صادق شورو: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۲۲۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
'''صادق شورو''' متولد سال 1952 م، رئیس سابق [[جنبش النهضه]] [[تونس]]، که به ایدئولوژی [[اخوان‌المسلمین]] نزدیک بود، وی حافظ [[قرآن کریم]] است. او دارای دکترای شیمی از دانشکده علوم [[تونس]]، استاد دانشکده پزشکی تونس در رشته شیمی تا زمان دستگیری در سال 1991 م، عضو کمیته تحقیقات علمی در تخصص خود در مرکز دانشگاهی تحقیقات علمی در حومه جنوبی تونس و عضو سندیکای آموزش اتحادیه عمومی کارگری [[تونس]].<br>
'''صادق شورو''' متولد سال 1952 م، رئیس سابق [[جنبش النهضه]] [[تونس]]، که به ایدئولوژی [[اخوان‌المسلمین]] نزدیک بود، وی حافظ [[قرآن کریم]] است. او دارای دکترای شیمی از دانشکده علوم [[تونس]]، استاد دانشکده پزشکی تونس در رشته شیمی تا زمان دستگیری در سال 1991 م، عضو کمیته تحقیقات علمی در تخصص خود در مرکز دانشگاهی تحقیقات علمی در حومه جنوبی تونس و عضو سندیکای آموزش اتحادیه عمومی کارگری [[تونس]].<br>


= فعالیت‌ها =
= زندگی‌نامه=
ایشان از ابتدای دهه هشتاد به شورای مرکزی [[جنبش النهضه]] پیوست و در همایش آن که در سال 1988 م، برگزار شد به‌عنوان رئیس آن انتخاب شد و در این پست ادامه داد تا اینکه درسال 1991 م، دستگیر شد. او در کنفرانس مؤسس اتحادیه عمومی دانشجویان [[تونس]] شرکت کرد.
ایشان متولد 1952 م، دارای مدرک دکترای شیمی از دانشکده علوم [[تونس]]  و تا زمان دستگیری در سال 1991 به عنوان معلم در دانشکده پزشکی مشغول به کار شد. تخصص در مرکز دانشگاهی تحقیقات علمی در منطقه در حومه جنوبی پایتخت، تونس و عضو سندیکای آموزش اتحادیه عمومی کارگران [[تونس]].
او در تابستان 1992 م، در دادگاه نظامی تونس، همراه با 265 رهبر متهم [[جنبش النهضه]] محاکمه شد. دادستانی خواستار اعدام او شد، اما دادگاه فقط او را به حبس ابد محکوم کرد. و سپس به زندان منتقل شد، و در چند زندان جابجا شد. آنچه او را در دادگاه نظامی تحت تأثیر قرار داد این بود که گفت: «ای بزرگوار، اگر بخواهید با کار خود نهضت [[رنسانس]] را از جامعه آن و از خاکی که آن را جوانه زده است ریشه کن کنید، درختی است که ریشه‌اش محکم و استوار است. شاخه‌هایش در آسمان است». سرنوشت او در بهترین حالت اعدام یا حبس ابد بود، اما هیچکس انتظار نداشت که آزاد شود و به زندگی عادی خود بازگردد، ایشان که رئیس سابق جنبش رنسانس اسلامی تونس بود روز پنجشنبه 6 نوامبر 2008 م، پس از هجده سال گذراندن در زندان مورناگویا _که یک ساعت با تونس فاصله دارد_ آزاد شد.
 
با وجود هجده سال بازداشت، که سیزده سال کامل را در سلول انفرادی، صدایش از طریق تلفن آرام و به آینده خوش بین بود و همچنان بر ادامه فعالیت سیاسی خود در صفوف جنبش النهضه، که از زمان خود به آن تعلق داشت، اصرار داشت. جوانان. مرد کمی صحبت می کند و با کمترین کلمه به سؤالات پاسخ می دهد، شاید به این دلیل که مدت کوتاهی پس از ورودش به خانه با او گفت و گو کردیم و شاید این یکی از ویژگی های او به عنوان مردی باشد که در شرایط سخت و سختی جنبش را رهبری می کرد. رژیم مبارزه شدید خود را علیه آن اعلام کرد.
 
صادق شورو متولد 1952، دکترای شیمی را از دانشکده علوم تونس دریافت کرد و تا زمان دستگیری در سال 1991 به عنوان معلم در دانشکده پزشکی مشغول به کار شد. تخصص در مرکز دانشگاهی تحقیقات علمی در منطقه در حومه جنوبی پایتخت، تونس و عضو سندیکای آموزش اتحادیه عمومی کارگران [[تونس]].


او به حمایت از مبارزات دانشجویی شهرت داشت و در کنفرانس موسس اتحادیه عمومی دانشجویان تونس شرکت کرد و حافظ کتاب خداست و به دلیل علاقه به تربیت دینی شهرت دارد. 26 بهمن 1370 تحت شکنجه های شدید قرار گرفت و پس از آن بیش از یک بار با وضعیتی وخیم به بیمارستان منتقل شد و همچنین چندین اعتصاب غذا کرد که آخرین آن سال گذشته بود.
او به حمایت از مبارزات دانشجویی شهرت داشت و در کنفرانس موسس اتحادیه عمومی دانشجویان تونس شرکت کرد و حافظ کتاب خداست و به دلیل علاقه به تربیت دینی شهرت دارد. 26 بهمن 1370 تحت شکنجه های شدید قرار گرفت و پس از آن بیش از یک بار با وضعیتی وخیم به بیمارستان منتقل شد و همچنین چندین اعتصاب غذا کرد که آخرین آن سال گذشته بود.


ایشان در سال 1992 در دادگاه نظامی در رأس 265 تن از رهبران النهضه محاکمه شد و دادستانی خواستار اعدام وی شد، اما تحت فشار نهادهای حقوق بشری و حقوق بشری، رژیم به صدور حکم حبس ابد علیه وی رضایت داد. که او را به بیش از یک زندان منتقل کردند و تحت فشار شدیدی قرار گرفت تا جنبش را محکوم کند و از رئیس دولت عفو بخواهد، اما او قبول نکرد و آنچه در دادگاه نظامی او را تحت تأثیر قرار داد، گفته او بود. حضرتعالی، اگر با کار خود این کار را انجام دهید، می خواهید نهضت رنسانس را از جامعه و از خاکی که آن را جوانه زده است، ریشه کن کنید، زیرا درختی است که ریشه‌اش محکم و شاخه‌هایش در آسمان است.
ایشان در سال 1992 در دادگاه نظامی در رأس 265 تن از رهبران النهضه محاکمه شد و دادستانی خواستار اعدام وی شد، اما تحت فشار نهادهای حقوق بشری و حقوق بشری، رژیم به صدور حکم حبس ابد علیه وی رضایت داد. که او را به بیش از یک زندان منتقل کردند و تحت فشار شدیدی قرار گرفت تا جنبش را محکوم کند و از رئیس دولت عفو بخواهد، اما او قبول نکرد و آنچه در دادگاه نظامی او را تحت تأثیر قرار داد، گفته او بود. حضرتعالی، اگر با کار خود این کار را انجام دهید، می خواهید نهضت رنسانس را از جامعه و از خاکی که آن را جوانه زده است، ریشه کن کنید، زیرا درختی است که ریشه‌اش محکم و شاخه‌هایش در آسمان است.
 
= فعالیت‌ها =
 
ایشان از ابتدای دهه هشتاد به شورای مرکزی [[جنبش النهضه]] پیوست و در همایش آن که در سال 1988 م، برگزار شد به‌عنوان رئیس آن انتخاب شد و در این پست ادامه داد تا اینکه درسال 1991 م، دستگیر شد. او در کنفرانس مؤسس اتحادیه عمومی دانشجویان [[تونس]] شرکت کرد.
او در تابستان 1992 م، در دادگاه نظامی تونس، همراه با 265 رهبر متهم [[جنبش النهضه]] محاکمه شد. دادستانی خواستار اعدام او شد، اما دادگاه فقط او را به حبس ابد محکوم کرد. و سپس به  زندان منتقل شد، و در چند زندان جابجا شد. آنچه او را در دادگاه نظامی تحت تأثیر قرار داد این بود که گفت: «ای بزرگوار، اگر بخواهید با کار خود نهضت [[رنسانس]] را از جامعه آن و از خاکی که آن را جوانه زده است ریشه کن کنید، درختی است که ریشه‌اش محکم و استوار است. شاخه‌هایش در آسمان است». سرنوشت او در بهترین حالت اعدام یا حبس ابد بود، اما هیچکس انتظار نداشت که آزاد شود و به زندگی عادی خود بازگردد، ایشان که رئیس سابق جنبش رنسانس اسلامی تونس بود روز پنجشنبه 6 نوامبر 2008 م، پس از هجده سال گذراندن در زندان مورناگویا _که یک ساعت با تونس فاصله دارد_ آزاد شد.<br>
=حبس و بازداشت=
=حبس و بازداشت=
دایا، پس از بازگشت از پشت میله های زندان، از تجربه حبس و بازداشت برایمان چه می گویی؟
ایشان میگوید: این موضوعی است که شاید بحث در مورد آن طولانی باشد و نگارش های فراوانی را می طلبد و خلاصه خدای متعال را شاکریم که هجده سال به ما ثبات عطا فرمود که 13 سال آن را در سلول انفرادی گذراندم که بی شک تجربه سختی است و اینها سالها بدون قدرت و یاری خداوند متعال نمی گذشت، ما در زندانهایمان به حفظ قرآن و مدیریت آیات آن و تحکیم ارتباط خود با خداوند متعال با ذکر و نماز و روزه و تلاوت متکی بودیم. قرآن و تدبر در آیات آن و درک معانی آن و نماز شب.
 
این موضوعی است که شاید بحث در مورد آن طولانی باشد و نگارش های فراوانی را می طلبد و خلاصه خدای متعال را شاکریم که هجده سال به ما ثبات عطا فرمود که 13 سال آن را در سلول انفرادی گذراندم که بی شک تجربه سختی است و اینها سالها بدون قدرت و یاری خداوند متعال نمی گذشت، ما در زندانهایمان به حفظ قرآن و مدیریت آیات آن و تحکیم ارتباط خود با خداوند متعال با ذکر و نماز و روزه و تلاوت متکی بودیم. قرآن و تدبر در آیات آن و درک معانی آن و نماز شب.


ما زندان ما را دوره ای سیاه در تاریخ تونس می دانیم، از خداوند متعال می خواهیم که ما را از شر امثال آن حفظ کند، شرایط زندان بسیار سخت بود، زیرا آنها ما را در دین، خود، پول و ما هدف قرار دادند. خانواده ها.
ما زندان ما را دوره ای سیاه در تاریخ تونس می دانیم، از خداوند متعال می خواهیم که ما را از شر امثال آن حفظ کند، شرایط زندان بسیار سخت بود، زیرا آنها ما را در دین، خود، پول و ما هدف قرار دادند. خانواده ها.
خط ۷۳: خط ۶۸:


اگر به آزادی رهبران جنبش به عنوان یک ژست خیر توسط رژیم حاکم نگاه کنیم، آیا می توان از آشتی ملی بین شما به عنوان یک جنبش اسلامی و رژیم صحبت کرد، همانطور که مثلاً در الجزایر اتفاق می افتد؟
اگر به آزادی رهبران جنبش به عنوان یک ژست خیر توسط رژیم حاکم نگاه کنیم، آیا می توان از آشتی ملی بین شما به عنوان یک جنبش اسلامی و رژیم صحبت کرد، همانطور که مثلاً در الجزایر اتفاق می افتد؟
==راه آشتی ملی==
النهضه در اوج مصیبت خود در دوران زندان تصمیم گرفت که هدف کار سیاسی خود دستیابی به آشتی ملی همه جانبه است که کسی را مستثنی نمی کند.این جنبش در آن زمان اعلام کرد که دیگر به طور موقت دغدغه دسترسی به این شبکه را ندارد. قدرت، و این مبتنی بر اعتقاد استراتژیک جنبش بود.
اما با وجود این، اجازه دهید بگویم که طرح ابتکار آشتی منوط به تمایل رژیم به پذیرش آشتی با جنبش است، مشروط بر اینکه تمایل واقعی برای حل همه مسائل مربوط به وظایف و نقش جنبش و منافع کشور باشد. گواه واقعی این است که رژیم نگرش خود را نسبت به ما تغییر داده و به جنبش اجازه داده تا فعالیت عادی و حق کار خود را انجام دهد.
اما برای موفقیت چنین ابتکاری، آیا جنبش نمی‌تواند خواسته‌های خود را تغییر دهد تا رژیم را به برخورد مثبت با آن سوق دهد و گام‌های مؤثری در قبال اعضای جنبش در داخل یا خارج بردارد؟
به نظر من مطالبات جنبش سیاسی که خلاصه می‌شود در اجازه دادن به فعالیت سیاسی و جناحی با هدف اصلاح و تغییر، به خاطر ملت و انتقال مسالمت آمیز قدرت... این نمی تواند باشد. به خاطر مصالحه با رژیم، از آن چشم پوشی یا چانه زنی شده است، جنبش می تواند آشتی را بپذیرد، اما آشتی را با اطمینان از دستیابی به منافع جنبش مرتبط می کند، و اگر این منافع محقق نشد، این یک آشتی است بدون هیچ خوب
واقعیت شکاف سازمانی چیست؟
وضعیت کنونی تونس موید این است که [[جنبش النهضه]] دیگر حضور تأثیرگذاری در خیابان ندارد و نیروهای سیاسی و مذهبی هستند که حضور و نفوذی پیدا کرده اند که النهضه نمی تواند به آنها برسد. نظر شما چیست؟
من انکار نمی کنم که محبوبیت جنبش و حضور آن در خیابان و جامعه تونس نسبت به قبل بسیار کاهش یافته است، اما این بدان معنا نیست که جنبش قادر به احیای حضور و موقعیت خود در خیابان و با داخلی و خارجی نیست. افکار عمومی خارجی، و من فکر می کنم که اکنون برای بازگرداندن این موقعیت ها و احیای حضور واقعی خود در خیابان ها کار می کند. تونس و جامعه مدنی به طور کلی.
اما سوال اینجاست... آیا رژیم به جنبش اجازه می دهد در روز روشن و در مقابل خود به فعالیت و انجام فعالیت های خود بپردازد، به خصوص که دشمن اصلی دشمنی است؟
به نظر می رسد رژیم اکنون حاضر نیست به جنبش اجازه دهد به مواضع قبلی خود بازگردد، اما ما معتقدیم که منافع کشور و آینده آن مستلزم این است که جنبش حق فعالیت سیاسی و قانونی خود را بدهد و این گزینه موید این است که راه حل امنیتی. دیگر گزینه ای نیست، زیرا برای جلوگیری از دستیابی جنبش به حق خود برای کنش سیاسی قانونی و ادغام در جامعه به عنوان یک جنبش طبیعی کار می کند.
آیا واقعیت از رهبران جنبش دور زده شده است؟
بدون شک تغییرات زیادی در صحنه تونس رخ داده است، اما آیا رهبری فعلی النهضه واقعاً می تواند آن را از مخمصه خود خارج کند؟ مثلاً کسانی هستند که رهبران فعلی را رکود توصیف می کنند و واقعیت این است که بر آنها غلبه کنید و آیا تغییر لازم است؟
این نظر از درون نهضت صادر نشده است، جنبش همچنان پیوند و موجودیت خود را حفظ کرده است و تاکنون انشعابی در صفوف آن صورت نگرفته است و موضوع رهبران گروه بر عهده اعضای جنبش است و در صورت فعلی رهبری معتبر نبود، مستثنی می‌شد و آنچه به استراتژی‌ها و برنامه‌های آینده جنبش در کل مربوط می‌شود، با توجه به واقعیت و تحولات آن و با توجه به آنچه در سطح نزدیک و استراتژیک اتفاق می‌افتد و در حال وقوع است، تعیین می‌شود. و همچنین در سطح داخلی محلی و جهانی.