ام کلثوم: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'دراینباره') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده: ام کلثوم.jpg |جایگزین= ام کلثوم]] | <div class="wikiInfo">[[پرونده: ام کلثوم.jpg |جایگزین= ام کلثوم]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
!نام | !نام | ||
!اُمّ کُلثوم کبری | !اُمّ کُلثوم کبری | ||
|- | |- | ||
|القاب و سایر نامها | |القاب و سایر نامها | ||
|مُکَنّا • | |مُکَنّا • امکلثوم کبری • امالمصائب | ||
|- | |- | ||
|زاده | |زاده | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|(اختلاقی) حدود سال ۵۰ ق یا ۶۱ ق • [[سوریه]] | |(اختلاقی) حدود سال ۵۰ ق یا ۶۱ ق • [[سوریه]] | ||
|- | |- | ||
|[[دین]] و [[مذهب]] | |[[دین]] و [[مذهب]] | ||
|[[اسلام]] | |[[اسلام]] | ||
|- | |- | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
=ولادت و نسب= | =ولادت و نسب= | ||
در تاریخ ولادت | در تاریخ ولادت امکلثوم، میان مورّخان اختلاف است؛ اما [[شیعه]] و [[سنی]] بر اینکه [[علی(ع)]] و [[فاطمه(س)]] فرزندی به نام امکلثوم داشتهاند، اتفاق نظر دارند<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، دار صادر، ج۸، ص۴۶۳؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۸۴ق، ج۲، ص۲۱۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۱۱۸.</ref>. | ||
تاریخ ولادت او را سال ۶ قمری نوشتهاند<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۰۰؛ دخیل، اعلام النساء، ۱۴۱۲ق، ص۲۳۸.</ref>؛ البته برخی نیز بدون تعیین سال دقیق، این گونه ذکر کردهاند که زمان ولادت او در عصر [[پیامبر اکرم(ص)]] بوده است<ref>ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۴۶۴؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۴.</ref>. | تاریخ ولادت او را سال ۶ قمری نوشتهاند<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۰۰؛ دخیل، اعلام النساء، ۱۴۱۲ق، ص۲۳۸.</ref>؛ البته برخی نیز بدون تعیین سال دقیق، این گونه ذکر کردهاند که زمان ولادت او در عصر [[پیامبر اکرم(ص)]] بوده است<ref>ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۴۶۴؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۴.</ref>. | ||
درباره اینکه او فرزند چندم امام علی(ع) بوده میان منابع شیعه و [[اهل سنت]] اختلاف وجود دارد و علمای شیعه، او را کوچکتر و پس از [[زینب]] دانستهاند<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۸۹.</ref>؛ اما اهل سنت، | درباره اینکه او فرزند چندم امام علی(ع) بوده میان منابع شیعه و [[اهل سنت]] اختلاف وجود دارد و علمای شیعه، او را کوچکتر و پس از [[زینب]] دانستهاند<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۸۹.</ref>؛ اما اهل سنت، امکلثوم را فرزند سوم [[علی بن ابی طالب(ع)]] ذکر کرده و بزرگتر از زینب پنداشتهاند<ref>ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ۱۴۱۰ق، ص۲۴۷؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۰۰.</ref>. | ||
=کنیهها و القاب= | =کنیهها و القاب= | ||
[[شیخ مفید]] در شمار فرزندان [[امیرالمؤمنین(ع)]]، نام او را زینب صغری ذکر میکند که مُکَنّا به امکلثوم است<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۴.</ref>. این کنیه را پیامبر اکرم(ص) به سبب شباهت زینب صغری به خالهاش – امکلثوم دختر [[رسول خدا(ص)]] – به او داد<ref>قمی، الکنی و الالقاب، مکتبة الصدر، ج۱، ص۲۲۸.</ref>. در بسیاری از منابع [[فریقین]](شیعه واهل سنت)، از او تعبیر به | [[شیخ مفید]] در شمار فرزندان [[امیرالمؤمنین(ع)]]، نام او را زینب صغری ذکر میکند که مُکَنّا به امکلثوم است<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۴.</ref>. این کنیه را پیامبر اکرم(ص) به سبب شباهت زینب صغری به خالهاش – امکلثوم دختر [[رسول خدا(ص)]] – به او داد<ref>قمی، الکنی و الالقاب، مکتبة الصدر، ج۱، ص۲۲۸.</ref>. در بسیاری از منابع [[فریقین]](شیعه واهل سنت)، از او تعبیر به امکلثوم کبری شده است. | ||
[[سید محسن امین]] دراینباره میگوید: دختران [[امیر مؤمنان(ع)]] که اسم یا کنیه آنان امکلثوم باشد سه یا چهار تن هستند: | [[سید محسن امین]] دراینباره میگوید: دختران [[امیر مؤمنان(ع)]] که اسم یا کنیه آنان امکلثوم باشد سه یا چهار تن هستند: | ||
# امکلثوم کبری دختر فاطمه(س). | #امکلثوم کبری دختر فاطمه(س). | ||
# امکلثوم وُسطی همسر [[مسلم بن عقیل]]. | #امکلثوم وُسطی همسر [[مسلم بن عقیل]]. | ||
# امکلثوم صغری. | #امکلثوم صغری. | ||
# زینب صغری که کنیهاش امکلثوم است. | #زینب صغری که کنیهاش امکلثوم است. | ||
# | # | ||
وی تصریح میکند: اگر دو تای آخر یکی باشند، سه نفر و گرنه امکلثومها چهار تن هستند<ref> امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۳، ص۴۸۴.</ref>. با این حال برخی منابع، اسم امکلثوم دختر علی علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام را «رقیه کبری» و نام امکلثوم صغری را «نفیسه» خواندهاند<ref> علوی، المجدی، ۱۴۰۹ق، ص۱۷، ۱۸؛ مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ۸۱۳.</ref>. | وی تصریح میکند: اگر دو تای آخر یکی باشند، سه نفر و گرنه امکلثومها چهار تن هستند<ref> امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۳، ص۴۸۴.</ref>. با این حال برخی منابع، اسم امکلثوم دختر علی علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام را «رقیه کبری» و نام امکلثوم صغری را «نفیسه» خواندهاند<ref> علوی، المجدی، ۱۴۰۹ق، ص۱۷، ۱۸؛ مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ۸۱۳.</ref>. | ||
=همسر و فرزندان= | =همسر و فرزندان= | ||
بنابر نقل برخی تاریخ نویسان، | بنابر نقل برخی تاریخ نویسان، امکلثوم ابتدا با عُمَر بن خطاب ازدواج کرد و پس از مرگ عُمَر، به همسری پسر عمویش «عون» پسر جعفر بن ابی طالب در آمد. وی پس از وفات عون با برادر شوهرش «محمد» و پس از وفات محمد با دیگر برادر آنان «عبدالله» ازدواج کرد. عبد الله قبل از ایشان ، همسر خواهرش [[زینب کبری]] دختر علی(ع) بوده است<ref> ابن سعد، طبقات الکبری، دار صادر، ج۸، ص۴۶۲.</ref>. [[مسعودی]] امکلثوم را بدون فرزند میداند<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۹۹.</ref>. برخی تاریخنویسان از جمله فرزندان وی را «زید» و «رقیه» دانستهاند که هر دو از عُمَرند<ref> ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۹، ص۴۸۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۲۰ق، ص۱۹۰.</ref>. ابن عنبه در ذکر فرزندان مسلم بن عقیل از دختری به اسم «حمیده» نام میبرد که مادر وی امکلثوم دختر [[علی بن ابیطالب]] است<ref> ابن عنبه، عمده الطالب، ۱۳۸۰ق، ص۳۲.</ref>. سید محسن امین میگوید: این خبر دلالت بر آن دارد که مسلم بن عقیل با دختر عمویش امکلثوم ازدواج کرده، اما این غیر امکلثوم کبری است؛ چون احدی آن را روایت نکرده و شاید همسر امکلثوم وسطی باشد<ref> امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۳، ص۴۸۴.</ref>. | ||
=ازدواج با عمر بن خطاب= | =ازدواج با عمر بن خطاب= | ||
بنابر برخی گزارشهای تاریخی، | بنابر برخی گزارشهای تاریخی، امکلثوم دختر علی بن ابی طالب(ع) با عمر خلیفه دوم ازدواج کرده است<ref> کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۴۶؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۶۱؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۹۷؛ مفید، المسائل العکبریه، ۱۴۱۴ق، ص۶۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۲۰ق، ص۱۸۹.</ref>. تاریخ این ازدواج، [[ماه ذی القعده]] سال ۱۷ هجری قمری ذکر شده است<ref> نویری، نهایه الارب، ۱۴۲۳ق، ج۱۹، ص۳۴۷.</ref>. | ||
در مقابل، عدهای از علمای شیعه مانند شیخ مفید این ازدواج را انکار کردهاند و [[آقا بزرگ تهرانی]]، از چندین کتاب نام میبرد که در ردّ این ازدواج نوشته شدهاند<ref>مدخل ازدواج ام کلثوم با عمر بن خطاب، بخش مخالفان ازدواج.</ref>. | در مقابل، عدهای از علمای شیعه مانند شیخ مفید این ازدواج را انکار کردهاند و [[آقا بزرگ تهرانی]]، از چندین کتاب نام میبرد که در ردّ این ازدواج نوشته شدهاند<ref>مدخل ازدواج ام کلثوم با عمر بن خطاب، بخش مخالفان ازدواج.</ref>. | ||
=حضور در | =حضور در کربلا= | ||
برخی مقاتل از حضور | برخی مقاتل از حضور امکلثوم در کربلا سخن گفتهاند؛ به گونهای که از او در بسیاری از موارد در کنار [[حضرت زینب(س)]] نام برده شده است و مصیبتهایی برای او نقل کردهاند. مجلسی نقل میکند: پس از شهادت امام(ع) و هنگام آتش زدن خیمهها، گوشواره را از گوش امکلثوم خواهر [[حسین(ع)]] کشیدند<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۶۰.</ref>. امکلثوم راوی [[واقعه عاشورا]] بوده و در [[کوفه]] و مجلس [[ابن زیاد]] خطبه خوانده است. [[ابن طیفور]] در کتاب خویش، خطبهای را از امکلثوم میآورد که در کوفه و جریان اسارت [[اهل بیت]] پیامبر(ص) روی داده است<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۲ش، ص۲۳.</ref>. | ||
علامه مجلسی نیز سخنان و اشعار | علامه مجلسی نیز سخنان و اشعار امکلثوم در مجلس ابن زیاد را ذکر کرده است<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۲–۱۱۵.</ref>. | ||
در مقابل، برخی منابع به غیر فاطمی بودن | در مقابل، برخی منابع به غیر فاطمی بودن امکلثوم حاضر در کربلا تصریح کردهاند<ref> بری، الجوهره فی نسب الامام علی و آله، ۱۴۰۲ق، ص۴۵.</ref>.سید محسن امین این مسئله را رد کرده و میگوید: امیرمؤمنان(ع) دو دختر به نام امکلثوم داشته که یکی امکلثوم کبری فرزند [[حضرت زهرا(س)]] بوده که قبل از واقعه کربلا از دنیا رفت و دیگری که مادرش کنیز بود، در کربلا حضور داشته و در کوفه خطبه خوانده است. وی همسر مسلم بن عقیل بوده است<ref>امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۱، ص۳۲۷؛ ج۳، ص۴۸۴.</ref>. | ||
=خطبه | =خطبه امکلثوم در کوفه= | ||
ام کلثوم از جمله کسانی دانسته شده که بعد از [[شهادت]] [[امام حسین(ع)]]، در کوفه، خطبه خوانده است<ref> ابن طاووس، لهوف، ص۱۷۴.</ref>. | ام کلثوم از جمله کسانی دانسته شده که بعد از [[شهادت]] [[امام حسین(ع)]]، در کوفه، خطبه خوانده است<ref> ابن طاووس، لهوف، ص۱۷۴.</ref>. | ||
به نقل [[سید بن طاووس]] در [[لهوف]]، | به نقل [[سید بن طاووس]] در [[لهوف]]، امکلثوم درحالیکه صدایش به گریه بلند بود مردم کوفه را به دلیل کشتن امام حسین(ع) و یارانش و به اسارت گرفتن اهل بیت او و همچنین غارت اموالش سرزنش کرد و نفرین کرد و در همان حال اشعاری خواند که صدای گریه و ناله از مردم برخاست، به صورتی که هیچ موقع مردم بیش از آن روز گریه نکرده بودند<ref>مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۸۱۳.</ref>. | ||
=راوی احادیث= | =راوی احادیث= | ||
از | از امکلثوم، روایاتی در منابع شیعی نقل شده است. [[مامقانی]] او را در زمره زنان راوی میشمارد و میگوید: «وی زنی جلیل القدر، فهیم و بلیغ بوده و او را از ثقات میدانم<ref> مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۵۲ق، ج۳، ص۷۳.</ref>». اکثر این احادیث، درباره مصائب واردشده بر اهل بیت است. | ||
=شهادت امام علی(ع)= | =شهادت امام علی(ع)= | ||
[[علامه مجلسی]] در روایتی طولانی مینویسد: «ام کلثوم گفت: شب نوزدهم [[ماه رمضان]] که رسید برای [[افطار]] پدرم دو قرص نان جو و شیر و نمک آماده کردم. پس از فراغت از نماز بر سر افطار حاضر شد. به غذایش نگاه کرد و با صدای بلند گریست و فرمود:… دخترم اگر یکی از این دو طعام را برنداری به خدا [[قسم]] چیزی نمیخورم… و قرص نانی با نمک خورد<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۷۶–۲۷۸.</ref>. | [[علامه مجلسی]] در روایتی طولانی مینویسد: «ام کلثوم گفت: شب نوزدهم [[ماه رمضان]] که رسید برای [[افطار]] پدرم دو قرص نان جو و شیر و نمک آماده کردم. پس از فراغت از نماز بر سر افطار حاضر شد. به غذایش نگاه کرد و با صدای بلند گریست و فرمود:… دخترم اگر یکی از این دو طعام را برنداری به خدا [[قسم]] چیزی نمیخورم… و قرص نانی با نمک خورد<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۷۶–۲۷۸.</ref>. | ||
شیخ مفید نقل میکند: در شبی که علی(ع) فردای آن به شهادت رسید، تا صبح بیدار بود. | شیخ مفید نقل میکند: در شبی که علی(ع) فردای آن به شهادت رسید، تا صبح بیدار بود. امکلثوم علت را جویا شد. حضرت فرمود: اگر شب را به صبح برسانم کشته میشوم. امکلثوم پدر را باز داشت؛ اما امام(ع) فرمود: از مرگ گریزی نیست و از خانه به سمت [[مسجد]] خارج شد<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶.</ref>. | ||
همچنین | همچنین امکلثوم در پی شهادت [[امیرالمؤمنین(ع)]] مجلسی، در حالی که میگریست به [[ابن ملجم]] خطاب کرد: وای بر تو! [[خداوند]] تو را در دنیا و آخرت ذلیل ساخت و جایگاهت آتش ابدی [[جهنم]] خواهد بود<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۸۹.</ref>. | ||
عبدالکریم بن احمد بن طاووس حلی، حدیثی را از [[شیخ صدوق]] نقل میکند که در آن، | عبدالکریم بن احمد بن طاووس حلی، حدیثی را از [[شیخ صدوق]] نقل میکند که در آن، امکلثوم از [[وصیت]] امیرالمؤمنین به فرزندان، مراسم تشییع و تدفین آن امام(ع) سخن میگوید. در بخشی از این روایت آمده است: … امکلثوم گفت: هنگام دفن، قبر شکافته شد. نمیدانم سرورم (پدرم) در زمین دفن گردید یا به آسمان عروج کرد. ناگهان صدای تسلیتدهندهای را شنیدم که گفت: خداوند شما را در عزای سید و حجت خدا بر خلقش تعزیت دهد<ref> ابن طاووس حلی، فرحة الغری فی تعیین قبر امیر المؤمنین علی علیهالسلام، مرکز الغدیر، ص۶۳، ۶۴.</ref>. | ||
=واقعه عاشورا و حوادث پس از آن= | =واقعه عاشورا و حوادث پس از آن= | ||
[[ابن طاووس]] میگوید: چون امام حسین(ع) وداع کرد، | [[ابن طاووس]] میگوید: چون امام حسین(ع) وداع کرد، امکلثوم ندا سرداد و گفت: یا ابا عبدالله! وای بر ما بعد از مصیبت از دست دادن شما. امام(ع) هم امکلثوم، زینب(س) و رباب را تسلی داد<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۴.</ref>. | ||
در جریان اسارت، هنگامی که کوفیان برای اطفال غذا آوردند | در جریان اسارت، هنگامی که کوفیان برای اطفال غذا آوردند امکلثوم فریاد زد و گفت: ای اهل کوفه [[صدقه]] بر ما (اهلبیت پیامبر) [[حرام]] است<ref>ابن طاووس، لهوف، ص۱۷۴.</ref>. | ||
روایتی که به هنگام ورود کاروان اسرا به [[شام]]، | روایتی که به هنگام ورود کاروان اسرا به [[شام]]، امکلثوم از [[شمر]] خواست که سرهای شهدا را از میان اسیران به سمتی ببرد که همه نگاهها به آن طرف برود و نظاره به سوی آنان کمتر شود<ref>مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۸۱۳.</ref>. | ||
=زمان وفات و نحوه آن= | =زمان وفات و نحوه آن= | ||
در باب زمان وفات | در باب زمان وفات امکلثوم و چگونگی آن نیز اختلاف است. بسیاری از منابع، رحلت او و فرزندش زید را در یک زمان دانستهاند تا آن جا که [[نماز میت]] بر بدن هر دو با هم خوانده شد<ref> صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.</ref>. عدهای وفات آنان را حدود سال ۵۰ ق و در زمان سلطنت [[معاویه]] | ||
میدانند<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۲۰ق، ج۱۵، ص۲۴؛ امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۳، ص۴۸۵.</ref>. برخی گفتهاند: وفات آنان در زمان حکومت [[عبدالملک بن مروان]](۷۳ – ۸۶ ق) بوده است<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۷۰.</ref>. [[مقریزی]] مینویسد: زمانی که همسر عون بن جعفر بود از دنیا رفت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۶.</ref>. ابن عبدالبر، وفات وی را در زمان [[امامت]] [[امام حسن(ع)]] ذکر میکند<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۲ش، ص۲۳، ۲۴.</ref>. ابن طیفور نیز قائل به وفات او پس از سال ۶۱ ق و واقعه کربلا شده است<ref>ابن جبیب بغدادی، المنمق، ۱۴۱۵ق، ص۳۱۲.</ref>. | میدانند<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۲۰ق، ج۱۵، ص۲۴؛ امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۳، ص۴۸۵.</ref>. برخی گفتهاند: وفات آنان در زمان حکومت [[عبدالملک بن مروان]](۷۳ – ۸۶ ق) بوده است<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۷۰.</ref>. [[مقریزی]] مینویسد: زمانی که همسر عون بن جعفر بود از دنیا رفت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۶.</ref>. ابن عبدالبر، وفات وی را در زمان [[امامت]] [[امام حسن(ع)]] ذکر میکند<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۲ش، ص۲۳، ۲۴.</ref>. ابن طیفور نیز قائل به وفات او پس از سال ۶۱ ق و واقعه کربلا شده است<ref>ابن جبیب بغدادی، المنمق، ۱۴۱۵ق، ص۳۱۲.</ref>. | ||
خط ۸۹: | خط ۹۰: | ||
[[عمادالدین طبری]] میگوید: روایت است کهام کلثوم خواهر امام حسین(ع) در [[شام]] ([[سوریه]]) متوفی شد<ref>طبری، کامل بهایی، المکتبةالحیدریه، ج۲، ص۳۷۱.</ref>. | [[عمادالدین طبری]] میگوید: روایت است کهام کلثوم خواهر امام حسین(ع) در [[شام]] ([[سوریه]]) متوفی شد<ref>طبری، کامل بهایی، المکتبةالحیدریه، ج۲، ص۳۷۱.</ref>. | ||
[[ابن بطوطه]] در سفرنامهاش مینویسد: در نزدیکی شهر شام و یک فرسخ مانده به آن، مزار | [[ابن بطوطه]] در سفرنامهاش مینویسد: در نزدیکی شهر شام و یک فرسخ مانده به آن، مزار امکلثوم دختر [[علی بن ابی طالب(ع)]] از [[فاطمه]] است<ref> ابن بطوطه، الرحله، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۲۳.</ref>. | ||
[[یاقوت حموی]] هم مینویسد: قبر | [[یاقوت حموی]] هم مینویسد: قبر امکلثوم در راویه دمشق است<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۳۹۹ق، ج۳، ص۲۰.</ref>. | ||
[[ابن عساکر]] دراینباره میگوید: این قبری که در راویه دمشق است مدفن | [[ابن عساکر]] دراینباره میگوید: این قبری که در راویه دمشق است مدفن امکلثوم، دختر علی بن ابیطالب(ع) از فاطمه نیست… وی در [[مدینه]] درگذشت و در [[قبرستان بقیع]] مدفون گردید<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۳۰۹.</ref>. | ||
برخی نیز گفتهاند که این قبر، مدفن زینب کبری ، دختر علی(ع) و فاطمه(س) است که کنیهاش | برخی نیز گفتهاند که این قبر، مدفن زینب کبری ، دختر علی(ع) و فاطمه(س) است که کنیهاش امکلثوم است<ref> البیطار، حلیة البشر، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۲۸۳.</ref>. | ||
=منبع= | =منبع= | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۴: | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده:اسیران کربلا | [[رده: اسیران کربلا]] | ||
نسخهٔ ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۱
نام | اُمّ کُلثوم کبری |
---|---|
القاب و سایر نامها | مُکَنّا • امکلثوم کبری • امالمصائب |
زاده | سال ۶ هجری قمری • مدینه |
درگذشت | (اختلاقی) حدود سال ۵۰ ق یا ۶۱ ق • سوریه |
دین و مذهب | اسلام |
فعالیتها | راوی احادیث • ایراد خطبه در کوفه |
اُمّ کُلثوم کبری چهارمین فرزند امام علی (ع) و فاطمه زهرا (س) پس از امام حسن (ع)، امام حسین (ع) و زینب کبری (ع) است. منابع تاریخی از ازدواج او با عمر بن خطاب خلیفه دوم سخن گفتهاند. برخی وی را از بانوان حاضر در واقعه کربلا میشمرند که سخنان و خطبههای او در برخی منابع آمده است.
ولادت و نسب
در تاریخ ولادت امکلثوم، میان مورّخان اختلاف است؛ اما شیعه و سنی بر اینکه علی(ع) و فاطمه(س) فرزندی به نام امکلثوم داشتهاند، اتفاق نظر دارند[۱]. تاریخ ولادت او را سال ۶ قمری نوشتهاند[۲]؛ البته برخی نیز بدون تعیین سال دقیق، این گونه ذکر کردهاند که زمان ولادت او در عصر پیامبر اکرم(ص) بوده است[۳]. درباره اینکه او فرزند چندم امام علی(ع) بوده میان منابع شیعه و اهل سنت اختلاف وجود دارد و علمای شیعه، او را کوچکتر و پس از زینب دانستهاند[۴]؛ اما اهل سنت، امکلثوم را فرزند سوم علی بن ابی طالب(ع) ذکر کرده و بزرگتر از زینب پنداشتهاند[۵].
کنیهها و القاب
شیخ مفید در شمار فرزندان امیرالمؤمنین(ع)، نام او را زینب صغری ذکر میکند که مُکَنّا به امکلثوم است[۶]. این کنیه را پیامبر اکرم(ص) به سبب شباهت زینب صغری به خالهاش – امکلثوم دختر رسول خدا(ص) – به او داد[۷]. در بسیاری از منابع فریقین(شیعه واهل سنت)، از او تعبیر به امکلثوم کبری شده است. سید محسن امین دراینباره میگوید: دختران امیر مؤمنان(ع) که اسم یا کنیه آنان امکلثوم باشد سه یا چهار تن هستند:
- امکلثوم کبری دختر فاطمه(س).
- امکلثوم وُسطی همسر مسلم بن عقیل.
- امکلثوم صغری.
- زینب صغری که کنیهاش امکلثوم است.
وی تصریح میکند: اگر دو تای آخر یکی باشند، سه نفر و گرنه امکلثومها چهار تن هستند[۸]. با این حال برخی منابع، اسم امکلثوم دختر علی علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام را «رقیه کبری» و نام امکلثوم صغری را «نفیسه» خواندهاند[۹].
همسر و فرزندان
بنابر نقل برخی تاریخ نویسان، امکلثوم ابتدا با عُمَر بن خطاب ازدواج کرد و پس از مرگ عُمَر، به همسری پسر عمویش «عون» پسر جعفر بن ابی طالب در آمد. وی پس از وفات عون با برادر شوهرش «محمد» و پس از وفات محمد با دیگر برادر آنان «عبدالله» ازدواج کرد. عبد الله قبل از ایشان ، همسر خواهرش زینب کبری دختر علی(ع) بوده است[۱۰]. مسعودی امکلثوم را بدون فرزند میداند[۱۱]. برخی تاریخنویسان از جمله فرزندان وی را «زید» و «رقیه» دانستهاند که هر دو از عُمَرند[۱۲]. ابن عنبه در ذکر فرزندان مسلم بن عقیل از دختری به اسم «حمیده» نام میبرد که مادر وی امکلثوم دختر علی بن ابیطالب است[۱۳]. سید محسن امین میگوید: این خبر دلالت بر آن دارد که مسلم بن عقیل با دختر عمویش امکلثوم ازدواج کرده، اما این غیر امکلثوم کبری است؛ چون احدی آن را روایت نکرده و شاید همسر امکلثوم وسطی باشد[۱۴].
ازدواج با عمر بن خطاب
بنابر برخی گزارشهای تاریخی، امکلثوم دختر علی بن ابی طالب(ع) با عمر خلیفه دوم ازدواج کرده است[۱۵]. تاریخ این ازدواج، ماه ذی القعده سال ۱۷ هجری قمری ذکر شده است[۱۶]. در مقابل، عدهای از علمای شیعه مانند شیخ مفید این ازدواج را انکار کردهاند و آقا بزرگ تهرانی، از چندین کتاب نام میبرد که در ردّ این ازدواج نوشته شدهاند[۱۷].
حضور در کربلا
برخی مقاتل از حضور امکلثوم در کربلا سخن گفتهاند؛ به گونهای که از او در بسیاری از موارد در کنار حضرت زینب(س) نام برده شده است و مصیبتهایی برای او نقل کردهاند. مجلسی نقل میکند: پس از شهادت امام(ع) و هنگام آتش زدن خیمهها، گوشواره را از گوش امکلثوم خواهر حسین(ع) کشیدند[۱۸]. امکلثوم راوی واقعه عاشورا بوده و در کوفه و مجلس ابن زیاد خطبه خوانده است. ابن طیفور در کتاب خویش، خطبهای را از امکلثوم میآورد که در کوفه و جریان اسارت اهل بیت پیامبر(ص) روی داده است[۱۹]. علامه مجلسی نیز سخنان و اشعار امکلثوم در مجلس ابن زیاد را ذکر کرده است[۲۰]. در مقابل، برخی منابع به غیر فاطمی بودن امکلثوم حاضر در کربلا تصریح کردهاند[۲۱].سید محسن امین این مسئله را رد کرده و میگوید: امیرمؤمنان(ع) دو دختر به نام امکلثوم داشته که یکی امکلثوم کبری فرزند حضرت زهرا(س) بوده که قبل از واقعه کربلا از دنیا رفت و دیگری که مادرش کنیز بود، در کربلا حضور داشته و در کوفه خطبه خوانده است. وی همسر مسلم بن عقیل بوده است[۲۲].
خطبه امکلثوم در کوفه
ام کلثوم از جمله کسانی دانسته شده که بعد از شهادت امام حسین(ع)، در کوفه، خطبه خوانده است[۲۳]. به نقل سید بن طاووس در لهوف، امکلثوم درحالیکه صدایش به گریه بلند بود مردم کوفه را به دلیل کشتن امام حسین(ع) و یارانش و به اسارت گرفتن اهل بیت او و همچنین غارت اموالش سرزنش کرد و نفرین کرد و در همان حال اشعاری خواند که صدای گریه و ناله از مردم برخاست، به صورتی که هیچ موقع مردم بیش از آن روز گریه نکرده بودند[۲۴].
راوی احادیث
از امکلثوم، روایاتی در منابع شیعی نقل شده است. مامقانی او را در زمره زنان راوی میشمارد و میگوید: «وی زنی جلیل القدر، فهیم و بلیغ بوده و او را از ثقات میدانم[۲۵]». اکثر این احادیث، درباره مصائب واردشده بر اهل بیت است.
شهادت امام علی(ع)
علامه مجلسی در روایتی طولانی مینویسد: «ام کلثوم گفت: شب نوزدهم ماه رمضان که رسید برای افطار پدرم دو قرص نان جو و شیر و نمک آماده کردم. پس از فراغت از نماز بر سر افطار حاضر شد. به غذایش نگاه کرد و با صدای بلند گریست و فرمود:… دخترم اگر یکی از این دو طعام را برنداری به خدا قسم چیزی نمیخورم… و قرص نانی با نمک خورد[۲۶]. شیخ مفید نقل میکند: در شبی که علی(ع) فردای آن به شهادت رسید، تا صبح بیدار بود. امکلثوم علت را جویا شد. حضرت فرمود: اگر شب را به صبح برسانم کشته میشوم. امکلثوم پدر را باز داشت؛ اما امام(ع) فرمود: از مرگ گریزی نیست و از خانه به سمت مسجد خارج شد[۲۷]. همچنین امکلثوم در پی شهادت امیرالمؤمنین(ع) مجلسی، در حالی که میگریست به ابن ملجم خطاب کرد: وای بر تو! خداوند تو را در دنیا و آخرت ذلیل ساخت و جایگاهت آتش ابدی جهنم خواهد بود[۲۸]. عبدالکریم بن احمد بن طاووس حلی، حدیثی را از شیخ صدوق نقل میکند که در آن، امکلثوم از وصیت امیرالمؤمنین به فرزندان، مراسم تشییع و تدفین آن امام(ع) سخن میگوید. در بخشی از این روایت آمده است: … امکلثوم گفت: هنگام دفن، قبر شکافته شد. نمیدانم سرورم (پدرم) در زمین دفن گردید یا به آسمان عروج کرد. ناگهان صدای تسلیتدهندهای را شنیدم که گفت: خداوند شما را در عزای سید و حجت خدا بر خلقش تعزیت دهد[۲۹].
واقعه عاشورا و حوادث پس از آن
ابن طاووس میگوید: چون امام حسین(ع) وداع کرد، امکلثوم ندا سرداد و گفت: یا ابا عبدالله! وای بر ما بعد از مصیبت از دست دادن شما. امام(ع) هم امکلثوم، زینب(س) و رباب را تسلی داد[۳۰]. در جریان اسارت، هنگامی که کوفیان برای اطفال غذا آوردند امکلثوم فریاد زد و گفت: ای اهل کوفه صدقه بر ما (اهلبیت پیامبر) حرام است[۳۱]. روایتی که به هنگام ورود کاروان اسرا به شام، امکلثوم از شمر خواست که سرهای شهدا را از میان اسیران به سمتی ببرد که همه نگاهها به آن طرف برود و نظاره به سوی آنان کمتر شود[۳۲].
زمان وفات و نحوه آن
در باب زمان وفات امکلثوم و چگونگی آن نیز اختلاف است. بسیاری از منابع، رحلت او و فرزندش زید را در یک زمان دانستهاند تا آن جا که نماز میت بر بدن هر دو با هم خوانده شد[۳۳]. عدهای وفات آنان را حدود سال ۵۰ ق و در زمان سلطنت معاویه میدانند[۳۴]. برخی گفتهاند: وفات آنان در زمان حکومت عبدالملک بن مروان(۷۳ – ۸۶ ق) بوده است[۳۵]. مقریزی مینویسد: زمانی که همسر عون بن جعفر بود از دنیا رفت[۳۶]. ابن عبدالبر، وفات وی را در زمان امامت امام حسن(ع) ذکر میکند[۳۷]. ابن طیفور نیز قائل به وفات او پس از سال ۶۱ ق و واقعه کربلا شده است[۳۸].
درباره نحوه وفات هم آمده است کهام کلثوم و فرزندش زید بر اثر بیماری[۳۹] یا خورانیدن سم به آنان[۴۰] از دنیا رفتهاند.
مدفن
عمادالدین طبری میگوید: روایت است کهام کلثوم خواهر امام حسین(ع) در شام (سوریه) متوفی شد[۴۱]. ابن بطوطه در سفرنامهاش مینویسد: در نزدیکی شهر شام و یک فرسخ مانده به آن، مزار امکلثوم دختر علی بن ابی طالب(ع) از فاطمه است[۴۲]. یاقوت حموی هم مینویسد: قبر امکلثوم در راویه دمشق است[۴۳]. ابن عساکر دراینباره میگوید: این قبری که در راویه دمشق است مدفن امکلثوم، دختر علی بن ابیطالب(ع) از فاطمه نیست… وی در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع مدفون گردید[۴۴]. برخی نیز گفتهاند که این قبر، مدفن زینب کبری ، دختر علی(ع) و فاطمه(س) است که کنیهاش امکلثوم است[۴۵].
منبع
برگرفته از سایت أم کلثوم ؛ دختر علی ، زینب ثانی - مجله فرهنگی تبلیغی ثاقبhttps://msagheb.ir
پانویس
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، دار صادر، ج۸، ص۴۶۳؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۸۴ق، ج۲، ص۲۱۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۱۱۸.
- ↑ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۰۰؛ دخیل، اعلام النساء، ۱۴۱۲ق، ص۲۳۸.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۴۶۴؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۴.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۸۹.
- ↑ ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ۱۴۱۰ق، ص۲۴۷؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۰۰.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۴.
- ↑ قمی، الکنی و الالقاب، مکتبة الصدر، ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۳، ص۴۸۴.
- ↑ علوی، المجدی، ۱۴۰۹ق، ص۱۷، ۱۸؛ مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ۸۱۳.
- ↑ ابن سعد، طبقات الکبری، دار صادر، ج۸، ص۴۶۲.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۹۹.
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۹، ص۴۸۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۲۰ق، ص۱۹۰.
- ↑ ابن عنبه، عمده الطالب، ۱۳۸۰ق، ص۳۲.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۳، ص۴۸۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۴۶؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۶۱؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۹۷؛ مفید، المسائل العکبریه، ۱۴۱۴ق، ص۶۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۲۰ق، ص۱۸۹.
- ↑ نویری، نهایه الارب، ۱۴۲۳ق، ج۱۹، ص۳۴۷.
- ↑ مدخل ازدواج ام کلثوم با عمر بن خطاب، بخش مخالفان ازدواج.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۶۰.
- ↑ ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۲ش، ص۲۳.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۲–۱۱۵.
- ↑ بری، الجوهره فی نسب الامام علی و آله، ۱۴۰۲ق، ص۴۵.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۱، ص۳۲۷؛ ج۳، ص۴۸۴.
- ↑ ابن طاووس، لهوف، ص۱۷۴.
- ↑ مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۸۱۳.
- ↑ مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۵۲ق، ج۳، ص۷۳.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۷۶–۲۷۸.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۸۹.
- ↑ ابن طاووس حلی، فرحة الغری فی تعیین قبر امیر المؤمنین علی علیهالسلام، مرکز الغدیر، ص۶۳، ۶۴.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۴.
- ↑ ابن طاووس، لهوف، ص۱۷۴.
- ↑ مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۸۱۳.
- ↑ صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.
- ↑ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۲۰ق، ج۱۵، ص۲۴؛ امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۳، ص۴۸۵.
- ↑ مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۷۰.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۶.
- ↑ ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۲ش، ص۲۳، ۲۴.
- ↑ ابن جبیب بغدادی، المنمق، ۱۴۱۵ق، ص۳۱۲.
- ↑ ابن جبیب بغدادی، المنمق، ۱۴۱۵ق، ص۳۱۲.
- ↑ صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.
- ↑ طبری، کامل بهایی، المکتبةالحیدریه، ج۲، ص۳۷۱.
- ↑ ابن بطوطه، الرحله، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۲۳.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۳۹۹ق، ج۳، ص۲۰.
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۳۰۹.
- ↑ البیطار، حلیة البشر، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۲۸۳.