بابکیه: تفاوت میان نسخهها
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '==پانویس==↵↵<references />↵↵[[رده: ' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''بابکیه''' نام فرقهای از «[[غلاة]]» [[شیعه|شیعه]] منسوب به [[بابک خرم دین|بابک خرمدین]] مشهورترین پیشوای خرمدینان است. بابک در زبان پهلوی «پاپک» خونده میشود. | '''بابکیه''' نام فرقهای از «[[غلاة]]» [[شیعه|شیعه]] منسوب به [[بابک خرم دین|بابک خرمدین]] مشهورترین پیشوای خرمدینان است. بابک در زبان پهلوی «پاپک» خونده میشود. | ||
==پیشینه بابکیه== | == پیشینه بابکیه == | ||
فرقه بابکیه از پیروان بابک خرّم دین میباشند. <ref>اسفرایینی شهفور، التبصیر فی الدین، ص135</ref> <ref> ابن جوزی، تلبیس ابلیس، | فرقه بابکیه از پیروان بابک خرّم دین میباشند. <ref>اسفرایینی شهفور، التبصیر فی الدین، ص135</ref> <ref> ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ص148</ref> <ref> اقبال عباس، خاندان نوبختی، ص251</ref> <ref> مشکور محمد جواد، فرهنگ فِرَق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص85</ref> <ref> شریف یحیی الامین، فرهنگ نامه فرقههای اسلامی، ص67</ref> <ref> ابن ندیم، الفهرست، ص406و407</ref> <ref>دیلمی محمد بن حسن، قواعد عقاید آل محمد فی الرد علی الباطنیة، ص34</ref> <ref>حنفی عبدالمنعم، موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة، ص147</ref> اگر چه در برخی از کتابها، بابکیه از غلات شیعه دانسته شده است، اما با بررسی قیام بابکیان در تاریخ درمییابیم که: | ||
1. بابکیان گروهی سیاسی بودند که بر ضدّ حکومت شورش کرده بودند. | 1. بابکیان گروهی سیاسی بودند که بر ضدّ حکومت شورش کرده بودند. | ||
2. قیامشان رنگ و بوی ملی داشت نه مذهبی | 2. قیامشان رنگ و بوی ملی داشت نه مذهبی | ||
3.هیچ ارتباطی با بزرگان شیعه نداشتند و شاید اصلا شیعه را نمیشناختند. | 3.هیچ ارتباطی با بزرگان شیعه نداشتند و شاید اصلا شیعه را نمیشناختند. | ||
==اصل و نسب بابک== | == اصل و نسب بابک == | ||
از اصل و نسب بابک اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی وی را فرزندی نامشروع دانستهاند و برخی دیگر او را از نوادگان [[ابومسلم خراسانی]] معرفی کردهاند. ابنندیم مینویسد: «جاویدان بن شهرک (یا سهرک) که رئیس جاویدانیه (از خرمیه) بود در راه برگشت از زنجان در ده بلال آباد در منزل مادر بابک اقامت میکند و در آنجا کاردانی بابک را میپسندد و وی را با اجازه مادرش با خود میبرد. پس از مدتی جاویدان از دنیا میرود و همسر او که عاشق بابک شده بود، به پیروان جاویدان میگوید روح وی در بابک حلول کرده و به جای جاویدان همسر وی میشود. <ref>ابن ندیم، الفهرست، ص 406</ref> روایت دیگری نیز نقل شده است که پدر بابک از مردم مداین و روغنفروش بود و به آذربایجان رفت و در آن جا دلباخته زنی یک چشم شد و را به زوجیت خود در آورد و بابک از آن زن به دنیا آمد. در یکی از سفرها که به کوه سبلان رفته بود، شخصی از پشت به او خنجری زد و بر اثر زخم خنجر درگذشت. پس از مرگ وی مادر بابک به دایگی میپرداخت تا این که بابک ده ساله و به گاوچرانی مشغول گشت و به خدمت شبل بن منقی ازدی درآمد و ستوربان او شد و از غلامانش طنبور نواختن آموخت. بابک در ادامه از آن جا به تبریز رفت و دو سال نزد محمد بن رواد ازدی بود. سپس نزد مادرش بازگشت در حالی که هجده سال از سن او گذشته بود. ابوالمعالی صاحب کتاب «بیان الادیان» مینویسد: زمانی که زندگی در اردبیل بر بابک و مادرش تنگ شد، راهی منطقه دیگر شده و در دهی که از آن محمد بن رواد الازدی بود ساکن شدند. اهل آن ده از مزدکیان و خرمدینان بودند و پیشوای ایشان، جاویدان بن شهرک بود. وی چون میدانست که بابک طنبور را به خوبی مینوازد، وی را نزد خود نگاه داشت.<ref> مشکورمحمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 | از اصل و نسب بابک اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی وی را فرزندی نامشروع دانستهاند و برخی دیگر او را از نوادگان [[ابومسلم خراسانی]] معرفی کردهاند. ابنندیم مینویسد: «جاویدان بن شهرک (یا سهرک) که رئیس جاویدانیه (از خرمیه) بود در راه برگشت از زنجان در ده بلال آباد در منزل مادر بابک اقامت میکند و در آنجا کاردانی بابک را میپسندد و وی را با اجازه مادرش با خود میبرد. پس از مدتی جاویدان از دنیا میرود و همسر او که عاشق بابک شده بود، به پیروان جاویدان میگوید روح وی در بابک حلول کرده و به جای جاویدان همسر وی میشود. <ref>ابن ندیم، الفهرست، ص 406</ref> روایت دیگری نیز نقل شده است که پدر بابک از مردم مداین و روغنفروش بود و به آذربایجان رفت و در آن جا دلباخته زنی یک چشم شد و را به زوجیت خود در آورد و بابک از آن زن به دنیا آمد. در یکی از سفرها که به کوه سبلان رفته بود، شخصی از پشت به او خنجری زد و بر اثر زخم خنجر درگذشت. پس از مرگ وی مادر بابک به دایگی میپرداخت تا این که بابک ده ساله و به گاوچرانی مشغول گشت و به خدمت شبل بن منقی ازدی درآمد و ستوربان او شد و از غلامانش طنبور نواختن آموخت. بابک در ادامه از آن جا به تبریز رفت و دو سال نزد محمد بن رواد ازدی بود. سپس نزد مادرش بازگشت در حالی که هجده سال از سن او گذشته بود. ابوالمعالی صاحب کتاب «بیان الادیان» مینویسد: زمانی که زندگی در اردبیل بر بابک و مادرش تنگ شد، راهی منطقه دیگر شده و در دهی که از آن محمد بن رواد الازدی بود ساکن شدند. اهل آن ده از مزدکیان و خرمدینان بودند و پیشوای ایشان، جاویدان بن شهرک بود. وی چون میدانست که بابک طنبور را به خوبی مینوازد، وی را نزد خود نگاه داشت.<ref> مشکورمحمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 84 با ویرایش و حذف و اضافات لازم در عبارات </ref> | ||
==مبارزات== | == مبارزات == | ||
بابک خرمدین بعد از رسیدن به زعامت خرّمیان با [[عباسیان]] مبارزه و بخش مهمی از از [[آذربایجان]] را تصرف میکند. شروع نهضت بابک در سال 201 هجری قمری بوده است، سالهایی که در اثر مرگ هارونالرشید (193هـ. ق) و نزاعهای امین و [[مأمون]] بر سر خلافت و هم چنین قحطی گسترده؛ اقتدار حکومت مرکزی عباسی رو به افول بود. قیام بابک علاوه بر مذهبی بودن، صبغه سیاسی و ملی نیز داشت. مأمون در طول سالهای حکومت خود، لشگریان بسیاری را به جنگ بابکیه فرستاد اما توفیقی در رویارویی با بابک نداشتند. لشگریان بابک پس از مرگ مأمون در سال 218 هجری قمری، به مناطق مرکزی ایران نظیر [[اصفهان]] و [[ری]] حمله کردند، هرچند که در این امر توفیق نیافتند. | بابک خرمدین بعد از رسیدن به زعامت خرّمیان با [[عباسیان]] مبارزه و بخش مهمی از از [[آذربایجان]] را تصرف میکند. شروع نهضت بابک در سال 201 هجری قمری بوده است، سالهایی که در اثر مرگ هارونالرشید (193هـ. ق) و نزاعهای امین و [[مأمون]] بر سر خلافت و هم چنین قحطی گسترده؛ اقتدار حکومت مرکزی عباسی رو به افول بود. قیام بابک علاوه بر مذهبی بودن، صبغه سیاسی و ملی نیز داشت. مأمون در طول سالهای حکومت خود، لشگریان بسیاری را به جنگ بابکیه فرستاد اما توفیقی در رویارویی با بابک نداشتند. لشگریان بابک پس از مرگ مأمون در سال 218 هجری قمری، به مناطق مرکزی ایران نظیر [[اصفهان]] و [[ری]] حمله کردند، هرچند که در این امر توفیق نیافتند. | ||
==سر انجام== | == سر انجام == | ||
بابک خرمدین در سال ۲۰۱ق به خونخواهی ابومسلم خراسانی و بر ضد حکومت مأمون شورش کرد و عدۀ زیادی به او پیوستند. پس از ۲۲ سال نبرد با حکومت در سال ۲۲۳ در جنگ با افشین ایرانی که از سوی معتصم مأمور جنگ با بابک شده بود، اسیر و کشته شد<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۴۵.</ref> و بدنش به دار آویخته شد<ref>ر.ک. دانشنامه جهان اسلام، ج1، ص77</ref> <ref>ر.ک. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج11، ص 23</ref>. | بابک خرمدین در سال ۲۰۱ق به خونخواهی ابومسلم خراسانی و بر ضد حکومت مأمون شورش کرد و عدۀ زیادی به او پیوستند. پس از ۲۲ سال نبرد با حکومت در سال ۲۲۳ در جنگ با افشین ایرانی که از سوی معتصم مأمور جنگ با بابک شده بود، اسیر و کشته شد<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۴۵.</ref> و بدنش به دار آویخته شد<ref>ر. ک. دانشنامه جهان اسلام، ج1، ص77</ref> <ref>ر. ک. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج11، ص 23</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۴۴
بابکیه نام فرقهای از «غلاة» شیعه منسوب به بابک خرمدین مشهورترین پیشوای خرمدینان است. بابک در زبان پهلوی «پاپک» خونده میشود.
پیشینه بابکیه
فرقه بابکیه از پیروان بابک خرّم دین میباشند. [۱] [۲] [۳] [۴] [۵] [۶] [۷] [۸] اگر چه در برخی از کتابها، بابکیه از غلات شیعه دانسته شده است، اما با بررسی قیام بابکیان در تاریخ درمییابیم که: 1. بابکیان گروهی سیاسی بودند که بر ضدّ حکومت شورش کرده بودند. 2. قیامشان رنگ و بوی ملی داشت نه مذهبی 3.هیچ ارتباطی با بزرگان شیعه نداشتند و شاید اصلا شیعه را نمیشناختند.
اصل و نسب بابک
از اصل و نسب بابک اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی وی را فرزندی نامشروع دانستهاند و برخی دیگر او را از نوادگان ابومسلم خراسانی معرفی کردهاند. ابنندیم مینویسد: «جاویدان بن شهرک (یا سهرک) که رئیس جاویدانیه (از خرمیه) بود در راه برگشت از زنجان در ده بلال آباد در منزل مادر بابک اقامت میکند و در آنجا کاردانی بابک را میپسندد و وی را با اجازه مادرش با خود میبرد. پس از مدتی جاویدان از دنیا میرود و همسر او که عاشق بابک شده بود، به پیروان جاویدان میگوید روح وی در بابک حلول کرده و به جای جاویدان همسر وی میشود. [۹] روایت دیگری نیز نقل شده است که پدر بابک از مردم مداین و روغنفروش بود و به آذربایجان رفت و در آن جا دلباخته زنی یک چشم شد و را به زوجیت خود در آورد و بابک از آن زن به دنیا آمد. در یکی از سفرها که به کوه سبلان رفته بود، شخصی از پشت به او خنجری زد و بر اثر زخم خنجر درگذشت. پس از مرگ وی مادر بابک به دایگی میپرداخت تا این که بابک ده ساله و به گاوچرانی مشغول گشت و به خدمت شبل بن منقی ازدی درآمد و ستوربان او شد و از غلامانش طنبور نواختن آموخت. بابک در ادامه از آن جا به تبریز رفت و دو سال نزد محمد بن رواد ازدی بود. سپس نزد مادرش بازگشت در حالی که هجده سال از سن او گذشته بود. ابوالمعالی صاحب کتاب «بیان الادیان» مینویسد: زمانی که زندگی در اردبیل بر بابک و مادرش تنگ شد، راهی منطقه دیگر شده و در دهی که از آن محمد بن رواد الازدی بود ساکن شدند. اهل آن ده از مزدکیان و خرمدینان بودند و پیشوای ایشان، جاویدان بن شهرک بود. وی چون میدانست که بابک طنبور را به خوبی مینوازد، وی را نزد خود نگاه داشت.[۱۰]
مبارزات
بابک خرمدین بعد از رسیدن به زعامت خرّمیان با عباسیان مبارزه و بخش مهمی از از آذربایجان را تصرف میکند. شروع نهضت بابک در سال 201 هجری قمری بوده است، سالهایی که در اثر مرگ هارونالرشید (193هـ. ق) و نزاعهای امین و مأمون بر سر خلافت و هم چنین قحطی گسترده؛ اقتدار حکومت مرکزی عباسی رو به افول بود. قیام بابک علاوه بر مذهبی بودن، صبغه سیاسی و ملی نیز داشت. مأمون در طول سالهای حکومت خود، لشگریان بسیاری را به جنگ بابکیه فرستاد اما توفیقی در رویارویی با بابک نداشتند. لشگریان بابک پس از مرگ مأمون در سال 218 هجری قمری، به مناطق مرکزی ایران نظیر اصفهان و ری حمله کردند، هرچند که در این امر توفیق نیافتند.
سر انجام
بابک خرمدین در سال ۲۰۱ق به خونخواهی ابومسلم خراسانی و بر ضد حکومت مأمون شورش کرد و عدۀ زیادی به او پیوستند. پس از ۲۲ سال نبرد با حکومت در سال ۲۲۳ در جنگ با افشین ایرانی که از سوی معتصم مأمور جنگ با بابک شده بود، اسیر و کشته شد[۱۱] و بدنش به دار آویخته شد[۱۲] [۱۳].
پانویس
- ↑ اسفرایینی شهفور، التبصیر فی الدین، ص135
- ↑ ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ص148
- ↑ اقبال عباس، خاندان نوبختی، ص251
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فِرَق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص85
- ↑ شریف یحیی الامین، فرهنگ نامه فرقههای اسلامی، ص67
- ↑ ابن ندیم، الفهرست، ص406و407
- ↑ دیلمی محمد بن حسن، قواعد عقاید آل محمد فی الرد علی الباطنیة، ص34
- ↑ حنفی عبدالمنعم، موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة، ص147
- ↑ ابن ندیم، الفهرست، ص 406
- ↑ مشکورمحمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 84 با ویرایش و حذف و اضافات لازم در عبارات
- ↑ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۴۵.
- ↑ ر. ک. دانشنامه جهان اسلام، ج1، ص77
- ↑ ر. ک. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج11، ص 23