جوهر دودایف: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
||
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
=جوهر دودایف= | |||
جوهر دودایف رئیسجمهور و رهبر استقلالخواهان چچن پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود. دودایف در ۱۳۲۳ش/ ۱۹۴۴ در دوران جنگ جهانی دوم در یکی از روستاهای چچن و در خانوادهای فقیر بهدنیا آمد. | |||
<br> | |||
او فرزند موسی دودایف، دامپزشک و از بولشویکهای قدیم، بود. خانوادهاش در پی تصفیههای دوره [[استالین]] در همان سال تولد دودایف، به [[قزاقستان]] تبعید شدند. | |||
<br> | |||
در این سال تمام مردم چچن و [[اینگوش]] به آسیای میانه و قزاقستان تبعید شدند و در ۱۳۳۶ش/ ۱۹۵۷ به چچن بازگشتند. | |||
<br> | |||
== تحصیلات جوهر دودایف == | |||
دودایف در رشته ریاضی به تحصیل پرداخت، اما به دلیل طرفداری از قیام [[شیخ شامل]]، امام نقشبندیها، از مدرسه اخراج شد. | |||
<br> | |||
پس از آن به مدرسه نیروی هوایی در شهر تامبوف[۱] روسیه رفت و سرانجام از مدرسه عالی هوایی گاگارین[۱] فارغالتحصیل شد. | |||
<br> | |||
== از خدمت تا ریاست == | |||
<br> | |||
دودایف درجه سرهنگی گرفت و در افغانستان خدمت کرد. دودایف در ۱۳۴۵ش/ ۱۹۶۶ عضو حزب کمونیست شد. | |||
<br> | |||
او در ۱۳۶۸ش/ ۱۹۸۹ به درجه ژنرالی ارتقا یافت و به فرماندهی لشکر منصوب شد. دودایف یکی از بهترین افسران ارتش و فردی درخور احترام بود. | |||
<br> | |||
با آغازشدن دوران پرسترویکا، فضای باز سیاسی، و شدتیافتن فعالیتهای استقلالطلبانه در جمهوریهای شوروی، تحولات سیاسی چچن نیز شتاب گرفت. | |||
<br> | |||
در پی تأسیس کارخانه شیمیایی در شهر گودرمس، اعتراضات مردمی شدت گرفت و با سیاسی شدن آن گروههای مدنی به فعالیت پرداختند. | |||
<br> | |||
در ۲ آذر ۱۳۶۹/ ۲۳ نوامبر ۱۹۹۰ کنگره ملی چچن تشکیل شد و استقلال چچن را اعلام کرد و دودایف به ریاست کمیته اجرایی آن برگزیده شد. | |||
<br> | |||
== ورود به سیاست == | |||
<br> | |||
دودایف که تا این سال در سیاست دخالت نداشت، پس از آن از ارتش استعفا کرد. کودتای یانایف بر ضد دولت [[گورباچف]] (رهبر وقت شوروی) در ۲۸ مرداد ۱۳۷۰/ ۱۹ اوت ۱۹۹۱ روند تحولات را سریعتر نمود. | |||
<br> | |||
با رویکارآمدن [[بوریس یلتسین]] در [[روسیه]]، کنگره ملی به رهبری دودایف از وی حمایت کرد، اما مقامات رسمی چچن حامی کودتاچیان بودند. | |||
<br> | |||
البته یلتسین پس از پیروزی، کنگره ملی و استقلال چچن را به رسمیت نشناخت. در خرداد ۱۳۷۰/ ژوئن ۱۹۹۱، در دومین گردهمایی کنگره ملی، دودایف از روسیه انتقاد کرد. | |||
<br> | |||
در ۳۱ مرداد ۱۳۷۰/ ۲۲ اوت ۱۹۹۱، طرفداران دودایف که خواهان استقلال کامل چچن بودند، ایستگاه تلویزیونی را در اختیار گرفتند و دو روز بعد مجسمه [[لنین]] را در میدان اصلی شهر [[گروزنی]] (پایتخت چچن) پایین آوردند. | |||
<br> | |||
همزمان با این حوادث گارد ملی چچن تشکیل شد و به شورای عالی جمهوری، که اداره چچن را برعهده داشت، حمله برد و [[دوکو زاوگایف]] (رئیس شورای جمهوری) را وادار به استعفا کرد. | |||
<br> | |||
میان نیروهای هوادار استقلال چچن (بهرهبری دودایف) و شورای جمهوری نیز درگیری صورت گرفت. در ۲۰ شهریور ۱۳۷۰/ ۱۱ سپتامبر ۱۹۹۱، هیئتی از مسکو برای برقراری صلح میان طرفین وارد گروزنی شد. البته سرسختی زاوگایف به شکست مأموریت این هیئت منجر شد. | |||
<br> | |||
در پی این شکست، کنگره ملی چچن قدرت اجرایی را به شورای موقت ۳۲ نفری واگذار کرد که نخستین اقدام آنان واگذاری ساختمان مرکز آموزش سیاسی به مؤسسه اسلامی بود. | |||
<br> | |||
در مهر ۱۳۷۰/ اکتبر ۱۹۹۱، ژنرال آلکساندر روتسکوی، معاون رئیسجمهور روسیه، در رأس هیئتی وارد گروزنی شد تا به درگیریها پایان دهد. هیئت با دودایف و برخی رهبران گروههای محلی دیدار کرد، اما پس از بازگشت به [[مسکو]]، روتسکوی با تروریست خواندن هواداران دودایف، خواستار شدت عمل در مقابل آنان شد. <br> | |||
مقامات روسیه در بیانیهای از گروههای مسلح چچن خواستند سلاحهای خود را تحویل دهند تا انتخابات براساس قوانین روسیه انجام شود. | |||
<br> | |||
چون اقدامی در این زمینه صورت نگرفت، یلتسین در ۲۷ مهر ۱۳۷۰/ ۱۹ اکتبر ۱۹۹۱، سه روز به چچنیها فرصت داد که این تصمیم را بپذیرند. دودایف اقدام یلتسین را به منزله اعلان جنگ دانست و از چچنیها خواست تا برای جنگ آماده باشند.<ref>https://rch.ac.ir/article/Details/13852</ref> | |||
<br> | |||
== انتخابات ریاستجمهوری == | |||
در ۵ آبان ۱۳۷۰/ ۲۷ اکتبر ۱۹۹۱، انتخابات ریاستجمهوری چچن برگزار شد و دودایف با اخذ ۹۰% آرا بر سه نامزد انتخاباتی دیگر پیروز شد. در آبان ۱۳۷۰/ نوامبر ۱۹۹۱، دولت جمهوری در چچن، مستقل از روسیه، تشکیل شد. | |||
<br> | |||
روسیه انتخابات چچن و پیروزی دودایف را تأیید نکرد و مجوز دستگیری دودایف را صادر و ارتش را روانه چچن کرد، ولی نتیجهای نداشت و نیروهای روسی از چچن خارج شدند. | |||
<br> | |||
دودایف گروهی از زندانیان را برای تقویت نیروی دفاعی شهر آزاد کرد که بسیاری از آنها بعدها عضو گارد ملی یا محافظان شخصی وی شدند. در این دوران با وخیم شدن اوضاع اقتصادی، چچن مرکز فعالیت گروههای مافیایی و از مراکز اصلی قاچاق مواد مخدر شد. | |||
<br> | |||
البته دودایف طرحهای اقتصادی بسیاری داشت که شامل ملی کردن صنایع چچن، ایجاد منابع پولی و اعتباری، توسعه صنایع و ایجاد اشتغال بود. | |||
<br> | |||
در پی امضای تفاهمنامه میان مجلس و روسیه درباره استقلال چچن، دودایف که معتقد بود این تفاهمنامه استقلال چچن را با مشکل مواجه میکند، نمایندگان مجلس را به خیانت متهم و مجلس را منحل کرد. | |||
<br> | |||
در پی این اتهام، فشار مخالفان بر دودایف و دولت او افزایش یافت. در مرداد ۱۳۷۲/ اوت ۱۹۹۳، در سوءقصدی نافرجام، دو تن از محافظان دودایف زخمی شدند و دودایف در مصاحبه با خبرگزاری ریا ـ نووستی مسکو، روسیه را مسئول ناآرامیهای چچن دانست. | |||
<br> | |||
در ۶ خرداد ۱۳۷۳/ ۲۷ مه ۱۹۹۴، سوءقصد دیگری به دودایف صورت گرفت که براثر آن وزیر کشور و چند تن از محافظان وی به قتل رسیدند. در پی این حادثه دودایف خانهنشین شد و فعالیتهایش را محدود کرد. | |||
<br> | |||
با شروع انتخابات در مسکو و لزوم حل مسئله چچن، در بهار و تابستان ۱۳۷۳ش/ ۱۹۹۴ تنش میان دولتهای مسکو و گروزنی بالا گرفت و دودایف بار دیگر به تلاشهایش برای استقلال چچن ادامه داد. | |||
<br> | |||
== جنگ با دولت روسیه == | |||
<br> | |||
پس از شکست طرحهای سازمانهای امنیتی روسیه برای براندازی دودایف، یلتسین با صدور فرمانی جنگ با چچن را اعلام کرد.<ref>گرمان، ص۱۳۲ـ۱۳۳؛ سیلی، ص۱۶۹ـ۱۷۰</ref> | |||
<br> | |||
این جنگ تا ۱۳۷۵ش/ ۱۹۹۶ ادامه یافت، اما نتیجهای برای روسیه نداشت. سرانجام روسها، که اراده دودایف را در به استقلال رساندن چچن مؤثر میدانستند، به این نتیجه رسیدند که با از میان برداشتن او اختیار امور چچن را در دست خواهند گرفت. | |||
<br> | |||
آنان پس از چند بار اقدام ناموفق، در ۲۱ آوریل ۱۹۹۵/ اول اردیبهشت ۱۳۷۴ در مزرعهای نزدیک گخی ـ چو، در سی کیلومتری جنوبغربی گروزنی، مکان استقرارش را یافتند و با پرتاب راکت او را به قتل رساندند <ref>سیلی، ص۲۸۶؛ گرمان، ص۱۴۵</ref>. | |||
<br> | |||
پس از کشته شدن وی، زلیمخان یندربایف معاون دودایف از ۱۳۷۲ش/ ۱۹۹۲ که نظریه پرداز و نویسنده نیز بود جانشین وی شد و در ۶ خرداد ۱۳۷۴/ ۲۷ مه ۱۹۹۵، موافقتنامه صلح با دولت روسیه را امضا کرد <ref>گرمان، همانجا؛ سیلی، ص۲۸۷</ref>. | |||
<br> | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:شخصیتهای مسلمان]] | |||
[[رده:چچنستان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۱۱
جوهر دودایف رئیسجمهور و رهبر استقلالخواهان چچن پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود. دودایف در ۱۳۲۳ش/ ۱۹۴۴ در دوران جنگ جهانی دوم در یکی از روستاهای چچن و در خانوادهای فقیر بهدنیا آمد. او فرزند موسی دودایف، دامپزشک و از بولشویکهای قدیم، بود.
جوهر دودایف
جوهر دودایف رئیسجمهور و رهبر استقلالخواهان چچن پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود. دودایف در ۱۳۲۳ش/ ۱۹۴۴ در دوران جنگ جهانی دوم در یکی از روستاهای چچن و در خانوادهای فقیر بهدنیا آمد.
او فرزند موسی دودایف، دامپزشک و از بولشویکهای قدیم، بود. خانوادهاش در پی تصفیههای دوره استالین در همان سال تولد دودایف، به قزاقستان تبعید شدند.
در این سال تمام مردم چچن و اینگوش به آسیای میانه و قزاقستان تبعید شدند و در ۱۳۳۶ش/ ۱۹۵۷ به چچن بازگشتند.
تحصیلات جوهر دودایف
دودایف در رشته ریاضی به تحصیل پرداخت، اما به دلیل طرفداری از قیام شیخ شامل، امام نقشبندیها، از مدرسه اخراج شد.
پس از آن به مدرسه نیروی هوایی در شهر تامبوف[۱] روسیه رفت و سرانجام از مدرسه عالی هوایی گاگارین[۱] فارغالتحصیل شد.
از خدمت تا ریاست
دودایف درجه سرهنگی گرفت و در افغانستان خدمت کرد. دودایف در ۱۳۴۵ش/ ۱۹۶۶ عضو حزب کمونیست شد.
او در ۱۳۶۸ش/ ۱۹۸۹ به درجه ژنرالی ارتقا یافت و به فرماندهی لشکر منصوب شد. دودایف یکی از بهترین افسران ارتش و فردی درخور احترام بود.
با آغازشدن دوران پرسترویکا، فضای باز سیاسی، و شدتیافتن فعالیتهای استقلالطلبانه در جمهوریهای شوروی، تحولات سیاسی چچن نیز شتاب گرفت.
در پی تأسیس کارخانه شیمیایی در شهر گودرمس، اعتراضات مردمی شدت گرفت و با سیاسی شدن آن گروههای مدنی به فعالیت پرداختند.
در ۲ آذر ۱۳۶۹/ ۲۳ نوامبر ۱۹۹۰ کنگره ملی چچن تشکیل شد و استقلال چچن را اعلام کرد و دودایف به ریاست کمیته اجرایی آن برگزیده شد.
ورود به سیاست
دودایف که تا این سال در سیاست دخالت نداشت، پس از آن از ارتش استعفا کرد. کودتای یانایف بر ضد دولت گورباچف (رهبر وقت شوروی) در ۲۸ مرداد ۱۳۷۰/ ۱۹ اوت ۱۹۹۱ روند تحولات را سریعتر نمود.
با رویکارآمدن بوریس یلتسین در روسیه، کنگره ملی به رهبری دودایف از وی حمایت کرد، اما مقامات رسمی چچن حامی کودتاچیان بودند.
البته یلتسین پس از پیروزی، کنگره ملی و استقلال چچن را به رسمیت نشناخت. در خرداد ۱۳۷۰/ ژوئن ۱۹۹۱، در دومین گردهمایی کنگره ملی، دودایف از روسیه انتقاد کرد.
در ۳۱ مرداد ۱۳۷۰/ ۲۲ اوت ۱۹۹۱، طرفداران دودایف که خواهان استقلال کامل چچن بودند، ایستگاه تلویزیونی را در اختیار گرفتند و دو روز بعد مجسمه لنین را در میدان اصلی شهر گروزنی (پایتخت چچن) پایین آوردند.
همزمان با این حوادث گارد ملی چچن تشکیل شد و به شورای عالی جمهوری، که اداره چچن را برعهده داشت، حمله برد و دوکو زاوگایف (رئیس شورای جمهوری) را وادار به استعفا کرد.
میان نیروهای هوادار استقلال چچن (بهرهبری دودایف) و شورای جمهوری نیز درگیری صورت گرفت. در ۲۰ شهریور ۱۳۷۰/ ۱۱ سپتامبر ۱۹۹۱، هیئتی از مسکو برای برقراری صلح میان طرفین وارد گروزنی شد. البته سرسختی زاوگایف به شکست مأموریت این هیئت منجر شد.
در پی این شکست، کنگره ملی چچن قدرت اجرایی را به شورای موقت ۳۲ نفری واگذار کرد که نخستین اقدام آنان واگذاری ساختمان مرکز آموزش سیاسی به مؤسسه اسلامی بود.
در مهر ۱۳۷۰/ اکتبر ۱۹۹۱، ژنرال آلکساندر روتسکوی، معاون رئیسجمهور روسیه، در رأس هیئتی وارد گروزنی شد تا به درگیریها پایان دهد. هیئت با دودایف و برخی رهبران گروههای محلی دیدار کرد، اما پس از بازگشت به مسکو، روتسکوی با تروریست خواندن هواداران دودایف، خواستار شدت عمل در مقابل آنان شد.
مقامات روسیه در بیانیهای از گروههای مسلح چچن خواستند سلاحهای خود را تحویل دهند تا انتخابات براساس قوانین روسیه انجام شود.
چون اقدامی در این زمینه صورت نگرفت، یلتسین در ۲۷ مهر ۱۳۷۰/ ۱۹ اکتبر ۱۹۹۱، سه روز به چچنیها فرصت داد که این تصمیم را بپذیرند. دودایف اقدام یلتسین را به منزله اعلان جنگ دانست و از چچنیها خواست تا برای جنگ آماده باشند.[۱]
انتخابات ریاستجمهوری
در ۵ آبان ۱۳۷۰/ ۲۷ اکتبر ۱۹۹۱، انتخابات ریاستجمهوری چچن برگزار شد و دودایف با اخذ ۹۰% آرا بر سه نامزد انتخاباتی دیگر پیروز شد. در آبان ۱۳۷۰/ نوامبر ۱۹۹۱، دولت جمهوری در چچن، مستقل از روسیه، تشکیل شد.
روسیه انتخابات چچن و پیروزی دودایف را تأیید نکرد و مجوز دستگیری دودایف را صادر و ارتش را روانه چچن کرد، ولی نتیجهای نداشت و نیروهای روسی از چچن خارج شدند.
دودایف گروهی از زندانیان را برای تقویت نیروی دفاعی شهر آزاد کرد که بسیاری از آنها بعدها عضو گارد ملی یا محافظان شخصی وی شدند. در این دوران با وخیم شدن اوضاع اقتصادی، چچن مرکز فعالیت گروههای مافیایی و از مراکز اصلی قاچاق مواد مخدر شد.
البته دودایف طرحهای اقتصادی بسیاری داشت که شامل ملی کردن صنایع چچن، ایجاد منابع پولی و اعتباری، توسعه صنایع و ایجاد اشتغال بود.
در پی امضای تفاهمنامه میان مجلس و روسیه درباره استقلال چچن، دودایف که معتقد بود این تفاهمنامه استقلال چچن را با مشکل مواجه میکند، نمایندگان مجلس را به خیانت متهم و مجلس را منحل کرد.
در پی این اتهام، فشار مخالفان بر دودایف و دولت او افزایش یافت. در مرداد ۱۳۷۲/ اوت ۱۹۹۳، در سوءقصدی نافرجام، دو تن از محافظان دودایف زخمی شدند و دودایف در مصاحبه با خبرگزاری ریا ـ نووستی مسکو، روسیه را مسئول ناآرامیهای چچن دانست.
در ۶ خرداد ۱۳۷۳/ ۲۷ مه ۱۹۹۴، سوءقصد دیگری به دودایف صورت گرفت که براثر آن وزیر کشور و چند تن از محافظان وی به قتل رسیدند. در پی این حادثه دودایف خانهنشین شد و فعالیتهایش را محدود کرد.
با شروع انتخابات در مسکو و لزوم حل مسئله چچن، در بهار و تابستان ۱۳۷۳ش/ ۱۹۹۴ تنش میان دولتهای مسکو و گروزنی بالا گرفت و دودایف بار دیگر به تلاشهایش برای استقلال چچن ادامه داد.
جنگ با دولت روسیه
پس از شکست طرحهای سازمانهای امنیتی روسیه برای براندازی دودایف، یلتسین با صدور فرمانی جنگ با چچن را اعلام کرد.[۲]
این جنگ تا ۱۳۷۵ش/ ۱۹۹۶ ادامه یافت، اما نتیجهای برای روسیه نداشت. سرانجام روسها، که اراده دودایف را در به استقلال رساندن چچن مؤثر میدانستند، به این نتیجه رسیدند که با از میان برداشتن او اختیار امور چچن را در دست خواهند گرفت.
آنان پس از چند بار اقدام ناموفق، در ۲۱ آوریل ۱۹۹۵/ اول اردیبهشت ۱۳۷۴ در مزرعهای نزدیک گخی ـ چو، در سی کیلومتری جنوبغربی گروزنی، مکان استقرارش را یافتند و با پرتاب راکت او را به قتل رساندند [۳].
پس از کشته شدن وی، زلیمخان یندربایف معاون دودایف از ۱۳۷۲ش/ ۱۹۹۲ که نظریه پرداز و نویسنده نیز بود جانشین وی شد و در ۶ خرداد ۱۳۷۴/ ۲۷ مه ۱۹۹۵، موافقتنامه صلح با دولت روسیه را امضا کرد [۴].
پانویس
- ↑ https://rch.ac.ir/article/Details/13852
- ↑ گرمان، ص۱۳۲ـ۱۳۳؛ سیلی، ص۱۶۹ـ۱۷۰
- ↑ سیلی، ص۲۸۶؛ گرمان، ص۱۴۵
- ↑ گرمان، همانجا؛ سیلی، ص۲۸۷