بر منبر خلافت قرارداد <ref>الدینوری، أبو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبه؛ الإمامه و السیاسه، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ج 2، ص 58</ref> و برخی معتقدند که حجاج بلایی بود که [[خداوند]] به دعای عمر بن خطاب بر سر مردم [[عراق]] فرو فرستاده است. <ref>مقدسى، مطهر بن طاهر؛ آفرینش و تاریخ (البدء و التاریخ)، ترجمه محمد رضا شفیعى کدکنى، تهران، آگه، ج 2، ص 915 و 916</ref>


گویند حجاج فردی بود که چشمان تنگ و کم‌­نور داشت و استخوان نشیمن گاهش دارای عیب و نقصان بود. از دیگر ویژگی­‌های جسمی او دارا بودن ساق­‌هایى بسیار لاغر و نازک، کوچک اندام و با صدایى نازک بود و بالاتنه کوتاهی داشت. کنیه‏‌اش <big>ابو محمد</big> بود و مادرش او را <big>کلیب</big> نام نهاده بود. <ref>مقدسى، مطهر بن طاهر؛ آفرینش و تاریخ (البدء و التاریخ)، ترجمه محمد رضا شفیعى کدکنى، تهران، آگه، ج 2، ص 916</ref> مادرش فارغه دختر همام بن عروه بن مسعود ثقفی، همسر [[مطلقه]] حارث بن کلده بود که قبل از آن در نکاح [[مغیره بن شعبه]] بود <ref> بحرالعلوم، محمد؛ الحجاج سیف الامویین فی العراق، بیروت، دارالزهراء، 1986 م، ص 10</ref> و در ازدواجش با یوسف حجاج را به دنیا آورد.
گویند حجاج فردی بود که چشمان تنگ و کم‌­نور داشت و استخوان نشیمن‌گاهش دارای عیب و نقصان بود. از دیگر ویژگی­‌های جسمی او دارا بودن ساق­‌هایى بسیار لاغر و نازک، کوچک‌اندام و با صدایى نازک بود و بالاتنه کوتاهی داشت. کنیه‏‌اش <big>ابو محمد</big> بود و مادرش او را <big>کلیب</big> نام نهاده بود. <ref>مقدسى، مطهر بن طاهر؛ آفرینش و تاریخ (البدء و التاریخ)، ترجمه محمد رضا شفیعى کدکنى، تهران، آگه، ج 2، ص 916</ref> مادرش فارغه دختر همام بن عروه بن مسعود ثقفی، همسر [[مطلقه]] حارث بن کلده بود که قبل از آن در نکاح [[مغیره بن شعبه]] بود <ref> بحرالعلوم، محمد؛ الحجاج سیف الامویین فی العراق، بیروت، دارالزهراء، 1986 م، ص 10</ref> و در ازدواجش با یوسف حجاج را به دنیا آورد.


در مورد تولدش این‌طور آمده که سحرگاهی حارث بر فارغه مادر حجاج وارد شد وی را دید که دندان خویش خلال می­‌کند. حارث بیرون رفت و طلاق‌نامه برای زن فرستاد. بعد از آن یوسف بن ابی عقیل او را به زنی گرفت و او حجاج را که طفلی زشت‌رو بود به دنیا آورد. او از مادر و غیر مادر پستان به دهان نمی­‌گرفت. <ref>8] لغت نامه دهخدا، ذیل همین اسم.</ref>در این موقع به او خون خوراندند و این پیشنهاد [[ابلیس]] بود که در قالب آدمی ظاهر گشته بود . ابلیس از کار آن­ها پرسید، گفتند: «فارعه (این نام مادر حجاج بود) پسرى از یوسف آورده و پستان مادر و غیر مادر نمی­‌گیرد.» گفت: «یک بزغاله سیاه را بکشید و سق او را با خون بزغاله بیالایید روز دوم نیز چنین کنید و روز سوم بز سیاهى را کشتند و سق وی را با خون آن بیالایید، پس‌ازآن گوسفند سیاهى را بکشید و سق وی را با خون آن بیالایید و صورتش را خون‏آلود کنید که به‌روز چهارم پستان خواهد گرفت.» گوید چنین کردند.
در مورد تولدش این‌طور آمده که سحرگاهی حارث بر فارغه مادر حجاج وارد شد وی را دید که دندان خویش خلال می­‌کند. حارث بیرون رفت و طلاق‌نامه برای زن فرستاد. بعد از آن یوسف بن ابی عقیل او را به زنی گرفت و او حجاج را که طفلی زشت‌رو بود به دنیا آورد. او از مادر و غیر مادر پستان به دهان نمی­‌گرفت. <ref>8] لغت نامه دهخدا، ذیل همین اسم.</ref>در این موقع به او خون خوراندند و این پیشنهاد [[ابلیس]] بود که در قالب آدمی ظاهر گشته بود. ابلیس از کار آن­ها پرسید، گفتند: «فارعه (این نام مادر حجاج بود) پسرى از یوسف آورده و پستان مادر و غیر مادر نمی­‌گیرد.» گفت: «یک بزغاله سیاه را بکشید و سق او را با خون بزغاله بیالایید روز دوم نیز چنین کنید و روز سوم بز سیاهى را کشتند و سق وی را با خون آن بیالایید، پس‌ازآن گوسفند سیاهى را بکشید و سق وی را با خون آن بیالایید و صورتش را خون‌‏آلود کنید که به‌روز چهارم پستان خواهد گرفت.» گوید چنین کردند.


به همین جهت پیوسته در کار خونریزى بی‌اختیار بود و می­‌گفت که بهترین لذت­هاى او خونریزى است و انجام اعمالى که دیگران از ارتکاب آن دریغ دارند. <ref>مسعودی، أبوالحسن على بن الحسین (م 346)؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ پنجم، 1374 ش، ج 2، ص 129</ref> البته به نظر می­‌رسد این نقل افسانه باشد، چراکه غیرممکن به نظر می­‌رسد و شاید به سبب ظلم و آدمکشی حجاج به این صورت نقل گردیده است. ازجمله خصلت­‌های حجاج پرخوری بود که در برخی محافل نقل‌قول می­‌گردیده است. <ref> مسعودی، پیشین، ص 507</ref>
به همین جهت پیوسته در کار خونریزى بی‌اختیار بود و می­‌گفت که بهترین لذت­‌هاى او خونریزى است و انجام اعمالى که دیگران از ارتکاب آن دریغ دارند. <ref>مسعودی، أبوالحسن على بن الحسین (م 346)؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ پنجم، 1374 ش، ج 2، ص 129</ref> البته به نظر می­‌رسد این نقل افسانه باشد، چراکه غیرممکن به نظر می­‌رسد و شاید به سبب ظلم و آدمکشی حجاج به این صورت نقل گردیده است. ازجمله خصلت­‌های حجاج پرخوری بود که در برخی محافل نقل‌قول می­‌گردیده است. <ref> مسعودی، پیشین، ص 507</ref>


=حجاج بن یوسف ثقفی در دیدگاه اهل سنت و شیعه=
=حجاج بن یوسف ثقفی در دیدگاه اهل سنت و شیعه=
خط ۵۷: خط ۵۷:
==ظلم و ستم حجاج ثقفی==
==ظلم و ستم حجاج ثقفی==


بنابر گفته مورخان، حجاج جبار و ستمگر ، <ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۴، ص۳۴۳</ref> [[کافر]] <ref>ابن‌عبدربّه، العقدالفرید، ج۵، ص۴۲ـ۴۳</ref> فاسق <ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبرى (بیروت)، ج۴، ص۱۸۴</ref> دروغ‌گو و خبیث <ref>محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب‌الوزراء و الکتّاب، ج۱، ص۲۶</ref> <ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۴، ص۳۴۳</ref> بود.حجاج در پاسخ به نامه عبدالملک، خود را آدمی لجوج و حسود و کینه‌توز وصف کرده است. <ref>اسماعیل‌بن قاسم قالی، کتاب‌الأمالی، ج۲، ص۱۱۱</ref> <ref>ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۱۶۷</ref>
بنابر گفته مورخان، حجاج جبار و ستمگر، <ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۴، ص۳۴۳</ref> [[کافر]] <ref>ابن‌عبدربّه، العقدالفرید، ج۵، ص۴۲ـ۴۳</ref> فاسق <ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبرى (بیروت)، ج۴، ص۱۸۴</ref> دروغ‌گو و خبیث <ref>محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب‌الوزراء و الکتّاب، ج۱، ص۲۶</ref> <ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۴، ص۳۴۳</ref> بود. حجاج در پاسخ به نامه عبدالملک، خود را آدمی لجوج و حسود و کینه‌توز وصف کرده است. <ref>اسماعیل‌بن قاسم قالی، کتاب‌الأمالی، ج۲، ص۱۱۱</ref> <ref>ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۱۶۷</ref>


==منجنیق بستن [[کعبه]]==
==منجنیق بستن [[کعبه]]==


عبدالملک پس از تصرف [[عراق]]، [[حجاج]] را از [[کوفه]] در رأس سپاهی که بیش‌تر آن از مردم [[شام]] بودند، برای سرکوبی عبداللّه‌بن زبیر روانه حجاز کرد. <ref>حمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۲۰۴و212و242وج12 ص331</ref> در جمادی الاولی ۷۲، حجاج کوفه را ترک کرد و در شعبان همان سال وارد طائف شد و در آن‌جا اردو زد. <ref>طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۱۷۴ـ۱۷۵</ref> ظاهرا" دلیل این کار آن بود که وی در آغاز مأمور بود به [[مکه]] و [[مسجدالحرام]] تعرض نکند. <ref>حمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۲۲۰</ref> پس از یک یا دو ماه اقامت در طائف و درگیری‌های جزئی با لشکریان عبداللّه‌بن زبیر در [[عرفات]] و در پی رسیدن نیروهای کمکی درخواستی و کسب اجازه از خلیفه اموی وی راهی مکه شد و از اول ذیقعده ۷۲ شهر را به مدت هفت یا نُه ماه محاصره و کعبه را با منجنیق سنگ باران کرد .
عبدالملک پس از تصرف [[عراق]]، [[حجاج]] را از [[کوفه]] در رأس سپاهی که بیش‌تر آن از مردم [[شام]] بودند، برای سرکوبی عبداللّه‌بن زبیر روانه حجاز کرد. <ref>حمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۲۰۴و212و242وج12 ص331</ref> در جمادی الاولی ۷۲، حجاج کوفه را ترک کرد و در شعبان همان سال وارد طائف شد و در آن‌جا اردو زد. <ref>طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۱۷۴ـ۱۷۵</ref> ظاهرا" دلیل این کار آن بود که وی در آغاز مأمور بود به [[مکه]] و [[مسجدالحرام]] تعرض نکند. <ref>حمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۲۲۰</ref> پس از یک یا دو ماه اقامت در طائف و درگیری‌های جزئی با لشکریان عبداللّه‌بن زبیر در [[عرفات]] و در پی رسیدن نیروهای کمکی درخواستی و کسب اجازه از خلیفه اموی وی راهی مکه شد و از اول ذیقعده ۷۲ شهر را به مدت هفت یا نُه ماه محاصره و کعبه را با منجنیق سنگ‌باران کرد.


==گفتار و کردار کفر آمیز==
==گفتار و کردار کفر آمیز==


برخی از گفتارها و کردارهای حجاج نمود عینی کفرگویی و کافر بودن اوست، از جمله قصد وی برای قدم گذاشتن روی [[مقام ابراهیم]] . <ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبرى (بیروت)، ج۵، ص۱۱۳</ref> توهین به [[مرقد]] و [[منبر]] [[پیامبر اکرم]] و شهر [[مدینه]]، به تأخیرانداختن نماز <ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۴، ص۱۵۹</ref> <ref>مصعب‌بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ج۱، ص۳۵۱] [عمروبن عمر جاحظ، البیان و التبیین، ج۲، ص۸۲۹</ref> توصیه کردن برخلاف سفارش‌های [[حضرت رسول]] ، <ref>عمروبن عمر جاحظ، البیان و التبیین، ج۱، ص۳۸۷</ref> حسود دانستن [[حضرت سلیمان]] ، <ref>ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۱۶۱</ref> برتر شمردن خلیفه اموی از فرشتگان و پیامبران و رسول خدا <ref>احمدبن یحیی بلاذری، ج۶، ص۴۸۱و507 و613 انساب الاشراف</ref> و اطاعت از خود را از اطاعت خدا واجب‌تر دانستن <ref>عمروبن عمر جاحظ، البیان و التبیین، ج۳، ص۱۵ـ ۱۶</ref> و فضیلت شمردن دشنام دادن به آل‌علی (ع) از آن جمله می باشد . <ref>مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۳۵۲</ref>
برخی از گفتارها و کردارهای حجاج نمود عینی کفرگویی و کافر بودن اوست، از جمله قصد وی برای قدم گذاشتن روی [[مقام ابراهیم]].<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبرى (بیروت)، ج۵، ص۱۱۳</ref> توهین به [[مرقد]] و [[منبر]] [[پیامبر اکرم]] و شهر [[مدینه]]، به تأخیرانداختن نماز <ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۴، ص۱۵۹</ref> <ref>مصعب‌بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ج۱، ص۳۵۱] [عمروبن عمر جاحظ، البیان و التبیین، ج۲، ص۸۲۹</ref> توصیه کردن برخلاف سفارش‌های [[حضرت رسول]]، <ref>عمروبن عمر جاحظ، البیان و التبیین، ج۱، ص۳۸۷</ref> حسود دانستن [[حضرت سلیمان]]، <ref>ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۱۶۱</ref> برتر شمردن خلیفه اموی از فرشتگان و پیامبران و رسول خدا <ref>احمدبن یحیی بلاذری، ج۶، ص۴۸۱و507 و613 انساب الاشراف</ref> و اطاعت از خود را از اطاعت خدا واجب‌تر دانستن <ref>عمروبن عمر جاحظ، البیان و التبیین، ج۳، ص۱۵ـ ۱۶</ref> و فضیلت شمردن دشنام دادن به آل‌علی (ع) از آن جمله می‌باشد. <ref>مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۳۵۲</ref>


=دشمنی با شیعیان=
=دشمنی با شیعیان=
خط ۷۳: خط ۷۳:
=مرگ حجاج ثقفی=
=مرگ حجاج ثقفی=


حجاج ثقفی در سال ۹۵ هجری و در سن ۵۴ سالگی درگذشت. <ref>ابن‌قتیبه، ۱۹۶۰، ص ۳۹۵</ref> برخی علت مرگ حجاج را از دعای [[سعید بن جبیر]] دانسته‌اند. سعید بن جبیر از جمله کسانی بود که به دست حجاج به قتل رسید. <ref> ابن کثیر، ۱۹۸۸، ج۹، ص۱۱۶</ref>
حجاج ثقفی در سال ۹۵ هجری و در سن ۵۴ سالگی مُرد. <ref>ابن‌قتیبه، ۱۹۶۰، ص ۳۹۵</ref> برخی علت مرگ حجاج را از دعای [[سعید بن جبیر]] دانسته‌اند. سعید بن جبیر از جمله کسانی بود که به دست حجاج به قتل رسید. <ref> ابن کثیر، ۱۹۸۸، ج۹، ص۱۱۶</ref>


=پانویس=
=پانویس=
{{پانویس|2}}
{{پانویس|2}}


[[رده:فرماندهان نظامی اموی]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده:کارگزاران اموی]]
[[رده: شخصیت‌های تاریخی]]
[[رده:خلافت اموی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۸۰

ویرایش