نواب اربعه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'میداد' به 'میداد') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده:نواب اربعه.jpg |جایگزین=نواب اربعه]] | <div class="wikiInfo">[[پرونده:نواب اربعه.jpg |جایگزین=نواب اربعه]]</div> | ||
'''نواب اربعه'''، اصطلاحی است که بر چهار نائب خاص [[حجت بن الحسن (مهدی)|حجت بن الحسن]] در دوران غیبت اطلاق میشود. | |||
نایبان خاص [[حجت بن الحسن (مهدی)|امام مهدی (عجل الله تعالي فرجه الشريف)]] در دوران [[غیبت صغری|غیبت صغرى]]، چهار تن از علماى پارسا و بزرگ [[شیعه]] (و بعضا از [[اصحاب]] با سابقه [[امامان]] پیشین) بودند. این افراد به '''نواب اربعه''' نامیده شدهاند. | |||
این چهار نفر([[عثمان بن سعید]]، [[محمد بن عثمان]]، [[حسین بن روح]] و [[علی بن محمد سمری|علی بن محمد سَمُری]]) بهمدت هفتاد سال، نیابت امام را عهدهدار بودند و با داشتن وکلایی در دورترین شهرهای اسلامی، پیامها و خواستههای [[مذهب شیعه|شیعیان]] را به امام و پاسخهای امام را به آنان میرساندند. از دیگر وظایف نایبان خاص، این بود که تردیدها را درباره [[حجت بن حسن (مهدی)]] از بین ببرند و محل زندگی امام و مشخصات او را پنهان دارند. | |||
</div> | |||
'''نواب اربعه'''، اصطلاحی است که بر چهار نائب خاص [[ | |||
نایبان خاص [[ | |||
این چهار نفر([[عثمان بن سعید]]، [[محمد بن عثمان]]، [[حسین بن روح]] و [[علی بن محمد سَمُری]]) بهمدت هفتاد سال، نیابت امام را عهدهدار بودند و با داشتن وکلایی در دورترین شهرهای اسلامی، پیامها و خواستههای [[شیعیان]] را به امام و پاسخهای امام را به آنان میرساندند. از دیگر وظایف نایبان خاص، این بود که تردیدها را درباره [[ | |||
== نواب اربعه == | == نواب اربعه == | ||
نایبان خاص<ref>در آن روزگار، به جاى «نیابت» و «نواب» بیشتر تعبیر «سفارت» و «سفرأ» به | نایبان خاص<ref>در آن روزگار، به جاى «نیابت» و «نواب» بیشتر تعبیر «سفارت» و «سفرأ» به کار برده میشد.</ref>. حضرت مهدى در دوران [[غیبت صغری|غیبت صغرى]]، چهار تن از [[صحابه|اصحاب]] با سابقه امامان پیشین و از علماى پارسا و بزرگ [[شیعه]] بودند که «نوّاب اربعه» نامیده شدهاند. | ||
اینان به ترتیب زمانى عبارت بودند از: | |||
# ابو عَمرو عثمان بن سعید عَمرى، | # ابو عَمرو عثمان بن سعید عَمرى، | ||
# ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عَمرى، | # ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عَمرى، | ||
# ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى، | # ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى، | ||
# ابو الحسن على بن محمد سَمَرى. | # ابو الحسن على بن محمد سَمَرى. | ||
البته | البته امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) وکلاى دیگرى نیز در مناطق مختلف مانند: [[بغداد]]، [[کوفه]]، اهواز، همدان، [[قم]]، [[رى]]، [[آذربایجان]]، [[نیشابور]] و... داشت که یا به وسیله این چهار نفر، که در رأس سلسله مراتب وکلاى امام قرار داشتند، امور مردم را به عرض حضرت میرساندند<ref>چنانکه طبق نقل شیخ طوسى، حدود ده نفر در بغداد به نمایندگى از طرف محمد بن عثمان فعالیّت میکردند (الغیبة، ص 225).</ref> و از سوى امام در مورد آنان «توقیع» هایى<ref>توقیع به معناى حاشیه نویسى است و در اصطلاح علماى شیعه به نامهها و فرمانهایى که در زمان غیبت صغرى از طرف امام به [[مذهب شیعه|شیعیان]] میرسیده توقیع گفته میشود.</ref> صادر میشده است<ref> صدر، المهدى،، ص .189.</ref>. و یا - آن گونه که بعضى از محققان احتمال دادهاند - سفارت و وکالت این چهار نفر، وکالتى عامّ و مطلق بوده ولى دیگران در موارد خاصى وکالت و نیابت داشتهاند<ref> امین، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 2، ص .48.</ref>. مانند: | ||
محمد بن جعفر | [[محمد بن جعفر اسدى]]، [[احمد بن اسحاق اشعرى قمی]]، [[ابراهیم بن محمد همدانى]]، احمد بن حمزة بن الیسع<ref>طوسى،، الغیبة، ص 257، .258</ref>، محمد بن ابراهیم بن مهزیار<ref>کلینى،، اصول کافى،، ج 1، ص 518، ح .5.</ref>، حاجز بن یزید، محمد بن صالح<ref>کلینى، همان کتاب، ص 521، ح 14 و .15.</ref>، ابوهاشم داود بن قاسم جعفرى، محمد بن على بن بلال، عمر اهوازى، و ابو محمد و جنائى<ref>طبرسى،، اًعلام الورى، ص .444.</ref>. | ||
== ابو عَمرو عثمان بن سعید عَمرى == | == ابو عَمرو عثمان بن سعید عَمرى == | ||
عثمان بن سعید از قبیله بنى اسد بود و به مناسبت | عثمان بن سعید از قبیله بنى اسد بود و به مناسبت سکونت در شهر [[سامرا]]، «عسکرى» نیز نامیده میشد. در محافل [[شیعه]] از او به نام «سمّان» (روغن فروش) یاد میشد، زیرا به منظور استتار فعالیتهاى سیاسى، روغن فروشى میکرد و اموال متعلق به امام را، که شیعیان به وى تحویل میدادند، در ظرفهاى روغن قرار داده به محضر امام عسکرى میرساند<ref>طوسى،، الغیبة، تهران، مکتبة نینوى الحدیثة ص .214.</ref>. او مورد اعتماد و احترام عموم شیعیان بود<ref>طوسى، همان کتاب، ص 216.</ref>. گفتنى است که عثمان بن سعید قبلاً نیز از وکلا و یاران مورد اعتماد [[علی بن محمد (هادی)|حضرت هادى (علیهالسلام)]] و [[حسن بن علی (عسکری)|حضرت عسکرى (علیهالسلام)]] بوده است. «احمد بن اسحاق» که خود از بزرگان [[مذهب شیعه|شیعه]] میباشد، میگوید: | ||
روزى به محضر امام هادی رسیدم و عرض | روزى به محضر امام هادی رسیدم و عرض کردم: من گاهى غایب و گاهى (در اینجا) حاضر و وقتى هم که حاضرم همیشه نمیتوانم به محضر شما برسم. سخن چه کسى را بپذیرم و از چه کسى فرمان ببرم؟ | ||
امام فرمود: «این ابو عَمرو (عثمان بن سعید عَمرى)، فردى امین و مورد اطمینان من است، آنچه به شما بگوید، از جانب من | امام فرمود: «این ابو عَمرو (عثمان بن سعید عَمرى)، فردى امین و مورد اطمینان من است، آنچه به شما بگوید، از جانب من میگوید و آنچه به شما برساند، از طرف من میرساند». | ||
احمد بن اسحاق | احمد بن اسحاق میگوید: پس از رحلت [[علی بن محمد (هادی)|امام هادى (علیهالسلام)]] روزى به حضور امام عسکرى (علیهالسلام) شرفیاب شدم و همان سؤال را تکرار کردم. | ||
حضرت مانند پدرش فرمود: این ابو عَمرو مورد اعتماد و اطمینان امام پیشین، و نیز طرف اطمینان من در زندگى و پس از مرگ من است. آنچه به شما بگوید از جانب من | حضرت مانند پدرش فرمود: این ابو عَمرو مورد اعتماد و اطمینان امام پیشین، و نیز طرف اطمینان من در زندگى و پس از مرگ من است. آنچه به شما بگوید از جانب من میگوید و آنچه به شما برساند از طرف من میرساند<ref>طوسى،، الغیبة، ص 215.</ref>. | ||
پس از رحلت امام | پس از رحلت امام عسکرى، مراسم [[غسل|تغسیل]] و [[کفن|تکفین]] و خاکسپارى آن حضرت را، در ظاهر، عثمان بن سعدى انجام داد<ref>طوسى،، همان کتاب، ص .216.</ref>. نیز همو بود که روزى در حضور جمعى از شیعیان به فرمان امام عسکرى (علیهالسلام) و به نمایندگى از طرف آن حضرت، اموالى را که گروهى از شیعیان [[یمن]] اورده بودند، از آنان تحویل گرفت و امام در برابر اظهارات حاضران مبنى بر اینکه با این اقدام حضرت، اعتماد و احترامشان نسبت به عثمان بن سعید افزایش یافته است، فرمود: گواه باشید که عثمان بن سعید وکیل من است، و پسرش محمد نیز، وکیل پسرم مهدى خواهد بود<ref> طوسى،، همان کتاب، ص ..216</ref>. همچنین، در پایان دیدار چهل نفر از شیعیان با [[حجت بن الحسن (مهدی)|حضرت مهدى]] که شرح آن در اوائل این بخش گذشت - حضرت خطاب به حاضران فرمود: | ||
آنچه عثمان (بن سعید) | آنچه عثمان (بن سعید) میگوید، از او بپذیرید، مطیع فرمان او باشید، سخنان او را بپذیرید، او نماینده امام شماست و اختیار با اوست<ref>طوسى،، همان كتاب، ص .217.</ref>. | ||
تاریخ وفات عثمان بن سعید روشن نیست. برخى احتمال دادهاند او بین سالهاى 260 - 267 در گذشته باشد و برخى دیگر فوت او را در سال 280 دانستهاند<ref> | تاریخ وفات عثمان بن سعید روشن نیست. برخى احتمال دادهاند او بین سالهاى 260 - 267 در گذشته باشد و برخى دیگر فوت او را در سال 280 دانستهاند<ref>دکتر حسین، جاسم، تاریخ سیاسى غیبت امام دوازدهم، ترجمه دکتر سید محمد تقى آیت اللّهى، چاپ اوّل، تهران، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، 1367 هـ. ش، ص 155 و .156.</ref>. | ||
== محمد بن عثمان بن سعید عَمرى == | == محمد بن عثمان بن سعید عَمرى == | ||
محمد بن عثمان نیز همچون پدر، از بزرگان شیعه و از نظر تقوا و عدالت و بزرگوارى مورد قبول و احترام شیعیان<ref> | محمد بن عثمان نیز همچون پدر، از بزرگان شیعه و از نظر [[تقوا]] و [[عدل|عدالت]] و بزرگوارى مورد قبول و احترام شیعیان<ref>دکتر حسین، جاسم، تاریخ سیاسى غیبت امام دوازدهم، ترجمه دکتر سید محمد تقى آیت اللّهى، چاپ اوّل، تهران، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، 1367 هـ. ش، ص 155 و .156</ref> و از یاران مورد اعتماد [[حسن بن علی (عسکری)|امام عسکرى (علیهالسلام)]] بود، چنانکه حضرت در پاسخ شؤال «احمد بن اسحاق» که به چه کسى مراجعه کند؟ فرمود: عَمرى (عثمان بن سعید)، و پسرش، هر دو، امین و مورد اعتماد هستند، آنچه به تو برسانند، از جانب من میرسانند، و آنچه به تو بگویند از طرف من میگویند. سخنان آنان را بشنو از آنان پیروى کن، زیرا این دو تن مورد اعتماد و امین منند<ref>طوسى،، همان کتاب، ص .221</ref>. | ||
پس از درگذشت عثمان، از جانب امام غایب توقیعى مبنى بر تسلیت وفات او و اعلام نیابت فرزندش «محمد» صادر شد<ref> طوسى،، همان | پس از درگذشت عثمان، از جانب امام غایب توقیعى مبنى بر تسلیت وفات او و اعلام نیابت فرزندش «محمد» صادر شد<ref> طوسى،، همان کتاب، ص .219</ref>. | ||
«عبدالله بن جعفر حِمیَرى» میگوید: وقتى | «عبدالله بن جعفر حِمیَرى» میگوید: وقتى که عثمان بن سعید در گذشت، نامههاى با همان خطى که قبلاً امام با آن با ما مکاتبه میکرد، براى ما آمد که در آن ابو جعفر (محمد بن عثمان بن سعید) به جاى پدر منصوب شده بود<ref>طوسى،، همان کتاب، ص 219 - .220</ref>. | ||
همچنین اما، ضمن توقیعى در پاسخ سؤالات «اسحاق بن یعقوب»، چنین نوشت: خداوند از عثمان بن سعید و پدرش، که قبلاً میزیست، راضى و خشنود باشد. او مورد وثوق و اعتماد من، و نوشته او نوشته من است<ref>طوسى،، همان کتاب، ص 220 - بحار الأنوار، ج 51، ص .349</ref>. | |||
ابو جعفر تألیفاتى در فقه داشته است | ابو جعفر تألیفاتى در فقه داشته است که پس از وفاتش، به دست حسین بن روح، سومین نایب امام (و یا به دست ابو الحسن سمرى، نایب چهارم) رسیده است<ref>طوسى،، همان کتاب، ص 220 - مجلسى،، بحار الأنوار، ج 51، ص 350 - طبرسى اًعلام الورى، الطبعة الثالثة، ص 452 - على بن عیسى اربلى،، کشف الغمة، تبریز، مکتبة بنى هاشمى،، 1381 هـ. ق، ج 3، ص .322</ref>. | ||
محمد بن عثمان، حدود چهل سال | محمد بن عثمان، حدود چهل سال عهدهدار سفارت و وکالت امام زمان بود و در طول این مدّت، وکلاى محلّى و منطقهاى را سازماندهى و بر فعالیتشان نظارت میکرد و به اداره امور شیعیان اشتغال داشت. توقیعهاى متعددى از ناحیه امام صادر، و توسط او به دیگران رسید. او سرانجام در سال 304 یا 305 درگذشت<ref>طوسى، الغیبة، ص .221</ref>. | ||
او پیش از مرگ، از تاریخ وفات خود خبر داد، و دقیقاً در همان تاریخى | او پیش از مرگ، از تاریخ وفات خود خبر داد، و دقیقاً در همان تاریخى که گفته بود، در گذشت<ref> طوسى، الغیبة، ص 222 - بحار الأنوار، ج 51، ص .351</ref>. | ||
== | == ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى == | ||
در روزهاى آخر عمر ابوجعفر، گروهى از بزرگان شیعه نزد او رفتند. او گفت: چنانچه از دنیا رفتم، به امر امام، جنشین من و نایب امام | در روزهاى آخر عمر ابوجعفر، گروهى از بزرگان شیعه نزد او رفتند. او گفت: چنانچه از دنیا رفتم، به امر امام، جنشین من و نایب امام ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى خواهد بود. به او مراجعه کنید و در کارهایتان به او اعتماد نمایید<ref>طوسى،، همان کتاب، ص 226 و 227 - بحار الأنوار، ج 51، ص .355.</ref>. | ||
حسین بن روح، از دستیاران نزدیک نایب دوم بود و عَمرى از مدتها پیش، براى تثبیت امر نیابت او | حسین بن روح، از دستیاران نزدیک نایب دوم بود و عَمرى از مدتها پیش، براى تثبیت امر نیابت او زمینهسازى میکرد و شیعیان را جهت تحویل اموال، به او ارجاع میداد و او، رابط بین عثمان بن سعید و شیعیان بود<ref>طوسى،، همان کتاب، ص 224 و 225 و .227.</ref>. | ||
حسین بن روح، | حسین بن روح، کتابى در [[فقه]] [[شیعه]] به نام «التأدیب» تألیف کرده بود. آن را جهت اظهار نظر، نزد فقهاى قم فرستاد. آنان پس از بررسى، در پاسخ نوشتند، جز در یک مسئله، همگى مطابق فتاواى فقهاى شیعه است<ref>طوسى،، همان کتاب، ص .240.</ref>. بعضى از معاصرین او، عقل و هوش و درایت وى را تحسین کرده و میگفتند: به تصدیق موافق و مخالف، حسین بن روح از عاقلترین مردم روزگار است<ref>مجلسى،، بحار الأنوار، ج 51، ص 356، ور. ک به: طوسى،، همان کتاب، ص .236</ref>. نوبختى در دوران حکومت «مقتدر»، خلیفه عباسى، به خدت پنج سال به زندان افتاد و در سال 317 آزاد شد<ref>دکتر حسین، جاسم، تاریخ سیاسى غیبت امام دوازدهم، چاپ اوّل، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1367 هـ. ش، ص .199</ref>. و سرانجام، بعد از بیست و یک سال فعالیّت و سفارت، در سال 326 چشم از جهان فرو بست<ref>طوسى،، همان کتاب، ص .238</ref>. | ||
= | == ابوالحسن على بن محمد سَمَرى<ref>سَیمَرى و صَیٌمَرى نیز گفته شده است (صدر، محمد، تاریخ الغیبة الصغرى، ط 1، بیروت دار التعارف للمطبوعات، 1392 هـ. ق، ص 412).</ref> == | ||
به فرمان امام عصر ( | به فرمان امام عصر (علیهالسلام) وبا [[وصیت]] و معرفى نوبختى، پس از حسین بن روح، على بن محمد سمرى منصب نیابت خاص و اداره امور شیعیان را عهدهدار گردید<ref>طوسى،، همان کتاب، ص .442</ref>. سمرى از اصحاب و یاران امام عسکرى (علیهالسلام) بوده است<ref>صدر، همان کتاب ص .412</ref>. او تا سال 329 که دیده از جهان فرو بست، مسئولیت نیابت و وکالت خاص را به عهده داشت. | ||
چند روز پیش از وفات او توقیعى از ناحیه امام به این مضمون خطاب به وى صادر شد: | چند روز پیش از وفات او توقیعى از ناحیه امام به این مضمون خطاب به وى صادر شد: | ||
اى على بن محمد سمرى! خداوند در | |||
در ششمین روز پس از صدور توقیع، ابو الحسن سمرى از دنیا رفت<ref>طوسى،، همان | اى على بن محمد سمرى! خداوند در سوک فقدان تو پاداشى بزرگ به برادرانت عطا کند. تو تا شش روز دیگر از دنیا خواهى رفت. کارهایت را مرتب کن و هیچ کس را به جانشینى خویش مگمار. دوران غیبت کامل فرا رسیده است و من جز با اجازه [[خداوند]] متعال [[ظهور]] نخواهم کرد و ظهور من پس از گذشت مدتى طولانى و قساوت دلها و پر شدن زمین ازستم خواهد بود. افرادى نزد شیعیان من مدّعى مشاهده من (ارتباط با من به عنوان نایب خاص) خواهند شد. آگاه باشید که هر کس پیش از خروج [[سفیانی|سفیانى]] و «صیحه آسمانى»<ref> چنانکه در بحث علائم ظهور گفته شده، قیام شخصى به نام سفیانى و صداى آسمانى از علامتهایى هستند که در آستانه ظهور امام رخ خواهد داد.</ref> چنین ادعایى بکند، دروغگو و افترا زننده است و هیچ حرکت و نیرویى جز به خداوند عظیم نیست<ref>طوسى،، الغیبة، ص 242 و 243 - مجلسى،، بحار الأنوار، ج 51، ص 361 - طبرسى،، همان کتاب، ص 445 - صدر.</ref>. | ||
در ششمین روز پس از صدور توقیع، ابو الحسن سمرى از دنیا رفت<ref>طوسى،، همان کتاب، ص .243</ref>. پیش از مرگش از وى پرسیدند: نایب بعد از تو کیست؟ پاسخ داد: اجازه ندارم کسى را معرفى کنم<ref>طوسى،، همان کتاب، ص .242 </ref>. با در گذشت ابو الحسن سمرى دوره جدیدى در تاریخ شیعه آغاز گردید که به دوران [[غیبت کبری|غیبت کبرى]] معروف است. | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس | {{پانویس}} | ||
== | === منابع === | ||
[https://www.pasokh.org/fa/Article/View/4111/ برگرفته از رسایت نواب اربعه در غیبت صغری - مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهاتhttps://www.pasokh.org] | [https://www.pasokh.org/fa/Article/View/4111/ برگرفته از رسایت نواب اربعه در غیبت صغری - مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهاتhttps://www.pasokh.org] | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | |||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] | |||
[[رده:تاریخ اسلام]] | [[رده:تاریخ اسلام]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۵۹
نواب اربعه، اصطلاحی است که بر چهار نائب خاص حجت بن الحسن در دوران غیبت اطلاق میشود. نایبان خاص امام مهدی (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در دوران غیبت صغرى، چهار تن از علماى پارسا و بزرگ شیعه (و بعضا از اصحاب با سابقه امامان پیشین) بودند. این افراد به نواب اربعه نامیده شدهاند. این چهار نفر(عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمد سَمُری) بهمدت هفتاد سال، نیابت امام را عهدهدار بودند و با داشتن وکلایی در دورترین شهرهای اسلامی، پیامها و خواستههای شیعیان را به امام و پاسخهای امام را به آنان میرساندند. از دیگر وظایف نایبان خاص، این بود که تردیدها را درباره حجت بن حسن (مهدی) از بین ببرند و محل زندگی امام و مشخصات او را پنهان دارند.
نواب اربعه
نایبان خاص[۱]. حضرت مهدى در دوران غیبت صغرى، چهار تن از اصحاب با سابقه امامان پیشین و از علماى پارسا و بزرگ شیعه بودند که «نوّاب اربعه» نامیده شدهاند.
اینان به ترتیب زمانى عبارت بودند از:
- ابو عَمرو عثمان بن سعید عَمرى،
- ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عَمرى،
- ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى،
- ابو الحسن على بن محمد سَمَرى.
البته امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) وکلاى دیگرى نیز در مناطق مختلف مانند: بغداد، کوفه، اهواز، همدان، قم، رى، آذربایجان، نیشابور و... داشت که یا به وسیله این چهار نفر، که در رأس سلسله مراتب وکلاى امام قرار داشتند، امور مردم را به عرض حضرت میرساندند[۲] و از سوى امام در مورد آنان «توقیع» هایى[۳] صادر میشده است[۴]. و یا - آن گونه که بعضى از محققان احتمال دادهاند - سفارت و وکالت این چهار نفر، وکالتى عامّ و مطلق بوده ولى دیگران در موارد خاصى وکالت و نیابت داشتهاند[۵]. مانند: محمد بن جعفر اسدى، احمد بن اسحاق اشعرى قمی، ابراهیم بن محمد همدانى، احمد بن حمزة بن الیسع[۶]، محمد بن ابراهیم بن مهزیار[۷]، حاجز بن یزید، محمد بن صالح[۸]، ابوهاشم داود بن قاسم جعفرى، محمد بن على بن بلال، عمر اهوازى، و ابو محمد و جنائى[۹].
ابو عَمرو عثمان بن سعید عَمرى
عثمان بن سعید از قبیله بنى اسد بود و به مناسبت سکونت در شهر سامرا، «عسکرى» نیز نامیده میشد. در محافل شیعه از او به نام «سمّان» (روغن فروش) یاد میشد، زیرا به منظور استتار فعالیتهاى سیاسى، روغن فروشى میکرد و اموال متعلق به امام را، که شیعیان به وى تحویل میدادند، در ظرفهاى روغن قرار داده به محضر امام عسکرى میرساند[۱۰]. او مورد اعتماد و احترام عموم شیعیان بود[۱۱]. گفتنى است که عثمان بن سعید قبلاً نیز از وکلا و یاران مورد اعتماد حضرت هادى (علیهالسلام) و حضرت عسکرى (علیهالسلام) بوده است. «احمد بن اسحاق» که خود از بزرگان شیعه میباشد، میگوید: روزى به محضر امام هادی رسیدم و عرض کردم: من گاهى غایب و گاهى (در اینجا) حاضر و وقتى هم که حاضرم همیشه نمیتوانم به محضر شما برسم. سخن چه کسى را بپذیرم و از چه کسى فرمان ببرم؟ امام فرمود: «این ابو عَمرو (عثمان بن سعید عَمرى)، فردى امین و مورد اطمینان من است، آنچه به شما بگوید، از جانب من میگوید و آنچه به شما برساند، از طرف من میرساند». احمد بن اسحاق میگوید: پس از رحلت امام هادى (علیهالسلام) روزى به حضور امام عسکرى (علیهالسلام) شرفیاب شدم و همان سؤال را تکرار کردم. حضرت مانند پدرش فرمود: این ابو عَمرو مورد اعتماد و اطمینان امام پیشین، و نیز طرف اطمینان من در زندگى و پس از مرگ من است. آنچه به شما بگوید از جانب من میگوید و آنچه به شما برساند از طرف من میرساند[۱۲].
پس از رحلت امام عسکرى، مراسم تغسیل و تکفین و خاکسپارى آن حضرت را، در ظاهر، عثمان بن سعدى انجام داد[۱۳]. نیز همو بود که روزى در حضور جمعى از شیعیان به فرمان امام عسکرى (علیهالسلام) و به نمایندگى از طرف آن حضرت، اموالى را که گروهى از شیعیان یمن اورده بودند، از آنان تحویل گرفت و امام در برابر اظهارات حاضران مبنى بر اینکه با این اقدام حضرت، اعتماد و احترامشان نسبت به عثمان بن سعید افزایش یافته است، فرمود: گواه باشید که عثمان بن سعید وکیل من است، و پسرش محمد نیز، وکیل پسرم مهدى خواهد بود[۱۴]. همچنین، در پایان دیدار چهل نفر از شیعیان با حضرت مهدى که شرح آن در اوائل این بخش گذشت - حضرت خطاب به حاضران فرمود: آنچه عثمان (بن سعید) میگوید، از او بپذیرید، مطیع فرمان او باشید، سخنان او را بپذیرید، او نماینده امام شماست و اختیار با اوست[۱۵]. تاریخ وفات عثمان بن سعید روشن نیست. برخى احتمال دادهاند او بین سالهاى 260 - 267 در گذشته باشد و برخى دیگر فوت او را در سال 280 دانستهاند[۱۶].
محمد بن عثمان بن سعید عَمرى
محمد بن عثمان نیز همچون پدر، از بزرگان شیعه و از نظر تقوا و عدالت و بزرگوارى مورد قبول و احترام شیعیان[۱۷] و از یاران مورد اعتماد امام عسکرى (علیهالسلام) بود، چنانکه حضرت در پاسخ شؤال «احمد بن اسحاق» که به چه کسى مراجعه کند؟ فرمود: عَمرى (عثمان بن سعید)، و پسرش، هر دو، امین و مورد اعتماد هستند، آنچه به تو برسانند، از جانب من میرسانند، و آنچه به تو بگویند از طرف من میگویند. سخنان آنان را بشنو از آنان پیروى کن، زیرا این دو تن مورد اعتماد و امین منند[۱۸]. پس از درگذشت عثمان، از جانب امام غایب توقیعى مبنى بر تسلیت وفات او و اعلام نیابت فرزندش «محمد» صادر شد[۱۹]. «عبدالله بن جعفر حِمیَرى» میگوید: وقتى که عثمان بن سعید در گذشت، نامههاى با همان خطى که قبلاً امام با آن با ما مکاتبه میکرد، براى ما آمد که در آن ابو جعفر (محمد بن عثمان بن سعید) به جاى پدر منصوب شده بود[۲۰].
همچنین اما، ضمن توقیعى در پاسخ سؤالات «اسحاق بن یعقوب»، چنین نوشت: خداوند از عثمان بن سعید و پدرش، که قبلاً میزیست، راضى و خشنود باشد. او مورد وثوق و اعتماد من، و نوشته او نوشته من است[۲۱]. ابو جعفر تألیفاتى در فقه داشته است که پس از وفاتش، به دست حسین بن روح، سومین نایب امام (و یا به دست ابو الحسن سمرى، نایب چهارم) رسیده است[۲۲]. محمد بن عثمان، حدود چهل سال عهدهدار سفارت و وکالت امام زمان بود و در طول این مدّت، وکلاى محلّى و منطقهاى را سازماندهى و بر فعالیتشان نظارت میکرد و به اداره امور شیعیان اشتغال داشت. توقیعهاى متعددى از ناحیه امام صادر، و توسط او به دیگران رسید. او سرانجام در سال 304 یا 305 درگذشت[۲۳]. او پیش از مرگ، از تاریخ وفات خود خبر داد، و دقیقاً در همان تاریخى که گفته بود، در گذشت[۲۴].
ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى
در روزهاى آخر عمر ابوجعفر، گروهى از بزرگان شیعه نزد او رفتند. او گفت: چنانچه از دنیا رفتم، به امر امام، جنشین من و نایب امام ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى خواهد بود. به او مراجعه کنید و در کارهایتان به او اعتماد نمایید[۲۵]. حسین بن روح، از دستیاران نزدیک نایب دوم بود و عَمرى از مدتها پیش، براى تثبیت امر نیابت او زمینهسازى میکرد و شیعیان را جهت تحویل اموال، به او ارجاع میداد و او، رابط بین عثمان بن سعید و شیعیان بود[۲۶]. حسین بن روح، کتابى در فقه شیعه به نام «التأدیب» تألیف کرده بود. آن را جهت اظهار نظر، نزد فقهاى قم فرستاد. آنان پس از بررسى، در پاسخ نوشتند، جز در یک مسئله، همگى مطابق فتاواى فقهاى شیعه است[۲۷]. بعضى از معاصرین او، عقل و هوش و درایت وى را تحسین کرده و میگفتند: به تصدیق موافق و مخالف، حسین بن روح از عاقلترین مردم روزگار است[۲۸]. نوبختى در دوران حکومت «مقتدر»، خلیفه عباسى، به خدت پنج سال به زندان افتاد و در سال 317 آزاد شد[۲۹]. و سرانجام، بعد از بیست و یک سال فعالیّت و سفارت، در سال 326 چشم از جهان فرو بست[۳۰].
ابوالحسن على بن محمد سَمَرى[۳۱]
به فرمان امام عصر (علیهالسلام) وبا وصیت و معرفى نوبختى، پس از حسین بن روح، على بن محمد سمرى منصب نیابت خاص و اداره امور شیعیان را عهدهدار گردید[۳۲]. سمرى از اصحاب و یاران امام عسکرى (علیهالسلام) بوده است[۳۳]. او تا سال 329 که دیده از جهان فرو بست، مسئولیت نیابت و وکالت خاص را به عهده داشت. چند روز پیش از وفات او توقیعى از ناحیه امام به این مضمون خطاب به وى صادر شد:
اى على بن محمد سمرى! خداوند در سوک فقدان تو پاداشى بزرگ به برادرانت عطا کند. تو تا شش روز دیگر از دنیا خواهى رفت. کارهایت را مرتب کن و هیچ کس را به جانشینى خویش مگمار. دوران غیبت کامل فرا رسیده است و من جز با اجازه خداوند متعال ظهور نخواهم کرد و ظهور من پس از گذشت مدتى طولانى و قساوت دلها و پر شدن زمین ازستم خواهد بود. افرادى نزد شیعیان من مدّعى مشاهده من (ارتباط با من به عنوان نایب خاص) خواهند شد. آگاه باشید که هر کس پیش از خروج سفیانى و «صیحه آسمانى»[۳۴] چنین ادعایى بکند، دروغگو و افترا زننده است و هیچ حرکت و نیرویى جز به خداوند عظیم نیست[۳۵]. در ششمین روز پس از صدور توقیع، ابو الحسن سمرى از دنیا رفت[۳۶]. پیش از مرگش از وى پرسیدند: نایب بعد از تو کیست؟ پاسخ داد: اجازه ندارم کسى را معرفى کنم[۳۷]. با در گذشت ابو الحسن سمرى دوره جدیدى در تاریخ شیعه آغاز گردید که به دوران غیبت کبرى معروف است.
پانویس
- ↑ در آن روزگار، به جاى «نیابت» و «نواب» بیشتر تعبیر «سفارت» و «سفرأ» به کار برده میشد.
- ↑ چنانکه طبق نقل شیخ طوسى، حدود ده نفر در بغداد به نمایندگى از طرف محمد بن عثمان فعالیّت میکردند (الغیبة، ص 225).
- ↑ توقیع به معناى حاشیه نویسى است و در اصطلاح علماى شیعه به نامهها و فرمانهایى که در زمان غیبت صغرى از طرف امام به شیعیان میرسیده توقیع گفته میشود.
- ↑ صدر، المهدى،، ص .189.
- ↑ امین، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 2، ص .48.
- ↑ طوسى،، الغیبة، ص 257، .258
- ↑ کلینى،، اصول کافى،، ج 1، ص 518، ح .5.
- ↑ کلینى، همان کتاب، ص 521، ح 14 و .15.
- ↑ طبرسى،، اًعلام الورى، ص .444.
- ↑ طوسى،، الغیبة، تهران، مکتبة نینوى الحدیثة ص .214.
- ↑ طوسى، همان کتاب، ص 216.
- ↑ طوسى،، الغیبة، ص 215.
- ↑ طوسى،، همان کتاب، ص .216.
- ↑ طوسى،، همان کتاب، ص ..216
- ↑ طوسى،، همان كتاب، ص .217.
- ↑ دکتر حسین، جاسم، تاریخ سیاسى غیبت امام دوازدهم، ترجمه دکتر سید محمد تقى آیت اللّهى، چاپ اوّل، تهران، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، 1367 هـ. ش، ص 155 و .156.
- ↑ دکتر حسین، جاسم، تاریخ سیاسى غیبت امام دوازدهم، ترجمه دکتر سید محمد تقى آیت اللّهى، چاپ اوّل، تهران، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، 1367 هـ. ش، ص 155 و .156
- ↑ طوسى،، همان کتاب، ص .221
- ↑ طوسى،، همان کتاب، ص .219
- ↑ طوسى،، همان کتاب، ص 219 - .220
- ↑ طوسى،، همان کتاب، ص 220 - بحار الأنوار، ج 51، ص .349
- ↑ طوسى،، همان کتاب، ص 220 - مجلسى،، بحار الأنوار، ج 51، ص 350 - طبرسى اًعلام الورى، الطبعة الثالثة، ص 452 - على بن عیسى اربلى،، کشف الغمة، تبریز، مکتبة بنى هاشمى،، 1381 هـ. ق، ج 3، ص .322
- ↑ طوسى، الغیبة، ص .221
- ↑ طوسى، الغیبة، ص 222 - بحار الأنوار، ج 51، ص .351
- ↑ طوسى،، همان کتاب، ص 226 و 227 - بحار الأنوار، ج 51، ص .355.
- ↑ طوسى،، همان کتاب، ص 224 و 225 و .227.
- ↑ طوسى،، همان کتاب، ص .240.
- ↑ مجلسى،، بحار الأنوار، ج 51، ص 356، ور. ک به: طوسى،، همان کتاب، ص .236
- ↑ دکتر حسین، جاسم، تاریخ سیاسى غیبت امام دوازدهم، چاپ اوّل، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1367 هـ. ش، ص .199
- ↑ طوسى،، همان کتاب، ص .238
- ↑ سَیمَرى و صَیٌمَرى نیز گفته شده است (صدر، محمد، تاریخ الغیبة الصغرى، ط 1، بیروت دار التعارف للمطبوعات، 1392 هـ. ق، ص 412).
- ↑ طوسى،، همان کتاب، ص .442
- ↑ صدر، همان کتاب ص .412
- ↑ چنانکه در بحث علائم ظهور گفته شده، قیام شخصى به نام سفیانى و صداى آسمانى از علامتهایى هستند که در آستانه ظهور امام رخ خواهد داد.
- ↑ طوسى،، الغیبة، ص 242 و 243 - مجلسى،، بحار الأنوار، ج 51، ص 361 - طبرسى،، همان کتاب، ص 445 - صدر.
- ↑ طوسى،، همان کتاب، ص .243
- ↑ طوسى،، همان کتاب، ص .242
منابع
برگرفته از رسایت نواب اربعه در غیبت صغری - مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهاتhttps://www.pasokh.org