confirmed
۳٬۹۰۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
<big>جرگهها در افغانستان به چندین نوع هستند</big> | <big>جرگهها در افغانستان به چندین نوع هستند</big> | ||
لویَه جَرگه یا جرگهٔ بزرگ یا جرگهٔ ملی، به معنی «گردهمایی بزرگ سران قبایل افغانستان» است. | |||
#جرگه محلی که در مقایسه با سایر جرگهها تاثیر محدود دارد. این جرگه از گذشتههای دور تا کنون در سراسر کشور وجود داشته است و عملیترین شیوه اداره اجتماعات در روستاها و شهرهای دوردست به حساب می آید. | #جرگه محلی که در مقایسه با سایر جرگهها تاثیر محدود دارد. این جرگه از گذشتههای دور تا کنون در سراسر کشور وجود داشته است و عملیترین شیوه اداره اجتماعات در روستاها و شهرهای دوردست به حساب می آید. | ||
#جرگه قومی است که به مسائلی میپردازد که یک یا چند قوم را در بر نمیگیرد. این جرگه در مورادی مانند برخوردهای قومی و یا بروز اختلافات و مسائل مهمی که تصمیمگیری و تلاش مشترک را میطلبد، تشکیل میشود. نوع دیگر، جرگههای موقت است که از طرف حکومت بر اساس اقتضای زمان در شرایط خاص ایجاد میشود و اعضای آن معمولاً متنفذین و بزرگان قوم هستند و بعد از تصمیمگیری از بین میروند. | #جرگه قومی است که به مسائلی میپردازد که یک یا چند قوم را در بر نمیگیرد. این جرگه در مورادی مانند برخوردهای قومی و یا بروز اختلافات و مسائل مهمی که تصمیمگیری و تلاش مشترک را میطلبد، تشکیل میشود. نوع دیگر، جرگههای موقت است که از طرف حکومت بر اساس اقتضای زمان در شرایط خاص ایجاد میشود و اعضای آن معمولاً متنفذین و بزرگان قوم هستند و بعد از تصمیمگیری از بین میروند. | ||
#یکی دیگر از انواع جرگهها، لویه جرگه است که از نمایندگان تمام مردم افغانستان شکل گرفته و این جرگه در مورد مسائل مهم کشور تصمیم نمیگیرد. لویه جرگه یک مجلس عنعنوی افغانستان است که اولین لویه جرگه رسمی و تا حدی شبیه به لویه جرگه امروزی، در سال 1160 هجری در مزار شیر سرخ برگزار شد و پس از 9 روز بحث و مشورت، احمد شاه ابدالی را به عنوان پادشاه برگزید. | #یکی دیگر از انواع جرگهها، لویه جرگه است که از نمایندگان تمام مردم افغانستان شکل گرفته و این جرگه در مورد مسائل مهم کشور تصمیم نمیگیرد. لویه جرگه یک مجلس عنعنوی افغانستان است که اولین لویه جرگه رسمی و تا حدی شبیه به لویه جرگه امروزی، در سال 1160 هجری در مزار شیر سرخ برگزار شد و پس از 9 روز بحث و مشورت، احمد شاه ابدالی را به عنوان پادشاه برگزید. | ||
==تاریخچه== | |||
لویه جرگه در بیشتر موارد از سوی پادشاه یا رئیس جمهور فراخوانده شده و اعضای آن میتوانند هم انتخابی و هم انتصابی باشند. نخستین جرگه در سال ۱۱۶۰ هجری قمری (۱۱۲۶ هجری خورشیدی / ۱۷۴۷ میلادی) برگزار شد. این جرگه که سرنوشت و آینده کشور تازهای به نام افغانستان را رقم زد، پس از کشته شدن نادر شاه افشار، در مزار شیر سرخ در قلعه نظامی نادرآباد به تاریخ مهرماه ۱۱۲۶ ه.ش برگزار شد و نُه روز به درازا کشید. پس از نُه روز مباحثه میان سران اقوام غلزایی، پوپلزایی، نورزایی، سدوزایی، بدیچی و دیگران، احمدشاه ابدالی از قوم سدوزایی به عنوان پادشاه برگزیده شد. | |||
بقدرت رسیدن احمدشاه ابدالی توسط اولین لویه جرگه و تشکیل حکومت جدید در قندهار،در تاریخ بعنوان سنگ بنای جدایی افغانستان از ایران یاد میشود<ref>[http://journal.isihistory.ir/article-1-161-fa.pdf احمد شاه درانی]</ref>. | |||
لویه جرگه واژهای پشتو است که در زبان فارسی دری به معنی جرگه بزرگ است. جرگه واژهای فارسی و به معنی گروه و صف آمدهاست. جرگه در کاربردهای سیاسی-اجتماعی آن به معنی گردهمایی و نشست است. به عبارت دیگر هر مجلس، جلسه و اجلاسی که برای تصمیمگیری، نظرخواهی و رایزنی دربارهٔ یک امر محلی، ملی و قومی برگزار شود، جرگهاست. | |||
==نحوه گزینش اعضای لویه جرگه== | |||
«لویه جرگه» در افغانستان، به نشست بزرگ متنفذان قومی گفته میشود که بیشتر برای تصمیمگیریهای مهم کشوری برگزار میشود. این نشست که یک روش بدوی و فاقد سازوکارهای دمکراتیک است، بیشتر از سوی حاکمان و با هدف کسب مشروعیت داخلی یا مشروعیت دادن به یک تصمیم مهم برگزار میشود<ref>[https://atlaspress.af/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%86%D9%85%D8%A7-%D9%88-%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%84%D9%88%DB%8C%D9%87-%D8%AC%D8%B1%DA%AF%D9%87-%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%B1%D9%88/ خبرگزاری اطلس]</ref>. | |||
محتوای جرگه برای سنجش آرای عمومی است. از این رو برخی آن را گونهای رفراندم یا همهپرسی خواندهاند. منظور از تشکیل جرگهها چارهجویی، رسیدگی و تصمیمگیری همگانی دربارهٔ یک مسئله سیاسی-اجتماعی است. معمولاً یک تَن اداره آن را به عهده میگیرد و موضوع خاصی را به همهپرسی میگذارد تا شرکتکنندگان روی آن مباحثه کنند. | |||
برگزارکنندگان لویه جرگه میکوشند کسانی را به این نشست دعوت کنند که تابع دولت مرکزیاند و طرح و رویکردی در مخالفت با آنچه برگزارکنندگان میخواهند، در سر ندارند. به همین دلیل، در تاریخ افغانستان، هیچ لویه جرگهای نقشی جز تایید و رای مثبت به آنچه حاکمان افغانستان خواستهاند، نداشته است<ref>[https://www.independentpersian.com/node/240976/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C/%D9%84%D9%88%DB%8C%D9%87-%D8%AC%D8%B1%DA%AF%D9%87%D8%9B-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%B3%D8%A8-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B9%DB%8C%D8%AA سایت ایندیپندنت]</ref>. | |||
روش انتخاب شرکتکنندگان لویه جرگه نیز، کاملا سنتی و غیردمکراتیک است. استاندارها ( والی ها ) موظف میشوند تا فهرستی از نمایندگان اقوام را در سطح شهرها و روستاها تهیه کنند و سپس از میان آنها، چهرههای حامی ساختار حاکم و حکومت مرکزی، به کابل دعوت شوند. | |||
معمولا هزینهای برای رفت و برگشت و اقامت مهمانان، به اضافه مبلغی به عنوان «تحفه» به شرکتکنندگان پرداخت میشود. همچنین، چند روز پیش از آغاز نشست «لویه جرگه»، برگزارکنندگان طرح و برنامه مورد نظر خود را برای شرکتکنندگان در جلسههای خصوصی تشریح میکنند تا در جریان برگزاری نشست، دیدگاههای مخالف مطرح نشوند. | |||
==لویه جرگه ابزاری در راستای اهداف پشتون ها== | |||
لویه جرگه ساختاری به شدت سنتی و غیر شفاف دارد که از گذشته برای حل مشکلات بین اقوام مختلف پشتون و بیشتر در جنوب کشور افغانستان استفاده می شده که اکنون کارایی ندارد<ref>[https://www.irna.ir/news/84632637/%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D9%84%D9%88%DB%8C%D9%87-%D8%AC%D8%B1%DA%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 خبرگزاری ایرنا]</ref> | |||
حاکمان پشتون افغانستان برای جلب حمایت پشتونها و نیز ارعاب غیرپشتونها، لویهجرگه را دست و پا کرده و از آن بهعنوان دستگاهی هژمونیک برای ایجاد اجماع استفاده کردهاند. | |||
لویهجرگه اساسا چارچوبی است که در آن دولت افغانستان ایدههای تحریفشده غربی در رابطه با نمایندگی مردمی در دولت را وام گرفته و بر آن برچسبهای «پشتو» زده است<ref>[https://www.etilaatroz.com/104498/past-manipulation-loya-jirga-as-a-consensual-hegemonic-apparatus-2/ سایت اطلاعات روز]</ref> | |||
جرگه بیشتر با عرف پشتونوالی نسبت داشته و در میان اقوام دیگر،جایگاهی ندارد.هر چند که در طی سالهای متمادی سعی میکنند تا این جرگه را غیر قومی و غیر مذهبی نشان دهند ولی جرگه، در بیشتر موارد به سود طبقهی حاکم و به عبارتی بهتر، ابزاری برای طبقهی حاکم بوده است، تا اینکه بیانکنندهی منافع شهروندان جامعه باشد<ref>[https://www.etilaatroz.com/104356/did-ashraf-ghani-achieve-her-goal-convening-a-loya-jirga/ اشرف غنی]</ref>. | |||
امروزه لوي جرگه ابزاري در دست حاكمان پشتونيست است تا مجموعه اي از سران قومي، مذهبي، قبايل و پير مردان را جمع كنند و توسط آنها مٌهر تایيد بر استمرار برنامه هاي غير قانوني و غير انساني خود بزنند<ref>[http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=158370 شبکه اطلاع رسانی افغانستان]</ref>. | |||
دولتهای حاکم در افغانستان به وسیلهی لویهجرگه خود را بهعنوان یک دولت پشتون جا زده، بر حاکمیت خود تأکید کرده، شهرت تاریخی و نمادهای قبیلهای شان را برجسته کرده، و در نهایت بدین وسیله به ارعاب و ترساندن اقوام غیر پشتون می پردازند<ref>[http://irdiplomacy.ir/fa/news/2004905/%D8%AA%D9%88%D8%B7%D8%A6%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%B2%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D8%BA%D9%86%DB%8C-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D9%84%D8%B2%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%D8%B3-%D8%AA%D8%AD%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 دیپلماسی ایرانی]</ref>. بطور نمونه به توصیهی لارد و بِرنِس؛مشاوران انگلیسی برای اولین بار نام افغانستان در لویه جرگه پغمان به تصویب رسید و از آن پس نام افغانستان بجای نام تاریخی خراسان بکار برده شد<ref>[https://af.shafaqna.com/FA/343004 سایت شفقنا]</ref>. | |||
==نقش لویه جرگه در بقدرت رساندن مجدد طالبان== | |||
تاریخ افغانستان گواه برآن است که،جرگه های متعددی در افغانستان راه اندازی گردیده، که بیشترین آن در مواقع پادشاه تراشی ها و حکومت سازی ها، در گیر و دار رقابتهای سران قبایل، و یا هم زمانی که زمامداران و اربابان شان،از طریق جنگ موفق به حفظ و یا تصرف قدرت در جامعه نبوده و محتاج کسب مشروعیت از جانب مردم میباشند، دایر گردیده است <ref>[https://www.khorasanzameen.net/archive/politics/tmaimanagi07.html لویی جرگه یا ترور قانونمداری در افغانستان]</ref>. | |||
به باور کارشناسان، مدت ها پیش از آنکه سیر سقوط دولت به دست طالبان آغاز شود نیروهای امنیتی به دستور مقامات حکومت مرکزی به ویژه اشرف غنی و مشاوران او از جنگیدن بازداشته می شدند<ref>[https://www.avapress.com/fa/254909/%d8%a8%d8%ad%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%81%d8%ba%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b2-%d8%aa%d9%88%d8%ac%db%8c%d9%87-%d9%85%d8%ad%d8%a8-%d8%aa%d8%a7-%d8%b7%d8%b1%d8%ad-%da%a9%d8%b1%d8%b2%db%8c آوا پرس]</ref> | |||
حمدالله محب مشاور امنیت ملی دولت اشرف غنی نیز در مصاحبه خود اعتراف کرد ارگ ریاست جمهوری به طور مستقیم و پیوسته با رهبران شبکه حقانی در ارتباط بوده وی همچنین اعتراف کرده که آنها نیت داشتند تا قدرت را ازطریق لویه جرگه به طالبان بسپارند[۱۹][۲۰][۲۱] | |||
بسم الله محمدی؛ سرپرست وزارت دفاع در روزهای منتهی به سقوط اعلام کرد که سقوط کابل ناگهانی نبوده و طالبان و اشرف غنی پیشتر در این زمینه توافق و تبانی کرده بودند و بهطور پیچیدهای،دیگر بازیگران سیاست و قدرت در پایتخت را غافلگیر کردند.قدرت به طور تدریجی و برنامهریزی شده از سوی اشرف غنی و تیم قومی او به سران شبکه تروریستی حقانی(از پشتون های غلزایی) واگذار شده است[۲۲][۲۳] | |||
آخرین لویه جرگه دولت اشرف غنی همان تصمیمی را گرفت که از قبل اتخاذ شده بود. شرکت کنندگان فرمایشی لویه جرگه تصمیم گرفتند که شش هزار زندانی طالبان شامل ۴۰۰ زندانی خطرناک، قاچاقچیان بینالمللی، آدمربایان و متهمان به کشتارها، آزاد شوند.در پایان لویه جرگه گفته شد که تصمیم آزادی زندانیان طالبان را نمایندگان مردم گرفتند و درنهایت این تصمامیم بعنوان یکی از دلایل سقوط دولت جمهوری اسلامی افغانستان برشمرده شد[۲۴][۲۵][۲۶] | |||
پس از فرار اشرف غنی از افغانستان حامد کرزی که به برادری با طالبان مشهور است،چون در دوره حاکمیتش بر افغانستان مانع حملات هوایی به مواضع طالبان شد و با نام مصلحت ملی، هرگز به صراحت از جنایتهای طالبان حرفی نزد و برعکس، چهرهها و حرکتهای ضد طالبان را در دوره حاکمیتش بر افغانستان تضعیف کرد[۲۷]در گفتگو با طالبان خواستار احیای قانون اساسی دوران ظاهر شاه که در سال ۱۳۴۳ خورشیدی به تصویب رسیده است شد،و همزمان پیشنهاد کرد تا لویه جرگه برگزار شود و درباره آینده کشور و مسائلی چون حکومت، قانون اساسی و پرچم ملی تصمیم بگیرد.این در حالی است که به باور بسیاری از کارشناسان، احیای دوباره قانون اساسی منسوخ دوران شاهنشاهی یک بازگشت ویرانگر و غیرقابل جبران به گذشتهای سیاه و تاریک است؛ قانونی که حقوق اقلیت ها را به رسمیت نمی شناسد به شاه به مثابه سایه خدا و سلطان بلامنازع سرنوشت مردم قدرت نامحدود اعطا میکند و حکومت را به طرز انحصاری در اختیار یک گروه خاص قرار می دهد وجز آنکه دیکتاتوری را توجیه و تشریع کند و بسیاری از اقوام و مذاهب افغانستان را از دستیابی به حقوق عادلانه خود در ساختار قدرت بازبدارد هیچ پیامد دیگری نخواهد داشت[۲۸][۲۹][۳۰][۳۱] | |||
==گاهشماری لویه جرگههای مهم== | |||
لویه جرگههای مهمی که تاکنون برگزار شدهاند عبارتند از:[۳۲] | |||
۱۱۲۶ شمسی (اکتبر ۱۷۴۷) | |||
به مدت ۹ روز در قلعه نظامی نادرآباد قندهار تشکیل شد و نتیجه آن تأیید پادشاهی احمدشاه درانی بود.[۳۳] | |||
۱۲۲۰ خورشیدی (۱۸۴۱) | |||
همایشی ۱۲ نفره در کابل، در خانه عبدالله اچکزایی به ریاست محمد زمان خان، که نتیجه آن فراخوانی مردم در جنگ اول افغان و انگلیس بود. | |||
۱۲۴۴ خورشیدی (۱۸۶۵) | |||
نشستی دو هزار نفره در کابل به ریاست امیر شیرعلی خان، پادشاه وقت افغانستان، که نتیجه آن حمایت از سلطنت امیر شیرعلی خان و تحکیم پایه سلطنت او در برابر برادرانش بود. | |||
۱۲۷۲ خورشیدی (۱۸۹۳) | |||
در کابل به ریاست امیر عبدالرحمان خان، پادشاه وقت، تشکیل شد و نتیجه آن تأیید پیمان دیورند دربارهٔ تعیین مرز میان افغانستان و هند بریتانیایی بود. | |||
۱۲۹۴خورشیدی (۱۹۱۵) | |||
نشستی با شرکت ۵۴۰ نفر در کابل به ریاست امیر حبیبالله خان، پادشاه وقت، که نتیجه آن اعلام بیطرفی افغانستان در جنگ جهانی اول بود. | |||
۱۱ سنبله ۱۳۲۰ (۲ سپتامبر ۱۹۴۱) | |||
نشستی ۸۰۰ نفره در کابل به ریاست محمد هاشم، نخست وزیر و عم محمد ظاهر، پادشاه وقت، که نتیجه آن تأیید بیطرفی افغانستان در جنگ دوم جهانی و اخراج اتباع آلمانی و ایتالیایی از کشور بود. | |||
۲۲ عقرب ۱۳۲۸ (۱۴ نوامبر ۱۳۴۹) | |||
همایشی با شرکت ۴۵۲ نفر در کابل به ریاست محمد گلخان، یکی از حامیان عمده قضیه «پشتونستان» در افغانستان. نتیجه آن تأیید سیاست حمایت دولت افغانستان از منطقه پشتوننشین (پشتونستان) پاکستان و بیاعتبار اعلام کردن معاهده دیورند (۱۸۹۳)، پیمان افغان و انگلیس (۱۹۰۵)، پیمان راولپندی (۱۹۱۹) و پیمان ۱۹۲۱ افغان و انگلیس بود. | |||
زمستان ۱۳۰۱ (۱۹۲۳) | |||
جرگهای ۸۷۲ نفره در جلالآباد به ریاست امانالله خان، پادشاه وقت افغانستان. نتیجه آن تصویب نخستین قانون اساسی کشور بود. | |||
۱۳۰۳ خورشیدی (۲۸ سرطان-۹اسد؛ ۱۹۲۴ میلادی) | |||
با شرکت ۱۰۴۶ نفر در پغمان و کابل به ریاست امانالله خان، پادشاه وقت. نتیجه آن تعدیل قانون اساسی افغانستان بود. | |||
سنبله/شهریور ۱۳۰۷ (۱۹۲۸) | |||
با تعداد اعضا ۱۱۰۰ نفر در پغمان کابل به ریاست امانالله خان، پادشاه وقت، تشکیل شد. نتیجه آن تشکیل مجلس شورای ملی با ۱۵۰ عضو، اجباری شدن خدمت سربازی، و کشف حجاب بود. در این لوی جرگه، ثریا همسر شاه امانالله بدون حجاب سنتی حاضر شد و شاه اعضای جرگه را ملزم به پوشیدن لباس غربی کرد. | |||
۱۳۰۹ (۱۹۳۰) | |||
نشستی با ۳۰۱ عضو به ریاست محمد هاشم، نخست وزیر و برادر محمد نادر خان پادشاه وقت در کابل. نتیجه آن حمایت از پادشاهی نادر خان و تشکیل هیاتی برای تهیه دومین قانون اساسی کشور بود. این جرگه همچنین یک هیئت ۱۰۵ نفری را موظف به تصویب دومین قانون اساسی کشور کرد. دومین قانون اساسی یک سال بعد تحت عنوان «اصولنامه اساسی» به تصویب رسید. | |||
۱۸–۲۹ شهریور ۱۳۴۳ (۱۹۶۴) | |||
این نشست در کابل برگزار شد. تعداد اعضا آن ۴۵۲ نفر، رئیس آن محمد ظاهر پادشاه، و نائب رئیس لوی جرگه دکتر عبدالظاهر رئیس مجلس یازدهم بود. نتیجه آن تصویب نخستین قانون اساسی دموکراتیک کشور بود که بر پایه آن خانواده سلطنتی از دخالت در امور حکومتی و سیاسی ممنوع و قدرت به نخست وزیرانی خارج از خانواده سلطنتی و پارلمان منتخب واگذار شد. تفکیک قوا، آزادی رسانهها و گروههای سیاسی و برابری حقوق اتباع از مواد برجسته این قانون بود. | |||
۱۰–۲۵ دلو ۱۳۵۵ (۳۰جنوری-۱۴ فبروری ۱۹۷۷) | |||
با شرکت ۳۴۹ نفر در کابل برگزار شد. رئیس گردهمایی محمد داوود خان، رئیس جمهوری، و نائب رئیس همایش عزیزالله واصفی بود. نتیجه این لویه جرگه تصویب قانون اساسی نظام جمهوری و انتخاب محمد داوود خان به عنوان رئیس جمهوری بودو | |||
۱۳۶۴ (۱۹۸۵) | |||
با شرکت ۱۷۹۶ نفر در دانشگاه پلیتکنیک کابل و به ریاست عبدالرحیم هاتف، و نائب رئیسی عبدالواحد سرابی تشکیل شد که نتیجه آن حمایت از سیاستهای دولت در مورد مسائل خارجی و داخلی بود. برگزاری این جرگه نخستین اقدام دولت تحت حمایت شوروی سابق برای بازگشت به سنتهای اجتماعی برای حل مسائل سیاسی بود. | |||
۸–۹ قوس/آذر ۱۳۶۶ (۲۹–۳۰ نوامبر ۱۹۸۷) | |||
به ریاست عبدالرحیم هاتف در دانشگاه پلیتکنیک کابل تشکیل شد و نتیجه آن تصویب ششمین قانون اساسی و انتخاب دکتر نجیبالله به ریاست جمهوری بود. این جرگه همچنین قانون اساسی را تعدیل کرد و در این قانون اسلام به عنوان دین رسمی کشور پذیرفته شد و به مذاهب حنفی و جعفری رسمیت داده شد. پیش از آن تنها مذهب حنفی به رسمیت شناخته میشد. | |||
۱۳۸۱ (۲۴حمل- ۱۱جوزا) | |||
این یک لویه جرگه اضطراری با شرکت ۱۵۵۱ نفر در کابل بود که ریاست آن را اسماعیل قاسمیار برعهده داشت. نتیجه آن انتخاب حامد کرزی به عنوان رئیس دولت انتقالی بود. این «لویه جرگه اضطراری» برای نخستین بار شاهد سهم ۱۱ درصدی زنان بود و همچنین نخستین بار مردم در انتخاب اعضای آن شرکت داشتند. | |||
قوس ۱۳۸۲ | |||
نام آن لویه جرگه قانون اساسی بود که با شرکت ۵۰۰ نفر و ریاست صبغتالله مجددی در کابل تشکیل شد و نتیجه آن تصویب هشتمین قانون اساسی بود. | |||
جوزا ۱۳۸۹ (جون ۲۰۱۰) | |||
جرگه مشورتی صلح که با شرکت ۱۶۰۰ نفر در کابل با ریاست برهانالدین ربانی تشکیل شد و نتیجه آن تأیید برنامه صلح حکومت حامد کرزی بود. حامد کرزی در پی این جرگه، شمار زیادی از زندانیان طالبان را آزاد کرد و شورای عالی صلح را هم به ریاست برهانالدین ربانی تشکیل کرد، هر چند برهانالدین ربانی جان خود را در این راه از دست داد. | |||
۲۵ عقرب/آبان ۱۳۹۰ | |||
نشست چهار روزه این لویه جرگه در کابل به بررسی همکاری استراتژیک با آمریکا و موضوع مصالحه با طالبان پرداخت. طالبان تهدید کرده بود این مجمع را که بیش از دو هزار سرکرده سیاسی و اجتماعی در آن شرکت داشتند مختل خواهد کرد. همزمان با این لویه جرگه راکتهایی در کابل شلیک شد. | |||
صبغتالله مجددی ریاست این لویه جرگه را برعهده داشت و او نعمتالله شهرانی را به عنوان معاون اول، محمدعارف نورزی را معاون دوم، محمدعلم ایزدیار را منشی اول، حیات الله بلاغی را منشی دوم و صفیه صدیقی را به عنوان سخنگوی جرگه اعلام کرد.[۳۴] | |||
=شهرها ی مهم افغانستان= | =شهرها ی مهم افغانستان= |