طلحه

از ویکی‌وحدت
طلحه
طلحه.jpg
نام کاملطلحه بن عبیدالله بن عثمان بن عمرو بن کعب بن سعد بن تیم بن مره بن کعب بن لؤی بن غالب قرشی تیمی
اطلاعات شخصی
محل تولدمکه
محل درگذشتنزدیک بصره، جنگ جمل
دیناسلام
فعالیت‌هااکثر غزوات پیامبر (صل الله عليه وسلم)

طلحه بن عبیدالله صحابی پیامبر که در دوران خلافت امام علی (علیه السلام) به همراهی زبیر بن عوام سردمدار نفاقی بزرگ و برپایی نبرد جمل شدند. طلحه در میان اهل سنت از جمله عشره مبشره است. اما نقل او در نزد امامیه پذیرفته نیست. طلحه در زمان عثمان حاکم بیت‌المقدس و فلسطین بود، اما پس از عثمان با امام علی (علیه السلام) بیعت کرد در حالی که در سر هوای امارت داشت. اما هنگامی که امام به خلافت رسید و در تقسیم بیت‌المال او را مانند سایر مردمان در نظر گرفت و از امتیازهای خاص برایش صرف‌نظر کرد و توقع او برای سپردن امارت بصره نیز با مخالفت و ممانعت امام (علیه السلام) روبه‌رو شد بیعت خویش را به فراموشی سپرد و به بهانه خون‌خواهی عثمان به همراه زبیر با امام به مخالفت برخاستند و بیعت خویش را شکستند.

زندگی‌نامه طلحه

طلحه بن عبیدالله از تیره بنی تیم بن مره، از قبیله قریش بود که کمتر از ۱۰ سال قبل از بعثت به دنیا آمد. مادرش صعبه بنت حضرمی در دوران پیامبر(صل الله عليه وسلم) می‌زیست و بنابر گفتار برخی از خاندان طلحه مسلمان از دنیا رفته است[۱].

طلحه بنابر منابع تاریخی هفت زن و دو کنیز ام ولد داشت؛ حمنه بنت جحش، دخترعمه پیامبر(صل الله عليه وسلم)، ام کلثوم دختر ابوبکر، سعدی بنت عوف، خوله بنت قعقاع، و ام حارث بنت قسامه برخی از آنان هستند[۲].

مسلمان شدن طلحه

طلحه توسط ابوبکر به اسلام‌ گرایش یافته و مسلمان شد[۳]. بنابر نقلی دیگر، راهبی در شام خبر ظهور پیامبری به نام احمد فرزند عبدالمطلب را به طلحه داده و او پس از آمدن به مکه، به همراه ابوبکر مسلمان می‌شود[۴].

طلحه و ابوبکر، در ابتدای مسلمان شدن، غالبا توسط نوفل بن خویلد بن عدویه یا عثمان بن عبیدالله، برادر طلحه، شکنجه می‌شده‌اند. بنابر روایات، نوفل (یا عثمان) این دو نفر را با یک طناب به هم می‌بسته تا از نماز خواندن‌شان جلوگیری کند[۵].

طلحه بن عبیدالله، از جمله مهاجرانی است که قبل از هجرت پیامبر(صل الله عليه وسلم)، به همراه برخی از خانواده پیامبر(صل الله عليه وسلم) به مدینه رفت[۶]. و در خانه حبیب بن اساف از بنی حرث بن خزرج سکنی گزید.[۷] بنابر نقلی، وی در جریان مهاجرت، دو لباس سفید برای پیامبر(صل الله عليه وسلم) و ابوبکر از شام آورده بود و آن دو، لباس‌های سفید شامی را پوشیده و وارد مدینه شده‌اند[۸].

پیامبر(صل الله عليه وسلم) در مکه، بین طلحه و زبیر بن عوام[۹] یا سعید بن زید[۱۰] یا سعد بن ابی وقاص عقد اخوت بست. حضرت محمد (صل الله عليه وسلم) هم‌چنین پس از مهاجرت به مدینه، بین طلحه و کعب بن مالک[۱۱]. یا ابوایوب انصاری[۱۲] یا ابی بن کعب[۱۳] در ماجرای عقد اخوت، پیمان برادری بست.

طلحه از جمله راویانی است که روایت مشهوری از پیامبر را نقل کرده که بر اساس آن، پیامبر در پاسخ به این سوال که چگونه باید بر او صلوات فرستاد، پاسخ داده‌اند: بگو: «اللَّهمّ صل علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی إبراهیم إنک حمید مجید و بارک علی محمد و علی آل محمد کما بارکت علی آل إبراهیم إنک حمید مجید[۱۴].» اشخاصی که از وی روایاتی نقل کرده‌اند، عبارتند از فرزندانش: یحیی، موسی و عیسی و هم‌چنین قیس بن ابوحازم، احنف بن قیس، سائب بن یزید، ابوعثمان نهدی و ابوسلمه بن عبدالرحمن[۱۵].

طلحه در زمان پیامبر

طلحه بن عبیدالله توسط ابوبکر به اسلام‌گرایش یافته و مسلمان شد. بنابر نقلی دیگر، راهبی در شام خبر ظهور پیامبری به نام احمد فرزند عبدالمطلب را به طلحه داده و او پس از آمدن به مکه، به همراه ابوبکر مسلمان می‌شود[۱۶].

طلحه، از جمله مهاجرانی است که قبل از هجرت پیامبر(صل الله عليه وسلم)، به همراه برخی از خانواده پیامبر(صل الله عليه وسلم) به مدینه رفت و در خانه حبیب بن اساف از بنی حرث بن خزرج سکنی گزید. پیامبر(صل الله عليه وسلم) در مکه، بین طلحه و زبیر بن عوام[۱۷]. یا سعد بن ابی وقاص عقد اخوت بست.

طلحه از جمله راویانی است که روایت مشهوری از پیامبر را نقل کرده که بر اساس آن، پیامبر در پاسخ به این سوال که چگونه باید بر او صلوات فرستاد، پاسخ داده‌اند: بگو:اللَّهمّ صل علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی إبراهیم إنک حمید مجید و بارک علی محمد و علی آل محمد کما بارکت علی آل إبراهیم إنک حمید مجید[۱۸].

طلحه، هنگام غزوه بدر، در مدینه حضور نداشت و پیامبر (صل الله عليه وسلم)، او و سعید بن زید را برای تجسس به سمت شام فرستاده بود. وی پس از اتمام جنگ بدر به مدینه بازگشت و به پیامبر (صل الله عليه وسلم) مراجعه و سهم خود از غنایم این غزوه را درخواست کرد و پیامبر (صل الله عليه وسلم) سهمی از غنایم را به وی اختصاص داد[۱۹]. او در غزوه احد حضور داشت و بنابر برخی نقل‌ها از خود رشادت‌هایی نشان داد. وی در این جنگ زخمی شد و برخی انگشتانش از کار افتاد.

طلحه پس از شکست مسلمانان در اواخر جنگ احد و پخش شدن شایعه کشته شدن پیامبر (صل الله عليه وسلم)، به همراه برخی مهاجرین و انصار، از جنگ کناره‌گیری کرد[۲۰]. برخی منابع نیز، طلحه را از معدود کسانی دانسته‌اند که پس از فرار مسلمانان در پی حمله قریش در اواسط نبرد، ثابت‌قدم نزدیک پیامبر (صل الله عليه وسلم) ماند.

برخی مفسّران در شأن نزول آیه ۵۳ سوره احزاب گفته‌اند: در پی گفتار طلحه -که اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله) از دنیا برود من با زنان وی ازدواج می‌کنم (و منظور او عایشه بود)- این آیه نازل شد که ضمن رد این پندار، آن را موجب اذیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و گناهی بزرگ دانست[۲۱].

طلحه و شرکت در قتل عثمان

طلحه از جمله محاصره‌کنندگان خانه عثمان در سال ۳۵ قمری بود که برای این کار اصرار بسیاری داشت و از کسانی بود که مانع ورود آب به خانه عثمان ‌شد؛ تا زمانی‌که حضرت علی (علیه السلام) با اطلاع از این عمل برآشفت و پس از آن اجازه ورود مشک‌های آب به خانه عثمان صادر گردید[۲۲]. بنابر نقل ابن اعثم، طلحه به همراه مردی از بنی‌تیم خانه عثمان را محاصره کرد که پس از مداخله حضرت علی (علیه السلام) در این ماجرا، طلحه و همراهش از محاصره خانه دست کشیدند[۲۳].

طلحه در ماجرای قتل عثمان متهم به قتل خلیفه سوم شده است که برای آن شواهدی وجود دارد؛ از جمله:

  • عثمان در زمان محاصره‌شدن خانه‌اش، طلحه را مسئول مخالفت‌ها می‌دانست و او را تحریک‌کننده اصلی شورش علیه خلافت معرفی می‌کرد[۲۴].
  • یعقوبی از طلحه در کنار زبیر و عایشه به عنوان اصلی‌ترین تحریک‌کنندگان مردم بر قتل خلیفه سوم نام می‌برد.
  • پسرش محمد نیز وی را در قتل عثمان شریک می‌دانست.
  • مروان بن حکم علت کشتن طلحه را در جنگ جمل این مطلب عنوان می‌کرد که هیچ‌کس بر کشتن عثمان بیشتر از طلحه سعی نمی‌کرد.

بیعت‌شکنی طلحه و جنگ جمل

طلحه اولین نفر بود که پس از قتل عثمان با امام علی (علیه السلام) بیعت کرد و چون دستش فلج بود، مردی از بنی‌اسد بیعت وی را شوم دانست[۲۵]. وی پس از اندک زمانی، این بیعت را نقض و برای تشکیل سپاهی علیه حضرت علی (علیه السلام) به همراه زبیر و عایشه عازم بصره شد و جنگ جمل را به راه‌انداخت[۲۶].

با ورود طلحه و زبیر به بصره، عبدالله بن حکیم تمیمی با آشکار کردن نامه‌های وی در جهت تحریک و جمع‌آوری سپاه بر علیه عثمان، از خون‌خواهی خلیفه سوم توسط طلحه ابراز تعجب کرد؛ ولی وی در جواب گفت امروز چیزی جز توبه و طلب خون عثمان صحیح نیافتم[۲۷]. حضرت علی (علیه السلام) در این جنگ، طلحه را مکارترین شخص توصیف و از او در کنار زبیر، عایشه و یعلی بن منیه به عنوان سرسخت‌ترین دشمنان یاد کرده است.

مروان بن حکم در ابتدای جنگ یا پس از فرار سپاهیان جمل و آشکار شدن شکست‌شان، تیری به سمت طلحه انداخت که بر زانوی او اصابت کرد و به خاطر همین تیر از پا در آمد. او را در کنار رود آبی در بصره به خاک سپردند[۲۸]. گفته‌اند وی در هنگام وفات ۶۴ یا ۶۲ سال داشت.

جایگاه طلحه نزد اهل‌سنت

طلحه نزد اهل‌سنت از جایگاه والایی برخوردار است و وی را یکی از عشره مبشره، یعنی ده نفری که توسط پیامبر (صل الله عليه وسلم) بشارت به بهشت داده شدند، می‌دانند. وی دارای صفاتی از جمله طلحه الخیر و طلحه فیاض است و یکی از بیست صحابه دارای فتوا دانسته شده است. وی از جمله راویان بزرگ از پیامبر (صل الله عليه وسلم) است که کسانی مانند پسرانش:

  • یحیی و موسی
  • قیس بن ابوحازم
  • ابوسلمه بن عبدالرحمن
  • مالک بن ابوعامر

از وی روایت می‌کردند[۲۹]. هم‌چنین طلحه را در کنار:

  1. حمزه بن عبدالمطلب
  2. جعفر بن ابی‌طالب، علی(علیه السلام)
  3. ابوبکر
  4. عمر بن خطاب
  5. ابوعبیده جراح
  6. عثمان بن عفان
  7. عثمان بن مظعون
  8. عبدالرحمن بن عوف
  9. سعد بن ابی وقاص
  10. زبیر بن عوام

از دوازده حواری پیامبر (صل الله عليه وسلم) به شمار می‌آورند[۳۰].

مرقد طلحه بن عبیدالله‌

قبر طلحه، از صحابه پیامبر(صل الله عليه وسلم)، در شرق شهر زبیر، میان خرابه‌های بصره قدیم، قرار دارد و ساختمان روی آن، در سال 624 ه. ق، به دست امیر شمس‌الدین باتکین، در دوره مستنصر عباسی، ساخته شده است[۳۱]. به گزارش ابن‌بطوطه، قبر طلحه در شهر بصره، در قرن هفتم، زیارتگاه و دارای قبه و بارگاه و مورد توجه مردم بود و کنارش، زاویه‌ای قرار داشت که در آن، به مسافران طعام می‌دادند[۳۲].

مرقد طلحه، شامل بنای مربع گنبدداری است که در سمت شرقی آن، مسجد جدیدی وجود دارد. این مسجد را وزارت اوقاف عراق، در سال 1393 ه. ق- 1973 م، ساخته است. نمای آن مربع شکل، به طول هر ضلع، ده متر است که بر فراز آن، گنبدی مدور وجود دارد و رواقی نیز متصل به مسجد، به طول ده متر و عرض دو متر، وجود دارد[۳۳].

پانویس

  1. بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۱۲۹
  2. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۶۰-۱۶۱؛ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۸۸و۲۴۴، ج۱۰، ص۱۱۷و۱۳۰؛ ابن حزم، جمهره انساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۱۵۷
  3. ابن هشام، ‌السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۲۵۱ و ۲۵۲؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۲۷۷؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۴۶۸
  4. بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۱۱۵؛ بیهقی، دلائل النبوه، ۱۴۰۵ق، مقدمه، ص۲۷؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۹
  5. ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۲۸۲؛ ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۱۱۲؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۶۸
  6. بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۶۹؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۶۸-۶۹
  7. ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۴۷۷
  8. ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۴۷۷
  9. بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۶۱
  10. هاشمی بغدادی، المحبر، دار الآفاق الجدیده، ص۷۱
  11. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۶۴
  12. ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۶۸
  13. هاشمی بغدادی، المحبر، دار الآفاق الجدیده، ص۷۳؛ بلاذری، ‌ جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۷۱
  14. مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۳
  15. ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۲۳
  16. بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۱۱۵؛ بیهقی، دلائل النبوه، ۱۴۰۵ق، مقدمه، ص۲۷؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۹
  17. ابن هشام، ‌السیره النبویه، دار المعرفه، ج۲، ص۵۶۱
  18. مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۳
  19. مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار الصاوی، ص۲۰۵
  20. طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۲، ص۵۱۷
  21. الدّرّالمنثور، ج۶، ص۶۴۳؛ مجمع البیان، ج۷-۸، ص۵۷۴
  22. بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۶۱
  23. بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۶۱
  24. طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۴، ص۳۷۹
  25. ابن خیاط، تاریخ خلیفه، ۱۴۱۵ق، ص۱۰۸
  26. بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۲۹ و ۲۳۰
  27. بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۲۹ و ۲۳۰
  28. بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۴۶-۲۴۷، ج۶، ص۲۵۷
  29. ابن حجر عسقلانی، الإصابه، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۴۳۰
  30. بغدادی، المنمق، ۱۴۰۵ق، ص۴۲۳؛ بسوی، المعرفه و التاریخ، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۵۳۵-۵۳۶
  31. المشاهد ذات القباب المخروطه فی العراق، ص 64
  32. رحله ابن بطوطه، ج 2، ص 14؛ مراقد المعارف، ج 1، ص 419
  33. تاریخ مساجد البصره، ص 77