ملائکه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' آن گاه ' به ' آنگاه ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:ملائکه.jpg|بیقاب|چپ]] | |||
'''ملائکه''' مجموعهای از مخلوقات [[خدا|خداوند]] هستند که بخشی از [[عالم غیب]] را تشکیل میدهند. نقشهای مختلفی بر عهده این موجودات نهاده شده و بر این اساس رتبهبندی میشوند. تصویر روشن آنان را میتوان از روایات اسلامی و [[آیات قرآن]] استخراج نمود. | |||
'''ملائکه''' مجموعهای از | |||
== ملائکه (فرشته) از نظر لغوی و اصطلاحی == | == ملائکه (فرشته) از نظر لغوی و اصطلاحی == | ||
ملائکه گرفته شده از تازی است. [[ملائکه|فرشتگان]] جمع ملک است؛ در اصل ملائک بود (تاء) را به جهت تأکید معنی جمع زیاد کردهاند. در اصطلاح [[فلسفه|فلاسفه]] مراد از ملائکه عقول مجرده و نفوس فلکیه و ارواح مجرده اند که تصرف در عنصریات کنند. ملائکه الروحانیه، مراد ارواح مجرده است و ملائکه الطباع الارضیه مراد طبایع کلیه اند و ملائکه موکله مراد عقول است<ref>لغت نامه دهخدا، ذیل کلمه ملائکه</ref>. | |||
ملائکه | ملک (به فتح میم و لام) فرشته. جمع آن ملائکه است؛ اکثر علماء معتقدند که آن از الوک مشتق است و الوک به معنی رسالت است<ref> قاموس قرآن، ذیل کلمه ملک</ref>. در [[مفردات راغب (کتاب)|مفردات راغب]] آمده است <ref>المفردات فی غریب القرآن، ذیل کلمه ملک</ref> هر ملک ملائکه است و هر ملائکه ملک نیست؛ بلکه ملک او اشاره شده به سویش به قول {{متن قرآن |فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا |سوره = نازعات |آیه = 5 }}؛ و آنها که امور را تدبیر میکنند، {{متن قرآن |فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا |سوره = ذاریات |آیه = 4 }}؛ و سوگند به فرشتگانی که کارها را تقسیم میکنند.»، {{متن قرآن |وَ النَّازِعَاتِ غَرْقًا |سوره = نازعات |آیه = 1 }}؛ سوگند به فرشتگانی که (جان مجرمان را به شدّت از بدنهایشان) برمیکشند.» و مانند آن. | ||
ملک ( | و از آن فرموده [[ملک الموت]] است: {{متن قرآن |وَ الْمَلَکُ عَلَی أَرْجَائِهَا |سوره = الحاقه |آیه = 17 }}؛ فرشتگان در اطراف آسمان قرار میگیرند (و برای انجام مأموریتها آماده میشوند).»، {{متن قرآن |وَ مَا أُنزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَ مَارُوتَ |سوره = بقره |آیه = 102 }}؛ و از آن چه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، [[نزول قرآن|نازل]] شد پیروی کردند.» {{متن قرآن |قُلْ یَتَوَفَّاکُم مَّلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ |سوره = سجده |آیه = 11}}؛ بگو: «فرشته مرگ که بر شما مأمور شده، ([[روح]]) شما را میگیرد.» | ||
در صحاح از [[کسائی]] نقل شده اصل ملک، مالک است از الوک به معنی [[رسالت]]، سپس لام به جای همزه آمده و ملائک شده و آنگاه همزه در اثر کثرت استعمال حذف شده و ملک گشته است و در وقت جمع، همزه را آورده و ملائکه گفتهاند؛ بنابراین میم آن زائد است در مجمع از [[ابن کیسان]] نقل شده که اصل آن از ملک است؛ بنابراین، میم زائد نیست. به هر حال ملک به صورت مفرد و مثنی و جمع در حدود هشتاد بار در [[قرآن مجید]] آمده است و مراد از آن پیوسته فرشته و فرشتگان است و اگر آن از الوک باشد شاید بدین جهت است که هر یک از ملائکه رسالت و مأموریت به خصوصی دارند<ref>قاموس قرآن، ذیل کلمه ملائکه</ref>. | |||
در صحاح از [[کسائی]] نقل شده اصل ملک، مالک است از الوک به معنی [[رسالت]]، سپس لام به جای همزه آمده و ملائک شده و آنگاه همزه در اثر کثرت استعمال حذف شده و ملک گشته است و در وقت جمع، همزه را آورده و ملائکه گفتهاند؛ بنابراین میم آن زائد است در مجمع از [[ابن کیسان]] نقل شده که اصل آن از ملک است؛ بنابراین، میم زائد نیست. به هر حال ملک به صورت مفرد و مثنی و جمع در حدود هشتاد بار در [[قرآن مجید]] آمده است و مراد از آن پیوسته فرشته و فرشتگان است و اگر آن از الوک باشد شاید بدین جهت است که هر یک از ملائکه رسالت و مأموریت به خصوصی دارند | |||
== ملائکه ساکنان عالم غیب == | == ملائکه ساکنان عالم غیب == | ||
ملائکه، ساکنان عالم غیب هستند و اهالی عالم [[غیب]] از دیدگان ما نهانند و ما مأمور و [[ | ملائکه، ساکنان عالم غیب هستند و اهالی عالم [[غیب]] از دیدگان ما نهانند و ما مأمور و [[مکلف]] به اعتقاد به وجود آنان. با مراجعه به آیات و روایات میبینیم تعدادی از ملائک به شکل [[انسان]] نمایان شدهاند. در [[قرآن کریم]]<ref>سوره هود(11)، آیه 69 به بعد</ref> اشارهای به ماجرای ورود ملائکه به منزل [[حضرت ابراهیم |حضرت ابراهیم (علیهالسلام)]] پیش از [[نزول]] عذاب بر [[قوم لوط]] شده که تفصیل ماجرا در روایتی از [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیهالسلام)]] بیان شده و علاقهمندان میتوانند به منابع آن مراجعه نمایند<ref>بحار الأنوار، ج 56، ص 256</ref>. | ||
از مجموع روایات چنین برداشت میشود که ظاهراً قابلیّت و امکان دیده شدن برای برخی از ملائکه مانند [[جبرائیل]]، [[میکائیل]] و [[عزرائیل]] و تعداد محدود دیگری قابل بررسی است و برای، برخی از شخصیّتها و اولیای الهی، همانند [[رسول خدا( | از مجموع روایات چنین برداشت میشود که ظاهراً قابلیّت و امکان دیده شدن برای برخی از ملائکه مانند [[جبرائیل]]، [[میکائیل]] و [[عزرائیل]] و تعداد محدود دیگری قابل بررسی است و برای، برخی از شخصیّتها و اولیای الهی، همانند [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه)]]، [[ائمه|ائمه (علیهالسلام)]] یا [[انبیا]] و رسل(علیهالسلام) و برخی از عرفای بزرگ مانند مرحوم [[سید محمدحسین طباطبایی|سید محمد حسین طباطبایی]] توانایی و امکان این وجود دارد که آنان را ببینند. | ||
به عبارت دیگر نمیتوان به طور یقین مدّعی شد | به عبارت دیگر نمیتوان به طور یقین مدّعی شد همه مردم میتوانند ملائکه را ببینند. البتّه میتوان احتمال داد که بسیاری از مدّعیان ارتباط با ملائکه، در واقع با طایفه [[جن]] ارتباط برقرار کردهاند. نکته بسیار مهمّی که دراینباره باید مدّنظر داشته باشیم، این است که فرشتگان مأمور اجرای اوامر الهی هستند و هرکدام از آنان مأموریّت و وظیفه مشخّصی در جهان دارند. | ||
بر این اساس نمیتوان این | بر این اساس نمیتوان این جمله برخی از بزرگان را که «[[فرشتگان]] نیز به استخدام [[ساحران]] در میآیند تا از امور غیبی خبر دهند»، پذیرفت. با استفاده از برخی روایات درمییابیم که اساساً زمین و عالم مادّه، ظرفیّت تجسّم و شهود مادّی ملائک را ندارد؛ برای نمونه وقتی از [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین (علیهالسلام)]] درباره قدرت [[خداوند]] و امکان ستایش او به نحو شایسته پرسیدند، عظمت خلقت را تنها با ذکر ویژگی برخی از ملائک چنین به تصویر کشیدند: | ||
«خداوند تبارک و تعالی فرشتگانی دارد. بعضی به اندازهای بزرگ که اگر یکی از آنان به زمین فرود آید از بس بزرگ است و از بس پر و بال دارد، زمین نمیتواند آن را در خود جا دهد. بعضی از آنها به اندازهای تنومند و زیبا هستند که اگر | «خداوند تبارک و تعالی فرشتگانی دارد. بعضی به اندازهای بزرگ که اگر یکی از آنان به زمین فرود آید از بس بزرگ است و از بس پر و بال دارد، زمین نمیتواند آن را در خود جا دهد. بعضی از آنها به اندازهای تنومند و زیبا هستند که اگر همه جنّ و انس همدست شوند، نمیتوانند او را وصف کنند، بعضی از ملائکه الهی چنان است که هفتصد سال راه مسافت میان دو شانه یا مسافت پرّه گوشش است، بعضی از آنها با یکی از بالهای خود میتواند همه افق را بپوشاند، به علاوه از بزرگی جسمش، بعضی از آنها به اندازهای بلندقامتند که آسمانها تا زیر ناف آنها است، بعضی از آنها بدون پایگاه، قدم در عمق هوای زیرین زمین نهاده و همه زمینها تا زانوی او است، بعضی از آنها هم گروهی هستند که اگر همه دریاها را به پشت ناخن بزرگش بریزند، جا میدهد؛ بعضی هستند که اگر کشتیها را در اشک چشمش بیندازند تا ابد سیر میکنند. «فَتَبارَکَ اللهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ<ref>الخصال، ج 2، ص 401</ref>». | ||
در قرآن کریم | در قرآن کریم درباره [[حضرت مریم |حضرت مریم (سلام الله علیها)]] نیز آمده که: | ||
«ملک در صورت انسان پیش مریم آمد. مریم ترسید که آن جوان شاید نظر سوئی به مریم دارد و گفت: من از تو به خدا پناه میبرم. فرشته گفت: | «ملک در صورت انسان پیش مریم آمد. مریم ترسید که آن جوان شاید نظر سوئی به مریم دارد و گفت: من از تو به خدا پناه میبرم. فرشته گفت: {{متن قرآن |إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیًّا |سوره = مریم (19) |آیه = 19 }}. | ||
== ویژگیهای ملائکه == | == ویژگیهای ملائکه == | ||
=== عصمت و اطاعت امر الهی === | === عصمت و اطاعت امر الهی === | ||
خداوند در سه جای قرآن بر این امر تأکید میکند که ملائک از اوامر الهی سرپیچی ننموده و به آنچه مأمور شدهاند عمل میکنند | خداوند در سه جای قرآن بر این امر تأکید میکند که ملائک از اوامر الهی سرپیچی ننموده و به آنچه مأمور شدهاند عمل میکنند<ref>سوره نحل (16)، آیات 49-50؛ سوره انبیا (21)، آیه 26؛ سوره تحریم (66)، آیه 6</ref>. | ||
با توجّه به آیات یاد شده از | با توجّه به آیات یاد شده از سوره بقره در ماجرای خلقت [[حضرت آدم |حضرت آدم (علیهالسلام)]] شاید بتوان چنین گفت که نوع اختیار ایشان، مرتبه نازلی است از همان اختیار انبیا و اوصیا که هر چند توان انجام گناه را دارند امّا با توجّه به شناخت و معرفتی که دارند از [[گناه]]، [[معصیت]] و خطا مبرّا هستند. علاوه بر اعتراض ملائکه در ماجرای فوق، درباره برخی از ملائک گاه صحبت از کوتاهی آنان در انجام مأموریّتهای محوّل شده به میان میآید؛ از این دست ملائک میتوان به جریان [[فطرس]] اشاره کرد. فطرس ملکی بود که به جهت کوتاهی در انجام مأموریّتی، بالش شکسته و به جزیرهای تبعید شد و پس از ولادت [[حسین بن علی (سید الشهدا)|سیّدالشّهدا (علیهالسلام)]] و با وساطت ایشان جایگاه قبل و مأموریّتی تازه یافت<ref>امالی صدوق، ص 137؛ الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 252؛ بحار الأنوار، ج 43، ص 244</ref>. | ||
=== علم === | === علم === | ||
یکی از ویژگیهای قابل توجّه ملائکه، علم آنهاست. ملائکه علم خود را همانند [[انبیا]] و [[اوصیا]] از [[لوح محفوظ]] اخذ میکنند | یکی از ویژگیهای قابل توجّه ملائکه، علم آنهاست. ملائکه علم خود را همانند [[انبیا]] و [[اوصیا]] از [[لوح محفوظ]] اخذ میکنند<ref>أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 244</ref>. از مجموعه آیات، روایات و داستانهای دینی چنین برمیآید که علمی که به ایشان داده شده در موارد متعدّد بیش از انسانهای معمولی است، امّا در برابر انبیایی که حتّی مقام [[انبیای اولوالعزم]] را ندارند و از ناحیه خداوند با بیعزمی از آنان به طعنه یاد میکنند<ref>سوره طه(20)، آیه 115</ref> ظرفیّت علمی کمتری دارند. | ||
=== قرب و کرامت الهی === | === قرب و کرامت الهی === | ||
ویژگی [[ | ویژگی [[مقرب|مُقرّب]] بودن نزد خداوند، در میان تمامی ملائک مشترک است و تفاوت در میزان این قرب است. میزان قرب ملائکه به خداوند در این میان بر اساس مراتب و وظایفی است که برای آنان تعریف شده است<ref>سوره انبیا (21)، آیات 26-27</ref>. | ||
=== عبادت === | === عبادت === | ||
یکی دیگر از ویژگیهایی که در آیات [[قرآن کریم]] برای | یکی دیگر از ویژگیهایی که در آیات [[قرآن کریم]] برای طایفه ملائکه برشمرده شده، استکبار نورزیدن آنان از [[عبادت]] الهی است<ref>سوره اعراف(7)، آیه 206</ref>. | ||
=== وظیفهمداری === | === وظیفهمداری === | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
=== بال و پر ملائکه === | === بال و پر ملائکه === | ||
در | در آیه اوّل سوره فاطر، قرآن کریم ملائکه را موجوداتی بالدار (اوّلی [[اجنّحه]]) توصیف کرده با تعداد بالهای متفاوت که ظاهراً باید آن را ناشی از تفاوت خود ملائک بدانیم. | ||
=== مکان و مسکن ملائکه === | === مکان و مسکن ملائکه === | ||
مشهور است که محلّ سکونت ملائکه آسمان است و قائلان این مطلب مشهور در میان طبقات مختلف اجتماعی قابل مشاهدهاند. امّا بنا بر نوع مأموریّت و وظیفهای که بر | مشهور است که محلّ سکونت ملائکه آسمان است و قائلان این مطلب مشهور در میان طبقات مختلف اجتماعی قابل مشاهدهاند. امّا بنا بر نوع مأموریّت و وظیفهای که بر عهده آنان نهاده شده است، آنان را در تمام نقاط عالم میتوان مشاهده و حس کرد که با توجّه به تجرّد و عاری بودن از جسم مادّی تزاحمی با دیگر موجودات به وجود نخواهند آورد و جنس حضور آنان با حضور ساکنان عالم مادّه متفاوت است. | ||
به عبارت دیگر در آسمان، زمین، دریا و عیان و نهان عالم، فرشتگان به انجام تکالیف خود مشغولند. [[امام | به عبارت دیگر در آسمان، زمین، دریا و عیان و نهان عالم، فرشتگان به انجام تکالیف خود مشغولند. [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیهالسلام)]] در فرازی از دعای سوم [[صحیفه سجادیه (کتاب)|صحیفه سجادیه]] به تفصیل از اصناف ملائکه سخن گفتهاند. در این دعا به خوبی میتوان مأموریّتها و موقعیّتهای مختلف ملائک را در عالم هستی مشاهده کرد. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۵
ملائکه مجموعهای از مخلوقات خداوند هستند که بخشی از عالم غیب را تشکیل میدهند. نقشهای مختلفی بر عهده این موجودات نهاده شده و بر این اساس رتبهبندی میشوند. تصویر روشن آنان را میتوان از روایات اسلامی و آیات قرآن استخراج نمود.
ملائکه (فرشته) از نظر لغوی و اصطلاحی
ملائکه گرفته شده از تازی است. فرشتگان جمع ملک است؛ در اصل ملائک بود (تاء) را به جهت تأکید معنی جمع زیاد کردهاند. در اصطلاح فلاسفه مراد از ملائکه عقول مجرده و نفوس فلکیه و ارواح مجرده اند که تصرف در عنصریات کنند. ملائکه الروحانیه، مراد ارواح مجرده است و ملائکه الطباع الارضیه مراد طبایع کلیه اند و ملائکه موکله مراد عقول است[۱].
ملک (به فتح میم و لام) فرشته. جمع آن ملائکه است؛ اکثر علماء معتقدند که آن از الوک مشتق است و الوک به معنی رسالت است[۲]. در مفردات راغب آمده است [۳] هر ملک ملائکه است و هر ملائکه ملک نیست؛ بلکه ملک او اشاره شده به سویش به قول فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا [نازعات–5] ؛ و آنها که امور را تدبیر میکنند، فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا [ذاریات–4] ؛ و سوگند به فرشتگانی که کارها را تقسیم میکنند.»، وَ النَّازِعَاتِ غَرْقًا [نازعات–1] ؛ سوگند به فرشتگانی که (جان مجرمان را به شدّت از بدنهایشان) برمیکشند.» و مانند آن.
و از آن فرموده ملک الموت است: وَ الْمَلَکُ عَلَی أَرْجَائِهَا [الحاقه–17] ؛ فرشتگان در اطراف آسمان قرار میگیرند (و برای انجام مأموریتها آماده میشوند).»، وَ مَا أُنزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَ مَارُوتَ [بقره–102] ؛ و از آن چه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پیروی کردند.» قُلْ یَتَوَفَّاکُم مَّلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ [سجده–11] ؛ بگو: «فرشته مرگ که بر شما مأمور شده، (روح) شما را میگیرد.»
در صحاح از کسائی نقل شده اصل ملک، مالک است از الوک به معنی رسالت، سپس لام به جای همزه آمده و ملائک شده و آنگاه همزه در اثر کثرت استعمال حذف شده و ملک گشته است و در وقت جمع، همزه را آورده و ملائکه گفتهاند؛ بنابراین میم آن زائد است در مجمع از ابن کیسان نقل شده که اصل آن از ملک است؛ بنابراین، میم زائد نیست. به هر حال ملک به صورت مفرد و مثنی و جمع در حدود هشتاد بار در قرآن مجید آمده است و مراد از آن پیوسته فرشته و فرشتگان است و اگر آن از الوک باشد شاید بدین جهت است که هر یک از ملائکه رسالت و مأموریت به خصوصی دارند[۴].
ملائکه ساکنان عالم غیب
ملائکه، ساکنان عالم غیب هستند و اهالی عالم غیب از دیدگان ما نهانند و ما مأمور و مکلف به اعتقاد به وجود آنان. با مراجعه به آیات و روایات میبینیم تعدادی از ملائک به شکل انسان نمایان شدهاند. در قرآن کریم[۵] اشارهای به ماجرای ورود ملائکه به منزل حضرت ابراهیم (علیهالسلام) پیش از نزول عذاب بر قوم لوط شده که تفصیل ماجرا در روایتی از امام صادق (علیهالسلام) بیان شده و علاقهمندان میتوانند به منابع آن مراجعه نمایند[۶].
از مجموع روایات چنین برداشت میشود که ظاهراً قابلیّت و امکان دیده شدن برای برخی از ملائکه مانند جبرائیل، میکائیل و عزرائیل و تعداد محدود دیگری قابل بررسی است و برای، برخی از شخصیّتها و اولیای الهی، همانند رسول خدا (صلی الله علیه)، ائمه (علیهالسلام) یا انبیا و رسل(علیهالسلام) و برخی از عرفای بزرگ مانند مرحوم سید محمد حسین طباطبایی توانایی و امکان این وجود دارد که آنان را ببینند.
به عبارت دیگر نمیتوان به طور یقین مدّعی شد همه مردم میتوانند ملائکه را ببینند. البتّه میتوان احتمال داد که بسیاری از مدّعیان ارتباط با ملائکه، در واقع با طایفه جن ارتباط برقرار کردهاند. نکته بسیار مهمّی که دراینباره باید مدّنظر داشته باشیم، این است که فرشتگان مأمور اجرای اوامر الهی هستند و هرکدام از آنان مأموریّت و وظیفه مشخّصی در جهان دارند.
بر این اساس نمیتوان این جمله برخی از بزرگان را که «فرشتگان نیز به استخدام ساحران در میآیند تا از امور غیبی خبر دهند»، پذیرفت. با استفاده از برخی روایات درمییابیم که اساساً زمین و عالم مادّه، ظرفیّت تجسّم و شهود مادّی ملائک را ندارد؛ برای نمونه وقتی از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) درباره قدرت خداوند و امکان ستایش او به نحو شایسته پرسیدند، عظمت خلقت را تنها با ذکر ویژگی برخی از ملائک چنین به تصویر کشیدند:
«خداوند تبارک و تعالی فرشتگانی دارد. بعضی به اندازهای بزرگ که اگر یکی از آنان به زمین فرود آید از بس بزرگ است و از بس پر و بال دارد، زمین نمیتواند آن را در خود جا دهد. بعضی از آنها به اندازهای تنومند و زیبا هستند که اگر همه جنّ و انس همدست شوند، نمیتوانند او را وصف کنند، بعضی از ملائکه الهی چنان است که هفتصد سال راه مسافت میان دو شانه یا مسافت پرّه گوشش است، بعضی از آنها با یکی از بالهای خود میتواند همه افق را بپوشاند، به علاوه از بزرگی جسمش، بعضی از آنها به اندازهای بلندقامتند که آسمانها تا زیر ناف آنها است، بعضی از آنها بدون پایگاه، قدم در عمق هوای زیرین زمین نهاده و همه زمینها تا زانوی او است، بعضی از آنها هم گروهی هستند که اگر همه دریاها را به پشت ناخن بزرگش بریزند، جا میدهد؛ بعضی هستند که اگر کشتیها را در اشک چشمش بیندازند تا ابد سیر میکنند. «فَتَبارَکَ اللهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ[۷]».
در قرآن کریم درباره حضرت مریم (سلام الله علیها) نیز آمده که: «ملک در صورت انسان پیش مریم آمد. مریم ترسید که آن جوان شاید نظر سوئی به مریم دارد و گفت: من از تو به خدا پناه میبرم. فرشته گفت: إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیًّا [مریم (19)–19] .
ویژگیهای ملائکه
عصمت و اطاعت امر الهی
خداوند در سه جای قرآن بر این امر تأکید میکند که ملائک از اوامر الهی سرپیچی ننموده و به آنچه مأمور شدهاند عمل میکنند[۸].
با توجّه به آیات یاد شده از سوره بقره در ماجرای خلقت حضرت آدم (علیهالسلام) شاید بتوان چنین گفت که نوع اختیار ایشان، مرتبه نازلی است از همان اختیار انبیا و اوصیا که هر چند توان انجام گناه را دارند امّا با توجّه به شناخت و معرفتی که دارند از گناه، معصیت و خطا مبرّا هستند. علاوه بر اعتراض ملائکه در ماجرای فوق، درباره برخی از ملائک گاه صحبت از کوتاهی آنان در انجام مأموریّتهای محوّل شده به میان میآید؛ از این دست ملائک میتوان به جریان فطرس اشاره کرد. فطرس ملکی بود که به جهت کوتاهی در انجام مأموریّتی، بالش شکسته و به جزیرهای تبعید شد و پس از ولادت سیّدالشّهدا (علیهالسلام) و با وساطت ایشان جایگاه قبل و مأموریّتی تازه یافت[۹].
علم
یکی از ویژگیهای قابل توجّه ملائکه، علم آنهاست. ملائکه علم خود را همانند انبیا و اوصیا از لوح محفوظ اخذ میکنند[۱۰]. از مجموعه آیات، روایات و داستانهای دینی چنین برمیآید که علمی که به ایشان داده شده در موارد متعدّد بیش از انسانهای معمولی است، امّا در برابر انبیایی که حتّی مقام انبیای اولوالعزم را ندارند و از ناحیه خداوند با بیعزمی از آنان به طعنه یاد میکنند[۱۱] ظرفیّت علمی کمتری دارند.
قرب و کرامت الهی
ویژگی مُقرّب بودن نزد خداوند، در میان تمامی ملائک مشترک است و تفاوت در میزان این قرب است. میزان قرب ملائکه به خداوند در این میان بر اساس مراتب و وظایفی است که برای آنان تعریف شده است[۱۲].
عبادت
یکی دیگر از ویژگیهایی که در آیات قرآن کریم برای طایفه ملائکه برشمرده شده، استکبار نورزیدن آنان از عبادت الهی است[۱۳].
وظیفهمداری
بنا بر آیات و روایات متعدّد، هر ملکی برای انجام مأموریّتی آفریده شده است و تا زمان حیات خود به آن مبادرت میورزد.
بال و پر ملائکه
در آیه اوّل سوره فاطر، قرآن کریم ملائکه را موجوداتی بالدار (اوّلی اجنّحه) توصیف کرده با تعداد بالهای متفاوت که ظاهراً باید آن را ناشی از تفاوت خود ملائک بدانیم.
مکان و مسکن ملائکه
مشهور است که محلّ سکونت ملائکه آسمان است و قائلان این مطلب مشهور در میان طبقات مختلف اجتماعی قابل مشاهدهاند. امّا بنا بر نوع مأموریّت و وظیفهای که بر عهده آنان نهاده شده است، آنان را در تمام نقاط عالم میتوان مشاهده و حس کرد که با توجّه به تجرّد و عاری بودن از جسم مادّی تزاحمی با دیگر موجودات به وجود نخواهند آورد و جنس حضور آنان با حضور ساکنان عالم مادّه متفاوت است.
به عبارت دیگر در آسمان، زمین، دریا و عیان و نهان عالم، فرشتگان به انجام تکالیف خود مشغولند. امام سجاد (علیهالسلام) در فرازی از دعای سوم صحیفه سجادیه به تفصیل از اصناف ملائکه سخن گفتهاند. در این دعا به خوبی میتوان مأموریّتها و موقعیّتهای مختلف ملائک را در عالم هستی مشاهده کرد.
پانویس
- ↑ لغت نامه دهخدا، ذیل کلمه ملائکه
- ↑ قاموس قرآن، ذیل کلمه ملک
- ↑ المفردات فی غریب القرآن، ذیل کلمه ملک
- ↑ قاموس قرآن، ذیل کلمه ملائکه
- ↑ سوره هود(11)، آیه 69 به بعد
- ↑ بحار الأنوار، ج 56، ص 256
- ↑ الخصال، ج 2، ص 401
- ↑ سوره نحل (16)، آیات 49-50؛ سوره انبیا (21)، آیه 26؛ سوره تحریم (66)، آیه 6
- ↑ امالی صدوق، ص 137؛ الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 252؛ بحار الأنوار، ج 43، ص 244
- ↑ أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 244
- ↑ سوره طه(20)، آیه 115
- ↑ سوره انبیا (21)، آیات 26-27
- ↑ سوره اعراف(7)، آیه 206