۸۸٬۰۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
حفصیه پیروان حفص بن ابی مقدام فرقه ای از خوارج اند. | '''حفصیه''' پیروان حفص بن ابی مقدام فرقه ای از [[خوارج]] اند. | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
حَفصیّه در ابتدا جزیی از اباضیه بودند که بر سر مرتبه ایمان و شرک با عبدالله بن اباض اختلاف پیدا کرده از اباضیه جدا شدند | حَفصیّه در ابتدا جزیی از [[اباضیه]] بودند که بر سر مرتبه ایمان و شرک با عبدالله بن اباض اختلاف پیدا کرده از اباضیه جدا شدند و بدین ترتیب نخستین انشعاب در اباضیه با نام حفصیّه شکل گرفت. | ||
==اعتقادات== | ==اعتقادات== | ||
حفص معتقد بود که گفت مرتبه ميان ايمان و شرك، شناختن خداوند است و هر كسی که خداوند را شناخت ولى پيامبر، قرآن، بهشت و دوزخ را باور نداشت و گناهان كبيره ای چون آدم كشى، زنا و از این قبیل گناهان از او سر زد، كافر است با این حال مشرک نیست. زیرا مشرک کسی است که نسبت به خداوند جاهل باشد و او را انکار کند.این فرقه علی (ع) را (با دستاویز قراردادن آیۀ ۲۰۴ سورۀ بقره) دشمن می داشتند و کار ابن ملجم مرادی را (با دستاویز قراردادن آیه۲۰۷ همان سوره) عین صواب می دانستند.هم چنین اعتقاد داشتند که ايمان به كتاب هاى آسمانى و پيامبران به توحيد پيوسته است و هركسی که به آن ها كافر شود، مشرک است. البته اباضيه از او و سخنانش بيزارى جستند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 161 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> <ref>بغدادی عبد القاهر، الفرق بين الفرق، به اهتمام محمد زاهد بن حسن الکوثری، چاپ قاهره، سال 1948 میلادی، ص 62.</ref> <ref>بغدادی ابو منصور بن طاهر، الملل و النحل، تحقيق الدكتور نادر البيرنصرى، چاپ بيروت، سال 1970 میلادی، ص 77</ref> <ref>اشعری ابو الحسن، مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين، چاپ مصر، سال 1950 میلادی، ص 170</ref><ref>اسفرایینی شهفور بن طاهر بن محمد، التبصير فى الدين و تمييز الفرقة الناجية عن الفرق الهالكين، تحقيق شيخ محمد زاهد بن الحسن الكوثرى، چاپ طبع قاهره، سال 1940 میلادی، ص 34</ref> | حفص معتقد بود که گفت مرتبه ميان ايمان و شرك، شناختن خداوند است و هر كسی که خداوند را شناخت ولى پيامبر، قرآن، بهشت و دوزخ را باور نداشت و گناهان كبيره ای چون آدم كشى، زنا و از این قبیل گناهان از او سر زد، كافر است با این حال مشرک نیست. زیرا مشرک کسی است که نسبت به خداوند جاهل باشد و او را انکار کند. این فرقه علی (ع) را (با دستاویز قراردادن آیۀ ۲۰۴ سورۀ بقره) دشمن می داشتند و کار ابن ملجم مرادی را (با دستاویز قراردادن آیه۲۰۷ همان سوره) عین صواب می دانستند. هم چنین اعتقاد داشتند که ايمان به كتاب هاى آسمانى و پيامبران به توحيد پيوسته است و هركسی که به آن ها كافر شود، مشرک است. البته اباضيه از او و سخنانش بيزارى جستند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 161 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> <ref>بغدادی عبد القاهر، الفرق بين الفرق، به اهتمام محمد زاهد بن حسن الکوثری، چاپ قاهره، سال 1948 میلادی، ص 62.</ref> <ref>بغدادی ابو منصور بن طاهر، الملل و النحل، تحقيق الدكتور نادر البيرنصرى، چاپ بيروت، سال 1970 میلادی، ص 77</ref> <ref>اشعری ابو الحسن، مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين، چاپ مصر، سال 1950 میلادی، ص 170</ref><ref>اسفرایینی شهفور بن طاهر بن محمد، التبصير فى الدين و تمييز الفرقة الناجية عن الفرق الهالكين، تحقيق شيخ محمد زاهد بن الحسن الكوثرى، چاپ طبع قاهره، سال 1940 میلادی، ص 34</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[رده: کلام ]] | [[رده: کلام ]] | ||
[[رده: مذاهب کلامی ]] | [[رده: مذاهب کلامی ]] | ||
<references /> |