confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
روشن است کـه آیـات نـازل شده در هر مناسبتی، به همان حادثه و مناسبت نظر دارد، پس اگر ابهام یا اشـکـالـی در لـفـظ یـا معنای آیه بهوجود آید، با شناخت آن حادثه، اشکال رفع میشود. در نـتـیـجـه برای دانستن معنا و تفسیر کامل هر آیه، باید به شان نزول آن رجوع کرد تا کاملاً موضوع روشن شود.پس شان نزول میتواند قرینهای باشد تا دلالت آیه را تکمیل کند و بدون آن، دلالت آیه نـاقص میماند. مثلاً در باره آیه «ان الصفا و المروة من شعائراللّه فمن حج البیت اواعتمر فلا جناح عـلیه ان یطوف بهما» <ref>سوره بقره، آیه۱۵۸.</ref> اشکال شده است که سعی میان دو کوه [[صفا و مروه]] در [[حج]] و عمره از ارکان است، پس چرا به لفظ «لاجناح» (جناح معرب گناه است) تعبیر شده است؟ معنای ظاهری آیه چنین است: گناهی نیست که میان آن دو کوه سعی نمایید. این عبارت جواز را میرساند نه وجوب را ولی با مراجعه به شان نزول آیه روشن میشود که این عبارت برای رفع توهم گناه آمـده است، زیرا پس از [[صلححدیبیه]] در سال ششم هجری مقرر شد که پیامبر اکرم (ص) و [[صحابه]] سال بعد برای انجام مراسم عمره به [[مکه]] مشرف شوند و در این قرار داد چنین آمده بود که به مدت سه روز مشرکان بتهای خود را از اطراف کعبه و همچنین از روی کوه صفا و مروه بردارند تـا مسلمانان آزادانه مراسم طواف و سعی را انجام دهند. | روشن است کـه آیـات نـازل شده در هر مناسبتی، به همان حادثه و مناسبت نظر دارد، پس اگر ابهام یا اشـکـالـی در لـفـظ یـا معنای آیه بهوجود آید، با شناخت آن حادثه، اشکال رفع میشود. در نـتـیـجـه برای دانستن معنا و تفسیر کامل هر آیه، باید به شان نزول آن رجوع کرد تا کاملاً موضوع روشن شود.پس شان نزول میتواند قرینهای باشد تا دلالت آیه را تکمیل کند و بدون آن، دلالت آیه نـاقص میماند. مثلاً در باره آیه «ان الصفا و المروة من شعائراللّه فمن حج البیت اواعتمر فلا جناح عـلیه ان یطوف بهما» <ref>سوره بقره، آیه۱۵۸.</ref> اشکال شده است که سعی میان دو کوه [[صفا و مروه]] در [[حج]] و عمره از ارکان است، پس چرا به لفظ «لاجناح» (جناح معرب گناه است) تعبیر شده است؟ معنای ظاهری آیه چنین است: گناهی نیست که میان آن دو کوه سعی نمایید. این عبارت جواز را میرساند نه وجوب را ولی با مراجعه به شان نزول آیه روشن میشود که این عبارت برای رفع توهم گناه آمـده است، زیرا پس از [[صلححدیبیه]] در سال ششم هجری مقرر شد که پیامبر اکرم (ص) و [[صحابه]] سال بعد برای انجام مراسم عمره به [[مکه]] مشرف شوند و در این قرار داد چنین آمده بود که به مدت سه روز مشرکان بتهای خود را از اطراف کعبه و همچنین از روی کوه صفا و مروه بردارند تـا مسلمانان آزادانه مراسم طواف و سعی را انجام دهند. | ||
پس از گذشت سه روز بتها برگردانده شـد، اما بـرخـی از مـسـلمانان به عللی هنوز مراسم سعی را انجام نداده بودند و با بازگرداندن بتها، چـنـیـن گمان بردند که با وجود بتها، سعی میان صفا و مروه گناه است.بنابراین، آیه مذکور نازل شد تا مـسلمانان از سعی خودداری نکنند، زیرا اساساً سعی از شعائرالهی است و وجود بتها امر عارضی اسـت و بـه آن زیـان نـمیرساند.<ref>عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۷۰.</ref> | پس از گذشت سه روز بتها برگردانده شـد، اما بـرخـی از مـسـلمانان به عللی هنوز مراسم سعی را انجام نداده بودند و با بازگرداندن بتها، چـنـیـن گمان بردند که با وجود بتها، سعی میان صفا و مروه گناه است.بنابراین، آیه مذکور نازل شد تا مـسلمانان از سعی خودداری نکنند، زیرا اساساً سعی از شعائرالهی است و وجود بتها امر عارضی اسـت و بـه آن زیـان نـمیرساند.<ref>عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۷۰.</ref> | ||
در نتیجه مفهوم این آیه با مراجعه به شان نزول کاملاً واضح و روشن میشود و مساله جواز یا وجوب سعی در کار نیست، بلکه صرفاً «دفع توهم منع» است یعنی با وجود بتها، منعی بر انجام سعی نیست؛ پس شناخت اسباب | در نتیجه مفهوم این آیه با مراجعه به شان نزول کاملاً واضح و روشن میشود و مساله جواز یا وجوب سعی در کار نیست، بلکه صرفاً «دفع توهم منع» است یعنی با وجود بتها، منعی بر انجام سعی نیست؛ پس شناخت اسباب نزول، نقش اساسی در فهم و پی بردن به معانی بسیاری از آیات ایفا میکند. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
[[رده:تفسیر]] | [[رده:تفسیر]] | ||
[[رده:معارف قرآنی]] | [[رده:معارف قرآنی]] |