confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
=تاریخچه= | =تاریخچه= | ||
حوزه علمي سامانمند تشويق كرد ولي آنان معتقد بودند كه باتوجه به وضع و روحيه مردم قم تأسيس حوزه منوط به وجود و حضور عالم صاحبنفوذي از غيرشهر قم است. سرانجام با پافشاري بافقي و پا در مياني ميرزامحمد ارباب و شيخمحمدرضا شريعتمدار ساوجي از علماي مبرِّز آن روزگار كه در قم ساكن شده بود، از آيت الله حاج شيخعبدالكريم حائري دعوت شد كه از اراك به قم بيايد و حوزه علميه سامانمندي در اين شهر تأسيس كند. بدينگونه آيت الله حائري در 1340 (1300ش) در قم مستقر شد و بناي تأسيس حوزه علميه جديد قم را نهاد. | |||
آيت الله حائري دانشمند زبده و معروفي بود كه سالها در سامرا و نجف نزد استادان مشهوري چون سيدمحمد فشاركي اصفهاني، ميرزامحمدحسن شيرازي، آخوند ملامحمدكاظم خراساني و سيدمحمدكاظم طباطبائي يزدي مدارج عاليفقه و اصول را گذرانده و سالها نيز در كربلا تدريس كرده بود و از 1332 يا اوايل 1333 در اراك مستقر شده و ضمن تدريس، امور حوزه علميه آن شهر را بهطور مستقل مديريت كرده بود. در واقع همين سابقه علمي و مديريتي او بود كه موجب دعوت او به قم گرديد و در تأسيس و اداره حوزه علميه نوپاي قم نيز به كار او آمد. | |||
تشكيل حوزه علميه در قم و حسن شهرت و مديريت آيت الله حائري موجب استقبال بسياري از علما و انتقال آنان به قم گرديد. آيت الله حائري در مدت اقامت خويش در قم مهمترين درس خارج حوزه علميه را ارائه ميكرد. | |||
با استقرار آيت الله حائري در قم بسياري از شاگردان او كه در اراك به سر ميبردند، از جمله اشخاص برجستهاي چون سيدمحمدتقي خوانساري، سيداحمد خوانساري، سيدروحاللّه خميني (امام خميني)، سيدمحمدرضا گلپايگاني و شيخ محمدعلي اراكي به قم آمدند. آيت الله حائري در مدت اقامت حدود پانزده ساله خود در قم كه در اوج باروري علمي نيز بود، با مديريت قوي خود حوزه علمي نيرومندي را بهوجود آورد... | |||
تشكيل حوزه علميه در قم و حسن شهرت و مديريت آيت الله حائري موجب استقبال بسياري از علما و انتقال آنان به قم گرديد... حضور استادان و مدرّسان مهاجر و مجاور فراوان در قم در عهد آيت الله حائري نشان از نشاط علمي حوزه علميه قم در اين عصر دارد. | |||
عوامل سياسي و اجتماعي ديگري هم در آغاز تأسيس حوزه علميه قم بر رونق آن افزود... ورود عالمان بزرگ و مشهوري چون سيدابوالحسن اصفهاني و ميرزا محمدحسين نائيني از نجف به قم و استقبال باشكوه آيت الله حائري از آنان و واگذاري محل تدريس خويش به آنان نيز در اين مقطع زماني سبب تقويت اين حوزه گرديد... از ديگر عوامل تقويت حوزه علميه قم مهاجرت علماي اصفهان به قيادت حاجآقا نوراللّه اصفهاني (متوفي 1346) به قم در اعتراض به نظام سربازگيري اجباري با هدف مخالفت با پهلوي اول بود كه تحركي سياسي را در حوزه علميه قم موجب شد. | |||
آيت الله حائري در مدت اقامت خويش در قم مهمترين درس خارج حوزه علميه را ارائه ميكرد؛ بهطوري كه استادان ديگر حوزه هم در آن شركت ميكردند. محل تدريس او مدرسه فيضيه و سپس تكيه عشقعلي بود. آيت الله حائري در زمينه برنامهريزي آموزشي و تدبير امر معيشت طلاب نيز تلاش جدّي به عمل آورد، از جمله كوشيد در روشهاي آموزش حوزوي تحول ايجاد كند، ابواب علم فقه را تخصصي نمايد و دامنه معلومات طلاب را توسعه بخشد. آيت الله حائري در اين زمينهها شخصاً به امور طلاب و مدارس رسيدگي كرد و براي تشويق آنان به درس و بحث جايزه تعيين نمود. او با هدف تأمين فضاي آموزشي حوزه به بازسازي و گسترش مدارس عمدهاي، مثل مدرسه فيضيه و مدرسه دارالشفا و امثال آنها، اقدام كرد. همچنين براي حفظ و ارتقاي حوزه نوپاي قم كوشيد آن را در حدّ امكان از تنشهاي سياسي بركنار دارد و به همين سبب هم بود كه مثلاً در ماجراي تعرض پهلوي اول به شيخمحمدتقي بافقي در قم، واكنش آشكاري نشان نداد... با اين حال در ماجراي كشف حجاب و اتحاد لباس، آيت الله حائري با تمام احتياطي كه در برخورد با دولت و سياست داشت، با جديت و حساسيت بيشتري مداخله كرد. از جمله وي طي تلگرافي در 11 تير 1314 كشف حجاب را برخلاف قوانين شرع مقدس و مذهب جعفري اعلام كرد... | |||
در فاصله وفات آيت الله حائري تا مهاجرت آيت الله بروجردي به قم، رياست اداره حوزه علميه قم برعهده سه تن از استادان بزرگ اين حوزه قرار گرفت: سيدمحمد حجت كوهكمري، سيدمحمدتقي خوانساري و سيدصدرالدين صدر. گفتني است كه پس از فوت آيت الله حائري، با توجه به شرايط دشواري كه رژيم پهلوي براي حوزه و روحانيان به وجود آورده بود، خاصه اتفاقاتي كه در حوزه علميه مشهد رخ داده بود، بيم آن ميرفت كه حوزه علميه قم نيز تعطيل شود؛ در اين شرايط بود كه اين سه تن تصميم گرفتند با تشريك مساعي حوزه علميه قم را از اين خطر نجات بخشند... | |||
فعاليت امام خميني هم در اين دوره به عنوان يكي از استادان مبرِّز حوزه چشمگير بود، خاصه درس اخلاق او تأثيري زيادي بر طلاب داشت. با تمام كوششي كه سه مرجع مذكور در حفظ و اداره حوزه علميه قم در اين مقطع زماني مبذول داشتند، از طرفي به دليل فشار حكومت وقت و از سوي ديگر به سبب عدمتمركز در زعامت و مرجعيت حوزه، وضع عمومي حوزه علميه قم در اين برهه نابسامان بود.<ref>www.andisheqom.com </ref> | |||
=تشکیلات اداری و نظام آموزشی حوزه= | =تشکیلات اداری و نظام آموزشی حوزه= | ||
در زمان آيت الله حائري و آيت الله بروجردي يكي از منابع عمده مالي حوزه علميه قم، وجوه شرعي بود. پهلوي اول با هدف محدود كردن روحانيت، مجموع اوقاف مدارس را كه يكي از منابع حوزهها بود در اختيار دولت قرار داد و بدينگونه بسياري از مدارس را هم متصرف شد. اين امر چنان اهميتي داشت كه سيدابوالقاسم كاشاني پس از شهريور 1320 در اولين اطلاعيه خود بهآن اشاره كرد... | |||
لازم به ذکر است در آن زمان هزينه زندگي طلاب از چند طريق حاصل ميشد: درآمد شخصي، كمكهاي بازرگانان و اعيان شهرها، كمك خرج از طرف آيت الله حائري و جمعي از طلاب بودند كه همه مخارجشان را آيت الله حائري تأمين ميكرد... در زمان آيت الله بروجردي به طلاب پس از آنكه مشغول درس شرح لمعه ميشدند، شهريه پرداخت ميشد ولي به افراد خوشاستعداد زودتر شهريه ميدادند... تمايز قائل شدن بين طلاب مجرد و متأهل و نيز تفاوت رتبه درسي رسمي است كه اكنون نيز در حوزههاي علميه و از جمله حوزه علميه قم برقرار است. | |||
شيوه مصرف شهريه در بين طلاب ساكن در حجرات مدارس گاه چنين بود كه مجموعه دريافتيهاي خود را مثلاً در كيسهاي ميريختند و هركس به مقدار نياز خود از آن برداشت ميكرد. گاهي هم هر هفته يك نفر مسئول خريد ميشد و فهرست هزينهها را مينوشت و در پايان سهم هركس را مشخص ميكرد. | |||
در دهه چهل رسم بر اين بود كه هريك از مراجع كه از رؤساي حوزهعلميه بودند يك دفتر شهريه يا مُقسِّم داشتند، در دفتر شهريه اسامي طلابي كه بايد به آنان شهريه داده شود، غالباً به تفكيك شهر زادگاه يا شهرتشان ثبت شده بود. مُقسِّم در هر ماه در روزي كه بايد شهريه پرداخت ميشد، به مدارس محل اقامت طلاب ميرفت و در همان مدرسه از روي دفتر شهريه، مقرري ماهيانه را به آنان ميپرداخت. پرداخت شهريه معمولاً چند روز طول ميكشيد و به هر مدرسه روز خاصي تعلق گرفته بود. به مقسّم شهريه معمولاً چند تن كمك ميكردند و اين افراد روحاني و از افراد مورد اعتماد مراجع بودند... | |||
در زمينه تحول تشكيلات اداري حوزه هم در زمان آيت الله بروجردي ترتيبي برقرار شد كه براساس آن نامههاي وارده و صادره طي شمارهاي خاص در دفتر ثبت و ضبط شود. همچنين مقرر شد وكالتنامههايي كه به افراد داده ميشود با مشخصات شخص وكيل و مورد وكالت ثبت گردد و اين امر در نوع خود در اين عصر كار نويي محسوب ميشد. در هر عصر مسئوليت حوزه برعهده يك يا چند تن از مراجع بوده و مسئولان مدارس نيز از سوي آنان انتخاب ميشدند... | |||
پس از انقلاب اسلامي، امور اداري حوزه سامان بهتري يافت. اعضاي اولين شوراي مديريت حوزه در 8 اسفند 1359 به فرمان امام خميني و با هماهنگي ديگر مراجع انتخاب شدند و شروع به كار كردند. امور اين تشكيلات از طريق شوراي اجرايي دبيرخانهاي دنبال ميشد كه داراي هفت بخش بود: بخش علمي (مركز تحقيقات علمي، تنظيم برنامههاي درسي، اصلاح كتابهاي درسي، امتحانات، دروس مربوط به بانوان طلبه و برنامههاي مربوط به طلاب خارجي)، بخش اخلاق و تزكيه (دروس اخلاق، نظارت و مراقبت ويژه و رسيدگي به تخلفات)، بخش مديريت داخلي (پروندههاي تحصيلي، گزينش طلاب و جذب نيرو، نظارت بر وضع طلاب خارجي، شناسايي و جذب نيرو، مشمولين نظام وظيفه و مديران مدارس)، بخش تبليغات و مبلغين (تربيت مبلّغ، تأمين نيازمنديهاي تبليغي مناطق مختلف و انتشارات) و سرانجام بخش آمار و اطلاعات، بخش تداركات و بخش حوزههاي شهرستان. | |||
در 1370 به پيشنهاد آيتاللّه خامنهاي و موافقت ديگر مراجع قم، شوراي عالي حوزه علميه قم تشكيل شد. اين شورا، برنامهريزي و تصميمات اصلي در باب مسائل حوزه علميه قم را برعهده گرفت و كارهاي اجرايي به مديريت واگذار گرديد و تعيين مدير حوزه برعهده اين شورا قرار گرفت. | |||
اين تحول در بخش مدارس علميه خواهران نيز رخ داد و وظايف مديريت اين مدارس در نامه امام خميني به هيئت مؤسس جامعهالزهراء در 29 شهريور 1363 مشخص شد. | |||
اكنون بيشتر مدارس قم و ديگر شهرستانها براساس برنامههاي شوراي مديريت حوزه، مستقر در قم عمل ميكنند و تنها مديريتهاي حوزههاي مشهد و اصفهان استقلال دارند. اينك در مجموع بيش از 270 مدرسه در سراسر كشور تحت نظارت شوراي مديريت حوزه علميه قم است. | |||
شوراي سرپرستي طلاب غيرايراني هم در 29 شهريور 1358ش به مركز جهاني علوم اسلامي تغيير نام يافت و آغاز به كار كرد و در 1372ش به فرمان آيتاللّه خامنهاي به صورت متمركز كار خود را ادامه داد كه تاكنون فارغالتحصيلان زيادي داشته است. اين مركز نيز بر پايه برخي تجربهها و ضرورتها به «جامعهالمصطفي العالميه» تغيير نام داده است.<ref>www.andisheqom.com </ref> | |||
=سبكهاي آموزش دروس= | |||
در حوزه علميه قم، مباحث عالي فقه و اصول و نيز فلسفه و عرفان به سبكهاي متفاوت و ويژهاي عرضه شده است. در اين ميان، دو سبك آيت الله حائري و آيت الله بروجردي كه پيش از آن در حوزههاي علميه ايران مرسوم نبوده درخور توجه است. آيت الله حائري كه از شاگردان ميرزا محمدحسن شيرازي بود در تدريس خود از شيوه وي كه مبتني بر شاگردمحوري بود پيروي ميكرد. در اين شيوه استاد يك مسئله را با ادلّه مؤيد و مخالف آن مطرح ميكرد و شاگردان اجازه داشتند درباره آن به اظهارنظر بپردازند. اين شيوه به مكتب سامرا معروف شده است. | |||
در زمان رياست و مرجعيت آيت الله بروجردي سبك ديگري در تدريس خارج فقه و هم علم رجال عرضه شد كه تأثير زيادي بر حوزه علميه قم و حتي نجف گذاشت و اين تأثير تاكنون استمرار داشته است. روش فقهي وي از يكسو مبتني بر آگاهي از فتاوي فقهاي اوليه مذاهب اسلامي و علماي اهل سنّت بود، چرا كه بسياري از مطالبي كه ائمه شيعه عليهمالسلام مطرح ميكردهاند، به اقتضاي وضع تاريخي عمدتاً ناظر بر فتاوي و نظريات فقهي اهل سنّت بوده است؛ و از سوي ديگر آيت الله بروجردي به سير تاريخي هر مسئله توجه نشان ميداد؛ بهعلاوه از طرح مباحث كمثمر و صرفاً ذهني پرهيز مينمود. در علم رجال و اِسناد هم او صاحب روش جديدي بود كه براساس آن مسائلي از قبيل فاصله زماني راويان يك سلسله، تعداد روايات هر راوي، جايگاه حديثي او، ميزان وثاقت و استادان و شاگردانش كه كاشف از مرسل يا مسند بودن حديث بود، مورد بررسي قرار ميگيرد. | |||
در كنار دو سبك آيت الله حائري و آيت الله بروجردي بايد از سبك فقهي امام خميني ياد كرد كه به گونهاي آميزهاي از آن دو بود، به علاوه ويژگيهاي ديگر. وي كه شاگرد آيت الله حائري بود و در درس آيت الله بروجردي هم شركت كرده بود، درواقع ابعاد مثبت مكتب سامرا را گرفته و برخي از ابعاد آن را رها ساخته بود. در شيوه وي، موضوع مورد بحث و ابعاد مختلف آن بهطور كامل مطرح ميشد، آراي دانشمندان ديگر درباره آن موضوع طرح و احياناً نقد ميشد و سعي ميشد مسائل اصولي از مسائل فلسفي به طور واضح متمايز گردد. | |||
حوزه علميه قم در دروس عالي ديگر غير از فقه و اصول، مثل كلام و فلسفه و تفسير هم در دهههاي سي تا پنجاه شمسي، كه در ديگر حوزهها كمتر مورد توجه بود، شهرت يافت. مدرس عالي دو رشته فلسفه و تفسير علامه سيدمحمدحسين طباطبائي بود. درواقع، تا پيش از فعاليت علامه طباطبائي در قم، درس فلسفه در اين شهر مهجور بود؛ چنانكه امام خميني هم مجبور به ترك درس فلسفه شده بود. درس فلسفه طباطبائي كه در آن استادان مبرِّزي پرورده شدند، درواقع به احياي علوم عقلي در حوزه و در نتيجه آماده شدن طالبان علم براي بررسي پرسشهاي كلامي و فلسفي جديد انجاميد. اقدام علامه طباطبائي در حدود 1330ش، در تربيت شماري از فضلاي حوزه براي نقد فلسفههاي ماديگرايانه منشأ تحولات جدّي در حوزه علميه قم شد؛ بهگونهاي كه اين حوزه پيشگام اينگونه مباحثات گرديد و حتي حوزه نجف از آن بهرهمند شد. به علاوه، با اين اقدام علامه ، زمينه براي ورود مباحث جديد فلسفه غرب به حوزه قم فراهم آمد. تأليف كتابهاي بدايهالحكمه و نهايهالحكمه توسط علامه طباطبائي را هم بايد در زمره اصلاحات نظام درسي حوزوي تفسير كرد. نقش علامه طباطبائي در حوزه علميه قم، خاصه در پرورش متفكر اسلامي را با نقش آيت الله بروجردي در زمينه فقه مقايسه كردهاند. جلسات تفسيري علامه و سبك ويژه وي در تفسير قرآن را كه به پرورش چندين مفسر و نيز احياي مباحث قرآني در حوزه قم انجاميد، بايد از ويژگيهاي شاخص حوزه علميه محسوب كرد. | |||
در كنار درسهاي فقه، اصول، كلام و فلسفه و تفسير قرآن، تدريس اخلاق، رجال و برخي ديگر از علوم كاربردي مانند رياضيات و نجوم نيز با دامنهاي محدودتر در حوزه قم معمول بوده است. از نوآوريهاي ديگري كه در واپسين سالهاي حيات آيتاللّه آيت الله بروجردي صورت گرفت، آشناسازي طلاب بااستعداد و فاضل با زبان انگليسي و دانشهاي جديد بود...<ref>www.andisheqom.com </ref> | |||
=مدارس تحت نظر حوزه= | =مدارس تحت نظر حوزه= | ||
خط ۲۹: | خط ۵۴: | ||
=گسترش کمی حوزه قم= | =گسترش کمی حوزه قم= | ||
=علما= | =علما= | ||
خط ۳۸: | خط ۶۴: | ||
=مرجعیت عامه آیت الله بروجردی= | =مرجعیت عامه آیت الله بروجردی= | ||
در اوايل دهه بيست شمسي، شماري از بزرگان و استادان حوزه علميه قم كه از عدم مديريت متمركز اين حوزه نگران بودند و از سويي از مقام علمي و نفوذ اجتماعي و ديني آيتاللّهحاج آقاحسين بروجردي، آگاهي داشتند، از او خواستند كه از بروجرد به قم بيايد. امام خميني و حاجآقاروحاللّه كمالوند از علماي خرّمآباد در اين زمينه كوشش بيشتري مبذول داشتند. آيت الله بروجردي با پذيرش اين درخواست، در محرّم 1364/ آذر 1323ش در قم ساكن شد. در تحكيم جايگاه و مرجعيت آيت الله بروجردي در هنگام اقامت در قم نيز نقش امام خميني چشمگير بود. | |||
با ورود آيت الله بروجردي به حوزه علميه قم، بر رونق آن افزوده شد و شور و نشاط علمي آن دوچندان و بنيه علمي آن تقويت گرديد. اقدامات آيت الله بروجردي در طول دوره زعامت، حاكي از اهتمام ايشان به حفظ و تقويت اينحوزه است. آيت الله بروجردي با استقرار در قم تدريس پرمايهاي را آغاز كرد... در آغاز حضور آيت الله بروجردي در قم در 1326ش درسهاي خارج فقه و اصول منحصر به چند تن، از جمله خود آيت الله بروجردي و آيات حجت، فيض، خوانساري و صدر بود، ولي در پايان زندگي وي، بر شمار استادان خارج فقه و اصول حوزه قم كه بين 20 تا 250 شاگرد داشتند، افزوده شده بود و بهويژه تعدادي از شاگردان برجسته آيت الله حائري، چون شيخ محمدعلي اراكي، سيدمحمدرضا گلپايگاني، سيدمحمد داماد، امام خميني، سيدكاظم شريعتمداري و سيدشهابالدين مرعشي نجفي حوزه درسي خارج داشتند. | |||
آيت الله بروجردي به عنوان عاليترين مقام علمي ديني ايران در عهد خود و نيز به عنوان مرجع تقليد عليالاطلاق و رئيس حوزه علميه قم، براي پيشبرد امور ديني و حوزوي، كساني را رابط خود با حكومت قرار داده بود و پيامها يا اعتراضات و تذكارات خود را از طريق آنان به شاه يا مقامات ديگر ابلاغ ميكرد. | |||
از ديگر اقدامات سياسي و اجتماعي آيت الله بروجردي به اين موارد ميتوان اشاره كرد: پيشنهاد گنجاندن تعليمات ديني در ضمن دروس مدارس و موافقت دولت با آن؛ پيشنهاد توقف قطارها در ايستگاه براي اقامه نماز مسافران؛ مقابله با نفوذ بهائيت در مراكز دولتي؛ حمايت از مردم فلسطين و صدور اعلاميه در اين باب در 1327ش (سال تأسيس رژيم اسرائيل) و... | |||
آيت الله بروجردي در بُعد بينالمللي نيز فعاليتهايي را در حوزه علميه قم سامان داد، از جمله سيدمحمدتقي طالقاني آلاحمد را در 1331ش براي سرپرستي شيعيان مدينه و پس از درگذشت او سيداحمد لواساني و سپس شيخ عبدالحسين فقيهي رشتي را اعزام كرد؛ سيدزينالعابدين كاشاني را به كويت، سيدمحمدحسن ناشرالاسلام شوشتري را به زنگبار، شريعتزاده اصفهاني را به پاكستان، مهدي حائري يزدي را به امريكا و صدر بلاغي را به عنوان نماينده سيار خود به اروپا فرستاد. از ديگر اقدامات بينالمللي آيت الله بروجردي جلب حمايت و تأييد شيخمحمدتقي قمي براي تأسيس دارالتقريب در مصر بود. بر اثر مساعي قمي بود كه شيخ محمود شلتوت، شيخ دانشگاه الازهر در 1337ش مذهب جعفري را در كنار ديگر مذاهب فقهي اهل سنّت به رسميت پذيرفت. | |||
آيت الله بروجردي براي حفظ و ارتقاي حوزه علميه قم... از حيث علمي شيوه جديد خود را در تحقيق و تدريس مباحث فقه ارائه كرد كه در قم سابقه نداشت و نسلي از شاگردان بااستعداد در اين زمينه تربيت كرد كه استادان و مراجع آينده حوزه شدند؛ براي احيا و چاپ كتابهاي عمده حديثي و فقهي و رجالي شيعه تلاش زياد مبذول داشت، به ادامه تحصيل طلاب و تشويق افراد بااستعداد به شيوههاي مختلف توجه نشان داد، طلاب را به مباني مسائل و مباحث فقه و رجال و بيان مآخذ هركدام و اينكه هر مسئلهاي از چه وقت و چرا وارد حوزه اسلامي شده است، متوجه كرد. | |||
آيت الله بروجردي در زمينه توسعه فضاي آموزشي حوزه از قبيل ساخت و احياي مدارس و به طور خاص تأسيس مسجد اعظم و كتابخانه آن اقدامات درخور توجهي كرد. به اين ترتيب، مهاجرت مؤثر و تحولآفرين آيت الله بروجردي، حوزه قم را به مرتبهاي از اعتبار رساند كه عملاً همارز معتبرترين حوزه آن عهد، يعني حوزه نجف شد و نه فقط طالبان علم از شهرهاي مختلف ايران راهي قم ميشدند، بلكه به تدريج افرادي از مناطق شيعهنشين دنيا قم را براي تحصيل برميگزيدند.<ref>www.andisheqom.com </ref> | |||
=پس از وفات آیت الله بروجردی= | =پس از وفات آیت الله بروجردی= | ||
پس از وفات آيت الله بروجردي حوزه علميه قم وارد مرحله جديدي از حيات خود شد. مقطع زماني 1340ش تا 1357ش سياسيترين دوره فعاليت و حيات حوزه علميه قم محسوب ميشود. با رحلت آيت الله بروجردي بار ديگر وحدت مديريت و مرجعيت در حوزه قم از هم گسيخت و زعامت و مديريت آن برعهده چهار تن استاد برجسته و مطرح قرار گرفت: امام خميني، سيدمحمدرضا گلپايگاني، سيدكاظم شريعتمداري و سيدشهابالدين مرعشينجفي. | |||
پس از تبعيد امام خميني به تركيه و سپس انتقال ايشان به نجف، اداره اين حوزه برعهده آن سه تن ديگر افتاد. در اين مقطع كه بحث مرجعيت بار ديگر مطرح شده بود، روزنامهها گزارشهايي در باب استادان خارج حوزه و تعداد شاگردان آنان منتشر كردند. براساس گزارش روزنامه كيهان به تاريخ 12 فروردين 1340، چند روز بعد از درگذشت آيت الله بروجردي، درس خارج امام خميني پرشكوهترين درس بود كه بيش از چهارصد تن در آن شركت ميكردند. | |||
در اين برهه، علماي طراز اول از حيث سياسي به سه گروه عمده تقسيم ميشدند: گروهي كه از دخالت در سياست پرهيز داشتند و آيتاللّه سيداحمد خوانساري (از شاگردان نامدار آيت الله حائري، كه در تهران ساكن شد و مرجعيت يافت) نمونه بارز اين طرز فكر و عمل بود. گروه دوم روحانيان ميانهرو بودند كه در عين مخالفت با رژيم پهلوي از مبارزه تند با آن پرهيز ميكردند و عالماني چون گلپايگاني، شريعتمداري و مرعشي نجفي اين خط مشي را داشتند. گروه سوم كه عبارت بودند از امام خميني و طرفدارانش از شاگردان آيت الله بروجردي . | |||
نقطه شروع درگيري حوزه علميه قم با دولت پس از فوت آيت الله بروجردي، وقتي بود كه پهلوي دوم به جاي دادن پيام تسليت به علماي قم، به آيتاللّه سيدمحسن حكيم در نجف پيام تسليت فرستاد و اين امر در بين علماي داخل ايران اينگونه تلقي شد كه هدف وي بيرون بردن مرجعيت شيعه از ايران است. اقدامات بعدي رژيم پهلوي در اين مقطع، موقعيت سياسي حوزه علميه قم را برجستهتر كرد و ابراز موضع صريح امامخميني و ياران و همراهانش و نيز ساير علما، موقعيت مرجعيت امام خميني را استوارتر كرد. امامخميني، استاد برجستهاي بود كه درس خارج معتبري داشت و شاگردان فراواني در فلسفه و اصول و فقه تربيت كرده بود. اقدامات و اظهارات سياسي او تأثيرات اساسي بر حوزه قم داشت... | |||
در محرّم 1342 رويارويي حوزه علميه با رژيم شدت يافت و امام خميني در سخنراني روز عاشوراي خود در فيضيه به موضوعاتي پرداخت كه ساواك خواستار مطرح نشدن آن در منابر شده بود و در مخالفت با شاه و اسرائيل سخن گفت و همين امر سرانجام موجب دستگيري وي در شب 15 خرداد برابر با 12 محرّم گرديد. در اثر تلاش مراجع و علماي قم و ديگر شهرها، امام خميني در 15 فروردين 1343 آزاد شد و به قم بازگشت و تدريس خود را از سر گرفت و در منزل خود مسائل مستحدثه را مورد بحث قرار داد. اما پس از سخنراني بر ضد كاپيتولاسيون در چهارم آبان اين سال، در 13 آبان 1343 دستگير و به تركيه تبعيد شد. | |||
مبارزه روحانيان حوزه علميه قم با رژيم را پس از تبعيد امام خميني، ديگر مراجع و خصوصاً ياران و شاگردان وي ادامه دادند و اين مبارزه به جز جنبه سياسي، ابعاد علمي و فرهنگي گستردهاي پيدا كرد. در اين زمينه به ايجاد مدارس و مؤسسات و انتشار مجلاتي با اين رويكرد ميتوان اشاره كرد. | |||
چنانكه گفته شد پس از تبعيد امام خميني زعامت حوزه قم بهعهده مراجع سهگانه- گلپايگاني، شريعتمداري و نجفي مرعشي- افتاد. اين مراجع و استادان و طلاب در موارد مقتضي در برابر حوادث روز موضعگيري ميكردند. از زمره وقايع اين دوره به اين موارد ميتوان اشاره كرد: تأكيد دوازده تن از مدرّسان قم، پس از درگذشت آيتاللّه حكيم در 1349ش، بر مرجعيت امام خميني؛ تبعيد 25 تن از روحانيان و مدرّسان قم به مدت سه سال از سوي رژيم؛ هجوم كماندوهاي رژيم در خرداد 1354 به مراسم بزرگداشت شهداي 1342 در مدرسه فيضيه كه به دستگيري و زنداني شدن و تبعيد عدهاي از آنان انجاميد؛ مخالفت حوزه با تغيير تقويم هجري شمسي به تقويم جعلي شاهنشاهي. | |||
انتشار خبر درگذشت سيدمصطفي خميني در شب اول آبان 1356 در نجف و برگزاري مجالس يادبود در قم و تهران براي وي موجب شد نام امام خميني دوباره در ايران مطرح شود. از جمله رخدادهايي كه عكسالعمل شديد مراجع و علماي قم را موجب شد انتشار مقالهاي توهينآميز به امام خميني در 17 دي 1356 در روزنامه اطلاعات بود كه مايه اعتراض حوزه و سخنراني برخي علما و مدرّسان برجسته بر ضد رژيم شد و منجر به هجوم مأموران در 19 دي و دستگيري و شهادت برخي از طلاب گرديد. جمعي از مدرّسان نيز تبعيد شدند. بدينگونه فعاليت حوزه علميه قم به عنوان شاخصترين قشر روحاني تا پيروزي انقلاب ادامه يافت. | |||
حوزه علميه، هم بهجهت نقشي كه در انقلاب اسلامي داشت و هم به سبب كارها و اقداماتي كه پس از انقلاب در زمينههاي مختلف از آن انتظار ميرفت گسترش يافت، خاصه بدين سبب كه شماري از مسئوليتهاي تعريف شده در قانون اساسي و مشاغل سياسي و فرهنگي جامعه، تنها از عهده درسخواندگان حوزه برميآيد. بهعلاوه، در اين سالها، جايگاه حوزه علميه قم چنان قوت و اهميت يافته است كه نه تنها از داخل ايران بلكه از بسياري از ديگر كشورها افرادي براي تحصيل علوم ديني به قم ميآيند؛ بهطوري كه اينك آمار تحصيلكردگان مركز جهاني علوم اسلامي (جامعهالمصطفي العالميه) بيستهزار تن از 103 كشور است.<ref>www.andisheqom.com </ref> | |||
=مخالفت حوزه قم با شاه= | =مخالفت حوزه قم با شاه= | ||
=حوزه قم بعد از تبعید امام خمینی= | =حوزه قم بعد از تبعید امام خمینی= | ||
=دغدغه اصلاح در حوزه= | |||
اصلاح و بازسازي نظام آموزشي حوزه از زمره موضوعات مهمي است كه از ديرباز، خاصه از زمان تأسيس نظام آموزشي جديد در ايران، مورد توجه اولياي حوزههاي علميه بوده است. مثلاً در زمان آيت الله بروجردي تشكلي تحتعنوان «هيئت حاكمه» در حوزه علميه قم به وجود آمد كه شخصيتهايي چون امام خميني، شيخ مرتضي حائري، سيداحمد زنجاني، سيدباقر سلطانيطباطبائي و جمعي ديگر عضو آن بودند و در پنجشنبه 13 ذيحجه 1368/14 مهر 1328 تشكيل جلسه دادند و پيشنهادهايي مطرح كردند كه در آن مقطع مقبول زعيم حوزه قرار نگرفت و متوقف ماند. آنچه پذيرفته شد و به مرحله عمل درآمد، برگزاري امتحانات براي طلاب بود، اما پس از مخالفت برخي مراجع نجف با امر امتحان، آيت الله بروجردي آن را نيز لغو نمود. | |||
پس از آيت الله بروجردي مسائل امتحانات در حوزه قم دوباره مطرح و بهتدريج به طور جدّي معمول گرديد. درواقع، امتحان از آن رو ضرورت يافت كه مايه كسب اطمينان از گذراندن دروس مرحله قبلي و گذار به مرحله بعدي بود. برحسب دستور آيتاللّه گلپايگاني در اين زمينه شروطي وضع شد كه براساس آنها، شرط شركت در امتحانات مراحل عالي تحصيلي، قبولي در امتحانات مراحل قبلي دانسته شد. به اين ترتيب، مورد توجه قراردادن امتحانات به امر مهمتري منجر شد كه عبارت بود از رتبهبندي دروس و طلاب و نيز رتبهبندي شهريه براساس آن؛ امري كه هماكنون نيز در حوزهها معمول است. | |||
اين رتبهها اينك به قرار ذيل است: رتبه اول: ادبيات عرب و شرح لمعه؛ رتبه دوم: اصول فقه، مكاسب محرمه و رسائل؛ رتبه سوم: مكاسب (بيع و خيارات) و كفايه. در طرح آيتاللّه گلپايگاني امتحانات هريك از اين رتبهها در سه مرحله برگزار ميشد و همين اساس ايجاد ده پايه درسي، با تفاوتهايي، در نظام آموزشي حوزه شده است. در اين نظام، طلاب با گذراندن پايه دهم، علاوه بر درسهاي جنبي مورد لزوم، كتابهاي مكاسب و كفايه را به اتمام رسانده، امتحان ميدهند. براي شركتكنندگان در دروس خارج نيز كه پس از پايه دهم صورت ميگيرد، نظامنامههايي تدوين شده است. | |||
از آنجا كه شماري از طلاب و مدرّسان حوزه به اشتغال و تدريس در مراكز اداري غيرحوزوي ميپردازند، بنابر ضرورت، مدارك تحصيلي حوزوي با مدارك تحصيلي آموزش و پرورش و آموزش عالي به قرار ذيل در چهار سطح معادلسازي شده است: سطح اول اتمام شرح لمعه معادل با فوق ديپلم، سطح دوم (اتمام رسائل و بخشي از مكاسب) معادل با كارشناسي، سطح سوم (اتمام كفايه و مكاسب و تدوين پاياننامه) معادل با كارشناسيارشد، سطح چهارم (گذراندن چهار سال درس خارج فقه و اصول به همراه دادن چهار امتحان و نگارش رساله تحقيقي) معادل با دكتري. به كساني هم كه امتحانات رشتههاي تخصصي مثل تبليغ و اصول فقه و كلام و امثال آنها را با موفقيت بگذرانند و پاياننامهاي در آن زمينه بنويسند، به حسب رتبه، مدرك سطح سوم يا چهارم اعطا ميشود. | |||
از دهه اخير به اين سو، مديريت حوزه قم با اخذ امتحان از درسآموختگان اين حوزه در زمينه فقه و اصول و كلام، كساني را كه در اين آزمون موفق ميشوند به شهر زادگاه خود اعزام ميكند تا در آنجا به تبليغ معارف ديني و يا تدريس علوم حوزوي بپردازند و در صورت امكان به رونق يا ايجاد حوزههاي محلي كمك كنند. در واقع فايده و هدف اين طرح تمركززدايي جمعيتي طلاب و علما از قم و پراكنش متناسب و به اندازه آنان در مناطق مختلف ايران است.<ref>www.andisheqom.com </ref> | |||
=عرصه سیاست= | =عرصه سیاست= |