پرش به محتوا

سید کاظم حسینی حائری: تفاوت میان نسخه‌ها

←‏شاگرد مکتب صدر: ویرایش جزیی
(←‏هجرت به قم: ویرایش جزیی)
(←‏شاگرد مکتب صدر: ویرایش جزیی)
خط ۴۳: خط ۴۳:
از دیگر خدماتى که ایشان در این دوران به عمل آوردند تأسیس مرکزى براى اعزام روحانیون مبلغ به مراکز تبلیغى است.<br>
از دیگر خدماتى که ایشان در این دوران به عمل آوردند تأسیس مرکزى براى اعزام روحانیون مبلغ به مراکز تبلیغى است.<br>
=شاگرد مکتب صدر=
=شاگرد مکتب صدر=
آشنایى با شهید سید محمدباقرصدر تحولى عظیم در زندگى علمى آیت‌اللّه حائرى ایجاد کرد.ایشان خود در‌این‌باره مى‌فرماید:  
آشنایى با شهید سید محمدباقرصدر تحولى عظیم در زندگى علمى آیت‌اللّه حائرى ایجاد کرد. ایشان خود در‌ این‌باره مى‌گوید:  
«در همین بین با [[آیت‌الله شهید سید محمدباقرصدر|آیت‌الله شهید سید محمدباقرصدر]] آشنا شدم و حدود چهارده سال از محضر آن شهید بزرگوار، فقه و اصول فراگرفتم.
«در همین بین با [[آیت‌الله شهید سید محمدباقرصدر|آیت‌الله شهید سید محمدباقرصدر]] آشنا شدم و حدود چهارده سال از محضر آن شهید بزرگوار، فقه و اصول فراگرفتم.
افزون بر فقه و اصول، در فلسفه و اقتصاد از محضر ایشان بهره برده‌ام، بدین گونه که دو اثر مهم ایشان را: «اقتصادنا» و «فلسفتنا» را با دقت مطالعه مى‌کردم و هر کجا شبهه و پرسشى پیش مى‌آمد، در محضر ایشان مطرح مى‌کردم و آن بزرگوار مطلب را براى من باز می‌کردند و به پرسشها، پاسخ مى‌دادند.همچنین، کتاب «الأسس المنطقیه» را در نزد ایشان خوانده‌ام و در تدوین بخشى از این کتاب با حضرت ایشان همکارى علمى داشته‌ام.این کتاب، در حساب احتمالات و بیان چگونگى رسیدن احتمالات، به علم است.  
افزون بر فقه و اصول، در فلسفه و اقتصاد از محضر ایشان بهره برده‌ام، بدینگونه که دو اثر مهم ایشان را: «اقتصادنا» و «فلسفتنا» را با دقت مطالعه مى‌کردم و هر کجا شبهه و پرسشى پیش مى‌آمد، در محضر ایشان مطرح مى‌کردم و آن بزرگوار مطلب را براى من باز می‌کردند و به پرسش‌ها، پاسخ مى‌دادند.همچنین، کتاب «الأسس المنطقیه» را در نزد ایشان خوانده‌ام و در تدوین بخشى از این کتاب با ایشان همکارى علمى داشته‌ام. این کتاب، در حساب احتمالات و بیان چگونگى رسیدن احتمالات، به علم است.  
در ابتداى آشنایى من با ایشان، بحث ایشان دربارۀ «ترتب» بود.پس از مدتى شرکت در درس، براى من مشکلاتى پیش آمد که بر آن شدم در درس حاضر نشوم.ایشان، از این جریان آگاه شد و از من خواست به حضور در درس ادامه دهم و فرمود: «اگر پنج سال در این درس حاضر شوى، من اجتهاد تو را تضمین مى‌کنم». <br>
در ابتداى آشنایى من با ایشان، بحث ایشان دربارۀ «ترتب» بود. پس از مدتى شرکت در درس، براى من مشکلاتى پیش آمد که بر آن شدم در درس حاضر نشوم. ایشان، از این جریان آگاه شد و از من خواست به حضور در درس ادامه دهم و فرمود: «اگر پنج سال در این درس حاضر شوى، من [[اجتهاد]] تو را تضمین مى‌کنم». <br>
=شهادت فرزند=
=شهادت فرزند=