۸۷٬۸۸۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'نظام مند' به 'نظاممند') |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
بدین سان کلام قرآن که نه به سختى سخن بدویان و نه به نرمى کلام شهریان است، بلکه آمیزهاى است از هر دو، صلابت اولى را دارد و لطافت دومى را. گویى شیره جان دو زبان است و نتیجه آمیختگى دو گویش.<br> | بدین سان کلام قرآن که نه به سختى سخن بدویان و نه به نرمى کلام شهریان است، بلکه آمیزهاى است از هر دو، صلابت اولى را دارد و لطافت دومى را. گویى شیره جان دو زبان است و نتیجه آمیختگى دو گویش.<br> | ||
آرى! قرآن چنین جامه تازه و زیبایى به تن دارد و این پیوسته نیز در حکم صدفى است که در جان خود گوهرهاى گرانبها داشته و مرواریدهاى ارزشمند را در آغوش مىگیرد. پس اگر زیبایى پوسته، تو را از گنجینه پنهان درونش باز ندارد و تازگى و شادابى، پرده راز نهفته در ماوراى خود را بر تو حایل نشود و تو پوسته را از مغز کنار بزنى و صدف را از مروارید جداسازى و از نظم و آرایش الفاظ به شکوه معانى برسى، مایهاى شگفتتر و شکوهمندتر بر تو متجلّى مىشود و معنایى بدیعتر مىیابى. آنجا روح و کنه قرآن است، شعلهاى است که موسى(علیهالسلام) را به درخت آتش در بقعه مبارکى در کرانه وادى ایمن کشانید و آن جاست که نسیم روح قدسى مىفرماید: «إِنِّى أَنَا اللّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ» <ref>قصص/30؛ معرفت، ص 382ـ381.</ref><br> | آرى! قرآن چنین جامه تازه و زیبایى به تن دارد و این پیوسته نیز در حکم صدفى است که در جان خود گوهرهاى گرانبها داشته و مرواریدهاى ارزشمند را در آغوش مىگیرد. پس اگر زیبایى پوسته، تو را از گنجینه پنهان درونش باز ندارد و تازگى و شادابى، پرده راز نهفته در ماوراى خود را بر تو حایل نشود و تو پوسته را از مغز کنار بزنى و صدف را از مروارید جداسازى و از نظم و آرایش الفاظ به شکوه معانى برسى، مایهاى شگفتتر و شکوهمندتر بر تو متجلّى مىشود و معنایى بدیعتر مىیابى. آنجا روح و کنه قرآن است، شعلهاى است که موسى(علیهالسلام) را به درخت آتش در بقعه مبارکى در کرانه وادى ایمن کشانید و آن جاست که نسیم روح قدسى مىفرماید: «إِنِّى أَنَا اللّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ» <ref>قصص/30؛ معرفت، ص 382ـ381.</ref><br> | ||
سید قطب نیز درباره موسیقى قرآن مىگوید: « چنین نوایى در نتیجه | سید قطب نیز درباره موسیقى قرآن مىگوید: « چنین نوایى در نتیجه نظاممندى ویژه و هماهنگى حروف در یک کلمه و نیز همسازى الفاظ در یک فاصله پدید آمده و از این جهت قرآن، هم ویژگى نثر و هم خصوصیات شعر را توأماً دارد، با این برترى که معانى و بیان در قرآن، آن را از قید و بندهاى قافیه و افاعیل بىنیاز ساخته و در عین حال شئون نظم و نثر، هر دو را دارا است. در هنگام تلاوت قرآن، آهنگ درونى آن کاملاً حس مىشود. این آهنگ در سورههاى کوتاه با فاصلههاى نزدیکش<ref>منظور از فاصله، کلمه آخر آیه است، مانند قافیه شعر و قرینه سجع.</ref> و به طور کلى در تصویرها و ترسیمهایش بیشتر نمایان است و در سورههاى بلند کمتر، اما همواره نظمآهنگ آن ملحوظ است. براى مثال، در سوره نجم مىخوانیم:<br> | ||
«وَ النَّجْمِ إِذا هَوى ما ضَلَّ صاحِبُکمْ وَ ما غَوى وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْی یوحى عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى ذُو مِرَّة فَاسْتَوى وَ هُوَ بِالأُْفُقِ الأَْعْلى ثُمَّ دَنا فَتَدَلّى فَکانَ قابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنى فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحى ما کذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى أَ فَتُمارُونَهُ عَلى ما یرى وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوى إِذْ یغْشَى السِّدْرَةَ ما یغْشى ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغى لَقَدْ رَأى مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکبْرى أَ فَرَأَیتُمُ اللاّتَ وَ الْعُزّى وَ مَناةَ الثّالِثَةَ الأُْخْرى أَ لَکمُ الذَّکرُ وَ لَهُ الأُْنْثى تِلْک إِذاً قِسْمَةٌ ضِیزى» <ref>نجم / 22ـ1.</ref><br> | «وَ النَّجْمِ إِذا هَوى ما ضَلَّ صاحِبُکمْ وَ ما غَوى وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْی یوحى عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى ذُو مِرَّة فَاسْتَوى وَ هُوَ بِالأُْفُقِ الأَْعْلى ثُمَّ دَنا فَتَدَلّى فَکانَ قابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنى فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحى ما کذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى أَ فَتُمارُونَهُ عَلى ما یرى وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوى إِذْ یغْشَى السِّدْرَةَ ما یغْشى ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغى لَقَدْ رَأى مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکبْرى أَ فَرَأَیتُمُ اللاّتَ وَ الْعُزّى وَ مَناةَ الثّالِثَةَ الأُْخْرى أَ لَکمُ الذَّکرُ وَ لَهُ الأُْنْثى تِلْک إِذاً قِسْمَةٌ ضِیزى» <ref>نجم / 22ـ1.</ref><br> | ||
این فاصلهها، تقریباَ وزنى مساوى دارند، اما نه براساس نظام عروض عرب، و قافیه نیز در آن رعایت شده است و این هر دو به علاوه ویژگى دیگرى است که مانند وزن و قافیه ظاهر نیست و از همسازى حروف واژگان و هماهنگى کلمات در درون جملهها یک ریتم موسیقایى پدید آورده است. ویژگى اخیر به دلیل حسّ داخلى و ادراک موسیقایى باعث مىشود که میان این ریتم و ریتم دیگرى هر چند که فاصلهها و وزن یکى باشد، تفاوت باشد.<br> | این فاصلهها، تقریباَ وزنى مساوى دارند، اما نه براساس نظام عروض عرب، و قافیه نیز در آن رعایت شده است و این هر دو به علاوه ویژگى دیگرى است که مانند وزن و قافیه ظاهر نیست و از همسازى حروف واژگان و هماهنگى کلمات در درون جملهها یک ریتم موسیقایى پدید آورده است. ویژگى اخیر به دلیل حسّ داخلى و ادراک موسیقایى باعث مىشود که میان این ریتم و ریتم دیگرى هر چند که فاصلهها و وزن یکى باشد، تفاوت باشد.<br> |