نهج‌ البلاغه (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (Javadi صفحهٔ نهج‌البلاغه (کتاب) را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به نهج‌ البلاغه (کتاب) منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۳: خط ۱۳:
| شابک =  
| شابک =  
}}
}}
'''نَهجُ البَلاغه''' مشتمل بر خطبه‌ها، نامه‌ها، جملات قصار، و گفتارهای حکیمانه [[علی بن ابی‌طالب|امام علی (علیه‌السلام)]] است که یکی از منابع مهم و غنی برای شناخت دین [[اسلام]] و مذهب [[مذهب شیعه|تشیع]] به‌شمار می‌رود. [[ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی|سید رضی]] که یکی از عالمان بزرگ [[مذهب شیعه|شیعه]] در طول تاریخ بوده، این کتاب را در اواخر قرن چهارم هجری گردآوری نموده است. نهج‌البلاغه جامع تمام گفتارها و احادیث روایت شده از [[علی بن ابی‌طالب|امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)]] نیست، بلکه همانطور که از نامش پیداست، مجموعه‌ای از سخنان دارای ویژگی‌های فصاحت و بلاغت است که از امام علی (علیه‌السلام) بر جای مانده است.
'''نَهجُ البَلاغه''' مشتمل بر خطبه‌ها، نامه‌ها، جملات قصار، و گفتارهای حکیمانه [[علی بن ابی‌طالب|امام علی (علیه‌السلام)]] است که یکی از منابع مهم و غنی برای شناخت دین [[اسلام]] و مذهب [[مذهب شیعه|تشیع]] به‌شمار می‌رود. [[ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی|سید رضی]] که یکی از عالمان بزرگ [[مذهب شیعه|شیعه]] در طول تاریخ بوده، این کتاب را در اواخر قرن چهارم هجری گردآوری نموده است. نهج‌البلاغه جامع تمام گفتارها و احادیث روایت شده از [[علی بن ابی‌طالب|امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)]] نیست، بلکه همانطور که از نامش پیداست، مجموعه‌ای از سخنان دارای ویژگی‌های فصاحت و بلاغت است که از امام علی (علیه‌السلام) بر جای مانده است.


== تدوین نهج‌البلاغه ==
== تدوین نهج‌البلاغه ==
خط ۴۰: خط ۴۰:


== مؤلف نهج‌البلاغه ==
== مؤلف نهج‌البلاغه ==
مؤلف نهج‌البلاغه [[ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی|ابوالحسن محمد بن حسین موسوی]] معروف به [[ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی|سید رضی]] و [[ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی|شریف رضی]] است. وی در سال 359 هجری، دیده به جهان گشود و در سال 406 هجری، دیده از جهان فرو بست. سید رضی هم از جانب پدر و هم از جانب مادر نسبی بس شریف داشت. از سوی پدر با پنج واسطه به امام هفتم [[موسی بن جعفر (کاظم)|موسی بن جعفر (علیه‌السلام)]] و از سوی مادر با شش واسطه به امام چهارم [[علی بن الحسین (زین العابدین)|حضرت علی بن الحسین (علیه‌السلام)]] می‌رسید<ref>ابو منصور عبدالملك بن محمد بن اسماعیل الثعالبى، یتیمة الدهر فى محاسن اهل العصر، شرح و تحقیق مفید محمد قمیحه، الطبعه الثانیه، دارالكتب العلمیه، بیروت، 1403 ق. ص 3، ص 155؛ جمال‌الدین احمد بن على الحسینى المعروف بابن عنبه، عمده الطالب فى انساب آل ابى طالب، اشرف على مراجعته و مقابله الاصول لجنه احیاء التراث، دار مكتبه الحیاه، بیروت، ص 236</ref>. از این رو بهاءالدوله دیلمی او را به ذی الحسبین و شریف رضی ملقب نمود<ref>ابوبكر احمد بن على الخطیب البغدادى، تاریخ بغداد أو مدینه السلام، دارالكتب العلمیه، بیروت، ج 2، ص 246؛ ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن الجوزى، المنتظم فى تاریخ الامم و الملوك، دراسة و تحقیق محمد عبدالقادر عطا، مصطفى عبدالقادر عطا، راجعه و صححه نعیم زرزور، الطبعه الاولى، دارالكتب العلمیه، بیروت، 1412 ق. ج 15، ص 115؛ ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن كثیر الدمشقى، البدایه و النهایه، تحقیق على شیرى، الطبعه الاولى، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 12، ص 4؛ محمد باقر الخوانسارى، روضات الجنات فى احوال العلماء و السادات، الطبعه الاولى، الدار الاسلامیه، بیروت، 1411 ق. ج 6، ص 178؛ كارل بروكلمان، تاریخ الادب العربى، نقله الى العربیه عبدالحلیم النجار، الطبعه الثانیه، افست دارالكتاب الاسلامى، قم، ج 2، ص 62</ref>.
مؤلف نهج‌البلاغه [[ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی|ابوالحسن محمد بن حسین موسوی]] معروف به [[ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی|سید رضی]] و [[ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی|شریف رضی]] است. وی در سال 359 هجری، دیده به جهان گشود و در سال 406 هجری، دیده از جهان فرو بست. سید رضی هم از جانب پدر و هم از جانب مادر نسبی بس شریف داشت. از سوی پدر با پنج واسطه به امام هفتم [[موسی بن جعفر (کاظم)|موسی بن جعفر (علیه‌السلام)]] و از سوی مادر با شش واسطه به امام چهارم [[علی بن الحسین (زین العابدین)|حضرت علی بن الحسین (علیه‌السلام)]] می‌رسید<ref>ابو منصور عبدالملک بن محمد بن اسماعیل الثعالبى، یتیمة الدهر فى محاسن اهل العصر، شرح و تحقیق مفید محمد قمیحه، الطبعه الثانیه، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1403 ق. ص 3، ص 155؛ جمال‌الدین احمد بن على الحسینى المعروف بابن عنبه، عمده الطالب فى انساب آل ابى طالب، اشرف على مراجعته و مقابله الاصول لجنه احیاء التراث، دار مکتبه الحیاه، بیروت، ص 236</ref>. از این رو بهاءالدوله دیلمی او را به ذی الحسبین و شریف رضی ملقب نمود<ref>ابوبکر احمد بن على الخطیب البغدادى، تاریخ بغداد أو مدینه السلام، دارالکتب العلمیه، بیروت، ج 2، ص 246؛ ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن الجوزى، المنتظم فى تاریخ الامم و الملوک، دراسة و تحقیق محمد عبدالقادر عطا، مصطفى عبدالقادر عطا، راجعه و صححه نعیم زرزور، الطبعه الاولى، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1412 ق. ج 15، ص 115؛ ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقى، البدایه و النهایه، تحقیق على شیرى، الطبعه الاولى، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 12، ص 4؛ محمد باقر الخوانسارى، روضات الجنات فى احوال العلماء و السادات، الطبعه الاولى، الدار الاسلامیه، بیروت، 1411 ق. ج 6، ص 178؛ کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربى، نقله الى العربیه عبدالحلیم النجار، الطبعه الثانیه، افست دارالکتاب الاسلامى، قم، ج 2، ص 62</ref>.


سید رضی از اوان کودکی همراه برادرش [[سید مرتضی علم‌الهدی|سید مرتضی]] به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت و هوش سرشار و استعداد کم‌نظیر خود را در عرصه‌های مختلف ظاهر ساخت. بیش از ده سال از سن شریف رضی نگذشته بود که به سرودن شعر پرداخت و چنان قریحه‌ای از خود نشان داد که سابقه نداشت. هنوز بیستمین بهار زندگی را پشت سر نگذاشته بود که در تمام معارف و [[علوم اسلامی]] سرآمد همگان گشت، و در سرودن شعر به مقامی دست یافت که هیچ کس بدان مرتبه راه نیافت.
سید رضی از اوان کودکی همراه برادرش [[سید مرتضی علم‌الهدی|سید مرتضی]] به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت و هوش سرشار و استعداد کم‌نظیر خود را در عرصه‌های مختلف ظاهر ساخت. بیش از ده سال از سن شریف رضی نگذشته بود که به سرودن شعر پرداخت و چنان قریحه‌ای از خود نشان داد که سابقه نداشت. هنوز بیستمین بهار زندگی را پشت سر نگذاشته بود که در تمام معارف و [[علوم اسلامی]] سرآمد همگان گشت، و در سرودن شعر به مقامی دست یافت که هیچ کس بدان مرتبه راه نیافت.


سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابواسحاق صابی<ref>ابواسحاق ابراهیم بن هلال حرانى از ادیبان و كاتبان برجسته قرن پنجم هجرى بوده است. وى در نویسندگى و انشا مقامى بلند داشت و او را در شمار ابن عمید آورده‏اند. ابواسحاق بر آیین صابئین (پیروان حضرت یحیى) بود و بر آیین خود تعصب مى‏ورزید. ر. ك: محمد بن اسحاق الندیم، الفهرست، طبع تجدد، تهران، 1393 ق. ص 149؛ یتیمه الدهر، ج 2، صص 287 - 368؛ شهاب‌الدین ابو عبدالله یاقوت الحموى، معجم الادباء، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 2، صص 20 - 94؛ شمس الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن خلكان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، دار الثقافه، بیروت، ج 1، صص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، الكنى و الالقاب، المطیعه الحیدریه، النجف، 1376 ق. ج 2، صص 366 - 368؛ زكى مبارك، النثر الفنى فى القرن الرابع، الطبعه الثانیه، مكتبه السعاده، القاهره، ج 2، صص 290 - 295</ref>. غیر مسلمان رابطه‌ای صمیمی‌داشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود؛ و چون او درگذشت، سید رضی در قصیده‌ای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت<ref>ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوى (الشریف الرضى)، دیوان الشریف الرضى، الطبعه الاولى، وزاره الارشاد الاسلامى 1406 ق. ج 1، صص 381 - 385</ref>. برخی از این مرثیه‌سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش کردند که شخصی چون او، از دودمان پیامبر، کسی چون ابواسحاق صابی [[کافر]] را مرثیه می‌گوید و از فقدان او چنین می‌نالد! و سید رضی پاسخ داد که من فضل و کمال او را ستوده‌ام، نه جسم و بدن او را <ref>الكنى و الالقاب، ج 2، ص 368</ref>.
سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابواسحاق صابی<ref>ابواسحاق ابراهیم بن هلال حرانى از ادیبان و کاتبان برجسته قرن پنجم هجرى بوده است. وى در نویسندگى و انشا مقامى بلند داشت و او را در شمار ابن عمید آورده‏اند. ابواسحاق بر آیین صابئین (پیروان حضرت یحیى) بود و بر آیین خود تعصب مى‏ورزید. ر. ک: محمد بن اسحاق الندیم، الفهرست، طبع تجدد، تهران، 1393 ق. ص 149؛ یتیمه الدهر، ج 2، صص 287 - 368؛ شهاب‌الدین ابو عبدالله یاقوت الحموى، معجم الادباء، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 2، صص 20 - 94؛ شمس الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، دار الثقافه، بیروت، ج 1، صص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، الکنى و الالقاب، المطیعه الحیدریه، النجف، 1376 ق. ج 2، صص 366 - 368؛ زکى مبارک، النثر الفنى فى القرن الرابع، الطبعه الثانیه، مکتبه السعاده، القاهره، ج 2، صص 290 - 295</ref>. غیر مسلمان رابطه‌ای صمیمی‌داشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود؛ و چون او درگذشت، سید رضی در قصیده‌ای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت<ref>ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوى (الشریف الرضى)، دیوان الشریف الرضى، الطبعه الاولى، وزاره الارشاد الاسلامى 1406 ق. ج 1، صص 381 - 385</ref>. برخی از این مرثیه‌سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش کردند که شخصی چون او، از دودمان پیامبر، کسی چون ابواسحاق صابی [[کافر]] را مرثیه می‌گوید و از فقدان او چنین می‌نالد! و سید رضی پاسخ داد که من فضل و کمال او را ستوده‌ام، نه جسم و بدن او را <ref>الکنى و الالقاب، ج 2، ص 368</ref>.


ثعالبی ادیب معاصر با سید رضی، در گذشته به سال 429 هجری درباره او چنین می‌نویسد:
ثعالبی ادیب معاصر با سید رضی، در گذشته به سال 429 هجری درباره او چنین می‌نویسد:
خط ۵۷: خط ۵۷:
== نام نهج‌البلاغه ==
== نام نهج‌البلاغه ==


[[ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی|سید رضی(ره)]] این کتاب را [[نهج‌البلاغه (کتاب)|نهج‌البلاغه]]، یعنی راه و روش [[بلاغت]] نامید؛ زیرا این کتاب، درهای بلاغت را به روی خواننده می‌گشاید و جویندگان بلاغت را به آن نزدیک می‌سازد. نیاز دانشمند و دانشجو را برمی‌آورد و گم شده و خواسته [[بلیغ]] و [[زاهد]] است. از آن روز که این کتاب به دنیای فرهنگ و ادب گام نهاد، در میان دانشمندان و خطیبان و اهل ادب بلندآوازه شد و ستاره آن در [[شام (شامات)|شام]] و [[عراق]] و نجد و تهامه درخشید...<ref> شرح نهج‌البلاغه، ص 7</ref>.
[[ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی|سید رضی(ره)]] این کتاب را نهج‌البلاغه، یعنی راه و روش [[بلاغت]] نامید؛ زیرا این کتاب، درهای بلاغت را به روی خواننده می‌گشاید و جویندگان بلاغت را به آن نزدیک می‌سازد. نیاز دانشمند و دانشجو را برمی‌آورد و گم شده و خواسته [[بلیغ]] و [[زاهد]] است. از آن روز که این کتاب به دنیای فرهنگ و ادب گام نهاد، در میان دانشمندان و خطیبان و اهل ادب بلندآوازه شد و ستاره آن در [[شام (شامات)|شام]] و [[عراق]] و نجد و تهامه درخشید...<ref> شرح نهج‌البلاغه، ص 7</ref>.


== اسناد، شرح‌ها، ترجمه‌ها ==
== اسناد، شرح‌ها، ترجمه‌ها ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۰۱

نهج‌ البلاغه
نهج‌ البلاغه.jpg
نامنهج‌ البلاغه، نَهجُ البَلاغه
پدیدآورانامام علی (علیه‌السلام)
زبانعربی
زبان اصلیعربی
ترجمهاکثر زبان‌های مطرح
سال نشر۴۰۰ قمری
موضوعبرگزیده‌ای از گفته‌ها و نوشته‌های امیرالمومنین (علیه‌السلام)

نَهجُ البَلاغه مشتمل بر خطبه‌ها، نامه‌ها، جملات قصار، و گفتارهای حکیمانه امام علی (علیه‌السلام) است که یکی از منابع مهم و غنی برای شناخت دین اسلام و مذهب تشیع به‌شمار می‌رود. سید رضی که یکی از عالمان بزرگ شیعه در طول تاریخ بوده، این کتاب را در اواخر قرن چهارم هجری گردآوری نموده است. نهج‌البلاغه جامع تمام گفتارها و احادیث روایت شده از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیست، بلکه همانطور که از نامش پیداست، مجموعه‌ای از سخنان دارای ویژگی‌های فصاحت و بلاغت است که از امام علی (علیه‌السلام) بر جای مانده است.

تدوین نهج‌البلاغه

نهج‌البلاغه نام یکی از کتب معتبر شیعی است‌که در آن گزیده‌ای از بیانات و گفته‌های امام علی (علیه‌السلام) گردآوری شده است.

زبان کتاب

زبان کتاب نهج‌البلاغه به همان زبان گفتار و نوشتار امام علی (علیه‌السلام)، یعنی زبان عربی است. البته این کتاب به اکثر زبان‌های زنده دنیا از جمله فارسی، انگلیسی، فرانسوی، ترکی استانبولی، اردو، مالایی، ژاپنی، چینی، اسپانیایی، و ... ترجمه شده و توسط ناشران مختلف به چاپ رسیده است. همچنین شرح‌های بسیاری در مورد این کتاب نگاشته شده که برخی تعداد این شرح‌ها را بالغ بر ۳۰۰ عنوان بیان کرده‌اند.

بخش‌های نهج‌البلاغه

سید رضی محتوای کتاب نهج‌البلاغه را در سه بخش دسته‌بندی کرده است:

خطبه‌ها

بخش اول نهج‌البلاغه شامل ۲۴۱ خطبه از امیرالمؤمنین است که در مقاطع مختلف زندگانی ایشان بیان گردیده است و موضوعات مختلفی نظیر خداشناسی، جهان‌بینی، ویژگی‌های انسان، حکومت، و ... را در بر دارد. از بارزترین و شناخته‌شده ترین خطبه‌های حضرت می‌توان به خطبه شقشقیه، و خطبه متقین اشاره کرد.

نامه‌ها

بخش دوم نهج‌البلاغه مشتمل بر ۷۲ نوشته از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است. وصیت‌نامه‌های امام (علیه‌السلام)، فرمان‌ها، سفارشات به افراد، پیمان‌نامه‌ها و نامه‌های مکتوب حضرت در این بخش گردآوری شده است. از مهم‌ترین و معروف‌ترین نامه‌ها می‌توان به وصیت امام علی (علیه‌السلام) به امام حسن (علیه‌السلام) و فرمان به مالک اشتر یاد کرد.

حکمت‌ها

بخش سوم نهج‌البلاغه ۴۸۰ گفتار کوتاه و پندآمیز امام علی (علیه‌السلام) را پوشش داده است. در ترجمه‌های مختلف برای این بخش عنوان‌های کلمات قصار، حکمت‌ها، پندها و ... درج شده است.

این مجموعه گرانقدر که گذشت زمان و ظهور اندیشه‌های نوتر و روشن تر پیوسته بر ارزش آن افزوده است. گزیده‌ای از خطابه‌ها، دعاها، وصیت‌ها، نامه‌ها و جمله‌های کوتاه مولای متقیان، علی (علیه‌السلام) است.

این اثر ماندگار را علامه سید شریف رضی (رضوان الله علیه) از میان صدها کتاب و منبع، گردآوری و تنظیم کرده است[۱].

مؤلف نهج‌البلاغه

مؤلف نهج‌البلاغه ابوالحسن محمد بن حسین موسوی معروف به سید رضی و شریف رضی است. وی در سال 359 هجری، دیده به جهان گشود و در سال 406 هجری، دیده از جهان فرو بست. سید رضی هم از جانب پدر و هم از جانب مادر نسبی بس شریف داشت. از سوی پدر با پنج واسطه به امام هفتم موسی بن جعفر (علیه‌السلام) و از سوی مادر با شش واسطه به امام چهارم حضرت علی بن الحسین (علیه‌السلام) می‌رسید[۲]. از این رو بهاءالدوله دیلمی او را به ذی الحسبین و شریف رضی ملقب نمود[۳].

سید رضی از اوان کودکی همراه برادرش سید مرتضی به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت و هوش سرشار و استعداد کم‌نظیر خود را در عرصه‌های مختلف ظاهر ساخت. بیش از ده سال از سن شریف رضی نگذشته بود که به سرودن شعر پرداخت و چنان قریحه‌ای از خود نشان داد که سابقه نداشت. هنوز بیستمین بهار زندگی را پشت سر نگذاشته بود که در تمام معارف و علوم اسلامی سرآمد همگان گشت، و در سرودن شعر به مقامی دست یافت که هیچ کس بدان مرتبه راه نیافت.

سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابواسحاق صابی[۴]. غیر مسلمان رابطه‌ای صمیمی‌داشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود؛ و چون او درگذشت، سید رضی در قصیده‌ای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت[۵]. برخی از این مرثیه‌سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش کردند که شخصی چون او، از دودمان پیامبر، کسی چون ابواسحاق صابی کافر را مرثیه می‌گوید و از فقدان او چنین می‌نالد! و سید رضی پاسخ داد که من فضل و کمال او را ستوده‌ام، نه جسم و بدن او را [۶].

ثعالبی ادیب معاصر با سید رضی، در گذشته به سال 429 هجری درباره او چنین می‌نویسد:

او اینک نابغه دوران و نجیب‌ترین بزرگان عراق و در عین شرافت نسب و افتخار حسب، مزین به ادبی نمایان و فضلی تابان و بهره‌ای وافر از تمام خوبی‌ها و نیکویی‌هاست. از این گذشته او سرآمد شاعرانی است که از دودمان ابوطالب برخاسته‌اند، چه گذشتگان و چه معاصران و اگر بگویم او سرآمد شاعران قریش است، گزافه نگفته ام که گواه صادق آن اشعار اوست که این ادعا را می‌توان با مراجعه بدانها دریافت؛ اشعاری عالی و استوار، خالی از سستی و عوار، که در عین روانی و سلاست، محکم است و با متانت، دارای معانی نغز و بلند، و چونان میوه رسیده و باطراوت[۷].

سید رضی با وجود گرفتاری‌های بسیار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و علی‌رغم مشاغل مهم و حساس و وقت‌گیری همچون نقابت طالبیان و امارت حج و نظارت دیوان مظالم[۸]، در عمر چهل و هفت ساله خویش آثاری بس مهم بر جای گذاشته است که هر یک در نوع خود ممتاز و حائز اهمیتی بسیار است که البته برخی از آنها به جای مانده و بسیاری از آنها از میان رفته است و جز نام و نشانی از آنها باقی نمانده است. در بین آثار شریف رضی نهج‌البلاغه مهمترین و برجسته‌ترین آنهاست که هیچ کتابی پس از قرآن کریم به والایی و شیوایی، و گرانمایگی و جاودانگی آن نمی‌رسد و سید رضی آن را در سال 400 هجری، شش سال پیش از وفاتش تألیف کرده است.

نهج‌البلاغه عنوانی است که سید رضی برای منتخبی از خطبه‌ها و مواعظ، نامه‌ها و عهدنامه‌ها، کلمات کوتاه و کلمات قصار امیر مؤمنان علی (علیه‌السلام) برگزیده است[۹]، و این کتاب در فرهنگ اسلامی‌مانند آفتاب نیمروز می‌درخشد و صدفی مشحون به گوهرهایی از حکمتهای عالی است[۱۰].

نام نهج‌البلاغه

سید رضی(ره) این کتاب را نهج‌البلاغه، یعنی راه و روش بلاغت نامید؛ زیرا این کتاب، درهای بلاغت را به روی خواننده می‌گشاید و جویندگان بلاغت را به آن نزدیک می‌سازد. نیاز دانشمند و دانشجو را برمی‌آورد و گم شده و خواسته بلیغ و زاهد است. از آن روز که این کتاب به دنیای فرهنگ و ادب گام نهاد، در میان دانشمندان و خطیبان و اهل ادب بلندآوازه شد و ستاره آن در شام و عراق و نجد و تهامه درخشید...[۱۱].

اسناد، شرح‌ها، ترجمه‌ها

این اثر عظیم از گوینده بزرگش حکایت دارد و به قول عباس محمود عقاد نویسنده و تاریخ‌نگار معروف مصری: «چون خوب دقت کنی صدای امام را از آن سوی کلمات می‌شنوی، نه صدای دیگری را[۱۲]».

نهج‌البلاغه در طول حدود هزار سال عمر خود، در اختیار دانشمندان، طلاب و اهل علم بوده است. آنها به مطالعه و حفظ آن می‌پرداختند و در خطبه‌ها و خطابه‌ها بدان استناد و تبرک می‌جستند. اندیشمندان و محققان بر آن شرح و تفسیر می‌نوشتند و به ترجمه آن اقدام می‌کردند.

همه شارحان و مترجمان نهج‌البلاغه که بیش از سیصد نفر هستند، معتقدند که این کتاب از تألیف‌های علامه[۱۳]. شریف رضی است و او این توفیق را یافته است که سخنان امیر مؤمنان، علی(علیه‌السلام) را با سبک و شیوه‌ای جالب گردآوری و تنظیم کند[۱۴].

نهج‌البلاغه در کلام بزرگان و اندیشوران

نهج‌البلاغه برخلاف دیگر کتاب‌های روایی و حدیثی، پای را از دایره اعتقادات تشیع و دین اسلام، فراتر نهاده و بسیاری از دانشمندان ادیان و مکتب‌های دیگر را به خود جذب کرده است. دکتر طه حسین مصری، فقط وحی و کلام خدا را بالاتر از سخن حضرت قرار می‌دهد و به قول ابن ابی الحدید معتزلی، سزاوار است تمام سخن‌شناسان عرب در برابر کلمات امام علی(علیه‌السلام) سجده کنند[۱۵].

در اینجا چند سخن از بزرگان را درباره این اثر گران سنگ می‌آوریم:

حضرت امام خمینی(ره) فرموده است: کتاب نهج‌البلاغه بعد از قرآن، بزرگ‌ترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن، بالاترین راه نجات است[۱۶].

شیخ محمود شکری آلوسی می‌گوید: نهج‌البلاغه مشتمل بر خطبه‌های امیرالمؤمنین است که فوق سخن مخلوق و دون سخن خالق است، نزدیک به مرتبه اعجاز دارد و مبتکر طرق حقیقت و مجاز است[۱۷].

جستارهای وابسته

پانویس

  1. حسن منتظری، آشنایی با نهج‌البلاغه، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه
  2. ابو منصور عبدالملک بن محمد بن اسماعیل الثعالبى، یتیمة الدهر فى محاسن اهل العصر، شرح و تحقیق مفید محمد قمیحه، الطبعه الثانیه، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1403 ق. ص 3، ص 155؛ جمال‌الدین احمد بن على الحسینى المعروف بابن عنبه، عمده الطالب فى انساب آل ابى طالب، اشرف على مراجعته و مقابله الاصول لجنه احیاء التراث، دار مکتبه الحیاه، بیروت، ص 236
  3. ابوبکر احمد بن على الخطیب البغدادى، تاریخ بغداد أو مدینه السلام، دارالکتب العلمیه، بیروت، ج 2، ص 246؛ ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن الجوزى، المنتظم فى تاریخ الامم و الملوک، دراسة و تحقیق محمد عبدالقادر عطا، مصطفى عبدالقادر عطا، راجعه و صححه نعیم زرزور، الطبعه الاولى، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1412 ق. ج 15، ص 115؛ ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقى، البدایه و النهایه، تحقیق على شیرى، الطبعه الاولى، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 12، ص 4؛ محمد باقر الخوانسارى، روضات الجنات فى احوال العلماء و السادات، الطبعه الاولى، الدار الاسلامیه، بیروت، 1411 ق. ج 6، ص 178؛ کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربى، نقله الى العربیه عبدالحلیم النجار، الطبعه الثانیه، افست دارالکتاب الاسلامى، قم، ج 2، ص 62
  4. ابواسحاق ابراهیم بن هلال حرانى از ادیبان و کاتبان برجسته قرن پنجم هجرى بوده است. وى در نویسندگى و انشا مقامى بلند داشت و او را در شمار ابن عمید آورده‏اند. ابواسحاق بر آیین صابئین (پیروان حضرت یحیى) بود و بر آیین خود تعصب مى‏ورزید. ر. ک: محمد بن اسحاق الندیم، الفهرست، طبع تجدد، تهران، 1393 ق. ص 149؛ یتیمه الدهر، ج 2، صص 287 - 368؛ شهاب‌الدین ابو عبدالله یاقوت الحموى، معجم الادباء، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 2، صص 20 - 94؛ شمس الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، دار الثقافه، بیروت، ج 1، صص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، الکنى و الالقاب، المطیعه الحیدریه، النجف، 1376 ق. ج 2، صص 366 - 368؛ زکى مبارک، النثر الفنى فى القرن الرابع، الطبعه الثانیه، مکتبه السعاده، القاهره، ج 2، صص 290 - 295
  5. ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوى (الشریف الرضى)، دیوان الشریف الرضى، الطبعه الاولى، وزاره الارشاد الاسلامى 1406 ق. ج 1، صص 381 - 385
  6. الکنى و الالقاب، ج 2، ص 368
  7. یتیمه الدهر، ج 3، ص 155
  8. یتیمه الدهر، ج 3، ص 155؛ عمده الطالب، ص 237
  9. السید عبدالزهراء الحسینى الخطیب، مصادر نهج‌البلاغه و أسانیده، الطبعه الثانیه، موسسه الاعلمى للمطبوعات، بیروت، 1395 ق. ج 1، ص 87
  10. سید هبه الدین شهرستانى، در پیرامون نهج‌البلاغه، ترجمه سید عباس میرزاده اهرى چاپ سوم، بنیاد نهج‌البلاغه، 1359 ش. ص
  11. شرح نهج‌البلاغه، ص 7
  12. عبقریه الإمام، صص 132 178
  13. فهرست‌های ابی العباس نجاشی و فهرست شیخ منتجب الدین
  14. فهرست‌های ابی العباس نجاشی و فهرست شیخ منتجب الدین
  15. محمد دشتی، شناخت نهج‌البلاغه و فهرست کلی نهج‌البلاغه، نشر مؤلف، صص 151 163
  16. وصیت نامه الهی سیاسی امام خمینی(ره)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ص 8
  17. وصیت نامه الهی سیاسی امام خمینی(ره)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ج 1، ص 91