جنگ نهروان: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ مارس ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' های ' به '‌های '
جز (جایگزینی متن - ' می ن' به ' می‌ن')
جز (جایگزینی متن - ' های ' به '‌های ')
خط ۳۶: خط ۳۶:
|}
|}
</div>
</div>
'''جنگ نهروان''' در سال 38 هجری اتفاق افتاد. طرف جنگ یاران دیرینه [[علی بن ابی طالب|امام علی(علیه‌السلام)]] بودند که از شدّت [[عبادت]] پیشانی‏‌های‌شان پینه بسته بود و آهنگ [[تلاوت قرآن]] آنان در همه جا می ‏پیچید، جنگ با این گروه دشوارتر از آن دو دسته بود، ولی امام علی(علیه‌السلام) پس از ماه‏ ها صبر و شکیبایی و ایراد سخنرانی و اعزام شخصیّت‏ های مؤثر، از اصلاح آنان مأیوس شد و چون آنان قیام مسلّحانه کردند به نبرد با آنان پرداخت و به تعبیر خود چشم فتنه را از کاسه درآورد. همین گروه بودند که مسئله [[حکمیت|حکمیت]] را مطرح کردند و در نهایت، [[بیعت]] خود را شکسته و دشمنی خویش را با [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیه‌السلام)]] آشکار نمودند و در صحرای حروراء جنگی را بر علیه او برپا کردند و چون محل جنگ حروراء نام داشت این گروه بنام <big>حروریَّة</big> معروف شدند. رئیس این جمعیت [[حرقوص بن زهیر السّعدی]] ملقب به <sub>ذی الثدیّة</sub> است. حضرت امیر(علیه‌السلام) ابتدا به سوی آنها رفت و آنها را موعظه نمود و از آنها خواست که به بیعت خود بازگردند ولی آنها جواب حضرت را با تیر دادند و آن حضرت نیز به جنگ با ایشان برخاست.
'''جنگ نهروان''' در سال 38 هجری اتفاق افتاد. طرف جنگ یاران دیرینه [[علی بن ابی طالب|امام علی(علیه‌السلام)]] بودند که از شدّت [[عبادت]] پیشانی‏‌های‌شان پینه بسته بود و آهنگ [[تلاوت قرآن]] آنان در همه جا می ‏پیچید، جنگ با این گروه دشوارتر از آن دو دسته بود، ولی امام علی(علیه‌السلام) پس از ماه‏ ها صبر و شکیبایی و ایراد سخنرانی و اعزام شخصیّت‏‌های مؤثر، از اصلاح آنان مأیوس شد و چون آنان قیام مسلّحانه کردند به نبرد با آنان پرداخت و به تعبیر خود چشم فتنه را از کاسه درآورد. همین گروه بودند که مسئله [[حکمیت|حکمیت]] را مطرح کردند و در نهایت، [[بیعت]] خود را شکسته و دشمنی خویش را با [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیه‌السلام)]] آشکار نمودند و در صحرای حروراء جنگی را بر علیه او برپا کردند و چون محل جنگ حروراء نام داشت این گروه بنام <big>حروریَّة</big> معروف شدند. رئیس این جمعیت [[حرقوص بن زهیر السّعدی]] ملقب به <sub>ذی الثدیّة</sub> است. حضرت امیر(علیه‌السلام) ابتدا به سوی آنها رفت و آنها را موعظه نمود و از آنها خواست که به بیعت خود بازگردند ولی آنها جواب حضرت را با تیر دادند و آن حضرت نیز به جنگ با ایشان برخاست.


== جنگ نهروان ==
== جنگ نهروان ==
خط ۴۵: خط ۴۵:
# شکستن عهد و پیمان. امام بعد از حکمیت فرمود که باید به عهد خود وفادار باشیم، ولی آنان مخالفت کردند.
# شکستن عهد و پیمان. امام بعد از حکمیت فرمود که باید به عهد خود وفادار باشیم، ولی آنان مخالفت کردند.


پس از این وقایع، این گروه با تشکیل دسته های نظامی مستقل به [[ترور]]، ایجاد ناامنی و مقابله با حکومت مرکزی دست یازیدند. حُرقوص بن زهیر ریشه ی خوارج به زمان [[حضرت محمد (ص)|رسول خدا(صلی الله علیه)]] می‌رسد. [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(صلی الله علیه)]] بعد از [[جنگ حنین]]، غنایم را تقسیم کرد و برای تألیف قلوب [[مشرکان]] به ایشان سهم بیشتری عنایت نمود. این عمل ناراحتی برخی را به دنبال داشت. از جمله «حرقوص بن زهیر» به پیامبر گفت: «عدالت کن!».
پس از این وقایع، این گروه با تشکیل دسته‌های نظامی مستقل به [[ترور]]، ایجاد ناامنی و مقابله با حکومت مرکزی دست یازیدند. حُرقوص بن زهیر ریشه ی خوارج به زمان [[حضرت محمد (ص)|رسول خدا(صلی الله علیه)]] می‌رسد. [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(صلی الله علیه)]] بعد از [[جنگ حنین]]، غنایم را تقسیم کرد و برای تألیف قلوب [[مشرکان]] به ایشان سهم بیشتری عنایت نمود. این عمل ناراحتی برخی را به دنبال داشت. از جمله «حرقوص بن زهیر» به پیامبر گفت: «عدالت کن!».


گفته ی بی ادبانه ی او، جمعی را ناراحت کرد. پیامبر به او فرمود: وای بر تو! اگر [[عدالت]] در نزد من نباشد، در کجا خواهد بود؟ عمر پیشنهاد داد که گردنش را بزنند، اما پیامبر مانع شد و از آینده ی خطرناک او خبر داد و فرمود:
گفته ی بی ادبانه ی او، جمعی را ناراحت کرد. پیامبر به او فرمود: وای بر تو! اگر [[عدالت]] در نزد من نباشد، در کجا خواهد بود؟ عمر پیشنهاد داد که گردنش را بزنند، اما پیامبر مانع شد و از آینده ی خطرناک او خبر داد و فرمود:
خط ۵۹: خط ۵۹:
برخی از منافقان درباره ی تقسیم غنایم بر تو ایراد می‌گیرند. اگر به آنان سهمی داده شود، راضی می‌گردند و اگر محروم شوند، ناگهان خشمگین می‌شوند. <ref>ـ تفسیر مجمع البیان، ج 3، ص 40</ref>
برخی از منافقان درباره ی تقسیم غنایم بر تو ایراد می‌گیرند. اگر به آنان سهمی داده شود، راضی می‌گردند و اگر محروم شوند، ناگهان خشمگین می‌شوند. <ref>ـ تفسیر مجمع البیان، ج 3، ص 40</ref>


حرقوص بن زهیر سرانجام در جنگ نهروان کشته شد. <ref>ـ اسدالغابه، ج 1، ص 475</ref> عبداللّه بن وهب راسبی «عبداللّه بن وهب» از سران خوارج بود و در ابتدای امر جلسه های خوارج در منزل او برقرار می‌شد. در حالات او نوشته‌اند که از کثرت [[سجده]] و [[عبادت]]، پیشانی اش همانند زانوی شتر پینه بسته بود و به او «ذوالثفتات» می‌گفتند. در جلسه‌ای که در منزل او برپا شد، برای خوارج سخنرانی کرد و با ترغیب آنان به زهد در دنیا، از [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف و نهی از منکر]] برایشان سخن گفت. خوارج در این جلسه به این نتیجه رسیدند که باید برای خود رهبر انتخاب کنند. ابتدا به «زید بن حصین الطایی» و «حرقوص بن زهیر» پیشنهاد کردند که آنان نپذیرفتند.  
حرقوص بن زهیر سرانجام در جنگ نهروان کشته شد. <ref>ـ اسدالغابه، ج 1، ص 475</ref> عبداللّه بن وهب راسبی «عبداللّه بن وهب» از سران خوارج بود و در ابتدای امر جلسه‌های خوارج در منزل او برقرار می‌شد. در حالات او نوشته‌اند که از کثرت [[سجده]] و [[عبادت]]، پیشانی اش همانند زانوی شتر پینه بسته بود و به او «ذوالثفتات» می‌گفتند. در جلسه‌ای که در منزل او برپا شد، برای خوارج سخنرانی کرد و با ترغیب آنان به زهد در دنیا، از [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف و نهی از منکر]] برایشان سخن گفت. خوارج در این جلسه به این نتیجه رسیدند که باید برای خود رهبر انتخاب کنند. ابتدا به «زید بن حصین الطایی» و «حرقوص بن زهیر» پیشنهاد کردند که آنان نپذیرفتند.  


در نهایت به «عبداللّه بن وهب» پیشنهاد کردند او پذیرفت و چنین گفت: «آگاه باشید، به خدا [[سوگند]] که به خاطر دنیا (ریاست) آن را نپذیرفتم و از ترس مرگ نیز آن را رها نمی‌کنم». سپس جمعیت با او بیعت کردند. او نامه‌ای به خوارج بصره نوشت و تقاضا کرد که به ایشان ملحق شوند. آنان نیز پاسخ مثبت دادند. عبداللّه بن وهب در جنگ نهروان به دست حضرت علی(علیه‌السلام) کشته شد. <ref>ـ الکامل، ج 2، ص 398</ref> ذوالثدیه بعضی اعتقاد دارند که «ذوالثدیه» همان «حرقوص بن زهیر» می‌باشد، ولی اینان دو نفر بودند که داستانی شبیه به یکدیگر داشته‌اند؛ زیرا ذوالثدیه نیز به پیامبر اعتراض کرد و گفت: «ای محمد! عدالت کن» شباهت این دو جریان بعضی را به اشتباه انداخته است که این دو در حقیقت یک شخص بوده‌اند. به هر حال ذوالثدیه در جنگ نهروان به قتل رسید. او را «ذوالثدیه» می‌نامیدند. چون یک تکه گوشت زاید که قابلیت ارتجاعی داشت در بالای یکی از دستانش موجود بود.
در نهایت به «عبداللّه بن وهب» پیشنهاد کردند او پذیرفت و چنین گفت: «آگاه باشید، به خدا [[سوگند]] که به خاطر دنیا (ریاست) آن را نپذیرفتم و از ترس مرگ نیز آن را رها نمی‌کنم». سپس جمعیت با او بیعت کردند. او نامه‌ای به خوارج بصره نوشت و تقاضا کرد که به ایشان ملحق شوند. آنان نیز پاسخ مثبت دادند. عبداللّه بن وهب در جنگ نهروان به دست حضرت علی(علیه‌السلام) کشته شد. <ref>ـ الکامل، ج 2، ص 398</ref> ذوالثدیه بعضی اعتقاد دارند که «ذوالثدیه» همان «حرقوص بن زهیر» می‌باشد، ولی اینان دو نفر بودند که داستانی شبیه به یکدیگر داشته‌اند؛ زیرا ذوالثدیه نیز به پیامبر اعتراض کرد و گفت: «ای محمد! عدالت کن» شباهت این دو جریان بعضی را به اشتباه انداخته است که این دو در حقیقت یک شخص بوده‌اند. به هر حال ذوالثدیه در جنگ نهروان به قتل رسید. او را «ذوالثدیه» می‌نامیدند. چون یک تکه گوشت زاید که قابلیت ارتجاعی داشت در بالای یکی از دستانش موجود بود.
خط ۹۰: خط ۹۰:


== زمان وقوع جنگ ==
== زمان وقوع جنگ ==
نزدیک به یک سال از [[جنگ صفین]] می‌گذشت و هنوز شعله های آن جنگ خونین یکسره خاموش نشده بود که آتش جنگ خانگی و این بار از درون سپاه امام علی(علیه‌السلام) و به سردستگی [[مسلمانان]] افراطی شعله‌ور گشت و بدین سان امام علی (علیه‌السلام) از آغازِ به دست گیری زمام قدرت سیاسی هر سال با یک جنگ داخلی رویارو شد.
نزدیک به یک سال از [[جنگ صفین]] می‌گذشت و هنوز شعله‌های آن جنگ خونین یکسره خاموش نشده بود که آتش جنگ خانگی و این بار از درون سپاه امام علی(علیه‌السلام) و به سردستگی [[مسلمانان]] افراطی شعله‌ور گشت و بدین سان امام علی (علیه‌السلام) از آغازِ به دست گیری زمام قدرت سیاسی هر سال با یک جنگ داخلی رویارو شد.


زمان وقوع جنگ نَهرَوان به طور دقیق معلوم نیست. برخی از تاریخنگاران زمان وقوع آن را سال ۳۸ هجری و بعضی سال ۳۷ هجری و دسته ای هم سال ۳۹ هجری دانسته‌اند.
زمان وقوع جنگ نَهرَوان به طور دقیق معلوم نیست. برخی از تاریخنگاران زمان وقوع آن را سال ۳۸ هجری و بعضی سال ۳۷ هجری و دسته ای هم سال ۳۹ هجری دانسته‌اند.