کشمیر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۹: | ||
بر اساس این نظریه و با توجه به اینکه بلبل شاه نیز از طریقه صوفیان نعمت اللهی است که به اندیشههای شیعی بسیار نزدیک بودند، میتوان چنین گفت که اسلام از آغاز با فعالیت شیعیان ایرانی در کشمیر رواج یافت. <ref> دایره المعارف الاسلامیه الشیعیه، ج۱۹، ص۲۶۶</ref> | بر اساس این نظریه و با توجه به اینکه بلبل شاه نیز از طریقه صوفیان نعمت اللهی است که به اندیشههای شیعی بسیار نزدیک بودند، میتوان چنین گفت که اسلام از آغاز با فعالیت شیعیان ایرانی در کشمیر رواج یافت. <ref> دایره المعارف الاسلامیه الشیعیه، ج۱۹، ص۲۶۶</ref> | ||
در میانه سلطنت شاه میریان بود که گروه بزرگی از سادات و صوفیان به کشمیر مهاجرت کردند؛ سفر این گروهها را که یا خود شیعه بودند و یا به اندیشههای [[شیعی]] نزدیکی داشتند از عوامل رواج تشیع در کشمیر دانسته شده است. ازجمله این گروهها سادات بیهقی به رهبری [[سید محمود سبزواری]] بودند که پس از تسلیم شدن خواجه علی مؤید، آخرین امیر سربداران به تیمور گورکانی، سبزوار را ترک کرده و در زمان سلطان اسکندر میرشاه < | در میانه سلطنت شاه میریان بود که گروه بزرگی از سادات و صوفیان به کشمیر مهاجرت کردند؛ سفر این گروهها را که یا خود شیعه بودند و یا به اندیشههای [[شیعی]] نزدیکی داشتند از عوامل رواج تشیع در کشمیر دانسته شده است. ازجمله این گروهها سادات بیهقی به رهبری [[سید محمود سبزواری]] بودند که پس از تسلیم شدن خواجه علی مؤید، آخرین امیر سربداران به تیمور گورکانی، سبزوار را ترک کرده و در زمان سلطان اسکندر میرشاه <بین سال هایref>(۷۶۹-۸۱۶)</ref> به کشمیر رسیدند و مورد استقبال شاه قرار گرفتند. [[سادات بیهقی]] با شاه میریان وصلت کردند و در دوران سلطان زینالعابدین میرشاه <ref>(۷۲۲-۸۷۴)بین سال های</ref> وارد تشکیلات سیاسی شدند و امور اداری را به دست گرفتند و پس از آن در تحولات سیاسی سلسله شاه میر تأثیرگذار بودند. | ||
نسخهٔ ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۳۳
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۶:۳۳، ۵ ژوئیه ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
نام | کشمیر |
---|---|
منطقه جغرافیایی | شمال غربی شبهقاره هند |
تحت کنترل | کشور هند |
وسعت | حدود ۱۰۱٬۴۳۷ کیلومتر مربع |
جمعیت | بیش از ۱۲ میلیون نفر |
مذهب | شیعه * چکها |
شهرهای شیعه نشین | کارگیل * سرینگر * بدگام * بلتستان * گلگت |
کشمیر منطقهای در شمال غربی شبهقاره هند است که از ایالت جامو و کشمیر تحت کنترل هند، ایالت گلگت-بلتستان و کشمیر آزاد تحت کنترل پاکستان و منطقه اقصی چین تحت کنترل جمهوری خلق چین تشکیل میشود. این منطقه عمدتاً کوهستانی است و رشتهکوه قراقروم شامل قله کی۲ دومین نقطه مرتفع کره زمین و چندین قله مرتفع دیگر در آن قرار دارند.
سابقه تاریخی حضور تشیع در کشمیر به سده هشتم بازمیگردد. در این دوران برخی از صوفیان و علمای شیعه ایرانی و گروهی از سادات به این منطقه مهاجرت کردند. گسترش تشیع با تأسیس سلسله چکها در کشمیر به اوج خود رسید.
تاریخچه کشمیر
ایالت کشمیر (قبل از تقسیم) از پنج بخش دره کشمیر، جامو، لداخ، بلتستان، پونچ و گیلگت تشکیل شده بود. جمعیت کشمیر در سال ۱۹۴۱میلادی/ ۱۳۲۰ش. ۴۰۲۱۶۱۶ نفر بود که از آن میان ۷۷ درصد مسلمان، ۲۰ درصد هندو و ۳% سیک و اقلیتهای دیگر بودند. [۱]
در سال ۱۸۴۶ بر اساس معاهده امرتسر، انگلستان حکومت کشمیر را به گلاب سینگ فروخت و او سلسله دُگرا را در این منطقه تأسیس کرد. در دوران حکومت سلسله دگرا مسلمانان بهشدت سرکوب شدند و تبعیض شدیدی بین مسلمانان و هندوها وجود داشت. [۲]
با اعلام استقلال پاکستان، تصمیم بر آن بود که امیران ایالاتی که تحت نظارت بریتانیا حکومتی نیمهمستقل داشتند، بر اساس سه معیار مذهب ساکنان ایالت، خواست مردم و وضع جغرافیایی، درباره پیوستن به پاکستان یا هند تصمیم گیرند.[۳]
بر این اساس ایالت کشمیر که بیشتر ساکنان آن مسلمان بودند باید به پاکستان میپیوست اما مهاراجه هاری سینگ علاقه داشت استقلال خود را حفظ کند و از پیوستن به هند یا پاکستان خودداری کرد. مسلمانان پاکستان که از مدتی پیش علیه تبعیضها و محدودیتهای موجود به اعتراض پرداخته بودند، از پیوستن به پاکستان حمایت میکردند. در سال ۱۹۴۸ مهاراجه تصمیم گرفت به هند بپیوندد تا بتواند از کمک هند در سرکوب مخالفان بهره گیرد. [۴] این تصمیم آغاز جنگهای پاکستان و هند بر سر کشمیر بود و درنهایت تقسیم این منطقه را بین دو کشور در پی داشت. [۵]
در اکتبر سال ۱۹۴۷م. بین دو کشور هند و پاکستان جنگی رخ داد که تا ژانویه سال ۱۹۴۹ ادامه داشت. سرانجام با میانجیگری سازمان ملل متحد دو کشور با آتشبس موافقت کردند و قرار شد سرنوشت کشمیر با مراجعه به آرای مردم آن سرزمین تعیین شود، اما این همهپرسی هرگز برگزار نشد.
هنگام برقراری آتشبس سال ۱۹۴۹، حدود یک سوم از سرزمین کشمیر - که پاکستان آن را کشمیر آزاد مینامد - در تصرف پاکستان باقی ماند و هند نیز در سال ۱۹۵۴ انضمام رسمی بخش تحت کنترل خود - موسوم به جامو و کشمیر - را به خاک خود اعلام کرد. در سال ۱۹۶۵ جنگ دیگری بین دو کشور آغاز شد که سرانجام با میانجیگری روسیه در ژانویه ۱۹۶۶ خاتمه یافت. جنگ سوم، در سال ۱۹۷۱ و در پی حمایت هند از شورش استقلالطلبان پاکستان شرقی آغاز شد که نهایتاً به تشکیل کشور مستقل بنگلادش منتهی شد؛ آتشبس سال ۱۹۷۲ و شناسایی بنگلادش توسط پاکستان در سال ۱۹۷۴، به این بحران خاتمه داد. [۶]
دولتمردان پاکستان اعلام میکنند که کشمیر باید در سال ۱۹۴۷ به پاکستان میپیوست چراکه بیشتر ساکنان آن مسلماناناند. اما دولتمردان هند نظر دیگری دارند و معتقدند که کشمیر بخشی از هند است. [۷]
آب و هوا درکشمیر
آب و هوای کشمیر سرد است. این ایالت از لحاظ اقلیمی دارای سه دوره است: آب و هوای سرد از آبان تا بهمن ( نوامبر تا فوریه ) آب و هوای گرم از اوایل اسفند تا اواخر خرداد ( مارس تا اواسط ژوئن ) دورة بارانی در بقیة سال . بنا بر گزارشی، [۸] اردیبهشت و خرداد گرم ترین ماههای سال (میانگین بیشترین دمای سالانه حدود ْ۲۹)، دی و بهمن سردترین ماههای سال (میانگین کمترین دمای سالانه حدود ْ۱۷) و تابستان پرباران ترین فصل (بارش سالانه حدود ۹۶ میلیمتر) است. در شهرهای سرینگر و لی، خرداد و تیر و مرداد گرم ترین و مهر تا فروردین سردترین (عمدتاً با دمای زیر صفر درجه) ماههای سال اند. بارش سالانة سرینگر و لی نیز به ترتیب حدود ۸۴ و ۳ میلیمتر است. [۹]
جنگل ها و مراتع عمده ترین پوشش گیاهی این ایالت است. ۲۷% از کل اراضی ایالت، جنگلی است که بیشتر در قسمت کشمیر متمرکزند. از جانوران پلنگ، ببر ، خرس ، گرگ ، روباه و گوزن در این ایالت یافت میشود. [۱۰]
زبان مردم کشمیر
زبان کشمیری از مجموعه زبان های داردی متشکل از زبانهای هند و آریایی است و به طور عمده توسط مردم کشمیر ساکن در دره کشمیر و دره چناب جامو و کشمیرصحبت می شود.
حدود 8.6 میلیون نفر به زبان کشمیری و گویش های مرتبط با آن در ایالت جامو و کشمیر درتصرف هند صحبت می کنند و حدود 130 هزار نفر نیز در دره نیلم و لپا در منطقه آزاد کشمیر پاکستان وجود دارند.
اکثر مردم کشمیر، زبان اردو یا انگلیسی به عنوان زبان دوم خود استفاده می کنند
طبق گزارش موسسه بین المللی یو سی ال ای، زبان کشمیری شاخه ای از زبانهای داردی متشکل از زبان های هند و آریایی و شاخهای از زیرخانواده زبان های هند و ایرانی از خانواده زبان های هند و اروپایی است. با این حال توافقی جهانی بر سر نسب این زبان موجود نیست. [۱۱]
نژاد مردم کشمیر
در منطقه کشمیر، نژادهای برجسته ای وجود دارند که بر حسب محل زندگی به شرح زیر است:
کوشوری
عمدتا در دره کشمیر یافت می شوند اما در نیلوم و منطقه آزاد جامو و کشمیر نیز دیده می شود.
پهاری
اکثریت این مردم در منطقه آزاد کشمیر و همچنین در بخش های در تصرف هند مانند کوپوارا، پونچ و راجروری یافت می شوند.
گوجری
آن ها عمدتا در منطقه آزاد کشمیر، دره کشمیر غربی و شمال جامو زندگی می کنند.
دوگرا
عمدتا در جنوب جامو یافت می شود.
کارگیلی
اکثریت آنها در کارگیل، یکی از مناطق لداخ زندگی می کنند.
لداخی
آن ها در شمال لداخ زندگی می کنند.
هونزا
در شمال غربی گیلگت بلتستان یافت می شوند.
گیلگیتی
بیشتر در جنوب غربی گیلگیت بالتستان حضور دارند.
بلتی
در شرق گیلگت بلتستان زندگی می کنند. [۱۲]
اسلام و تشیع در کشمیر
نخستین گامهای ورود اسلام به کشمیر در سده پنجم هجری با ورود صوفیان به این دیار برداشته شد، اما رواج و انتشار اسلام تا قرن نهم به تأخیر افتاد. در این زمان با ورود سید بلال شاه که از صوفیان طریقه نعمت اللهی بود و مسلمان شدن رنچن حاکم بودایی کشمیر، اسلام در این منطقه رواج بیشتری یافت و در زمان پادشاهی شاه میریان استحکام یافت. [۱۳]
به نظر برخی از پژوهشگران، شاه میر، اسماعیلیه مذهب بود. [۱۴] بر اساس این نظریه و با توجه به اینکه بلبل شاه نیز از طریقه صوفیان نعمت اللهی است که به اندیشههای شیعی بسیار نزدیک بودند، میتوان چنین گفت که اسلام از آغاز با فعالیت شیعیان ایرانی در کشمیر رواج یافت. [۱۵]
در میانه سلطنت شاه میریان بود که گروه بزرگی از سادات و صوفیان به کشمیر مهاجرت کردند؛ سفر این گروهها را که یا خود شیعه بودند و یا به اندیشههای شیعی نزدیکی داشتند از عوامل رواج تشیع در کشمیر دانسته شده است. ازجمله این گروهها سادات بیهقی به رهبری سید محمود سبزواری بودند که پس از تسلیم شدن خواجه علی مؤید، آخرین امیر سربداران به تیمور گورکانی، سبزوار را ترک کرده و در زمان سلطان اسکندر میرشاه <بین سال هایref>(۷۶۹-۸۱۶)</ref> به کشمیر رسیدند و مورد استقبال شاه قرار گرفتند. سادات بیهقی با شاه میریان وصلت کردند و در دوران سلطان زینالعابدین میرشاه [۱۶] وارد تشکیلات سیاسی شدند و امور اداری را به دست گرفتند و پس از آن در تحولات سیاسی سلسله شاه میر تأثیرگذار بودند.
پانویس
- ↑ اسپوزیتو، دایره المعارف جهان نوین اسلام، ج۳، ص۷۱۴
- ↑ حسین، کشمیر بهشت زخمخورده، ص۹۰-۹۲
- ↑ رضوی، بحران کشمیر، ص۴۱
- ↑ رضوی، بحران کشمیر، ص۴۴-۴۵
- ↑ اسپوزیتو، دایره المعارف جهان نوین اسلام، ج۳، ص۷۱۴
- ↑ بحران کشمیر روزنههایی به سوی صلح
- ↑ دایره المعارف جهان نوین اسلام، ج۳، ص۷۱۵؛ [بحران کشمیر روزنههایی به سوی صلح]
- ↑ مجید حسین، ج۱، ص۱۱ـ۱۷
- ↑ حمیدرضا سیدناصری، کشمیر: گذشته، ج۱، ص۲۲، حال، آینده
- ↑ فودور، ص ۳۴۸
- ↑ فرهنگ مردم کشمیر یکی از غنی ترین و متنوع ترین فرهنگ هاست - http://pakistaninfo.com › فرهنگ-مردم...
- ↑ فرهنگ مردم کشمیر یکی از غنی ترین و متنوع ترین فرهنگ هاست - http://pakistaninfo.com › فرهنگ-مردم...
- ↑ بهارستان شاهی، ص۲۵۹-۲۶۰؛ هالیستر، ص۱۲۱
- ↑ هالیستر، تشیع در تاریخ، ص۱۶۱-۱۶۲
- ↑ دایره المعارف الاسلامیه الشیعیه، ج۱۹، ص۲۶۶
- ↑ (۷۲۲-۸۷۴)بین سال های