پرش به محتوا

اخوان المسلمین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
خط ۴۱: خط ۴۱:


=اخوان المسلمین پس از ترور حسن البنّا=
=اخوان المسلمین پس از ترور حسن البنّا=
پس از گذشت 3 سال از مرگ حسن البنا جمعیت اخوان‌المسلمین به تدریج توانست شکاف‌های ایجادشده را پُر کند. در طول این سال‌ها، بسیاری از حوادث و فجایع تأثیرگذار به وقوع پیوست که به مهمترین آن‌ها اشاره می‌شود:
پس از گذشت 3 سال از مرگ حسن البنا جمعیت اخوان‌المسلمین به تدریج توانست شکاف‌های ایجادشده را پُر کند. در طول این سال‌ها، بسیاری از حوادث و فجایع تأثیرگذار به وقوع پیوست که به مهمترین آنها اشاره می‌شود:
ـ فروپاشی «تشکیلات ویژه» که در واقع نشانگر قدرت واقعیِ اخوان‌المسلمین بود.
ـ فروپاشی «تشکیلات ویژه» که در واقع نشانگر قدرت واقعیِ اخوان‌المسلمین بود.
ـ قرار گرفتن اراذل و اوباش و افراد فاسد در ساختارِ «تشکیلات ویژه» توسط «عبدالناصر» بدون اطلاع جمعیت اخوان‌المسلمین.
ـ قرار گرفتن اراذل و اوباش و افراد فاسد در ساختارِ «تشکیلات ویژه» توسط «عبدالناصر» بدون اطلاع جمعیت اخوان‌المسلمین.
خط ۴۹: خط ۴۹:
در جریان حوادثی که همچنان مانند یک معمّای حل‎نشده باقی مانده‌اند [[حسن الهضیبی]] به عنوان رئیس دفتر ارشاد انتخاب شد. با روی کار آمدن «حسن الهضیبی» که یک حقوقدان بود، مجموعه‌ای متشکل از بسیاری از حقوقدانان مانند «عبدالقادر عوده»، «حسن عشماوی» و … نیز روی کار آمدند و سیاست‌هایشان موجب فراگیر شدن آشفتگی در صفوف داخلی اخوان‌المسلمین شد.  
در جریان حوادثی که همچنان مانند یک معمّای حل‎نشده باقی مانده‌اند [[حسن الهضیبی]] به عنوان رئیس دفتر ارشاد انتخاب شد. با روی کار آمدن «حسن الهضیبی» که یک حقوقدان بود، مجموعه‌ای متشکل از بسیاری از حقوقدانان مانند «عبدالقادر عوده»، «حسن عشماوی» و … نیز روی کار آمدند و سیاست‌هایشان موجب فراگیر شدن آشفتگی در صفوف داخلی اخوان‌المسلمین شد.  
آثار و تبعات ناشی از این آشفتگی در 2 مسأله قابل رؤیت است؛ یکی آنکه رهبران جدید اخوان‌المسلمین نتوانستند مانند حسن البنا قلب‌ها و عقل‌ها را به سمت خود جذب کنند و دوم آنکه هرج‌ومرج تمامی تشکیلات ویژه اخوان را فراگرفت.
آثار و تبعات ناشی از این آشفتگی در 2 مسأله قابل رؤیت است؛ یکی آنکه رهبران جدید اخوان‌المسلمین نتوانستند مانند حسن البنا قلب‌ها و عقل‌ها را به سمت خود جذب کنند و دوم آنکه هرج‌ومرج تمامی تشکیلات ویژه اخوان را فراگرفت.
جمال عبدالناصر به عنوان یکی از اعضای سابق «تشکیلات ویژه» توانست با هوش خود از غفلت رهبران جدید اخوان‌المسلمین استفاده کرده و آن‌ها را بازی دهد. بدین‌ترتیب، «عبدالناصر» توانست «تشکیلات ویژه» را به طور کامل از بین ببرد و برخی از اعضای آن را نیز به سمت خود جذب کند. در ادامه شکاف‌هایی نیز در اخوان‌المسلمین ایجاد شد و برخی در مقابل حسن الهضیبی ایستادند.
جمال عبدالناصر به عنوان یکی از اعضای سابق «تشکیلات ویژه» توانست با هوش خود از غفلت رهبران جدید اخوان‌المسلمین استفاده کرده و آنها را بازی دهد. بدین‌ترتیب، «عبدالناصر» توانست «تشکیلات ویژه» را به طور کامل از بین ببرد و برخی از اعضای آن را نیز به سمت خود جذب کند. در ادامه شکاف‌هایی نیز در اخوان‌المسلمین ایجاد شد و برخی در مقابل حسن الهضیبی ایستادند.
در ادامه جمعیت اخوان‌المسلمین به یک گروه تبلیغیِ ضعیف تحت رهبری حسن الهضیبی تبدیل شد و دیگر از تشکیلات ویژه‌ای که بتواند از این جمعیت در برابر حوادث مختلف حمایت به عمل آورد، برخوردار نبود. در این مرحله عبدالناصر کمر به نابودی اخوانی‌ها بست و محنت سال 1954 میلادی به وقوع پیوست.
در ادامه جمعیت اخوان‌المسلمین به یک گروه تبلیغیِ ضعیف تحت رهبری حسن الهضیبی تبدیل شد و دیگر از تشکیلات ویژه‌ای که بتواند از این جمعیت در برابر حوادث مختلف حمایت به عمل آورد، برخوردار نبود. در این مرحله عبدالناصر کمر به نابودی اخوانی‌ها بست و محنت سال 1954 میلادی به وقوع پیوست.
کسانی که با عبدالناصر موافق بودند حرکت زیر پرچم حسن الهضیبی را رد کردند. برخی اخوانی‌ها گمان می‌کردند که عبدالناصر برادر آنهاست. این دسته از اخوانی‌ها با سوزش ضربات شلاق عبدالناصر بر پیکرهای‌شان در زندان‌ها، از خوابِ خود بیدار شدند.
کسانی که با عبدالناصر موافق بودند حرکت زیر پرچم حسن الهضیبی را رد کردند. برخی اخوانی‌ها گمان می‌کردند که عبدالناصر برادر آنهاست. این دسته از اخوانی‌ها با سوزش ضربات شلاق عبدالناصر بر پیکرهای‌شان در زندان‌ها، از خوابِ خود بیدار شدند.
خط ۵۸: خط ۵۸:
==اخوان المسلمین در دوران انورسادات==
==اخوان المسلمین در دوران انورسادات==
حدود 20 سال پس از محنت، دوران [[انور سادات|«انور سادات»]] آغاز شد. طبیعتا او برای مستحکم‌تر کردن ارکان حکومتش به پایگاه جدیدی نیاز داشت. این درحالی است که عبدالناصر میراثی متشکل از کمونیست‌ها و چپ‎گرایان را برای او باقی گذاشته بود.
حدود 20 سال پس از محنت، دوران [[انور سادات|«انور سادات»]] آغاز شد. طبیعتا او برای مستحکم‌تر کردن ارکان حکومتش به پایگاه جدیدی نیاز داشت. این درحالی است که عبدالناصر میراثی متشکل از کمونیست‌ها و چپ‎گرایان را برای او باقی گذاشته بود.
انور سادات به عنوان باهوش‌ترین رؤسای جمهور مصر یک «دموکراسی جعلی» را پدید آورد و اسلام‌گرایان را فریب داد. او اسلام‌گرایان را این‌گونه قانع ساخت که فضا در برابر آن‌ها کاملا باز است و آن‌ها از آزادی کاملی برخوردار هستند؛ این درحالی است که تمام قدرت در دستان او قرار داشت.
انور سادات به عنوان باهوش‌ترین رؤسای جمهور مصر یک «دموکراسی جعلی» را پدید آورد و اسلام‌گرایان را فریب داد. او اسلام‌گرایان را این‌گونه قانع ساخت که فضا در برابر آنها کاملا باز است و آنها از آزادی کاملی برخوردار هستند؛ این درحالی است که تمام قدرت در دستان او قرار داشت.
جمعیت اخوان‌المسلمین به یک گروه تبلیغیِ ضعیف تحت رهبری حسن الهضیبی تبدیل شد و دیگر از تشکیلات ویژه‌ای که بتواند از این جمعیت در برابر حوادث مختلف حمایت به عمل آورد، برخوردار نبود. در این مرحله عبدالناصر کمر به نابودی اخوانی‌ها بست.
جمعیت اخوان‌المسلمین به یک گروه تبلیغیِ ضعیف تحت رهبری حسن الهضیبی تبدیل شد و دیگر از تشکیلات ویژه‌ای که بتواند از این جمعیت در برابر حوادث مختلف حمایت به عمل آورد، برخوردار نبود. در این مرحله عبدالناصر کمر به نابودی اخوانی‌ها بست.


==نسل اسلام‌گرای دهه 70 میلادی==
==نسل اسلام‌گرای دهه 70 میلادی==
باید از نسل اسلام‌گرایِ دهه 70 میلادی به عنوان «نسل فریفته‌شده» یاد کرد؛ نسلی که گمان می‌کرد از آزادی فراوانی برخوردار است. این در حالی است که برخورداری این نسل از آزادی در واقع در گروِ رغبت و تمایل نظام حاکم بود؛ نظامی که قدرتش بر تمامی بخش‌های کشور سایه گسترانیده بود. به همین دلیل همگان در برابر راه و مسیر دعوت و تبلیغِ صِرف تسلیم شدند؛ بدون آنکه از یک قدرت واقعی برای حمایت از خود و فعالیت‌های تبلیغی‌شان برخوردار باشند. هرچند که آن‌ها حقیقتا در مسیر تبلیغ موفق عمل کردند اما همواره در سایه کنترل نظام حاکم قرار گرفتند؛ نظامی که می‌توانست هرچیزی را که بخواهد، نابود کند و از بین ببرد.
باید از نسل اسلام‌گرایِ دهه 70 میلادی به عنوان «نسل فریفته‌شده» یاد کرد؛ نسلی که گمان می‌کرد از آزادی فراوانی برخوردار است. این در حالی است که برخورداری این نسل از آزادی در واقع در گروِ رغبت و تمایل نظام حاکم بود؛ نظامی که قدرتش بر تمامی بخش‌های کشور سایه گسترانیده بود. به همین دلیل همگان در برابر راه و مسیر دعوت و تبلیغِ صِرف تسلیم شدند؛ بدون آنکه از یک قدرت واقعی برای حمایت از خود و فعالیت‌های تبلیغی‌شان برخوردار باشند. هرچند که آنها حقیقتا در مسیر تبلیغ موفق عمل کردند اما همواره در سایه کنترل نظام حاکم قرار گرفتند؛ نظامی که می‌توانست هرچیزی را که بخواهد، نابود کند و از بین ببرد.
تنها کسانی به این خدعه و فریبِ نظام حاکم پی بردند که سلاح به دست گرفتند. این جمعیت همان «جماعت اسلامی الجهاد مصر» است. در همین حال، «جماعت اسلامی» نیز ــ ولو در سطوح خیلی پائین ــ اما به این خدعه و فریب پی بُرد. در این میان، اخوان‌المسلمین و سلفی‌ها به طور کامل در دام این نیرنگ گرفتار شدند.
تنها کسانی به این خدعه و فریبِ نظام حاکم پی بردند که سلاح به دست گرفتند. این جمعیت همان «جماعت اسلامی الجهاد مصر» است. در همین حال، «جماعت اسلامی» نیز ــ ولو در سطوح خیلی پائین ــ اما به این خدعه و فریب پی بُرد. در این میان، اخوان‌المسلمین و سلفی‌ها به طور کامل در دام این نیرنگ گرفتار شدند.
در دهه 70 بود که جمعیت اخوان‌المسلمین مهمترین افکار و ایدئولوژی‌های حسن البنا را کنار گذاشت. این جمعیت از اقدامات خشونت‌آمیز در پیش از کودتای ژوئیه برائت جست. به طور کلی جمعیت اخوان‌المسلمین افکار و ایدئولوژی‌هایی را که به مذاق نظام حاکم خوش نمی‌آمد، عملا کنار گذاشت.
در دهه 70 بود که جمعیت اخوان‌المسلمین مهمترین افکار و ایدئولوژی‌های حسن البنا را کنار گذاشت. این جمعیت از اقدامات خشونت‌آمیز در پیش از کودتای ژوئیه برائت جست. به طور کلی جمعیت اخوان‌المسلمین افکار و ایدئولوژی‌هایی را که به مذاق نظام حاکم خوش نمی‌آمد، عملا کنار گذاشت.
خط ۷۱: خط ۷۱:


==اخوان المسلمین در دوران حسنی مبارک==
==اخوان المسلمین در دوران حسنی مبارک==
پس از تحولات مذکور یک چهره نظامی مصری یعنی [[حسنی مبارک|«حسنی مبارک»]] روی کار آمد. او نه از جرأت و جسارت عبدالناصر برخوردار بود که اخوان‌المسلمین را قتل عام کند و نه زیرکی انور سادات را داشت که آن‌ها را به بازی گرفته و فریب دهد. جمعیت اخوان‌المسلمین تا اوایل دهه 90 خطری برای حسنی مبارک محسوب نمی‌شد.
پس از تحولات مذکور یک چهره نظامی مصری یعنی [[حسنی مبارک|«حسنی مبارک»]] روی کار آمد. او نه از جرأت و جسارت عبدالناصر برخوردار بود که اخوان‌المسلمین را قتل عام کند و نه زیرکی انور سادات را داشت که آنها را به بازی گرفته و فریب دهد. جمعیت اخوان‌المسلمین تا اوایل دهه 90 خطری برای حسنی مبارک محسوب نمی‌شد.
در طول سال‌های 1981 تا 1990 میلادی جمعیت اخوان‌المسلمین علیرغم سنگ‌اندازی‌های نظام حاکم، در انتخابات پارلمانی به پیروزی رسید. در همین سال‌ها حسنی مبارک نیز به صورت موازی، ارکان حکومت دیکتاتوری خود را تثبیت کرد تا اینکه یک عملیات مسلحانه بدونِ هدف از سوی جماعت اسلامی انجام شد. اینجا بود که نظام مبارک اقدامات خشونت‌آمیز علیه تمامی گروه‌های مسلحِ اسلام‌گرا را کلید زد. نظام مبارک از اخوان‌المسلمین و سلفی‌ها برای ضربه زدن به گروه‌های مسلح بهره‌برداری کرد اما به محض اینکه گروه‌های مسلح را نابود کرد، اخوانی‌ها و سلفی‌ها را نیز به زندان انداخت و آن‌ها را در دادگاه‌های نظامی محاکمه کرد.
در طول سال‌های 1981 تا 1990 میلادی جمعیت اخوان‌المسلمین علیرغم سنگ‌اندازی‌های نظام حاکم، در انتخابات پارلمانی به پیروزی رسید. در همین سال‌ها حسنی مبارک نیز به صورت موازی، ارکان حکومت دیکتاتوری خود را تثبیت کرد تا اینکه یک عملیات مسلحانه بدونِ هدف از سوی جماعت اسلامی انجام شد. اینجا بود که نظام مبارک اقدامات خشونت‌آمیز علیه تمامی گروه‌های مسلحِ اسلام‌گرا را کلید زد. نظام مبارک از اخوان‌المسلمین و سلفی‌ها برای ضربه زدن به گروه‌های مسلح بهره‌برداری کرد اما به محض اینکه گروه‌های مسلح را نابود کرد، اخوانی‌ها و سلفی‌ها را نیز به زندان انداخت و آنها را در دادگاه‌های نظامی محاکمه کرد.
در واقع دهه 90 دهه شکست اخوان‌المسلمین محسوب می‌شود، زیرا در این مرحله بود که نظام حاکم آن‌ها را به شدت مورد هدف قرار داد و به حاشیه راند.  
در واقع دهه 90 دهه شکست اخوان‌المسلمین محسوب می‌شود، زیرا در این مرحله بود که نظام حاکم آنها را به شدت مورد هدف قرار داد و به حاشیه راند.  
در مراحل پایانی این دهه‌ی سرشار از شکست، اختلافات میان التلمسانی رهبر اخوان المسلمین و اعضای آن آشکار شد. گروهی معتقد بودند که بسته بودن فضا موجب شده است تا اخوان‌المسلمین با مشکل مواجه شود و گروه دیگر نیز بر این باور بودند که اندیشه و ایدئولوژی حاکم بر بخشی از اخوان‌المسلمین خود به تنهایی برای فروپاشی این جمعیت کافی است.
در مراحل پایانی این دهه‌ی سرشار از شکست، اختلافات میان التلمسانی رهبر اخوان المسلمین و اعضای آن آشکار شد. گروهی معتقد بودند که بسته بودن فضا موجب شده است تا اخوان‌المسلمین با مشکل مواجه شود و گروه دیگر نیز بر این باور بودند که اندیشه و ایدئولوژی حاکم بر بخشی از اخوان‌المسلمین خود به تنهایی برای فروپاشی این جمعیت کافی است.


=اخوان المسلمین در سده 21 میلادی=
=اخوان المسلمین در سده 21 میلادی=
قرن 21 فرارسید و حوادث هولناکی به وقوع پیوست که از جمله آن‌ها می‌توان به «انتفاضه»، «حادثه 11 سپتامبر»، «جنگ افغانستان»، «جنگ عراق» و ترور «احمد یاسین» اشاره کرد. در این میان، گروه‌های تبلیغیِ شکست‌خورده چاره‌ای جز تلاش برای اثبات عدم تروریستی بودنشان نداشتند. اما نظام حاکم با حمایت آمریکا هیچ ترحمی در قبال این گروه‌ها به خرج نداد.
قرن 21 فرارسید و حوادث هولناکی به وقوع پیوست که از جمله آنها می‌توان به «انتفاضه»، «حادثه 11 سپتامبر»، «جنگ افغانستان»، «جنگ عراق» و ترور «احمد یاسین» اشاره کرد. در این میان، گروه‌های تبلیغیِ شکست‌خورده چاره‌ای جز تلاش برای اثبات عدم تروریستی بودنشان نداشتند. اما نظام حاکم با حمایت آمریکا هیچ ترحمی در قبال این گروه‌ها به خرج نداد.
در این دهه پس از مدتی نشانه‌هایی از ارتقاء مجدد اسلام‌گرایان و شکست آمریکا آشکار گشت. از جمله این نشانه‌ها می‌توان به «انتخابات فلسطین»، «پیروزی حزب‌الله»، «پیروزی حماس»، «شکست آمریکا در افغانستان و عراق» و… اشاره کرد. با تمامی این‌ها مصلحت‌اندیشی اخوان‌المسلمین موجب شد تا این جمعیت بیش از آنکه در قامت یک گروه فعال و مؤثر ظاهر شود، یک گروه محتاط باشد و جانب احتیاط را رعایت کند.
در این دهه پس از مدتی نشانه‌هایی از ارتقاء مجدد اسلام‌گرایان و شکست آمریکا آشکار گشت. از جمله این نشانه‌ها می‌توان به «انتخابات فلسطین»، «پیروزی حزب‌الله»، «پیروزی حماس»، «شکست آمریکا در افغانستان و عراق» و… اشاره کرد. با تمامی این‌ها مصلحت‌اندیشی اخوان‌المسلمین موجب شد تا این جمعیت بیش از آنکه در قامت یک گروه فعال و مؤثر ظاهر شود، یک گروه محتاط باشد و جانب احتیاط را رعایت کند.
بر اساس آنچه گفته شد جمعیت اخوان‌المسلمین تنها در دوران حسن البنا یک جمعیت فعال و مؤثر بود و در دیگر دوران کاملا منفعل ظاهر گشت.  
بر اساس آنچه گفته شد جمعیت اخوان‌المسلمین تنها در دوران حسن البنا یک جمعیت فعال و مؤثر بود و در دیگر دوران کاملا منفعل ظاهر گشت.  


==موج بیداری اسلامی و مواضع منفعلانه اخوان المسلمین==
==موج بیداری اسلامی و مواضع منفعلانه اخوان المسلمین==
کار اخوان ادامه پیدا کرد تا موج بیداری اسلامی و انقلاب‌های عربی فرا رسید. این جمعیت تمام تلاش خود را در این دوران به کار بست تا به نظام داخلی و قدرت‌های خارجی تضمین دهد که خطری برای آن‌ها محسوب نمی‌شود. در واقع اخوان‌المسلمین در جریان انقلاب‌های عربی هیچ موضعی اتخاذ نکرد.
کار اخوان ادامه پیدا کرد تا موج بیداری اسلامی و انقلاب‌های عربی فرا رسید. این جمعیت تمام تلاش خود را در این دوران به کار بست تا به نظام داخلی و قدرت‌های خارجی تضمین دهد که خطری برای آنها محسوب نمی‌شود. در واقع اخوان‌المسلمین در جریان انقلاب‌های عربی هیچ موضعی اتخاذ نکرد.
با این حال، سلسله اتفاقات مختلفی به وقوع پیوست که موجب شد تا اخوان‌المسلمین برای نقش‌آفرینی در قدرت پس از انقلاب، وارد میدان شود. یکی از این اتفاقات عدم توافق با شورای نظامی بود؛ به ویژه اینکه فردی خونریز نظیر «عمر سلیمان» نیز برای تکیه زدن بر کرسی ریاست جمهوری در انتخابات کاندیدا شد. در این شرایط بود که اخوانی‌ها تصمیم خود برای کاندیداتوری در انتخابات مذکور را گرفتند. از سوی دیگر، سران اخوان‌المسلمین به این نتیجه رسیدند که سکولارها تمام تلاش خود را برای به حاشیه راندن اخوانی‌ها در مرحله پساانقلاب به کار بسته‌اند. لذا رهبران این جمعیت درحالی که تنها به دنبال کاندیداتوری برای کسب یک سومِ کرسی‌های پارلمان بودند، تصمیم خود برای به دست گرفتن قدرت در کشور و تصاحب کرسی ریاست جمهوری اتخاذ کردند. به هر حال، شرایطی رقم خورد که رهبران اخوان‌المسلمین خود را در برابر 2 گزینه «قصر» یا «قبر» ببینند. ازهمین‌روی، ناگزیر گزینه «قصر» را انتخاب کردند تا در دوران پساانقلاب از صحنه اسلامی و سیاسی به طور کامل کنار گذاشته نشوند.
با این حال، سلسله اتفاقات مختلفی به وقوع پیوست که موجب شد تا اخوان‌المسلمین برای نقش‌آفرینی در قدرت پس از انقلاب، وارد میدان شود. یکی از این اتفاقات عدم توافق با شورای نظامی بود؛ به ویژه اینکه فردی خونریز نظیر «عمر سلیمان» نیز برای تکیه زدن بر کرسی ریاست جمهوری در انتخابات کاندیدا شد. در این شرایط بود که اخوانی‌ها تصمیم خود برای کاندیداتوری در انتخابات مذکور را گرفتند. از سوی دیگر، سران اخوان‌المسلمین به این نتیجه رسیدند که سکولارها تمام تلاش خود را برای به حاشیه راندن اخوانی‌ها در مرحله پساانقلاب به کار بسته‌اند. لذا رهبران این جمعیت درحالی که تنها به دنبال کاندیداتوری برای کسب یک سومِ کرسی‌های پارلمان بودند، تصمیم خود برای به دست گرفتن قدرت در کشور و تصاحب کرسی ریاست جمهوری اتخاذ کردند. به هر حال، شرایطی رقم خورد که رهبران اخوان‌المسلمین خود را در برابر 2 گزینه «قصر» یا «قبر» ببینند. ازهمین‌روی، ناگزیر گزینه «قصر» را انتخاب کردند تا در دوران پساانقلاب از صحنه اسلامی و سیاسی به طور کامل کنار گذاشته نشوند.


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش