۸۷٬۹۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''انتقاد متفکران [[تصوف|صوفیه]] به برخی صوفیان''' نسبت به عقاید و رفتار ایشان که طرز سلوک مناسبی نداشتند و انحراف در | '''انتقاد متفکران [[تصوف|صوفیه]] به برخی صوفیان''' نسبت به عقاید و رفتار ایشان که طرز سلوک مناسبی نداشتند و انحراف در آنها به وجود آمده بود، همیشه وجود داشته است. | ||
=شروع انتقاد صوفیه از تصوف= | =شروع انتقاد صوفیه از تصوف= | ||
از ابتدای شکلگیری تصوف، عدهای از صوفیه و بویژه مشایخ آنان عقاید و طرز سلوک برخی صوفیان را نقد و ارزیابی میکردند و بیشتر مضامین مربوط به تصوف، که گاه علما و فقها از | از ابتدای شکلگیری تصوف، عدهای از صوفیه و بویژه مشایخ آنان عقاید و طرز سلوک برخی صوفیان را نقد و ارزیابی میکردند و بیشتر مضامین مربوط به تصوف، که گاه علما و فقها از آنها انتقاد و آنها را رد میکردند، در کلام خود صوفیه نیز نقد و بازاندیشی میشد. | ||
==انتقادها در قرن دوم== | ==انتقادها در قرن دوم== | ||
در قرن دوم، پیش از آنکه نامی از تصوف در میان باشد، مشایخ زاهدان، گفتار و کردار یکدیگر را نقد میکردند. | در قرن دوم، پیش از آنکه نامی از تصوف در میان باشد، مشایخ زاهدان، گفتار و کردار یکدیگر را نقد میکردند. | ||
شواهد این امر عمدتاً گفتگوهای انتقادآمیزی است که برخی مضامین | شواهد این امر عمدتاً گفتگوهای انتقادآمیزی است که برخی مضامین آنها بعدها موضوعِ مناقشات و انتقادهای صوفیه از یکدیگر شد؛ از جمله گفتگوی حسن بصری با رابعه عَدَویه <ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۷۹، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref> و حبیب عجمی <ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۶۲ـ۶۳، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref><ref>محمد بن ابراهیم عطار، الهی نامه، بیت ۳۳۶۱ـ ۳۳۶۸، چاپ فاد روحانی، تهران ۱۳۶۴ ش.</ref> و گفتگوی سفیان ثوری (متوفی ۱۶۱) با ابراهیم ادهم. <ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۱۱۳، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref> | ||
دامنه این گفتگوهای انتقادی به قرنهای بعد نیز کشیده شد. | دامنه این گفتگوهای انتقادی به قرنهای بعد نیز کشیده شد. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
==انتقادها در قرون بعد== | ==انتقادها در قرون بعد== | ||
در قرون بعد از این قبیل اظهارنظرها و مضامین جدال برانگیزتر شد و از | در قرون بعد از این قبیل اظهارنظرها و مضامین جدال برانگیزتر شد و از آنها انتقاد بیشتری گردید. | ||
=آثار نقادانه صوفیان درباره تصوف= | =آثار نقادانه صوفیان درباره تصوف= | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
==نظربازی== | ==نظربازی== | ||
گسترش خانقاهها و حضور طبقات گوناگون بویژه جوانان و نوجوانان در | گسترش خانقاهها و حضور طبقات گوناگون بویژه جوانان و نوجوانان در آنها، تهیدستی صوفیان و گاه ممانعت مشایخ از ازدواج مریدان و پدید آمدن اعتقاداتی در توجیه عشق مجازی، سبب شد که برخی مشایخ درباره شاهدبازی و گرایش به ساده رویان ( اَمْرَدان ) هشدارهای تند و جدّی بدهند و دراینباره قول سفیان ثوری که «با هر زنی یک دیو است و با هر امردی هژده دیو» <ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۲۲۵ـ۲۲۶، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref> بسیار معروف است. | ||
قشیری <ref>عبدالکریم بن هوازن قشیری، ترجمه رسالة قشیریه، ج۱، ص۷۴۱ـ۷۴۲، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران ۱۳۴۵ ش.</ref> بزرگترین آفت تصوف را صحبت اَحداث (جوانان) و مجالست با کمسالان دانسته و به اجماعِ پیران، نظر در شاهدان را مایه خواری و خذلان و دوری از خداوند شمرده و سالکان را از خُرد پنداشتن گناه نظربازی بر حذر داشته است. | قشیری <ref>عبدالکریم بن هوازن قشیری، ترجمه رسالة قشیریه، ج۱، ص۷۴۱ـ۷۴۲، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران ۱۳۴۵ ش.</ref> بزرگترین آفت تصوف را صحبت اَحداث (جوانان) و مجالست با کمسالان دانسته و به اجماعِ پیران، نظر در شاهدان را مایه خواری و خذلان و دوری از خداوند شمرده و سالکان را از خُرد پنداشتن گناه نظربازی بر حذر داشته است. | ||
هجویری <ref>علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۵۴۲، چاپ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ افست تهران ۱۳۷۱ ش.</ref> نیز در نقدی مشابه، تجویز نظر در احداث را کفر خوانده است. | هجویری <ref>علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۵۴۲، چاپ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ افست تهران ۱۳۷۱ ش.</ref> نیز در نقدی مشابه، تجویز نظر در احداث را کفر خوانده است. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
صوفیه امکان وقوع کرامات را پذیرفته بودهاند، <ref>ابونصر سراج، کتاب اللُّمَع فی التصوف، ج۱، ص۳۱۵، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴.</ref><ref>ابونصر سراج، کتاب اللُّمَع فی التصوف، ج۱، ص۳۳۲، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴.</ref><ref>علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۲۷۶، چاپ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ افست تهران ۱۳۷۱ ش.</ref> ولی بسیاری از مشایخ دراینباره سخت هشدار داده و التفات به کرامات را برای اولیاء اللّه شایسته ندانستهاند و تصریح کردهاند که حقیقت، کرامات نیست. <ref>عبداللّه بن محمد انصاری، طبقات الصوفیّة، ج۱، ص۴۷۲، چاپ محمد سرور مولائی، تهران ۱۳۶۲ ش.</ref> | صوفیه امکان وقوع کرامات را پذیرفته بودهاند، <ref>ابونصر سراج، کتاب اللُّمَع فی التصوف، ج۱، ص۳۱۵، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴.</ref><ref>ابونصر سراج، کتاب اللُّمَع فی التصوف، ج۱، ص۳۳۲، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴.</ref><ref>علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۲۷۶، چاپ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ افست تهران ۱۳۷۱ ش.</ref> ولی بسیاری از مشایخ دراینباره سخت هشدار داده و التفات به کرامات را برای اولیاء اللّه شایسته ندانستهاند و تصریح کردهاند که حقیقت، کرامات نیست. <ref>عبداللّه بن محمد انصاری، طبقات الصوفیّة، ج۱، ص۴۷۲، چاپ محمد سرور مولائی، تهران ۱۳۶۲ ش.</ref> | ||
به گفته ابوسعید ابوالخیر (متوفی ۴۴۰) اولیا مأمور به کتمان کراماتاند. <ref>محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، ج۱، ص۵۴، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ ش.</ref><ref>محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، ج۱، ص۱۹۹، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ ش.</ref> | به گفته ابوسعید ابوالخیر (متوفی ۴۴۰) اولیا مأمور به کتمان کراماتاند. <ref>محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، ج۱، ص۵۴، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ ش.</ref><ref>محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، ج۱، ص۱۹۹، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ ش.</ref> | ||
برخی نویسندگان صوفیه تقسیمبندیهایی از انواع کرامات عرضه کردهاند و از جمله احمد جام <ref>احمد بن ابوالحسن ژنده پیل، انس التائبین، ج۱، ص۱۲۴ـ۱۲۶، چاپ علی فاضل، تهران ۱۳۶۸ ش.</ref> گونهای از | برخی نویسندگان صوفیه تقسیمبندیهایی از انواع کرامات عرضه کردهاند و از جمله احمد جام <ref>احمد بن ابوالحسن ژنده پیل، انس التائبین، ج۱، ص۱۲۴ـ۱۲۶، چاپ علی فاضل، تهران ۱۳۶۸ ش.</ref> گونهای از آنها را کرامتِ مکر و غرور نامیده است، زیرا بدون اخلاص و برای خودنمایی در برابر خلق و حصول تحسین آنان و دنیاطلبی انجام میگیرد. | ||
==رسم سماع== | ==رسم سماع== |