|
|
(۹۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| <div class="wikiInfo">
| | [[پرونده:حوزه علمیه قم.jpg|بیقاب|چپ]] |
| [[پرونده:حوزه علمیه قم.jpg|بندانگشتی|حوزه علمیه قم]] | | '''حوزه علمیه قم'''، یکی از بزرگترین [[حوزه علمیه|حوزههای علمیه]] [[مذهب شیعه|شیعیان]] است که در شهر [[قم]] قرار دارد. مکتب و حوزه حدیثی قم (در کنار [[کوفه]] و [[بغداد]]) یکی از سه حوزه حدیثی کهن در تاریخ علمی جهان تشیع بود و در قرن اخیر توسط آیتالله العظمی [[عبدالکریم حائری یزدی]] در سال ۱۳۰۱ خورشیدی تجدید حیات شد به گونهای وی را مؤسس حوزه علمیه قم نامیدهاند. |
| {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
| | این حوزه در دوران [[رضاخان|رضاشاه]] بر اثر تعطیلی حوزه علمیه تهران و انتقال علمای شیعه به شهر قم تأسیس شد. |
| !نام کشور
| | حوزه علمیه قم، با تلاشهای افرادی همچون میرزا [[محمد فیض قمی]]، [[محمد تقی بافقی |محمد تقی بافقی یزدی]]، مهدی پایین شهری قمی، [[میرزا محمد ارباب قمی]]، [[محمدرضا شریعتمدار ساوجی]] و چند تن دیگر و در نهایت با استقرار عبدالکریم حائری یزدی (معروف به مجدد حوزه قم) در این شهر، جانی دوباره گرفت. |
| |ایران | | حوزه علمیه [[تهران]] و [[قم]] در طول تاریخ شان ارتباطات زیادی با یکدیگر داشتهاند. |
| |- | | حوزه علمیه قم، مجموعۀ دستاندرکاران، مدارس دینی و مراجع مذهبی در شهر قم که آموزش، تربیت و پرورش طلاب علوم دینی شیعه و برخی وظایف دیگر مانند نظارت بر تبلیغات و امور دینی در [[جمهوری اسلامی ایران]] را بر عهده دارند. از هنگام پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در سال ۱۳۵۷ شمسی در ایران، بسیاری از روحانیون آموزشدیده در حوزه علمیه قم، مسئولیتهای اجرایی و قضایی بر عهده گرفتهاند. |
| |مکان
| |
| |ایران/شهرمقدس قم
| |
| |- | |
| |-
| |
| |}
| |
| </div>
| |
|
| |
|
| [[حوزه علمیه قم]] یکی از بزرگترین حوزههای علمیه شیعیان است که در شهر [[قم]] قرار دارد. مکتب و حوزهٔ حدیثی قم (در کنار کوفه و بغداد) یکی از سه حوزهٔ حدیثی کهن در تاریخ علمی جهان تشیع بود و در قرن اخیر توسط [[عبدالکریم حائری یزدی]] در سال ۱۳۰۱ خورشیدی تجدید حیات شد به گونه ای وی را مؤسس حوزه علمیه قم نامیدهاند.
| | == تاریخچه == |
| این حوزه در دوران رضاشاه بر اثر تعطیلی حوزه علمیه تهران و انتقال علمای شیعه به شهر قم تأسیس شد.
| | پیش از آنکه عبدالکریم حائری حوزه علمیه قم را در ۱۳۴۰ قمری تاسیس کند میرزا محمد فیض قمی که در ۱۳۳۳ قمری از [[سامرا]] به قم بازگشته بود از سال ۱۳۳۶ق شروع به بازسازی مدارس [[دارالشفا]] و [[فیضیه]] که از کاربری علمی خارج شده بود، کرد و طلاب را در آنجا اسکان داد. |
| حوزهٔ علمیهٔ قم، با تلاشهای افرادی همچون میرزا محمد فیض قمی، محمد تقی بافقی یزدی، مهدی پایین شهری قمی، [[میرزا محمد ارباب قمی]]، محمدرضا شریعتمدار ساوجی و چند تن دیگر و در نهایت با استقرار عبدالکریم حائری یزدی (معروف به مجدد حوزهٔ قم) در این شهر، جانی دوباره گرفت.
| | با پافشاری شیخ محمدتقی بافقی و پادرمیانی میرزا محمد ارباب و شیخ محمدرضا شریعتمدار ساوجی، از حاج شیخ عبدالکریم حائری دعوت شد که از [[اراک]] به قم بیاید و حوزه علمیه سامانمندی در این شهر تأسیس کند. |
| حوزه علمیه تهران و قم در طول تاریخ شان ارتباطات زیادی با یکدیگر داشتهاند. | | بدین گونه آیتالله حائری در ۱۳۴۰ (۱۳۰۰ش) در قم مستقر شد و حوزه علمیه جدید قم را بنا نهاد. حائری در مدت اقامت حدود پانزده ساله خود در قم، با مدیریت قوی خود حوزه علمی نیرومندی را به وجود آورد، به طوری که شمار طلاب حوزه قم پیش از سختگیریهای [[پهلوی اول]] در ۱۳۱۳ش به 700 تن و بنابر نقلی دیگر به 900 تن رسیده بود. |
| حوزه علمیه قم، مجموعۀ دستاندرکاران، مدارس دینی و مراجع مذهبی در شهر قم که آموزش، تربیت و پرورش طلاب علوم دینی شیعه و برخی وظایف دیگر مانند نظارت بر تبلیغات و امور دینی در جمهوری اسلامی ایران را بر عهده دارند. از هنگام پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ شمسی در ایران، بسیاری از روحانیون آموزشدیده در حوزه علمیه قم، مسئولیتهای اجرایی و قضایی بر عهده گرفتهاند. | |
|
| |
|
| =تاریخچه=
| | در فاصله وفات حائری تا مهاجرت [[سید حسین بروجردی|بروجردی]] به قم، ریاست و اداره حوزه علمیه قم برعهده سه تن از استادان بزرگ این حوزه سید [[محمد حجت کوه کمره ای]]، [[سید محمد تقی خوانساری|سیدمحمدتقی خوانساری]] و [[سید صدرالدین صدر]] قرار گرفت. |
| تأسیس حوزههای علمیه شیعی به شیوه سنتی به سال ۴۴۷ هجری باز میگردد. در آن سال، با یورش طغرل بیک، سرسلسله سلجوقیان به محلات شیعه نشین بغداد و آتش زدن کتابخانه مهم و گرانقدر شیعه، شیخ الطائفه طوسی از علمای بزرگ شیعی آن زمان ناگزیر به هجرت به [[نجف اشرف]] میشود و آنجا را به صورت پایگاه دانش و دین در میآورد و نخستین حوزه و دانشگاه بزرگ شیعه را بنا مینهد. علمای شیعه پس از مهاجرت شیخ طوسی از بغداد به نجف در نیمه دوم قرن پنجم هجری و تشکیل حلقههای درسی که از آن جمله «امالی» شیخ طوسی است، به نجف آمده و آنجا را تبدیل به مجتمع بزرگ علمی شیعه میکنند.
| |
| مدرسه علمیه قم، از دوران حیات امام صادق (ع) اواسط قرن دوم هجری فعالیت داشته و از همان زمان مرکز تجمع علما و محدثان بزرگ بوده است. شهر قم در هیچ دورهای از وجود فقها خالی نشده و همیشه دانشپژوهان و طلاب علوم دینی در آن جمع بودهاند. میتوان گفت حوزه قم، یکی از قدیمیترین مراکز نشر علوم اسلامی در جهان اسلام است که تاکنون باقی مانده است.
| |
| البته این روند، فراز و نشیبهای بسیاری در طول تاریخ داشته است. تا زمانی که آیتالله میرزای قمی مسئولیت حوزه را برعهده داشت، حوزه با قوت و قدرت فعالیت میکند. اما پس از وفات میرزای قمی در ۱۲۳۱ ه. ق، حوزه قم به ضعف و رکود میگراید و کم فروغ میشود و این رکود چند دهه ادامه مییابد تا اینکه با هجرت آیتالله شیخ [[عبدالکریم حائری]] به شهر [[قم]]، حوزه علمیه در قالب یک نهاد مستحکم، حیاتی دوباره مییابد.
| |
| در سال ۱۳۰۰ هجری شمسی، با گسترش زمزمههای تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی نیاز شدیدی به یک پایگاه بزرگ و محکم در داخل ایران جهت حمایت از ارکان دین احساس میشود. به ویژه آنکه با شروع جنگ جهانی اول و تحولات در سطح منطقه، تردد طلاب و علما به شهرهای مذهبی عراق (کربلا، نجف، کاظمین، سامرا) که تا قبل از این تاریخ مراکز عمده تعلیم و تعلم علوم دینی به حساب میآمدند دشوار شده بود. به همین دلیل به محض ورود آیتالله حائری به ایران، مشتاقان علوم دینی جلسات درسی ایشان را برپا میکنند و آیتالله حائری این اشتیاق و نیاز را عمیقاً درک کرده و ماندن و خدمت کردن در ایران را بر رفتن به عتبات ترجیح میدهد.
| |
| مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی در سال ۱۲۷۶ هجری قمری در روستای مهرجرد یزد دیده به جهان میگشاید و اهالی روستای مهرجرد را که از فرزنددار شدن پدرش محمد جعفر مایوس بودند به شگفتی وامیدارد. پس از گذراندن دوران کودکی، عبدالکریم توسط یکی از بستگانش که در کسوت روحانیت بود به مکتبخانهای در شهر اردکان سپرده میشود تا به تحصیل علوم ابتدایی و ادبی و قرائت قرآن بپردازد. سایه پرمهر پدر را در همان دوران جوانی از دست میدهد و به خاطر عشق به مادر غمدیده، مدتی دست از تحصیل میکشد و به سوی او میشتابد. مدتی بعد، به حوزه علمیه یزد میرود و در مدرسه محمدتقی خان اقامت میکند و طولی نمیکشد که به عنوان یک دانشپژوه اسلامی با اندیشههای بلند در میان علمای بزرگ شناخته میشود.
| |
| عبدالکریم هجده سال بیشتر ندارد که به دنبال دانشاندوزی بیشتر، راهی کربلا میشود و حدود دو سال در جوار حرم مطهر امام حسین علیهالسلام به تهذیب و تحصیل مشغول میشود. علم و نبوغ شگفتآور او، آیتالله فاضل اردکانی از اساتید بنام حوزه کربلا را متقاعد میکند که حوزه کربلا برای پرورش و شکوفایی خلاقیتهای علمی عبدالکریم کوچک است و او را به سوی میرزای بزرگ شیرازی (مرجع تقلید وقت) در سامرا میفرستد.
| |
| میرزای شیرازی عنایت ویژهای به آیتالله حائری داشت. حائری در سامرا و نجف نزد استادان مشهوری چون سیدمحمد فشارکی اصفهانی، میرزا محمدحسن شیرازی، آخوند ملامحمدکاظم خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی مدارج عالی فقه و اصول را میگذراند و بزودی در شمار علما و فضلای مشهور آن سامان درمیآید. ایشان سالها نیز در کربلا تدریس میکند.
| |
| پس از ۳۷ سال اقامت در [[کربلا]]، سامرا و نجف، آیتالله حائری در سال ۱۳۳۳ به دعوت حاج میرزای محمود فرزند حاج آقا محسن اراکی به اراک مهاجرت میکند و در همان جا حوزه تدریس علوم اسلامی را تشکیل میدهد. پس از هشت سال، تعداد طلاب در حوزه علمیه اراک از سیصد نفر افزون شده و حوزه اراک به عنوان یک مرکز عظیم علمی و تحقیقی مطرح میشود.
| |
| در سال ۱۳۰۰ ه. ش، آیتالله حائری به زیارت مرقد مطهر امام رضا (ع) مشرف میشود و در اواخر زمستان همان سال (مصادف با ۲۲ رجب ۱۳۴۰ ه. ق) به همراه فرزند بزرگش آیتالله مرتضی حائری و آیتالله محمدتقی خوانساری به قصد زیارت حرم مطهر حضرت معصومه و نیز اجابت دعوت مردم و علمای قم، از اراک راهی قم میشود. شهر قم به خاطر عید مبعث پیامبر اکرم (ص) آذینبندی شده بود و مردم با شنیدن زمزمه ورود آیتالله حائری به شهر، استقبال بینظیری از او به عمل میآورند.
| |
| آیتالله اراکی چگونگی تأسیس حوزه علمیه قم را چنین روایت میکند: «قبل از آمدن مرحوم حاج شیخ عبدالکریم، حوزهای در قم وجود نداشت؛ با اینکه قبلاً علمای برجستهای مانند میرزای قمی، حاج شیخ ابوالقاسم زاهد، آقا شیخ مهدی پایین شهری و… در قم سکونت داشتند، لیکن تقدیر الهی نبود حوزهای در قم تشکیل شود و با اینکه میرزای قمی مقام علمی والایی داشت و صاحب کتاب «قوانین» و از مؤسسین علم اصول بوده، با این وجود حوزهای در این شهر تأسیس نشده بود. تا اینکه خداوند متعال در دل حاج شیخ عبدالکریم که ساکن کربلا بودند، میاندازد که نذر کند به زیارت حضرت امام رضا (ع) برود... پس از مراجعت از مشهد به سلطان آباد، شیخ با این مساله مواجه میشود که به کربلا برود یا در ایران بماند. از طرفی موطن اصلی او کربلا بوده و از طرفی رها کردن حوزه جدیدالتأسیس را صلاح نمیبیند. تکلیف شرعی او را وادار به توقف میکند در صورتی که قبلاً هیچ توقفی در ایران نداشته است.
| |
| پس از چندی، علمای قم سعی میکنند که ایشان را به قم بیاورند به جهت اینکه قم، جزو شهرهای مقدس است. بالاخره ایشان را به عنوان «زیارتی شب عید نوروز» به قم میآورند. همچنین حاج شیخ عبدالکریم را مجبور میکنند که در صحن نو حضرت معصومه (س) نماز مغرب و عشاء را به جماعت برگزار کند و بعد از اقامه نماز، حاج شیخ محمد سلطان الواعظین تهرانی، به توصیه علما به منبر رفته و مردم را تهییج میکنند که ایشان را نگه دارید. مردم قم با یک شوق و حال مخصوصی به ایشان میگروند؛ حتی بعضی میگویند که ای اهل قم! زمانی که دعبل خزاعی به قم آمد و جبه امام رضا (ع) را به همراه آورده بود شما نگذاشتید که جبه امام رضا (ع) را از شهرتان بیرون برند. این شخص علم امام رضا (ع) را آورده است، نگذارید که او از این شهر برود… مرحوم شیخ مدتی فکر کردند و عاقبت قرار شد استخاره کنند. وقتی استخاره کردند، این آیه آمد که وَ اتُونی باَهلِکُم اَجمَعینَ؛ این آیه، مربوط به قضیه حضرت یوسف (ع) است که به برادرانش میگوید: «بروید پدرم را با اهل و عیال بردارید بیاورید.» مرحوم حاج شیخ نیز با الهام از این آیه دستور داد بروند و اهل و عیالش را به قم بیاورند. با ورود ایشان به شهر قم حوزه علمیه، حیات تازهای را آغاز کرد.»
| |
| تشکیل حوزه علمیه قم و حسن شهرت آیتالله حائری و از همه مهمتر مجاورت با حرم شریف کریمه اهل بیت سلامالله علیها، مشتاقان و طلاب و فضلای دینی را به سوی قم میکشاند و بسیاری از شاگردان ایشان که در اراک به سر میبردند، از جمله سیدمحمدتقی خوانساری، سیداحمد خوانساری، سیدروحالله خمینی، سیدمحمدرضا گلپایگانی و شیخ محمدعلی اراکی به قم میآیند.
| |
| آیتالله شیخ عبدالکریم با روحیهای مضاعف به بازسازی حوزه علمیه قم میپردازد. ایشان ابتدا اقدام به تعمیر مدرسه فیضیه قم به عنوان مرکز اصلی این حوزه میکند و سپس به سر و سامان دادن به وضعیت معیشت طلاب اقدام میکند. او تأکید داشت که اداره حوزه باید زیر نظر یک نفر باشد و دیگران در هر مقام علمی، به او یاری برسانند. علمای بزرگ هم بسیار هماهنگ با او عمل میکنند. مساله تبلیغ و اخلاق، برنامه آموزش زبانهای خارجی، انجام خدمات اجتماعی و رفع نیازمندیهای مردم، ساخت بیمارستان، دارالایتام و دارالاطعام و مرمت و احیای مدارس قدیمی از جمله خدمات موسس حوزه علمیه قم به شمار میرود.
| |
| حوزه در مدت اقامت پانزده ساله آیتالله حائری از نظر علمی بسیار نیرومند شده و در امور سیاسی و مواجهه با سلطنت رضا شاه نیز پویا و مستقل بوده است. همچنین حوزه، پناهگاه محکم و عظیمی برای مردم مستضعف میشود و پشتیبانی این پایگاه بزرگ دینی از مردم و اعتراضاتشان به رژیم حاکم، روحیه انقلابی را تقویت میکند.
| |
| مقابله با فشارهای رضاخان بر طلاب، مبارزه با طرح متحدالشکل شدن البسه، مقابله با دخالت وزارت فرهنگ در امور حوزه و ایستادگی در برابر طرح کشف حجاب از جمله مواردی است که پویایی و اثرگذاری حوزه تازه تاسیس قم را در مسائل سیاسی به خوبی نشان میدهد.
| |
| آیتالله شیخ عبدالکریم حائری در شب ۱۷ ذیالقعده ۱۳۱۷ قمری مطابق با دهم بهمن ماه ۱۳۱۵ ه ش و در سن ۷۹ سالگی دارفانی را وداع گفت. پس از رحلت ایشان آیات عظام سیدمحمد حجت کوهکمری، سید محمدتقی خوانساری و سیدصدرالدین صدر محوریت مدیریتی و فکری حوزه را عهدهدار میشوند و سپس آیتالله العظمی بروجردی در آذر ۱۳۲۳ شمسی مدیریت حوزه را برعهده میگیرد.
| |
| فعالیت امام خمینی هم در دوره زعامت آیتالله بروجردی به عنوان یکی از استادان مبرز حوزه چشمگیر بود؛ به ویژه آنکه درس اخلاق ایشان تأثیری زیادی بر طلاب داشت. امام همچنین در تحکیم جایگاه و مرجعیت آیتالله بروجردی در هنگام اقامت در قم نیز نقش چشمگیری داشت.
| |
| با رحلت [[آیتالله بروجردی]] بار دیگر وحدت مدیریت و مرجعیت در حوزه قم از هم میگسلد و زعامت و مدیریت آن برعهده چهار تن از اساتید برجسته و مطرح (آیات سید روحالله خمینی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدکاظم شریعتمداری و سیدشهابالدین مرعشی نجفی) قرار میگیرد. بر نوشته روزنامه کیهان در روز ۱۲ فروردین ۱۳۴۰، چند روز بعد از درگذشت آیتالله بروجردی، درس خارج امام خمینی پرشکوهترین درس است که بیش از چهارصد تن از طلاب در آن شرکت میکنند.
| |
| اهمیت کار آیتالله حائری به قدری است که [[امام خمینی]] در این باره میفرمایند: «اگر مرحوم حاج شیخ در حال حاضر بودند، کاری را انجام میدادند که من انجام دادم و تأسیس حوزه علمیه در آن روز، از جهت سیاسی، کمتر از تأسیس جمهوری اسلامی در ایران امروز نبود.»<ref>tarikhirani.ir</ref>
| |
|
| |
|
| =تشکیلات اداری و نظام آموزشی حوزه=
| | در اوایل دهه بیست شمسی، شماری از بزرگان و استادان حوزه علمیه قم که از عدم مدیریت متمرکز این حوزه نگران بودند و از سویی از مقام علمی و نفوذ اجتماعی و دینی [[سید حسین بروجردی|آیت اللّه حاج آقاحسین بروجردی]]، آگاهی داشتند از او خواستند که از بروجرد به قم بیاید. امام خمینی و حاج آقاروحالله کمالوند از علمای [[خرم آباد]] در این زمینه کوشش بیشتری مبذول داشتند. |
| در زمان آيت الله حائري و آيت الله بروجردي يكي از منابع عمده مالي حوزه علميه قم، وجوه شرعي بود. پهلوي اول با هدف محدود كردن روحانيت، مجموع اوقاف مدارس را كه يكي از منابع حوزهها بود در اختيار دولت قرار داد و بدينگونه بسياري از مدارس را هم متصرف شد. اين امر چنان اهميتي داشت كه سيدابوالقاسم كاشاني پس از شهريور 1320 در اولين اطلاعيه خود بهآن اشاره كرد...
| | آیتالله بروجردی با پذیرش این درخواست، در [[محرم الحرام|محرم]] ۱۳۶۴ق/ [[آذر]] ۱۳۲۳ش در قم ساکن شد. مهاجرت مؤثر و تحول آفرین بروجردی، حوزه قم را به مرتبهای از اعتبار رساند که عملا هم طراز معتبرترین حوزه آن عهد، یعنی حوزه نجف شد. |
| لازم به ذکر است در آن زمان هزينه زندگي طلاب از چند طريق حاصل ميشد: درآمد شخصي، كمكهاي بازرگانان و اعيان شهرها، كمك خرج از طرف آيت الله حائري و جمعي از طلاب بودند كه همه مخارجشان را آيت الله حائري تأمين ميكرد... در زمان آيت الله بروجردي به طلاب پس از آنكه مشغول درس شرح لمعه ميشدند، شهريه پرداخت ميشد ولي به افراد خوشاستعداد زودتر شهريه ميدادند... تمايز قائل شدن بين طلاب مجرد و متأهل و نيز تفاوت رتبه درسي رسمي است كه اكنون نيز در حوزههاي علميه و از جمله حوزه علميه قم برقرار است.
| |
| شيوه مصرف شهريه در بين طلاب ساكن در حجرات مدارس گاه چنين بود كه مجموعه دريافتيهاي خود را مثلاً در كيسهاي ميريختند و هركس به مقدار نياز خود از آن برداشت ميكرد. گاهي هم هر هفته يك نفر مسئول خريد ميشد و فهرست هزينهها را مينوشت و در پايان سهم هركس را مشخص ميكرد.
| |
| در دهه چهل رسم بر اين بود كه هريك از مراجع كه از رؤساي حوزهعلميه بودند يك دفتر شهريه يا مُقسِّم داشتند، در دفتر شهريه اسامي طلابي كه بايد به آنان شهريه داده شود، غالباً به تفكيك شهر زادگاه يا شهرتشان ثبت شده بود. مُقسِّم در هر ماه در روزي كه بايد شهريه پرداخت ميشد، به مدارس محل اقامت طلاب ميرفت و در همان مدرسه از روي دفتر شهريه، مقرري ماهيانه را به آنان ميپرداخت. پرداخت شهريه معمولاً چند روز طول ميكشيد و به هر مدرسه روز خاصي تعلق گرفته بود. به مقسّم شهريه معمولاً چند تن كمك ميكردند و اين افراد روحاني و از افراد مورد اعتماد مراجع بودند...
| |
| در زمينه تحول تشكيلات اداري حوزه هم در زمان آيت الله بروجردي ترتيبي برقرار شد كه براساس آن نامههاي وارده و صادره طي شمارهاي خاص در دفتر ثبت و ضبط شود. همچنين مقرر شد وكالتنامههايي كه به افراد داده ميشود با مشخصات شخص وكيل و مورد وكالت ثبت گردد و اين امر در نوع خود در اين عصر كار نويي محسوب ميشد. در هر عصر مسئوليت حوزه برعهده يك يا چند تن از مراجع بوده و مسئولان مدارس نيز از سوي آنان انتخاب ميشدند...
| |
| پس از انقلاب اسلامي، امور اداري حوزه سامان بهتري يافت. اعضاي اولين شوراي مديريت حوزه در 8 اسفند 1359 به فرمان امام خميني و با هماهنگي ديگر مراجع انتخاب شدند و شروع به كار كردند. امور اين تشكيلات از طريق شوراي اجرايي دبيرخانهاي دنبال ميشد كه داراي هفت بخش بود: بخش علمي (مركز تحقيقات علمي، تنظيم برنامههاي درسي، اصلاح كتابهاي درسي، امتحانات، دروس مربوط به بانوان طلبه و برنامههاي مربوط به طلاب خارجي)، بخش اخلاق و تزكيه (دروس اخلاق، نظارت و مراقبت ويژه و رسيدگي به تخلفات)، بخش مديريت داخلي (پروندههاي تحصيلي، گزينش طلاب و جذب نيرو، نظارت بر وضع طلاب خارجي، شناسايي و جذب نيرو، مشمولين نظام وظيفه و مديران مدارس)، بخش تبليغات و مبلغين (تربيت مبلّغ، تأمين نيازمنديهاي تبليغي مناطق مختلف و انتشارات) و سرانجام بخش آمار و اطلاعات، بخش تداركات و بخش حوزههاي شهرستان.
| |
| در 1370 به پيشنهاد آيتاللّه خامنهاي و موافقت ديگر مراجع قم، شوراي عالي حوزه علميه قم تشكيل شد. اين شورا، برنامهريزي و تصميمات اصلي در باب مسائل حوزه علميه قم را برعهده گرفت و كارهاي اجرايي به مديريت واگذار گرديد و تعيين مدير حوزه برعهده اين شورا قرار گرفت. | |
| اين تحول در بخش مدارس علميه خواهران نيز رخ داد و وظايف مديريت اين مدارس در نامه امام خميني به هيئت مؤسس جامعهالزهراء در 29 شهريور 1363 مشخص شد.
| |
| اكنون بيشتر مدارس قم و ديگر شهرستانها براساس برنامههاي شوراي مديريت حوزه، مستقر در قم عمل ميكنند و تنها مديريتهاي حوزههاي مشهد و اصفهان استقلال دارند. اينك در مجموع بيش از 270 مدرسه در سراسر كشور تحت نظارت شوراي مديريت حوزه علميه قم است.
| |
| شوراي سرپرستي طلاب غيرايراني هم در 29 شهريور 1358ش به مركز جهاني علوم اسلامي تغيير نام يافت و آغاز به كار كرد و در 1372ش به فرمان آيتاللّه خامنهاي به صورت متمركز كار خود را ادامه داد كه تاكنون فارغالتحصيلان زيادي داشته است. اين مركز نيز بر پايه برخي تجربهها و ضرورتها به «جامعهالمصطفي العالميه» تغيير نام داده است.<ref>www.andisheqom.com </ref>
| |
|
| |
|
| =سبكهاي آموزش دروس=
| | با رحلت آیتالله بروجردی بار دیگر وحدت مدیریت و مرجعیت در حوزه قم از هم گسیخت و زعامت و مدیریت آن برعهده چهار تن استاد برجسته و مطرح یعنی؛ امام خمینی، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سید محمد رضا گلپایگانی]]، [[سید کاظم شریعتمداری|سیدکاظم شریعتمداری]] و [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] قرار گرفت. |
| در حوزه علميه قم، مباحث عالي فقه و اصول و نيز فلسفه و عرفان به سبكهاي متفاوت و ويژهاي عرضه شده است. در اين ميان، دو سبك آيت الله حائري و آيت الله بروجردي كه پيش از آن در حوزههاي علميه ايران مرسوم نبوده درخور توجه است. آيت الله حائري كه از شاگردان ميرزا محمدحسن شيرازي بود در تدريس خود از شيوه وي كه مبتني بر شاگردمحوري بود پيروي ميكرد. در اين شيوه استاد يك مسئله را با ادلّه مؤيد و مخالف آن مطرح ميكرد و شاگردان اجازه داشتند درباره آن به اظهارنظر بپردازند. اين شيوه به مكتب سامرا معروف شده است.
| | پس از [[تبعید]] امام خمینی به [[ترکیه]] و سپس انتقال ایشان به [[نجف]]، اداره این حوزه برعهده آن سه تن دیگر بود<ref>tarikhirani.ir</ref>. |
| در زمان رياست و مرجعيت آيت الله بروجردي سبك ديگري در تدريس خارج فقه و هم علم رجال عرضه شد كه تأثير زيادي بر حوزه علميه قم و حتي نجف گذاشت و اين تأثير تاكنون استمرار داشته است. روش فقهي وي از يكسو مبتني بر آگاهي از فتاوي فقهاي اوليه مذاهب اسلامي و علماي اهل سنّت بود، چرا كه بسياري از مطالبي كه ائمه شيعه عليهمالسلام مطرح ميكردهاند، به اقتضاي وضع تاريخي عمدتاً ناظر بر فتاوي و نظريات فقهي اهل سنّت بوده است؛ و از سوي ديگر آيت الله بروجردي به سير تاريخي هر مسئله توجه نشان ميداد؛ بهعلاوه از طرح مباحث كمثمر و صرفاً ذهني پرهيز مينمود. در علم رجال و اِسناد هم او صاحب روش جديدي بود كه براساس آن مسائلي از قبيل فاصله زماني راويان يك سلسله، تعداد روايات هر راوي، جايگاه حديثي او، ميزان وثاقت و استادان و شاگردانش كه كاشف از مرسل يا مسند بودن حديث بود، مورد بررسي قرار ميگيرد.
| |
| در كنار دو سبك آيت الله حائري و آيت الله بروجردي بايد از سبك فقهي امام خميني ياد كرد كه به گونهاي آميزهاي از آن دو بود، به علاوه ويژگيهاي ديگر. وي كه شاگرد آيت الله حائري بود و در درس آيت الله بروجردي هم شركت كرده بود، درواقع ابعاد مثبت مكتب سامرا را گرفته و برخي از ابعاد آن را رها ساخته بود. در شيوه وي، موضوع مورد بحث و ابعاد مختلف آن بهطور كامل مطرح ميشد، آراي دانشمندان ديگر درباره آن موضوع طرح و احياناً نقد ميشد و سعي ميشد مسائل اصولي از مسائل فلسفي به طور واضح متمايز گردد.
| |
| حوزه علميه قم در دروس عالي ديگر غير از فقه و اصول، مثل كلام و فلسفه و تفسير هم در دهههاي سي تا پنجاه شمسي، كه در ديگر حوزهها كمتر مورد توجه بود، شهرت يافت. مدرس عالي دو رشته فلسفه و تفسير علامه سيدمحمدحسين طباطبائي بود. درواقع، تا پيش از فعاليت علامه طباطبائي در قم، درس فلسفه در اين شهر مهجور بود؛ چنانكه امام خميني هم مجبور به ترك درس فلسفه شده بود. درس فلسفه طباطبائي كه در آن استادان مبرِّزي پرورده شدند، درواقع به احياي علوم عقلي در حوزه و در نتيجه آماده شدن طالبان علم براي بررسي پرسشهاي كلامي و فلسفي جديد انجاميد. اقدام علامه طباطبائي در حدود 1330ش، در تربيت شماري از فضلاي حوزه براي نقد فلسفههاي ماديگرايانه منشأ تحولات جدّي در حوزه علميه قم شد؛ بهگونهاي كه اين حوزه پيشگام اينگونه مباحثات گرديد و حتي حوزه نجف از آن بهرهمند شد. به علاوه، با اين اقدام علامه ، زمينه براي ورود مباحث جديد فلسفه غرب به حوزه قم فراهم آمد. تأليف كتابهاي بدايهالحكمه و نهايهالحكمه توسط علامه طباطبائي را هم بايد در زمره اصلاحات نظام درسي حوزوي تفسير كرد. نقش علامه طباطبائي در حوزه علميه قم، خاصه در پرورش متفكر اسلامي را با نقش آيت الله بروجردي در زمينه فقه مقايسه كردهاند. جلسات تفسيري علامه و سبك ويژه وي در تفسير قرآن را كه به پرورش چندين مفسر و نيز احياي مباحث قرآني در حوزه قم انجاميد، بايد از ويژگيهاي شاخص حوزه علميه محسوب كرد.
| |
| در كنار درسهاي فقه، اصول، كلام و فلسفه و تفسير قرآن، تدريس اخلاق، رجال و برخي ديگر از علوم كاربردي مانند رياضيات و نجوم نيز با دامنهاي محدودتر در حوزه قم معمول بوده است. از نوآوريهاي ديگري كه در واپسين سالهاي حيات آيتاللّه آيت الله بروجردي صورت گرفت، آشناسازي طلاب بااستعداد و فاضل با زبان انگليسي و دانشهاي جديد بود...<ref>www.andisheqom.com </ref>
| |
|
| |
|
| =شورای عالی حوزههای علمیه= | | == تشکیلات اداری و نظام آموزشی حوزه == |
| شورای عالی حوزه، شورایی متشکل از شماری از مدرّسان و بزرگان حوزه علمیه قم که سیاستگذاری و برنامهریزی کلان در بخشهای مختلف آموزشی، اخلاقی، تبلیغی و اجتماعی حوزه علمیه قم و سایر حوزههای وابسته به آن را بر عهده دارد. نامزدهای عضویت در این شورا، که دستکم باید هفت نفر باشند، از سوی جامعه مدرسین به آیتالله خامنهای و مراجع تقلید معرفی میشوند و پس از تایید، به عضویت شورا در میآیند.نصب و عزل اعضای شورای عالی، به پیشنهاد جامعه محترم مدرسین، و تصویب رهبر انقلاب و مرجع یا مراجع تقلید حوزه علمیه قم انجام میشود. مدت فعالیت شورای
| | تشکیلات ادرای و نظام آموزشی حوزههای علمیه در دوره [[عبدالکریم حائری یزدی|آیتالله عبدالکریم حائری]] تغییراتی یافت و این تغییرات در زمان آیتالله بروجردی گسترده تر گشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تغییرات بیشتر در تشکیلات اداری حوزه صورت گرفت. |
| عالی در هر دوره، ۴ سال است و تعداد اعضای آن، حداقل، ۷ نفر میباشد.<ref>اساسنامه شوراي عالي حوزههاي علميه</ref>
| | در زمینه تحول تشکیلات اداری حوزه هم در زمان بروجردی ترتیبی برقرار شد که بر اساس آن نامههای وارده و صادره طی شماره ای خاص در دفتر ثبت و ضبط شود. همچنین مقرر شد وکالت نامههایی که به افراد داده میشود با مشخصات شخص وکیل و مورد وکالت ثبت گردد و این امر در نوع خود در این عصر کار نویی محسوب میشد. در هر عصر مسئولیت حوزه بر عهده یک یا چند تن از مراجع بوده و مسئولان مدارس نیز از سوی آنان انتخاب میشدند. از زمانی هم که نظام سربازی به وجود آمد و مقرر شد که جوانان به سربازی بروند، در حوزه علمیه افرادی برای سامان دادن به این امر انتخاب شدند. مثلا در زمان حائری، میرزا عبدالحسین بروجردی معروف به صاحب الداری که هم مقسّم بود و هم مدیریت مدارس [[مدرسه فیضیه|فیضیه]] و [[مدرسه دارالشفا]] و کتابخانه فیضیه را از سوی وی بر عهده داشت، مسئول پیگیری امور مشمولین شد. در [[رجب]] ۱۳۷۷ شیخ مجتبی عراقی از طرف بروجردی تولیت مدرسه فیضیه و کتابخانه آن و مدرسه خان و هم امور مشمولین را بر عهده گرفت. پس از تشکیل شورای مدیریت حوزه در ۱۳۶۶ ش، اداره مدارس و مسائل مشمولین به عهده این شورا قرار گرفت که در فیضیه مستقر است. |
|
| |
|
| =اساس نامه شورای عالی=
| | در زمان حائری و بروجردی یکی از منابع عمده مالی حوزه علمیه قم وجوه شرعی بود. پهلوی اول با هدف محدود کردن روحانیت، مجموع اوقاف مدارس را که یکی از منابع دیگر حوزهها بود در اختیار دولت قرار داد و بدین گونه بسیاری از مدارس را هم متصرف شد. این امر چنان اهمیتی داشت که [[سید ابوالقاسم کاشانی]] پس از [[شهریور]] ۱۳۲۰ در اولین اطلاعیه خود به آن اشاره کرد. [[محسن امین]] که در ۱۳۱۳ ش/ ۱۳۵۳ به قم سفر کرده بود، در گزارشی که از اوضاع حوزه قم ارائه کرده، شمار طلاب آن را نه 900 تن دانسته و یادآور شده که ریاست علمی دینی در تمام ایران از آنِ حائری است و از دورترین نقاط برای او وجوهات میفرستند و او آنها را در اختیار وکلای معتمد مالی خود قرار میدهد تا بین طلاب تقسیم کنند. به نوشته سید ریحان اللّه یزدی هزینه زندگی طلاب از چند طریق حاصل میشد: درآمد شخصی، کمکهای بازرگانان و اعیان شهرها، کمک خرج از طرف حائری و جمعی از طلاب بودند که همه مخارجشان را حائری تأمین میکرد<ref>abadis.ir › fatofa |
| اساسنامه این شورا در ۱ آذر ۱۳۷۴، مطابق ۲۸ جمادیالثانی ۱۴۱۶، تنظیم و تصویب شد. اساسنامه شورای عالی در هیئتی مرکب از نمایندگان جامعه مدرسین و شورای عالی حوزه، تصویب و در تاریخ ۷/۹/۱۳۷۴ به تأیید مراجع تقلید وقت و آیت الله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی ایران رسید.
| | </ref>. |
| <ref>اساسنامه شوراي عالي حوزههاي علميه </ref> | |
|
| |
|
| =وظایف شورای عالی= | | == آموزش دروس == |
| | البته با لحاظ غلبه طولانی مدت دروس فقه میتوان گفت هم اینک تمام علوم اسلامی در حوزه قم درس داده میشود. |
| | آموزش دروس حوزه علمیه در چهار مرحله: |
| | * سطح ۱، |
| | * سطح ۲، |
| | * سطح ۳، |
| | * سطح ۴ (خارج) انجام میگیرد. |
|
| |
|
| ==انتخاب مدیر حوزه==
| | در مجموع سه سطح اول ده پایه دارد و با اهداف زیر برگزار میگردد: |
| شورای عالی، به منظور اجرای مصوبات خود و اداره حوزه علمیه، یکی از طلاب را به عنوان مدیر، را با رای دو سوم آراء انتخاب میکند و کارهای اجرایی را به او میسپارد تا به کمک معاونان و سایر همکاران، آنها را اجرا نماید..<ref> اساسنامه شوراي عالي حوزههاي علميه</ref>
| | # آشنایی با علوم اسلامی پایه و بخشی از معارف دینی در سطوح مقدماتی؛ |
| برنامهریزی در امور تحصیلی
| | # تأمین مبلغ و معلم دینی در سطوح مقدماتی حوزه؛ |
| یکی از مهمترین وظایف این شورا، تدوین برنامههای مناسب، به منظور ارتقای کیفیت تحصیل و تدریس طلاب علوم دینی، مخصوصاً در زمینه فقه و فقاهت است.
| | # تأمین نیروی انسانی مورد نیاز برای تدریس دوره مقدماتی حوزه؛ |
| | # ایجاد زمینه لازم برای کسب آموزشهای سطوح بالاتر؛ |
| | # نظام آموزشی این دوره به صورت سالی پایهای است. دوره سطح یک به شش پایه درسی تقسیم میشود. |
| | # مدت تحصیل در دوره سطح یک حد متوسط ۶ سال و حداقل ۳ سال و حداکثر ۸ سال است. |
| | # طلاب پس از گذراندن دروس مقدماتی و سطح وارد درس خارج [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] میشوند و همواره فقط تعداد اندک شماری از طلاب میتوانند به درجه [[اجتهاد]] برسند<ref> "جزئیات دورههای آموزش دروس حوزوی"</ref>. |
|
| |
|
| طرح و تصویب ایجاد فضای آموزشی و توسعه مدارس و مراکز آموزشی علوم اسلامی
| | == مراحل ومقاطع تحصیل == |
| | * مقدمات (دیپلم) = پایه ۱و ۲و ۳؛ |
| | * سطح ۱ (کاردانی) = پایه ۴ و ۵ و ۶؛ |
| | * سطح ۲ (کارشناسی) = پایه ۷ و ۸؛ |
| | * سطح ۳ (کارشناسی ارشد) = پایه ۹ و ۱۰؛ |
| | * سطح ۴ درس خارج (دکترا) = دروس خارج<ref> "جزئیات دورههای آموزش دروس حوزوی"</ref>. |
|
| |
|
| تعیین مقاطع تحصیلی، بر اساس اهداف مورد نظر
| | == علوم متداول حوزه == |
| | در حوزه علمیه قم، مباحث عالی فقه و اصول و نیز [[فلسفه]] و [[عرفان و تصوف اسلامی|عرفان]] به سبکهای متفاوت و ویژه ای عرضه شده است. در این میان، دو سبک حائری و بروجردی که پیش از آن در حوزههای علمیه ایران مرسوم نبوده درخور توجه است. حائری که از شاگردان [[میرزا محمدحسن شیرازی]] بود در تدریس خود از شیوه وی که مبتنی بر شاگردمحوری بود پیروی میکرد. در این شیوه استاد یک مسئله را با ادلّه مؤیّد و مخالف آن مطرح میکرد و شاگردان اجازه داشتند درباره آن به اظهارنظر بپردازند. این شیوه به [[مکتب سامرا]] معروف شده است. |
| | حوزه علمیه قم در دروس عالی دیگر غیر از فقه و اصول، مثل [[کلام]]، [[فلسفه]] و [[تفسیر]] هم در دهههای سی تا پنجاه شمسی، که در دیگر حوزهها کمتر مورد توجه بود، شهرت یافت. |
| | مدرس عالی دو رشته فلسفه و تفسیر [[سید محمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبائی]] بود. تا پیش از فعالیت علامه طباطبائی در [[قم]]، درس فلسفه در این شهر مهجور بود، چنانکه امام خمینی هم مجبور به ترک درس فلسفه شده بود<ref>جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، ص ۲۳۳۲۳۴</ref>. درس فلسفه طباطبائی که در آن استادان مبرِّزی پرورده شدند به احیای علوم عقلی در حوزه و در نتیجه آماده شدن طالبان علم برای بررسی پرسشهای کلامی و فلسفی جدید انجامید. اقدام طباطبائی در حدود ۱۳۳۰ش، در تربیت شماری از فضلای حوزه برای نقد فلسفههای مادیگرایانه منشأ تحولات جدّی در حوزه علمیه قم شد، به گونهای که این حوزه پیشگام این گونه مباحثات گردید و حتی [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]] از آن بهرهمند شد<ref>محمدحسین طباطبائی، اصول فلسفه و روش رئالیسم و محمدباقر صدر، فلسفتنا</ref>. به علاوه، با این اقدام طباطبائی، زمینه برای ورود مباحث جدید [[فلسفه غرب]] به حوزه قم فراهم آمد<ref>وکیلی قمی، ص ۶۷۶۸؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، ص ۲۳۴</ref>. تألیف کتابهای بدایة الحکمة و نهایة الحکمة توسط طباطبائی را هم باید در زمره اصلاحات نظام درسی حوزوی تفسیر کرد. نقش طباطبائی در حوزه علمیه قم، خاصه در پرورش متفکر اسلامی، را با نقش بروجردی در زمینه فقه مقایسه کردهاند<ref>جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، ص ۲۲۷</ref>. جلسات تفسیری طباطبائی و سبک ویژه وی در [[تفسیر قرآن]] را که به پرورش چندین مفسر و نیز احیای مباحث قرآنی در حوزه قم انجامید باید از ویژگیهای شاخص حوزه علمیه محسوب کرد. |
|
| |
|
| تعیین دروس مورد نیاز و محتوای کتابهای درسی
| | در کنار درسهای فقه، اصول، کلام و فلسفه و تفسیر قرآن، تدریس [[اخلاق]]، [[رجال]] و برخی دیگر از علوم کاربردی مانند ریاضیات و نجوم نیز با دامنه ای محدودتر در حوزه قم معمول بوده است<ref>شریف رازی، آثار الحجة، ج ۲، ص ۱۷۸ـ ۱۸۸</ref>. از نوآوریهای دیگری که در واپسین سالهای حیات آیتالله بروجردی صورت گرفت، آشناسازی طلاب بااستعداد و فاضل با زبان انگلیسی و دانشهای جدید بود. مبتکر این طرح، یکی از شاگردان بروجردی، به نام شیخ [[علی اصغر کرباسچیان]]، معروف به علامه بود که پس از تأسیس دبیرستانی به نام علوی در تهران با هماهنگی آیتالله بروجردی، در ۱۳۳۵ش، در تعطیلات تابستانی، تعدادی از طلاب را برای فراگیری علوم کاربردی و اقتصاد و زبان انگلیسی نزد دبیران معروف آن مدرسه به [[تهران]] دعوت کرد |
|
| |
|
| ارائه شیوههای مناسب امتحانی در مقاطع مختلف تحصیلی
| | == وظایف شورای عالی == |
|
| |
|
| تصویب طرح جهت ایجاد هماهنگی و پشتیبانی مراکز آموزشی علوم حوزوی
| | === انتخاب مدیر حوزه === |
| | شورای عالی، به منظور اجرای مصوبات خود و اداره حوزه علمیه، یکی از طلاب را به عنوان مدیر، را با رای دو سوم آراء انتخاب میکند و کارهای اجرایی را به او میسپارد تا به کمک معاونان و سایر همکاران، آنها را اجرا نماید<ref> اساسنامه شورای عالی حوزههای علمیه</ref>. |
|
| |
|
| برنامه ریزی و توسعه جهت رشتههای تخصصی، مخصوصاً فقه و عقاید و تفسیر و فلسفه اسلامی و تبلیغ
| | '''برنامهریزی در امور تحصیلی''' |
|
| |
|
| تعیین گرایشهای مختلف در دورههای عالی علوم اسلامی | | # یکی از مهمترین وظایف این شورا، تدوین برنامههای مناسب، به منظور ارتقای کیفیت تحصیل و تدریس طلاب علوم دینی، مخصوصاً در زمینه فقه و فقاهت است. |
| | # طرح و تصویب ایجاد فضای آموزشی و توسعه مدارس و مراکز آموزشی علوم اسلامی؛ |
| | # تعیین مقاطع تحصیلی، بر اساس اهداف مورد نظر؛ |
| | # تعیین دروس مورد نیاز و محتوای کتابهای درسی؛ |
| | # ارائه شیوههای مناسب امتحانی در مقاطع مختلف تحصیلی؛ |
| | # تصویب طرح جهت ایجاد هماهنگی و پشتیبانی مراکز آموزشی علوم حوزوی؛ |
| | # برنامهریزی و توسعه جهت رشتههای تخصصی، مخصوصاً فقه و عقاید و تفسیر و فلسفه اسلامی و تبلیغ؛ |
| | # تعیین گرایشهای مختلف در دورههای عالی علوم اسلامی؛ |
| | # تهیه تقویم تعطیلات سالانه حوزه و ضوابط تعطیلات اضطراری؛ |
| | # برنامهریزی برای بهره وری از دانش آموختگان و عالمان حوزوی بعد از اتمام تحصیل<ref> اساسنامه شورای عالی حوزههای علمیه</ref>. |
|
| |
|
| تهیه تقویم تعطیلات سالانه حوزه و ضوابط تعطیلات اضطراری
| | == برنامهریزی در امور جذب و گزینش، نظارت و مشاوره == |
|
| |
|
| برنامه ریزی برای بهره وری از دانش آموختگان و عالمان حوزوی بعد از اتمام تحصیل.<ref> اساسنامه شوراي عالي حوزههاي علميه</ref>
| | * تعیین شیوههای جذب و ضوابط گزینش طلاب علوم دینی؛ |
| | * تدوین طرح مناسب، جهت جمعآوری آمار و اطلاعات حوزه؛ |
| | * تصویب طرحی به منظور جلوگیری از نفوذ بیگانگان و حفاظت حوزویان از وابستگی به جریانات انحرافی؛ |
| | * تدوین طرح ایجاد مرکز مشاوره، جهت راهنماییهای مورد نیاز طلاب<ref> اساسنامه شورای عالی حوزههای علمیه</ref>. |
| | === برنامهریزی در امور اخلاق === |
|
| |
|
| ==برنامهریزی در امور جذب و گزینش، نظارت و مشاوره==
| | * تهیه برنامه جهت ارتقای سطح معنویات، اخلاق و تهذیب نفس در حوزه و تعیین دروس و کتب مربوطه؛ |
| | * طرح تشکیل مرکزی جهت نظارت بر رعایت اخلاق اسلامی و آداب اجتماعی و زی طلبگی و تنظیم آییننامه انضباطی؛ |
| | * تدوین طرح ایجاد و توسعه مراکز تحقیقاتی علوم اسلامی<ref> اساسنامه شورای عالی حوزههای علمیه</ref>. |
|
| |
|
| تعیین شیوههای جذب و ضوابط گزینش طلاب علوم دینی
| | === برنامهریزی در امور تبلیغی === |
|
| |
|
| تدوین طرح مناسب، جهت جمع آوری آمار و اطلاعات حوزه | | * تدوین برنامه جهت افزایش آگاهیهای سیاسی و اجتماعی حوزویان؛ |
| | * تصویب برنامههای لازم جهت حفظ آمادگیهای دفاعی در حوزهها و تهیه طرحهای مناسب، جهت ارائه امتیازاتی به ایثارگران؛ |
| | * بررسی و مطالعه حوادث و رخدادهای اجتماعی که به نحوی به حوزه علمیه ارتباط دارد و اتخاذ تصمیمات مناسب<ref> اساسنامه شورای عالی حوزههای علمیه</ref>. |
|
| |
|
| تصویب طرحی به منظور جلوگیری از نفوذ بیگانگان و حفاظت حوزویان از وابستگی به جریانات انحرافی | | === سایر موارد === |
| | # نصب و عزل و قبول استعفای مدیر حوزه علمیه؛ |
| | # تدوین و تصویب تشکیلات و مدیریت و شرح وظایف مدیر و قائم مقام و معاونتها؛ |
| | # تأیید قائم مقام و معاونین، پس از معرفی از سوی مدیر؛ |
| | # نظارت بر اجرای مصوبات شورای عالی و ارزیابی نتایج آن؛ |
| | # دریافت گزارش عملکرد مدیر، جهت ارزیابی؛ |
| | # بررسی طرحهای پیشنهادی مدیر؛ |
| | # تصویب بودجه سالانه شورای عالی و مدیریت و تعیین منابع آن؛ |
| | # تصویب اساسنامه مراکز آموزشی، تحقیقی، تبلیغی، پرورشی، خدماتی و دیگر مؤسسات وابسته به حوزه علمیه؛ |
| | # بررسی و تعیین راههای مناسب جهت برقراری ارتباط حوزه با دیگر مراکز علمی و فرهنگی داخل و خارج کشور؛ |
| | # ارائه گزارش عملکرد شورا و مدیریت به [[سید علی حسینی خامنهای|رهبر انقلاب]] و [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]]<ref> اساسنامه شورای عالی حوزههای علمیه</ref>. |
|
| |
|
| تدوین طرح ایجاد مرکز مشاوره، جهت راهنماییهای مورد نیاز طلاب.<ref> اساسنامه شوراي عالي حوزههاي علميه</ref> | | == مرکز مدیریت حوزههای علمیه == |
| | مرکز مدیریت حوزههای علمیه، بهعنوان ستاد مرکزی اداره حوزههای علمیه کشور، مأموریت سیاستگذاری اجرایی، برنامهریزی و نظارت بر حوزههای علمیه را برعهده دارد. مدیر مرکز توسط اعضای شورای عالی انتخاب و حکم وی توسط دبیر شورای عالی حوزههای علمیه صادر میشود. |
| | شورای عالی حوزههای علمیه، در مصوبه شماره ۶۲۲ سال ۱۳۸۸ش شرح وظایف و اختیارات مرکز مدیریت حوزههای علمیه را در ۵۹ بند معین و ابلاغ کرد. |
| | بر اساس این مصوبه، مشارکت و همکاری با شورای عالی در تهیه و تدوین سیاستهای کلان و سند راهبردی حوزههای علمیه، تدوین برنامههای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت در راستای اجرای سیاستهای شورای عالی و پیشنهاد آن به شورای عالی جهت تصویب، مطالعه، طراحی، استقرار و بهینهسازی نظامهای جامع آموزشی، پژوهشی، تبلیغی، تهذیبی و تربیتی، اداری مالی، خدماتی و معیشتی، فنآوری اطلاعات، عمرانی، آمار و اطلاعات حوزههای علمیه، بر اساس نیازها و مزیتهای حوزه علمیه و پیشنهاد آن به شورای عالی جهت تصویب، مشارکت در فرایند سیاستگذاری و برنامهریزی آموزشی دینی کشور، برنامهریزی جهت اجرای صحیح برنامهها، مصوبات، ابلاغیهها و دستورالعملهای شورای عالی حوزههای علمیه و برنامهریزی جهت ارتقای سطح کارایی و اثربخشی سیستم مدیریت حوزه علمیه در ستاد و صف به عنوان برخی از وظایف و اختیارات مرکز مدیریت حوزههای علمیه برشمرده شده است. |
| | پیشنهاد طرحهای توسعه آموزش و واحدهای آموزشی حوزوی، پیشنهاد برنامههای درسی حوزه علمیه به شورای عالی، تعیین ظرفیت پذیرش حوزههای علمیه، برنامهریزی برای جذب، گزینش، ارزشیابی تحصیلی طلاب ایرانی و غیرایرانی و صدور مدارک تحصیلی آنان، تهیه و تدوین متون آموزشی، کمکآموزشی و سایر کتب مورد نیاز در راستای انجام وظایف محوله و انتشار آن، برنامهریزی برای تربیت نیروی انسانی برای استنباط در علوم حوزوی، تدوین تقویم تعطیلات سالانه حوزه، پیشنهاد طرحهای ساماندهی و توسعه پژوهش و واحدهای پژوهشی حوزوی در سطح ملی و بینالمللی از دیگر وظایف و اختیارات مرکز مدیریت حوزههای علمیه عنوان شده است<ref>شورای عالی حوزههای علمیه</ref>. |
|
| |
|
| ==برنامهریزی در امور اخلاق== | | == شهریه == |
| | نظام مالی حوزه به مردم متکی است و از طریق بخشی از [[خمس]] و اوقاف تأمین میشود. این مقدار بنا به رتبه علمی و مجرد و متأهل بودن به طلاب علوم دینی برای حداقل امرار معاش داده میشود که به آن شهریه گفته میشود. البته امروزه طلاب تحت پوشش بیمه قرار میگیرند. |
| | اما در دهه چهل رسم بر این بود که هر یک از مراجع که از رؤسای حوزه علمیه بودند یک دفتر شهریه یا مُقسِّم داشتند، در دفتر شهریه اسامی طلابی که باید به آنان شهریه داده شود، غالباً به تفکیک شهر زادگاه یا شهرتشان ثبت شده بود. مُقسِّم در هر ماه در روزی که باید شهریه پرداخت میشد به مدارس محل اقامت طلاب میرفت و در همان مدرسه از روی دفتر شهریه، مقرری ماهیانه را به آنان میپرداخت. پرداخت شهریه معمولاً چند روز طول میکشید و به هر مدرسه روز خاصی تعلق گرفته بود. به مقسّم شهریه معمولاً چند تن کمک میکردند و این افراد روحانی و از افراد مورد اعتماد مراجع بودند. در زمان عبدالکریم حائری یزدی، علی محمد قمی و محمد صدوقی جزو مُقسمان شهریه بودند<ref>علیرضا ریحان یزدی، ج۱، ص۵۳، پانویس ۱، آینه دانشوران، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش</ref>. |
|
| |
|
| تهیه برنامه جهت ارتقای سطح معنویات، اخلاق و تهذیب نفس در حوزه و تعیین دروس و کتب مربوطه
| | == مرجعیت عامه آیتالله بروجردی == |
| | در ۱۳۲۳خورشیدی به درخواست علما [[سید حسین بروجردی|آیتالله حسین بروجردی (ره)]] به [[قم]] آمد و پس از مدتی ریاست آن را بر عهده گرفت. وی تا ۱۳۴۰ خورشیدی ریاست حوزه را برعهده داشت و توانست اقدامات حائری در تجدید تشکیلات حوزه را پی بگیرد. در این دوره حوزه بار دیگر به عظمت دوره قبل دست پیدا کرد و بروجردی توانست در بعد ملی و بین المللی نیز فعالیتهای حوزه را سامان بخشد. در حقیقت با ورود بروجردی به حوزه علمیه قم بر رونق آن افزوده شد و شور و نشاط علمی آن دوچندان و بنیه علمی آن تقویت شد. اقدامات بروجردی در طول دوره ریاست خود، حاکی از اهتمام ایشان به حفظ و تقویت این حوزه است. بروجردی با استقرار در قم تدریس پرمایهای را آغاز کرد. از دیگر اقدامات سیاسی و اجتماعی بروجردی به این موارد میتوان اشاره کرد: پیشنهاد گنجاندن تعلیمات دینی در ضمن دروس مدارس و موافقت دولت با آن؛ پیشنهاد توقف قطارها در ایستگاه برای اقامه نماز مسافران؛ مقابله با نفوذ [[بهایی|بهاییت]] در مراکز دولتی؛ حمایت از مردم [[فلسطین]] و صدور اعلامیه علیه [[رژیم صهیونیستی]]. بروجردی به عنوان عالیترین مقام علمی دینی ایران در آن دوره افرادی را رابط خود با حکومت قرار داده بود و پیامها، اعتراضها و تذکرهای خود را از طریق آنان به [[محمدرضا پهلوی]] یا مقامات دیگر ابلاغ میکرد. |
|
| |
|
| طرح تشکیل مرکزی جهت نظارت بر رعایت اخلاق اسلامی و آداب اجتماعی و زی طلبگی و تنظیم آیین نامه انضباطی
| | همچنین این عالم برجسته در بُعد بینالمللی نیز فعالیتهایی را در حوزه علمیه قم سامان داد از جمله سیدمحمدتقی طالقانی آلاحمد را برای سرپرستی شیعیان [[مدینه]] و پس از درگذشت او، سیداحمد لواسانی و سپس شیخ عبدالحسین فقیهی رشتی را اعزام کرد؛ سیدزینالعابدین کاشانی را به [[کویت]]، سیدمحمدحسن ناشرالاسلام شوشتری را به [[زنگبار]]، شریعتزاده اصفهانی را به [[پاکستان]]، مهدی حائری یزدی را به [[آمریکا]] و صدر بلاغی را به عنوان نماینده سیار خود به [[اروپا]] فرستاد. از دیگر اقدامات بینالمللی بروجردی جلب حمایت و تأیید [[محمد تقی قمی|شیخمحمدتقی قمی]] برای تأسیس [[دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة|دارالتقریب در مصر]] بود. بر اثر همکاریهای قمی بود که [[محمود شلتوت|شیخ محمود شلتوت]]، شیخ [[الأزهر|دانشگاه الازهر]] در ۱۳۳۷ خورشیدی [[مذهب شیعه|مذهب جعفری]] را در کنار دیگر مذاهب فقهی [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] به رسمیت پذیرفت<ref>www.tabnak.ir › tags</ref>. |
|
| |
|
| تدوین طرح ایجاد و توسعه مراکز تحقیقاتی علوم اسلامی.<ref> اساسنامه شوراي عالي حوزههاي علميه</ref>
| | == پس از وفات آیتالله بروجردی == |
| | مقطع زمانی ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷خورشیدی سیاسیترین دوره فعالیت و حیات حوزه علمیه قم محسوب میشود، بدین ترتیب با رحلت آیتالله بروجردی بار دیگر وحدت مدیریت و [[مرجع تقلید|مرجعیت]] در حوزه قم از هم گسیخت و مدیریت آن برعهده [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[سیدکاظم شریعتمداری]] و [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سیدشهابالدین مرعشینجفی]] و امام(ره) قرار گرفت اما نقطه شروع درگیری حوزه علمیه قم با دولت پس از درگذشت بروجردی، وقتی بود که محمد رضا پهلوی به جای دادن پیام تسلیت به علمای قم، به [[سید محسن حکیم|آیتاللّه سیدمحسن حکیم]] در [[نجف]] پیام تسلیت فرستاد و این امر در میان علمای داخل ایران اینگونه تلقی شد که هدف وی بیرون بردن مرجعیت شیعه از [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] است. در این برهه، علمای طراز اول از نظر سیاسی به سه گروه عمده تقسیم میشدند: |
| | * گروهی که از دخالت در سیاست پرهیز داشتند و آیتاللّه سیداحمد خوانساری (از شاگردان حائری که در تهران ساکن شد و مرجعیت یافت) نمونه بارز این طرز فکر و عمل بود. |
| | * گروه دوم روحانیان میانهرو بودند که در عین مخالفت با رژیم پهلوی از مبارزه تند با آن پرهیز میکردند و عالمانی چون گلپایگانی، شریعتمداری و مرعشی نجفی این خط مشی را داشتند. |
| | * گروه سوم علمایی چون امام خمینی(ره) و طرفداران ایشان چون سیدمحمد محقق داماد را شامل میشد که بهجدّ وارد صحنه سیاست میشدند<ref>www.tabnak.ir › tags</ref>. |
|
| |
|
| ==برنامه ریزی در امور تبلیغی==
| | فعالیتهای سیاسی امام(ره) در ۱۳۴۳ خورشیدی و سخنرانی بر ضد [[کاپیتولاسیون]] سبب شد تا ایشان ابتدا به [[ترکیه]] و بعد [[نجف]] [[تبعید]] شوند و پس از این اتفاق، اداره این حوزه برعهده سه تن دیگر قرار بگیرد. مبارزه روحانیان حوزه علمیه قم با رژیم را پس از تبعید امام خمینی(ره)، دیگر مراجع و به خصوص یاران و شاگردان وی ادامه دادند و این مبارزه به جز جنبه سیاسی، ابعاد علمی و فرهنگی گستردهای پیدا کرد. در این زمینه به ایجاد مدارس و مؤسسات و انتشار مجلههایی با این رویکرد میتوان اشاره کرد. |
|
| |
|
| تدوین برنامه جهت افزایش آگاهیهای سیاسی و اجتماعی حوزویان
| | از جمله مهمترین وقایع حوزه علمیه قم بعد از تبعید امام (ره) میتوان به این موارد اشاره کرد: تبعید ۲۵ تن از روحانیان و مدرّسان قم به مدت سه سال از طرف رژیم؛ هجوم کماندوهای رژیم در خرداد ۱۳۵۴ به مراسم بزرگداشت شهدای ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه که به دستگیری و زندانی شدن و تبعید عدهای از آنان انجامید؛ مخالفت حوزه با تغییر تقویم هجری خورشیدی به تقویم شاهنشاهی، همچنین از جمله رخدادهایی که عکسالعمل شدید مراجع و علمای قم را موجب شد، انتشار مقالهای توهینآمیز به امام خمینی(ره) در ۱۷ [[دی]] ۱۳۵۶ در روزنامه اطلاعات بود که مایه اعتراض حوزه و سخنرانی برخی علما و مدرّسان برجسته بر ضد رژیم شد و به هجوم ماموران در ۱۹ دی و دستگیری و شهادت برخی از طلاب منجر شد. جمعی از مدرّسان نیز تبعید شدند. بدین گونه فعالیت حوزه علمیه قم به عنوان مرکز تجمع شاخصترین قشر روحانی تا پیروزی انقلاب ادامه یافت<ref>www.tabnak.ir › tags</ref>. |
|
| |
|
| تصویب برنامههای لازم جهت حفظ آمادگیهای دفاعی در حوزهها و تهیه طرحهای مناسب، جهت ارائه امتیازاتی به ایثارگران
| | == درگیری حوزه قم با دولت == |
| | نقطه شروع درگیری حوزه علمیه قم با دولت پس از فوت بروجردی، وقتی بود که پهلوی دوم به جای دادن پیام تسلیت به علمای قم، به آیت اللّه سیدمحسن حکیم در نجف پیام تسلیت فرستاد و این امر در بین علمای داخل ایران اینگونه تلقی شد که هدف وی بیرون بردن مرجعیت شیعه از ایران است.<ref>تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، ج۱، سندش ۱۵/۲؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۲۳۶</ref> اقدامات بعدی رژیم پهلوی در این مقطع، موقعیت سیاسی حوزه علمیه قم را برجسته تر کرد و ابراز موضع صریح امام خمینی و یاران و همراهانش و نیز سایر علما، موقعیت مرجعیت امام خمینی را استوارتر کرد. امام خمینی، استاد برجستهای بود که درس خارج معتبری داشت و شاگردان فراوانی در فلسفه، اصول و فقه تربیت کرده بود. اقدامات و اظهارات سیاسی او تأثیرات اساسی بر حوزه قم داشت. |
|
| |
|
| بررسی و مطالعه حوادث و رخدادهای اجتماعی که به نحوی به حوزه علمیه ارتباط دارد و اتخاذ تصمیمات مناسب.<ref> اساسنامه شوراي عالي حوزههاي علميه</ref>
| | == حوزه قم بعد از تبعید امام خمینی == |
| | مبارزه روحانیان حوزه علمیه قم با رژیم را پس از [[تبعید]] امام خمینی، دیگر مراجع و خصوصاً یاران و شاگردان وی ادامه دادند و این مبارزه به جز جنبه سیاسی، ابعاد علمی و فرهنگی گستردهای پیدا کرد. در این زمینه به ایجاد مدارس و مؤسسات و انتشار مجلههایی با این رویکرد میتوان اشاره کرد. پس از تبعید امام خمینی زعامت حوزه قم به عهده مراجع سه گانه ـ گلپایگانی، شریعتمداری و نجفی مرعشی ـ افتاد. این مراجع و استادان و طلاب در موارد مقتضی در برابر حوادث روز موضعگیری میکردند. از زمره وقایع این دوره به این موارد میتوان اشاره کرد: |
|
| |
|
| | تأکید دوازده تن از مدرّسان قم، پس از درگذشت [[سید محسن حکیم|آیتالله سید محسن حکیم]] در ۱۳۴۹ش، بر مرجعیت امام خمینی؛ تبعید ۲۵ تن از روحانیان و مدرّسان قم به مدت سه سال از سوی رژیم؛ هجوم کماندوهای رژیم در خرداد ۱۳۵۴ به مراسم بزرگداشت شهدای ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه که به دستگیری و زندانی شدن و تبعید عدهای از آنان انجامید. مخالفت حوزه با تغییر تقویم هجری شمسی به تقویم جعلی شاهنشاهی<ref>تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد</ref>. |
|
| |
|
| ==سایر موارد== | | == دغدغه اصلاح در حوزه == |
| نصب و عزل و قبول استعفای مدیر حوزه علمیه
| | اصلاح و بازسازی نظام آموزشی حوزه از زمره موضوعات مهمی است که از دیرباز، خاصه از زمان تأسیس نظام آموزشی جدید در ایران، مورد توجه اولیای حوزههای علمیه بوده است. مثلاً در زمان [[آیتالله بروجردی|آیتالله بروجردی]] تشکلی تحتعنوان «هیئت حاکمه» در حوزه علمیه قم به وجود آمد که شخصیتهایی چون امام خمینی، شیخ مرتضی حائری، سیداحمد زنجانی، سیدباقر سلطانی طباطبائی و جمعی دیگر عضو آن بودند و در پنجشنبه 13 [[ذی الحجه|ذیحجه]] 1368/14 مهر 1328 تشکیل جلسه دادند و پیشنهادهایی مطرح کردند که در آن مقطع مقبول زعیم حوزه قرار نگرفت و متوقف ماند. آنچه پذیرفته شد و به مرحله عمل درآمد، برگزاری امتحانات برای طلاب بود، اما پس از مخالفت برخی مراجع نجف با امر امتحان، آیتالله بروجردی آن را نیز لغو نمود. |
| | پس از آیتالله بروجردی مسائل امتحانات در حوزه قم دوباره مطرح و بهتدریج به طور جدّی معمول گردید. درواقع، امتحان از آن رو ضرورت یافت که مایه کسب اطمینان از گذراندن دروس مرحله قبلی و گذار به مرحله بعدی بود. برحسب دستور آیتاللّه گلپایگانی در این زمینه شروطی وضع شد که براساس آنها، شرط شرکت در امتحانات مراحل عالی تحصیلی، قبولی در امتحانات مراحل قبلی دانسته شد. به این ترتیب، مورد توجه قراردادن امتحانات به امر مهمتری منجر شد که عبارت بود از رتبهبندی دروس و طلاب و نیز رتبهبندی شهریه براساس آن؛ امری که هماکنون نیز در حوزهها معمول است. |
| | این رتبهها اینک به قرار ذیل است: |
|
| |
|
| تدوین و تصویب تشکیلات و مدیریت و شرح وظایف مدیر و قائم مقام و معاونتها
| | * رتبه اول: ادبیات عرب و شرح لمعه؛ |
| | * رتبه دوم: اصول فقه، مکاسب محرمه و رسائل؛ |
| | * رتبه سوم: مکاسب (بیع و خیارات) و کفایه. |
|
| |
|
| تأیید قائم مقام و معاونین، پس از معرفی از سوی مدیر
| | در طرح آیتاللّه گلپایگانی امتحانات هریک از این رتبهها در سه مرحله برگزار میشد و همین اساس ایجاد ده پایه درسی، با تفاوتهایی، در نظام آموزشی حوزه شده است. در این نظام، طلاب با گذراندن پایه دهم، علاوه بر درسهای جنبی مورد لزوم، کتابهای مکاسب و کفایه را به اتمام رسانده، امتحان میدهند. برای شرکتکنندگان در دروس خارج نیز که پس از پایه دهم صورت میگیرد، نظامنامههایی تدوین شده است. |
| | از آنجا که شماری از طلاب و مدرّسان حوزه به اشتغال و تدریس در مراکز اداری غیرحوزوی میپردازند، بنابر ضرورت، مدارک تحصیلی حوزوی با مدارک تحصیلی آموزش و پرورش و آموزش عالی به قرار ذیل در چهار سطح معادلسازی شده است: |
|
| |
|
| نظارت بر اجرای مصوبات شورای عالی و ارزیابی نتایج آن
| | * سطح اول اتمام شرح لمعه معادل با فوق دیپلم؛ |
| | * سطح دوم (اتمام رسائل و بخشی از مکاسب) معادل با کارشناسی؛ |
| | * سطح سوم (اتمام کفایه و مکاسب و تدوین پایاننامه) معادل با کارشناسی ارشد؛ |
| | * سطح چهارم (گذراندن چهار سال درس خارج فقه و اصول به همراه دادن چهار امتحان و نگارش رساله تحقیقی) معادل با دکتری؛ |
| | به کسانی هم که امتحانات رشتههای تخصصی مثل تبلیغ و اصول فقه و کلام و امثال آنها را با موفقیت بگذرانند و پایاننامهای در آن زمینه بنویسند، به حسب رتبه، مدرک سطح سوم یا چهارم اعطا میشود. |
|
| |
|
| دریافت گزارش عملکرد مدیر، جهت ارزیابی
| | از دهه اخیر به این سو، مدیریت حوزه قم با اخذ امتحان از درسآموختگان این حوزه در زمینه فقه و اصول و کلام، کسانی را که در این آزمون موفق میشوند به شهر زادگاه خود اعزام میکند تا در آنجا به تبلیغ معارف دینی و یا تدریس علوم حوزوی بپردازند و در صورت امکان به رونق یا ایجاد حوزههای محلی کمک کنند. در واقع فایده و هدف این طرح تمرکززدایی جمعیتی طلاب و علما از قم و پراکنش متناسب و به اندازه آنان در مناطق مختلف ایران است<ref>www.andisheqom.com </ref>. |
|
| |
|
| بررسی طرحهای پیشنهادی مدیر | | == عرصه سیاست == |
| | در بررسی جامع درباره حوزه علمیه قم قدیم، نمیتوان پیوند آن را با حوزه سیاست و اجتماع در نظر نیاورد. این پیوند دو گونه تجلی داشته است: یکی دخالت علمای حوزه در امور سیاسی و تصدّی مناصب دیوانی شهر، دوم ـ که خود از عامل حضور اجتماعی و سیاسی علما ناشی میشده ـ توجه به تألیف و پژوهش نظری در باب مسائل مبتلا به عملی از منظر دینی<ref>www.andisheqom.com</ref>. |
|
| |
|
| تصویب بودجه سالانه شورای عالی و مدیریت و تعیین منابع آن
| | === عالمان دینی والی === |
| | سبب اصلی پیوند حوزه قم با مسائل اجتماعی و سیاسی به این خاطر بود که قم شهری یکپارچه شیعه نشین بوده است. ازاین رو هم والیان و هم قاضیان از میان شیعیان که اکثریت را در اختیار داشتهاند، برگزیده میشدند<ref>ر. ک:عبدالجلیل قزوینی، ص۴۵۹</ref>. برای نمونه، [[هارون الرشید]] (حکومت: ۱۷۹ـ۱۹۳) حمزة بن یسَع بن عبداللّه قمی، از راویان امام قمی، [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا (علیه السلام)]] را والی قم کرد و به او اجازه داد تا قم را از [[اصفهان]] مستقل و در آنجا [[نماز جمعه]] برپا کند<ref>قمی، ص۲۸</ref>. همین خلیفه در سال ۱۹۲، عامربن عمران اشعری را به ولایت قم برگزید.<ref>قمی، ص۱۰۲</ref> اگر هم حاکم شهراز میان علمای حوزه انتخاب نمیشد، وی بر خود لازم میدید تا برای موفقیت در اداره شهر نظر آنان را جلب نماید، چنانکه والی قم به همین منظور با احمدبن محمدبن عیسی اشعری دیدار میکرد<ref> ر. ک: نجاشی، ج ۱، ص۲۱۶ـ۲۱۷</ref>. |
|
| |
|
| تصویب اساس نامه مراکز آموزشی، تحقیقی، تبلیغی، پرورشی، خدماتی و دیگر مؤسسات وابسته به حوزه علمیه
| | === مسند قضاوت عالمان دینی === |
| | علاوه بر والی، قاضی نیز بر مذهب مردم شهر بود. آنچنان که از تاریخ قم<ref>تاریخ قم، ص۱۷</ref>برمیآید، قاضی را نیز تا اواخر قرن سوم، مردم شهر خود برمیگزیدند، تا اینکه مکتفی (حک: ۲۸۹ـ۲۹۵) رسم انتصاب قضات را معمول و آنان را از مرکز خلافت به قم گسیل کرد. در این صورت نیز قضات معمولا از میان علمای شیعه شهر معین میشدند. از بین علمای شهر قم خاندان دعویدار قمی که به گفته عبدالجلیل |
| | <nowiki></ref></nowiki>عبدالجلیل قزوینی، ص۲۱۲<nowiki></ref></nowiki> همه زاهد، عالم، اهل فتوا و تقوا بودند، عمدتآ به کار قضا میپرداختند، از جمله: ابوالمناقب ظهیرالدین علی بن هبةاللّه، علاءالدین محمدبن علی بن هبةاللّه، رکن الدین محمدبن سعدبن هبةاللّه.<ref>منتجب الدین رازی، ص۱۲۲</ref>. همچنین از عالمان دیگری نیز به عنوان قاضی قم یاد شده است، مانند سدیدالدین ابومحمدبن حسن قمی،<ref>ر. ک:منتجب الدین رازی، ص۴۰</ref>. قاضی ابوابراهیم بابویی که در سرتاسر نیمه نخست قرن ششم دست در کار قضا در قم بود.<ref>عبدالجلیل قزوینی، ص۴۵۹</ref>. این چنین بود که به گفته عبدالجلیل قزوینی<ref>عبدالجلیل قزوینی، ص۴۵۹</ref>. در قم «همه فتاوی و حکومت بر مذهب صادق و باقر» و قاضی شهر علوی یا شیعی بود. |
|
| |
|
| بررسی و تعیین راههای مناسب جهت برقراری ارتباط حوزه با دیگر مراکز علمی و فرهنگی داخل و خارج کشور
| | === در مباحث نظری === |
| | علمای حوزه قم علاوه بر تصدی مناصب دیوانی، به ویژه منصب قضا، در مباحث نظری نیز کمابیش به موضوعات حکومتی مانند خراج، [[خمس]]، [[زکات]]، قضا، مناسبات مسلمانان با نامسلمانان، دفاع و [[جهاد]] توجه نشان میدادند؛ از جمله تألیفاتی که در مسیر همین مباحث بوده، اثری است از ابوالقاسم جعفربن محمدبن قولویه (ح ۲۹۰ـ۳۶۸) با نام القضاء و آداب الحکام<ref>نجاشی، ج ۱، ص۳۰۵ـ۳۰۶</ref>. نمونه دیگر کتابی است با نامِ الرسالة فی عمل السلطان، تألیف ابوالحسن محمدبن احمدبن داوود (متوفی ۳۶۸) [[فقیه]] و شیخ قمیان در روزگار خود<ref>نجاشی، ج ۲، ص۳۰۴ـ۳۰۵</ref>. |
|
| |
|
| ارائه گزارش عملکرد شورا و مدیریت به رهبر انقلاب و مراجع تقلید.<ref> اساسنامه شوراي عالي حوزههاي علميه</ref>
| | == اقتصاد حوزه == |
| | از محتویات منابع قدیم اطلاع چندانی درباره نظام مالی و اداری حوزه قدیم قم نصیب محقق نمیشود. از این منابع همین برمیآید که معیشت علما عموماً از طریق کسب و کار تأمین میشد و استادان و شاگردان در کنار درس و بحث، کار میکردند. |
| | حسن بن علی حجّال، محدّث و صاحب کتاب بزرگ الجامع فی ابواب الشریعة به اتفاق محمدبن حسن بن ولید قمی (متوفی ۳۴۳) به اشتراک تجارت میکردند. به گفته نجاشی وی را چون در کار فروش حجل (= خلخال) بود، حجّال گفتهاند. |
| | یا ابونصر وهْب بن محمد قمّی، صاحب کتابی با نام النوادر، بزّاز و محمد بن حسن صفار (متوفی ۲۹۰)، صاحب بصائر الدرجات رویگر |
| | حسین بن شاذویه(قرن چهارم)، از محدّثان قم و از استادان ابوالقاسم جعفربن محمدبن قولویه، صحّاف بود. |
| | در تاریخ قم آمده که اشعریهای قم، خانهها و آبادیها و زمینهای کشاورزی فراوانی را وقف امامان معصوم(علیه السلام) میکردند و همچنین خمس اموال خود را از طریق وکلای ائمه که بسیاری از آنها نیز قمی بودهاند، نزد امامان میفرستادند. میتوان احتمال داد که یکی از مصارف این اوقاف، تأمین هزینه طلاب و مراکز علمی بوده است.<ref>تاریخ قم</ref> |
|
| |
|
| | == جستارهای وابسته == |
| | * [[عبدالکریم حائری یزدی]] |
| | * [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] |
| | * [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سیدشهابالدین مرعشینجفی]] |
| | * [[خمس]] |
|
| |
|
| =مرکز مدیریت حوزههای علمیه= | | == پانویس == |
| مرکز مدیریت حوزههای علمیه، بهعنوان ستاد مرکزی اداره حوزههای علمیه کشور، مأموریت سیاستگذاری اجرایی، برنامهریزی و نظارت بر حوزههای علمیه را برعهده دارد. مدیر مرکز توسط اعضای شورای عالی انتخاب و حکم وی توسط دبیر شورای عالی حوزههای علمیه صادر میشود.
| | {{پانویس}} |
|
| |
|
| =مدارس تحت نظر حوزه=
| | [[رده:حوزه علمیه قم]] |
| | | [[رده:مراکز فرهنگی جهان اسلام]] |
| =شهریه=
| | [[رده:مراکز فرهنگی شیعیان]] |
| نظام مالی حوزه به مردم متکی است و از طریق بخشی از خمس و اوقاف تأمین میشود. این مقدار بنا به رتبه علمی و مجرد و متأهل بودن به طلاب علوم دینی برای حداقل امرار معاش داده میشود که به آن شهریه گفته میشود. البته امروزه طلاب تحت پوشش بیمه قرار میگیرند
| |
| اما در دهه چهل رسم بر این بود که هر یک از مراجع که از رؤسای حوزه علمیه بودند یک دفتر شهریه یا مُقسِّم داشتند، در دفتر شهریه اسامی طلابی که باید به آنان شهریه داده شود، غالباً به تفکیک شهر زادگاه یا شهرتشان ثبت شده بود. مُقسِّم در هر ماه در روزی که باید شهریه پرداخت میشد به مدارس محل اقامت طلاب میرفت و در همان مدرسه از روی دفتر شهریه، مقرری ماهیانه را به آنان میپرداخت. پرداخت شهریه معمولاً چند روز طول میکشید و به هر مدرسه روز خاصی تعلق گرفته بود. به مقسّم شهریه معمولاً چند تن کمک میکردند و این افراد روحانی و از افراد مورد اعتماد مراجع بودند.در زمان عبدالکریم حائری یزدی، علی محمد قمی و محمد صدوقی جزو مُقسمان شهریه بودند.[۱۳]</ref>
| |
| | |
| =مراحل ومقاطع تحصیل=
| |
| | |
| =گسترش کمی حوزه قم=
| |
| | |
| =علما=
| |
| | |
| =اساتید معرف=
| |
| | |
| =سادات وعلویان=
| |
| | |
| =ارتباط با ائمه=
| |
| | |
| =مرجعیت عامه آیت الله بروجردی=
| |
| در اوايل دهه بيست شمسي، شماري از بزرگان و استادان حوزه علميه قم كه از عدم مديريت متمركز اين حوزه نگران بودند و از سويي از مقام علمي و نفوذ اجتماعي و ديني آيتاللّهحاج آقاحسين بروجردي، آگاهي داشتند، از او خواستند كه از بروجرد به قم بيايد. امام خميني و حاجآقاروحاللّه كمالوند از علماي خرّمآباد در اين زمينه كوشش بيشتري مبذول داشتند. آيت الله بروجردي با پذيرش اين درخواست، در محرّم 1364/ آذر 1323ش در قم ساكن شد. در تحكيم جايگاه و مرجعيت آيت الله بروجردي در هنگام اقامت در قم نيز نقش امام خميني چشمگير بود.
| |
| با ورود آيت الله بروجردي به حوزه علميه قم، بر رونق آن افزوده شد و شور و نشاط علمي آن دوچندان و بنيه علمي آن تقويت گرديد. اقدامات آيت الله بروجردي در طول دوره زعامت، حاكي از اهتمام ايشان به حفظ و تقويت اينحوزه است. آيت الله بروجردي با استقرار در قم تدريس پرمايهاي را آغاز كرد... در آغاز حضور آيت الله بروجردي در قم در 1326ش درسهاي خارج فقه و اصول منحصر به چند تن، از جمله خود آيت الله بروجردي و آيات حجت، فيض، خوانساري و صدر بود، ولي در پايان زندگي وي، بر شمار استادان خارج فقه و اصول حوزه قم كه بين 20 تا 250 شاگرد داشتند، افزوده شده بود و بهويژه تعدادي از شاگردان برجسته آيت الله حائري، چون شيخ محمدعلي اراكي، سيدمحمدرضا گلپايگاني، سيدمحمد داماد، امام خميني، سيدكاظم شريعتمداري و سيدشهابالدين مرعشي نجفي حوزه درسي خارج داشتند.
| |
| آيت الله بروجردي به عنوان عاليترين مقام علمي ديني ايران در عهد خود و نيز به عنوان مرجع تقليد عليالاطلاق و رئيس حوزه علميه قم، براي پيشبرد امور ديني و حوزوي، كساني را رابط خود با حكومت قرار داده بود و پيامها يا اعتراضات و تذكارات خود را از طريق آنان به شاه يا مقامات ديگر ابلاغ ميكرد.
| |
| از ديگر اقدامات سياسي و اجتماعي آيت الله بروجردي به اين موارد ميتوان اشاره كرد: پيشنهاد گنجاندن تعليمات ديني در ضمن دروس مدارس و موافقت دولت با آن؛ پيشنهاد توقف قطارها در ايستگاه براي اقامه نماز مسافران؛ مقابله با نفوذ بهائيت در مراكز دولتي؛ حمايت از مردم فلسطين و صدور اعلاميه در اين باب در 1327ش (سال تأسيس رژيم اسرائيل) و...
| |
| آيت الله بروجردي در بُعد بينالمللي نيز فعاليتهايي را در حوزه علميه قم سامان داد، از جمله سيدمحمدتقي طالقاني آلاحمد را در 1331ش براي سرپرستي شيعيان مدينه و پس از درگذشت او سيداحمد لواساني و سپس شيخ عبدالحسين فقيهي رشتي را اعزام كرد؛ سيدزينالعابدين كاشاني را به كويت، سيدمحمدحسن ناشرالاسلام شوشتري را به زنگبار، شريعتزاده اصفهاني را به پاكستان، مهدي حائري يزدي را به امريكا و صدر بلاغي را به عنوان نماينده سيار خود به اروپا فرستاد. از ديگر اقدامات بينالمللي آيت الله بروجردي جلب حمايت و تأييد شيخمحمدتقي قمي براي تأسيس دارالتقريب در مصر بود. بر اثر مساعي قمي بود كه شيخ محمود شلتوت، شيخ دانشگاه الازهر در 1337ش مذهب جعفري را در كنار ديگر مذاهب فقهي اهل سنّت به رسميت پذيرفت.
| |
| آيت الله بروجردي براي حفظ و ارتقاي حوزه علميه قم... از حيث علمي شيوه جديد خود را در تحقيق و تدريس مباحث فقه ارائه كرد كه در قم سابقه نداشت و نسلي از شاگردان بااستعداد در اين زمينه تربيت كرد كه استادان و مراجع آينده حوزه شدند؛ براي احيا و چاپ كتابهاي عمده حديثي و فقهي و رجالي شيعه تلاش زياد مبذول داشت، به ادامه تحصيل طلاب و تشويق افراد بااستعداد به شيوههاي مختلف توجه نشان داد، طلاب را به مباني مسائل و مباحث فقه و رجال و بيان مآخذ هركدام و اينكه هر مسئلهاي از چه وقت و چرا وارد حوزه اسلامي شده است، متوجه كرد.
| |
| آيت الله بروجردي در زمينه توسعه فضاي آموزشي حوزه از قبيل ساخت و احياي مدارس و به طور خاص تأسيس مسجد اعظم و كتابخانه آن اقدامات درخور توجهي كرد. به اين ترتيب، مهاجرت مؤثر و تحولآفرين آيت الله بروجردي، حوزه قم را به مرتبهاي از اعتبار رساند كه عملاً همارز معتبرترين حوزه آن عهد، يعني حوزه نجف شد و نه فقط طالبان علم از شهرهاي مختلف ايران راهي قم ميشدند، بلكه به تدريج افرادي از مناطق شيعهنشين دنيا قم را براي تحصيل برميگزيدند.<ref>www.andisheqom.com </ref>
| |
| | |
| =پس از وفات آیت الله بروجردی=
| |
| پس از وفات آيت الله بروجردي حوزه علميه قم وارد مرحله جديدي از حيات خود شد. مقطع زماني 1340ش تا 1357ش سياسيترين دوره فعاليت و حيات حوزه علميه قم محسوب ميشود. با رحلت آيت الله بروجردي بار ديگر وحدت مديريت و مرجعيت در حوزه قم از هم گسيخت و زعامت و مديريت آن برعهده چهار تن استاد برجسته و مطرح قرار گرفت: امام خميني، سيدمحمدرضا گلپايگاني، سيدكاظم شريعتمداري و سيدشهابالدين مرعشينجفي.
| |
| پس از تبعيد امام خميني به تركيه و سپس انتقال ايشان به نجف، اداره اين حوزه برعهده آن سه تن ديگر افتاد. در اين مقطع كه بحث مرجعيت بار ديگر مطرح شده بود، روزنامهها گزارشهايي در باب استادان خارج حوزه و تعداد شاگردان آنان منتشر كردند. براساس گزارش روزنامه كيهان به تاريخ 12 فروردين 1340، چند روز بعد از درگذشت آيت الله بروجردي، درس خارج امام خميني پرشكوهترين درس بود كه بيش از چهارصد تن در آن شركت ميكردند.
| |
| در اين برهه، علماي طراز اول از حيث سياسي به سه گروه عمده تقسيم ميشدند: گروهي كه از دخالت در سياست پرهيز داشتند و آيتاللّه سيداحمد خوانساري (از شاگردان نامدار آيت الله حائري، كه در تهران ساكن شد و مرجعيت يافت) نمونه بارز اين طرز فكر و عمل بود. گروه دوم روحانيان ميانهرو بودند كه در عين مخالفت با رژيم پهلوي از مبارزه تند با آن پرهيز ميكردند و عالماني چون گلپايگاني، شريعتمداري و مرعشي نجفي اين خط مشي را داشتند. گروه سوم كه عبارت بودند از امام خميني و طرفدارانش از شاگردان آيت الله بروجردي .
| |
| نقطه شروع درگيري حوزه علميه قم با دولت پس از فوت آيت الله بروجردي، وقتي بود كه پهلوي دوم به جاي دادن پيام تسليت به علماي قم، به آيتاللّه سيدمحسن حكيم در نجف پيام تسليت فرستاد و اين امر در بين علماي داخل ايران اينگونه تلقي شد كه هدف وي بيرون بردن مرجعيت شيعه از ايران است. اقدامات بعدي رژيم پهلوي در اين مقطع، موقعيت سياسي حوزه علميه قم را برجستهتر كرد و ابراز موضع صريح امامخميني و ياران و همراهانش و نيز ساير علما، موقعيت مرجعيت امام خميني را استوارتر كرد. امامخميني، استاد برجستهاي بود كه درس خارج معتبري داشت و شاگردان فراواني در فلسفه و اصول و فقه تربيت كرده بود. اقدامات و اظهارات سياسي او تأثيرات اساسي بر حوزه قم داشت...
| |
| در محرّم 1342 رويارويي حوزه علميه با رژيم شدت يافت و امام خميني در سخنراني روز عاشوراي خود در فيضيه به موضوعاتي پرداخت كه ساواك خواستار مطرح نشدن آن در منابر شده بود و در مخالفت با شاه و اسرائيل سخن گفت و همين امر سرانجام موجب دستگيري وي در شب 15 خرداد برابر با 12 محرّم گرديد. در اثر تلاش مراجع و علماي قم و ديگر شهرها، امام خميني در 15 فروردين 1343 آزاد شد و به قم بازگشت و تدريس خود را از سر گرفت و در منزل خود مسائل مستحدثه را مورد بحث قرار داد. اما پس از سخنراني بر ضد كاپيتولاسيون در چهارم آبان اين سال، در 13 آبان 1343 دستگير و به تركيه تبعيد شد.
| |
| مبارزه روحانيان حوزه علميه قم با رژيم را پس از تبعيد امام خميني، ديگر مراجع و خصوصاً ياران و شاگردان وي ادامه دادند و اين مبارزه به جز جنبه سياسي، ابعاد علمي و فرهنگي گستردهاي پيدا كرد. در اين زمينه به ايجاد مدارس و مؤسسات و انتشار مجلاتي با اين رويكرد ميتوان اشاره كرد.
| |
| چنانكه گفته شد پس از تبعيد امام خميني زعامت حوزه قم بهعهده مراجع سهگانه- گلپايگاني، شريعتمداري و نجفي مرعشي- افتاد. اين مراجع و استادان و طلاب در موارد مقتضي در برابر حوادث روز موضعگيري ميكردند. از زمره وقايع اين دوره به اين موارد ميتوان اشاره كرد: تأكيد دوازده تن از مدرّسان قم، پس از درگذشت آيتاللّه حكيم در 1349ش، بر مرجعيت امام خميني؛ تبعيد 25 تن از روحانيان و مدرّسان قم به مدت سه سال از سوي رژيم؛ هجوم كماندوهاي رژيم در خرداد 1354 به مراسم بزرگداشت شهداي 1342 در مدرسه فيضيه كه به دستگيري و زنداني شدن و تبعيد عدهاي از آنان انجاميد؛ مخالفت حوزه با تغيير تقويم هجري شمسي به تقويم جعلي شاهنشاهي.
| |
| انتشار خبر درگذشت سيدمصطفي خميني در شب اول آبان 1356 در نجف و برگزاري مجالس يادبود در قم و تهران براي وي موجب شد نام امام خميني دوباره در ايران مطرح شود. از جمله رخدادهايي كه عكسالعمل شديد مراجع و علماي قم را موجب شد انتشار مقالهاي توهينآميز به امام خميني در 17 دي 1356 در روزنامه اطلاعات بود كه مايه اعتراض حوزه و سخنراني برخي علما و مدرّسان برجسته بر ضد رژيم شد و منجر به هجوم مأموران در 19 دي و دستگيري و شهادت برخي از طلاب گرديد. جمعي از مدرّسان نيز تبعيد شدند. بدينگونه فعاليت حوزه علميه قم به عنوان شاخصترين قشر روحاني تا پيروزي انقلاب ادامه يافت.
| |
| حوزه علميه، هم بهجهت نقشي كه در انقلاب اسلامي داشت و هم به سبب كارها و اقداماتي كه پس از انقلاب در زمينههاي مختلف از آن انتظار ميرفت گسترش يافت، خاصه بدين سبب كه شماري از مسئوليتهاي تعريف شده در قانون اساسي و مشاغل سياسي و فرهنگي جامعه، تنها از عهده درسخواندگان حوزه برميآيد. بهعلاوه، در اين سالها، جايگاه حوزه علميه قم چنان قوت و اهميت يافته است كه نه تنها از داخل ايران بلكه از بسياري از ديگر كشورها افرادي براي تحصيل علوم ديني به قم ميآيند؛ بهطوري كه اينك آمار تحصيلكردگان مركز جهاني علوم اسلامي (جامعهالمصطفي العالميه) بيستهزار تن از 103 كشور است.<ref>www.andisheqom.com </ref>
| |
| | |
| =مخالفت حوزه قم با شاه=
| |
| | |
| =حوزه قم بعد از تبعید امام خمینی=
| |
| | |
| =دغدغه اصلاح در حوزه=
| |
| اصلاح و بازسازي نظام آموزشي حوزه از زمره موضوعات مهمي است كه از ديرباز، خاصه از زمان تأسيس نظام آموزشي جديد در ايران، مورد توجه اولياي حوزههاي علميه بوده است. مثلاً در زمان آيت الله بروجردي تشكلي تحتعنوان «هيئت حاكمه» در حوزه علميه قم به وجود آمد كه شخصيتهايي چون امام خميني، شيخ مرتضي حائري، سيداحمد زنجاني، سيدباقر سلطانيطباطبائي و جمعي ديگر عضو آن بودند و در پنجشنبه 13 ذيحجه 1368/14 مهر 1328 تشكيل جلسه دادند و پيشنهادهايي مطرح كردند كه در آن مقطع مقبول زعيم حوزه قرار نگرفت و متوقف ماند. آنچه پذيرفته شد و به مرحله عمل درآمد، برگزاري امتحانات براي طلاب بود، اما پس از مخالفت برخي مراجع نجف با امر امتحان، آيت الله بروجردي آن را نيز لغو نمود.
| |
| پس از آيت الله بروجردي مسائل امتحانات در حوزه قم دوباره مطرح و بهتدريج به طور جدّي معمول گرديد. درواقع، امتحان از آن رو ضرورت يافت كه مايه كسب اطمينان از گذراندن دروس مرحله قبلي و گذار به مرحله بعدي بود. برحسب دستور آيتاللّه گلپايگاني در اين زمينه شروطي وضع شد كه براساس آنها، شرط شركت در امتحانات مراحل عالي تحصيلي، قبولي در امتحانات مراحل قبلي دانسته شد. به اين ترتيب، مورد توجه قراردادن امتحانات به امر مهمتري منجر شد كه عبارت بود از رتبهبندي دروس و طلاب و نيز رتبهبندي شهريه براساس آن؛ امري كه هماكنون نيز در حوزهها معمول است.
| |
| اين رتبهها اينك به قرار ذيل است: رتبه اول: ادبيات عرب و شرح لمعه؛ رتبه دوم: اصول فقه، مكاسب محرمه و رسائل؛ رتبه سوم: مكاسب (بيع و خيارات) و كفايه. در طرح آيتاللّه گلپايگاني امتحانات هريك از اين رتبهها در سه مرحله برگزار ميشد و همين اساس ايجاد ده پايه درسي، با تفاوتهايي، در نظام آموزشي حوزه شده است. در اين نظام، طلاب با گذراندن پايه دهم، علاوه بر درسهاي جنبي مورد لزوم، كتابهاي مكاسب و كفايه را به اتمام رسانده، امتحان ميدهند. براي شركتكنندگان در دروس خارج نيز كه پس از پايه دهم صورت ميگيرد، نظامنامههايي تدوين شده است.
| |
| از آنجا كه شماري از طلاب و مدرّسان حوزه به اشتغال و تدريس در مراكز اداري غيرحوزوي ميپردازند، بنابر ضرورت، مدارك تحصيلي حوزوي با مدارك تحصيلي آموزش و پرورش و آموزش عالي به قرار ذيل در چهار سطح معادلسازي شده است: سطح اول اتمام شرح لمعه معادل با فوق ديپلم، سطح دوم (اتمام رسائل و بخشي از مكاسب) معادل با كارشناسي، سطح سوم (اتمام كفايه و مكاسب و تدوين پاياننامه) معادل با كارشناسيارشد، سطح چهارم (گذراندن چهار سال درس خارج فقه و اصول به همراه دادن چهار امتحان و نگارش رساله تحقيقي) معادل با دكتري. به كساني هم كه امتحانات رشتههاي تخصصي مثل تبليغ و اصول فقه و كلام و امثال آنها را با موفقيت بگذرانند و پاياننامهاي در آن زمينه بنويسند، به حسب رتبه، مدرك سطح سوم يا چهارم اعطا ميشود.
| |
| از دهه اخير به اين سو، مديريت حوزه قم با اخذ امتحان از درسآموختگان اين حوزه در زمينه فقه و اصول و كلام، كساني را كه در اين آزمون موفق ميشوند به شهر زادگاه خود اعزام ميكند تا در آنجا به تبليغ معارف ديني و يا تدريس علوم حوزوي بپردازند و در صورت امكان به رونق يا ايجاد حوزههاي محلي كمك كنند. در واقع فايده و هدف اين طرح تمركززدايي جمعيتي طلاب و علما از قم و پراكنش متناسب و به اندازه آنان در مناطق مختلف ايران است.<ref>www.andisheqom.com </ref>
| |
| | |
| =عرصه سیاست=
| |
| | |
| =اقتصاد حوزه=
| |
| | |
| =پانویس=
| |
| | |
| | |
| [[رده: مراکز فرهنگی جهان اسلام]] | |
| [[رده: مراکز فرهنگی شیعیان]] | |