۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '[[حضرت محمد (ص)' به '[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
'''جاهلیت، جهل به توحید و قانون شریعت یا جهل به علوم تجربی زمانه؟''' | '''جاهلیت، جهل به توحید و قانون شریعت یا جهل به علوم تجربی زمانه؟''' | ||
از نظر زمانی دوران قبل از بعثت رسول اكرم [[ | از نظر زمانی دوران قبل از بعثت رسول اكرم [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)]] تا حدود 150 حداكثر 200 سال را دوران جاهلی مینامند<ref>رسول جعفریان، سیره ی رسول خدا، قم ،انتشارات موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل بیت، ج 1، ص 153-156 / تاریخ الادب العربی، العصر الجاهلی، ص38.</ref>. قرآن كریم نه تنها اطلاق عنوان جاهلیت بر این دوره را نفی نمیكند بلكه با ارائه ی تعابیری این عنوان را مورد تأكید قرار میدهد. از جمله آنجا كه میفرماید: {{متن قرآن |یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِیَّةِ |سوره = آلعمران |آیه = 154 }} یا در جای دیگری میفرماید: {{متن قرآن |أَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ |سوره = مائده |آیه = 50 }} همین طور: {{متن قرآن |لاتبرّجن تبرّج الجاهلیة الاولی |سوره = احزاب |آیه = 33 }}. | ||
با این گونه تعابیر، [[قرآن|قرآن كریم]] تصریح دارد كه در دوران جاهلیت، جهل و باطل حاكمیت داشته است و قرآن با كوتاهترین و رساترین عبارتها اوضاع قبل از بعثت را به تصویر میكشد. بر این اساس میتوان گفت از نظر قرآن و روایات، عصر جاهلیت اولی دوران متصل به ظهور اسلام بوده است. چون در آن مقطع زمانی در تمام زمینهها به جای حق (لا اله- الا الله)، باطل حاكمیت داشته است، یعنی مردم تابع قوانین ساختگی خود بودند و اشخاص و چیزهایی را واسطه و شفیع خود قرارداده و گذران زندگی آنها اغلب از راه چپاول و غارت اموال دیگران تداوم پیدا میكرد. افتخار و فضیلتهای آنها در خونریزی بیشتر، حمیت و تعصب كوركورانه و پایمال سازی حقوق دیگران خلاصه میشد. اموری چون قماربازی، شراب خواری، [[زنا]] و بی عفتی و... قبیح به حساب نمیآمدند. | با این گونه تعابیر، [[قرآن|قرآن كریم]] تصریح دارد كه در دوران جاهلیت، جهل و باطل حاكمیت داشته است و قرآن با كوتاهترین و رساترین عبارتها اوضاع قبل از بعثت را به تصویر میكشد. بر این اساس میتوان گفت از نظر قرآن و روایات، عصر جاهلیت اولی دوران متصل به ظهور اسلام بوده است. چون در آن مقطع زمانی در تمام زمینهها به جای حق (لا اله- الا الله)، باطل حاكمیت داشته است، یعنی مردم تابع قوانین ساختگی خود بودند و اشخاص و چیزهایی را واسطه و شفیع خود قرارداده و گذران زندگی آنها اغلب از راه چپاول و غارت اموال دیگران تداوم پیدا میكرد. افتخار و فضیلتهای آنها در خونریزی بیشتر، حمیت و تعصب كوركورانه و پایمال سازی حقوق دیگران خلاصه میشد. اموری چون قماربازی، شراب خواری، [[زنا]] و بی عفتی و... قبیح به حساب نمیآمدند. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
[[ابن خلدون]] میگوید: اعراب در ابتدا هیچ علم و صناعتی را نمیدانستند و این به اقتضای زندگی ساده و بدوی آنها بود... در ابتدا اقوام عرب تعلیم و تألیف و تدوین را نمیشناختند و به سوی آن نمیرفتند و حاجت و نیازی هم به آن پیدا نمیكردند... بی سوادی در آن دوران یك صفت عمومی به شمار میرفت. وی در مورد علم طب اعراب میگوید: طبی كه بدان عمل میكردند(در اغلب موارد) مبتنی بر تجربه ی قاصر بعضی از اشخاص بود كه از پیرمردان و پیرزنان به [[ارث]] میبردند و چه بسا كه بعضی از آنها درست بود ولی بر طبق قانون طبیعی و مطابق با مزاج نبود. چنین طبی در میان عرب شایع بود<ref>عبدالرحمن بن محمد ابن خلدون، مقدمه ابن خلدون، مترجم آیتی عبدالحمید، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و آموزش عالی تحقیقات فرهنگی، 1363، ص 543</ref>. | [[ابن خلدون]] میگوید: اعراب در ابتدا هیچ علم و صناعتی را نمیدانستند و این به اقتضای زندگی ساده و بدوی آنها بود... در ابتدا اقوام عرب تعلیم و تألیف و تدوین را نمیشناختند و به سوی آن نمیرفتند و حاجت و نیازی هم به آن پیدا نمیكردند... بی سوادی در آن دوران یك صفت عمومی به شمار میرفت. وی در مورد علم طب اعراب میگوید: طبی كه بدان عمل میكردند(در اغلب موارد) مبتنی بر تجربه ی قاصر بعضی از اشخاص بود كه از پیرمردان و پیرزنان به [[ارث]] میبردند و چه بسا كه بعضی از آنها درست بود ولی بر طبق قانون طبیعی و مطابق با مزاج نبود. چنین طبی در میان عرب شایع بود<ref>عبدالرحمن بن محمد ابن خلدون، مقدمه ابن خلدون، مترجم آیتی عبدالحمید، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و آموزش عالی تحقیقات فرهنگی، 1363، ص 543</ref>. | ||
باز [[ابن خلدون]] مینویسد: آنها از این كه به علم نسبت داده شوند دوری میكردند. زیرا آن را از جمله صنایع میدانستند. رؤسا همیشه از صنایع و هنرها و هرآنچه مربوط به آنها میشد دوری میجستند<ref>همان، ص 493 </ref>. در آموزههای اسلامی این كلمه در مقابل علم و دانش توحیدی كه به [[ | باز [[ابن خلدون]] مینویسد: آنها از این كه به علم نسبت داده شوند دوری میكردند. زیرا آن را از جمله صنایع میدانستند. رؤسا همیشه از صنایع و هنرها و هرآنچه مربوط به آنها میشد دوری میجستند<ref>همان، ص 493 </ref>. در آموزههای اسلامی این كلمه در مقابل علم و دانش توحیدی كه به [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم)]] داده شده بود به كار رفته است<ref> علی اکبر حسنی، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1379، ص 85تا 99</ref>. پس با توجه به علوم تجربی که در میان اعراب صدر اسلام وجود داشته است واژه ی جاهلیت در مقابل علم و دانش تجربی و مادی به كار نرفته است، بلكه به تمام اعمال خلافی كه در نتیجه ی جهل یا عدم حاكمیت قانون الله بر قوای انسانی انجام مییابد عمل جاهلی گفته میشود و مردمی كه در عصر قبل از بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) زندگی میكردند به خدا و پیامبر و شرایع آسمانی جاهل بوده و تفاخر به آبا و اجداد خود نموده و با كبر و غرور و تعصبهای غلط قبیله ای زندگی میكردند مردم جاهلی خوانده میشدند<ref>محمد هادی یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام (موسوعه التاریخ الاسلامی(، مترجم حسین علی عربی، قم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی،1388، ص 60 تا 70</ref>. | ||
در [[قرآن]]، [[سنت]] و دیگرکتب معتبر و همچنین ادبیات عرب در مورد این واژه مطالب زیادی مشاهده میشود؛ اما متأسفانه این واژه نزد عرب و به ویژه فارسی زبانان تحریف معنوی شده است و بیشتر آن را مترادف «نادانی» و متضاد «علم» و «شناخت واقعی» تعریف میکنند. | در [[قرآن]]، [[سنت]] و دیگرکتب معتبر و همچنین ادبیات عرب در مورد این واژه مطالب زیادی مشاهده میشود؛ اما متأسفانه این واژه نزد عرب و به ویژه فارسی زبانان تحریف معنوی شده است و بیشتر آن را مترادف «نادانی» و متضاد «علم» و «شناخت واقعی» تعریف میکنند. |