زکات: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{Mbox | type = notice | class = ambox-In_use | image = 48px|alt=|link= | css = margin: 1px | text = این {{#i...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''زکات''' از واجبات مالی در دین [[اسلام]] است که بر اساس آن [[مسلمانان]] باید مقدار معینی از ۹ قلم کالا برای مصرف در زندگی فقرا و سایر امور عمومی اجتماعی بپردازند. این ۹ کالا عبارتند از <big>نقدین</big> (طلا و نقره)، <big>انعام ثلاثه</big> (گاو، گوسفند و شتر) و <big>غلات اربعه</big> (گندم، جو، کشمش و خرما). مقدار پرداختی هر یک از این کالاها متفاوت است و در [[فقه]]<ref>ر. ک:مقاله فقه</ref> تعیین شده است. | |||
< | |||
< | |||
</ | |||
زکات از جمله مهمترین واجبات است و تأکید بسیاری بر آن شده است. زکات از [[فروع دین]] شمرده شده و در منابع دینی در کنار [[نماز]] و [[جهاد]] قرار گرفته و یکی از پنج ستون دین است. از این عمل دینی، در ۵۹ آیه [[قرآن]] و حدود ۲۰۰۰ روایت سخن رفته است. در قرآن در بسیاری از موارد از واژه [[صدقه]] برای اشاره به زکات استفاده شده است و در فقه، زکات را صدقه واجب میخوانند. | |||
زکات دو نوع دارد: زکات بدن که همان [[زکات فطره]] است و در عید فطر پرداخت میشود و [[زکات مال]] که به غلات چهارگانه، دامها و سکهها با شرایط خاصی تعلق میگیرد. | |||
=معنای لغوی زکات= | |||
زکات از ریشه لغوی «ز ک و» دلالت بر رشد و نمو و زیاد شدن دارد. <ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۱۶ ـ ۱۷</ref> خلیل بن احمد درباره معنای لغوی زکات میگوید: زکات مال به معنای پاک کردن آن است و جمله «زکا الزرع یزکو زکاء» به معنای رشد کردن کشتزار و محصولات میباشد. <ref>فراهیدی، کتاب العین، ج۵، ص۳۹۴ </ref> [[راغب اصفهانی]] اصل زکات را به معنای رشدی که از برکت خداوند به دست آمده میداند. <ref>راغب اصفهانی، المفردات، ماده «زکو»</ref> و [[سید محمدحسین طباطبایی|سید محمد حسین طباطبایی]] معنای لغوی زکات را تطهیر میداند. <ref> طباطبایی، المیزان، ج ۱۵، ص۹؛ ترجمه المیزان، ج ۱۵، ص۱۲ </ref> | |||
=مفهوم زکات= | |||
«زکات» در لغت یعنی نموّ، «زَکا الزَّرْعُ» یعنی زراعت رشد کرد و پاک شد. آری، بریدن شاخههای درخت انگور در ظاهر کوتاه کردن درخت است، ولی در واقع، سبب رشد آن میشود. | |||
در شرع اسلام، زکات اسم صدقۀ واجب از مال است. و زکاتدهندگان به وسیله دادن زکات نزد خدای سبحان پاک میگردند و قول خداوند متعال به همین معنا اشاره دارد که فرمود: خُذْ مِنْ امْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکیهِمْ بِها... ؛ <ref>سوره توبه، آیه ۱۰۳</ref> از داراییهایشان صدقه (زکات) بستان تا بدان وسیله آنان را پاک و منزه سازی. <ref> احکام روزه، نعمت الله یوسفیان، ص ۶۳</ref> | |||
=معنای اصطلاحی زکات= | |||
زکات در اصطلاح شرعی به معنای وجوب پرداخت اندازه معینی از برخی اموال است که به حد نصابی خاص رسیده باشد. علت اینکه این واجب، زکات نامیده شده، امید به برکت یافتن مال، یا برای پاکیزه کردن نفس انسان است. <ref> تبیین اللغات لتبیان الایات، محمد قریب، ج ۱، باب زکوة </ref> | |||
زکات معنای عامی هم دارد که به همۀ کمکهای [[واجب]] و [[مستحب]] به دیگران گفته میشود. | |||
از آنجا که در قرآن برای اشاره به زکات از واژه صدقه هم استفاده شده است، برای زکات واجب از اصطلاح صدقه واجب استفاده میشود تا از صدقههای مستحب متمایز شود. | |||
=زکات در قرآن= | |||
زکات، یکی از عباداتی است که پرداخت آن به [[قصد قربت]] نیاز دارد و اثر تربیتی عمیقی در روح انسان میگذارد. لذا [[قرآن کریم]] بعد از آن که دستور گرفتن زکات را به [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)]] میدهد، در بیان فلسفه آن میفرماید: تو با این کار، آنها را پاک میکنی و رشد و نمو میدهی؛ خُذ من اموالهم صدقة تطهّرهم و تزکیهم بها؛ <ref> سوره توبه، آیه ۱۰۳</ref> آنها را از رذایل اخلاقی، از دنیاپرستی و دنیادوستی پاک میکنی و نهال نوع دوستی و سخاوت و توجه به حقوق مستمندان را در آنها پرورش میدهی. اگر مسلمانان این فریضه الهی را برپا کنند، فقر و بدبختی از میان جوامع اسلامی از بین میرود. | |||
در قرآن کریم واژه زکات به همراه مشتقاتش، ۵۹ مرتبه در ۲۹ سوره و ۵۶ آیه به کار رفته، که ۲۷ مورد در کنار نماز آمده است. بلکه در توصیف نمازگزاران واقعی میگوید: آنها کسانی هستند که در اموالشان برای سائل و محروم، حقی معلوم وجود دارد. از طرفی هر یک از کلمات زکات و برکت و واژههای مربوط به آنها ۳۲ بار در قرآن آمده است و این یعنی، زکات مساوی با برکت است. | |||
به طور کلی آیات مربوط به زکات در قرآن شامل موارد ذیل است: | |||
# دستهای از آیات، اصل زکات را مطرح کرده و آن را در ردیف نماز قرار دادهاند و پرداخت زکات را مانند اقامه نماز، واجب دانسته و از شعائر دینی و علایم ایمان به حساب آوردهاند. | |||
# آیاتی هستند که به دادن زکات امر نموده و آن را به عنوان معامله با خدا قلمداد نمودهاند؛ به عنوان نمونه سوره احزاب آیه ۳۳؛ سوره مجادله آیه ۱۳. | |||
# برخی از آیات نشاندهنده تشریع اصل این فریضه عبادی و اقتصادی هستند و به طور کلی درباره این که چه مقداری گرفته شود و در چه موردی گرفته نشود، ساکت میباشند. | |||
# برخی از آیات، مصارف زکات را به طور دقیق شمارش نمودهاند و رهبری [[امت اسلامی]] باید زکات مأخوذه را در این مصارف به کار بیندازد. (در بیان تعیین موارد مصرف زکات اکثر مفسران به آیه ۶۰ سوره توبه استناد نمودهاند و در این موارد، اختلافی نیست). | |||
# برخی از آیات کسانی را که زکات نمیدهند در ردیف [[کفار]] قلمداد کردهاند، مانند سوره فصلت آیه ۷. | |||
علامه طباطبایی (رحمه الله علیه) آیه خُذ مِن اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم بها... <ref>سوره توبه آیه ۱۰۳</ref> را آیه وجوب زکات دانسته و نوشته است: این آیه شریفه متضمن حکم زکات مالی است، که خود یکی از ارکان [[شریعت]] و دین اسلام است؛ هم ظاهر آیه این امر را میرساند و هم اخبار بسیاری که از طریق ائمه (ع) و از غیر ایشان نقل شده است». <ref>المیزان، ج ۹، ص ۳۷۷؛ ترجمه المیزان، ج ۹، ص ۵۱۲</ref> | |||
=زکات در روایات= | |||
'''زکات پل اسلام است''' | |||
رسول خدا (ص) میفرماید: «الزَّکاةُ قَنْطَرَةُ الْاسْلامِ فَمَنْ ادَّاها جازَ الْقَنْطَرَةَ وَ مَنْ مَنَعَهَا احْتَبَسَ دُوْنَها وَ هِیَ تُطْفِیءُ غَضَبَ الرَّبِّ؛ زکات، پل اسلام است هر کس آن را بپردازد از پل عبور کرده و هر کس آن را نپردازد در زیر آن پل زندانی میشود و زکات خشم پروردگار را فرو مینشاند». <ref> بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۴۰۵</ref> | |||
'''زکات قرین نماز''' | |||
از [[محمد بن علی (باقر العلوم)]] <ref>ر. ک:مقاله امام باقر (ع)</ref> نقل شده است که خداوند تبارک و تعالی نماز و زکات را قرین یکدیگر ساخته و فرموده است: وَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ؛ به یاد دارید نماز را و بپردازید زکات را، پس آن کس که نماز را به پا میدارد ولی زکات را نمیپردازد، گویی که نماز را هم به پا نداشته است. <ref>وسائل الشیعه، محمد بن حسن، حر عاملی، ج ۹، ص ۲۲</ref> | |||
'''زکات مایه آزمایش ثروتمندان''' | |||
[[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر بن محمد (صادق)]] <ref>ر. ک:مقاله امام صادق(ع)</ref> درباره زکات میفرماید: همانا خداوند زکات را جهت آزمایش ثروتمندان و یاری فقیران قرار داد و اگر مردم زکات اموال خود را بپردازند، مسلمانی فقیر و نیازمند باقی نخواهد ماند و به آنچه که خداوند واجب نموده بینیاز خواهد شد؛ و مردم فقیر، محتاج، گرسنه و عریان نمیشوند مگر به خاطر گناه ثروتمندان. <ref>وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۴</ref> | |||
'''نپرداختن زکات موجب هلاکت''' | |||
امام صادق (ع) فرمود: خداوند بر این امت چیزی را سختتر از زکات واجب نکرده است و اکثر هلاکتهای امتها به خاطر نپرداختن آن است. <ref> وافی، ج ۱۰، ص ۳۳</ref> | |||
'''نپرداختن زکات مساوی با شرک''' | |||
رسول خدا (ص) سوگند یاد کرد که جز مشرک کسی در مورد پرداخت زکات خیانت نمیکند. <ref>بحار، ج ۹۶، ص ۲۹</ref> | |||
'''نپرداختن زکات برابر است با کفر''' | |||
و نیز فرمود: یا علی! ده گروه از امت من کافر میشوند که یکی از گروهها کسانی هستند که زکات نمیپردازند. رسول خدا (ص) در آخرین خطبه خود فرمود: ای مردم! زکات اموال خود را بپردازید. پس هر کس زکات نپردازد، برای او نه نمازی است و نه حجی و نه جهادی. <ref> مستدرک، ج ۱، ص ۵۰۷</ref> | |||
در روایتهای دیگری آمده است که پرداختن زکات نشان بخشندگی، و خودداری از آن، نشانه بخل ورزیدن است. همچنین بر این نکته تأکید شده است که پرداختن زکات هیچ گاه موجب کاستی مال زکات دهنده نمیشود و بر مال کسی هم که از دادن آن خودداری میورزد چیزی افزوده نمیگردد. از این بالاتر، ثروتمندان با پرداختن زکات، اموال شان را بیمه میکنند و طبق یک روایت، اگر مالی در دریا یا خشکی تلف گردد، دلیلش را باید در خودداری از پرداخت زکات جستجو کرد. <ref>برای آگاهی بیشتر ر. ک وسایل الشیعه، ج ۹، باب «زکات»</ref> | |||
=چرا زکات واجب= | |||
زکات از جمله ضروریات [[دین]] است و در اهمیت آن همین بس که در قرآن کریم به طور مکرر به وجوب آن در ردیف نماز تصریح شده است. <ref> سوره بقره(۲)، آیات ۴۳، ۸۳، ۱۱۰ و ۱۷۷؛ سوره نساء(۴)، آیه ۷۷؛ سوره نور(۲۴)، آیه ۵۶؛ سوره حج(۲۲)، آیه ۷۸ و...</ref> در روایات معصومین (ع) نیز نسبت به آن بسیار سفارش شده است و کسانی که زکات مال خود را نمیپردازند بی دین شمرده شدهاند. <ref> بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۱</ref> | |||
فلسفه پرداخت زکات ریشه کنی فقر از جامعه اسلامی است و به راستی اگر مسلمانان به این دستور حیاتبخش به خوبی عمل کنند در جامعه اسلامی فقیری باقی نخواهد ماند. | |||
[[عبداللّٰه بن سنان]] از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: خداوند عزّ و جلّ زکات را بمانند نماز فرض و مقرّر فرموده است، و از این رو اگر کسی زکات را حمل کند و آشکارا و بر ملا عطا نماید، باکی بر او نیست، و این بدان جهت است که خدای عزّ و جلّ مقدار تأمین نیازمندیهای فقرا را در اموال اغنیا مقدّر و مقرّر نموده است. و اگر میدانست که آن مقدار مفروض و معین ایشان را کفایت نمیکند، هر آینه آن را برای ایشان میافزود، و هر گونه تنگدستی و صعوبت معیشتی که متوجّه فقرا شود، از جهت خودداری اغنیا از پرداخت حقوق ایشان است، نه از جهت مقدار زکات و نارسائی آن. | |||
[[ | |||
و مبارک عقرقوفی از موسی بن جعفر (ع) روایت کرده است که فرمود: همانا که زکات به عنوان روزی فقرا و افزایش اموال اغنیا برقرار شده است. <ref> قمّی، صدوق، محمّد بن علی بن بابویه - مترجم: غفاری، علی اکبر و محم، من لا یحضره الفقیه - ترجمه، ۶ جلد، نشر صدوق، تهران - ایران، اول، ۱۴۰۹ ه ق، چ۲، ص ۳۰۱</ref> | |||
زکات از | =مقایسه خمس با زکات= | ||
پرداخت زکات و [[خمس]] و دیگر انفاقهای واجب و مستحب، از تکالیف اقتصادی مسلمانان است. ادای این وظایف مالی، افزون بر آثار سازنده اخلاقی، نقش مهمی در توزیع و تعدیل ثروت میان افراد جامعه و برقراری عدالت اجتماعی دارند. اما هر کدام از خمس و زکات از جهت موارد تعلّق، شرایط وجوب و مصرف با هم تفاوت دارند. | |||
'''خمس در [[فقه اسلامی]]''' | |||
از یک پنجم اموال انسان که باید از درآمد و مازاد بر مخارج خود با شروط خاصی که در فقه بیان شده، پرداخت شود و آن حقّی است که خداوند برای پیامبر اکرم(ص) و امام معصوم(ع) قرار داد تا مستمندان از خاندان آن بزرگواران به جای زکات مصرف و نیازمندیهای خود را با آن تأمین کنند. | |||
خمس به دو قسم تقسیم میشود: نیمی از آن، [[سهم امام(ع)]] است که باید توسط حاکم اسلامی در مصالح اسلام و مسلمانان هزینه گردد و نیم دیگر آن، [[سهم سادات]] است. <ref>سهم امام(ع)، سؤال 8419؛ «پرداخت خمس و اجازۀ مراجع»، سؤال 690</ref> خمس به مواردی با شرایط ویژه تعلّق میگیرد. <ref> «چیستی خمس و موارد تعلق آن»، سؤال 19664</ref> | |||
'''زکات در فقه اسلامی''' | |||
حقّ واجبی که به بخشی از اموال برخی افراد غنیّ و ثروتمند جامعه تعلق میگیرد و باید به نفع فقرا برای صرف در مصالح عمومی پرداخت شود. <ref>مشکینی، میرزا علی، مصطلحات الفقه، ص 280 – 281، بیجا، بینا، بیتا</ref> ثروتمندان با دادن زکات، از صفات زشتی مانند حرص و بخل (تا اندازهای) پاک میگردند و اموالشان نیز با خیر و برکت دنیوی و اخروی، رشد و نموّ خواهد کرد. همچنین از دیدگاه فقها، اصل وجوب زکات از ضروریات و ارکان دین مقدس اسلام است. <ref>علامه حلّی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج 5، ص 7 – 8، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، بیتا؛ محدث بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، محقق، مصحح، ایروانی، محمد تقی، مقرم، سید عبدالرزاق، ج 12، ص 8، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1405ق؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 1، ص 311، قم، مؤسسه مطبوعات دار العلم، چاپ اول، بیتا؛ حسینی سیستانی، سید علی، منهاج الصالحین، ج 1، ص 351، قم، دفتر حضرت آیة الله سیستانی، چاپ پنجم، 1417ق</ref> | |||
=مواردی که زکات بر آنها واجب= | |||
زکات بر نُه چیز واجب است: | |||
# گندم | |||
# جو | |||
# خرما | |||
# کشمش | |||
# طلا | |||
# نقره | |||
# شتر | |||
# گاو | |||
# گوسفند | |||
اگر کسی مالک یکی از این نُه چیز باشد، با شرایطی که بعدا گفته میشود، باید مقداری را که معین شده به یکی از مصرفهایی که دستور دادهاند برساند. <ref>توضیح المسائل، مسئله ۱۸۵۳</ref> | |||
'''تذکر''': سُلْت که دانهای است به نرمی گندم و خاصیت جو دارد خمس ندارد، ولی عَلْس که مثل گندم است و خوراک مردمان صنعا میباشد زکاتش بنا بر احتیاط واجب باید داده شود. <ref>توضیح المسائل، مسئله ۱۸۵۴</ref> | |||
=تفاوت شیعه و اهل سنت در احکام زکات= | |||
زکات یکی از واجبات الهی و از فروع دین است که در قرآن کریم بر آن بسیار تأکید شده است. <ref> بقره، 43؛ ر. ک: «معنای لغوی و اصطلاحی زکات و دلیل اهمیت آن در قرآن»، سؤال 29768</ref> از اینرو؛ تمام [[مذاهب اسلامی]] در وجوب آن اشتراک نظر دارند و در احکام و مسائل کلی آن نیز اختلاف چندانی بین آنها نیست، با این وجود به برخی از شباهتها و اختلافهایی که در جزئیات وجود دارد اشاره میکنیم. | |||
== شرایط وجوب زکات از نگاه فریقین == | |||
'''مذهب شیعه''' | |||
# مالک؛ باید بالغ، عاقل و آزاد باشد و بتواند در آن مالی که زکاتش واجب است، تصرف کند. در غیر این صورت زکات واجب نیست. | |||
# مال مورد نظر به مقدار نصاب باید برسد.<ref>خمینی، سید روحالله، توضیح المسائل، ص 383، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1426ق</ref> | |||
'''مذهب اهل سنت''' | |||
# از شرایط وجوب زکات بلوغ و عقل است و بر طفل و مجنون زکات واجب نیست، اما ولیّ و سرپرست آنها باید زکات را از اموالشان بدهد (فقط مذهب حنفی مخالف این مطلب است). <ref>جزیری، عبدالرحمن، الفقه علی مذاهب الاربعه، ج 1، ص 328، بیروت، المکتبه العصریه، 1426ق</ref> | |||
# مال مورد نظر به مقدار نصاب باید برسد. <ref>جزیری، عبدالرحمن، الفقه علی مذاهب الاربعه، ج 1، ص 330، بیروت، المکتبه العصریه، 1426ق</ref> | |||
== اموالی که به آن زکات تعلق میگیرد == | |||
در اینکه شتر، گاو و گوسفند متعلق زکات هستند، بین مذاهب اتفاق نظر وجود دارد. همچنین اتفاق نظر وجود دارد که در اسب و قاطر و الاغ؛ زکات نیست و تنها مذهب حنفی در اسب نیز زکات را واجب دانسته است. <ref>مغنیه، محمد جواد، الفقه علی مذاهب الخمسه، ص 169، تهران، مؤسسه الصادق، 1377ش</ref> | |||
همچنین در طلا و نقره بین مذاهب اتفاق نظر وجود دارد که بدان تنها خمس تعلق میگیرد. شیعه معتقد است که زکات فقط در مسکوکات است نه در شِمش طلا یا طلاهای زینتی اما چهار مذهب اهل سنت اتفاق نظر دارند که در شمش طلا (طلای غیر مسکوک و غیر زینتی) زکات واجب است اما در اینکه آیا در طلای زینتی هم زکات واجب است یا نه؟ اختلاف دارند. <ref>مغنیه، محمد جواد، الفقه علی مذاهب الخمسه، ص 173، تهران، مؤسسه الصادق، 1377ش.</ref> | |||
== زکات زراعت و میوهها == | |||
'''حنفیه میگویند''' | |||
در تمام چیزهایی که از زمین میروید بهجز چوب و گیاه خشک و نِی زکات واجب است. | |||
مالکیه و شافعیه نیز میگویند: زکات در همه چیزهایی که قابلیت ذخیرهسازی برای مئونه خانواده را دارد؛ مانند گندم، جو، خرما، کشمش و... واجب است. | |||
'''حنابله میگویند''' | |||
در هر زراعت یا میوهای که قابلت کیل و وزن شدن داشته باشد؛ زکات واجب است. | |||
مذهب شیعه بر این نظر است که: زکات فقط در گندم و جو و خرما و کشمش واجب است. <ref>مغنیه، محمد جواد، الفقه علی مذاهب الخمسه، ص 174، تهران، مؤسسه الصادق، 1377ش.</ref> | |||
== زکات مال التجاره == | |||
در بین مذاهب اهل سنت اتفاق نظر وجود دارد که به مال التجاره (مالی که با آن تجارت و کسب سود میکنند) زکات تعلق میگیرد. ولی در [[مذهب امامیه]] چنین چیزی واجب نیست. <ref> جزیری، عبدالرحمن، الفقه علی مذاهب الاربعه، ج 1، ص 174؛ ر. ک: «موارد تعلّق زکات واجب و مستحب»، سؤال 9422، بیروت، المکتبه العصریه، 1426ق</ref> | |||
== مستحقین زکات == | |||
با توجه به اینکه در قرآن میفرماید: «زکاتها، مخصوص فقرا و مساکین و کارکنانی است که برای [جمعآوری] آن زحمت میکشند، و کسانی که برای جلب محبّتشان اقدام میشود، و برای [آزادی] بردگان، و [ادای دین] بدهکاران، و در راه [تقویت آیین] خدا، و واماندگان در راه؛ این، یک فریضه [مهم] الهی است؛ و خداوند دانا و حکیم است». <ref>آیه توبه، سوره 60.</ref> | |||
تمام مذاهب اسلامی اتفاق نظر دارند که مستحقین زکات؛ همین هشت صنف موجود در این آیه هستند. البته نظرات مذاهب نسبت به تعریف و توضیح این هشت صنف مختلف و متفاوت است. <ref>الفقه علی مذاهب الخمسه، ص 177</ref> | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | |||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۵۶
زکات از واجبات مالی در دین اسلام است که بر اساس آن مسلمانان باید مقدار معینی از ۹ قلم کالا برای مصرف در زندگی فقرا و سایر امور عمومی اجتماعی بپردازند. این ۹ کالا عبارتند از نقدین (طلا و نقره)، انعام ثلاثه (گاو، گوسفند و شتر) و غلات اربعه (گندم، جو، کشمش و خرما). مقدار پرداختی هر یک از این کالاها متفاوت است و در فقه[۱] تعیین شده است.
زکات از جمله مهمترین واجبات است و تأکید بسیاری بر آن شده است. زکات از فروع دین شمرده شده و در منابع دینی در کنار نماز و جهاد قرار گرفته و یکی از پنج ستون دین است. از این عمل دینی، در ۵۹ آیه قرآن و حدود ۲۰۰۰ روایت سخن رفته است. در قرآن در بسیاری از موارد از واژه صدقه برای اشاره به زکات استفاده شده است و در فقه، زکات را صدقه واجب میخوانند.
زکات دو نوع دارد: زکات بدن که همان زکات فطره است و در عید فطر پرداخت میشود و زکات مال که به غلات چهارگانه، دامها و سکهها با شرایط خاصی تعلق میگیرد.
معنای لغوی زکات
زکات از ریشه لغوی «ز ک و» دلالت بر رشد و نمو و زیاد شدن دارد. [۲] خلیل بن احمد درباره معنای لغوی زکات میگوید: زکات مال به معنای پاک کردن آن است و جمله «زکا الزرع یزکو زکاء» به معنای رشد کردن کشتزار و محصولات میباشد. [۳] راغب اصفهانی اصل زکات را به معنای رشدی که از برکت خداوند به دست آمده میداند. [۴] و سید محمد حسین طباطبایی معنای لغوی زکات را تطهیر میداند. [۵]
مفهوم زکات
«زکات» در لغت یعنی نموّ، «زَکا الزَّرْعُ» یعنی زراعت رشد کرد و پاک شد. آری، بریدن شاخههای درخت انگور در ظاهر کوتاه کردن درخت است، ولی در واقع، سبب رشد آن میشود.
در شرع اسلام، زکات اسم صدقۀ واجب از مال است. و زکاتدهندگان به وسیله دادن زکات نزد خدای سبحان پاک میگردند و قول خداوند متعال به همین معنا اشاره دارد که فرمود: خُذْ مِنْ امْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکیهِمْ بِها... ؛ [۶] از داراییهایشان صدقه (زکات) بستان تا بدان وسیله آنان را پاک و منزه سازی. [۷]
معنای اصطلاحی زکات
زکات در اصطلاح شرعی به معنای وجوب پرداخت اندازه معینی از برخی اموال است که به حد نصابی خاص رسیده باشد. علت اینکه این واجب، زکات نامیده شده، امید به برکت یافتن مال، یا برای پاکیزه کردن نفس انسان است. [۸]
زکات معنای عامی هم دارد که به همۀ کمکهای واجب و مستحب به دیگران گفته میشود. از آنجا که در قرآن برای اشاره به زکات از واژه صدقه هم استفاده شده است، برای زکات واجب از اصطلاح صدقه واجب استفاده میشود تا از صدقههای مستحب متمایز شود.
زکات در قرآن
زکات، یکی از عباداتی است که پرداخت آن به قصد قربت نیاز دارد و اثر تربیتی عمیقی در روح انسان میگذارد. لذا قرآن کریم بعد از آن که دستور گرفتن زکات را به محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) میدهد، در بیان فلسفه آن میفرماید: تو با این کار، آنها را پاک میکنی و رشد و نمو میدهی؛ خُذ من اموالهم صدقة تطهّرهم و تزکیهم بها؛ [۹] آنها را از رذایل اخلاقی، از دنیاپرستی و دنیادوستی پاک میکنی و نهال نوع دوستی و سخاوت و توجه به حقوق مستمندان را در آنها پرورش میدهی. اگر مسلمانان این فریضه الهی را برپا کنند، فقر و بدبختی از میان جوامع اسلامی از بین میرود.
در قرآن کریم واژه زکات به همراه مشتقاتش، ۵۹ مرتبه در ۲۹ سوره و ۵۶ آیه به کار رفته، که ۲۷ مورد در کنار نماز آمده است. بلکه در توصیف نمازگزاران واقعی میگوید: آنها کسانی هستند که در اموالشان برای سائل و محروم، حقی معلوم وجود دارد. از طرفی هر یک از کلمات زکات و برکت و واژههای مربوط به آنها ۳۲ بار در قرآن آمده است و این یعنی، زکات مساوی با برکت است.
به طور کلی آیات مربوط به زکات در قرآن شامل موارد ذیل است:
- دستهای از آیات، اصل زکات را مطرح کرده و آن را در ردیف نماز قرار دادهاند و پرداخت زکات را مانند اقامه نماز، واجب دانسته و از شعائر دینی و علایم ایمان به حساب آوردهاند.
- آیاتی هستند که به دادن زکات امر نموده و آن را به عنوان معامله با خدا قلمداد نمودهاند؛ به عنوان نمونه سوره احزاب آیه ۳۳؛ سوره مجادله آیه ۱۳.
- برخی از آیات نشاندهنده تشریع اصل این فریضه عبادی و اقتصادی هستند و به طور کلی درباره این که چه مقداری گرفته شود و در چه موردی گرفته نشود، ساکت میباشند.
- برخی از آیات، مصارف زکات را به طور دقیق شمارش نمودهاند و رهبری امت اسلامی باید زکات مأخوذه را در این مصارف به کار بیندازد. (در بیان تعیین موارد مصرف زکات اکثر مفسران به آیه ۶۰ سوره توبه استناد نمودهاند و در این موارد، اختلافی نیست).
- برخی از آیات کسانی را که زکات نمیدهند در ردیف کفار قلمداد کردهاند، مانند سوره فصلت آیه ۷.
علامه طباطبایی (رحمه الله علیه) آیه خُذ مِن اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم بها... [۱۰] را آیه وجوب زکات دانسته و نوشته است: این آیه شریفه متضمن حکم زکات مالی است، که خود یکی از ارکان شریعت و دین اسلام است؛ هم ظاهر آیه این امر را میرساند و هم اخبار بسیاری که از طریق ائمه (ع) و از غیر ایشان نقل شده است». [۱۱]
زکات در روایات
زکات پل اسلام است
رسول خدا (ص) میفرماید: «الزَّکاةُ قَنْطَرَةُ الْاسْلامِ فَمَنْ ادَّاها جازَ الْقَنْطَرَةَ وَ مَنْ مَنَعَهَا احْتَبَسَ دُوْنَها وَ هِیَ تُطْفِیءُ غَضَبَ الرَّبِّ؛ زکات، پل اسلام است هر کس آن را بپردازد از پل عبور کرده و هر کس آن را نپردازد در زیر آن پل زندانی میشود و زکات خشم پروردگار را فرو مینشاند». [۱۲]
زکات قرین نماز
از محمد بن علی (باقر العلوم) [۱۳] نقل شده است که خداوند تبارک و تعالی نماز و زکات را قرین یکدیگر ساخته و فرموده است: وَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ؛ به یاد دارید نماز را و بپردازید زکات را، پس آن کس که نماز را به پا میدارد ولی زکات را نمیپردازد، گویی که نماز را هم به پا نداشته است. [۱۴]
زکات مایه آزمایش ثروتمندان
جعفر بن محمد (صادق) [۱۵] درباره زکات میفرماید: همانا خداوند زکات را جهت آزمایش ثروتمندان و یاری فقیران قرار داد و اگر مردم زکات اموال خود را بپردازند، مسلمانی فقیر و نیازمند باقی نخواهد ماند و به آنچه که خداوند واجب نموده بینیاز خواهد شد؛ و مردم فقیر، محتاج، گرسنه و عریان نمیشوند مگر به خاطر گناه ثروتمندان. [۱۶]
نپرداختن زکات موجب هلاکت
امام صادق (ع) فرمود: خداوند بر این امت چیزی را سختتر از زکات واجب نکرده است و اکثر هلاکتهای امتها به خاطر نپرداختن آن است. [۱۷]
نپرداختن زکات مساوی با شرک
رسول خدا (ص) سوگند یاد کرد که جز مشرک کسی در مورد پرداخت زکات خیانت نمیکند. [۱۸]
نپرداختن زکات برابر است با کفر
و نیز فرمود: یا علی! ده گروه از امت من کافر میشوند که یکی از گروهها کسانی هستند که زکات نمیپردازند. رسول خدا (ص) در آخرین خطبه خود فرمود: ای مردم! زکات اموال خود را بپردازید. پس هر کس زکات نپردازد، برای او نه نمازی است و نه حجی و نه جهادی. [۱۹]
در روایتهای دیگری آمده است که پرداختن زکات نشان بخشندگی، و خودداری از آن، نشانه بخل ورزیدن است. همچنین بر این نکته تأکید شده است که پرداختن زکات هیچ گاه موجب کاستی مال زکات دهنده نمیشود و بر مال کسی هم که از دادن آن خودداری میورزد چیزی افزوده نمیگردد. از این بالاتر، ثروتمندان با پرداختن زکات، اموال شان را بیمه میکنند و طبق یک روایت، اگر مالی در دریا یا خشکی تلف گردد، دلیلش را باید در خودداری از پرداخت زکات جستجو کرد. [۲۰]
چرا زکات واجب
زکات از جمله ضروریات دین است و در اهمیت آن همین بس که در قرآن کریم به طور مکرر به وجوب آن در ردیف نماز تصریح شده است. [۲۱] در روایات معصومین (ع) نیز نسبت به آن بسیار سفارش شده است و کسانی که زکات مال خود را نمیپردازند بی دین شمرده شدهاند. [۲۲]
فلسفه پرداخت زکات ریشه کنی فقر از جامعه اسلامی است و به راستی اگر مسلمانان به این دستور حیاتبخش به خوبی عمل کنند در جامعه اسلامی فقیری باقی نخواهد ماند.
عبداللّٰه بن سنان از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: خداوند عزّ و جلّ زکات را بمانند نماز فرض و مقرّر فرموده است، و از این رو اگر کسی زکات را حمل کند و آشکارا و بر ملا عطا نماید، باکی بر او نیست، و این بدان جهت است که خدای عزّ و جلّ مقدار تأمین نیازمندیهای فقرا را در اموال اغنیا مقدّر و مقرّر نموده است. و اگر میدانست که آن مقدار مفروض و معین ایشان را کفایت نمیکند، هر آینه آن را برای ایشان میافزود، و هر گونه تنگدستی و صعوبت معیشتی که متوجّه فقرا شود، از جهت خودداری اغنیا از پرداخت حقوق ایشان است، نه از جهت مقدار زکات و نارسائی آن.
و مبارک عقرقوفی از موسی بن جعفر (ع) روایت کرده است که فرمود: همانا که زکات به عنوان روزی فقرا و افزایش اموال اغنیا برقرار شده است. [۲۳]
مقایسه خمس با زکات
پرداخت زکات و خمس و دیگر انفاقهای واجب و مستحب، از تکالیف اقتصادی مسلمانان است. ادای این وظایف مالی، افزون بر آثار سازنده اخلاقی، نقش مهمی در توزیع و تعدیل ثروت میان افراد جامعه و برقراری عدالت اجتماعی دارند. اما هر کدام از خمس و زکات از جهت موارد تعلّق، شرایط وجوب و مصرف با هم تفاوت دارند.
خمس در فقه اسلامی
از یک پنجم اموال انسان که باید از درآمد و مازاد بر مخارج خود با شروط خاصی که در فقه بیان شده، پرداخت شود و آن حقّی است که خداوند برای پیامبر اکرم(ص) و امام معصوم(ع) قرار داد تا مستمندان از خاندان آن بزرگواران به جای زکات مصرف و نیازمندیهای خود را با آن تأمین کنند. خمس به دو قسم تقسیم میشود: نیمی از آن، سهم امام(ع) است که باید توسط حاکم اسلامی در مصالح اسلام و مسلمانان هزینه گردد و نیم دیگر آن، سهم سادات است. [۲۴] خمس به مواردی با شرایط ویژه تعلّق میگیرد. [۲۵]
زکات در فقه اسلامی
حقّ واجبی که به بخشی از اموال برخی افراد غنیّ و ثروتمند جامعه تعلق میگیرد و باید به نفع فقرا برای صرف در مصالح عمومی پرداخت شود. [۲۶] ثروتمندان با دادن زکات، از صفات زشتی مانند حرص و بخل (تا اندازهای) پاک میگردند و اموالشان نیز با خیر و برکت دنیوی و اخروی، رشد و نموّ خواهد کرد. همچنین از دیدگاه فقها، اصل وجوب زکات از ضروریات و ارکان دین مقدس اسلام است. [۲۷]
مواردی که زکات بر آنها واجب
زکات بر نُه چیز واجب است:
- گندم
- جو
- خرما
- کشمش
- طلا
- نقره
- شتر
- گاو
- گوسفند
اگر کسی مالک یکی از این نُه چیز باشد، با شرایطی که بعدا گفته میشود، باید مقداری را که معین شده به یکی از مصرفهایی که دستور دادهاند برساند. [۲۸]
تذکر: سُلْت که دانهای است به نرمی گندم و خاصیت جو دارد خمس ندارد، ولی عَلْس که مثل گندم است و خوراک مردمان صنعا میباشد زکاتش بنا بر احتیاط واجب باید داده شود. [۲۹]
تفاوت شیعه و اهل سنت در احکام زکات
زکات یکی از واجبات الهی و از فروع دین است که در قرآن کریم بر آن بسیار تأکید شده است. [۳۰] از اینرو؛ تمام مذاهب اسلامی در وجوب آن اشتراک نظر دارند و در احکام و مسائل کلی آن نیز اختلاف چندانی بین آنها نیست، با این وجود به برخی از شباهتها و اختلافهایی که در جزئیات وجود دارد اشاره میکنیم.
شرایط وجوب زکات از نگاه فریقین
مذهب شیعه
- مالک؛ باید بالغ، عاقل و آزاد باشد و بتواند در آن مالی که زکاتش واجب است، تصرف کند. در غیر این صورت زکات واجب نیست.
- مال مورد نظر به مقدار نصاب باید برسد.[۳۱]
مذهب اهل سنت
- از شرایط وجوب زکات بلوغ و عقل است و بر طفل و مجنون زکات واجب نیست، اما ولیّ و سرپرست آنها باید زکات را از اموالشان بدهد (فقط مذهب حنفی مخالف این مطلب است). [۳۲]
- مال مورد نظر به مقدار نصاب باید برسد. [۳۳]
اموالی که به آن زکات تعلق میگیرد
در اینکه شتر، گاو و گوسفند متعلق زکات هستند، بین مذاهب اتفاق نظر وجود دارد. همچنین اتفاق نظر وجود دارد که در اسب و قاطر و الاغ؛ زکات نیست و تنها مذهب حنفی در اسب نیز زکات را واجب دانسته است. [۳۴]
همچنین در طلا و نقره بین مذاهب اتفاق نظر وجود دارد که بدان تنها خمس تعلق میگیرد. شیعه معتقد است که زکات فقط در مسکوکات است نه در شِمش طلا یا طلاهای زینتی اما چهار مذهب اهل سنت اتفاق نظر دارند که در شمش طلا (طلای غیر مسکوک و غیر زینتی) زکات واجب است اما در اینکه آیا در طلای زینتی هم زکات واجب است یا نه؟ اختلاف دارند. [۳۵]
زکات زراعت و میوهها
حنفیه میگویند
در تمام چیزهایی که از زمین میروید بهجز چوب و گیاه خشک و نِی زکات واجب است. مالکیه و شافعیه نیز میگویند: زکات در همه چیزهایی که قابلیت ذخیرهسازی برای مئونه خانواده را دارد؛ مانند گندم، جو، خرما، کشمش و... واجب است.
حنابله میگویند
در هر زراعت یا میوهای که قابلت کیل و وزن شدن داشته باشد؛ زکات واجب است. مذهب شیعه بر این نظر است که: زکات فقط در گندم و جو و خرما و کشمش واجب است. [۳۶]
زکات مال التجاره
در بین مذاهب اهل سنت اتفاق نظر وجود دارد که به مال التجاره (مالی که با آن تجارت و کسب سود میکنند) زکات تعلق میگیرد. ولی در مذهب امامیه چنین چیزی واجب نیست. [۳۷]
مستحقین زکات
با توجه به اینکه در قرآن میفرماید: «زکاتها، مخصوص فقرا و مساکین و کارکنانی است که برای [جمعآوری] آن زحمت میکشند، و کسانی که برای جلب محبّتشان اقدام میشود، و برای [آزادی] بردگان، و [ادای دین] بدهکاران، و در راه [تقویت آیین] خدا، و واماندگان در راه؛ این، یک فریضه [مهم] الهی است؛ و خداوند دانا و حکیم است». [۳۸] تمام مذاهب اسلامی اتفاق نظر دارند که مستحقین زکات؛ همین هشت صنف موجود در این آیه هستند. البته نظرات مذاهب نسبت به تعریف و توضیح این هشت صنف مختلف و متفاوت است. [۳۹]
پانویس
- ↑ ر. ک:مقاله فقه
- ↑ ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۱۶ ـ ۱۷
- ↑ فراهیدی، کتاب العین، ج۵، ص۳۹۴
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات، ماده «زکو»
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج ۱۵، ص۹؛ ترجمه المیزان، ج ۱۵، ص۱۲
- ↑ سوره توبه، آیه ۱۰۳
- ↑ احکام روزه، نعمت الله یوسفیان، ص ۶۳
- ↑ تبیین اللغات لتبیان الایات، محمد قریب، ج ۱، باب زکوة
- ↑ سوره توبه، آیه ۱۰۳
- ↑ سوره توبه آیه ۱۰۳
- ↑ المیزان، ج ۹، ص ۳۷۷؛ ترجمه المیزان، ج ۹، ص ۵۱۲
- ↑ بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۴۰۵
- ↑ ر. ک:مقاله امام باقر (ع)
- ↑ وسائل الشیعه، محمد بن حسن، حر عاملی، ج ۹، ص ۲۲
- ↑ ر. ک:مقاله امام صادق(ع)
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۴
- ↑ وافی، ج ۱۰، ص ۳۳
- ↑ بحار، ج ۹۶، ص ۲۹
- ↑ مستدرک، ج ۱، ص ۵۰۷
- ↑ برای آگاهی بیشتر ر. ک وسایل الشیعه، ج ۹، باب «زکات»
- ↑ سوره بقره(۲)، آیات ۴۳، ۸۳، ۱۱۰ و ۱۷۷؛ سوره نساء(۴)، آیه ۷۷؛ سوره نور(۲۴)، آیه ۵۶؛ سوره حج(۲۲)، آیه ۷۸ و...
- ↑ بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۱
- ↑ قمّی، صدوق، محمّد بن علی بن بابویه - مترجم: غفاری، علی اکبر و محم، من لا یحضره الفقیه - ترجمه، ۶ جلد، نشر صدوق، تهران - ایران، اول، ۱۴۰۹ ه ق، چ۲، ص ۳۰۱
- ↑ سهم امام(ع)، سؤال 8419؛ «پرداخت خمس و اجازۀ مراجع»، سؤال 690
- ↑ «چیستی خمس و موارد تعلق آن»، سؤال 19664
- ↑ مشکینی، میرزا علی، مصطلحات الفقه، ص 280 – 281، بیجا، بینا، بیتا
- ↑ علامه حلّی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج 5، ص 7 – 8، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، بیتا؛ محدث بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، محقق، مصحح، ایروانی، محمد تقی، مقرم، سید عبدالرزاق، ج 12، ص 8، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1405ق؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 1، ص 311، قم، مؤسسه مطبوعات دار العلم، چاپ اول، بیتا؛ حسینی سیستانی، سید علی، منهاج الصالحین، ج 1، ص 351، قم، دفتر حضرت آیة الله سیستانی، چاپ پنجم، 1417ق
- ↑ توضیح المسائل، مسئله ۱۸۵۳
- ↑ توضیح المسائل، مسئله ۱۸۵۴
- ↑ بقره، 43؛ ر. ک: «معنای لغوی و اصطلاحی زکات و دلیل اهمیت آن در قرآن»، سؤال 29768
- ↑ خمینی، سید روحالله، توضیح المسائل، ص 383، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1426ق
- ↑ جزیری، عبدالرحمن، الفقه علی مذاهب الاربعه، ج 1، ص 328، بیروت، المکتبه العصریه، 1426ق
- ↑ جزیری، عبدالرحمن، الفقه علی مذاهب الاربعه، ج 1، ص 330، بیروت، المکتبه العصریه، 1426ق
- ↑ مغنیه، محمد جواد، الفقه علی مذاهب الخمسه، ص 169، تهران، مؤسسه الصادق، 1377ش
- ↑ مغنیه، محمد جواد، الفقه علی مذاهب الخمسه، ص 173، تهران، مؤسسه الصادق، 1377ش.
- ↑ مغنیه، محمد جواد، الفقه علی مذاهب الخمسه، ص 174، تهران، مؤسسه الصادق، 1377ش.
- ↑ جزیری، عبدالرحمن، الفقه علی مذاهب الاربعه، ج 1، ص 174؛ ر. ک: «موارد تعلّق زکات واجب و مستحب»، سؤال 9422، بیروت، المکتبه العصریه، 1426ق
- ↑ آیه توبه، سوره 60.
- ↑ الفقه علی مذاهب الخمسه، ص 177