زبیر بن عوام: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '[[علی بن ابی طالب(علیهالسلام)' به '[[علی بن ابی طالب') |
||
(۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
| عنوان = زبیر بن عوام | |||
| تصویر = زبیر بن عوام.jpg | |||
| نام = زُبیر بن عَوّام قرشی اسدی | |||
| نامهای دیگر = ابوعبدالله | |||
|نام | | سال تولد = | ||
| تاریخ تولد = | |||
| | | محل تولد = [[مکه]] | ||
| سال درگذشت = | |||
| تاریخ درگذشت = ۳۶ق. | |||
| | | محل درگذشت = [[جنگ جمل]] | ||
| | | استادان = | ||
|[[مکه]] | | شاگردان = | ||
| | | دین = [[اسلام]] | ||
| | | مذهب = [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] | ||
| | | آثار = | ||
| | | فعالیتها = {{فهرست جعبه افقی |مخالفت با [[سقیفه بنی ساعده|شورای سقیفه]] |خلفای سه گانه عضو شورای شش نفره |رأی به [[خلافت]] [[علی بن ابی طالب]] |مشارکت در قتل [[عثمان]] |از سران [[جنگ جمل]] علیه [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیهالسلام)]] }} | ||
| | | وبگاه = | ||
| | }} | ||
| | '''زُبیر بن عَوّام قرشی اسدی'''، پسر عمه [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم)]]، از [[اصحاب]] رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم) و یکی از [[عشره مبشره]] از دیدگاه [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] بود. از نخستین گروندگان به [[اسلام]] و از [[مهاجران]] به [[حبشه]] است. در جریان [[سقیفه]]، حکم شورای سقیفه را نپذیرفت و از [[خلیفه|خلافت]] [[علی بن ابی طالب|امام علی(علیهالسلام)]] دفاع کرد. زبیر از اعضاء شورای شش نفره بود و به نفع امام علی(علیهالسلام) رأی داد. در ماجرای شورش بر علیه [[عثمان]] و قتل وی نقش مؤثری داشت. از خلافت امام علی (علیهالسلام) دفاع کرد ولی چندی بعد به همراه [[طلحه]]، در مقابل امام علی (علیهالسلام) ایستاد و [[جنگ جمل]] را به راه انداخت. | ||
| | |||
| | |||
|مخالفت با شورای سقیفه | |||
از سران جنگ جمل علیه امام علی( | |||
| | |||
| | |||
|به | |||
|در جنگ جمل | |||
== زبیر کیست == | |||
زبیر بن عوام با کنیه ابوعبدالله، برادرزاده [[حضرت خدیجه]]<ref>المقدسی٬ البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة٬ ج۵ ٬ ص ۸۳</ref> است. پدرش عوّام (برادر حضرت خدیجه) در [[جنگ فجار]] کشته شد<ref>ابن قتیبه دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۲۱۹</ref>. مادرش صفیه دختر [[عبدالمطلب]] یعنی عمه [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد( صلی الله علیه و آله و سلم)]] و [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیهالسلام)]] بود<ref>مقدسی، البدء والتاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۸۳</ref>. برخی آل زبیر را مصری تبار دانسته و انتساب ایشان به خاندان اصیل [[قریش]] را نمیپذیرند، این گروه به روایتی استناد میکنند که بر اساس آن خویلد بن اسد در سفر [[مصر]]، عوام را با خود به [[مکه]] آورد و در واقع عوام پسرخوانده اوست<ref> ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۶۷</ref>. زبیر با اسماء دختر [[ابوبکر]] ازدواج کرد<ref>سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۱، ص۲۱۷، تحقیق عبدالرحمن بن یحیی المعلمی الیمانی، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، ط الأولی، ۱۳۸۲/۱۹۶۲.</ref>. | |||
== مسلمان شدن زبیر == | |||
منابع تاریخی، اسلام زبیر را بعد از مسلمان شدن [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] نوشتهاند، بعضی گفتهاند وی در آن هنگام ۸ ساله بوده است<ref> مقدسی، ابو نصر بن مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۸۳</ref>. اما بعضی دیگر از مورخان وی را در آن هنگام نوجوانی ۱۵ ساله دانستهاند<ref> ابن عبدالبر، أبو عمر یوسف بن عبدالله بن محمد (م ۴۶۳)، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۵۱۰، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ط الأولی، ۱۴۱۲/۱۹۹۲</ref>. | |||
<ref>ابن اثیر، علی، اسدالغابه، ج۲، ص۹۸</ref>. در گزارشی عنوان شده که وی با حضرت علی (علیهالسلام) همسن بوده است<ref> ابن عبدالبر، أبو عمر یوسف بن عبدالله بن محمد (م ۴۶۳)، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۵۱۱، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ط الأولی، ۱۴۱۲/۱۹۹۲.</ref>. در این صورت نمیتواند در سن هشتسالگی اسلام آورده باشد و به نظر همان ۱۵ سالگی درست مینماید. زبیر را پنجمین یا ششمین گرونده به اسلام میدانند<ref> ابن سعد بغدادی، محمد، طبقات الکبری، ج۳، ص۷۵</ref>. | |||
=زبیر | == زبیر در زمان پیامبر == | ||
زبیر | === قبل از هجرت === | ||
اخبار زیادی درباره زبیر قبل از [[هجرت]] وجود ندارد جز اینکه وی جزو [[مهاجران|مهاجرین]] به [[حبشه]] به شمار آمده است<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص ۴۱۵</ref>. هنگامی که زبیر و دیگر مهاجرین به حبشه، در آنجا به سر میبردند، شایع شد که [[قریش]] به [[اسلام]] گرویدهاند، بدین جهت بعضی از مهاجرین از جمله [[زبیر بن عوام|زبیر]] به [[مکه]] بازگشتند<ref> تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص ۴۱۵</ref>. | |||
=[[ | === پیمان برادری === | ||
یکی از اقداماتی که پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم) پس از [[هجرت]] به [[مدینه]]، انجام داد برقراری [[عقد اخوت]] بین [[مسلمانان]] بود، در آن هنگام، بین زبیر و [[عبدالله بن مسعود]] پیمان برادری بسته شد<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷۵</ref>. در روایتی دیگر، پیمان برادری میان زبیر و سَلَمَه بن سَلامَه بن وَقش یاد شده است<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۲۳</ref>. | |||
== حضور در غزوهها == | |||
حضور زبیر در [[جنگ بدر]]<ref>سمعانی، الأنساب، ج۱، ص ۲۱۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص ۷۷</ref>، [[احد]] و [[فتح مکه]] گزارش شده است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص ۷۷</ref>. | |||
=زبیر در | == کشته شدن زبیر == | ||
در [[طبقات الکبری (کتاب)|کتاب طبقات الکبری]] آمده است: بعد از آنکه [[علی بن ابی طالب|علی(علیهالسلام)]] [[حدیث]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم)]] را به یاد زبیر آورد؛ آن حدیثی که پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم) به زبیر فرموده بود: «ای زبیر، تو به زودی با علی(علیهالسلام) پیکار میکنی، درحالی که تو بر او ستمگری». | |||
زبیر صحنه جنگ را ترک کرد و به قصد مدینه فرار کرد<ref>دانش نامه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، محمد محمدی ری شهری، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، قم، 1386، ج5،ص 167</ref>. | |||
پس از کنارهگیری زبیر، عَمرو بن جُرموز، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی به نام وادی السِّباع او را غافلگیرانه کشت<ref>طبری، تاریخ، ج۴، ص۵۱۱</ref>. وی سپس نزد [[علی بن ابی طالب|حضرت علی]] رفت و به دربان گفت، برای قاتل زبیر اجازه ورود بگیر. حضرت فرمود: اجازه بده وارد شود و مژده آتش [[جهنم]] را به او بده<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۵۴</ref>. پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم) نیز درباره قاتل زبیر فرموده بود: جایگاه قاتل زبیر آتش است<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۸، ص۴۲۱</ref>. | |||
امام از کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیریهای زبیر در جنگهای صدر اسلام فرمود: این شمشیر بارها اندوه را از چهره رسول خدا زدود<ref>ابن سعد، طبقات کبری، ج۳، ص ۷۸</ref>. | |||
== ساخت مسجد و بنا بر روی قبر == | |||
[[ابن جوزی |ابن جوزی حنبلی]] در تاریخ خود مینویسد: «در سال ۳۸۶ ه.ق اهالی [[بصره]] پس از وقوع اتفاقاتی، بر روی قبر زبیر [[مسجد]] و [[گنبد]] و [[بارگاه]] ساختند و اموال زیادی را [[وقف]] آنجا کردند<ref>ابن جوزی، المنتظم فی تواریخ الملوک و الامم، ج ۱۴، ص۳۸۳</ref>». | |||
== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
[[رده:صحابه]] | |||
[[رده:شخصیتها]] | |||
[[رده:شخصیتهای تاریخی]] | |||
{{پانویس | |||
[[رده:صحابه | |||
[[رده: | |||
[[رده: |
نسخهٔ کنونی تا ۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۴۱
زبیر بن عوام | |
---|---|
نام کامل | زُبیر بن عَوّام قرشی اسدی |
نامهای دیگر | ابوعبدالله |
اطلاعات شخصی | |
محل تولد | مکه |
روز درگذشت | ۳۶ق. |
محل درگذشت | جنگ جمل |
دین | اسلام، اهلسنت |
فعالیتها |
|
زُبیر بن عَوّام قرشی اسدی، پسر عمه رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم)، از اصحاب رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم) و یکی از عشره مبشره از دیدگاه اهلسنت بود. از نخستین گروندگان به اسلام و از مهاجران به حبشه است. در جریان سقیفه، حکم شورای سقیفه را نپذیرفت و از خلافت امام علی(علیهالسلام) دفاع کرد. زبیر از اعضاء شورای شش نفره بود و به نفع امام علی(علیهالسلام) رأی داد. در ماجرای شورش بر علیه عثمان و قتل وی نقش مؤثری داشت. از خلافت امام علی (علیهالسلام) دفاع کرد ولی چندی بعد به همراه طلحه، در مقابل امام علی (علیهالسلام) ایستاد و جنگ جمل را به راه انداخت.
زبیر کیست
زبیر بن عوام با کنیه ابوعبدالله، برادرزاده حضرت خدیجه[۱] است. پدرش عوّام (برادر حضرت خدیجه) در جنگ فجار کشته شد[۲]. مادرش صفیه دختر عبدالمطلب یعنی عمه حضرت محمد( صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی(علیهالسلام) بود[۳]. برخی آل زبیر را مصری تبار دانسته و انتساب ایشان به خاندان اصیل قریش را نمیپذیرند، این گروه به روایتی استناد میکنند که بر اساس آن خویلد بن اسد در سفر مصر، عوام را با خود به مکه آورد و در واقع عوام پسرخوانده اوست[۴]. زبیر با اسماء دختر ابوبکر ازدواج کرد[۵].
مسلمان شدن زبیر
منابع تاریخی، اسلام زبیر را بعد از مسلمان شدن ابوبکر نوشتهاند، بعضی گفتهاند وی در آن هنگام ۸ ساله بوده است[۶]. اما بعضی دیگر از مورخان وی را در آن هنگام نوجوانی ۱۵ ساله دانستهاند[۷]. [۸]. در گزارشی عنوان شده که وی با حضرت علی (علیهالسلام) همسن بوده است[۹]. در این صورت نمیتواند در سن هشتسالگی اسلام آورده باشد و به نظر همان ۱۵ سالگی درست مینماید. زبیر را پنجمین یا ششمین گرونده به اسلام میدانند[۱۰].
زبیر در زمان پیامبر
قبل از هجرت
اخبار زیادی درباره زبیر قبل از هجرت وجود ندارد جز اینکه وی جزو مهاجرین به حبشه به شمار آمده است[۱۱]. هنگامی که زبیر و دیگر مهاجرین به حبشه، در آنجا به سر میبردند، شایع شد که قریش به اسلام گرویدهاند، بدین جهت بعضی از مهاجرین از جمله زبیر به مکه بازگشتند[۱۲].
پیمان برادری
یکی از اقداماتی که پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم) پس از هجرت به مدینه، انجام داد برقراری عقد اخوت بین مسلمانان بود، در آن هنگام، بین زبیر و عبدالله بن مسعود پیمان برادری بسته شد[۱۳]. در روایتی دیگر، پیمان برادری میان زبیر و سَلَمَه بن سَلامَه بن وَقش یاد شده است[۱۴].
حضور در غزوهها
حضور زبیر در جنگ بدر[۱۵]، احد و فتح مکه گزارش شده است[۱۶].
کشته شدن زبیر
در کتاب طبقات الکبری آمده است: بعد از آنکه علی(علیهالسلام) حدیث پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم) را به یاد زبیر آورد؛ آن حدیثی که پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم) به زبیر فرموده بود: «ای زبیر، تو به زودی با علی(علیهالسلام) پیکار میکنی، درحالی که تو بر او ستمگری». زبیر صحنه جنگ را ترک کرد و به قصد مدینه فرار کرد[۱۷]. پس از کنارهگیری زبیر، عَمرو بن جُرموز، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی به نام وادی السِّباع او را غافلگیرانه کشت[۱۸]. وی سپس نزد حضرت علی رفت و به دربان گفت، برای قاتل زبیر اجازه ورود بگیر. حضرت فرمود: اجازه بده وارد شود و مژده آتش جهنم را به او بده[۱۹]. پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم) نیز درباره قاتل زبیر فرموده بود: جایگاه قاتل زبیر آتش است[۲۰].
امام از کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیریهای زبیر در جنگهای صدر اسلام فرمود: این شمشیر بارها اندوه را از چهره رسول خدا زدود[۲۱].
ساخت مسجد و بنا بر روی قبر
ابن جوزی حنبلی در تاریخ خود مینویسد: «در سال ۳۸۶ ه.ق اهالی بصره پس از وقوع اتفاقاتی، بر روی قبر زبیر مسجد و گنبد و بارگاه ساختند و اموال زیادی را وقف آنجا کردند[۲۲]».
پانویس
- ↑ المقدسی٬ البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة٬ ج۵ ٬ ص ۸۳
- ↑ ابن قتیبه دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۲۱۹
- ↑ مقدسی، البدء والتاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۸۳
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۶۷
- ↑ سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۱، ص۲۱۷، تحقیق عبدالرحمن بن یحیی المعلمی الیمانی، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، ط الأولی، ۱۳۸۲/۱۹۶۲.
- ↑ مقدسی، ابو نصر بن مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۸۳
- ↑ ابن عبدالبر، أبو عمر یوسف بن عبدالله بن محمد (م ۴۶۳)، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۵۱۰، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ط الأولی، ۱۴۱۲/۱۹۹۲
- ↑ ابن اثیر، علی، اسدالغابه، ج۲، ص۹۸
- ↑ ابن عبدالبر، أبو عمر یوسف بن عبدالله بن محمد (م ۴۶۳)، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۵۱۱، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ط الأولی، ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
- ↑ ابن سعد بغدادی، محمد، طبقات الکبری، ج۳، ص۷۵
- ↑ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص ۴۱۵
- ↑ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص ۴۱۵
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷۵
- ↑ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۲۳
- ↑ سمعانی، الأنساب، ج۱، ص ۲۱۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص ۷۷
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص ۷۷
- ↑ دانش نامه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، محمد محمدی ری شهری، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، قم، 1386، ج5،ص 167
- ↑ طبری، تاریخ، ج۴، ص۵۱۱
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۵۴
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۸، ص۴۲۱
- ↑ ابن سعد، طبقات کبری، ج۳، ص ۷۸
- ↑ ابن جوزی، المنتظم فی تواریخ الملوک و الامم، ج ۱۴، ص۳۸۳