عبدالله ابن عباس: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
| | | عنوان = عبدالله ابن عباس | ||
| | | تصویر = عبدالله ابن عباس.jpg | ||
| | | نام = عبداللّه بن عباس بن [[عبدالمطلب]] | ||
| | | نامهای دیگر = ابوالعباس، ابن عباس، حبرالامه، بحر | ||
| | | سال تولد = ۳ سال پیش از هجرت | ||
| | | تاریخ تولد = | ||
| | | محل تولد = [[شعب ابیطالب]] | ||
| | | سال درگذشت = ۶۸ق یا ۶۹ق. | ||
| | | تاریخ درگذشت = | ||
| | | محل درگذشت = طائف | ||
| | | استادان = | ||
| | | شاگردان = | ||
| | | دین = [[اسلام]] | ||
| | | مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]] | ||
| | | آثار = {{فهرست جعبه افقی |تفسیر ابن عباس |تفسیر جلودی کتاب |التنزیل کتاب القرائات |الناسخ و المنسوخ |غریب القرآن |مسائل نافع بن ازرق }} | ||
| فعالیتها = {{فهرست جعبه عمودی |از یاران امام علی و امام حسن و امام حسین |استاندار [[بصره]] }} | |||
| وبگاه = | |||
}} | |||
'''عبدالله بن عباس''' معروف به <big>ابنعباس</big> پسر عموی پیامبر گرامی اسلام است که مورد احترام [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] بوده و سخنان او در متون تفسیری و کلامی فریقین به طور فراوان دیده میشود. | |||
ابنعباس بیشترین زمان از عمر خود را با [[علی بن ابی طالب|امیرالمومنین علی (علیهالسلام)]] بوده است، با وجود این، همو مشاور و امین [[عمر بن خطاب]] خلیفه دوم نیز به شمار میآمده است. وی روایات تفسیریِ فراوانی داشته، شاگرد و مشاور [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیهالسلام)]] بوده است. | |||
[[محدث]]، [[مفسر]] و [[فقیه]] صدر اسلام و از اصحاب کم سن و سال آن حضرت بود. او تا زمان [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیهالسلام)]] زنده بود و در زمره اصحاب ائمه علیهمالسلام بود. | |||
==دودمان ابنعباس == | |||
عبداللّه بن عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، پسر عموی پیامبر بوده و مادرش لبابه دختر حارث بوده و کنیهاش ابوالعباس میباشد<ref>سیر اعلام النبلاء ج3، ص 332</ref>. | |||
</ | |||
==ولادت ابنعباس == | |||
در تاریخ ولادت وی اختلاف است، ولی مشهور این است که ابنعباس سه سال قبل از [[هجرت]] در [[شعب ابیطالب]] به دنیا آمد<ref> اسدالغابة، ابن حجر عسقلانی، ج3، ص 193</ref>. | |||
==دوران پیامبر == | |||
[[ذهبی]] مینویسد: «عبدالله بن عباس بیش از سی ماه همراه پیامبر بوده است<ref>سنن ابن ماجه ح166؛ حُلیة الاولیاء ج1، ص 315؛ طبرانی، المعجم الکبیر ج10، ص 293، ج11، ص 345؛ هندی، کنز العمال، ح 33586</ref>.» | |||
طبق نقلهای تاریخی، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد عبدالله بن عباس دعای خیر فرمود؛ چنانچه در کتب حدیثی و تاریخی آمده که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به ابنعباس فرمود: «اللهم علّمه الحکمةَ<ref>کتاب الثقات ج3، ص 207، ج 1، ص 315؛ صفة الصفوة، ج 1، ص 323</ref>.» | |||
در جای دیگر چنین فرمود: «الّلهمّ بارِکْ فیه و انْشُرْ مِنْه<ref>حلیة الاولیاء، ج1، ص 316. ابن جوزی در نقل دیگر از پیامبر مینویسد:«اللهم فقّهه فی الدین و علّمهُ التأویل.» صفة الصفوة، ج 1، ص 233</ref>.» | |||
همچنین نقل شده [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)]] دست مبارک خود را بر سر ابنعباس گذارده و فرمود: «اللهم اَعْطِهِ الحکمة و عَلِّمْهُ التأویل<ref>تاریخ خلیفة بن خیاط، ص 117؛ استیعاب ج3، ص 70؛ سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 353؛ شمس الدین ذهبی، العِبَر ج1، ص 30؛ الوافی بالوفیات، ج 17، ص 234</ref>.» | |||
سنّ ابنعباس هنگام رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در کتب تاریخی بین 10 تا 15 سال نقل شده است<ref>صفة الصفوة، ج1،ص323؛اسدالغابة، ج3،ص193</ref>.» | |||
در | ==ایمان به دوازده امام == | ||
عطا میگوید: «ما سی تن از بزرگان طائف در بیماری دم مرگ عبداللّه بن عباس بر او وارد شدیم، او ناتوان شده بود، سلام کردیم و نشستیم. ابنعباس از من پرسید: عطا اینها چه کارهاند؟ گفتم: آقا! اینها بزرگان شهرند و عبداللّه بن سلمة بن حضرمی طائفی، عمارة بن ابی الاجلح و ثابت بن مالک در میان آنهایند. | |||
من یک به یک از آنها نام بردم و آنان نزد او رفتند و گفتند: ای پسر عموی رسول خدا! تو پیامبر خدا را دیده و سخن او را شنیدهای، ایشان پیرامون اختلاف این امت چه گفتند؛ گروهی [[علی بن ابی طالب|علی]] را بر دیگران مقدم دانستهاند و گروهی دیگر او را پس از سه تن قرار دادند؟ | |||
[[ | ابنعباس نفسی کشید و گفت: از رسول خدا شنیدم که فرمود: «علی با حق است و حق با علی است. او امام و جانشین پس از من است؛ هر کس به او تمسّک جوید، رستگار میشود و نجات مییابد و هر کس از فرمانش سرپیچی کند، گمراه شود. آری، او مرا [[کفن]] میکند و [[غسل]] میدهد و قرضم را ادا میکند. او پدر دو سبط من، [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین]] است و امامان 9 گانه از نسل حسین هستند و مهدی این امت، از ماست». | ||
عبداللّه بن سلمة بن حضرمی گفت: ای پسر عموی رسول خدا! چرا پیشتر اینها را به ما نگفتید؟ گفت: به خدا [[سوگند]]! من آنچه را شنیده بودم، بازگفتم و شما را نصیحت کردم لیکن شما نصیحتکنندگان را دوست ندارید! | |||
سپس گفت: ای بندگان خدا! تقوای الهی پیشه کنید همانند تقوای کسی که از این موضوع عبرت نمیگیرد...پیش از رسیدن مرگ برای آخرت کاری بکنید و به ریسمان محکم عترت پیامبرتان چنگ زنید که من از او شنیدم که میفرمود: «هرکس پس از من به خاندانم تمسّک جوید، از رستگاران است.» | |||
آنگاه به شدت گریست و حاضران گفتند: آیا با این جایگاهی که نسبت به رسول خدا داری، میگریی؟ رو به من کرد و گفت: ای عطا! من برای دو چیز میگریم؛ ترس از قیامت و جدایی دوستان! | |||
سپس مردم پراکنده شدند و ابنعباس به من گفت: ای عطا! دستم را بگیر و مرا به صحن خانه ببر، آنگاه دستها را به آسمان بلند کرد و گفت: پروردگارا! من به وسیله [[اهل بیت|محمد و آل محمد]] به تو تقرّب میجویم. پروردگارا! من به وسیله آقایم [[علی بن ابی طالب|علی بن ابیطالب]] به تو تقرّب میجویم. و این عبارت را آن قدر تکرار کرد تا بر زمین افتاد. ما پس از ساعتی درنگ، او را بلند کردیم و دیدیم که چشم از جهان فرو بسته است<ref>ابن خزاز قمی، کفایة الاثر، ص 10 ـ 22، ابو عمرو کشّی، اختیار معرفة الرجال، ص56، شماره 106؛ کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص 231 ـ 238</ref>.» | |||
= | ==جایگاه علمی ابنعباس== | ||
در برخی [[احادیث]] آمده که پیامبر، ضمن [[دعا]] برای ابنعباس، از خدا خواسته است که علم [[تأویل قرآن]] را به وی بیاموزد<ref>جفری، مقدمتان فی علوم القرآن، ص۵۳۵۴</ref>. | |||
ابنعباس مشهورترین مفسر قرآن در قرن اول [[هجری]] است. او میگوید: من علم تفسیر را مدیون علی بن ابیطالب هستم. آنچه من میدانم در برابر علم او چونان قطرهای در برابر اقیانوس است<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق٬ ج۱، ص۱۹</ref>. جایگاه علمی او چنان بود که در میان [[صحابه]] و [[تابعین]] هنگام اختلاف در [[تفسیر قرآن]] سخن وی را مقدم میداشتند<ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ۱۴۰۷ق٬ ج۱، ص۵۱</ref>. | |||
مجاهد روش تفسیری ابنعباس را مکتب تفسیری مکه مینامد<ref>نوفل مجاهد، المفسر و التفسیر، ۱۴۱۱ق٬ ج۱، ص۲۷۲ـ۲۷۳</ref>. وی اول کس بود که برای توضیح مفردات قرآن شواهدی از اشعار کهن عرب میآورد<ref>عقیقی بخشایشی٬ طبقات مفسران شیعه، ۱۳۸۷ش٬ ص۷۹۲</ref>. ذهبی او را از بزرگان منابع [[فقه]]، [[حدیث]]، [[تفسیر]] معرفی کرده است<ref>ذهبی، ج۳، ص۳۳۱</ref>. | |||
به گفته ذهبی و زرکلی ابنعباس ۱،۶۶۰ حدیث نقل کرده است<ref> زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۴، ص۹۵</ref>. که [[محمد بن اسماعیل بخاری|بخاری]] ۱۲۰ حدیث و مسلم ۹ حدیث از وی نقل کردهاند. بخش بزرگی از روایات پیشبینی خلافت بنیعباس به او منسوب است<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۶۳</ref>. | |||
ابنعباس از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، [[علی بن ابی طالب|علی(علیهالسلام)]]، [[عمر]]، [[معاذ بن جبل]] و [[ابوذر]] روایت کرده است<ref>أسدالغابة، ج۳، ص۱۸۸</ref>. افراد بسیاری از او روایت کردهاند از جمله: | |||
*علی بن حسین | |||
*عبدالله بن عمر | |||
*انس بن مالک | |||
*ابوالطفیل | |||
*ابو امامه بن سهل بن حنیف | |||
*کثیر بن عباس | |||
*علی بن عبدالله بن عباس | |||
*عکرمه | |||
*وهب بن منبه | |||
*عروة بن زبیر | |||
*سعید بن مسیب | |||
* علی بن حسین | |||
* عبدالله بن عمر | |||
* انس بن مالک | |||
* ابوالطفیل | |||
* ابو امامه بن سهل بن حنیف | |||
* کثیر بن عباس | |||
* علی بن عبدالله بن عباس | |||
* عکرمه | |||
* وهب بن منبه | |||
* عروة بن زبیر | |||
* سعید بن مسیب | |||
* عمرو بن دینار | * عمرو بن دینار | ||
* مجاهد | *مجاهد | ||
* عبید بن عمیر | *عبید بن عمیر | ||
* محمد بن کعب | *محمد بن کعب | ||
* عبیدالله بن عبدالله بن عتبة | *عبیدالله بن عبدالله بن عتبة | ||
* سلیمان بن یسار و... <ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸</ref> | *سلیمان بن یسار و...<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸</ref>. | ||
=رحلت | ==جایگاه ابنعباس در نقل احادیث== | ||
ابنعباس پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در طلب علم و جمعآوری احادیث ایشان بسیار کوشیده است. <ref>الاصابه، ج۴، ص۱۲۵</ref> ذهبی مینویسد: «ابنعباس بیش از 1660 حدیث نقل کرده که بخاری 120 حدیث و [[مسلم]] فقط 9 حدیث از وی نقل کردهاند<ref> سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 359</ref>.» | |||
== رحلت ابنعباس == | |||
ابنعباس در اواخر عمر خود در [[مکه]] زندگی میکرد، که با نبرد [[عبدالله بن زبیر]] و [[عبدالملک بن مروان]] مواجه شد. عبدالله بن زبیر از وی [[بیعت]] خواست ولی ابنعباس سرباز زد؛ لذا [[ابن زبیر]] وی را از مکه بیرون کرد و روانه [[طائف]] ساخت<ref>تاریخ خلیفه بن خیاط، ص 110؛ سیر اعلام النبلاء، ج3، ص 353</ref>. | |||
در تاریخ وفات | در تاریخ وفات ابنعباس، اختلاف است ولی مشهور این است که ابنعباس در سال 68 هجری و در 70 سالگی در شهر طائف بدرود حیات گفت و [[محمد بن حنفیه]] بر وی [[نماز]] خواند و جنازه وی را در همانجا دفن نمود<ref>صفة الصفوة، ج1، ص 323</ref>. | ||
=پانویس= | ==پانویس== | ||
{{پانویس | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:شخصیتها]] | ||
[[رده: | [[رده:صحابه]] | ||
[[رده:مفسران | [[رده:مفسران]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۶
عبدالله ابن عباس | |
---|---|
نام کامل | عبداللّه بن عباس بن عبدالمطلب |
نامهای دیگر | ابوالعباس، ابن عباس، حبرالامه، بحر |
اطلاعات شخصی | |
محل تولد | شعب ابیطالب |
محل درگذشت | طائف |
دین | اسلام، شیعه |
آثار |
|
فعالیتها |
|
عبدالله بن عباس معروف به ابنعباس پسر عموی پیامبر گرامی اسلام است که مورد احترام شیعه و اهلسنت بوده و سخنان او در متون تفسیری و کلامی فریقین به طور فراوان دیده میشود. ابنعباس بیشترین زمان از عمر خود را با امیرالمومنین علی (علیهالسلام) بوده است، با وجود این، همو مشاور و امین عمر بن خطاب خلیفه دوم نیز به شمار میآمده است. وی روایات تفسیریِ فراوانی داشته، شاگرد و مشاور امام علی (علیهالسلام) بوده است. محدث، مفسر و فقیه صدر اسلام و از اصحاب کم سن و سال آن حضرت بود. او تا زمان امام سجاد (علیهالسلام) زنده بود و در زمره اصحاب ائمه علیهمالسلام بود.
دودمان ابنعباس
عبداللّه بن عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، پسر عموی پیامبر بوده و مادرش لبابه دختر حارث بوده و کنیهاش ابوالعباس میباشد[۱].
ولادت ابنعباس
در تاریخ ولادت وی اختلاف است، ولی مشهور این است که ابنعباس سه سال قبل از هجرت در شعب ابیطالب به دنیا آمد[۲].
دوران پیامبر
ذهبی مینویسد: «عبدالله بن عباس بیش از سی ماه همراه پیامبر بوده است[۳].»
طبق نقلهای تاریخی، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد عبدالله بن عباس دعای خیر فرمود؛ چنانچه در کتب حدیثی و تاریخی آمده که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به ابنعباس فرمود: «اللهم علّمه الحکمةَ[۴].»
در جای دیگر چنین فرمود: «الّلهمّ بارِکْ فیه و انْشُرْ مِنْه[۵].»
همچنین نقل شده پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دست مبارک خود را بر سر ابنعباس گذارده و فرمود: «اللهم اَعْطِهِ الحکمة و عَلِّمْهُ التأویل[۶].»
سنّ ابنعباس هنگام رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در کتب تاریخی بین 10 تا 15 سال نقل شده است[۷].»
ایمان به دوازده امام
عطا میگوید: «ما سی تن از بزرگان طائف در بیماری دم مرگ عبداللّه بن عباس بر او وارد شدیم، او ناتوان شده بود، سلام کردیم و نشستیم. ابنعباس از من پرسید: عطا اینها چه کارهاند؟ گفتم: آقا! اینها بزرگان شهرند و عبداللّه بن سلمة بن حضرمی طائفی، عمارة بن ابی الاجلح و ثابت بن مالک در میان آنهایند.
من یک به یک از آنها نام بردم و آنان نزد او رفتند و گفتند: ای پسر عموی رسول خدا! تو پیامبر خدا را دیده و سخن او را شنیدهای، ایشان پیرامون اختلاف این امت چه گفتند؛ گروهی علی را بر دیگران مقدم دانستهاند و گروهی دیگر او را پس از سه تن قرار دادند؟
ابنعباس نفسی کشید و گفت: از رسول خدا شنیدم که فرمود: «علی با حق است و حق با علی است. او امام و جانشین پس از من است؛ هر کس به او تمسّک جوید، رستگار میشود و نجات مییابد و هر کس از فرمانش سرپیچی کند، گمراه شود. آری، او مرا کفن میکند و غسل میدهد و قرضم را ادا میکند. او پدر دو سبط من، حسن و حسین است و امامان 9 گانه از نسل حسین هستند و مهدی این امت، از ماست».
عبداللّه بن سلمة بن حضرمی گفت: ای پسر عموی رسول خدا! چرا پیشتر اینها را به ما نگفتید؟ گفت: به خدا سوگند! من آنچه را شنیده بودم، بازگفتم و شما را نصیحت کردم لیکن شما نصیحتکنندگان را دوست ندارید!
سپس گفت: ای بندگان خدا! تقوای الهی پیشه کنید همانند تقوای کسی که از این موضوع عبرت نمیگیرد...پیش از رسیدن مرگ برای آخرت کاری بکنید و به ریسمان محکم عترت پیامبرتان چنگ زنید که من از او شنیدم که میفرمود: «هرکس پس از من به خاندانم تمسّک جوید، از رستگاران است.»
آنگاه به شدت گریست و حاضران گفتند: آیا با این جایگاهی که نسبت به رسول خدا داری، میگریی؟ رو به من کرد و گفت: ای عطا! من برای دو چیز میگریم؛ ترس از قیامت و جدایی دوستان!
سپس مردم پراکنده شدند و ابنعباس به من گفت: ای عطا! دستم را بگیر و مرا به صحن خانه ببر، آنگاه دستها را به آسمان بلند کرد و گفت: پروردگارا! من به وسیله محمد و آل محمد به تو تقرّب میجویم. پروردگارا! من به وسیله آقایم علی بن ابیطالب به تو تقرّب میجویم. و این عبارت را آن قدر تکرار کرد تا بر زمین افتاد. ما پس از ساعتی درنگ، او را بلند کردیم و دیدیم که چشم از جهان فرو بسته است[۸].»
جایگاه علمی ابنعباس
در برخی احادیث آمده که پیامبر، ضمن دعا برای ابنعباس، از خدا خواسته است که علم تأویل قرآن را به وی بیاموزد[۹].
ابنعباس مشهورترین مفسر قرآن در قرن اول هجری است. او میگوید: من علم تفسیر را مدیون علی بن ابیطالب هستم. آنچه من میدانم در برابر علم او چونان قطرهای در برابر اقیانوس است[۱۰]. جایگاه علمی او چنان بود که در میان صحابه و تابعین هنگام اختلاف در تفسیر قرآن سخن وی را مقدم میداشتند[۱۱].
مجاهد روش تفسیری ابنعباس را مکتب تفسیری مکه مینامد[۱۲]. وی اول کس بود که برای توضیح مفردات قرآن شواهدی از اشعار کهن عرب میآورد[۱۳]. ذهبی او را از بزرگان منابع فقه، حدیث، تفسیر معرفی کرده است[۱۴].
به گفته ذهبی و زرکلی ابنعباس ۱،۶۶۰ حدیث نقل کرده است[۱۵]. که بخاری ۱۲۰ حدیث و مسلم ۹ حدیث از وی نقل کردهاند. بخش بزرگی از روایات پیشبینی خلافت بنیعباس به او منسوب است[۱۶].
ابنعباس از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، علی(علیهالسلام)، عمر، معاذ بن جبل و ابوذر روایت کرده است[۱۷]. افراد بسیاری از او روایت کردهاند از جمله:
- علی بن حسین
- عبدالله بن عمر
- انس بن مالک
- ابوالطفیل
- ابو امامه بن سهل بن حنیف
- کثیر بن عباس
- علی بن عبدالله بن عباس
- عکرمه
- وهب بن منبه
- عروة بن زبیر
- سعید بن مسیب
- عمرو بن دینار
- مجاهد
- عبید بن عمیر
- محمد بن کعب
- عبیدالله بن عبدالله بن عتبة
- سلیمان بن یسار و...[۱۸].
جایگاه ابنعباس در نقل احادیث
ابنعباس پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در طلب علم و جمعآوری احادیث ایشان بسیار کوشیده است. [۱۹] ذهبی مینویسد: «ابنعباس بیش از 1660 حدیث نقل کرده که بخاری 120 حدیث و مسلم فقط 9 حدیث از وی نقل کردهاند[۲۰].»
رحلت ابنعباس
ابنعباس در اواخر عمر خود در مکه زندگی میکرد، که با نبرد عبدالله بن زبیر و عبدالملک بن مروان مواجه شد. عبدالله بن زبیر از وی بیعت خواست ولی ابنعباس سرباز زد؛ لذا ابن زبیر وی را از مکه بیرون کرد و روانه طائف ساخت[۲۱].
در تاریخ وفات ابنعباس، اختلاف است ولی مشهور این است که ابنعباس در سال 68 هجری و در 70 سالگی در شهر طائف بدرود حیات گفت و محمد بن حنفیه بر وی نماز خواند و جنازه وی را در همانجا دفن نمود[۲۲].
پانویس
- ↑ سیر اعلام النبلاء ج3، ص 332
- ↑ اسدالغابة، ابن حجر عسقلانی، ج3، ص 193
- ↑ سنن ابن ماجه ح166؛ حُلیة الاولیاء ج1، ص 315؛ طبرانی، المعجم الکبیر ج10، ص 293، ج11، ص 345؛ هندی، کنز العمال، ح 33586
- ↑ کتاب الثقات ج3، ص 207، ج 1، ص 315؛ صفة الصفوة، ج 1، ص 323
- ↑ حلیة الاولیاء، ج1، ص 316. ابن جوزی در نقل دیگر از پیامبر مینویسد:«اللهم فقّهه فی الدین و علّمهُ التأویل.» صفة الصفوة، ج 1، ص 233
- ↑ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص 117؛ استیعاب ج3، ص 70؛ سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 353؛ شمس الدین ذهبی، العِبَر ج1، ص 30؛ الوافی بالوفیات، ج 17، ص 234
- ↑ صفة الصفوة، ج1،ص323؛اسدالغابة، ج3،ص193
- ↑ ابن خزاز قمی، کفایة الاثر، ص 10 ـ 22، ابو عمرو کشّی، اختیار معرفة الرجال، ص56، شماره 106؛ کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص 231 ـ 238
- ↑ جفری، مقدمتان فی علوم القرآن، ص۵۳۵۴
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق٬ ج۱، ص۱۹
- ↑ ذهبی، التفسیر و المفسرون، ۱۴۰۷ق٬ ج۱، ص۵۱
- ↑ نوفل مجاهد، المفسر و التفسیر، ۱۴۱۱ق٬ ج۱، ص۲۷۲ـ۲۷۳
- ↑ عقیقی بخشایشی٬ طبقات مفسران شیعه، ۱۳۸۷ش٬ ص۷۹۲
- ↑ ذهبی، ج۳، ص۳۳۱
- ↑ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۴، ص۹۵
- ↑ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۶۳
- ↑ أسدالغابة، ج۳، ص۱۸۸
- ↑ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸
- ↑ الاصابه، ج۴، ص۱۲۵
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 359
- ↑ تاریخ خلیفه بن خیاط، ص 110؛ سیر اعلام النبلاء، ج3، ص 353
- ↑ صفة الصفوة، ج1، ص 323