سمیعیه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سمیعیه''' از فرق [[غالیان|غالی]] شیعه و پیروان سمیع بن محمد بن بشیر کوفی بودند و میگفتند که حضرت [[امام کاظم|موسی بن جعفر (ع)]] هرگز به زندان نرفته و نمرده است بلکه او زنده و نامش مهدی قائم است. | '''سمیعیه''' از فرق [[غالیان|غالی]] شیعه و پیروان سمیع بن محمد بن بشیر کوفی بودند و میگفتند که حضرت [[امام کاظم|موسی بن جعفر (ع)]] هرگز به زندان نرفته و نمرده است بلکه او زنده و نامش مهدی قائم است. | ||
==تاریخچه== | == تاریخچه == | ||
بعد از درگذشت محمد بشیر پسرش به نام سمیع جانشین او شد. پیروان سمیع او را امام «واجب الاطاعه» میدانستند و میگفتند که او امام است و هر کسی را که او به جانشینی برگزیند، نیز امام است و بدین ترتیب تا ظهور حضرت موسی بن جعفر (ع) این رسم پایدار و برقرار خواهد ماند. | بعد از درگذشت محمد بشیر پسرش به نام سمیع جانشین او شد. پیروان سمیع او را امام «واجب الاطاعه» میدانستند و میگفتند که او امام است و هر کسی را که او به جانشینی برگزیند، نیز امام است و بدین ترتیب تا ظهور حضرت موسی بن جعفر (ع) این رسم پایدار و برقرار خواهد ماند. | ||
==اعتقادات== | == اعتقادات == | ||
این افراد در واقع همان [[بشیریه]] بودند و به دلیل تغییر رهبر خود اسم فرقه را نیز تغییر دادند. به همین دلیل اعتقادات ایشان همان عقاید بشیریه است که در کتب مختلف بیان شده است. به عنوان نمونه به برخی از عقاید باطل ایشان اشاره میکنیم: | این افراد در واقع همان [[بشیریه]] بودند و به دلیل تغییر رهبر خود اسم فرقه را نیز تغییر دادند. به همین دلیل اعتقادات ایشان همان عقاید بشیریه است که در کتب مختلف بیان شده است. به عنوان نمونه به برخی از عقاید باطل ایشان اشاره میکنیم: | ||
1. سمیعیه معتقد به [[تناسخ]] در [[امامت]] بودند به این معنی که امام یک نفر است، ولی در هر پیکری حلول کرده به نامی خاص خوانده و شناخته میشود. | 1. سمیعیه معتقد به [[تناسخ]] در [[امامت]] بودند به این معنی که امام یک نفر است، ولی در هر پیکری حلول کرده به نامی خاص خوانده و شناخته میشود. | ||
2. اگر فردی از سمیعیه اموالی در راه خدا وصیت میکرد، آن را متعلق به سمیع و جانشینان او میدانستند. | 2. اگر فردی از سمیعیه اموالی در راه خدا وصیت میکرد، آن را متعلق به سمیع و جانشینان او میدانستند. | ||
3.همبستر شدن با نزدیکان و دیگر زنان و مردان را جایز می دانستند و سخن خداوند را که فرمود: «أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْراناً وَ إِناثاً وَ یَجْعَلُ مَنْ یَشاءُ عَقیماً إِنَّهُ عَلیمٌ قَدیر» <ref>سوره شورى، آیه 50</ref> تأویل کرده و گواه خود میآوردند. البته تأویل «سمیعیه» از آیه فوق درست نیست چون خداوند در آیه قبلی میفرماید:«لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَخْلُقُ ما یَشاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ إِناثاً وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّکُورَ» <ref> سوره | 3.همبستر شدن با نزدیکان و دیگر زنان و مردان را جایز می دانستند و سخن خداوند را که فرمود: «أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْراناً وَ إِناثاً وَ یَجْعَلُ مَنْ یَشاءُ عَقیماً إِنَّهُ عَلیمٌ قَدیر» <ref>سوره شورى، آیه 50</ref> تأویل کرده و گواه خود میآوردند. البته تأویل «سمیعیه» از آیه فوق درست نیست چون خداوند در آیه قبلی میفرماید:«لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَخْلُقُ ما یَشاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ إِناثاً وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّکُورَ» <ref> سوره شوری، آیه 49</ref> آسمانها و زمین از آن خداوند است، آنچه را که می خواهد میآفریند و به هر کسی که بخواهد دختر و پسر میدهد یا به آنان یک جفت پسر و دختر دو قلو میدهد.» | ||
4.واجبات الهی را در [[نمازهای پنج گانه]] و [[روزه]] ماه مبارک رمضان منحصر کرده و منکر وجوب [[حج]] و [[زکات]] و.... . بودند. | 4.واجبات الهی را در [[نمازهای پنج گانه]] و [[روزه]] ماه مبارک رمضان منحصر کرده و منکر وجوب [[حج]] و [[زکات]] و.... . بودند. | ||
5. با توهین به [[امام رضا]] (علیهالسّلام) و دیگر فرزندان امام موسی بن جعفر (علیهالسّلام) به انکار امامت ایشان میپرداختند و به کفر ایشان گواهی داده و جان و اموال ایشان را محترم نمیدانستند. <ref>ر. ک. کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، مشهد، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ | 5. با توهین به [[امام رضا]] (علیهالسّلام) و دیگر فرزندان امام موسی بن جعفر (علیهالسّلام) به انکار امامت ایشان میپرداختند و به کفر ایشان گواهی داده و جان و اموال ایشان را محترم نمیدانستند. <ref>ر. ک. کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، مشهد، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ ش، ص۴۷۸</ref>.<ref>مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ششم- ۱۳۸۷، ص۲۳7.</ref> | ||
==سرانجام== | == سرانجام == | ||
سمیعیه همانند دیگر فرقههای غلاة موفق نشدند تا در جامعه اسلامی جایگاه اجتماعی خاصی برای خود به وجود آورند؛ زیرا اعتقادات گزاف این نوع فرق مانع بزرگی در مسیر توسعه و گسترده شدن این فرق بود و از طرفی مبارزه جدی [[اهل بیت]] (علیهالسّلام) و جامعه تشیع آن روز همراه با دیگر مسلمانان با این فرق وجود داشته به طوری که اهل بیت (علیهالسّلام) به طور علنی در برابر فرق غالی مختلفی چون [[خطابیه]] و [[بزیعیه]] و [[بیانیه]] و [[بشیریه]] و [[منصوریه]] و... اعلام موضع کرده حتی دستور مقابله با رهبران فاسد و گمراه فرق مذکور را صادر میکردند. از این رو، فرق غالی هیچگاه نتوانستند پایدار بمانند. تنها جذابیت آنها اباحهگری بوده که مورد علاقه مفسدان و بیدینان واقع میشد. به هر حال سمیعیه نیز از این سرنوشت بینصیب نبوده و تنها ثمره آن، ایجاد انحراف برای برخی از عناصر فاسدی بود که توجهی به عقل و امام به حق خویش نداشتند. | سمیعیه همانند دیگر فرقههای غلاة موفق نشدند تا در جامعه اسلامی جایگاه اجتماعی خاصی برای خود به وجود آورند؛ زیرا اعتقادات گزاف این نوع فرق مانع بزرگی در مسیر توسعه و گسترده شدن این فرق بود و از طرفی مبارزه جدی [[اهل بیت]] (علیهالسّلام) و جامعه تشیع آن روز همراه با دیگر مسلمانان با این فرق وجود داشته به طوری که اهل بیت (علیهالسّلام) به طور علنی در برابر فرق غالی مختلفی چون [[خطابیه]] و [[بزیعیه]] و [[بیانیه]] و [[بشیریه]] و [[منصوریه]] و... اعلام موضع کرده حتی دستور مقابله با رهبران فاسد و گمراه فرق مذکور را صادر میکردند. از این رو، فرق غالی هیچگاه نتوانستند پایدار بمانند. تنها جذابیت آنها اباحهگری بوده که مورد علاقه مفسدان و بیدینان واقع میشد. به هر حال سمیعیه نیز از این سرنوشت بینصیب نبوده و تنها ثمره آن، ایجاد انحراف برای برخی از عناصر فاسدی بود که توجهی به عقل و امام به حق خویش نداشتند. | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
[[رده: فرق و مذاهب]] | [[رده:فرق و مذاهب]] |
نسخهٔ ۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۵۷
سمیعیه از فرق غالی شیعه و پیروان سمیع بن محمد بن بشیر کوفی بودند و میگفتند که حضرت موسی بن جعفر (ع) هرگز به زندان نرفته و نمرده است بلکه او زنده و نامش مهدی قائم است.
تاریخچه
بعد از درگذشت محمد بشیر پسرش به نام سمیع جانشین او شد. پیروان سمیع او را امام «واجب الاطاعه» میدانستند و میگفتند که او امام است و هر کسی را که او به جانشینی برگزیند، نیز امام است و بدین ترتیب تا ظهور حضرت موسی بن جعفر (ع) این رسم پایدار و برقرار خواهد ماند.
اعتقادات
این افراد در واقع همان بشیریه بودند و به دلیل تغییر رهبر خود اسم فرقه را نیز تغییر دادند. به همین دلیل اعتقادات ایشان همان عقاید بشیریه است که در کتب مختلف بیان شده است. به عنوان نمونه به برخی از عقاید باطل ایشان اشاره میکنیم: 1. سمیعیه معتقد به تناسخ در امامت بودند به این معنی که امام یک نفر است، ولی در هر پیکری حلول کرده به نامی خاص خوانده و شناخته میشود. 2. اگر فردی از سمیعیه اموالی در راه خدا وصیت میکرد، آن را متعلق به سمیع و جانشینان او میدانستند. 3.همبستر شدن با نزدیکان و دیگر زنان و مردان را جایز می دانستند و سخن خداوند را که فرمود: «أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْراناً وَ إِناثاً وَ یَجْعَلُ مَنْ یَشاءُ عَقیماً إِنَّهُ عَلیمٌ قَدیر» [۱] تأویل کرده و گواه خود میآوردند. البته تأویل «سمیعیه» از آیه فوق درست نیست چون خداوند در آیه قبلی میفرماید:«لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَخْلُقُ ما یَشاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ إِناثاً وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّکُورَ» [۲] آسمانها و زمین از آن خداوند است، آنچه را که می خواهد میآفریند و به هر کسی که بخواهد دختر و پسر میدهد یا به آنان یک جفت پسر و دختر دو قلو میدهد.» 4.واجبات الهی را در نمازهای پنج گانه و روزه ماه مبارک رمضان منحصر کرده و منکر وجوب حج و زکات و.... . بودند. 5. با توهین به امام رضا (علیهالسّلام) و دیگر فرزندان امام موسی بن جعفر (علیهالسّلام) به انکار امامت ایشان میپرداختند و به کفر ایشان گواهی داده و جان و اموال ایشان را محترم نمیدانستند. [۳].[۴]
سرانجام
سمیعیه همانند دیگر فرقههای غلاة موفق نشدند تا در جامعه اسلامی جایگاه اجتماعی خاصی برای خود به وجود آورند؛ زیرا اعتقادات گزاف این نوع فرق مانع بزرگی در مسیر توسعه و گسترده شدن این فرق بود و از طرفی مبارزه جدی اهل بیت (علیهالسّلام) و جامعه تشیع آن روز همراه با دیگر مسلمانان با این فرق وجود داشته به طوری که اهل بیت (علیهالسّلام) به طور علنی در برابر فرق غالی مختلفی چون خطابیه و بزیعیه و بیانیه و بشیریه و منصوریه و... اعلام موضع کرده حتی دستور مقابله با رهبران فاسد و گمراه فرق مذکور را صادر میکردند. از این رو، فرق غالی هیچگاه نتوانستند پایدار بمانند. تنها جذابیت آنها اباحهگری بوده که مورد علاقه مفسدان و بیدینان واقع میشد. به هر حال سمیعیه نیز از این سرنوشت بینصیب نبوده و تنها ثمره آن، ایجاد انحراف برای برخی از عناصر فاسدی بود که توجهی به عقل و امام به حق خویش نداشتند.