۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
آخرت به معناى جهان واپسین و عالم بعد از دنیاست. واژه آخرت برگرفته از ریشه «ا خ ر» و مؤنث آخر به معناى پایان و در برابر اول است. | آخرت به معناى جهان واپسین و عالم بعد از دنیاست. واژه آخرت برگرفته از ریشه «ا خ ر» و مؤنث آخر به معناى پایان و در برابر اول است. | ||
قرآن | قرآن کریم زندگى انسان را به دو بخش پایانپذیر و جاودان تقسیم و از اولى به الدنیا و الاولى و از دومى به الاخرة و الیوم الاخر تعبیر کرده است. | ||
واژه آخرت به معناى عالم بعد از دنیا، 113 بار در قرآن | واژه آخرت به معناى عالم بعد از دنیا، 113 بار در قرآن ذکر شده است: <ref>المعجم المفهوس، أ خ ر</ref> نه بار صفت یا مضاف الیه دار، مانند: «وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ». <ref> سوره عنکبوت، آیه 64</ref> | ||
«وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَیْرٌ»، <ref>سوره یوسف، آیه 109</ref> | «وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَیْرٌ»، <ref>سوره یوسف، آیه 109</ref> یک مورد صفت النشأة: یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ <ref>سوره عنکبوت، آیه 20</ref>؛ پنج بار در برابر الاولى، مانند: «فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى» <ref> سوره نجم، آیه 25.</ref> ؛ 48 مورد در برابر الدنیا، مانند: «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً»[۶]؛ و 26 بار صفت یوم، مانند: «آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْیَوْمِ الآخِرِ». <ref>سوره بقره،آیه 8</ref> در مواردى نیز واژه آخرت به تنهایى بکار رفته است، مانند: «أُولَـئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُاْ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالآَخِرَةِ» . <ref> سوره بقره،آیه 86</ref> لفظ آخرت در این گونه موارد، از آن جهت مؤنث آمده که یکى از واژههاى الدار، الکرة <ref>مجمع البیان، ج 1، ص 123</ref>، النشأة <ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج 1، ص 303</ref> یا الحیاة <ref> التفسیر الکبیر، ج 28، ص 303</ref> موصوف مقدر آن است و چون موصوف مؤنث بوده، صفت به تبع آن مؤنث استعمال مىگردد. | ||
=آخرت ، در قرآن و [[حدیث]]= | =آخرت ، در قرآن و [[حدیث]]= | ||
قرآن | قرآن کریم ، زندگىِ پیش از مرگ را زندگى اوّل و زندگىِ پس از مرگ را زندگىِ آخِر نامیده است ، مانند : | ||
«لَهُ الْحَمْدُ فِى الاْءُولَى وَ الاْآخِرَةِ . <ref>قصص: آیه ۷۰</ref> در این [سراى] نخستین و در آخرت ، ستایش ، از آنِ اوست» . | «لَهُ الْحَمْدُ فِى الاْءُولَى وَ الاْآخِرَةِ . <ref>قصص: آیه ۷۰</ref> در این [سراى] نخستین و در آخرت ، ستایش ، از آنِ اوست» . | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
«وَ إِنَّ لَنَا لَلاْآخِرَةَ وَ الاْءُولَى . <ref>لیل: آیه ۱۳</ref> و در حقیقت ، دنیا و آخرت ، از آنِ ماست» . | «وَ إِنَّ لَنَا لَلاْآخِرَةَ وَ الاْءُولَى . <ref>لیل: آیه ۱۳</ref> و در حقیقت ، دنیا و آخرت ، از آنِ ماست» . | ||
«وَ لَلاْآخِرَةُ خَیْرٌ | «وَ لَلاْآخِرَةُ خَیْرٌ لَّکَ مِنَ الاْءُولَى . <ref>ضحى: آیه ۴</ref> و آخرت ، براى تو ، بهتر از سراى نخستین است» . | ||
در واقع ، قرآن | در واقع ، قرآن کریم و نیز [[احادیث اسلامى]] ، کلمه «آخرة» را در یکى از بارزترین مصادیق لغوى آن به کار مى برند . از این رو، هنگامى که یزید بن سلام از پیامبر صلى الله علیه و آله مى پرسد : «چرا آخرت را آخرت نامیده اند؟»، ایشان در جواب مى فرماید : | ||
لاِءَنَّها مُتَأَخِّرَةٌ تَجیءُ مِن بَعدِ الدُّنیا ، لا توصَفُ سِنینُها ، ولا تُحصى أیّامُها ، ولا یَموتُ | لاِءَنَّها مُتَأَخِّرَةٌ تَجیءُ مِن بَعدِ الدُّنیا ، لا توصَفُ سِنینُها ، ولا تُحصى أیّامُها ، ولا یَموتُ سُکّانُها . <ref>ضحى: آیه ۴.</ref> چون آن متأخّر است و پس از دنیا مى آید . سال هاى آن وصف ناشدنى ، و روزهایش ناشمردنى هستند و ساکنان آن ، هیچ گاه نمى میرند . | ||
و از [[امام علی]]<ref>ر.ک:مقاله امام على</ref> (ع) در وجه تسمیه آخرت نقل شده | و از [[امام علی]]<ref>ر.ک:مقاله امام على</ref> (ع) در وجه تسمیه آخرت نقل شده که : | ||
سُمِّیَتِ الآخِرَةُ آخِرَةً ، لاِءَنَّ فیهَا الجَزاءَ وَالثَّوابَ . آخرت ، آخرت نامیده شده است ؛ چون سزا و پاداش در آن جاست. | سُمِّیَتِ الآخِرَةُ آخِرَةً ، لاِءَنَّ فیهَا الجَزاءَ وَالثَّوابَ . آخرت ، آخرت نامیده شده است ؛ چون سزا و پاداش در آن جاست. | ||
همان طور | همان طور که [[علامه مجلسی محمد باقر]]<ref>ر.ک:مقاله علامه مجلسی محمد باقر</ref> توضیح داده، <ref> بحار الأنوار : ج ۱۰ ص ۱۳</ref> مقصود ، آن است که چون در آخرت ، سزا و [[ثواب]] است و جزا متأخّر از عمل است ، زندگى پس از مرگ ، آخرت نامیده شده است . | ||
این واژه در قرآن ، گاه صفت «النشأة» است (مانند : «ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الاْآخِرَةَ ؛ پس خداوند است | این واژه در قرآن ، گاه صفت «النشأة» است (مانند : «ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الاْآخِرَةَ ؛ پس خداوند است که نشأه آخرت را پدید مى آورد») <ref>عنکبوت : آیه ۲۰</ref> ، گاه صفت «الدار» (مانند : «وَ إِنَّ الدَّارَ الاْآخِرَةَ لَهِىَ الْحَیَوَانُ ؛ و زندگى حقیقى همان سراى آخرت است») <ref>عنکبوت : آیه ۶۴ و ر . ک : قصص : آیه ۸۳</ref> ، گاه مضاف الیه «دار» (مانند : «وَ لَدَارُ الاْءَخِرَةِ خَیْرٌ ؛ و سراى آخرت بهتر است») <ref>وسف : آیه ۱۰۹</ref> و گاه صفت «الیوم» (مانند : «مِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الاْآخِرِ ؛ و برخى از مردم مى گویند که به خدا و روز واپسین ایمان آوردیم») <ref>بقره : آیه ۸</ref> قرار گرفته است . البتّه در بیشتر موارد ، موصوف ، حذف گردیده و کلمه «آخرت» در مقابل «دنیا» و درباره زندگى پس از مرگ به کار رفته است . | ||
در قرآن | در قرآن کریم ، این کلمه در مجموع ، ۱۴۳ بار تکرار شده است : چهار بار به معناى لغوى آن و ۱۳۹ بار به معناى «زندگى پس از مرگ» ، و از این تعداد ، ۸۸ بار به صورت «الآخرة» و ۲۲ بار به صورت «بالآخرة» و سه بار به صورت «لَلآخرة» و ۲۶ بار به صورت «الآخِر» (که صفت «الیوم» قرار گرفته است) . | ||
نکته قابل توجّه ، این که : در نگاه ابتدایى ، ممکن است تصوّر شود که کلمه «آخرت» معادل کلمه [[قیامت]] (یوم الحساب) است ؛ امّا دقّت در ریشه لغوى و کاربردهاى آن در قرآن و حدیث به روشنى نشان مى دهد که مقصود از کلمه آخرت ، مقابل «دنیا»ست و شامل همه منازل و مواقف پس از مرگ مى شود . پس ، قیامت ، تنها یکى از منازل آخرت محسوب مى گردد ، چنان که [[پیامبر (ص)]] [[قبر]] را نخستین منزل آخرت معرّفى مى کند : | |||
القَبرُ أوَّلُ مَنازِلِ الآخِرَةِ ؛ فَإِن یَنجُ مِنهُ فَما بَعدَهُ أیسَرُ مِنهُ ، وإن لَم یَنجُ مِنهُ فَما بَعدَهُ أشَدُّ مِنهُ . <ref>بحار الأنوار :ج ۱۰ ص۲۵۶ ح ۱۲۰۱</ref> گور ، نخستین منزلگاه آخرت است . اگر [انسان] از آن به سلامت برَهَد ، منزلگاه هاى پس از آن ، آسان تر از آن است و اگر به سلامت نرَهَد ، منزلگاه هاى پس از آن ، سخت تر از آن خواهد بود . | القَبرُ أوَّلُ مَنازِلِ الآخِرَةِ ؛ فَإِن یَنجُ مِنهُ فَما بَعدَهُ أیسَرُ مِنهُ ، وإن لَم یَنجُ مِنهُ فَما بَعدَهُ أشَدُّ مِنهُ . <ref>بحار الأنوار :ج ۱۰ ص۲۵۶ ح ۱۲۰۱</ref> گور ، نخستین منزلگاه آخرت است . اگر [انسان] از آن به سلامت برَهَد ، منزلگاه هاى پس از آن ، آسان تر از آن است و اگر به سلامت نرَهَد ، منزلگاه هاى پس از آن ، سخت تر از آن خواهد بود . | ||
بنا بر این ، آنچه در این بخش مورد توجّه است ، ارائه متونى است | بنا بر این ، آنچه در این بخش مورد توجّه است ، ارائه متونى است که مجموع زندگىِ پس از مرگ را مورد بررسى قرار داده اند ؛ امّا آنچه مربوط به هر یک از منازل و عوالم آخرت مى شود (مانند : عالم برزخ ، قیامت ، حساب ، میزان ، صراط ، [[بهشت]]<ref>ر.ک:مقاله بهشت</ref> و دوزخ) در عناوین مربوط به خود خواهد آمد ، إن شاء اللّه . | ||
=آخرت در دیگر [[ادیان]]= | =آخرت در دیگر [[ادیان]]= | ||
[[یهود]] می گفتند: عالم آخرت خاص ماست یعنی به عالم آخرت معتقد بودند: «قُلْ إِن | [[یهود]] می گفتند: عالم آخرت خاص ماست یعنی به عالم آخرت معتقد بودند: «قُلْ إِن کَانَتْ لَکُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ» <ref>سوره بقره، 94</ref> اینسان فرقه ای بودند بنام فریسیان؛ فرقه ای نیز به آخرت معتقد نبودند بنام صادوقیان و [[حضرت موسی]]<ref>ر.ک:مقاله حضرت موسی</ref> (ع) [[قارون]] را پند می داد که «وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ» <ref>سوره قصص، 77</ref> از این نعمت که خداوند به تو داد طلب آخرت کن. این آیه دلیل صحت قول فریسیان است. [[تورات]] گوید: الحال ببینید من هستم و با من خدای دیگر نیست من میراننده و زنده کننده و زخم زننده و التیام دهنده هستم که از دستم رهاننده نیست. <ref>مثنی فصل 32، آیه 31</ref> | ||
[[مسیحیان]] نیز به عالم آخرت معتقدند اما این نعمت های جسمانی که خداوند وعده داده است و همچنین آتش و عذاب را به معنی روحانی مناسب آن عالم تفسیر می کنند. گویند: کسی از [[حضرت عیسی]] <ref>ر.ک:مقاله حضرت عیسی</ref>(ع) پرسید: زنی که در دنیا دو شوهر کرده باشد در آخرت به کدام می پیوندد؟ او جواب داد در آن عالم نکاح نیست اما به هر حال یهود و [[نصاری]] از معتقدین به آخرت هستند مگر جماعتی که در قرآن به آنها اشارت فرموده است: «قَاتِلُواْ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَ یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ | [[مسیحیان]] نیز به عالم آخرت معتقدند اما این نعمت های جسمانی که خداوند وعده داده است و همچنین آتش و عذاب را به معنی روحانی مناسب آن عالم تفسیر می کنند. گویند: کسی از [[حضرت عیسی]] <ref>ر.ک:مقاله حضرت عیسی</ref>(ع) پرسید: زنی که در دنیا دو شوهر کرده باشد در آخرت به کدام می پیوندد؟ او جواب داد در آن عالم نکاح نیست اما به هر حال یهود و [[نصاری]] از معتقدین به آخرت هستند مگر جماعتی که در قرآن به آنها اشارت فرموده است: «قَاتِلُواْ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَ یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ». <ref>سوره توبه، آیه 29</ref> | ||
جماعتی از مردم عهد [[پیغمبر (ص)]] دهری و طبیعی بودند: «وَقَالُوا مَا هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا» <ref> سوره جاثیه، 24</ref> زندگی غیر از این زندگی دنیا نیست میمیریم و زنده می شویم. خداوند در جواب آنها گوید: «مَا لَهُم | جماعتی از مردم عهد [[پیغمبر (ص)]] دهری و طبیعی بودند: «وَقَالُوا مَا هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا» <ref> سوره جاثیه، 24</ref> زندگی غیر از این زندگی دنیا نیست میمیریم و زنده می شویم. خداوند در جواب آنها گوید: «مَا لَهُم بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ» به آنچه می گویند علم ندارند و گمان است آنچه می گویند، چون شهادت بر عدم می دهند به علت آن که ندیده اند و ندیده شهادت بر عدم نمی توان داد. | ||
«قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ | «قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ کَمَا یَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ» <ref> سوره ممتحنه، 13</ref> درباره یهود فرماید: از آخرت مأیوس گشتند چنان که کفار از صاحبان قبرها. یک فرقه از یهود بنام صادوقیان عالم آخرت را باور نداشتند و مجازات عاصیان را در همین جهان می دانستند، می گفتند: در تورات وعید آخرت نیست، اگر به شریعت عمل کنند در این جهان عزت و دولت و نعمت یابند و اگر خلاف کنند بلا و ذلت؛ و گروه دیگر بنام فریسیان به عالم آخرت معتقد بودند. مراد از کفار در آیه ملاحده و مادیانند که به وجود غیرمحسوس ایمان ندارند. انسان را همان می دانند که زیر خاک پنهان شود پس از مردن. <ref> نثر طوبی، ذیل واژه «آخرة»</ref> | ||
=پانویس= | =پانویس= |