confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
اما با این همه، در ایام دعوت نیز اگر مردی [[علوی]] بر ضدّ امویان قیام میکرد و پیروزیهایی به دست میآورد و برای آینده عباسیان خطری به شمار میآمد، او در سرکوبشان درنگ نمیکرد، برای نمونه؛ عبدالله بن معاویه علوی که در اواخر ایام امویان قیام کرد و برخی از شهرهای جبال و [[فارس]] را گرفت، به دستور ابومسلم گرفتار و کشته شد و یا در زندانش درگذشت. <ref> زرکلى، خیر الدین، الأعلام، ج 4، ص 139، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م؛ تاریخ مدینة دمشق، ج 33، ص 213</ref> | اما با این همه، در ایام دعوت نیز اگر مردی [[علوی]] بر ضدّ امویان قیام میکرد و پیروزیهایی به دست میآورد و برای آینده عباسیان خطری به شمار میآمد، او در سرکوبشان درنگ نمیکرد، برای نمونه؛ عبدالله بن معاویه علوی که در اواخر ایام امویان قیام کرد و برخی از شهرهای جبال و [[فارس]] را گرفت، به دستور ابومسلم گرفتار و کشته شد و یا در زندانش درگذشت. <ref> زرکلى، خیر الدین، الأعلام، ج 4، ص 139، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م؛ تاریخ مدینة دمشق، ج 33، ص 213</ref> | ||
=دیدگاه شهید مطهری درباره ابومسلم خراسانی= | |||
از اینرو است که برخی اندیشمندان معاصر معتقدند: «البته ابومسلم سردار خیلى لایقى است، به مفهوم سیاسى، ولى فوق العاده آدم بدى بود؛ یعنى آدمى بود که اساساً بویى از انسانیت نبرده بود. ابومسلم نظیر [[حجاج بن یوسف]] است... ابومسلم را میگویند: ششصد هزار نفر آدم کشته. به اندک بهانهاى همان دوست بسیار صمیمى خودش را میکشت و هیچ این حرفها سرش نمیشد که این ایرانى است یا [[عرب]] که بگوییم تعصب ملى در او بوده است». <ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 18، ص 55، تهران، صدرا</ref> | از اینرو است که برخی اندیشمندان معاصر معتقدند: «البته ابومسلم سردار خیلى لایقى است، به مفهوم سیاسى، ولى فوق العاده آدم بدى بود؛ یعنى آدمى بود که اساساً بویى از انسانیت نبرده بود. ابومسلم نظیر [[حجاج بن یوسف]] است... ابومسلم را میگویند: ششصد هزار نفر آدم کشته. به اندک بهانهاى همان دوست بسیار صمیمى خودش را میکشت و هیچ این حرفها سرش نمیشد که این ایرانى است یا [[عرب]] که بگوییم تعصب ملى در او بوده است». <ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 18، ص 55، تهران، صدرا</ref> |