جعفریه (پیروان جعفر بن علی تقی): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
جعفر پس از شهادت پدرش، ادعای امامت کرده و میگفت: «من اماممردم هستم نه برادرم و بههمین منظور نزد خلیفه وقت رفت و گفت: «بیست هزار اشرفی برای تو میفرستم و از شما خواهش میکنم که فرمان دهی تا بر مسند امامت بنشینم و این مقام از برادرم سلب گردد.»<ref>قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج. ۲، ص. ۲۶۱ و باب سیزدهم در فصل پنجم.</ref>ولی حضرت امامحسنعسکری (ع) اجازه هیچگونه خودنمایی را به او نداد تا اینکه پس از شهادت امامحسنعسکری (ع) و آغاز [[غیبتصغرا]]ی [[اماممهدی]]، او بار دیگر فرصت یافت تا ادعای امامت کند و با دروغ جمعی را به گمراهی بکشاند و از اینرو به جعفرکذاب شهرت یافت. | جعفر پس از شهادت پدرش، ادعای امامت کرده و میگفت: «من اماممردم هستم نه برادرم و بههمین منظور نزد خلیفه وقت رفت و گفت: «بیست هزار اشرفی برای تو میفرستم و از شما خواهش میکنم که فرمان دهی تا بر مسند امامت بنشینم و این مقام از برادرم سلب گردد.»<ref>قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج. ۲، ص. ۲۶۱ و باب سیزدهم در فصل پنجم.</ref>ولی حضرت امامحسنعسکری (ع) اجازه هیچگونه خودنمایی را به او نداد تا اینکه پس از شهادت امامحسنعسکری (ع) و آغاز [[غیبتصغرا ]]ی [[اماممهدی]]، او بار دیگر فرصت یافت تا ادعای امامت کند و با دروغ جمعی را به گمراهی بکشاند و از اینرو به جعفرکذاب شهرت یافت. | ||
== تشکیل فرقههای مختلف == | == تشکیل فرقههای مختلف == |
نسخهٔ ۸ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۰۰
جعفریه پیروان جعفربنعلیتقی فرزند امامهادی (ع) (ملقب به جعفرکذاب) بودند.
شرح حال
جعفر برادر حضرت امامحسنعسکری (ع) بود که «شیعهامامیه» او را «جعفرکذاب» میخواندند، زیرا وی پس از برادرش امامحسنعسکری(ع) ادعای امامت کرد و منکر داشتن فرزند برای آنحضرت بود. کنیه وی «ابوعبدالله» و لقبش کرین بود، زیرا صدوبیست فرزند از وی بهجا مانده و پسران او را نسبت به جدشان حضرت علیبنموسی الرضا (ع)، رضویون خوانند. جعفرکذاب در سال 271 هجری قمری در حالیکه 45 سال از عمرش گذشته بود، از دنیا رفت و در خانه پدرش در سامراء مدفون شد. «جعفرکذاب» مردی دنیادوست و عشرتطلب و طالب مقام بود و برای آنکه به مقام امامت شناخته شود، به اقسام وسایل، تشبث میجست. [۱]
تاریخچه
جعفر پس از شهادت پدرش، ادعای امامت کرده و میگفت: «من اماممردم هستم نه برادرم و بههمین منظور نزد خلیفه وقت رفت و گفت: «بیست هزار اشرفی برای تو میفرستم و از شما خواهش میکنم که فرمان دهی تا بر مسند امامت بنشینم و این مقام از برادرم سلب گردد.»[۲]ولی حضرت امامحسنعسکری (ع) اجازه هیچگونه خودنمایی را به او نداد تا اینکه پس از شهادت امامحسنعسکری (ع) و آغاز غیبتصغرا ی اماممهدی، او بار دیگر فرصت یافت تا ادعای امامت کند و با دروغ جمعی را به گمراهی بکشاند و از اینرو به جعفرکذاب شهرت یافت.
تشکیل فرقههای مختلف
هنگامی که امامعلیبنمحمدالنقی (ع) از دنیا رفت، شیعیان به چند گروه تقسیم شدند، گروه اندکی از اصحاب او به امامت پسرش جعفربنعلی گرائیدند و گفتند که پدرش درباره امامت او وصیت کرده است، گروهی گفتند که حسنبنعلیالعسکری(ع) درگذشت و پس از او برادرش جعفر بنا بهوصیت وی امام است. گروهی دیگر گفتند که امامت از محمدبنعلی (ع) که عموی جعفر بود، به وی رسید. فرقهای دیگر به تقلید از «فطحیه» پرداختند که عبداللهبنبکیر بناعین از آنان بود و معتقد بودند که حسنبنعلی پس از پدرش امام بود و چون درگذشت بعد از وی جعفربنعلی به امامت رسید، چنانکه امام موسیبنجعفر پس از عبدالله جعفر (افطح) امامت داشت، زیرا بنا به خبری که رسیده چون امامی از دنیا برود، امامت به مهمترین پسر وی میرسد. گروه دیگر چون منکر فرزند داشتن حضرت امام حسنعسکری بودند گفتند: اگر امامی از دنیا برود و فرزندی نداشته باشد، امامت به برادرش خواهد رسید.[۳] [۴] [۵] [۶] [۷]
خوشحال نشدن امامان از تولد جعفر
امامهادی علیهالسلام از تولد جعفر خوشحال نشدند و فرمودند که وی موجب گمراهی افراد فراوانی خواهد شد. [۸] [۹]. نقل شده است که امام حسنعسکری علیهالسلام از جعفر کنارهگیری و از همراهی با وی پرهیز میکرد.[۱۰] [۱۱] جعفربنعلی در ماجرای فارِسبن حاتم، فردی که امامهادی علیهالسلام او را طرد و لعن نموده و فرمان قتل وی را صادر کرده بودند، برخلاف پدر و برادرش، امام حسنعسکری علیهالسلام، ازفارِس جانبداری کرد.[۱۲]
پانویس
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 139
- ↑ قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج. ۲، ص. ۲۶۱ و باب سیزدهم در فصل پنجم.
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 139
- ↑ نوبختی حسن بن موسی، فرق الشیعة، ص 95، 108، 112.
- ↑ شهرستانی محمد بن عبدالکریم، ملل و نحل، ص 151، 152، 153.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب غیبت، ص 143.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و اتمام النعمه، ص 63.
- ↑ طوسی، ابیجعفر، محمد بن حسن (شیخ طوسی)، کتاب الغیبة، ص ۲۲۶۲۲۷.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار ج۵۰، ص۲۳۱.
- ↑ الهدایة الکبری ص۳۸۱.
- ↑ المجدی فی انسابالطالبیین ص۱۳۲.
- ↑ النقض علی أبی الحسن علیبن احمدبن بشار فیالغیبة ص۲۰۰.