شاذلیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:


=پانویس=
=پانویس=
[[شاذلیه #%20 1]|ftref1]]]«صحو» در لغت به معنای بیداری و هوشیاری است،[1] و در عرفان یکی از حالات سالک در سیر و سلوک است. توضیح این‌که در نظر اهل معرفت سالک الی الله هنگامی که از حجاب‌های ظلمانی(خواهش‌های نفسانی) و حجاب‌های نورانی(توجه به انوار قلبی و روحی) گذشت، به مقام مشاهده جمال حق می‌رسد، در این مقام ابتدا حالت محو به او دست می‌دهد؛ زیرا ذاتش را محو ذات خدا می‌بیند و به همین جهت شطحیات و اموری که به حسب ظاهر و در نظر دیگران ناپسند است از او سر می‌زند مثلاً خود و همه‌ی موجودات را خدا می‌نامد؛ این مقام خطرناک است؛ از این جهت عارفان معتقدند عنایت الهی اگر سالک را مدد کند از مقام محو بیرون می‌آید و به مقام صحو و هوشیاری می‌رسد. مقام صحو مقامی است که سالک در عین این‌که خود فانی در ذات خدا است و همه چیز را فانی در ذات خداوند می‌بیند اعتراف به تقصیر و عبودیت می‌کند.[2]
[[شاذلیه #%20ftnref1|[1]]] «صحو» در لغت به معنای بیداری و هوشیاری است،[1] و در عرفان یکی از حالات سالک در سیر و سلوک است. توضیح این‌که در نظر اهل معرفت سالک الی الله هنگامی که از حجاب‌های ظلمانی(خواهش‌های نفسانی) و حجاب‌های نورانی(توجه به انوار قلبی و روحی) گذشت، به مقام مشاهده جمال حق می‌رسد، در این مقام ابتدا حالت محو به او دست می‌دهد؛ زیرا ذاتش را محو ذات خدا می‌بیند و به همین جهت شطحیات و اموری که به حسب ظاهر و در نظر دیگران ناپسند است از او سر می‌زند مثلاً خود و همه‌ی موجودات را خدا می‌نامد؛ این مقام خطرناک است؛ از این جهت عارفان معتقدند عنایت الهی اگر سالک را مدد کند از مقام محو بیرون می‌آید و به مقام صحو و هوشیاری می‌رسد. مقام صحو مقامی است که سالک در عین این‌که خود فانی در ذات خدا است و همه چیز را فانی در ذات خداوند می‌بیند اعتراف به تقصیر و عبودیت می‌کند.[2]


[[شاذلیه #%20 [ftnref1|[1]]
[[شاذلیه #%20 [ftnref1|[2]]


=منابع=
=منابع=

نسخهٔ ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۴۱

"""شاذلیه""" طریقتی است از تصوف اهل سنت که مریدان و پیروان آن، شاذلی خوانده می‌شوند. این طریقت صوفیه یکی از بزرگ‌ترین طریقت‌های صوفیانه شمال آفریقا است که بسیاری از مسلمانان آن دیار بدان گرایش یافته‌اند.[۱] شاذلیه بیشترین پیروان را در شمال آفریقا و به ویژه کشورهایی چون مراکش، مصر، سوریه، لیبی و سودان دارد.


بنیان گذار طریقت شاذلیه

ابوالحسن شاذلی(۶۵۶–۵۹۳) در اوایل قرن هفتم هجری با بیان طریقتش در جهت ایجاد تحولی اساسی در تصوف زمان خود، گامی بزرگ برداشت. ابوالحسن شاذلی را می‌توان تربیت‌یافته دو صوفی به نام زمان خویش یعنی احمد رفاعی و عبدالقادر گیلانی؛ و شاذلیه را از انشعابات طریقت معروفیه دانست.[۲]

دلیل ایجاد طریقت شاذلیه

وی به روش و منطق سلوک صوفیانی که در دوران معاصرش زیست داشتند انتقاد داشت. مسائلی چون رهبانیت، تبتل، ریاضت، ملاک و میزان در مشاهدات عرفانی، سماع، دیانت و شریعت و اسقاط تکلیف در تصوف، شغل و پیشه، زی و پوشش صوفیان، بیشترین سهم را دراین‌باره داشت. وی با ارائه مسیر و طریقی نو در سلوک، اصلاح گری خویش را آغاز کرد.[۳]

اصول طریقتی شاذلیه

طریق صحو، دستور به شغل و کار، عدم خروج از اعتدال، پایبندی به دستورات شرع و دین‌مداری، پرهیز از توجه به امور خارق العادة و کرامات، سلوک در طریق محبت و زهد، پرهیز از ریاضات طاقت‌فرسا و ... ازجمله اصول طریقتی شاذلیه است.[۴]

نشر طریقت شاذلیه

سفرهای بسیار و دیدار جمع کثیری از مشایخ و بزرگان تصوف موجبات آشنایی بیشتر آنان با ابوالحسن شاذلی و عقاید او را فراهم آورد. پس از وی شاگردان متعددش که برخی آنان را چهل نفر دانسته‌اند و همچنین بزرگان این سلسله؛ به نشر طریقتش پرداختند.

ابوالعباس مرسی؛ خلیفه و شاگرد تراز اول او، ابن عطاءالله سکندری، ابن عجیبه و نیز احمد الزروق نقشی ویژه دراین‌باره ایفا کردند.[۵]

انشعابات طریقت شاذلیه

این طریقت در طی قرون متمادی دستخوش تغییرات فراوانی شده که پدید آمدن بیش از 100 انشعاب در شاذلیه فقط بخشی از آن است. درقاویه، وزانیه، علاویه، عزمیه، سنوسیه و مریمیه را می‌توان از مهم‌ترین انشعابات طریقت شاذلیه دانست.[۶]

برخی دیگر از انشعابات شاذلیه عبارتند از:[۷]

1. الطریقة الجازولیة الحسینیة الشاذلیة

موسس: الشيخ سالم جابر حسين الجازولي

شیخ کنونی: الشيخ سالم جابر حسين الجازولي

2. الطریقة الحصافیة الشاذلیة

موسس: السيد المستشار محمد أبو الأسرار الحصافي

شیخ کنونی:السيد المستشار محمد أبو الأسرار الحصافي

3. الطریقة الخطیبیة الشاذلیة

موسس: الشيخ محمود محمد خليل الخطيب

شیخ کنونی: الشيخ محمود محمد خليل الخطيب


4. الطریقة المحمدیة الشاذلیة

موسس: الشيخ محمد زكي إبراهيم

شیخ کنونی: الشيخ نور الدين محمد عصام الدين محمد زكي إبراهيم


5. الطریقة الجوهریة الشاذلیة

موسس: الشيخ حسن رمضان إسماعيل الجوهري

شیخ کنونی: الشيخ عيسى عبد الرحيم محمد الحسيني الجوهري


6. الطریقة الحامدیة الشاذلیة

موسس:

شیخ کنونی: الشيخ الحسين حامد سلامة الراضي


7. الطریقة السلامیة الشاذلیة

موسس:

شیخ کنونی: الشيخ شريف محمد عبد السلام طه مشينة


8. الطریقة العروسیة الشاذلیة

موسس:

شیخ کنونی: الشيخ فكري السيد علي فكري علي


9. الطریقة البکریة الشاذلیة

موسس:

شیخ کنونی: الشيخ أحمد محمد كوبلاي البكري


10. الطریقة العفیفیة الشاذلیة

موسس:

شیخ کنونی:


11. الطریقة الفاسیة الشاذلیة

موسس:

شیخ کنونی: السيد اللواء محمد سمير محمد حسن


12. الطریقة الصدیقیة الشاذلیة

موسس: الأستاذ الدكتور علي جمعة محمد عبد الوهاب

شیخ کنونی: الأستاذ الدكتور علي جمعة محمد عبد الوهاب


13. الطریقة الحبیبیة الشاذلیة

موسس: -

شیخ کنونی: -


14. الطریقة العزمیة الشاذلیة

موسس: الشيخ محمد ماضي أبو العزائم

شیخ کنونی: الشيخ محمد علاء الدين ماضي أبو العزائم


15. الطریقة العفیفیة الهاشمیة الشاذلیة

موسس: -

شیخ کنونی: الشيخ عمرو محمد ضياء الدين عبد الباقي العفيفي


16. الطریقة الهاشمیة المدنیة الشاذلیة

موسس: -

شیخ کنونی: الشيخ مصطفى محمد الطاهر الصافي


17. الطریقة الفیضیة الشاذلیة

موسس: الشيخ محمود أبوالفيض بن علي بن عمر المنوفي الحسيني

شیخ کنونی: الشيخ محمود محمود أبو الفيض المنوفي


18. الطریقة القاوقجیة الشاذلیة

موسس: -

شیخ کنونی: الشيخ مصطفى محمد أبو الفتح القاوقجي


19. الطریقة المدنیة الشاذلیة

موسس: -

شیخ کنونی: الشيخ سامح يوسف عبد الخالق ثروت المرزوقي

پانویس

[1] «صحو» در لغت به معنای بیداری و هوشیاری است،[1] و در عرفان یکی از حالات سالک در سیر و سلوک است. توضیح این‌که در نظر اهل معرفت سالک الی الله هنگامی که از حجاب‌های ظلمانی(خواهش‌های نفسانی) و حجاب‌های نورانی(توجه به انوار قلبی و روحی) گذشت، به مقام مشاهده جمال حق می‌رسد، در این مقام ابتدا حالت محو به او دست می‌دهد؛ زیرا ذاتش را محو ذات خدا می‌بیند و به همین جهت شطحیات و اموری که به حسب ظاهر و در نظر دیگران ناپسند است از او سر می‌زند مثلاً خود و همه‌ی موجودات را خدا می‌نامد؛ این مقام خطرناک است؛ از این جهت عارفان معتقدند عنایت الهی اگر سالک را مدد کند از مقام محو بیرون می‌آید و به مقام صحو و هوشیاری می‌رسد. مقام صحو مقامی است که سالک در عین این‌که خود فانی در ذات خدا است و همه چیز را فانی در ذات خداوند می‌بیند اعتراف به تقصیر و عبودیت می‌کند.[2]


منابع