پرش به محتوا

خضر صقر: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۶۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۵ سپتامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
|}
|}
</div>
</div>
'''خضر موسی اسماعیل صقر''' که در البطنة الغربی در اطراف [[غزه]] سال 1936 م، به دنیا آمد. وی در دهۀ شصت مدتی در [[کویت]] زندگی می‌کرد و با جنبش [[اخوان‌المسلمین]] آشنا شد.
'''خضر موسی اسماعیل صقر''' که در «البطنة الغربی» در اطراف [[غزه]] سال 1936 م، به دنیا آمد. وی در دهۀ شصت مدتی در [[کویت]] زندگی می‌کرد که با جنبش [[اخوان‌المسلمین]] آشنا شد.


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
ایشان در روستای [[الصوافیر]]، در البطنة الغربی در سال 1936 میلادی به دنیا آمد، -البطنة الغربی در 36 کیلومتری شمال شرقی شهر [[غزه]] و حدود 35 کیلومتری آن واقع شده است. کیلومتری جنوب شرقی یافا در شرق آن قرار دارد و کمتر از سه کیلومتر با آن فاصله دارد- اما اشغالگران [[صهیونیست]] در سال 1948 میلادی آن را نابود کردند. پس از ویرانی روستای خود به همراه خانواده خود به [[خان‌یونس]] در [[نوار غزه]]، پس از مشاهده سوراخ شدن شکم زنان باردار فلسطینی توسط غاصب صهیونیستی که تأثیر عمیقی در وی بر جای گذاشت، به [[خان‌یونس]] در [[نوار غزه]] نقل مکان کرد. کشور خود را از سال‌های اولیه زندگی ترک کرد.
ایشان در روستای [[الصوافیر]]، در «البطنة الغربی» در سال 1936 م، به دنیا آمد، -«البطنة الغربی» در 36 کیلومتری شمال شرقی شهر [[غزه]] و حدود 35 کیلومتری آن واقع شده است. کیلومتری جنوب شرقی [[یافا]] در شرق آن قرار دارد و کمتر از سه کیلومتر با آن فاصله دارد- اما اشغالگران [[صهیونیست]] در سال 1948 میلادی آن را نابود کردند. پس از ویرانی روستای خود و پس از مشاهده سوراخ شدن شکم زنان باردار فلسطینی توسط غاصب [[صهیونیستی]] که تأثیر عمیقی در وی بر جای گذاشت، به همراه خانواده خود به [[خان‌یونس]] در [[نوار غزه]]، نقل مکان کرد.<br>
 
==همکاری با اخوان==
==همکاری با اخوان==
وی مدتی در [[کویت]] زندگی می کرد و در دهه شصت با دعوت [[اخوان‌المسلمین]] به آن آشنا شد و از این مرحله می گوید: «من در خانواده‌ای محافظه کار و مذهبی بزرگ شدم و زمانی که به کویت رسیدم. برای قرارداد با مدرسه ای که در آن به عنوان معلم کار می کردم، خود را در کنار شیوخ نشستم و از اندیشه آنها خوشم آمد، بنابراین در آغاز دهه شصت قرن گذشته به [[اخوان المسلمین|اخوان]] پیوستم، بنابراین نیمه اول روز من برای آموزش بود و نیمی دیگر برای موعظه».
ایشان مدتی در [[کویت]] زندگی می‌کرد و در دهه شصت با دعوت [[اخوان‌المسلمین]] به جمع آنان پیوست و از این مرحله می‌گوید: «من در خانواده‌ای محافظه کار و مذهبی بزرگ شدم و زمانی که به [[کویت]] رسیدم. برای قرارداد با مدرسه‌ای که در آن به‌عنوان معلم کار می‌کردم، در کنار شیوخ [[اخوان المسلمین|اخوان]] نشستم و از اندیشۀ آنها خوشم آمد، بنابراین در آغاز دهه شصت به این جنبش پیوستم».
 
او یکی از پیشگامان نهضت بود که بسیاری از رهبران آن را به دست خود در آنجا پرورش داد. در مدتی که در [[کویت]] بود به مطالعه [[قرآن]] و علوم آن می‌پردازد، سپس از سوی رهبری جنبش به رهبری نظارت بر مناطق «[[خیتان]]، [[فروانیه]]، [[الوفاء]]، [[الجهرا]] و [[الوفره]]» به مساحت تخمینی 150 کیلومتر گمارده شد و فعالیت و دعوت خود را ادامه داد.
او یکی از پیشگامان نهضت بود که بسیاری از رهبران آن را به دست خود در آنجا پرورش داد و در آغاز سلطنت خود در مسجدی به یکی از «خانواده‌ها» یعنی گروهی از فرزندان همان سازمان پیوست. در [[کویت]] که طی آن به مطالعه [[قرآن]] و علوم آن می پردازند، سپس از سوی رهبری جنبش به رهبری یک «خانواده» منفرد در منطقه ای منقطع معرفی شد و فعالیت او به توسعه و گسترش دعوت ادامه داد.
زیرا پس از تصدی مقام رسمی، وابستگان [[اخوان المسلمین|اخوان]] به آنجا رسیدند (150 نفر) که در میان آنها عبارت بودند از: «محمد نزال» - یکی از اعضای [[حماس|دفتر سیاسی حماس]]، خالد مشعل - رئیس حماس. دفتر سیاسی حماس، و موسی ابومرزوق، معاون رئیس دفتر سیاسی حماس.
 
صقر در دعوتنامه نظارت بر مناطق «خیتان، فروانیه، الوفاء، الجهرا و الوفره» به مساحت تخمینی (150 کیلومتر) گنجانده شده بود. بار سنگینی بر دوش حاج خادر گذاشته شد، زیرا پس از تصدی مقام رسمی، وابستگان [[اخوان المسلمین|اخوان]] به آنجا رسیدند (150 نفر) که در میان آنها عبارت بودند از: «محمد نزال» - یکی از اعضای [[حماس|دفتر سیاسی حماس]]، خالد مشعل - رئیس حماس. دفتر سیاسی حماس، و موسی ابومرزوق، معاون رئیس دفتر سیاسی حماس.
==درگذشت==
==درگذشت==
ایشان پس از چندین عمل جراحی در اواسط دهه اول هزاره دوم دچار نقص شنوایی شد و ضعف بینایی وی تشدید شد و ضعف بدن به خصوص شدت بار مستی بر او سال‌ها بیماری فلج کننده.
ایشان پس از چندین عمل جراحی در اواسط دهه اول هزاره دوم دچار نقص شنوایی شد و ضعف بینایی وی تشدید شد و ضعف بدن به خصوص شدت بار مستی بر او سال‌ها بیماری فلج کننده.