عشره مبشره: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ مارس ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' در باره ' به ' در‌باره '
جز (جایگزینی متن - ' های ' به '‌های ')
جز (جایگزینی متن - ' در باره ' به ' در‌باره ')
خط ۷۵: خط ۷۵:


=== اشکال سندی در روایت عبد الرحمان بن عوف ===
=== اشکال سندی در روایت عبد الرحمان بن عوف ===
علاوه بر مسند ابن حنبل، منابع دیگری از اهل سنّت، مانند: سنن الترمذی، <ref>سنن الترمذی : ج ۵ ص ۶۴۷ ح ۳۷۴۷ .</ref>مسند أبی یعلی، <ref>مسند أبی یعلی : ج ۲ ص ۳۸۲ ح ۸۳۱ .</ref>صحیح ابن حبّان، <ref>صحیح ابن حبّان : ج ۱۵ ص ۴۶۳ ح ۷۰۰۲ .</ref>السنن الکبری <ref>السنن الکبری : ج ۵ ص ۵۶ ح ۸۱۹۴ .</ref>و الآحاد و المثانی، <ref>الآحاد و المثانی : ج ۱ ص ۱۸۲ ح ۲۳۲ .</ref>  به اسناد خود، حدیثِ یاد شده را از عبدالرحمان بن عوف، نقل کرده اند؛ ولی هیچ یک از سندها صحیح نیستند. در سند روایت ، نام او ، «عبد العزیز بن محمّد بن عبید الدراوردی» آمده است . در کتب رجالی اهل سنّت ، در باره او چنین آمده است : «عبد العزیز بن محمّد بن عبید الدراوردی، أبو محمّد المدنی ، کان ثقة کثیر الحدیث یغلط» <ref>الطبقات الکبری : ج ۵ ص ۴۲۴ ، تهذیب الکمال : ج ۱۸ ص ۱۸۷ ش ۳۴۷۰ .</ref> ابن حجر گفته است : «صدوق ، کان یحدّث من کتب غیره فیخطی» <ref>(تقریب التهذیب : ص ۶۱۵) .</ref> نسایی، گفته است : «لیس بقوی و قال أبو زرعة : سیئ الحفظ» <ref>(تهذیب التهذیب : ج ۳ ص ۴۴۸ ش ۴۸۲۵) .</ref>ابو حاتم نیز گفته است : «لا یحتجّ به». <ref>(میزان الاعتدال : ج ۲ ص ۶۳۴ ش ۵۱۲۵) .</ref><br>
علاوه بر مسند ابن حنبل، منابع دیگری از اهل سنّت، مانند: سنن الترمذی، <ref>سنن الترمذی : ج ۵ ص ۶۴۷ ح ۳۷۴۷ .</ref>مسند أبی یعلی، <ref>مسند أبی یعلی : ج ۲ ص ۳۸۲ ح ۸۳۱ .</ref>صحیح ابن حبّان، <ref>صحیح ابن حبّان : ج ۱۵ ص ۴۶۳ ح ۷۰۰۲ .</ref>السنن الکبری <ref>السنن الکبری : ج ۵ ص ۵۶ ح ۸۱۹۴ .</ref>و الآحاد و المثانی، <ref>الآحاد و المثانی : ج ۱ ص ۱۸۲ ح ۲۳۲ .</ref>  به اسناد خود، حدیثِ یاد شده را از عبدالرحمان بن عوف، نقل کرده اند؛ ولی هیچ یک از سندها صحیح نیستند. در سند روایت ، نام او ، «عبد العزیز بن محمّد بن عبید الدراوردی» آمده است . در کتب رجالی اهل سنّت ، در‌باره او چنین آمده است : «عبد العزیز بن محمّد بن عبید الدراوردی، أبو محمّد المدنی ، کان ثقة کثیر الحدیث یغلط» <ref>الطبقات الکبری : ج ۵ ص ۴۲۴ ، تهذیب الکمال : ج ۱۸ ص ۱۸۷ ش ۳۴۷۰ .</ref> ابن حجر گفته است : «صدوق ، کان یحدّث من کتب غیره فیخطی» <ref>(تقریب التهذیب : ص ۶۱۵) .</ref> نسایی، گفته است : «لیس بقوی و قال أبو زرعة : سیئ الحفظ» <ref>(تهذیب التهذیب : ج ۳ ص ۴۴۸ ش ۴۸۲۵) .</ref>ابو حاتم نیز گفته است : «لا یحتجّ به». <ref>(میزان الاعتدال : ج ۲ ص ۶۳۴ ش ۵۱۲۵) .</ref><br>


افزون بر این، در این اسانید، حدیثِ یاد شده، از حمید فرزند عبد الرحمان بن عوف، نقل شده که ولادتش سال ۳۲ هجری بوده،<ref>ر . ک : الغدیر : ج ۱۰ ص ۱۲۲ .</ref>در صورتی که وفات پدرش در یکی از سال‌های ۳۱، ۳۲ و ۳۳ هجری گزارش شده است <ref>الاستیعاب : ج ۲ ص ۳۹۰ ش ۱۴۵۵ ، تهذیب الکمال : ج ۱۷ ص ۳۲۸ ش ۳۹۲۳ .</ref> بنا بر این، او پدرش را یا درک نکرده و یا در یک سالگی درک کرده است و بدیهی است که در این سن، امکان دریافت حدیث، وجود ندارد، چنان که روایت کودکی با این سن، به اتّفاقِ همه علما، قابل قبول نیست. <ref>ر . ک : تدریب الراوی : ص ۲۶۵ .</ref>
افزون بر این، در این اسانید، حدیثِ یاد شده، از حمید فرزند عبد الرحمان بن عوف، نقل شده که ولادتش سال ۳۲ هجری بوده،<ref>ر . ک : الغدیر : ج ۱۰ ص ۱۲۲ .</ref>در صورتی که وفات پدرش در یکی از سال‌های ۳۱، ۳۲ و ۳۳ هجری گزارش شده است <ref>الاستیعاب : ج ۲ ص ۳۹۰ ش ۱۴۵۵ ، تهذیب الکمال : ج ۱۷ ص ۳۲۸ ش ۳۹۲۳ .</ref> بنا بر این، او پدرش را یا درک نکرده و یا در یک سالگی درک کرده است و بدیهی است که در این سن، امکان دریافت حدیث، وجود ندارد، چنان که روایت کودکی با این سن، به اتّفاقِ همه علما، قابل قبول نیست. <ref>ر . ک : تدریب الراوی : ص ۲۶۵ .</ref>
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
علی (علیه السلام) فرمود: «نُه نفر شمردی. پس دهمی کیست؟».
علی (علیه السلام) فرمود: «نُه نفر شمردی. پس دهمی کیست؟».
گفت: تو.
گفت: تو.
علی (علیه السلام) فرمود: «اقرار کردی که من از اهل بهشتم ؛ ولی آنچه را در باره خود و یارانت ادّعا کردی، من نمی‌پذیرم و منکر آن هستم».
علی (علیه السلام) فرمود: «اقرار کردی که من از اهل بهشتم ؛ ولی آنچه را در‌باره خود و یارانت ادّعا کردی، من نمی‌پذیرم و منکر آن هستم».
زبیر گفت: آیا آن را دروغ بستن بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌پنداری؟
زبیر گفت: آیا آن را دروغ بستن بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌پنداری؟
فرمود: «دروغ نمی‌پندارم ؛ بلکه سوگند به خدا، یقین دارم». سپس فرمود: «به خدا سوگند، برخی از افرادی را که نام بردی، در تابوتی در قسمتی از یک گودال در پایین ترین جای جهنّم هستند. بر این گودال، سنگی است که وقتی خدا می‌خواهد آتش جهنّم را بیفروزد، این سنگ را بر می‌دارد. من، این را از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شنیدم. [اگر نمی‌پذیری،] خدا تو را بر من پیروز کند و خونم را به دست تو بریزد، و گر نه خدا مرا بر تو و یارانت پیروز کند و خون شما را به دست من بریزد و روح شما را زودتر به آتش برساند!».
فرمود: «دروغ نمی‌پندارم ؛ بلکه سوگند به خدا، یقین دارم». سپس فرمود: «به خدا سوگند، برخی از افرادی را که نام بردی، در تابوتی در قسمتی از یک گودال در پایین ترین جای جهنّم هستند. بر این گودال، سنگی است که وقتی خدا می‌خواهد آتش جهنّم را بیفروزد، این سنگ را بر می‌دارد. من، این را از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شنیدم. [اگر نمی‌پذیری،] خدا تو را بر من پیروز کند و خونم را به دست تو بریزد، و گر نه خدا مرا بر تو و یارانت پیروز کند و خون شما را به دست من بریزد و روح شما را زودتر به آتش برساند!».
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۷۸

ویرایش