سلیمانیه (زیدیه): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ']]↵<references />' به ']]') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سلیمانیه''' پیروان سلیمان بن جریر از فرق «[[زیدیه]]» و یا همان جریریهاند. ابناثیر در اللباب فی تهذیب الانساب سُلَیمانی را به ضم سین، فتح لام و سکون یاء ضبط کرده است. <ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج2، ص132</ref> | '''سلیمانیه''' پیروان سلیمان بن جریر از فرق «[[زیدیه]]» و یا همان جریریهاند. ابناثیر در اللباب فی تهذیب الانساب سُلَیمانی را به ضم سین، فتح لام و سکون یاء ضبط کرده است. <ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج2، ص132</ref> | ||
==وجه انتساب== | == وجه انتساب == | ||
ایشان از آن جهت سلیمانیه نامیده شدند که از متکلم معروف، سلیمان بن جریر رقی پیروی میکردند. <ref>فخر رازی، اعتقادات فِرَق المسلمین و المشرکین، ص62</ref> <ref>رازی مرتضی، تبصرة العوام، ص186</ref> <ref>اقبال آشتیانی عباس، خاندان نوبختی، ص 186</ref> <ref>آملی محمد شمس الدین، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج2، ص276</ref> | ایشان از آن جهت سلیمانیه نامیده شدند که از متکلم معروف، سلیمان بن جریر رقی پیروی میکردند. <ref>فخر رازی، اعتقادات فِرَق المسلمین و المشرکین، ص62</ref> <ref>رازی مرتضی، تبصرة العوام، ص186</ref> <ref>اقبال آشتیانی عباس، خاندان نوبختی، ص 186</ref> <ref>آملی محمد شمس الدین، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج2، ص276</ref> | ||
==شرح حال== | == شرح حال == | ||
سلیمان بن جریر الرقی پایهگذار فرقه سلیمانیه یا جریریه است. <ref>مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۴۳۹.</ref><ref>سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۷، ص۱۹۹.</ref> او از علمای کلامی زیدیه و نیز از فقها به حساب میآمد <ref>اصفهانی ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ج۱، ص۳۲۵.</ref> <ref>صنعانی احمد ابن قاسم، البحر الزخار، ج۱، ص۱۵.</ref> او مردم را به مکتب زیدیه میخوانده است. <ref>اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ج۱، ص۳۲۵.</ref> و مناظراتی با هشام بن حکم در مجلس متکلمین در محضر هارون داشته است. <ref>شهر آشوب، محمد، مناقب آل ابیطالب، ج۱، ص۲۳۵.</ref> سلیمان از کسانی بود که برای دربار هارون عباسی خدماتی شایستهای انجام داد. | سلیمان بن جریر الرقی پایهگذار فرقه سلیمانیه یا جریریه است. <ref>مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۴۳۹.</ref><ref>سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۷، ص۱۹۹.</ref> او از علمای کلامی زیدیه و نیز از فقها به حساب میآمد <ref>اصفهانی ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ج۱، ص۳۲۵.</ref> <ref>صنعانی احمد ابن قاسم، البحر الزخار، ج۱، ص۱۵.</ref> او مردم را به مکتب زیدیه میخوانده است. <ref>اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ج۱، ص۳۲۵.</ref> و مناظراتی با هشام بن حکم در مجلس متکلمین در محضر هارون داشته است. <ref>شهر آشوب، محمد، مناقب آل ابیطالب، ج۱، ص۲۳۵.</ref> سلیمان از کسانی بود که برای دربار هارون عباسی خدماتی شایستهای انجام داد. | ||
از سابقه اعمال و اعتقادات او به دست میآید که او در اعتقاد زیدی ولی در عمل عباسی بوده و با امامیه رابطهای جز خصومت و بغض و عناد نداشته است. <ref>نباطی بیاضی علی بن یونس، الصراط المستقیم، ج۲، ص۲۷۰.</ref> | از سابقه اعمال و اعتقادات او به دست میآید که او در اعتقاد زیدی ولی در عمل عباسی بوده و با امامیه رابطهای جز خصومت و بغض و عناد نداشته است. <ref>نباطی بیاضی علی بن یونس، الصراط المستقیم، ج۲، ص۲۷۰.</ref> | ||
==تاریخ تاسیس فرقه== | == تاریخ تاسیس فرقه == | ||
ظهور این فرقه مربوط به دوره حکومت منصور دوانیقی است. <ref>شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، ص۱۸۶.</ref> | ظهور این فرقه مربوط به دوره حکومت منصور دوانیقی است. <ref>شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، ص۱۸۶.</ref> | ||
==اصول اعتقادی== | == اصول اعتقادی == | ||
اصول اندیشههای سلیمانیه با دیگر فرقههای زیدیه اختلاف چندانی ندارد. | اصول اندیشههای سلیمانیه با دیگر فرقههای زیدیه اختلاف چندانی ندارد. | ||
===خلافت=== | === خلافت === | ||
سلیمانیه عقیده داشتند هرچند علی (علیهالسلام) برترین شخص برای خلافت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بوده است، با این حال خلافت ابوبکر و عمر را نیز پذیرفته بودند و میگفتند که اگر خطایی دراینباره رخ داده باشد، اجتهادی بوده است. بر همین مبنا امامت مفضول یعنی خلافت ابوبکر و عمر را قبول داشتند و میگفتند که مسلمانان با این که در بیعت امیرالمؤمنین علی (ع) ترک اصلح کردند، اما فاسق و کافر شمرده نمیشوند. سلیمانیه بر خلاف موضع مسالمت جویانهشان در موضوع خلافت ابوبکر و عمر، اما در برخورد با عثمان و خلافت وی او را سخت نکوهیدند و به کفر او و فسق طرفدارانش حکم کردند و علاوه عایشه، طلحه و زبیر را به دلیل جنگ با امام علی علیهالسلام، کافر شمردند. همین موضع سبب شده است که اهل سنت، سلیمان بن جریر و پیروان او را تکفیر کنند.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 234 با ویرایش </ref> <ref>صابری حسین، تاریخ فرق اسلامی، ج2، ص 101</ref> | سلیمانیه عقیده داشتند هرچند علی (علیهالسلام) برترین شخص برای خلافت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بوده است، با این حال خلافت ابوبکر و عمر را نیز پذیرفته بودند و میگفتند که اگر خطایی دراینباره رخ داده باشد، اجتهادی بوده است. بر همین مبنا امامت مفضول یعنی خلافت ابوبکر و عمر را قبول داشتند و میگفتند که مسلمانان با این که در بیعت امیرالمؤمنین علی (ع) ترک اصلح کردند، اما فاسق و کافر شمرده نمیشوند. سلیمانیه بر خلاف موضع مسالمت جویانهشان در موضوع خلافت ابوبکر و عمر، اما در برخورد با عثمان و خلافت وی او را سخت نکوهیدند و به کفر او و فسق طرفدارانش حکم کردند و علاوه عایشه، طلحه و زبیر را به دلیل جنگ با امام علی علیهالسلام، کافر شمردند. همین موضع سبب شده است که اهل سنت، سلیمان بن جریر و پیروان او را تکفیر کنند.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 234 با ویرایش </ref> <ref>صابری حسین، تاریخ فرق اسلامی، ج2، ص 101</ref> | ||
===اسماء و صفات=== | === اسماء و صفات === | ||
سلیمانیه در مسأله اسماء و صفات بر این عقیده بودند که خداوند عالِم است به علمی که آن علم نه خود اوست و نه غیر او، و علم او یک شئ است. آنان درباره قدرت و حیات و دیگر صفات نیز چنین عقیده ای داشتند.<ref>صابری حسین، تاریخ فرق اسلامی، ج2، ص 101</ref> | سلیمانیه در مسأله اسماء و صفات بر این عقیده بودند که خداوند عالِم است به علمی که آن علم نه خود اوست و نه غیر او، و علم او یک شئ است. آنان درباره قدرت و حیات و دیگر صفات نیز چنین عقیده ای داشتند.<ref>صابری حسین، تاریخ فرق اسلامی، ج2، ص 101</ref> | ||
===استطاعت=== | === استطاعت === | ||
در مسأله استطاعت، عقیده سلیمانیه آن بود که استطاعت پیش از فعل انسان وجود دارد و جزئی از وجود مستطیع است.<ref>صابری حسین، تاریخ فرق اسلامی، ج2، ص 101</ref> | در مسأله استطاعت، عقیده سلیمانیه آن بود که استطاعت پیش از فعل انسان وجود دارد و جزئی از وجود مستطیع است.<ref>صابری حسین، تاریخ فرق اسلامی، ج2، ص 101</ref> | ||
===بداو تقیه=== | === بداو تقیه === | ||
سلیمان در مسأله «بداء» و «تقیه» امامیه را مورد انتقاد و طعن قرار داد و میگفت شرط نیست که امام از نظر علم افضل امت باشد. بلکه همان قدر که بتواند مسلمین را اداره کند کافی است و حتی لازم نیست که مجتهد و خبیر به مواقع اجتهاد باشد و از حرام و حلال سر در بیاورد. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 234 با ویرایش</ref> | سلیمان در مسأله «بداء» و «تقیه» امامیه را مورد انتقاد و طعن قرار داد و میگفت شرط نیست که امام از نظر علم افضل امت باشد. بلکه همان قدر که بتواند مسلمین را اداره کند کافی است و حتی لازم نیست که مجتهد و خبیر به مواقع اجتهاد باشد و از حرام و حلال سر در بیاورد. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 234 با ویرایش</ref> | ||
==سر انجام سلیمان== | == سر انجام سلیمان == | ||
سلیمان بن جریر به قتل ادریس بن عبداللّه شد که مؤسس دولت ادارسه در مغرب بود. وی در توطئهای به امر هارون الرّشید با زهر مسموم و از دنیا رفت. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 234</ref> <ref>مقریزی، الخطط، قاهره، سال 1930- 1911 میلادی، ج 2، ص 352.</ref> <ref>بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، به اهتمام محمد زاهد بن حسن الکوثرى، قاهره، | سلیمان بن جریر به قتل ادریس بن عبداللّه شد که مؤسس دولت ادارسه در مغرب بود. وی در توطئهای به امر هارون الرّشید با زهر مسموم و از دنیا رفت. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 234</ref> <ref>مقریزی، الخطط، قاهره، سال 1930- 1911 میلادی، ج 2، ص 352.</ref> <ref>بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، به اهتمام محمد زاهد بن حسن الکوثرى، قاهره، سال 1948میلادی، ص 24- 148.</ref> <ref>الملل و النحل شهرستانى، ترجمه افضل الدین صدر ترکه اصفهانى، به تصحیح سید محمد رضا جلالى نائینى، طبع تهران، 1321 شمسی، ص 141- 142.</ref> <ref>اشعری قمی سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تحقیق محمد جواد مشکور، تهران، سال 1963 میلادی، ص 78- 79</ref> <ref>اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ج 1، ص 135- 136.</ref> | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
[[رده: فرق و مذاهب]] | [[رده:فرق و مذاهب]] |
نسخهٔ ۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۵۶
سلیمانیه پیروان سلیمان بن جریر از فرق «زیدیه» و یا همان جریریهاند. ابناثیر در اللباب فی تهذیب الانساب سُلَیمانی را به ضم سین، فتح لام و سکون یاء ضبط کرده است. [۱]
وجه انتساب
ایشان از آن جهت سلیمانیه نامیده شدند که از متکلم معروف، سلیمان بن جریر رقی پیروی میکردند. [۲] [۳] [۴] [۵]
شرح حال
سلیمان بن جریر الرقی پایهگذار فرقه سلیمانیه یا جریریه است. [۶][۷] او از علمای کلامی زیدیه و نیز از فقها به حساب میآمد [۸] [۹] او مردم را به مکتب زیدیه میخوانده است. [۱۰] و مناظراتی با هشام بن حکم در مجلس متکلمین در محضر هارون داشته است. [۱۱] سلیمان از کسانی بود که برای دربار هارون عباسی خدماتی شایستهای انجام داد. از سابقه اعمال و اعتقادات او به دست میآید که او در اعتقاد زیدی ولی در عمل عباسی بوده و با امامیه رابطهای جز خصومت و بغض و عناد نداشته است. [۱۲]
تاریخ تاسیس فرقه
ظهور این فرقه مربوط به دوره حکومت منصور دوانیقی است. [۱۳]
اصول اعتقادی
اصول اندیشههای سلیمانیه با دیگر فرقههای زیدیه اختلاف چندانی ندارد.
خلافت
سلیمانیه عقیده داشتند هرچند علی (علیهالسلام) برترین شخص برای خلافت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بوده است، با این حال خلافت ابوبکر و عمر را نیز پذیرفته بودند و میگفتند که اگر خطایی دراینباره رخ داده باشد، اجتهادی بوده است. بر همین مبنا امامت مفضول یعنی خلافت ابوبکر و عمر را قبول داشتند و میگفتند که مسلمانان با این که در بیعت امیرالمؤمنین علی (ع) ترک اصلح کردند، اما فاسق و کافر شمرده نمیشوند. سلیمانیه بر خلاف موضع مسالمت جویانهشان در موضوع خلافت ابوبکر و عمر، اما در برخورد با عثمان و خلافت وی او را سخت نکوهیدند و به کفر او و فسق طرفدارانش حکم کردند و علاوه عایشه، طلحه و زبیر را به دلیل جنگ با امام علی علیهالسلام، کافر شمردند. همین موضع سبب شده است که اهل سنت، سلیمان بن جریر و پیروان او را تکفیر کنند.[۱۴] [۱۵]
اسماء و صفات
سلیمانیه در مسأله اسماء و صفات بر این عقیده بودند که خداوند عالِم است به علمی که آن علم نه خود اوست و نه غیر او، و علم او یک شئ است. آنان درباره قدرت و حیات و دیگر صفات نیز چنین عقیده ای داشتند.[۱۶]
استطاعت
در مسأله استطاعت، عقیده سلیمانیه آن بود که استطاعت پیش از فعل انسان وجود دارد و جزئی از وجود مستطیع است.[۱۷]
بداو تقیه
سلیمان در مسأله «بداء» و «تقیه» امامیه را مورد انتقاد و طعن قرار داد و میگفت شرط نیست که امام از نظر علم افضل امت باشد. بلکه همان قدر که بتواند مسلمین را اداره کند کافی است و حتی لازم نیست که مجتهد و خبیر به مواقع اجتهاد باشد و از حرام و حلال سر در بیاورد. [۱۸]
سر انجام سلیمان
سلیمان بن جریر به قتل ادریس بن عبداللّه شد که مؤسس دولت ادارسه در مغرب بود. وی در توطئهای به امر هارون الرّشید با زهر مسموم و از دنیا رفت. [۱۹] [۲۰] [۲۱] [۲۲] [۲۳] [۲۴]
پانویس
- ↑ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج2، ص132
- ↑ فخر رازی، اعتقادات فِرَق المسلمین و المشرکین، ص62
- ↑ رازی مرتضی، تبصرة العوام، ص186
- ↑ اقبال آشتیانی عباس، خاندان نوبختی، ص 186
- ↑ آملی محمد شمس الدین، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج2، ص276
- ↑ مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۴۳۹.
- ↑ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۷، ص۱۹۹.
- ↑ اصفهانی ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ج۱، ص۳۲۵.
- ↑ صنعانی احمد ابن قاسم، البحر الزخار، ج۱، ص۱۵.
- ↑ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ج۱، ص۳۲۵.
- ↑ شهر آشوب، محمد، مناقب آل ابیطالب، ج۱، ص۲۳۵.
- ↑ نباطی بیاضی علی بن یونس، الصراط المستقیم، ج۲، ص۲۷۰.
- ↑ شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، ص۱۸۶.
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 234 با ویرایش
- ↑ صابری حسین، تاریخ فرق اسلامی، ج2، ص 101
- ↑ صابری حسین، تاریخ فرق اسلامی، ج2، ص 101
- ↑ صابری حسین، تاریخ فرق اسلامی، ج2، ص 101
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 234 با ویرایش
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 234
- ↑ مقریزی، الخطط، قاهره، سال 1930- 1911 میلادی، ج 2، ص 352.
- ↑ بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، به اهتمام محمد زاهد بن حسن الکوثرى، قاهره، سال 1948میلادی، ص 24- 148.
- ↑ الملل و النحل شهرستانى، ترجمه افضل الدین صدر ترکه اصفهانى، به تصحیح سید محمد رضا جلالى نائینى، طبع تهران، 1321 شمسی، ص 141- 142.
- ↑ اشعری قمی سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تحقیق محمد جواد مشکور، تهران، سال 1963 میلادی، ص 78- 79
- ↑ اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ج 1، ص 135- 136.