عبدالرحمن غنيمات: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'عقب نشینی' به 'عقب‌نشینی')
جز (Hadifazl صفحهٔ عبد الرحمن غنيمات را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به عبدالرحمن غنيمات منتقل کرد)
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
{{جعبه اطلاعات شخصیت
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
| عنوان = عبدالرحمن غنيمات
<br>
| تصویر = عبدالرحمن غنيمات.jpg
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
| نام = عبدالرحمن غنيمات
| نام‌های دیگر =
| سال تولد = 1972 م
| تاریخ تولد =
| محل تولد = صوریف، [[فلسطین]]
| سال درگذشت = 1443 ق
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = [[فلسطین]]
| استادان =
| شاگردان =
| دین = [[اسلام]]
| مذهب =
| آثار =
| فعالیت‌ها = همکاری با [[اخوان‌المسلمین]]
| وبگاه =
}}
'''عبدالرحمن اسماعیل عبدالرحمن غنیمات''' در صوریف از توابع [[فلسطین]] به دنیا آمد. او رهبر [[گردان صوریف]]، گردان [[قسام]] تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس شهر به پایان رساند و سپس برای تکمیل تحصیلات متوسطه در رشته علمی به مدارس شهر الخلیل رفت و با موفقیت دروس را به پایان رساند. وی به محض پایان تحصیل به مدت 6 ماه در بازداشتگاه الظهریه بازداشت شد و نتوانست به دانشگاه بپیوندد و پس از دو سال به دانشکده پرستاری الاهلی (وابسته به بیمارستان الاهلی) رفت.


'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
== زندگی‌نامه ==
<br>
وی در صوریف از توابع [[فلسطین]] به دنیا آمد. پدرش در بخش ساخت و ساز در داخل [[اسرائیل]] کار می‌کرد و پس از دستگیری پسرش به اتهام قتل، از ورود به [[اسرائیل]] و کار در آنجا جلوگیری شد و در مناطق عربی مشغول به کار شد و اکنون به دلیل تجاوز از حد قانونی بیکار است. مادر ش یک زن خانه‌دار است. او یک برادر و هشت خواهر دارد و برادرش احمد که 18 سال بیشتر نداشت توسط نیروهای اشغالگر صهیونیستی دستگیر شده است. و به دلیل اینکه تحصیلات متوسطه را به پایان نرسانده بود. تحصیلات متوسطه را در زندان‌های اسرائیل به پایان رساند و حفظ [[قرآن کریم]] را نیز به پایان رساند. وی در سال 2003 میلادی در یک مبادله اسرا با [[اسرائیل]] آزاد شد، زیرا پنج ماه تا آزادیش باقی مانده بود و پس از گذشت کمتر از یک سال، مجدداً به بهانه خطرآفرینی بازداشت و حکم اداری صادر شد. وی در بازداشت به سر می‌برد تا اینکه در سال 2006 میلادی پس از گذراندن دو سال ونیم حبس کشید و کمتر از شش ماه بعد برای سومین بار در سال 1386 بدون هیچگونه اتهامی دستگیر شد و تنها متهم اتهام این است که او برادر عبدالرحمن غنیمت است.
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛


<noinclude>
== تشکیل گردان صوریف ==
</div>
گروهک "صوریف" که در اواسط دهه نود در منطقه جنوب فعالیت می‌کرد، یکی از برجسته‌ترین هسته‌های گردان‌های [[قسام]] در آن منطقه به‌شمار می‌رود و عملیات کیفی آن بحث گسترده‌ای را در صفوف سرویس‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی ایجاد کرد. و پازلی برای قدرت عملیات و کیفیت آن از نظر نظامی و امنیتی که طی آن عملیات‌های تیراندازی زیادی انجام داد و در جاده‌های فرعی منع آمد و شد و بسیاری از عملیات‌های دیگر که دردناک‌ترین آنها بمباران شهر بود. کافه «آبروو» و عملیات آدم‌ربایی متمایز که در آن گردان شارون آردی، سرباز [[صهیونیست]] را ربود.
<div class="wikiInfo">[[پرونده:عبدالرحمن غنيمات.jpg|جایگزین=عبدالرحمن غنيمات|بندانگشتی|عبدالرحمن غنيمات]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام


!نام
== پیوستن به مقاومت اسلامی حماس ==
|عبدالرحمن غنيمات
در جریان دستگیری ایشان در زندان‌های اشغالگر، به صفوف جنبش [[حماس|مقاومت اسلامی حماس]] پیوست و در این شش ماه گردان [[قسام]] متشکل از چهار نفر تشکیل شد:(عبدالرحمن غنیمات، جمال آل‌ساعت، رائد ابوحمدیه، ایمن قفیشا) و پس از آزادی از زندان‌های اشغالی، با اعضای گردان در تماس بود. عبدالرحمن در گفتگو با سایت گردان‌های [[عزالدین قسام]] در مورد اهداف گروه خود گفت:انتقام شهدایمان، بازگرداندن اعتماد به دستگاه‌ها، ارتقای روحیه و آزادی زندانیان که محوری‌ترین و مهم‌ترین هدف کار جهادی ما در این مقطع است.»
|-
|زاده
|1956 م / [[اردن]]
|-
|درگذشت
|1443 قمری/ [[اردن]]
|-
|دین و مذهب
|[[اسلام]]، [[تسنن]]
|-
|فعالیت‌ها
|همکاری با [[اخوان‌المسلمین]]
|}
</div>
'''عبدالرحمن اسماعیل عبدالرحمن غنیمات''' در صوریف، ناحیه هبرون، 1/11/1972 به دنیا آمد. او رهبر سلول [[صوریف]]، سلول آدم ربایی [[قسام]] تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس شهر به پایان رساند و سپس برای تکمیل تحصیلات متوسطه در رشته علمی به مدارس شهر الخلیل پیوست و تحصیلات خود را با موفقیت به پایان رساند. وی به محض پایان تحصیل به مدت 6 ماه در بازداشتگاه الظهریه بازداشت شد و نتوانست به دانشگاه بپیوندد و پس از دو سال به دانشکده پرستاری الاهلی (وابسته به بیمارستان الاهلی) پیوست. پدرش در بخش ساخت و ساز در داخل اسرائیل کار می کرد و پس از دستگیری پسرش به اتهام قتل، از ورود و کار به اسرائیل جلوگیری شد و در مناطق عربی مشغول به کار شد و اکنون به دلیل تجاوز از حد قانونی بیکار است. در مورد مادر قهرمان، او یک زن خانه دار است. عبدالرحمن برادر 9 فرزند (یک برادر، احمد و هشت دختر) است و برادرش احمد نیز توسط نیروهای اشغالگر صهیونیستی دستگیر شده و هنوز 18 سال سن نداشته است و به دلیل اینکه تحصیلات متوسطه را به پایان نرسانده است. تحصیلات متوسطه را در زندانهای اسرائیل به پایان رساند و حفظ [[قرآن کریم]] را به پایان رساند. وی در سال 1382 در یک معامله مبادله اسرا با اسرائیل آزاد شد، زیرا پنج ماه تا آزادیش باقی مانده بود و پس از گذشت کمتر از یک سال، مجدداً به بهانه خطر آفرینی بازداشت و حکم اداری صادر شد. وی در بازداشت به سر می برد تا اینکه در سال 1385 پس از گذراندن دو سال و نیم بدون گذراندن محکومیت و آزادی و کمتر از شش ماه بعد برای سومین بار در سال 1386 بدون هیچ گونه اتهامی دستگیر شد و تنها متهم اتهام این است که او برادر عبدالرحمن غنیمت است.<br>


=تشکیل سلول صوریف=
== عملیات گردان به رهبری او ==
گروهک "صوریف" که در اواسط دهه نود در منطقه جنوب فعالیت می‌کرد، یکی از برجسته ترین هسته‌های گردان‌های قسام در آن منطقه به شمار می‌رود و عملیات کیفی آن بحث گسترده‌ای را در صفوف سرویس‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی ایجاد کرد.  
اولین عملیات گردان در اواخر سال 95 هجری قمری در نزدیکی شهرک ''کفر اعتزیون'' که گردان در این عملیات به خوبی حرکات خود را رصد و برنامه‌ریزی کرد، به خصوص که اولین عملیات برای آنها بود. شهرک‌نشینان افراطی و گردان به سرعت عقب‌نشینی کرد، همانطور که وی روایت می‌کند، آن سوی خیابان اصلی مارین در شهرک ''باعسون'' سپس در روستای ''بیت عامر'' و سپس به صوریف رفتند و نتیجه این عملیات مجروح شدن یک شهرک‌نشین و دخترش و واکنش خشمگینانه آنها به دلیل بستن شدن جاده عبوری از نزدیکی شهرک و به دلیل عدم امنیت که منجر به تظاهرات شد.


و پازلی برای قدرت عملیات و کیفیت آن از نظر نظامی و امنیتی که طی آن عملیات های تیراندازی زیادی انجام داد و در جاده های فرعی منع آمد و شد و بسیاری از عملیات های دیگر که دردناک ترین آنها بمباران شهر بود. کافه «آبروو» و عملیات آدم ربایی متمایز که در آن سلول شارون آردی، سرباز صهیونیست را ربود.
دومین عملیات در تاریخ 1996 میلادی بعد از شهادت مهندس ''یحیی عیاش'' بود که گردان تصمیم گرفت که هدفش تیراندازی یک ماشین افسر نظامی باشد و نقشه آنها به نتیجه رسید و به یک خودروی نظامی تیراندازی کردند که منجر به کشته شدن دو [[صهیونیست]] به نام‌های سرگرد «اُزتنون» و گروهبان «ینیب سمل».


در جریان دستگیری قهرمان عبدالرحمن در زندان‌های اشغالگر به صفوف جنبش مقاومت اسلامی حماس پیوست و در این شش ماه سلول قسام متشکل از چهار نفر تشکیل شد: (عبدالرحمن غنیمات، جمال آل -ساعت، رائد ابوحمدیه، ایمن قفیشا) و پس از آزادی از زندان‌های اشغالی، اعضا در تماس بودند.
عملیات بیت شمیش: در تاریخ 1996 میلادی اقدام برای ربودن سرباز یا افسر تعیین شد که در صورت شکست گروه، گروه در مسیر شهرک بیت شمیش به دنبال هدف مناسب می‌گردد. او و همراهش جمال به خودرو شلیک کردند و حدود یک ساعت پس از عملیات اجساد سرنشینان کشف شد.


عبدالرحمن در گفتگو با سایت گردان های عزالدین قسام در مورد اهداف گروه خود گفت:
== منابع ==
انتقام شهدایمان، بازگرداندن اعتماد به دستگاه‌ها، ارتقای روحیه و آزادی زندانیان که محوری ترین و مهم ترین هدف کار جهادی ما در این مقطع است.»<br>
* ر. ک: مدخل عبدالرحمن غنيمات در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].
 
{{فلسطین}}
=عملیات انجام شده توسط سلول به رهبری او=
[[رده:شخصیت‌ها]]
اولین عملیات سلول: در اواخر سال 95 هجری قمری در نزدیکی شهرک "کفر اعتزیون" که سلول در این عملیات به خوبی حرکات خود را رصد و برنامه‌ریزی کرد، به خصوص که اولین عملیات برای آنها بود. شهرک نشینان افراطی و سلول به سرعت عقب‌نشینی کرد، همانطور که قهرمان روایت می کند، آن سوی خیابان اصلی مارین در شهرک "باعسون" سپس در روستای "بیت عامر" و سپس به "صوریف" و آنجا پلاک خودرو بود. عوض شد و اسلحه مخفی شد و خیلی طبیعی رفتار کرد تا شبهه ای ایجاد نشود و نتیجه این عملیات: مجروح شدن یک شهرک نشین و دخترش و واکنش خشمگینانه آنها به دلیل بستن جاده عبوری از نزدیکی شهرک و به دلیل عدم امنیت خود تظاهرات کردند.
[[رده:اخوان المسلمین]]
دومین عملیات در تاریخ 16/01/1375 بعد از شهادت مهندس یحیی عیاش بود که سلول تصمیم گرفت که هدف یک ماشین افسر نظامی باشد و نقشه آنها به نتیجه رسید و به یک خودروی نظامی تیراندازی کردند که منجر به کشته شدن دو صهیونیست به نام های سرگرد «اُزتنون» و گروهبان «ینیب سمل». صهیونیست‌ها منع رفت و آمد را اعلام کردند و صهیونیست‌ها این کار را نکردند. ، و نتیجه عدم اعلام مسئولیت اجرای عملیات.
[[رده:اعضای اخوان المسلمین‎‏]]
عملیات بیت شمش: در 18 خرداد 96 تاریخ اقدام برای ربودن سرباز یا افسر تعیین شد که در صورت شکست گروه، گروه در مسیر شهرک بیت شمش به دنبال هدف مناسب می گردد. او و همراهش جمال به خودرو شلیک کردند و حدود یک ساعت پس از عملیات اجساد سرنشینان کشف شد: دو شهرک نشین از کریات اربا، شهرکی که جنایتکار «گلدشتاین» عامل جنایت را به دنیا آورد. قتل عام مسجد ابراهیمی
[[رده:فلسطین]]
 
=منبع=
 
*ر.ک: مدخل عبد الرحمن غنيمات در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].
 
[[رده: شخصیت‌های اخوان‌المسلمین]]
[[رده: شخصیت‌های جهان اسلام]]
[[رده: اخوان‌المسلمین]]
[[رده: شخصیت‌ها]]
[[رده: اردن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۳۹

عبدالرحمن غنيمات
پرونده:عبدالرحمن غنيمات.jpg
نام کاملعبدالرحمن غنيمات
اطلاعات شخصی
سال تولد1972 م، ۱۳۵۰ ش‌، ۱۳۹۱ ق
محل تولدصوریف، فلسطین
سال درگذشت1443 ق، ۱۴۰۰ ش‌، ۲۰۲۲ م
محل درگذشتفلسطین
دیناسلام
فعالیت‌هاهمکاری با اخوان‌المسلمین

عبدالرحمن اسماعیل عبدالرحمن غنیمات در صوریف از توابع فلسطین به دنیا آمد. او رهبر گردان صوریف، گردان قسام تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس شهر به پایان رساند و سپس برای تکمیل تحصیلات متوسطه در رشته علمی به مدارس شهر الخلیل رفت و با موفقیت دروس را به پایان رساند. وی به محض پایان تحصیل به مدت 6 ماه در بازداشتگاه الظهریه بازداشت شد و نتوانست به دانشگاه بپیوندد و پس از دو سال به دانشکده پرستاری الاهلی (وابسته به بیمارستان الاهلی) رفت.

زندگی‌نامه

وی در صوریف از توابع فلسطین به دنیا آمد. پدرش در بخش ساخت و ساز در داخل اسرائیل کار می‌کرد و پس از دستگیری پسرش به اتهام قتل، از ورود به اسرائیل و کار در آنجا جلوگیری شد و در مناطق عربی مشغول به کار شد و اکنون به دلیل تجاوز از حد قانونی بیکار است. مادر ش یک زن خانه‌دار است. او یک برادر و هشت خواهر دارد و برادرش احمد که 18 سال بیشتر نداشت توسط نیروهای اشغالگر صهیونیستی دستگیر شده است. و به دلیل اینکه تحصیلات متوسطه را به پایان نرسانده بود. تحصیلات متوسطه را در زندان‌های اسرائیل به پایان رساند و حفظ قرآن کریم را نیز به پایان رساند. وی در سال 2003 میلادی در یک مبادله اسرا با اسرائیل آزاد شد، زیرا پنج ماه تا آزادیش باقی مانده بود و پس از گذشت کمتر از یک سال، مجدداً به بهانه خطرآفرینی بازداشت و حکم اداری صادر شد. وی در بازداشت به سر می‌برد تا اینکه در سال 2006 میلادی پس از گذراندن دو سال ونیم حبس کشید و کمتر از شش ماه بعد برای سومین بار در سال 1386 بدون هیچگونه اتهامی دستگیر شد و تنها متهم اتهام این است که او برادر عبدالرحمن غنیمت است.

تشکیل گردان صوریف

گروهک "صوریف" که در اواسط دهه نود در منطقه جنوب فعالیت می‌کرد، یکی از برجسته‌ترین هسته‌های گردان‌های قسام در آن منطقه به‌شمار می‌رود و عملیات کیفی آن بحث گسترده‌ای را در صفوف سرویس‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی ایجاد کرد. و پازلی برای قدرت عملیات و کیفیت آن از نظر نظامی و امنیتی که طی آن عملیات‌های تیراندازی زیادی انجام داد و در جاده‌های فرعی منع آمد و شد و بسیاری از عملیات‌های دیگر که دردناک‌ترین آنها بمباران شهر بود. کافه «آبروو» و عملیات آدم‌ربایی متمایز که در آن گردان شارون آردی، سرباز صهیونیست را ربود.

پیوستن به مقاومت اسلامی حماس

در جریان دستگیری ایشان در زندان‌های اشغالگر، به صفوف جنبش مقاومت اسلامی حماس پیوست و در این شش ماه گردان قسام متشکل از چهار نفر تشکیل شد:(عبدالرحمن غنیمات، جمال آل‌ساعت، رائد ابوحمدیه، ایمن قفیشا) و پس از آزادی از زندان‌های اشغالی، با اعضای گردان در تماس بود. عبدالرحمن در گفتگو با سایت گردان‌های عزالدین قسام در مورد اهداف گروه خود گفت:انتقام شهدایمان، بازگرداندن اعتماد به دستگاه‌ها، ارتقای روحیه و آزادی زندانیان که محوری‌ترین و مهم‌ترین هدف کار جهادی ما در این مقطع است.»

عملیات گردان به رهبری او

اولین عملیات گردان در اواخر سال 95 هجری قمری در نزدیکی شهرک کفر اعتزیون که گردان در این عملیات به خوبی حرکات خود را رصد و برنامه‌ریزی کرد، به خصوص که اولین عملیات برای آنها بود. شهرک‌نشینان افراطی و گردان به سرعت عقب‌نشینی کرد، همانطور که وی روایت می‌کند، آن سوی خیابان اصلی مارین در شهرک باعسون سپس در روستای بیت عامر و سپس به صوریف رفتند و نتیجه این عملیات مجروح شدن یک شهرک‌نشین و دخترش و واکنش خشمگینانه آنها به دلیل بستن شدن جاده عبوری از نزدیکی شهرک و به دلیل عدم امنیت که منجر به تظاهرات شد.

دومین عملیات در تاریخ 1996 میلادی بعد از شهادت مهندس یحیی عیاش بود که گردان تصمیم گرفت که هدفش تیراندازی یک ماشین افسر نظامی باشد و نقشه آنها به نتیجه رسید و به یک خودروی نظامی تیراندازی کردند که منجر به کشته شدن دو صهیونیست به نام‌های سرگرد «اُزتنون» و گروهبان «ینیب سمل».

عملیات بیت شمیش: در تاریخ 1996 میلادی اقدام برای ربودن سرباز یا افسر تعیین شد که در صورت شکست گروه، گروه در مسیر شهرک بیت شمیش به دنبال هدف مناسب می‌گردد. او و همراهش جمال به خودرو شلیک کردند و حدود یک ساعت پس از عملیات اجساد سرنشینان کشف شد.

منابع

  • ر. ک: مدخل عبدالرحمن غنيمات در ویکی‌اخوان؛ ikhwanwiki.com..