الاقتصاد فی الاعتقاد (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA50...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - '[[امیرالمؤمنین' به '[[علی بن ابی طالب ')
 
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
{{جعبه اطلاعات کتاب
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
| عنوان = الاقتصاد فی الاعتقاد
<br>
| تصویر = الاقتصاد فی الاعتقاد.jpg
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
| نام = الاقتصاد فی الاعتقاد
| پدیدآوران = [[محمد غزالی|ابوحامد غزالی‌]]
| زبان =
| زبان اصلی = [[زبان عربی|عربی‌]]
| ترجمه =
| سال نشر = 1409 ق
| ناشر = دارالکتب العلمیه
| تعداد صفحه = 184
| موضوع = [[اسلام]]، [[کلام]]
| شابک =
}}
کتاب '''الاقتصاد فی الاعتقاد''' از تألیفات [[امام محمد غزالی]] در موضوع [[کلام|علم کلام]] برای بیان عقائد در مورد [[توحید]]، [[نبوت]]، [[معاد]] و [[امامت]] است. ایشان این کتاب را در قرن پنجم و در حدود سال‌های 488 و 481 نوشته است.<br>


'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
== معرفی اجمالی ==
<br>
غزالی در این کتاب را با چهار مقدمه شروع کرده است که بیان اهمیت [[علم کلام]] و جایگاه [[عقل]] در شریعت اسلامی از آن جمله می‌باشند. در این مقدمه ایشان به همسویی [[عقل]] و [[دین]] اشاره می‌کند و این را از ویژگی‌های اسلام می‌شمارد، می‌گوید: شرع منقول و عقل معقول در راستای هم هستند. وی در مقدمه دوم از کتاب، انسان‌ها را به لحاظ اعتقادی به چهار دسته تقسیم می‌کند که عبارتند از:
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛</small>


<noinclude>
* جماعتی که به [[خدا]] ایمان دارند و رسالت [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر خاتم (صلی الله علیه وآله وسلم)]] را پذیرفته‌اند.
</div>
* عده‌ای که از [[اسلام]] اعراض کرده‌اند و [[کافر|کافر]] گشته و اهل [[بدعت‌]] هستند.
<div class="wikiInfo">[[پرونده:کتاب عقیدة العوام.jpg|جایگزین=کتاب عقیدة العوام|بندانگشتی|کتاب عقیدة العوام]]
* کسانی که اعتقادات تقلیدی دارند و انسان‌هایی سالم و معتقد هستند، بایدشبهات بوجود آمده برای اینها، با علم کلام حل شود.
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام
* گمراهان و اهل ضلالتی که زمینۀ پذیرش حق را دارند و می‌شود با علم کلام اینها را به راه راست هدایت نمود.
!نام نويسنده
| ابو حامد غزالى‌
|-


|موضوع
او می‌گوید: [[امام]] باید دارای ویژگی‌هایی چون کفایت، علم، ورع و قریشی بودن باشد. او آخرین ویژگی؛ یعنی قریشی بودن را از این حدیث نبوی که می‌فرماید: الائمة من قریش بدست آورده است. او معتقد است که [[امام]] به یکی از سه صورت انتخاب می‌شود:
| اسلام ـ کلام
|-
|زبان کتاب
|عربى‌
|-
|ناشر
| دار الکتب العلمیه
|-
|سال نشر
|1409 ق‌


|-
# تنصیص از سوی [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)
|تعداد جلد
اکرم(ص)|پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)]].
|تک جلدی
# تنصیص از سوی امام قبلی.
|-
# تفویض از سوی کسی که صاحب منزلت است که موجب می‌شود، دیگران از او پیروی کنند.
|مکان چاپ
| بیروت - لبنان
|-


|}
البته ابوحامد غزالی با این که تنصیص از سوی [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)
</div>
|پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)]] را یکی از راه‌های شناخت [[امام]] می‌داند؛ ولی قائل است که از سوی پیامبر هیچ نصی راجع به امامت [[خلفای راشدین]] و [[علی بن ابی طالب
الاقتصاد في الاعتقاد، تألیف امام محمد غزالى، در موضوع علم كلام به زبان عربى براى بيان عقائد غزالى در مورد توحيد، نبوت، معاد و امامت مى‌باشد. غزالى اين كتاب را در قرن پنجم و در حدود سال‌هاى 488 و 481 بعد از كتاب‌هاى معيار العلم في فن المنطق، محك النظر، مقاصد الفلاسفه و تهافت الفلاسفة نوشته است كه آنها ديدگاه غزالى را در فلسفه بيان مى‌كردند و كتاب الاقتصاد ديدگاه وى را در علم كلام نمايان مى‌سازد.
علیه‌السلام|امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)]] نرسیده است و بدین ترتیب در اینجا غزالی جانشینی [[علی بن ابی طالب|علی‌بن ابی‌طالب (علیه‌السلام)]] را با نص پیامبر را رد می‌کند.
ساختار و گزارش محتوا
غزالى در اين كتاب را با چهار مقدمۀ عالمانه آغاز كرده است كه بيان اهميت علم كلام و جايگاه عقل در شريعت اسلامى از آن جمله مى‌باشند. در اين مقدمه غزالى به هم سويى عقل و دين اشاره مى‌كند و اين را از ويژگى‌هاى اسلام مى‌شمارد، مى‌گويد: شرع منقول و عقل معقول در راستاى هم هستند.
ابوحامد غزالى در تمهيد دوم از كتاب مردم را از لحاظ اعتقادى به چهار دسته تقسيم مى‌كند كه عبارتند از:
1. جماعتى كه به خدا ايمان دارند و رسالت پيغمبر خاتم(ص) را پذيرفته‌اند كه مى‌گويد، به اعتقادات اين گروه نبايد به علم كلام خللى وارد شود.
2. عده‌اى كه از اسلام اعراض كرده‌اند و كافر گشته و اهل بدعت‌اند مى‌گويد، كلام به حال اين‌ها سودى ندارد و جواب اين‌ها تازيانه و شمشير است.
3. كسانى كه اعتقادات تقليدى دارند كه شبهات بوجود آمده در دين اين‌ها كه انسان‌هايى سالم و معتقد هستند، بايد با علم كلام حل شود.
4. گمراهان و اهل ضلالتى كه زمينۀ پذيرش حق را دارند و مى‌شود با علم كلام اين‌ها را به راه راست هدايت نمود.
امام غزالى براى اهميت قائل شدن، به علم فقه در تمهيد سوم مى‌گويد: اين كه بگوييم كلام اصل و فقه فرع است، در موقعيت كنونى سودى به حال كسى ندارد و از اين سخنان بايد اجتناب شود.
ابوحامد در اين كتاب كه بر محوريت توحيد، صفات و افعال الهى و نبوت و معاد مى‌باشد، كوشيده براى اثبات عقائد مهم در اين امور از قواعد منطقى كمك بگيرد. البته ناگفته نماند غزالى ريشۀ علم منطق را در وحى الهى به پيغمبران مى‌داند و اصل فكر كردن را چينش صغرى و كبرى در ذهن به حساب مى‌آورد.
از جمله مسائل مهمى كه نقطۀ عطفى در اعتقادات اشاعره مى‌باشد و غزالى در اين كتاب و كتب ديگر خود بدان پرداخته، مسلۀ كسب است. اشاعره براى اين كه تمام افعال خوب و بد انسان صد در صد به خداوند نسبت داده نشود و اختيار به طور كلى از انسان سلب نشود، به مسئلۀ كسب قائلند. آن‌ها مى‌گويند، فعل بشر مشترك بين خدا و بندگان است و انتساب عمل به بشر كسب و انتساب آن به خداوند مشيت الهى است.
بعد از بيان مقدمه چهار قطب در كتاب الاقتصاد ابوحامد محمد غزالى به وجود آمده است كه قطب اول بحث در ذات الهى است، قطب دوم بحث در صفات الهى و قطب سوم، در افعال الهى و قطب چهارم نيز در نبوت، امامت و معاد است.
غزالى در قطب اول به براهين اثبات خداوند پرداخته، سپس در حدوث و قدم عالم مباحثى را مطرح مى‌كند. نفى جوهريت، عرضيت و جهت داشتن از خداوند مطالبى هستند كه در همين قطب بدان‌ها پرداخته شده است.
بحث رؤيت خداوند از مسائل مهمى است كه همواره بين دو مذهب فكرى معتزله و اشاعره مورد بحث بوده است. معتزله نفى رؤيت از وجود خدا مى‌كردند و اشاعره قائل به رؤيت خدا در روز قيامت بوده‌اند. غزالى نيز در اين جا با دلائل عقلى و نقلى قابل رؤيت بودن خدا را ثابت مى‌كند و مى‌گويد عقائدى افراطى و تفريطى در اين زمينه همواره وجود داشته است كه طبق روال كتاب، غزالى به زعم خود دنبال طريق اقتصاد و ميانه مى‌باشد.
قطب دوم كتاب غزالى كه در صفات الهى است، نخست در اثبات صفات براى ذات الهى بحث مى‌كند بعد ثبوت تك تك صفات علم، حيات، قدرت و اراده و...را به خداى سبحان مورد بحث و بررسى قرار مى‌دهد. زائد بودن صفات بر ذات و هكذا قديم بودن صفات الهى از ديگر مباحثى است كه غزالى در اين قطب دنبال اثبات آن مى‌باشد.
امام محمد غزالى، در قطب سوم به بحث افعال الهى پرداخته، معنى حسن و قبح عقلى و ديگر مسائلى همچون عدم وجوب رعايت اصلح در مورد بندگان و تكليف آنان مطرح شده‌اند. او تقريبا تمام اعتقادات معتزله در اين زمينه را در بوتۀ نقد قرار داده و مخالفت خود را بالصراحه با عقائد معتزله اعلام مى‌دارد؛ مثلاًوجوب معرفت و شكر نعمت‌هاى الهى را شرعى مى‌داند و عقل رادر اين زمينه ناتوان شمرده و اين حرف معتزله كه عقل به تنهايى موجب شكر و معرفت الهى است را باطل مى‌داند. هكذا در مورد بعثت انبياء برخلاف معتزله كه ارسال رسل را بر خداى متعال عقلا واجب مى‌دانند، قائل به جواز گرديده است و مى‌گويد ارسال رسل بر خداوند واجب است و نه محال، بلكه امرى جايز است و خداوند مختار است كه پيغمبرى را به بشر بفرستد يا نفرستد.
قطب چهارم كتاب الاقتصاد في الاعتقاد داراى چهار بخش است؛ اول اثبات نبوت حضرت ختمى مرتبت محمد مصطفى(ص)، دوّم حقانيت آنچه كه پيغمبر بر امّت آورده است، سوم مبحثى در امامت.
او در مورد امامت معتقد است كه مصالح جامعۀ اسلامى اين اقتضا را دارد كه فردى به عنوان امام كه متصدى دين و دنياى آنان است، امور مردم را بدست بگيرد.
امام بايد داراى ويژگى‌هايى؛ چون كفايت، علم، ورع و قريشى بودن باشد. او آخرين ويژگى؛ يعنى قريشى بودن را از اين حديث نبوى كه مى‌فرمايد: الائمة من قريش بدست آورده است.
وى معتقد است انتخاب امام به يكى از سه صورت انجام مى‌شود:
1. تنصيص از سوى پيغمبر اكرم(ص).
2. تنصيص از سوى امام قبلى.
3. تفويض از سوى كسى كه صاحب منزلت و شوكتى است كه موجب مى‌شود، ديگران از او پيروى كنند.
البته ابوحامد غزالى با اين كه تنصيص از سوى پيامبر(ص) را يكى از راه‌هاى شناخت امام مى‌داند؛ ولى قائل است كه از سوى پيامبر(ص) هيچ نصّى راجع به امامت خلفاى راشدين و اميرالمؤمنين على(ع) نرسيده است و بدين ترتيب در اينجا غزالى جانشينى على بن ابى‌طالب(ع) را با نص پيغمبر اكرم(ص) را رد مى‌كند.


== منابع ==
* کتاب الاقتصاد فی الاعتقاد.


[[رده: کتاب شناسی]]
[[رده:کتاب‌ها]]
[[رده: کتاب کلامی]]
[[رده:کتاب‌های کلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۱۰

الاقتصاد فی الاعتقاد
الاقتصاد فی الاعتقاد.jpg
نامالاقتصاد فی الاعتقاد
پدیدآورانابوحامد غزالی‌
زبان اصلیعربی‌
سال نشر1409 ق
ناشردارالکتب العلمیه
تعداد صفحه184
موضوعاسلام، کلام

کتاب الاقتصاد فی الاعتقاد از تألیفات امام محمد غزالی در موضوع علم کلام برای بیان عقائد در مورد توحید، نبوت، معاد و امامت است. ایشان این کتاب را در قرن پنجم و در حدود سال‌های 488 و 481 نوشته است.

معرفی اجمالی

غزالی در این کتاب را با چهار مقدمه شروع کرده است که بیان اهمیت علم کلام و جایگاه عقل در شریعت اسلامی از آن جمله می‌باشند. در این مقدمه ایشان به همسویی عقل و دین اشاره می‌کند و این را از ویژگی‌های اسلام می‌شمارد، می‌گوید: شرع منقول و عقل معقول در راستای هم هستند. وی در مقدمه دوم از کتاب، انسان‌ها را به لحاظ اعتقادی به چهار دسته تقسیم می‌کند که عبارتند از:

  • جماعتی که به خدا ایمان دارند و رسالت پیامبر خاتم (صلی الله علیه وآله وسلم) را پذیرفته‌اند.
  • عده‌ای که از اسلام اعراض کرده‌اند و کافر گشته و اهل بدعت‌ هستند.
  • کسانی که اعتقادات تقلیدی دارند و انسان‌هایی سالم و معتقد هستند، بایدشبهات بوجود آمده برای اینها، با علم کلام حل شود.
  • گمراهان و اهل ضلالتی که زمینۀ پذیرش حق را دارند و می‌شود با علم کلام اینها را به راه راست هدایت نمود.

او می‌گوید: امام باید دارای ویژگی‌هایی چون کفایت، علم، ورع و قریشی بودن باشد. او آخرین ویژگی؛ یعنی قریشی بودن را از این حدیث نبوی که می‌فرماید: الائمة من قریش بدست آورده است. او معتقد است که امام به یکی از سه صورت انتخاب می‌شود:

  1. تنصیص از سوی [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)
اکرم(ص)|پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)]].
  1. تنصیص از سوی امام قبلی.
  2. تفویض از سوی کسی که صاحب منزلت است که موجب می‌شود، دیگران از او پیروی کنند.

البته ابوحامد غزالی با این که تنصیص از سوی [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا) |پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)]] را یکی از راه‌های شناخت امام می‌داند؛ ولی قائل است که از سوی پیامبر هیچ نصی راجع به امامت خلفای راشدین و [[علی بن ابی طالب

علیه‌السلام|امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)]] نرسیده است و بدین ترتیب در اینجا غزالی جانشینی علی‌بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) را با نص پیامبر را رد می‌کند.

منابع

  • کتاب الاقتصاد فی الاعتقاد.