تصوف در بالکان (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Javadi صفحهٔ تصوف در بالکان را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به تصوف در بالکان (مقاله) منتقل کرد)
 
(۹۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''تصوف در بالکان''' دارای سابقه تاریخی قابل توجهی است. در گذشته دور فرق [[دراویش|دراویش]] و تکایا در کوسوو مقدونیه و مناطق مجاور دیگر وجود داشت. آنها به طور عمده قبل از تسلط [[عثمانیه|عثمانی]]<nowiki/>‌ها ظاهر شدند و فعالیت‌های خود را با تحکیم حکومت عثمانی در این بخش از بالکان گسترش دادند. این امر یک روند دراز مدت بود که از قرون 15 و 16 تا گذشته نزدیک به طول انجامید. [[تصوف]] در برخی از مناطق به ویژه کوسوو و قسمت‌هایی از کشور [[آلبانی|آلبانی]] حامیان پرو پاقرصی دارد. دراویش در مناطق کوسوو، مقدونیه، سنجاک و مناطق مجاور به عنوان نمایندگان فرهنگی مشهور هستند و آداب و رسوم آنها در طی قرون، نسل به نسل و سینه به سینه انتقال یافته است. <ref>[http://icro.ir/index.aspx?pageid=32738&p=146&showitem=5291 برگرفته از سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]</ref>
'''تصوف در بالکان''' دارای سابقه تاریخی معتنی بهی است. در گذشته دور فرق دراويش و تكايا در كوسوو مقدونيه و مناطق مجاور ديگر وجود داشت. آنها به طور عمده قبل از تسلط عثماني ها ظاهر شدند و فعاليتهاي خود را با تحكيم حكومت عثماني در اين بخش از بالكان گسترش دادند. اين امر يك روند دراز مدت بود كه از قرون 15 و 16 تا گذشته نزديك به طول انجاميد. تصوف در برخي از مناطق به ويژه كوسوو و قسمتهايي از كشور آلباني حاميان پرو پاقرصي دارد. دراويش در مناطق كوسوو، مقدونيه، سنجاك و مناطق مجاور به عنوان نمايندگان فرهنگي مشهور هستند و آداب و رسوم آنها در طي قرون ، نسل به نسل و سينه به سينه انتقال يافته است. <ref>[http://icro.ir/index.aspx?pageid=32738&p=146&showitem=5291 برگرفته از سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]</ref>


=ویژگی متصوفه بالکان=
== بالکان ==
با در نظر گرفتن ویژگی‌های منطقه‌ای تصوف در خصوص ویژگی‌های صوفیان بالکان می توان گفت پرچمدار بردباری دینی هستند و این طرز تفکر به شدت در آنجا نفوذ دارد. اصلاً اینها سمبل هستند، یعنی حتی مسلمان‌های دیگر آن سامان هم اینطور نیستند.
شبه‌جزیره‌ای است در جنوب شرقی اروپا که از شرق به دریای سیاه و دریای اژه؛ از غرب به دریای یونان و دریای آدریاتیک؛ از جنوب به دریای مدیترانه و از سوی شمال به کوه‌های آلپ دینار و آلپ ترانسیلوانی مرزبندی می‌شود.
 
کشورهای که خاک بالکان را پر کرده‌اند عبارتند از:
 
یونان، آلبانی، بلغارستان، کوزوو، بوسنی و هرزگوین، کرواسی، اسلوونی، جمهوری مقدونیه شمالی، صربستان، مونته‌نگرو، رومانی، ترکیه (بخش اروپایی).
 
== ویژگی متصوفه بالکان ==
کنش‌گری صوفیان بیشتر بستگی به طریقت و محیطشان دارد و لذا در هرجایی حتی با طریقت‌های مشابه، ویژگی‌های خودش را دارد. یک علتش هم این است که در میان هر گروه از صوفیان شیخی هست که همه به رنگ آن شیخ در می‌آیند. و طریقت‌هایی که ما فکر می‌کنیم که اعضایشان همه مشابهند در عمل و در طول زمان خیلی شاخه‌شاخه شده‌اند.
 
یکی از اشکالات عمومی که به صوفیان می‌گیرند هم همین است. هر کدام از این طریقت‌ها یک یا دو پسوند دارند که به نام اصلی طریقت اضافه می‌شود مانند طریقت شاذلیهٔ درقاویه. این شاخه‌شاخه‌شدن هم بخاطر این است که یک شیخی از دنیا رفته و n تا شاگرد داشته که هرکدام از این شاگردان بنا به برداشت خودش مشرب شیخ را ادامه می‌دهد.
 
با در نظر گرفتن ویژگی‌های منطقه‌ای تصوف در خصوص ویژگی‌های صوفیان بالکان می‌توان گفت پرچمدار بردباری دینی هستند و این طرز تفکر به شدت در آنجا نفوذ دارد. اصلاً اینها سمبل هستند، یعنی حتی مسلمان‌های دیگر آن سامان هم اینطور نیستند.
<ref>[https://www.dinonline.com/20376/%D8%AA%D8%B5%D9%88%D9%81-%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D8%AA-%D9%85%D8%AA%DA%A9%D8%AB%D8%B1%D8%9B-%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4%DB%8C-%D9%87%D9%85/ برگرفته از سایت دین آنلاین]</ref>
<ref>[https://www.dinonline.com/20376/%D8%AA%D8%B5%D9%88%D9%81-%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D8%AA-%D9%85%D8%AA%DA%A9%D8%AB%D8%B1%D8%9B-%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4%DB%8C-%D9%87%D9%85/ برگرفته از سایت دین آنلاین]</ref>


مسیحیان‌شان هم که ارتدوکس هستند و بطور کلی تعصب دینی میان ارتدوکس‌ها از کاتولیک‌ها بیشتر است. مسلمان‌هایشان هم به دلایل مختلف کمتر صبر و بردباری به خرج می‌دهند. ولی صوفیان‌شان واقعاً سمبل رواداری و زیاده از حد صبور هستند.
مسیحیان‌شان هم که ارتدوکس هستند و بطور کلی تعصب دینی میان ارتدوکس‌ها از کاتولیک‌ها بیشتر است. مسلمان‌هایشان هم به دلایل مختلف کمتر صبر و بردباری به خرج می‌دهند. ولی صوفیان‌شان واقعاً سمبل رواداری و زیاده از حد صبور هستند.


جنوب بالکان هم منطقه‌ای صوفی‌خیز است. علتش هم این است که تقریباً شبیه همان اتفاقی که در صفویه افتاد، در عثمانی هم افتاد. صفویه هم اولین امپراطوری سراسری [[ایران|ایرانی]] بعد از ساسانیان بودند که تبارشان به صوفیه می‌رسید نامشان نیز از نام شیخ صفی‌الدین اردبیلی گرفته شده بود که از شیوخ بزرگ صوفیه بود.
جنوب بالکان هم منطقه‌ای صوفی‌خیز است. علتش هم این است که تقریباً شبیه همان اتفاقی که در صفویه افتاد، در عثمانی هم افتاد. صفویه هم اولین امپراطوری سراسری [[ایران|ایرانی]] بعد از ساسانیان بودند که تبارشان به صوفیه می‌رسید نامشان نیز از نام [[شیخ صفی‌الدین اردبیلی]] گرفته شده بود که از شیوخ بزرگ صوفیه بود.


نقطه اوج صوفیه در تاریخ ایران، دوران صفویه است. نقطه حضیض هم همین دورهٔ صفویه است. یعنی در حالی که در ابتدای سلطهٔ صفوی، شبکه‌های فعال تصوف در سراسر ایران وجود داشت، در انتهای حکمرانی صفویان شواهد چندانی از تصوف فعال و نهادینه در ایران در دست نیست. حتی برخی سلسله‌های مطرح در این دوران یعنی نعمت اللهیه مرکز فعالیت خود را به هندوستان منتقل کردند.
نقطه اوج صوفیه در تاریخ [[ایران]] دوران صفویه است. نقطه حضیض هم همین دورهٔ صفویه است. یعنی در حالی که در ابتدای سلطهٔ صفوی، شبکه‌های فعال تصوف در سراسر ایران وجود داشت، در انتهای حکمرانی صفویان شواهد چندانی از تصوف فعال و نهادینه در ایران در دست نیست. حتی برخی سلسله‌های مطرح در این دوران یعنی نعمت اللهیه مرکز فعالیت خود را به هندوستان منتقل کردند.


عیناً همین اتفاق در عثمانی هم افتاد. بکتاشی‌ها در قرن ۱۸ میلادی در امپراطوری عثمانی از بیشترین نفوذ و گسترش برخوردار بودند ولی در اوایل قرن نوزدهم میلادی سلطان محمود دوم در یک پاکسازی خونین اینها را قلع و قمع کرد به نحوی که باقیماندهٔ بکتاشی‌ها به دورترین مناطق دولت عثمانی مثل آلبانی، کوزوو و مقدونیه رفتند.
عیناً همین اتفاق در عثمانی هم افتاد. بکتاشی‌ها در قرن ۱۸ میلادی در امپراطوری عثمانی از بیشترین نفوذ و گسترش برخوردار بودند ولی در اوایل قرن نوزدهم میلادی سلطان محمود دوم در یک پاکسازی خونین اینها را قلع و قمع کرد به نحوی که باقیماندهٔ بکتاشی‌ها به دورترین مناطق دولت [[عثمانی]] مثل [[آلبانی]]، کوزوو و مقدونیه رفتند.


لذا هرچه به سمت جنوب بالکان بروید، بکتاشی‌ها بیشتر می‌شوند و همانطور که عرض شد بکتاشی‌ها به نوعی افراط در بردباری دینی گرفتارند برای مثال برای دست دادن با خانم‌ها مشکلی ندارند، مشروب می‌خورند و برخی اعتقادات مسیحی دارند و…
لذا هرچه به سمت جنوب بالکان بروید، بکتاشی‌ها بیشتر می‌شوند و همانطور که عرض شد بکتاشی‌ها به نوعی افراط در بردباری دینی گرفتارند برای مثال برای دست دادن با خانم‌ها مشکلی ندارند، مشروب می‌خورند و برخی اعتقادات مسیحی دارند و…
خط ۱۸: خط ۲۸:
از دیگر ویژگی‌های صوفیان بالکان می‌توان به ضعیف بودن مرزبندی میان طریقت‌ها اشاره کرد بطوری که یک شیخ مشترک برای دو طریقت را زیاد می‌بینیم. همچنین از متون عرفان ادبی فارسی زیاد استفاده می‌کنند و یک فقر محسوس علمی در جنبه‌های نظری تصوف از دیگر جنبه‌های تصوف این منطقه است.
از دیگر ویژگی‌های صوفیان بالکان می‌توان به ضعیف بودن مرزبندی میان طریقت‌ها اشاره کرد بطوری که یک شیخ مشترک برای دو طریقت را زیاد می‌بینیم. همچنین از متون عرفان ادبی فارسی زیاد استفاده می‌کنند و یک فقر محسوس علمی در جنبه‌های نظری تصوف از دیگر جنبه‌های تصوف این منطقه است.


=موضع صوفیان بوسنی در مقابل جنایت صرب‌ها=
== دسته بندی مسلمانان در صربستان ==
اکثریت مسلمانان در آنجا تحت امر مشیخت آنجا هستند. مثلاً غالب مسلمانان بوسنی تحت امر مشیخت بوسنی قرار دارند که در سارایوو مستقر است.


صربستان بازماندهٔ یوگوسلاوی سابق است که تجزیه و شش کشور از آن جدا شده‌اند. در همان شهر «نیش» که دومین شهر بزرگ صربستان است، جایی هست بنام Ćele kula یا ستون جمجمه‌ها با طول و عرض ۴ و ارتفاع ۴.۵ متر که از قریب به هزار جمجمه انسانی پوشیده شده است و عثمانی‌ها این ستون را از سرهای کشته‌های یک قیام محلی صرب‌ها در این شهر در ابتدای قرن نوزدهم میلادی، ساخته‌اند و نمادی از بی‌رحمی و خشونت عثمانی‌هاست.
در صربستان مسلمانان سه دسته‌اند:


نیروهای عثمانی در طول پنج قرن سلطهٔ خود بر این مناطق عثمانی‌ها با صرب‌ها، بلغارها، مجارها، رومانیایی‌ها و دیگر ساکنین متصرفاتشان برخوردهای اینچنینی زیادی داشتند و نتیجه این شد که با تضعیف حکومت عثمانی در سال‌های انتهایی قرن نوزدهم و بعد از میان رفتن و تجزیه شدن این امپراطوری در جنگ اول جهانی، قضیه به عکس شد و پاکسازی‌های دینی متعددی علیه مسلمانان رخ داد تا آنجا که در برخی مناطق مسلمان نشین قبلی حالا باید بگردیم تا یک مسلمان پیدا کنیم. مسلمانان بالکان هنوز هم زیر فشار چنین اعمالی هستند.
1- دسته‌ای تحت امر مشیخت بلگراد (پایتخت) هستند.


در صربستان مسلمانان سه دسته‌اند: دستهٔ تحت امر مشیخت بلگراد (پایتخت) هستند، دستهٔ دیگر تحت امر مشیخت نوی پازار هستند که مرکز استان مسلمان سنجاک در جنوب غربی صربستان هستند و اکثریت ساکنین این استان را بوشنیاک ها تشکیل می‌دهند و دستهٔ سوم مسلمانان آلبانیایی تبار هستند که باز هم تحت امر همین مشیختند و در جنوب شرقی صربستان یعنی منطقهٔ بویانوواتس زندگی می‌کنند.
2- دسته‌ای دیگر تحت امر مشیخت نوی پازار هستند که مرکز استان مسلمان سنجاک در جنوب غربی صربستان هستند و اکثریت ساکنین این استان را بوشنیاک‌ها تشکیل می‌دهند.
 
3- دستهٔ سوم مسلمانان آلبانیایی تبار هستند که باز هم تحت امر مشیخت نوی پازار می‌باشند و در جنوب شرقی صربستان یعنی منطقهٔ بویانوواتس زندگی می‌کنند.
 
اکثریت مسلمانان در آنجا تحت امر مشیخت آنجا هستند. مثلاً غالب مسلمانان بوسنی تحت امر مشیخت [[بوسنی]] قرار دارند که در [[سارایوو]] مستقر است.


مسلمانان صربستان اقلیتی در قبال اکثریت مسیحی ارتدوکس این کشورند و صوفیان هم اقلیتی پراکنده در میان مسلمانان این کشور محسوب می‌شوند.
مسلمانان صربستان اقلیتی در قبال اکثریت مسیحی ارتدوکس این کشورند و صوفیان هم اقلیتی پراکنده در میان مسلمانان این کشور محسوب می‌شوند.
خط ۳۱: خط ۴۴:
این دو مشیخت با یکدیگر اختلافات دامنه‌داری دارند که منشاء آن بیشتر به سیاست و تقسیم قدرت بر می‌گردد و هر دو هم صوفیه را تحمل نمی‌کنند در مقابل این فشار اهل تصوف بیشتر به پنهان کاری و عدم مواجههٔ مستقیم روی آورده‌اند و معمولاً جلسات خود را مخفی برگزار می‌کنند.
این دو مشیخت با یکدیگر اختلافات دامنه‌داری دارند که منشاء آن بیشتر به سیاست و تقسیم قدرت بر می‌گردد و هر دو هم صوفیه را تحمل نمی‌کنند در مقابل این فشار اهل تصوف بیشتر به پنهان کاری و عدم مواجههٔ مستقیم روی آورده‌اند و معمولاً جلسات خود را مخفی برگزار می‌کنند.


در مورد بوسنی و هرزگوین ابتدائا باید توجه داشت که وقتی می‌گوییم بوسنیایی‌ها با صرب‌ها جنگ کردند، نباید صربستان به ذهنمان بیاید. نام کشور صربستان به لاتین صربیا است و ما در آنجا سفارت داریم و بر خلاف کشورهای اروپای غربی روابط سیاسی خوبی هم میان ج.ا.ا و این کشور وجود دارد. یک منطقهٔ دیگر هم داریم به نام لاتینی «صربسکا» که در درون کشور بوسنی و هرزگوین واقع است و حدود دوسوم مساحت آن را دربرمی‌گیرد و بر اساس قوانین کشور بوسنی برای خودش رئیس جمهوری دارد.
== موضع صوفیان بوسنی در مقابل جنایت صرب‌ها ==
در جنگ بوسنی صوفیان نیز در کنار سایر مسلمانان جنگیدند و به دفاع از جان و مال خویش پرداختند ولی پس از گذشت سال‌ها از خاتمهٔ این جنگ نابرابر، بیشتر به دلایل حفاظتی و امنیتی، کمتر جزئیات ایفای نقش صوفیان در آن در دسترس قرار گرفته است.


جنگ بوسنی میان صرب‌ها و کروات‌ها و بوشنیاک‌های کشور بوسنی و در داخل آن رخ داد. البته به هر حال رادیکال‌های صربستان از صرب‌های بوسنی و تندروهای کرواسی از کروات‌های بوسنی حمایت می‌کردند.
با توجه به سوابق سلطهٔ عثمانیان و آثار منفی بعدی آن روی مسلمانان منطقه و پاکسازی‌های دینی-نژادی که مکرراً بعد از خروج ارتش عثمانی در بالکان رخ داد، فشاری که روی مسلمانان این کشورها هست، بخاطر اقلیت بودن صوفیان میان مسلمانان، بالطبع روی متصوفه مضاعف خواهد بود.


این جنگ با امضای توافقنامهٔ دیتون در ۱۹۹۵ در آمریکا به پایان رسید و به خلاف تصور رایج در ایران با حملهٔ ناتو به صربستان ارتباطی نداشت و در نتیجهٔ این توافق الان بوسنی و هرزگوین کشوری است با سه تا پایتخت و سه رئیس جمهور و سه دولت که به صورت نوبتی مسئولیت می‌پذیرند.
البته در بوسنی گروه‌های صوفی آزادانه فعالیت دارند و با اقبال بالنسبه خوبی هم از جانب مردم مواجهند، در کل منطقه بالکان هم بطور کلی می‌توان گفت که هرچه به سمت جنوب می‌رویم، وضعیت بهتر می‌شود، مثلاً در کوزوو و همین طور در آلبانی و مقدونیه فعالیت‌های متصوفه بسیار بارز است و در مونته‌نگرو هم صوفیان جمعیت رو به رشدی دارند.


جنگ صربستان و استان مسلمان‌نشین جنوبیش کوزوو در سال‌های ۱۹۹۸-۱۹۹۹ میلادی بر سر اعلام استقلال این استان رخ داد و در این جنگ بود که ناتو با بیش از هزار هواپیمای جنگی به صربستان حمله کرد. این حمله ناتو ارتباطی با جنگ قبلی بوسنی نداشت و بمباران‌ها ۸۷ روز طول کشید و بالغ بر ۳۸ هزار سُورتی پرواز رزمی را دربرگرفت که به تخریب تمامی زیرساخت‌های صربستان انجامید.
== فرقه‌های تصوف در بالکان ==
امروزه هشت فرقه درویشی در کوسوو فعالیت دارند. فرقه «[[نقشبندیه|نقشبندیه]]» در منطقه کوسوو طرفداران چندانی نداشته است ولی فرقه‌های [[رفاعیه]] و [[خلوتیه]] در این منطقه رشد چشمگیری یافتند.  


این تصوف و متون درسی ما در حوزه، مثل فصوص، فقط مخصوص ایران است و هیچ جای جهان اینطور نیست. حتی در برخی کشورهای شمال آفریقا مانند مصر و تونس که تصوف را در مقاطع دانشگاهی خود هم دارند این مدل عمق علمی تصوف که ما داریم، دیده نمی‌شود.
=== فرقه رفاعیه در بالکان ===
پیروان فرقه رفاعیه از مشهورترین فرق اهل تصوف در بالکان هستند که مرکزیتشان در شهرهای پریزیرن و اوراخوواتس در ایالت کوزوو می‌باشد. هر ساله از اول تا دهم ماه محرم با نصب پارچه‌های سیاه رنگ در تکیه‌های ویژه خود مراسم سوگواری و عزاداری بر پا می‌کنند. پیروان فرقه مذکور در طول دهه اول ماه محرم علاوه بر روزه‌داری، شبها نماز را به جماعت اقامه می‌کنند و سپس تا پاسی از شب رفته به نوحه خوانی و ماتم سرایی و بیان روایت واقعه کربلا می‌پردازند. در روز عاشورا با قربانی کردن گوسفند، سوگواران با آداب خاصی اطعام می‌شوند و مراسم سوگواری برای سرور شهیدان [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین بن علی]] (ع) بدینسان پایان می‌یابد. اقامه مراسم سوگواری دهه اول ماه محرم که در نزد طریقت رفاعیه به مراسم ماتم مشهور است، بر پیروان این طریقت واجب می‌باشد، گرچه مراسم ماتم چیزی جز نوحه خوانی و مرثیه سُرایی و سوگواری برای امام حسین (ع) نیست، امّا گفته می‌شود اهمیّت خاصی که پیروان این فرقه به برپایی مراسم «ماتم» و عزاداری می‌دهند از آن جهت است که شجره‌نامه احمد رفاعی مؤسس این فرقه که از حکیمان و عالمان قرن دوازدهم هجری قمری بوده است. به حضرت امام حسین (ع) می‌رسد.


با این مقدمه به بحث صوفیه برگردیم در جنگ بوسنی، صوفیان نیز در کنار سایر مسلمانان جنگیدند و به دفاع از جان و مال خویش پرداختند ولی اکنون و با وجود گذشت ۲۵ سال از خاتمهٔ این جنگ نابرابر، بیشتر به دلایل حفاظتی و امنیتی، کمتر جزئیات ایفای نقش صوفیان در آن در دسترس قرار گرفته است.
اعتقاد به مراسم «ماتم» و اقامه آن برای دراویش اهل طریقت رفاعیه که در سال 1281 هجری قمری به کوزوو آمده‌اند رکنی از ارکان دین به شمار می‌آید و از این رو هرساله‌این مراسم را با جدیتی خاص برگزار می‌کنند. در حال حاضر شیخ باقی شهو به عنوان چهارمین خلیفه فرقه رفاعیه در شهر اوراخوواتس که در سی کیلومتری شهر پریزرن واقع است رهبری و هدایت این فرقه را بر عهده دارد.


با توجه به سوابقی که در مورد سلطهٔ عثمانیان و آثار منفی بعدی آن روی مسلمانان گفته شد و پاکسازی های دینی-نژادی که مکرراً بعد از خروج ارتش عثمانی در بالکان رخ داد، فشاری که روی مسلمانان این کشورها هست، بخاطر اقلیت بودن صوفیان میان مسلمانان، بالطبع روی متصوفه مضاعف خواهد بود.
وی بر این نکته تأکید دارد که رفاعیه‌ای‌ها جزء [[مذهب جعفری|مذهب جعفری]] به شمار می‌آیند و ضمن اعتقاد به الله، [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول الله]](ص) و [[قرآن]] به [[اهل بیت|اهل بیت عصمت و طهارت]] (ع) و چهار ده معصوم و امامت دوازده ستاره پرفروغ خاندان پیامبر (ص) اعتقاد راسخ دارند.


البته در بوسنی هم اکنون گروه‌های صوفی آزادانه فعالیت دارند و با اقبال بالنسبه خوبی هم از جانب مردم مواجهند، در کل منطقه بالکان هم بطور کلی می‌توان گفت که هرچه به سمت جنوب می‌رویم، وضعیت بهتر می‌شود، مثلاً در کوزوو و همینطور در آلبانی و مقدونیه فعالیت‌های متصوفه بسیار بارز است و در مونته‌نگرو هم صوفیان جمعیت رو به رشدی دارند.
==== شیخ باقی شهو، چهارمین خلیفه فرقه رفاعیه ====
فرقه رفاعیه در یوگسلاوی سابق از قرن دوازدهم تا کنون به شعب و شاخه‌های متعددی تقسیم شده است که شاخه «سعیدیه» یکی از این شعب می‌باشد و‌ بیشترین پیروان این فرقه در شهر پریزیرن و اوراخوواتس متمرکز هستند، و به عنوان یکی از مهم‌ترین شاخه‌های فرقه رفاعیه از طریقت‌های مختلف اهل تصوف به شمار می‌رود.


=فرقه‌های متصوفه بوسنی و آداب و رسوم ایشان=
=== دراویش فرقه رفاعیه در پریزیرن ===
رفاعیه در بالکان زیاد هستند. این‌ها هر سال دو سه روز خاص مراسم دارند، مثلاً در روز عاشورا مراسم دارند. در روز عاشورا مراسم می‌گیرند و در خانقاه‌ها انواع و اقسام کارهای عجیب انجام می‌دهند، مثلاً در جاهای مختلف بدن‌شان سیخ‌های فلزی فرو می‌کنند و چیزهای عجیب و غریب می‌خوردند.
برگزاری مراسم سنتی میلاد امیر المؤمنان علی (ع) و اعتقاد به ورود عمیق‌تر به اعتقادات اسلامی و عرفان از مهم‌ترین رسوم و تفکرات پیروان این فرقه در پریزیرن می‌باشد. آنان که تکیه شان در خیابان «بیهاچکا» واقع است معتقدند که حضرت علی(ع) داماد و پسر عموی حضرت رسول(ص) و همچنین بزرگ‌ترین سردار عالم به قرآن می‌باشد. از مراسم اینان در سال روز ولادت حضرت امیر می‌توان به:‌ رقص شمشیر (رقص درویش به همراه خنجر) انجام اعمال غیر عادی مانند سوراخ نمودن صورت و حرکت برروی تیغه شمشیر را نام برد.
 
البته وقتی از آنها در این خصوص سئوال می‌شود در پاسخ می‌گویند هریک از پیامبران دارای معجزاتی بودند، معجزه حضرت موسی عصای او بود، عیسی مسیح (ع) مرده‌ای را زنده و کوری را بینا نمود و پیامبر ما محمد(ص) دارای ویژگی‌هایی بودند که ما آن را معجزه می‌خوانیم و آنها را حضرت علی (ع) به ارث برد و ما این امور را از طریق بنیان‌گذار این طریقت «احمد رفاعی» به ارث بردیم و به نمایش می‌گذاریم.
 
به اعتقاد دراویش این فرقه که خود را «مسلمان واقعی» می‌دانند: درویش فردی است که تسلیم محض اراده خداوند است. رهبریت این فرقه را «حاجی شیخ جملئیل شهو با 72 سال سن بر عهده دارد و به اعتقاد وی پیروان این فرقه در ایالت کوزوو وپنج هزار نفر می‌باشند.


البته اینها با مراسمی است مانند این که سیخ را اول شیخ تکیه با آب دهان، به اصطلاح خودشان تبرک می‌کند، بعد یک نفر این سیخ را در جاهای مختلف بدنش فرو می‌کند و خونی دیده نمی‌شود.
=== فرقه خلوتیه در بالکان ===
شیخ محمد در قرن 16 با قرار دادن مرکز تبلیغات خود در شهر اوژیتسا شروع به تأسیس فرقه درویشی خلوتی نمود و با تلاش خود این تبلیغات را در تمام صربستان انتشار داد و شبکه‌ای از مریدان خود را بنیاد گذاشت.


گاهی در جاهایی از بدن را با آلاتی نظیر خنجر و جاقو زخم‌های عمیق ایجاد می‌کنند که در حالت عادی موجب خونریزی شدید و مرگ است، ولی مشکلی پیش نمی‌آید. اینطور کرامت‌نمایی ها هم یکی از دلایل جذب مردم به این طریقت‌هاست.
آقای اولیا چلبیا در سال 1664 در اوژیتسا تکیه را دیده بود، در بین این خانقاه‌ها مهم‌تر از همه خانقاه حسن افندی در نزدیکی قلعه بالای شهر بود.


=تعالیم عرفان نظری مثل وحدت وجود در تصوف=
شیخ محمّد اوژچانین که در بین درویش‌های «خلوتی» به شیخ معروف بوده است در آن زمان حدود 40000 مرید داشته است.
این تصوف و متون درسی ما در حوزه، مثل فصوص، فقط مخصوص ایران است و هیچ جای جهان اینطور نیست. حتی در برخی کشورهای شمال آفریقا مانند مصر و تونس که تصوف را در مقاطع دانشگاهی خود هم دارند این مدل عمق علمی تصوف که ما داریم، دیده نمی‌شود. این موضوع را می‌توان از خروجی‌های مکتوب طریقت‌های فعال این مناطق و سایر مناطق جهان هم استنباط نمود. البته بعضی مناطق هستند که به مباحث نظری توجه دارند و بعضی‌ها هم توجه ندارند. بعضی مناطق هم هستند که اصلاً مباحث نظری در دسترس‌شان نبوده است.


در جنوب صربستان در منطقه‌ای به نام نسالتسه جمعی از صوفیان سعدیه را ملاقات کردیم که همه دارای تحصیلات دانشگاهی در رشته‌های غیرمرتبط بودند. ما کتاب‌هایی نظیر ترجمه صربی نهج‌البلاغه و یا متون ادبی-عرفانی ترجمه شده نظیر منطق الطیر عطار را برای آنها برده بودیم و متقابلاً از یکی از بزرگان‌شان که می‌پرسیدم شما چرا روی بخش نظری عرفان اسلامی کار نمی‌کنید؟ می‌گفت: ما نمی‌توانیم، منابع در دسترس‌مان نیست و از طرف دیگر درگیر تأمین معیشت‌مان هستیم و وقتی برای مطالعات عمیق نداریم.
فرقه درویشی خلوتی، اسم خود را از لغت عربی خلوت که در تصوف به معنای در خود فرو رفتن است و یا به گفته بهتر در جایی تنها یا سلول زاویه که معنای پرورش روح می‌دهد گرفته است. تنهایی و خلوت یکی از اصول اصلی زهد است.


تصوف آسیای میانه هم همین حالت را دارد. در ترکیه هم علاقه‌ای به بحث‌های نظری ندارند و از یک حدی آن‌طرف‌تر نمی‌روند. با اینکه همه چیز برایشان فراهم است و حکومت همراه است و با صوفیه هم مشکلی ندارد ولی دنبال بحث‌های نظری نیستند.
خط و مشی و نوشته‌ها و کتاب‌های صوفی‌ها درباره انسان‌های پاک بر اساس عشق و علاقه زاهدان اولیه اسلام به تنها زندگی کردن است.


در بالکان و در شرایطی که کمونیزم حاکم بوده و همه مساجد و تکایا و تربت‌ها را خراب کرده بودند، این‌ها نمی‌توانستند بحث عرفان نظری بکنند. در جنگ بوسنی هم که شد اولین جنایتی که صرب‌های آنجا مرتکب شدند هدف قرار دادن کتابخانه ملی سارایوو بود که به آتش‌سوزی عظیمی در آن منجر شد و عمدهٔ منابع تاریخ اسلامی بوسنی را نابود کرد.
ابوبکر شبلی که وفات او در سال 945 بود درباره خلوت می‌نویسد: دل به تنهایی ببند و اسم خود را فراموش کن و خط بزن و رو به قبله باش تا مرگ فرا رسد.


=فرقه های تصوف در بالکان=
فرقه درویشی خلوتی‌ها نشانه ترکی دارد و از صوفی عمر خلوتیان اسم خود را گرفته است. او در سال (1397-1398) در تبریز در گذشت.
امروزه هشت فرقه درويشي در كوسوو فعاليت دارند. فرقه «نقشبنديه» در منطقه كوسوو طرفداران چنداني نداشته است ولی فرقه های رفاعیه و خلوتیه در اين منطقه رشد چشمگيري يافتند.  


==فرقه رفاعيه==
این فرقه اصل تصوف خود را به مانند فرقه زنوبی که پایه گزارش سعید یحیی شیروانی، وفات 1464 در باکو بوده، بر چهل روز ریاضت قرار داده است. در فرقه خلوتیان مهم است که هر سال چهل روز در تنهایی به سر برده شود و فقط نماز جماعت است که این خلوت را می‌شکند، چنین استنباط می‌شود که خلوت جهاد مهمی است و پایه زهد و تمرکز حواس عملاً بر اساس ذکر است. فرقه خلوتیها نه تنها در منطقه سنجاک، بلکه در ایالت بوسنی و دیگر جاهایی که بوشنیاکها زندگی می‌کردند و خصوصاً مابین آلبانی‌ها طرفداران فراوانی داشته است؛ با یک تحلیل ساده پی می‌بریم که اکنون اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی که در گذشته شیخ محمد و امثالهم در آن زندگی و کار می‌کرده‌اند. خیلی فرق کرده است و اجتماعی زندگی کردن انسان‌ها (حدّ اقل برای گذراندن زندگی) اجتناب‌ناپذیر شده است.
پيروان فرقه رفاعيه از مشهورترين فرق اهل تصوف در بالكان هستند كه مركزيتشان در شهرهاي پريزيرن و اوراخوواتس در ايالت كوزوو مي باشد.هر ساله از اول تا دهم ماه محرم با نصب پارچه هاي سياه رنگ در تكيه هاي ويژه خود مراسم سوگواري و عزاداري بر پا مي كنند.پيروان فرقه مذكور در طول دهه اول ماه محرم علاوه بر روزه داري، شبها نماز را به جماعت اقامه مي كنند و سپس تا پاسي از شب رفته به نوحه خواني و ماتم سرايي و بيان روايت واقعه كربلا مي پردازند.در روز عاشورا با قرباني كردن گوسفند، سوگواران با آداب خاصي اطعام مي شوند و مراسم سوگواري براي سرور شهيدان حسين بن علي (ع) بدينسان پايان مي يابد.اقامه مراسم سوگواري دهه اول ماه محرم كه در نزد طريقت رفاعيه به مراسم ماتم مشهور است، بر پيروان اين طريقت واجب مي باشد، گرچه مراسم ماتم چيزي جز نوحه خواني و مرثيه سُرايي و سوگواري براي امام حسين (ع) نيست، امّا گفته مي شود اهميّت خاصي كه پيروان اين فرقه به برپايي مراسم «ماتم» و عزاداري مي دهند از آن جهت است كه شجره نامه احمد رفاعي مؤسس اين فرقه كه از حكيمان و عالمان قرن دوازدهم هجري قمري بوده است.به حضرت امام حسين (ع) مي رسد.


اعتقاد به مراسم «ماتم» و اقامه آن براي دراويش اهل طريقت رفاعيه كه در سال 1281 هجري قمري به كوزوو آمده اند ركني از اركان دين به شمار مي آيد و از اين رو هرساله اين مراسم را با جديتي خاص برگزار مي كنند.در حال حاضر شيخ باقي شهو به عنوان چهارمين خليفه فرقه رفاعيه در شهر اوراخوواتس كه در سي كيلومتري شهر پريزرن واقع است رهبري و هدايت اين فرقه را بر عهده دارد.
== آداب و رسوم فرقه‌های متصوفه بوسنی ==
رفاعیه در بالکان زیاد هستند. این‌ها هر سال دو سه روز خاص مراسم دارند، مثلاً در روز عاشورا مراسم دارند. در روز عاشورا مراسم می‌گیرند و در خانقاه‌ها انواع و اقسام کارهای عجیب انجام می‌دهند، مثلاً در جاهای مختلف بدن‌شان سیخ‌های فلزی فرو می‌کنند و چیزهای عجیب و غریب می‌خوردند.


وي بر اين نكته تأكيد دارد كه رفاعيه اي ها جزء مذهب جعفري به شمار مي آيند و ضمن اعتقاد به الله، رسول الله(ص) و قرآن به اهل بيت عصمت و طهارت (ع) و چهار ده معصوم و امامت دوازده ستاره پرفروغ خاندان پيامبر (ص) اعتقاد راسخ دارند.
البته اینها با مراسمی است مانند این که سیخ را اول شیخ تکیه با آب دهان، به اصطلاح خودشان تبرک می‌کند، بعد یک نفر این سیخ را در جاهای مختلف بدنش فرو می‌کند و خونی دیده نمی‌شود.


===شيخ باقي شهو، چهارمين خليفه فرقه رفاعيه===
گاهی در جاهایی از بدن را با آلاتی نظیر خنجر و جاقو زخم‌های عمیق ایجاد می‌کنند که در حالت عادی موجب خون‌ریزی شدید و مرگ است، ولی مشکلی پیش نمی‌آید. اینطور کرامت‌نمایی‌ها هم یکی از دلایل جذب مردم به این طریقت‌هاست.
فرقه رفاعيه در يوگسلاوي سابق از قرن دوازدهم تا كنون به شعب و شاخه هاي متعددي تقسيم شده است كه شاخه «سعيديه» ( گروه فوق الذكر )يكي از اين شعب مي باشد و‌ بيشترين پيروان اين فرقه در شهر پريزيرن و اوراخوواتس متمركز هستند، و به عنوان يكي از مهم ترين شاخه هاي فرقه رفاعيه از طريقتهاي مختلف اهل تصوف به شمار مي رود.


==دراويش فرقه رفاعيه در پريزيرن==
=== تعالیم عرفان نظری مثل وحدت وجود در تصوف ===
برگزاري مراسم سنتي ميلاد امير المؤمنان علي (ع) و اعتقاد به ورود عميق تر به اعتقادات اسلامي و عرفان از مهم ترين رسوم و تفكرات پيروان اين فرقه در پريزيرن مي باشد.آنان كه تكيه شان در خيابان «بيهاچكا» واقع است معتقدند كه حضرت علي(ع) داماد و پسر عموي حضرت رسول(ص) و همچنين بزرگترين سردار عالم به قرآن مي باشد.از مراسم اينان در سال روز ولادت حضرت امير مي توان به:‌ رقص شمشير (رقص درويش به همراه خنجر) انجام اعمال غير عادي مانند سوراخ نمودن صورت و حركت برروي تيغه شمشير را نام برد.
این تصوف و متون درسی ما در حوزه، مثل فصوص، فقط مخصوص ایران است و هیچ جای جهان اینطور نیست. حتی در برخی کشورهای شمال آفریقا مانند مصر و تونس که تصوف را در مقاطع دانشگاهی خود هم دارند این مدل عمق علمی تصوف که ما داریم، دیده نمی‌شود. این موضوع را می‌توان از خروجی‌های مکتوب طریقت‌های فعال این مناطق و سایر مناطق جهان هم استنباط نمود. البته بعضی مناطق هستند که به مباحث نظری توجه دارند و بعضی‌ها هم توجه ندارند. بعضی مناطق هم هستند که اصلاً مباحث نظری در دسترس‌شان نبوده است.


البته وقتي از آنها در اين خصوص سئوال مي شود در پاسخ مي گويند هريك از پيامبران داراي معجزاتي بودند، معجزه حضرت موسي عصاي او بود، عيسي مسيح (ع) مرده اي را زنده و كوري را بينا نمود و پيامبر ما محمد(ص) داراي ويژگي هايي بودند كه ما آن را معجزه مي خوانيم و آنها را حضرت علي (ع) به ارث برد و ما اين امور را از طريق بنيانگذار اين طريقت «احمد رفاعي» به ارث برديم و به نمايش مي گذاريم.
در جنوب صربستان در منطقه‌ای به نام نسالتسه جمعی از صوفیان سعدیه را ملاقات کردیم که همه دارای تحصیلات دانشگاهی در رشته‌های غیرمرتبط بودند. ما کتاب‌هایی نظیر ترجمه صربی نهج‌البلاغه و یا متون ادبی-عرفانی ترجمه شده نظیر منطق الطیر عطار را برای آنها برده بودیم و متقابلاً از یکی از بزرگان‌شان که می‌پرسیدم شما چرا روی بخش نظری عرفان اسلامی کار نمی‌کنید؟ می‌گفت: ما نمی‌توانیم، منابع در دسترس‌مان نیست و از طرف دیگر درگیر تأمین معیشت‌مان هستیم و وقتی برای مطالعات عمیق نداریم.


به اعتقاد دراويش اين فرقه كه خود را «مسلمان واقعي» مي دانند: درويش فردي است كه تسليم محض اراده خداوند است.رهبريت اين فرقه را «حاجي شيخ جملئيل شهو با 72 سال سن بر عهده دارد و به اعتقاد وي پيروان اين فرقه در ايالت كوزوو وپنج هزار نفر مي باشند.
تصوف آسیای میانه هم همین حالت را دارد. در ترکیه هم علاقه‌ای به بحث‌های نظری ندارند و از یک حدی آن‌طرف‌تر نمی‌روند. با اینکه همه چیز برایشان فراهم است و حکومت همراه است و با صوفیه هم مشکلی ندارد ولی دنبال بحث‌های نظری نیستند.


==فرقه خلوتيه==
در بالکان و در شرایطی که کمونیزم حاکم بوده و همه مساجد و تکایا و تربت‌ها را خراب کرده بودند، این‌ها نمی‌توانستند بحث عرفان نظری بکنند. در جنگ بوسنی هم که شد اولین جنایتی که صرب‌های آنجا مرتکب شدند هدف قرار دادن کتابخانه ملی سارایوو بود که به آتش‌سوزی عظیمی در آن منجر شد و عمدهٔ منابع تاریخ اسلامی بوسنی را نابود کرد.


== پانویس ==
{{پانویس}}


=منابع=
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:تصوف]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۱

تصوف در بالکان دارای سابقه تاریخی قابل توجهی است. در گذشته دور فرق دراویش و تکایا در کوسوو – مقدونیه و مناطق مجاور دیگر وجود داشت. آنها به طور عمده قبل از تسلط عثمانی‌ها ظاهر شدند و فعالیت‌های خود را با تحکیم حکومت عثمانی در این بخش از بالکان گسترش دادند. این امر یک روند دراز مدت بود که از قرون 15 و 16 تا گذشته نزدیک به طول انجامید. تصوف در برخی از مناطق به ویژه کوسوو و قسمت‌هایی از کشور آلبانی حامیان پرو پاقرصی دارد. دراویش در مناطق کوسوو، مقدونیه، سنجاک و مناطق مجاور به عنوان نمایندگان فرهنگی مشهور هستند و آداب و رسوم آنها در طی قرون، نسل به نسل و سینه به سینه انتقال یافته است. [۱]

بالکان

شبه‌جزیره‌ای است در جنوب شرقی اروپا که از شرق به دریای سیاه و دریای اژه؛ از غرب به دریای یونان و دریای آدریاتیک؛ از جنوب به دریای مدیترانه و از سوی شمال به کوه‌های آلپ دینار و آلپ ترانسیلوانی مرزبندی می‌شود.

کشورهای که خاک بالکان را پر کرده‌اند عبارتند از:

یونان، آلبانی، بلغارستان، کوزوو، بوسنی و هرزگوین، کرواسی، اسلوونی، جمهوری مقدونیه شمالی، صربستان، مونته‌نگرو، رومانی، ترکیه (بخش اروپایی).

ویژگی متصوفه بالکان

کنش‌گری صوفیان بیشتر بستگی به طریقت و محیطشان دارد و لذا در هرجایی حتی با طریقت‌های مشابه، ویژگی‌های خودش را دارد. یک علتش هم این است که در میان هر گروه از صوفیان شیخی هست که همه به رنگ آن شیخ در می‌آیند. و طریقت‌هایی که ما فکر می‌کنیم که اعضایشان همه مشابهند در عمل و در طول زمان خیلی شاخه‌شاخه شده‌اند.

یکی از اشکالات عمومی که به صوفیان می‌گیرند هم همین است. هر کدام از این طریقت‌ها یک یا دو پسوند دارند که به نام اصلی طریقت اضافه می‌شود مانند طریقت شاذلیهٔ درقاویه. این شاخه‌شاخه‌شدن هم بخاطر این است که یک شیخی از دنیا رفته و n تا شاگرد داشته که هرکدام از این شاگردان بنا به برداشت خودش مشرب شیخ را ادامه می‌دهد.

با در نظر گرفتن ویژگی‌های منطقه‌ای تصوف در خصوص ویژگی‌های صوفیان بالکان می‌توان گفت پرچمدار بردباری دینی هستند و این طرز تفکر به شدت در آنجا نفوذ دارد. اصلاً اینها سمبل هستند، یعنی حتی مسلمان‌های دیگر آن سامان هم اینطور نیستند. [۲]

مسیحیان‌شان هم که ارتدوکس هستند و بطور کلی تعصب دینی میان ارتدوکس‌ها از کاتولیک‌ها بیشتر است. مسلمان‌هایشان هم به دلایل مختلف کمتر صبر و بردباری به خرج می‌دهند. ولی صوفیان‌شان واقعاً سمبل رواداری و زیاده از حد صبور هستند.

جنوب بالکان هم منطقه‌ای صوفی‌خیز است. علتش هم این است که تقریباً شبیه همان اتفاقی که در صفویه افتاد، در عثمانی هم افتاد. صفویه هم اولین امپراطوری سراسری ایرانی بعد از ساسانیان بودند که تبارشان به صوفیه می‌رسید نامشان نیز از نام شیخ صفی‌الدین اردبیلی گرفته شده بود که از شیوخ بزرگ صوفیه بود.

نقطه اوج صوفیه در تاریخ ایران دوران صفویه است. نقطه حضیض هم همین دورهٔ صفویه است. یعنی در حالی که در ابتدای سلطهٔ صفوی، شبکه‌های فعال تصوف در سراسر ایران وجود داشت، در انتهای حکمرانی صفویان شواهد چندانی از تصوف فعال و نهادینه در ایران در دست نیست. حتی برخی سلسله‌های مطرح در این دوران یعنی نعمت اللهیه مرکز فعالیت خود را به هندوستان منتقل کردند.

عیناً همین اتفاق در عثمانی هم افتاد. بکتاشی‌ها در قرن ۱۸ میلادی در امپراطوری عثمانی از بیشترین نفوذ و گسترش برخوردار بودند ولی در اوایل قرن نوزدهم میلادی سلطان محمود دوم در یک پاکسازی خونین اینها را قلع و قمع کرد به نحوی که باقیماندهٔ بکتاشی‌ها به دورترین مناطق دولت عثمانی مثل آلبانی، کوزوو و مقدونیه رفتند.

لذا هرچه به سمت جنوب بالکان بروید، بکتاشی‌ها بیشتر می‌شوند و همانطور که عرض شد بکتاشی‌ها به نوعی افراط در بردباری دینی گرفتارند برای مثال برای دست دادن با خانم‌ها مشکلی ندارند، مشروب می‌خورند و برخی اعتقادات مسیحی دارند و…

از دیگر ویژگی‌های صوفیان بالکان می‌توان به ضعیف بودن مرزبندی میان طریقت‌ها اشاره کرد بطوری که یک شیخ مشترک برای دو طریقت را زیاد می‌بینیم. همچنین از متون عرفان ادبی فارسی زیاد استفاده می‌کنند و یک فقر محسوس علمی در جنبه‌های نظری تصوف از دیگر جنبه‌های تصوف این منطقه است.

دسته بندی مسلمانان در صربستان

در صربستان مسلمانان سه دسته‌اند:

1- دسته‌ای تحت امر مشیخت بلگراد (پایتخت) هستند.

2- دسته‌ای دیگر تحت امر مشیخت نوی پازار هستند که مرکز استان مسلمان سنجاک در جنوب غربی صربستان هستند و اکثریت ساکنین این استان را بوشنیاک‌ها تشکیل می‌دهند.

3- دستهٔ سوم مسلمانان آلبانیایی تبار هستند که باز هم تحت امر مشیخت نوی پازار می‌باشند و در جنوب شرقی صربستان یعنی منطقهٔ بویانوواتس زندگی می‌کنند.

اکثریت مسلمانان در آنجا تحت امر مشیخت آنجا هستند. مثلاً غالب مسلمانان بوسنی تحت امر مشیخت بوسنی قرار دارند که در سارایوو مستقر است.

مسلمانان صربستان اقلیتی در قبال اکثریت مسیحی ارتدوکس این کشورند و صوفیان هم اقلیتی پراکنده در میان مسلمانان این کشور محسوب می‌شوند.

این دو مشیخت با یکدیگر اختلافات دامنه‌داری دارند که منشاء آن بیشتر به سیاست و تقسیم قدرت بر می‌گردد و هر دو هم صوفیه را تحمل نمی‌کنند در مقابل این فشار اهل تصوف بیشتر به پنهان کاری و عدم مواجههٔ مستقیم روی آورده‌اند و معمولاً جلسات خود را مخفی برگزار می‌کنند.

موضع صوفیان بوسنی در مقابل جنایت صرب‌ها

در جنگ بوسنی صوفیان نیز در کنار سایر مسلمانان جنگیدند و به دفاع از جان و مال خویش پرداختند ولی پس از گذشت سال‌ها از خاتمهٔ این جنگ نابرابر، بیشتر به دلایل حفاظتی و امنیتی، کمتر جزئیات ایفای نقش صوفیان در آن در دسترس قرار گرفته است.

با توجه به سوابق سلطهٔ عثمانیان و آثار منفی بعدی آن روی مسلمانان منطقه و پاکسازی‌های دینی-نژادی که مکرراً بعد از خروج ارتش عثمانی در بالکان رخ داد، فشاری که روی مسلمانان این کشورها هست، بخاطر اقلیت بودن صوفیان میان مسلمانان، بالطبع روی متصوفه مضاعف خواهد بود.

البته در بوسنی گروه‌های صوفی آزادانه فعالیت دارند و با اقبال بالنسبه خوبی هم از جانب مردم مواجهند، در کل منطقه بالکان هم بطور کلی می‌توان گفت که هرچه به سمت جنوب می‌رویم، وضعیت بهتر می‌شود، مثلاً در کوزوو و همین طور در آلبانی و مقدونیه فعالیت‌های متصوفه بسیار بارز است و در مونته‌نگرو هم صوفیان جمعیت رو به رشدی دارند.

فرقه‌های تصوف در بالکان

امروزه هشت فرقه درویشی در کوسوو فعالیت دارند. فرقه «نقشبندیه» در منطقه کوسوو طرفداران چندانی نداشته است ولی فرقه‌های رفاعیه و خلوتیه در این منطقه رشد چشمگیری یافتند.

فرقه رفاعیه در بالکان

پیروان فرقه رفاعیه از مشهورترین فرق اهل تصوف در بالکان هستند که مرکزیتشان در شهرهای پریزیرن و اوراخوواتس در ایالت کوزوو می‌باشد. هر ساله از اول تا دهم ماه محرم با نصب پارچه‌های سیاه رنگ در تکیه‌های ویژه خود مراسم سوگواری و عزاداری بر پا می‌کنند. پیروان فرقه مذکور در طول دهه اول ماه محرم علاوه بر روزه‌داری، شبها نماز را به جماعت اقامه می‌کنند و سپس تا پاسی از شب رفته به نوحه خوانی و ماتم سرایی و بیان روایت واقعه کربلا می‌پردازند. در روز عاشورا با قربانی کردن گوسفند، سوگواران با آداب خاصی اطعام می‌شوند و مراسم سوگواری برای سرور شهیدان حسین بن علی (ع) بدینسان پایان می‌یابد. اقامه مراسم سوگواری دهه اول ماه محرم که در نزد طریقت رفاعیه به مراسم ماتم مشهور است، بر پیروان این طریقت واجب می‌باشد، گرچه مراسم ماتم چیزی جز نوحه خوانی و مرثیه سُرایی و سوگواری برای امام حسین (ع) نیست، امّا گفته می‌شود اهمیّت خاصی که پیروان این فرقه به برپایی مراسم «ماتم» و عزاداری می‌دهند از آن جهت است که شجره‌نامه احمد رفاعی مؤسس این فرقه که از حکیمان و عالمان قرن دوازدهم هجری قمری بوده است. به حضرت امام حسین (ع) می‌رسد.

اعتقاد به مراسم «ماتم» و اقامه آن برای دراویش اهل طریقت رفاعیه که در سال 1281 هجری قمری به کوزوو آمده‌اند رکنی از ارکان دین به شمار می‌آید و از این رو هرساله‌این مراسم را با جدیتی خاص برگزار می‌کنند. در حال حاضر شیخ باقی شهو به عنوان چهارمین خلیفه فرقه رفاعیه در شهر اوراخوواتس که در سی کیلومتری شهر پریزرن واقع است رهبری و هدایت این فرقه را بر عهده دارد.

وی بر این نکته تأکید دارد که رفاعیه‌ای‌ها جزء مذهب جعفری به شمار می‌آیند و ضمن اعتقاد به الله، رسول الله(ص) و قرآن به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و چهار ده معصوم و امامت دوازده ستاره پرفروغ خاندان پیامبر (ص) اعتقاد راسخ دارند.

شیخ باقی شهو، چهارمین خلیفه فرقه رفاعیه

فرقه رفاعیه در یوگسلاوی سابق از قرن دوازدهم تا کنون به شعب و شاخه‌های متعددی تقسیم شده است که شاخه «سعیدیه» یکی از این شعب می‌باشد و‌ بیشترین پیروان این فرقه در شهر پریزیرن و اوراخوواتس متمرکز هستند، و به عنوان یکی از مهم‌ترین شاخه‌های فرقه رفاعیه از طریقت‌های مختلف اهل تصوف به شمار می‌رود.

دراویش فرقه رفاعیه در پریزیرن

برگزاری مراسم سنتی میلاد امیر المؤمنان علی (ع) و اعتقاد به ورود عمیق‌تر به اعتقادات اسلامی و عرفان از مهم‌ترین رسوم و تفکرات پیروان این فرقه در پریزیرن می‌باشد. آنان که تکیه شان در خیابان «بیهاچکا» واقع است معتقدند که حضرت علی(ع) داماد و پسر عموی حضرت رسول(ص) و همچنین بزرگ‌ترین سردار عالم به قرآن می‌باشد. از مراسم اینان در سال روز ولادت حضرت امیر می‌توان به:‌ رقص شمشیر (رقص درویش به همراه خنجر) انجام اعمال غیر عادی مانند سوراخ نمودن صورت و حرکت برروی تیغه شمشیر را نام برد.

البته وقتی از آنها در این خصوص سئوال می‌شود در پاسخ می‌گویند هریک از پیامبران دارای معجزاتی بودند، معجزه حضرت موسی عصای او بود، عیسی مسیح (ع) مرده‌ای را زنده و کوری را بینا نمود و پیامبر ما محمد(ص) دارای ویژگی‌هایی بودند که ما آن را معجزه می‌خوانیم و آنها را حضرت علی (ع) به ارث برد و ما این امور را از طریق بنیان‌گذار این طریقت «احمد رفاعی» به ارث بردیم و به نمایش می‌گذاریم.

به اعتقاد دراویش این فرقه که خود را «مسلمان واقعی» می‌دانند: درویش فردی است که تسلیم محض اراده خداوند است. رهبریت این فرقه را «حاجی شیخ جملئیل شهو با 72 سال سن بر عهده دارد و به اعتقاد وی پیروان این فرقه در ایالت کوزوو وپنج هزار نفر می‌باشند.

فرقه خلوتیه در بالکان

شیخ محمد در قرن 16 با قرار دادن مرکز تبلیغات خود در شهر اوژیتسا شروع به تأسیس فرقه درویشی خلوتی نمود و با تلاش خود این تبلیغات را در تمام صربستان انتشار داد و شبکه‌ای از مریدان خود را بنیاد گذاشت.

آقای اولیا چلبیا در سال 1664 در اوژیتسا تکیه را دیده بود، در بین این خانقاه‌ها مهم‌تر از همه خانقاه حسن افندی در نزدیکی قلعه بالای شهر بود.

شیخ محمّد اوژچانین که در بین درویش‌های «خلوتی» به شیخ معروف بوده است در آن زمان حدود 40000 مرید داشته است.

فرقه درویشی خلوتی، اسم خود را از لغت عربی خلوت که در تصوف به معنای در خود فرو رفتن است و یا به گفته بهتر در جایی تنها یا سلول زاویه که معنای پرورش روح می‌دهد گرفته است. تنهایی و خلوت یکی از اصول اصلی زهد است.

خط و مشی و نوشته‌ها و کتاب‌های صوفی‌ها درباره انسان‌های پاک بر اساس عشق و علاقه زاهدان اولیه اسلام به تنها زندگی کردن است.

ابوبکر شبلی که وفات او در سال 945 بود درباره خلوت می‌نویسد: دل به تنهایی ببند و اسم خود را فراموش کن و خط بزن و رو به قبله باش تا مرگ فرا رسد.

فرقه درویشی خلوتی‌ها نشانه ترکی دارد و از صوفی عمر خلوتیان اسم خود را گرفته است. او در سال (1397-1398) در تبریز در گذشت.

این فرقه اصل تصوف خود را به مانند فرقه زنوبی که پایه گزارش سعید یحیی شیروانی، وفات 1464 در باکو بوده، بر چهل روز ریاضت قرار داده است. در فرقه خلوتیان مهم است که هر سال چهل روز در تنهایی به سر برده شود و فقط نماز جماعت است که این خلوت را می‌شکند، چنین استنباط می‌شود که خلوت جهاد مهمی است و پایه زهد و تمرکز حواس عملاً بر اساس ذکر است. فرقه خلوتیها نه تنها در منطقه سنجاک، بلکه در ایالت بوسنی و دیگر جاهایی که بوشنیاکها زندگی می‌کردند و خصوصاً مابین آلبانی‌ها طرفداران فراوانی داشته است؛ با یک تحلیل ساده پی می‌بریم که اکنون اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی که در گذشته شیخ محمد و امثالهم در آن زندگی و کار می‌کرده‌اند. خیلی فرق کرده است و اجتماعی زندگی کردن انسان‌ها (حدّ اقل برای گذراندن زندگی) اجتناب‌ناپذیر شده است.

آداب و رسوم فرقه‌های متصوفه بوسنی

رفاعیه در بالکان زیاد هستند. این‌ها هر سال دو سه روز خاص مراسم دارند، مثلاً در روز عاشورا مراسم دارند. در روز عاشورا مراسم می‌گیرند و در خانقاه‌ها انواع و اقسام کارهای عجیب انجام می‌دهند، مثلاً در جاهای مختلف بدن‌شان سیخ‌های فلزی فرو می‌کنند و چیزهای عجیب و غریب می‌خوردند.

البته اینها با مراسمی است مانند این که سیخ را اول شیخ تکیه با آب دهان، به اصطلاح خودشان تبرک می‌کند، بعد یک نفر این سیخ را در جاهای مختلف بدنش فرو می‌کند و خونی دیده نمی‌شود.

گاهی در جاهایی از بدن را با آلاتی نظیر خنجر و جاقو زخم‌های عمیق ایجاد می‌کنند که در حالت عادی موجب خون‌ریزی شدید و مرگ است، ولی مشکلی پیش نمی‌آید. اینطور کرامت‌نمایی‌ها هم یکی از دلایل جذب مردم به این طریقت‌هاست.

تعالیم عرفان نظری مثل وحدت وجود در تصوف

این تصوف و متون درسی ما در حوزه، مثل فصوص، فقط مخصوص ایران است و هیچ جای جهان اینطور نیست. حتی در برخی کشورهای شمال آفریقا مانند مصر و تونس که تصوف را در مقاطع دانشگاهی خود هم دارند این مدل عمق علمی تصوف که ما داریم، دیده نمی‌شود. این موضوع را می‌توان از خروجی‌های مکتوب طریقت‌های فعال این مناطق و سایر مناطق جهان هم استنباط نمود. البته بعضی مناطق هستند که به مباحث نظری توجه دارند و بعضی‌ها هم توجه ندارند. بعضی مناطق هم هستند که اصلاً مباحث نظری در دسترس‌شان نبوده است.

در جنوب صربستان در منطقه‌ای به نام نسالتسه جمعی از صوفیان سعدیه را ملاقات کردیم که همه دارای تحصیلات دانشگاهی در رشته‌های غیرمرتبط بودند. ما کتاب‌هایی نظیر ترجمه صربی نهج‌البلاغه و یا متون ادبی-عرفانی ترجمه شده نظیر منطق الطیر عطار را برای آنها برده بودیم و متقابلاً از یکی از بزرگان‌شان که می‌پرسیدم شما چرا روی بخش نظری عرفان اسلامی کار نمی‌کنید؟ می‌گفت: ما نمی‌توانیم، منابع در دسترس‌مان نیست و از طرف دیگر درگیر تأمین معیشت‌مان هستیم و وقتی برای مطالعات عمیق نداریم.

تصوف آسیای میانه هم همین حالت را دارد. در ترکیه هم علاقه‌ای به بحث‌های نظری ندارند و از یک حدی آن‌طرف‌تر نمی‌روند. با اینکه همه چیز برایشان فراهم است و حکومت همراه است و با صوفیه هم مشکلی ندارد ولی دنبال بحث‌های نظری نیستند.

در بالکان و در شرایطی که کمونیزم حاکم بوده و همه مساجد و تکایا و تربت‌ها را خراب کرده بودند، این‌ها نمی‌توانستند بحث عرفان نظری بکنند. در جنگ بوسنی هم که شد اولین جنایتی که صرب‌های آنجا مرتکب شدند هدف قرار دادن کتابخانه ملی سارایوو بود که به آتش‌سوزی عظیمی در آن منجر شد و عمدهٔ منابع تاریخ اسلامی بوسنی را نابود کرد.

پانویس