۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
=شیعه در زمان پیامبر= | =شیعه در زمان پیامبر= | ||
در هر حال، شیعه به عنوان پیروان علی بن ابی طالب و معتقدان به امامت بلافصل او در نخستین روزهای پس از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)پدید آمد. البته روایاتی نیز یافت میشود که لفظ شیعه در زمان حیات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)بر چهار تن از صحابه اطلاق میشد که عبارت بودند از: سلمان، مقداد، ابوذر و عمار یاسر.[۱۲][۱۳] این افراد از جمله کسانی هستند که در مسئله خلافت و امامت، علی (علیهالسلام) را خلیفه بلافصل پیامبر میدانستند با این وصف، و با توجه به این که نظریه شیعه در مسئله امامت به نصوص کتاب و سنت مستند گردیده است، میتوان گفت: تشیع، در حقیقت، با اسلام همراه بوده است، هر چند به عنوان یک مذهب، پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)موجودیت یافت. | در هر حال، شیعه به عنوان پیروان علی بن ابی طالب و معتقدان به امامت بلافصل او در نخستین روزهای پس از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)پدید آمد. البته روایاتی نیز یافت میشود که لفظ شیعه در زمان حیات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)بر چهار تن از صحابه اطلاق میشد که عبارت بودند از: سلمان، مقداد، ابوذر و عمار یاسر.[۱۲][۱۳] این افراد از جمله کسانی هستند که در مسئله خلافت و امامت، علی (علیهالسلام) را خلیفه بلافصل پیامبر میدانستند با این وصف، و با توجه به این که نظریه شیعه در مسئله امامت به نصوص کتاب و سنت مستند گردیده است، میتوان گفت: تشیع، در حقیقت، با اسلام همراه بوده است، هر چند به عنوان یک مذهب، پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)موجودیت یافت. | ||
=فرق شیعه= | =فرق شیعه= | ||
چون مکتب شیعه در طول دو قرن و نیم امامت را به طور کامل درک نمود به ناچار حوادث و بحرانهائی بخصوص در مورد امامت و مهدویت بر شیعه وارد شد. به همین دلیل با انحراف افرادی از شیعه امامیه، فرق شیعی منحرفی بوجود آمدند که عمده این فرق عبارتند از: کیسانی، زیدی، اسماعیلی، فطحی و واقفی . به هرحال این فرق، منحرف از عقاید شیعه حقه هستند و حتی با روند تکاملی این فرق، لفظ شیعه بر ایشان اطلاق نمیشود و برای استعمال این لفظ حتما باید به مکتب خویش اضافه شوند؛ مانند شیعه اسماعیلی و شیعه زیدی و بقیه فرق منحرفه که منقرض شدهاند. | چون مکتب شیعه در طول دو قرن و نیم امامت را به طور کامل درک نمود به ناچار حوادث و بحرانهائی بخصوص در مورد امامت و مهدویت بر شیعه وارد شد. به همین دلیل با انحراف افرادی از شیعه امامیه، فرق شیعی منحرفی بوجود آمدند که عمده این فرق عبارتند از: کیسانی، زیدی، اسماعیلی، فطحی و واقفی . به هرحال این فرق، منحرف از عقاید شیعه حقه هستند و حتی با روند تکاملی این فرق، لفظ شیعه بر ایشان اطلاق نمیشود و برای استعمال این لفظ حتما باید به مکتب خویش اضافه شوند؛ مانند شیعه اسماعیلی و شیعه زیدی و بقیه فرق منحرفه که منقرض شدهاند. | ||
=غلو در شیعه= | =غلو در شیعه= | ||
زمینه غلو در مکتب شیعه برای عدهای از سود جویان و یا غافلان از حقائق اعتقادی شیعه به وادی کفر و شرک تبدیل شده بود و عدهای از افراد به کفر و غلو کشیده شدند. این کافران غلو کننده و گزافه گو به هیچ وجه ماهیت اعتقادات شیعی ندارند ولی عدهای از نویسندگان مانند شهرستانی و سمعانی سعی دارند تمام افراد و فرق منحرف شده از شیعه را شیعه بنامند و بلکه بطور کلی شیعه را اهل غلو و تشبیه و تقصیر معرفی کنند.[۱۴] این نویسندگان سعی دارند تمام فرق کیسانی و اسماعیلی و زیدی و غلات و دیگر منحرفین از شیعه را تماما شیعی معرفی کنند[۱۵] و به خواننده القاء کنند که فرق شیعی بسیار زیاد است و در این پوشش از ذکر حق و عقائد حقه شیعه خودداری کنند و به طور طبیعی صورتی ناشایست از شیعه بسازند. | زمینه غلو در مکتب شیعه برای عدهای از سود جویان و یا غافلان از حقائق اعتقادی شیعه به وادی کفر و شرک تبدیل شده بود و عدهای از افراد به کفر و غلو کشیده شدند. این کافران غلو کننده و گزافه گو به هیچ وجه ماهیت اعتقادات شیعی ندارند ولی عدهای از نویسندگان مانند شهرستانی و سمعانی سعی دارند تمام افراد و فرق منحرف شده از شیعه را شیعه بنامند و بلکه بطور کلی شیعه را اهل غلو و تشبیه و تقصیر معرفی کنند.[۱۴] این نویسندگان سعی دارند تمام فرق کیسانی و اسماعیلی و زیدی و غلات و دیگر منحرفین از شیعه را تماما شیعی معرفی کنند[۱۵] و به خواننده القاء کنند که فرق شیعی بسیار زیاد است و در این پوشش از ذکر حق و عقائد حقه شیعه خودداری کنند و به طور طبیعی صورتی ناشایست از شیعه بسازند. | ||
=شیعیان و استقامت= | =شیعیان و استقامت= | ||
همان عده از دوستان و هواداران علی (علیهالسّلام) که به نام شیعه شناخته میشدند پس از رحلت پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای احیای حقوق اهل بیت در خصوص خلافت و مرجعیت علمی به انتقاد و اعتراض پرداختند و از اکثریت منافقین و مردم که با زور و یا تطمیع و یا غفلت با ابوبکر بیعت نمودند، جدا شدند. سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و حذیفة بن یمان و... از جمله یاران حقیقی امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) بودند که در صحنههای مختلف از حق آن حضرت دفاع نمودند.[۱۶] | همان عده از دوستان و هواداران علی (علیهالسّلام) که به نام شیعه شناخته میشدند پس از رحلت پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای احیای حقوق اهل بیت در خصوص خلافت و مرجعیت علمی به انتقاد و اعتراض پرداختند و از اکثریت منافقین و مردم که با زور و یا تطمیع و یا غفلت با ابوبکر بیعت نمودند، جدا شدند. سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و حذیفة بن یمان و... از جمله یاران حقیقی امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) بودند که در صحنههای مختلف از حق آن حضرت دفاع نمودند.[۱۶] | ||
شیعیان آل محمد علیهمالسّلام در زمان خلفای غاصب سه گانه (۱۱ـ ۳۵ ه. ق) پیوسته زیر فشار قرار داشتند تا جائی که ابوذر غفاری به دلیل روشنگریهای افشاگرایانه اش مورد شکنجه معاویه و عثمان واقع میشود. سپس این صحابی جلیل القدر به بیابان ربذه تبعید شده و در غربت جان میدهد.[۱۷] مالک اشتر و محمد بن ابی بکر و حجر بن عدی و جویرة بن مسهر و میثم تمار و کمیل بن زیاد و رشید هجری و قنبر... از بزرگان شیعه نیز با حیله معاویه به شهادت میرسد[۱۸] و بنی امیه (۴۰ـ۱۳۲) هرگونه امن و مصونیت از جان و مالشان برداشته شده بود بطوریکه حجاج خونخوار هر زمان که اراده میکرد دستور میداد تا در برابر او یکی از شیعیان کشته شود[۱۹]ولی هر چه فشار ستم و بیدادگری بر ایشان بیشتر میشد در عقیده خود استوارتر میگشتند. با روی کار آمدن بنی العباس شدت سختگیری برامامت شیعه و نیز شیعیان تشدید شد. دردسر بسیاری برای شیعیان در این دوران اتفاق میافتاد و شیعه برای رفع شر به تقیه رفتار مینمود. تمام این ظلمها به دلیل انحراف از امامت حقه بود که از ابتدای حکومت غاصبانه ابوبکر با فاجعه شهادت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) شروع شد و ادامه یافت. این ظالمین فضای جامعه را طوری طراحی نمودند که باعث تیرگی روابط حامیانشان با شیعیان شدند. همانطور که علنا به دشمنی با اهل بیت علیهمالسّلام دامن میزدند. شهادت مظلومانه ائمه اطهار بخصوص امام حسین (علیهالسّلام) شاهد این مدعی است. | شیعیان آل محمد علیهمالسّلام در زمان خلفای غاصب سه گانه (۱۱ـ ۳۵ ه. ق) پیوسته زیر فشار قرار داشتند تا جائی که ابوذر غفاری به دلیل روشنگریهای افشاگرایانه اش مورد شکنجه معاویه و عثمان واقع میشود. سپس این صحابی جلیل القدر به بیابان ربذه تبعید شده و در غربت جان میدهد.[۱۷] مالک اشتر و محمد بن ابی بکر و حجر بن عدی و جویرة بن مسهر و میثم تمار و کمیل بن زیاد و رشید هجری و قنبر... از بزرگان شیعه نیز با حیله معاویه به شهادت میرسد[۱۸] و بنی امیه (۴۰ـ۱۳۲) هرگونه امن و مصونیت از جان و مالشان برداشته شده بود بطوریکه حجاج خونخوار هر زمان که اراده میکرد دستور میداد تا در برابر او یکی از شیعیان کشته شود[۱۹]ولی هر چه فشار ستم و بیدادگری بر ایشان بیشتر میشد در عقیده خود استوارتر میگشتند. با روی کار آمدن بنی العباس شدت سختگیری برامامت شیعه و نیز شیعیان تشدید شد. دردسر بسیاری برای شیعیان در این دوران اتفاق میافتاد و شیعه برای رفع شر به تقیه رفتار مینمود. تمام این ظلمها به دلیل انحراف از امامت حقه بود که از ابتدای حکومت غاصبانه ابوبکر با فاجعه شهادت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) شروع شد و ادامه یافت. این ظالمین فضای جامعه را طوری طراحی نمودند که باعث تیرگی روابط حامیانشان با شیعیان شدند. همانطور که علنا به دشمنی با اهل بیت علیهمالسّلام دامن میزدند. شهادت مظلومانه ائمه اطهار بخصوص امام حسین (علیهالسّلام) شاهد این مدعی است. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۱: | ||
=وظیفه شیعیان= | =وظیفه شیعیان= | ||
امروزه مهمترین دشمنان شیعه را سران استکبار و کفر و هم پیمانان ایشان بخصوص وهابیت از خارج تشیع و بهائیت و صوفیه از داخل تشیع تشکیل میدهند. سران استکبار با سرمایه گذاری و حمایت بی دریغ از این سه فرقه ضاله نه تنها برای ضربه زدن به تشیع تلاش میکنند بلکه برای ضربه زدن به جهان اسلام نقشه میکشند. بر همه شیعیان لازم است که علاوه بر شناخت دشمنان اصلی تشیع با شناختی علمی و دقیق، ازعقائد تشیع دفاع کنند. | امروزه مهمترین دشمنان شیعه را سران استکبار و کفر و هم پیمانان ایشان بخصوص وهابیت از خارج تشیع و بهائیت و صوفیه از داخل تشیع تشکیل میدهند. سران استکبار با سرمایه گذاری و حمایت بی دریغ از این سه فرقه ضاله نه تنها برای ضربه زدن به تشیع تلاش میکنند بلکه برای ضربه زدن به جهان اسلام نقشه میکشند. بر همه شیعیان لازم است که علاوه بر شناخت دشمنان اصلی تشیع با شناختی علمی و دقیق، ازعقائد تشیع دفاع کنند. | ||
=پانویس= | =پانویس= |