پرش به محتوا

سعد حجاج: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۸ اوت ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن تصویر)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
|}
|}
</div>
</div>
در روستای باشتیل از توابع ولسوالی امبابا، استان جیزه، حاج حجاج السید الشهید (پدر سعد) در خانواده ای فقیر زندگی می کرد و در خانواده ای فقیر بزرگ شد، اما هیچ یک از آنها به جز سعد زندگی نمی کردند و این کودک تنها ماند. بدون برادر در تمام عمرش، اما خداوند او را با برادرانش که برادر نسب نبودند، اما برادر بودند و خدا را می شناختند و برای دین او با اخلاص تمام تلاش می کردند، گرامی داشت.
در روستای باشتیل از توابع ولسوالی امبابا، استان جیزه، حاج حجاج السید الشهید (پدر سعد) در خانواد‌ه‌ای فقیر زندگی می‌کرد و رشد کرد، اما هیچ یک از آنها به جز سعد زندگی نمی کردند و این کودک تنها ماند. بدون برادر در تمام عمرش، اما خداوند او را با برادرانش که برادر نسب نبودند، اما برادر بودند و خدا را می شناختند و برای دین او با اخلاص تمام تلاش می کردند، گرامی داشت.


سعد حجاج در 25 مه 1925 میلادی به دنیا آمد و دوران کودکی خود را مانند سایر همسالان خود گذراند، اما پدرش مشتاق آموزش قرآن کریم به او بود، به همین دلیل از کودکی وارد دبستان شد و به عضویت آن درآمد. کتاب روستایی حفظ قرآن کریم و خداوند در سن دوازده سالگی به او کمک کرد تا آن را حفظ کند. که تاثیر زیادی در شکل گیری شخصیت او بعدها داشت.
سعد حجاج در 25 مه 1925 میلادی به دنیا آمد و دوران کودکی خود را مانند سایر همسالان خود گذراند، اما پدرش مشتاق آموزش [[قرآن کریم]] به او بود، به همین دلیل از کودکی وارد دبستان شد و به عضویت آن درآمد. کتاب روستایی حفظ قرآن کریم و خداوند در سن دوازده سالگی به او کمک کرد تا آن را حفظ کند. که تاثیر زیادی در شکل گیری شخصیت او بعدها داشت.


خدا خواست که سعد تحصیلاتش را کامل نکند. پس پس از اخذ دبستان بیرون رفت و آن هم در سال 1937 م. پس از آن با چند همسالان بد آشنا شد و در روستا فتوا شد و مردم از او می ترسند. جایی که خداوند به او عظمتی در جثه و قد و قوت و اعتبار عطا کرد اما برای پیوستن به کار در اداره کل کارگاه های امیری چندان همراهی نکرد و تا زمان بازنشستگی در سال 1362 شمسی ادامه داد.اما پروفسور علی نویتو اشاره کرد. در غیر این صورت؛ جایی که او اشاره کرد که در زرادخانه نیروی دریایی که در کنار پل ایمبابا قرار داشت کار می کرد.
خدا خواست که سعد تحصیلاتش را کامل نکند. پس پس از اخذ دبستان بیرون رفت و آن هم در سال 1937 م. پس از آن با چند همسالان بد آشنا شد و در روستا فتوا شد و مردم از او می ترسند. جایی که خداوند به او عظمتی در جثه و قد و قوت و اعتبار عطا کرد اما برای پیوستن به کار در اداره کل کارگاه های امیری چندان همراهی نکرد و تا زمان بازنشستگی در سال 1362 شمسی ادامه داد.اما پروفسور علی نویتو اشاره کرد. در غیر این صورت؛ جایی که او اشاره کرد که در زرادخانه نیروی دریایی که در کنار پل ایمبابا قرار داشت کار می کرد.


پدرش پس از آنکه پسرش را در میان مسافران یارانش دوان دید، به عقد دختر عمویش حاجی سید عبد ربه عبدالرحمن عجله کرد و خداوند او را به فرزند ارشدش محمد عطا کرد که در تاریخ 1386 به دنیا آمد. 3/3/1945 م و فارغ التحصیل از دانشکده حقوق در سال 1968 م از انتصاب به دادستانی جلوگیری شد. به دلیل دستگیری پدرش در وزارت ادارات محلی کار کرد و تا زمانی که در سال 2005 میلادی به عنوان معاون اول وزارت ادارات محلی بازنشسته شد در آنجا ماند و در سنین پایین به دعوت اخوان المسلمین پیوست و سپس صاحب دختر شد. عزیزا در سال 1949.
پدرش پس از آنکه پسرش را در میان مسافران یارانش دوان دید، به عقد دختر عمویش حاجی سید عبد ربه عبدالرحمن عجله کرد و خداوند او را به فرزند ارشدش محمد عطا کرد که در تاریخ 1386 به دنیا آمد. 3/3/1945 م و فارغ التحصیل از دانشکده حقوق در سال 1968 م از انتصاب به دادستانی جلوگیری شد. به دلیل دستگیری پدرش در وزارت ادارات محلی کار کرد و تا زمانی که در سال 2005 میلادی به عنوان معاون اول وزارت ادارات محلی بازنشسته شد در آنجا ماند و در سنین پایین به دعوت [[اخوان‌المسلمین]] پیوست و سپس صاحب دختر شد. عزیزا در سال 1949.


در سال 1950 میلادی با پسر عمویش ازدواج کرد و در 20/9/1953 عبدالفتاح را به دنیا آورد، سپس سمیه را در 21/7/1961 میلادی، سپس اسماء را در 11/7/1965 میلادی، سپس حجاج را در 27/27/27 به دنیا آورد. 7/1972 م.
در سال 1950 میلادی با پسر عمویش ازدواج کرد و در 20/9/1953 عبدالفتاح را به دنیا آورد، سپس سمیه را در 21/7/1961 میلادی، سپس اسماء را در 11/7/1965 میلادی، سپس حجاج را در 27/27/27 به دنیا آورد. 7/1972 م.
به محض اینکه سعد حجاج به دعوت اخوان المسلمین پیوست، طرف های او را تحت تأثیر قرار داد. پس با عزم خالصانه و قلبی سرشار از ایمان برای آن تلاش کرد، از این رو به گشتیل و روستاهای همجوار پرداخت تا دعوت خود را بر سر زبان ها بیاندازد و به برادرانش در امبابا در گسترش آن کمک کند و از حقوق والدین خود غافل نشد. همسران، پسران یا برادران و شرایط سختی را که گروه پس از انقلاب پشت سر گذاشتند.
به محض اینکه سعد حجاج به دعوت اخوان المسلمین پیوست، طرف های او را تحت تأثیر قرار داد. پس با عزم خالصانه و قلبی سرشار از ایمان برای آن تلاش کرد، از این رو به گشتیل و روستاهای همجوار پرداخت تا دعوت خود را بر سر زبان ها بیاندازد و به برادرانش در امبابا در گسترش آن کمک کند و از حقوق والدین خود غافل نشد. همسران، پسران یا برادران و شرایط سختی را که گروه پس از انقلاب پشت سر گذاشتند.


جایی که با مردان انقلاب برخورد کرد و مردان انقلاب با تبدیل آن به گروهی وابسته به سازمان آزادیبخش که توسط عبدالناصر تأسیس شده بود و همچنین وسوسه ها و توطئه هایی که عبدالناصر برای از بین بردن آن نقشه می کشید، تلاش کردند تا دعوت اخوان را از بین ببرند. صفوف منسجم اخوان
جایی که با مردان انقلاب برخورد کرد و مردان انقلاب با تبدیل آن به گروهی وابسته به سازمان آزادیبخش که توسط عبدالناصر تأسیس شده بود و همچنین وسوسه ها و توطئه هایی که [[جمال عبدالناصر]] برای از بین بردن آن نقشه می کشید، تلاش کردند تا دعوت اخوان را از بین ببرند. صفوف منسجم اخوان


در 26 اکتبر 1954 پس از میلاد، امبابا خصوصی بود و مصر به طور کلی در یک تاریخ با یک رویداد مهم، یعنی حادثه منشیه بود. در جایی که عبدالناصر در آن شب به مناسبت امضای توافقنامه تخلیه در جمع حاضران ایستاده بود و ناگهان هشت گلوله در آسمان شلیک شد و هیاهو برپا شد، سپس اعلام کرد که یکی از برادران امبابا قصد ترور عبدالناصر را داشته است. و خطبه به پایان نرسید و خودروهای تحقیقات عمومی راه اندازی شدند. اطلاعات نظامی از شرق تا غرب در خیابان های مصر پرسه می زند و اخوان را دستگیر می کند و برای کسانی که محل اختفای برادری را فاش می کنند پاداش می گیرد. حتی قبل از انجام تحقیقات در مورد اینکه چه کسی عبدالناصر را شلیک کرد، زندان ها پر از زندانیان اخوان بود.
در 26 اکتبر 1954 پس از میلاد، امبابا خصوصی بود و مصر به طور کلی در یک تاریخ با یک رویداد مهم، یعنی حادثه منشیه بود. در جایی که عبدالناصر در آن شب به مناسبت امضای توافقنامه تخلیه در جمع حاضران ایستاده بود و ناگهان هشت گلوله در آسمان شلیک شد و هیاهو برپا شد، سپس اعلام کرد که یکی از برادران امبابا قصد ترور عبدالناصر را داشته است. و خطبه به پایان نرسید و خودروهای تحقیقات عمومی راه اندازی شدند. اطلاعات نظامی از شرق تا غرب در خیابان های مصر پرسه می زند و اخوان را دستگیر می کند و برای کسانی که محل اختفای برادری را فاش می کنند پاداش می گیرد. حتی قبل از انجام تحقیقات در مورد اینکه چه کسی عبدالناصر را شلیک کرد، زندان ها پر از زندانیان اخوان بود.
   
   
==همت بالا==
==همت بالا==
پس از رفتن او، او با برادرانش در ایمبابا و دوکی ملاقات کرد و در میان آنها کار کرد، و در مکان‌هایی گردش کرد تا نسل‌های جوان را با این فراخوان آشنا کند و تاریخ آن و آنچه برای اخوان‌المسلمین اتفاق افتاد را به آنها بیاموزد، تا اینکه به اتحادیه سوسیالیست پیوست و در سال 1975 میلادی به ریاست مجلس خلق انتخاب شد و تا سال 1987 میلادی در آنجا باقی ماند.
پس از رفتن او، او با برادرانش در ایمبابا و دوکی ملاقات کرد و در میان آنها کار کرد، و در مکان‌هایی گردش کرد تا نسل‌های جوان را با این فراخوان آشنا کند و تاریخ آن و آنچه برای اخوان‌المسلمین اتفاق افتاد را به آنها بیاموزد، تا اینکه به اتحادیه [[سوسیالیست]] پیوست و در سال 1975 میلادی به ریاست مجلس خلق انتخاب شد و تا سال 1987 میلادی در آنجا باقی ماند.


سالی بود که این گروه با لیست حزب کارگر در ناحیه مرکز امبابا در انتخابات مجلس خلق شرکت کرد.او در یک لیست با دکتر عصام العریان، استاد مصطفی الوردانی و شیخ صلاح ابوی قرار داشت. اسماعیل.اما ایشان در این انتخابات موفق نشدند و دکتر عصام العریان و شیخ ابواسماعیل موفق شدند.و استاد مصطفی الوردانی.
سالی بود که این گروه با لیست حزب کارگر در ناحیه مرکز امبابا در انتخابات مجلس خلق شرکت کرد.او در یک لیست با دکتر عصام العریان، استاد مصطفی الوردانی و شیخ صلاح ابوی قرار داشت. اسماعیل.اما ایشان در این انتخابات موفق نشدند و دکتر عصام العریان و شیخ ابواسماعیل موفق شدند.و استاد مصطفی الوردانی.