بودیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:
با این حال، میان همه بوداها، سیدارته گوتمه، جایگاهی بس بزرگ دارد. او را نه انسان می‌توان دانست و نه خدا. بودا سرشتی بس والاتر و برتر از این دو دارد. او آموزگار خدایان و انسان‌ها است. <ref>آیین بودا در جهان امروز، ص۳۰</ref>
با این حال، میان همه بوداها، سیدارته گوتمه، جایگاهی بس بزرگ دارد. او را نه انسان می‌توان دانست و نه خدا. بودا سرشتی بس والاتر و برتر از این دو دارد. او آموزگار خدایان و انسان‌ها است. <ref>آیین بودا در جهان امروز، ص۳۰</ref>


=اعتقادات آيين بوديسم=
=اعتقادات آیین بودیسم=


آيين بوديسم يكى از شاخه هاى كيش هندوست <ref>حسين، توفيقى، آشنايى با اديان بزرگ، (انتشارات سمت، چاپ اول، 1379)، ص 45</ref> كه در هندوستان و حدود دو قرن بعد از مرگ بودا به همّت فرمان روايى به نام «آشوكا» رشد و گسترش يافت و بعدها از سرزمين اصلى كوچ و در خارج از مرزهاى [[هند]]، به خصوص در آسياى جنوب شرقى، چين و ژاپن، پيروان فراوانى براى خود دستوپا كرد.
آیین بودیسم یكى از شاخه هاى كیش هندوست <ref>حسین، توفیقى، آشنایى با ادیان بزرگ، (انتشارات سمت، چاپ اول، 1379)، ص 45</ref> كه در هندوستان و حدود دو قرن بعد از مرگ بودا به همّت فرمان روایى به نام «آشوكا» رشد و گسترش یافت و بعدها از سرزمین اصلى كوچ و در خارج از مرزهاى [[هند]]، به خصوص در آسیاى جنوب شرقى، چین و ژاپن، پیروان فراوانى براى خود دستوپا كرد.


برخى از مستشرقان از آيين بودا تعبير به [[فلسفه]] مى كنند و برخى نيز نام «دين» بر آن مى نهند. جان بى. ناس در اين مورد مى گويد:
برخى از مستشرقان از آیین بودا تعبیر به [[فلسفه]] مى كنند و برخى نیز نام «دین» بر آن مى نهند. جان بى. ناس در این مورد مى گوید:
اين مسئله كه آيا فلسفه ى بوديسم را مى توان در واقع دين و [[مذهب]] ناميد يا نه، مورد بحث و نظر است. البته از لحاظ عقايد آن مرد بزرگ در باب جهان هستى و روش هاى پيچ در پيچ مى توان آن را به عنوان دين تعريف كرد... . <ref>جان، بى ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 204</ref>
این مسئله كه آیا فلسفه ى بودیسم را مى توان در واقع دین و [[مذهب]] نامید یا نه، مورد بحث و نظر است. البته از لحاظ عقاید آن مرد بزرگ در باب جهان هستى و روش هاى پیچ در پیچ مى توان آن را به عنوان دین تعریف كرد... . <ref>جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 204</ref>


ولى اگر به ديده ى تحقيق بنگريم، شايد بهتر باشد كه بوديسم را يك [[مكتب اخلاقى]] بدانيم تا يك [[مكتب فلسفى]]; چرا كه [[بودا]] به هيچ وجه وارد بحث هاى متافيزيك و فلسفى نمى شود و مى كوشد مسائل فلسفى را هم با تمثيل بيان كند و بحث درباره ى [[خدا]] و [[روح]] را بى فايده مى انگارد <ref>غلامعلى، آريا، آشنايى با تاريخ اديان، (انتشارات پايا، چاپ سوم، 1379 هـ.ش)</ref> و به دادن چند تذكر اخلاقى در اين باره بسنده مى كند.  
ولى اگر به دیده ى تحقیق بنگریم، شاید بهتر باشد كه بودیسم را یك [[مكتب اخلاقى]] بدانیم تا یك [[مكتب فلسفى]]; چرا كه [[بودا]] به هیچ وجه وارد بحث هاى متافیزیك و فلسفى نمى شود و مى كوشد مسائل فلسفى را هم با تمثیل بیان كند و بحث درباره ى [[خدا]] و [[روح]] را بى فایده مى انگارد <ref>غلامعلى، آریا، آشنایى با تاریخ ادیان، (انتشارات پایا، چاپ سوم، 1379 هـ.ش)</ref> و به دادن چند تذكر اخلاقى در این باره بسنده مى كند.  


از ديدگاه علماى [[اديان ابراهيمى]] نيز نمى توان آيين بودا را «دين» ناميد; زيرا آن گونه كه خواهد آمد، اين آيين، مبدأ اعلى و وجود امور ماوراء الطبيعى و غيرمادى را برنمى تابد و ماده را تنها موجود ازلى و ابدى مى شمارد كه خالقى نداشته است. به تعبير ديگر، مفهوم ذهنى بودا از دين، مفهومى كاملاً اخلاقى است. او در همه چيز به رفتار و سلوك توجه دارد و به مراسم آيينى يا [[پرستش]] ما بعدالطبيعه يا [[خداشناسى]]...» بى اعتناست. <ref>ويل دورانت، تاريخ تمدن، ترجمه ى احمد آرامى، ع. پاشايى، امير حسين آريان پور، (شركت انتشارات علمى و فرهنگى)، چ ششم، 1378</ref>
از دیدگاه علماى [[ادیان ابراهیمى]] نیز نمى توان آیین بودا را «دین» نامید; زیرا آن گونه كه خواهد آمد، این آیین، مبدأ اعلى و وجود امور ماوراء الطبیعى و غیرمادى را برنمى تابد و ماده را تنها موجود ازلى و ابدى مى شمارد كه خالقى نداشته است. به تعبیر دیگر، مفهوم ذهنى بودا از دین، مفهومى كاملاً اخلاقى است. او در همه چیز به رفتار و سلوك توجه دارد و به مراسم آیینى یا [[پرستش]] ما بعدالطبیعه یا [[خداشناسى]]...» بى اعتناست. <ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ى احمد آرامى، ع. پاشایى، امیر حسین آریان پور، (شركت انتشارات علمى و فرهنگى)، چ ششم، 1378</ref>


آيين بودا را بايد نهضتى اصلاحى در آيين هندو شمرد كه سعى مى كرد برخى از عقايد و اعمال افراطى و خشن آيين هندو را تعديل كند. اين آيين «راه نجات را در روش اعتدال و ميانه روى و عقل سليم قرار داده و [[رياضت]] هاى افراطى را خلاف مصلحت عقلانى» <ref>جان، بى ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188</ref> مى دانست.
آیین بودا را باید نهضتى اصلاحى در آیین هندو شمرد كه سعى مى كرد برخى از عقاید و اعمال افراطى و خشن آیین هندو را تعدیل كند. این آیین «راه نجات را در روش اعتدال و میانه روى و عقل سلیم قرار داده و [[ریاضت]] هاى افراطى را خلاف مصلحت عقلانى» <ref>جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188</ref> مى دانست.


بوديسم با جامعه ى طبقاتى (كاسْتْ) كه آيين هندو مبلّغ و محافظ آن بود مخالفت مىورزيد و به همين دليل «هر كس كه در صف پيروان بودا درمى آمد از تنگناى رسم و رعايت اصول طبقاتى (كاست) <ref> در آيين هندو جامعه به چهار طبقه (كاست) تقسيم مى شود و ارتباط طبقه ى پايين با طبقه ى بالا ممنوع است و طبقات بالا صاحب امتيازهاى بسيارى بودند كه ديگر طبقات به خصوص طبقه نجس ها از همه ى آنها محروم بودند. البته خود اين طبقات نيز زيرمجموعه ها و تقسيمات متعددى داشت. براى اطلاع از آنها ر. ك: اديان آسيا، ويراسته ى فريد هلم هاردى، ترجمه ى عبدالكريم گواهى، (انتشارات فرهنگى اسلامى، چ دوم، 1377 هـ.ش)، ص 89 ـ 419</ref> آزاد مى شد.» <ref>جان، بى ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188</ref> هر چند خودش دچار [[خرافات]] و رياضت هاى افراطى اى بود كه داعيه ى مخالفت با آنها را داشت.
بودیسم با جامعه ى طبقاتى (كاسْتْ) كه آیین هندو مبلّغ و محافظ آن بود مخالفت مىورزید و به همین دلیل «هر كس كه در صف پیروان بودا درمى آمد از تنگناى رسم و رعایت اصول طبقاتى (كاست) <ref> در آیین هندو جامعه به چهار طبقه (كاست) تقسیم مى شود و ارتباط طبقه ى پایین با طبقه ى بالا ممنوع است و طبقات بالا صاحب امتیازهاى بسیارى بودند كه دیگر طبقات به خصوص طبقه نجس ها از همه ى آنها محروم بودند. البته خود این طبقات نیز زیرمجموعه ها و تقسیمات متعددى داشت. براى اطلاع از آنها ر. ك: ادیان آسیا، ویراسته ى فرید هلم هاردى، ترجمه ى عبدالكریم گواهى، (انتشارات فرهنگى اسلامى، چ دوم، 1377 هـ.ش)، ص 89 ـ 419</ref> آزاد مى شد.» <ref>جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188</ref> هر چند خودش دچار [[خرافات]] و ریاضت هاى افراطى اى بود كه داعیه ى مخالفت با آنها را داشت.


=اساس آيين بوديسم=
=اساس آیین بودیسم=


اساس آيين بوديسم بر اين اصل واقع شده كه عالم سراسر رنج و بدبختى است <ref>سادهاتيسا بودا و انديشه هاى او، ترجمه ى محمد تقى بهرامى حرّان، (تهران: چاپ ديبا، 1382)، ص 28 و 78</ref> و انسان براى رهايى از اين رنج بايد تلاش كند. <ref>سادهاتيسا بودا و انديشه هاى او، ترجمه ى محمد تقى بهرامى حرّان، (تهران: چاپ ديبا، 1382)، ص 140</ref> بودا آيين خود را بر چهار اصل كه نام آن را <big>چهار حقيقت والا</big> مى نهد، بنا نهاده است; آن چهار اصل عبارت اند از:
اساس آیین بودیسم بر این اصل واقع شده كه عالم سراسر رنج و بدبختى است <ref>سادهاتیسا بودا و اندیشه هاى او، ترجمه ى محمد تقى بهرامى حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 28 و 78</ref> و انسان براى رهایى از این رنج باید تلاش كند. <ref>سادهاتیسا بودا و اندیشه هاى او، ترجمه ى محمد تقى بهرامى حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 140</ref> بودا آیین خود را بر چهار اصل كه نام آن را <big>چهار حقیقت والا</big> مى نهد، بنا نهاده است; آن چهار اصل عبارت اند از:
   
   
1. حقيقت تألم: اين جهان پر از محنت است.
1. حقیقت تألم: این جهان پر از محنت است.


2. حقيقت علت تألم: ميل و هوس كه بنيادش بر شوق شديد به زيستن است، علت و ريشه ى تألم و رنج است.
2. حقیقت علت تألم: میل و هوس كه بنیادش بر شوق شدید به زیستن است، علت و ریشه ى تألم و رنج است.


3. حقيقت پايان تألّم: ريشه كن كردن ميل و هوس، راه پايان دادن به رنج و تألم است.
3. حقیقت پایان تألّم: ریشه كن كردن میل و هوس، راه پایان دادن به رنج و تألم است.


4. حقيقت طريقت والا براى رفع مايه ى تألّم:
4. حقیقت طریقت والا براى رفع مایه ى تألّم:
روش ريشه كن كردن ميل و هوس استفاده از هشت راه است. <ref>هاشم، رجب زاده، چنين گفت بودا، (انتشارات اساطير، چ سوم، 1378 هـ.ش)، ص 51 و 52</ref> اين هشت راه كه «هشت منزلت والا» ناميده مى شوند عبارت اند از:
روش ریشه كن كردن میل و هوس استفاده از هشت راه است. <ref>هاشم، رجب زاده، چنین گفت بودا، (انتشارات اساطیر، چ سوم، 1378 هـ.ش)، ص 51 و 52</ref> این هشت راه كه «هشت منزلت والا» نامیده مى شوند عبارت اند از:
بينش درست، انديشه ى درست، گفتار درست، كردار درست، معاش درست، تلاش درست، حضور ذهن درست و تمركز حواس درست.
بینش درست، اندیشه ى درست، گفتار درست، كردار درست، معاش درست، تلاش درست، حضور ذهن درست و تمركز حواس درست.


=اصول آيين بودا=
=اصول آیین بودا=


در حقيقت، بودا دو مطلب را اصل آيين خود قرار داده است:
در حقیقت، بودا دو مطلب را اصل آیین خود قرار داده است:


ا'''صل اول''': شرّ و درد و رنج بودن عالم هستى و مايه ى اندوه دانستن هر آنچه [[انسان]] ها به آن دل مى بندند و از آن به زندگى تعبير مى كنند.
ا'''صل اول''': شرّ و درد و رنج بودن عالم هستى و مایه ى اندوه دانستن هر آنچه [[انسان]] ها به آن دل مى بندند و از آن به زندگى تعبیر مى كنند.


'''اصل دوم''': تنها راه نجات از رنج و شرّ عالم و اندوه زندگى، پيوستن به «نيروانا» است كه مى توان آن را نوعى عدم و رها شدن از قيد وجود دانست.
'''اصل دوم''': تنها راه نجات از رنج و شرّ عالم و اندوه زندگى، پیوستن به «نیروانا» است كه مى توان آن را نوعى عدم و رها شدن از قید وجود دانست.


با توجه به مطالب فوق بايد گفت: درست است كه بر اساس تعريفى كه مى گويد: «دين الهى مجموعه ى عقايد و اخلاق و قوانين و مقرراتى اجرايى است كه خداوند آن را براى هدايت بشر فرستاده است...»، <ref>عبدالله جوادى آملى، انتظار بشر از دين، (قم: انتشارات اسراء، چ اول، 1380)، ص 26</ref> آيين بوديسم يك دين به معناى واقعى نيست، ولى چون طرف داران آن تلقى دين از آن را دارند و مى خواهند با [[ايمان]] به آن به رستگارى برسند
با توجه به مطالب فوق باید گفت: درست است كه بر اساس تعریفى كه مى گوید: «دین الهى مجموعه ى عقاید و اخلاق و قوانین و مقرراتى اجرایى است كه خداوند آن را براى هدایت بشر فرستاده است...»، <ref>عبدالله جوادى آملى، انتظار بشر از دین، (قم: انتشارات اسراء، چ اول، 1380)، ص 26</ref> آیین بودیسم یك دین به معناى واقعى نیست، ولى چون طرف داران آن تلقى دین از آن را دارند و مى خواهند با [[ایمان]] به آن به رستگارى برسند


=عبادت و اعمال عبادی در آيين بودا=
=عبادت و اعمال عبادی در آیین بودا=


عبادت در این آیین شکل‌های متفاوت دارد و شامل پرستش تصاویر بودا و نیز بقایای جسمانی او است. <ref>Jacob N. Kinnard، "worship"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 2 ،p. 905.</ref> مردم عادی برای عبادت به مکان‌های مقدس می‌روند و در آن‌جا با اهدای [[نذورات]] خود و زانو زدن و [[ذکر]] گفتن در برابر اشیاء مقدس به عبادت می‌پردازند.  
عبادت در این آیین شکل‌های متفاوت دارد و شامل پرستش تصاویر بودا و نیز بقایای جسمانی او است. <ref>Jacob N. Kinnard، "worship"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 2 ،p. 905.</ref> مردم عادی برای عبادت به مکان‌های مقدس می‌روند و در آن‌جا با اهدای [[نذورات]] خود و زانو زدن و [[ذکر]] گفتن در برابر اشیاء مقدس به عبادت می‌پردازند.  
خط ۸۹: خط ۸۹:
عبادت [[راهبان]] با مردم عادی تفاوت دارد. آن‌ها همه اوقات خود را به مراقبه و خواندن [[اذکار]] و [[اوراد]] می‌گذرانند. آن‌ها موظف‌اند که در روزهای ویژه [[روزه]] بگیرند و مراسم دعاخوانی و ذکرگویی را اجرا کنند. <ref>Nancy E. Auer Falk، "Buddhist Puja"، Encyclopedia of Religion، ed. M. Eliade، New York، 1987، Vol. 12، p. 86</ref>  
عبادت [[راهبان]] با مردم عادی تفاوت دارد. آن‌ها همه اوقات خود را به مراقبه و خواندن [[اذکار]] و [[اوراد]] می‌گذرانند. آن‌ها موظف‌اند که در روزهای ویژه [[روزه]] بگیرند و مراسم دعاخوانی و ذکرگویی را اجرا کنند. <ref>Nancy E. Auer Falk، "Buddhist Puja"، Encyclopedia of Religion، ed. M. Eliade، New York، 1987، Vol. 12، p. 86</ref>  


=اعمال ويژه در آيين بودا=
=اعمال ویژه در آیین بودا=


اگر چه بودا اعمالي ويژه براي اين زيارتگاه‌ها مشخص نكرده، بوداييان معمولاً رسومي ويژه را در اين كار معنوي دنبال مي‌كنند. زيارت بيشتر از دو بخش تشكيل مي‏شود: طواف زيارتگاه، نماز و دعا.
اگر چه بودا اعمالی ویژه برای این زیارتگاه‌ها مشخص نكرده، بوداییان معمولاً رسومی ویژه را در این كار معنوی دنبال می‌كنند. زیارت بیشتر از دو بخش تشكیل می‏شود: طواف زیارتگاه، نماز و دعا.


==طواف==
==طواف==


انجام [[طواف]] به معناي حركت دوَراني به دور [[بقعه مقدس]]، از اعمالي است كه ميان بوداييان رواج دارد. طواف بر اساس حركت عقربه ساعت صورت مي‏گيرد؛ به گونه‏اي كه همواره بخش راست بدن زائران به سوي مكان مقدس قرار دارد. <ref>Trainor، Kevin، Buddhism: the illustrated guide، (Oxford University Press، 2004)، P.113 and C</ref> زائران هنگام طواف كه بايد با پاي برهنه انجام ‏گيرد، سه بار گرداگرد بقعه مي‏گردند و آن را طواف مي‏كنند.
انجام [[طواف]] به معنای حركت دوَرانی به دور [[بقعه مقدس]]، از اعمالی است كه میان بوداییان رواج دارد. طواف بر اساس حركت عقربه ساعت صورت می‏گیرد؛ به گونه‏ای كه همواره بخش راست بدن زائران به سوی مكان مقدس قرار دارد. <ref>Trainor، Kevin، Buddhism: the illustrated guide، (Oxford University Press، 2004)، P.113 and C</ref> زائران هنگام طواف كه باید با پای برهنه انجام ‏گیرد، سه بار گرداگرد بقعه می‏گردند و آن را طواف می‏كنند.


رمز اين عدد آن است كه با اين طواف‌هاي سه‌گانه، سه پناه بودايي يعني بودا، درمه (حقيقت بنيادين) و انجمن را به ياد آورند. <ref>J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، ibid، P.106</ref> برخي [[زائران]] تبتي طواف را به صورت خوابيده بر خاك انجام مي‏دهند و همه مسير را به شكل سينه‌خيز طي مي‏كنند. <ref>Trainor، Kevin، Buddhism، P.113</ref>
رمز این عدد آن است كه با این طواف‌های سه‌گانه، سه پناه بودایی یعنی بودا، درمه (حقیقت بنیادین) و انجمن را به یاد آورند. <ref>J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، ibid، P.106</ref> برخی [[زائران]] تبتی طواف را به صورت خوابیده بر خاك انجام می‏دهند و همه مسیر را به شكل سینه‌خیز طی می‏كنند. <ref>Trainor، Kevin، Buddhism، P.113</ref>


==نماز و دعا==
==نماز و دعا==


زائران معمولاً پس از انجام طواف به نماز و دعا مي‌پردازند. برخي از آنان اين اعمال را به شكل ايستاده انجام مي‏دهند. بعضي بر زانو مي‌نشينند و برخي نيز به خاك مي‌افتند و اعمال عبادي را به جاي مي‏آورند.
زائران معمولاً پس از انجام طواف به نماز و دعا می‌پردازند. برخی از آنان این اعمال را به شكل ایستاده انجام می‏دهند. بعضی بر زانو می‌نشینند و برخی نیز به خاك می‌افتند و اعمال عبادی را به جای می‏آورند.


=زيارتگاه‌هاي چهارگانه=
=زیارتگاه‌های چهارگانه=


در آيين بوديسم، تمام زيارتگاه­ها مقدس و داراي حرمت تلقي مي‏شوند. اما در اين ميان، چهار زيارتگاه بسيار بالاتر و برجسته‏تر از ديگر مكان‌هاي زيارتي هستند. اين تقدس تا بدان جا است كه از اين اماكن به عنوان مكان‌هاي امن بودايي ياد مي‏گردد. هر فرد به محض ورود به اين مكان‏ها در امان خواهد بود و حق تعرض به افراد در اين مكان­ها وجود ندارد؛ زيرا تقدس اين اماكن، اجازه انجام رفتاري را كه موجب بي‏حرمتي شود، نمي‏دهد.  
در آیین بودیسم، تمام زیارتگاه­ها مقدس و دارای حرمت تلقی می‏شوند. اما در این میان، چهار زیارتگاه بسیار بالاتر و برجسته‏ تر از دیگر مكان‌های زیارتی هستند. این تقدس تا بدان جا است كه از این اماكن به عنوان مكان‌های امن بودایی یاد می‏گردد. هر فرد به محض ورود به این مكان‏ها در امان خواهد بود و حق تعرض به افراد در این مكان­ها وجود ندارد؛ زیرا تقدس این اماكن، اجازه انجام رفتاری را كه موجب بی ‏حرمتی شود، نمی‏دهد.  


اين چهار مكان عبارتند از:
این چهار مكان عبارتند از:


# لومبيني
# لومبینی
# بودگيا
# بودگیا
# سارنات  
# سارنات  
# كوشيناره
# كوشیناره
#  
#  


==لومبيني Lumbini==
==لومبینی Lumbini==


شهري در مرز ميان هند و [[نپال]] كنوني است و بر پايه گزارش‌ها زادگاه بودا مي‌باشد. اين مكان اكنون روميندي (Rumindi) نام دارد. <ref>A. Salamone، Frank(ed.)، Encyclopedia of religious rites، rituals، and festivals، Routledge، 2004)، Pp.328 &378</ref> باغ لومبيني در اين منطقه، از ديرباز داراي تقدس و اهميت ويژه بوده است. بر پايه گزارش‌هاي موجود، امپراتور بزرگ مائوري‏ها به نام آشوكا (Asoka) كه در فاصله سال‌هاي 273 تا 236 ق. م. بر تمام هند حكمفرمايي داشت، به سال 249 به زيارت لومبيني و عبادت در محل تولد بودا پرداخت. به يادبود حضور او در اين مكان، ستوني سنگي ساختند و بر آن كتيبه‏اي نگاشتند كه رخداد زيارت آشوكا را حكايت مي‏كند. به باور بوداييان، متون نوشته شده بر اين ستون نشان مي‌دهد كه اين محل از ديرباز به عنوان مكان تولد بودا مورد پذيرش قرار داشته است.
شهری در مرز میان هند و [[نپال]] كنونی است و بر پایه گزارش‌ها زادگاه بودا می‌باشد. این مكان اكنون رومیندی (Rumindi) نام دارد. <ref>A. Salamone، Frank(ed.)، Encyclopedia of religious rites، rituals، and festivals، Routledge، 2004)، Pp.328 &378</ref> باغ لومبینی در این منطقه، از دیرباز دارای تقدس و اهمیت ویژه بوده است. بر پایه گزارش‌های موجود، امپراتور بزرگ مائوری ‏ها به نام آشوكا (Asoka) كه در فاصله سال‌های 273 تا 236 ق. م. بر تمام هند حكمفرمایی داشت، به سال 249 به زیارت لومبینی و عبادت در محل تولد بودا پرداخت. به یادبود حضور او در این مكان، ستونی سنگی ساختند و بر آن كتیبه‏ای نگاشتند كه رخداد زیارت آشوكا را حكایت می‏كند. به باور بوداییان، متون نوشته شده بر این ستون نشان می‌دهد كه این محل از دیرباز به عنوان مكان تولد بودا مورد پذیرش قرار داشته است.


==حوضچه مقدس==
==حوضچه مقدس==


از جمله مكان‌هاي مقدس و زيارتي لومبيني، پوشكارني (Puskarni) به معناي «حوضچه مقدس» است كه در پايين [[مناره]] آشوكايي قرار گرفته است. آنان بر اين باورند كه «مايا دوي» (Maya Devi) مادر بودا، بدن خويش را پيش از تولد بودا در اين حوضچه شست‌وشو داده و به همين دليل، اين حوضچه از تقدس ويژه ميان بوداييان برخوردار است.
از جمله مكان‌های مقدس و زیارتی لومبینی، پوشكارنی (Puskarni) به معنای «حوضچه مقدس» است كه در پایین [[مناره]] آشوكایی قرار گرفته است. آنان بر این باورند كه «مایا دوی» (Maya Devi) مادر بودا، بدن خویش را پیش از تولد بودا در این حوضچه شست‌وشو داده و به همین دلیل، این حوضچه از تقدس ویژه میان بوداییان برخوردار است.


==معبد كهن مايا دوي==
==معبد كهن مایا دوی==


[[معبد]] كهن مايا دوي نيز از جمله مكان‌هاي مقدس و مشهور لومبيني است. اين معبد كه درست در برابر ستون آشوكايي قرار دارد، به سال 1995م. مورد كاوش و حفاري‏هاي باستاني قرار گرفت. به سال 1996م. كاوشگران اعلام كردند كه محل تولد بودا زير اين معبد كشف شده است. باستان‏شناسان با حفر اين مكان به يادواره‏اي سنگي دست يافتند كه متعلق به سده سوم ق. م. بود و آن محل را مكان دقيق تولد بودا مي‌شمرد. <ref> Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، PP.69 – 87</ref>
[[معبد]] كهن مایا دوی نیز از جمله مكان‌های مقدس و مشهور لومبینی است. این معبد كه درست در برابر ستون آشوكایی قرار دارد، به سال 1995م. مورد كاوش و حفاری‏ های باستانی قرار گرفت. به سال 1996م. كاوشگران اعلام كردند كه محل تولد بودا زیر این معبد كشف شده است. باستان‏ شناسان با حفر این مكان به یادواره‏ای سنگی دست یافتند كه متعلق به سده سوم ق. م. بود و آن محل را مكان دقیق تولد بودا می‌شمرد. <ref> Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، PP.69 – 87</ref>


==بودگيا (Bodh-gayā)==
==بودگیا (Bodh-gayā)==


بودگيا در منطقه بيهار (Bihar) كشور هند و در فاصله يازده كيلومتري از شرق شهر گايا (Gaya) قرار دارد. <ref>Olsen، Brad، Sacred Places Around the World، (Consortium of Collective Consciousness، 2004، 2nd ed.)، P.92
بودگیا در منطقه بیهار (Bihar) كشور هند و در فاصله یازده كیلومتری از شرق شهر گایا (Gaya) قرار دارد. <ref>Olsen، Brad، Sacred Places Around the World، (Consortium of Collective Consciousness، 2004، 2nd ed.)، P.92
</ref> بودگيا كه محل روشن‏شدگي بودا است، مقدس‏ترين مكان روي زمين براي بوداييان به شمار مي‏آيد. امپراتور آشوكا به سال 259 ق. م. به [[زيارت]] اين مكان رفت و معبدي را در آن جا بنا كرد. از آن هنگام به مدت بيش از هزار و پانصد سال، زائراني بي‌شمار به اين مكان كه مهد آيين بودا است، مي‏شتابند.  
</ref> بودگیا كه محل روشن‏ شدگی بودا است، مقدس‏ ترین مكان روی زمین برای بوداییان به شمار می‏آید. امپراتور آشوكا به سال 259 ق. م. به [[زیارت]] این مكان رفت و معبدی را در آن جا بنا كرد. از آن هنگام به مدت بیش از هزار و پانصد سال، زائرانی بی‌شمار به این مكان كه مهد آیین بودا است، می‏شتابند.  


ويراني اين معبد در سده سيزدهم م. روند زيارت اين مكان را با وقفه روبه‌رو ساخت. با محو شدن تدريجي بوديسم در كشور هند، اين زيارتگاه نيز به فراموشي سپرده شد تا آن جا كه اين معبد به دست هندوها تصرف شد و مدتي طولاني در اختيار آن‌ها قرار داشت. در اواخر سده نوزدهم م. توجه بوداييان به اين مكان مقدس ديگر بار معطوف شد و تلاش­هايي فراوان براي باز پس‌گيري آن صورت گرفت. بوداييان هرگز نتوانستند تفوق و تسلط كامل بر اين مكان به دست آورند. امروز اين مكان به دست شورايي از 11 بودايي و 14 غير بودايي اداره مي‏گردد. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، Pp.75 – 78</ref>
ویرانی این معبد در سده سیزدهم م. روند زیارت این مكان را با وقفه روبه‌رو ساخت. با محو شدن تدریجی بودیسم در كشور هند، این زیارتگاه نیز به فراموشی سپرده شد تا آن جا كه این معبد به دست هندوها تصرف شد و مدتی طولانی در اختیار آن‌ها قرار داشت. در اواخر سده نوزدهم م. توجه بوداییان به این مكان مقدس دیگر بار معطوف شد و تلاش ­هایی فراوان برای باز پس‌گیری آن صورت گرفت. بوداییان هرگز نتوانستند تفوق و تسلط كامل بر این مكان به دست آورند. امروز این مكان به دست شورایی از 11 بودایی و 14 غیر بودایی اداره می‏گردد. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، Pp.75 – 78</ref>


'''معبد مهابودي (Mahabodhi)'''
'''معبد مهابودی (Mahabodhi)'''


معبد مهابودي در بودگيا يكي از مهم‌ترين زيارتگاه‌هاي بوداييان به شمار مي‏آيد. اين معبد كنار درختي بنا شده است كه به باور بوداييان، بودا زير آن به روشن‏شدگي دست يافت. بناي نخست اين معبد در سده ششم م. ساخته شد؛ اما در فاصله قرن­هاي سيزدهم تا نوزدهم م. رو به ويراني نهاد و سپس به دست [[راهبان]] و زائران اين معبد، بازسازي گشت. <ref></ref>
معبد مهابودی در بودگیا یكی از مهم‌ترین زیارتگاه‌های بوداییان به شمار می‏آید. این معبد كنار درختی بنا شده است كه به باور بوداییان، بودا زیر آن به روشن‏شدگی دست یافت. بنای نخست این معبد در سده ششم م. ساخته شد؛ اما در فاصله قرن­های سیزدهم تا نوزدهم م. رو به ویرانی نهاد و سپس به دست [[راهبان]] و زائران این معبد، بازسازی گشت. <ref></ref>


'''درخت بودي'''
'''درخت بودی'''


بودا زير درخت اشوته (Ashvatha) (نوعي انجير) نشست و به مراقبه پرداخت و در همان جا به روشن‌شدگي اعلا (abhisambodhi) دست يافت و بودا شد. اين درخت بعدها درخت بودي (Bodhi) نام گرفت و آن مكان را بوداگيا ناميدند كه يكي از زيارتگاه‌هاي برجسته آيين بودا شد. <ref>Leela، Aditi Wood، "Bodh Gaya"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 1، p. 50</ref>  
بودا زیر درخت اشوته (Ashvatha) (نوعی انجیر) نشست و به مراقبه پرداخت و در همان جا به روشن‌شدگی اعلا (abhisambodhi) دست یافت و بودا شد. این درخت بعدها درخت بودی (Bodhi) نام گرفت و آن مكان را بوداگیا نامیدند كه یكی از زیارتگاه‌های برجسته آیین بودا شد. <ref>Leela، Aditi Wood، "Bodh Gaya"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 1، p. 50</ref>  


اين درخت بارها به دست حكمرانان قطع شد. نخستين بار امپراتور آشوكا اين درخت را قطع كرد؛ اما پس از در آمدن به آيين بودا، دستور داد تا ريشه باقي مانده از اين درخت و جوانه‏ هاي آن را به طور كامل نگهداري كنند. بعدها نيز هر بار كه اين درخت به دستور حكمرانان قطع مي‌شد، بوداييان ديگر بار يكي از قلمه‏ هاي آن را كه در [[سريلانكا]] حفظ مي‏شد، به آن جا آورده، در جاي نخست مي‏كاشتند. درختي كه امروز در اين مكان قرار دارد، در حدود 125 سال عمر دارد و براي بوداييان بسيار مقدس است.
این درخت بارها به دست حكمرانان قطع شد. نخستین بار امپراتور آشوكا این درخت را قطع كرد؛ اما پس از در آمدن به آیین بودا، دستور داد تا ریشه باقی مانده از این درخت و جوانه‏ های آن را به طور كامل نگهداری كنند. بعدها نیز هر بار كه این درخت به دستور حكمرانان قطع می‌شد، بوداییان دیگر بار یكی از قلمه‏ های آن را كه در [[سریلانكا]] حفظ می‏شد، به آن جا آورده، در جای نخست می ‏كاشتند. درختی كه امروز در این مكان قرار دارد، در حدود 125 سال عمر دارد و برای بوداییان بسیار مقدس است.


==سارنات (Särnäth)==
==سارنات (Särnäth)==


سارنات در ايالت اوتارپرادش در سي كيلومتري شهر واراناسي ([[بنارس]]) قرار دارد. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، Pp. 81 – 82 &87
سارنات در ایالت اوتارپرادش در سی كیلومتری شهر واراناسی ([[بنارس]]) قرار دارد. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، Pp. 81 – 82 &87


1. بودا، ص59-60.
1. بودا، ص59-60.
</ref> بودا در باغي به نام پارك آهو (Mrigadäva) كه اكنون Särnäth نام دارد، نخستين موعظه خود و دهرمه را كه بدان دست يافته بود، براي ياران خود بيان مي‌كند و به آن‌ها سفارش مي‌نمايد كه راه ميانه را برگزينند و از زياده‌روي پرهيز كنند. روش ميانه (تتهاگته) راهي است كه به بينش و دانش، سكون و آرامش، تنوير و سرانجام نيروانا مي‌رسد و جزء همان راه‌هاي هشت‌گانه‌اي است كه از چهار حقيقت جليل سرچشمه مي‌گيرد.  
</ref> بودا در باغی به نام پارك آهو (Mrigadäva) كه اكنون Särnäth نام دارد، نخستین موعظه خود و دهرمه را كه بدان دست یافته بود، برای یاران خود بیان می‌كند و به آن‌ها سفارش می‌نماید كه راه میانه را برگزینند و از زیاده‌روی پرهیز كنند. روش میانه (تتهاگته) راهی است كه به بینش و دانش، سكون و آرامش، تنویر و سرانجام نیروانا می‌رسد و جزء همان راه‌های هشت‌گانه‌ای است كه از چهار حقیقت جلیل سرچشمه می‌گیرد.  


بقعه اصلي اين زيارتگاه نخستين بار به دست امپراتور آشوكا در سده سوم ق. م. احداث شد. اين زيارتگاه به رغم اهميت آن، امروز در معرض ويراني قرار دارد. بقعه اصلي سارنات از ميان رفته و اثري از آن باقي نمانده است؛ اما ديواره‏هاي آن با حكاكي‏ هايي كه بر آن وجود داشته، همچنان محفوظ مانده است. <ref>Wilkinson، Philip and Charing، Douglas، Encyclopedia of religion، P.92</ref>
بقعه اصلی این زیارتگاه نخستین بار به دست امپراتور آشوكا در سده سوم ق. م. احداث شد. این زیارتگاه به رغم اهمیت آن، امروز در معرض ویرانی قرار دارد. بقعه اصلی سارنات از میان رفته و اثری از آن باقی نمانده است؛ اما دیواره‏های آن با حكاكی‏ هایی كه بر آن وجود داشته، همچنان محفوظ مانده است. <ref>Wilkinson، Philip and Charing، Douglas، Encyclopedia of religion، P.92</ref>


در اين زيارتگاه، بقعه‏ها و آثار مقدس ديگر نيز وجود دارند. افزون بر اين، معابد مهم تازه‏تأسيسي نيز براي زائران سارنات ساخته شده است. از جمله اين معابد مي‏توان به معبد مردم برمه، معبد چيني‏ها، معبد ژاپني‏ها و معبد كره‏اي‏ها اشاره كرد. معبد تايلندي‏ها و همچنين سه معبد مربوط به مردم تبت، از ديگر معابد موجود در اين منطقه هستند. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.95</ref>
در این زیارتگاه، بقعه‏ ها و آثار مقدس دیگر نیز وجود دارند. افزون بر این، معابد مهم تازه‏تأسیسی نیز برای زائران سارنات ساخته شده است. از جمله این معابد می‏توان به معبد مردم برمه، معبد چینی ‏ها، معبد ژاپنی‏  ها و معبد كره‏ای‏ها اشاره كرد. معبد [[تایلندی]]‏ ها و همچنین سه معبد مربوط به مردم تبت، از دیگر معابد موجود در این منطقه هستند. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.95</ref>


==كوسيناره (Kusinagara)==
==كوسیناره (Kusinagara)==


زيارتگاه كوسيناره در شمال ويشالي از جمله مكان‌هاي مقدسي است كه بوداييان به زيارت آن مي‌روند. بر پايه گزارش‌ها، اين مكان همان جايي است كه بودا در آن وفات يافت و به پري نيروانه (Parinirväna) يا نيرواناي كامل دست يافت.  
زیارتگاه كوسیناره در شمال ویشالی از جمله مكان‌های مقدسی است كه بوداییان به زیارت آن می‌روند. بر پایه گزارش‌ها، این مكان همان جایی است كه بودا در آن وفات یافت و به پری نیروانه (Parinirväna) یا نیروانای كامل دست یافت.  


در همين محل جسد او را سوزاندند و بناي يادبودي براي او ساختند. <ref>Akira، Hirakawa، "Stupa Worship"، Encyclopedia of religion، Vol.14، p.93</ref> امپراتور آشوكا به سال 249 ق. م. به اين مكان آمد و بقعه‏ ها و مناره ‏هاي گوناگون در اين محل بنا كرد. در سده هفتم م. اين منطقه كاملا مورد بي‏ توجهي قرار گرفته و رو به ويراني نهاده بود.  
در همین محل جسد او را سوزاندند و بنای یادبودی برای او ساختند. <ref>Akira، Hirakawa، "Stupa Worship"، Encyclopedia of religion، Vol.14، p.93</ref> امپراتور آشوكا به سال 249 ق. م. به این مكان آمد و بقعه‏ ها و مناره ‏های گوناگون در این محل بنا كرد. در سده هفتم م. این منطقه كاملا مورد بی‏ توجهی قرار گرفته و رو به ویرانی نهاده بود.  


از سده دوازدهم م. و پس از تفوق [[مسلمانان]] بر هند، اين مكان بيش از پيش مورد بي ‏توجهي قرار گرفت و از يادها محو شد. در اواخر سده نوزدهم م. يكي از راهبان بودايي بر آن شد تا اين زيارتگاه را بازسازي كند. او معبد اصلي اين مكان را در سال‌هاي 1902 – 1903م. نوسازي كرد و از آن هنگام به بعد، كوشيناره به تدريج جايگاه و اهميت ويژه خود را بازيافت. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.98</ref>
از سده دوازدهم م. و پس از تفوق [[مسلمانان]] بر هند، این مكان بیش از پیش مورد بی ‏توجهی قرار گرفت و از یادها محو شد. در اواخر سده نوزدهم م. یكی از راهبان بودایی بر آن شد تا این زیارتگاه را بازسازی كند. او معبد اصلی این مكان را در سال‌های 1902 – 1903م. نوسازی كرد و از آن هنگام به بعد، كوشیناره به تدریج جایگاه و اهمیت ویژه خود را بازیافت. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.98</ref>


=انتقاد بر آيين بودا=
=انتقاد بر آیین بودا=


==انكار مباحث نظرى و اعتقادى==
==انكار مباحث نظرى و اعتقادى==


در آيين بوديسم بر خلاف اديان ابراهيمى كه از دو بخش عمده ى نظرى ـ اعتقادى، و عملى ـ تكليفى تشكيل شده اند، خبرى از مباحث نظرى و [[اعتقادى]] نيست و هر كس كه مى خواهد پيرو اين آيين شود، بايد بدون هر گونه استدلالى، حقيقت رنج، يعنى شر بودن زندگى را بپذيرد و هم چنين به اصل «سامسارا» ([[تناسخ]])، يعنى تكرار ازلى تولد و مرگ و جابه جا شدن يك روح از جسمى به جسم ديگر، [[ايمان]] داشته باشد تا بتواند با عمل به هشت راه بودا خود را از چرخه ى «سامسارا» رهايى بخشد. <ref>ويل دورانت، همان، ج 1، ص 495</ref>
در آیین بودیسم بر خلاف ادیان ابراهیمى كه از دو بخش عمده ى نظرى ـ اعتقادى، و عملى ـ تكلیفى تشكیل شده اند، خبرى از مباحث نظرى و [[اعتقادى]] نیست و هر كس كه مى خواهد پیرو این آیین شود، باید بدون هر گونه استدلالى، حقیقت رنج، یعنى شر بودن زندگى را بپذیرد و هم چنین به اصل «سامسارا» ([[تناسخ]])، یعنى تكرار ازلى تولد و مرگ و جابه جا شدن یك روح از جسمى به جسم دیگر، [[ایمان]] داشته باشد تا بتواند با عمل به هشت راه بودا خود را از چرخه ى «سامسارا» رهایى بخشد. <ref>ویل دورانت، همان، ج 1، ص 495</ref>


بوديسم در مباحث اعتقادى و نظرى كم همت و بى رونق است و مبادى [[لاهوت]] و فلسفه ى فوق الطبيعه و امثال آن و مباحث عقلانى نزد بودا وزنى ندارد. وى گفته است:
بودیسم در مباحث اعتقادى و نظرى كم همت و بى رونق است و مبادى [[لاهوت]] و فلسفه ى فوق الطبیعه و امثال آن و مباحث عقلانى نزد بودا وزنى ندارد. وى گفته است:
من در باب قدمت عالم و ازليت جهان توضيحى ندادم و هم چنين در باب محدوديت و تناهى وجود تفسيرى نكردم و... . <ref>جان، بى ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188</ref>
من در باب قدمت عالم و ازلیت جهان توضیحى ندادم و هم چنین در باب محدودیت و تناهى وجود تفسیرى نكردم و... . <ref>جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188</ref>


با اين همه، اين ادعا كه نمى خواهد در امور نظرى و اعتقادى سخنى بگويد، در عمل به فراموشى سپرده شده و در دام نوعى [[ماترياليسم]] گرفتار مى آيد و با [[ابدى]] و [[ازلى]] دانستن ماده و عالم به انكار [[صانع]] مى پردازد; گويا آن گاه كه لازم است به سؤال مهم از كجا آمده ايم و به كجا خواهيم رفت پاسخ دهد، مى گويد: من در مباحث نظرى كارى ندارم، <ref>ويل دورانت، همان، ج 1، ص 497</ref> ولى آن گاه كه نوبت به انكار صانع عالم و [[معاد]] مى رسد، وعده ى خود را از ياد مى برد و به انكار مبدأ و معاد مى پردازد.  
با این همه، این ادعا كه نمى خواهد در امور نظرى و اعتقادى سخنى بگوید، در عمل به فراموشى سپرده شده و در دام نوعى [[ماتریالیسم]] گرفتار مى آید و با [[ابدى]] و [[ازلى]] دانستن ماده و عالم به انكار [[صانع]] مى پردازد; گویا آن گاه كه لازم است به سؤال مهم از كجا آمده ایم و به كجا خواهیم رفت پاسخ دهد، مى گوید: من در مباحث نظرى كارى ندارم، <ref>ویل دورانت، همان، ج 1، ص 497</ref> ولى آن گاه كه نوبت به انكار صانع عالم و [[معاد]] مى رسد، وعده ى خود را از یاد مى برد و به انكار مبدأ و معاد مى پردازد.  


به همين دليل مى توان گفت: بوديسم تبيين روشنى براى مباحث عقيدتى ندارد و گرفتار تناقض است و چون مبادى نظرى گويا و روشنى ندارد، در مرحله ى عمل هم چندان موفق نيست و برنامه هاى عملى اش نيز بيشتر به توصيه هاى اخلاقى مبهم و نارسا مى ماند كه هر كس برداشت متناسب با ميل خود را مى تواند از آن داشته باشد; به همين دليل، در طول تاريخ كه دين بودا در نواحى خارج از هند گسترش مى يافت، در برخورد با اساطير و معتقدات محلى با آنها تطبيق مى يافت و تغيير مى كرد. <ref>غلامعلى آريا، همان، ص 73</ref>
به همین دلیل مى توان گفت: بودیسم تبیین روشنى براى مباحث عقیدتى ندارد و گرفتار تناقض است و چون مبادى نظرى گویا و روشنى ندارد، در مرحله ى عمل هم چندان موفق نیست و برنامه هاى عملى اش نیز بیشتر به توصیه هاى اخلاقى مبهم و نارسا مى ماند كه هر كس برداشت متناسب با میل خود را مى تواند از آن داشته باشد; به همین دلیل، در طول تاریخ كه دین بودا در نواحى خارج از هند گسترش مى یافت، در برخورد با اساطیر و معتقدات محلى با آنها تطبیق مى یافت و تغییر مى كرد. <ref>غلامعلى آریا، همان، ص 73</ref>


==انكار خداوند==
==انكار خداوند==


بوديسم برخلاف مكاتب فلسفى و [[اديان]] ديگر كه هر كدام به نوعى قايل به وجود خالق و صانعى براى هستى هستند، عالم را قديم و ازلى و بى نياز از خالق مى داند و وجود [[خداوند]] را انكار مى كند. <ref>همان، ص 47</ref> بودا «از وجود مافوق طبيعت كه ازلى و بالذات و خالق عالم و صانع آسمان ها و زمين است و سرنوشت افراد انسانى را در قبضه داشته و قاضى حاجات و مجيب دعوات و [[قبله]] ى [[نماز]] و [[صلات]] باشد بحثى به ميان نياورده است» <ref>جان بى. ناس، همان، ص 189</ref> و از پاسخ گويى به اين سؤال كه ماده محدود است و بايد علتى داشته باشد، طفره مى رود.  
بودیسم برخلاف مكاتب فلسفى و [[ادیان]] دیگر كه هر كدام به نوعى قایل به وجود خالق و صانعى براى هستى هستند، عالم را قدیم و ازلى و بى نیاز از خالق مى داند و وجود [[خداوند]] را انكار مى كند. <ref>همان، ص 47</ref> بودا «از وجود مافوق طبیعت كه ازلى و بالذات و خالق عالم و صانع آسمان ها و زمین است و سرنوشت افراد انسانى را در قبضه داشته و قاضى حاجات و مجیب دعوات و [[قبله]] ى [[نماز]] و [[صلات]] باشد بحثى به میان نیاورده است» <ref>جان بى. ناس، همان، ص 189</ref> و از پاسخ گویى به این سؤال كه ماده محدود است و باید علتى داشته باشد، طفره مى رود.  


برخى معتقدند كه بودا منكر خدا و ماوراء الطبيعه نيست، بلكه در اين مورد ساكت است و اعتقاد دارد كه ما از درك آنها عاجزيم و نبايد خود را درگير مباحث نظرى و ماوراءالطبيعى كنيم[18] و به همين دليل، در تعاليم خود از مفاهيم خدا، [[بهشت]]<ref>ر.ک:مقاله بهشت</ref>، [[جهنم]]، [[وحى]]، [[معجزه]] و... استفاده نمى كند.  
برخى معتقدند كه بودا منكر خدا و ماوراء الطبیعه نیست، بلكه در این مورد ساكت است و اعتقاد دارد كه ما از درك آنها عاجزیم و نباید خود را درگیر مباحث نظرى و ماوراءالطبیعى كنیم[18] و به همین دلیل، در تعالیم خود از مفاهیم خدا، [[بهشت]]<ref>ر.ک:مقاله بهشت</ref>، [[جهنم]]، [[وحى]]، [[معجزه]] و... استفاده نمى كند.  


اما سؤال اين است كه:
اما سؤال این است كه:


'''اولاً'''  
'''اولاً'''  


آيا بدون داشتن اعتقاد مى توان به مرحله ى عمل رسيد و آيا بدون تبيين جهان هستى مى توان راه سعادت را هموار كرد؟
آیا بدون داشتن اعتقاد مى توان به مرحله ى عمل رسید و آیا بدون تبیین جهان هستى مى توان راه سعادت را هموار كرد؟


'''ثانياً'''
'''ثانیاً'''


در آيين بوديسم دو پيش فرض اعتقادى، يعنى حقيقت تألّم و تناسخ، وجود دارد كه بدون پذيرفتن آنها نمى توان از روش هاى بودا براى سعادتمند شدن پيروى كرد و با قبول آنها، برخلاف خواسته ى وى، وارد مباحث اعتقادى مى شويم كه بوديسم آن را خط قرمز و خارج از توان انسان دانسته است; بنابراين آيين بوديسم يا بايد جواب گوى مباحث اعتقادى باشد و به تبيين مبدأ و معاد عالم بپردازد و يا از دادن برنامه ى عملى بپرهيزد، والّا دچار [[سفسطه]] و [[مغالطه]] خواهد شد. هم چنان كه در طول تاريخ دچار آن شده و با آن كه ادعاى مبارزه با تعدد الهه در آيين هندو را داشت، در طول زمان گرفتار بت پرستى شد و به جاى خدايان متعدد هندوان، تماثيل و مجسمه هاى بودا را بت قرار داد و بت پرستى شرك آلود هندوها را به [[بت پرستى]] كفرآميز بودايى تبديل كرد.
در آیین بودیسم دو پیش فرض اعتقادى، یعنى حقیقت تألّم و تناسخ، وجود دارد كه بدون پذیرفتن آنها نمى توان از روش هاى بودا براى سعادتمند شدن پیروى كرد و با قبول آنها، برخلاف خواسته ى وى، وارد مباحث اعتقادى مى شویم كه بودیسم آن را خط قرمز و خارج از توان انسان دانسته است; بنابراین آیین بودیسم یا باید جواب گوى مباحث اعتقادى باشد و به تبیین مبدأ و معاد عالم بپردازد و یا از دادن برنامه ى عملى بپرهیزد، والّا دچار [[سفسطه]] و [[مغالطه]] خواهد شد. هم چنان كه در طول تاریخ دچار آن شده و با آن كه ادعاى مبارزه با تعدد الهه در آیین هندو را داشت، در طول زمان گرفتار بت پرستى شد و به جاى خدایان متعدد هندوان، تماثیل و مجسمه هاى بودا را بت قرار داد و بت پرستى شرك آلود هندوها را به [[بت پرستى]] كفرآمیز بودایى تبدیل كرد.


==انكار معاد و اعتقاد به تناسخ==
==انكار معاد و اعتقاد به تناسخ==


بودا كه در پى اصلاح آيين هندوييسم بود، روح را انكار مى كرد، ولى در پاسخ به اين سؤال كه سرانجام انسان چه خواهد شد، به ناچار مانند هندوها تناسخ را به عنوان اصل مسلم دينى پذيرفت. به عقيده ى وى، روح انسان در هنگام مرگ به كالبد و يا جسم ديگرى انتقال مى يابد و يك سلسله تولد و تجديد حيات را طى مى كند و پس از هر تولد و زندگى دوباره به بدنى ديگر حلول مى كند و اين تولدها ممكن است بى انتها و تا ابد ادامه داشته باشد; ولى به تناقض گرفتار مى آيد، زيرا بدون حلول روح از جسمى به جسم ديگر تناسخ امكان ندارد; <ref>بودا و انديشه هاى او، همان، ص 140 و 141</ref> و بر فرض كه تناسخ را قبول كرديم كدام دليل عقلى و منطقى صحيحى بر حقانيت تناسخ دلالت مى كند؟!  
بودا كه در پى اصلاح آیین هندوییسم بود، روح را انكار مى كرد، ولى در پاسخ به این سؤال كه سرانجام انسان چه خواهد شد، به ناچار مانند هندوها تناسخ را به عنوان اصل مسلم دینى پذیرفت. به عقیده ى وى، روح انسان در هنگام مرگ به كالبد و یا جسم دیگرى انتقال مى یابد و یك سلسله تولد و تجدید حیات را طى مى كند و پس از هر تولد و زندگى دوباره به بدنى دیگر حلول مى كند و این تولدها ممكن است بى انتها و تا ابد ادامه داشته باشد; ولى به تناقض گرفتار مى آید، زیرا بدون حلول روح از جسمى به جسم دیگر تناسخ امكان ندارد; <ref>بودا و اندیشه هاى او، همان، ص 140 و 141</ref> و بر فرض كه تناسخ را قبول كردیم كدام دلیل عقلى و منطقى صحیحى بر حقانیت تناسخ دلالت مى كند؟!  


حدود صد سال پيش مردم هند دويست يا سيصد ميليون نفر بودند كه بعد از مرگ، روحشان در كالبد دويست يا سيصد ميليون نفر تازه متولد شده نسخ پيدا كرده است. حال اگر اين تعداد را از جمعيت كنونى هند، كه بيش از يك ميليارد نفر است، كم كنيم، چيزى حدود هفتصد تا هشتصد ميليون نفر وجود خواهد داشت كه طبق قانون تناسخ بايد بدون روح باشند، چون قبلاً روحى نبوده تا در اين تازه متولدان، نسخ پيدا كند. <ref> آشنايى با تاريخ اديان</ref>
حدود صد سال پیش مردم هند دویست یا سیصد میلیون نفر بودند كه بعد از مرگ، روحشان در كالبد دویست یا سیصد میلیون نفر تازه متولد شده نسخ پیدا كرده است. حال اگر این تعداد را از جمعیت كنونى هند، كه بیش از یك میلیارد نفر است، كم كنیم، چیزى حدود هفتصد تا هشتصد میلیون نفر وجود خواهد داشت كه طبق قانون تناسخ باید بدون روح باشند، چون قبلاً روحى نبوده تا در این تازه متولدان، نسخ پیدا كند. <ref> آشنایى با تاریخ ادیان</ref>


=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۳۵


بودیسم
بودیسم
نام بودیسم یا آیین بودایی یا بوداگرایی (به انگلیسی: Buddhism)

بودیسم یا آیین بودایی پس از اسلام و مسیحیت[۱] ، از جمله آیین‌هایی است که در سراسر جهان پیرو دارند. بودیسم آیین‌های رایج در شرق آسیا و دارای اماکن زیارتی مقدس و مناسکی همانند حج و عمره می باشد.

بر پایه آمار سال ۲۰۰۵م. این آیین ۳۶۰ میلیون پیرو در سراسر جهان دارد.. این دین برپایه فلسفه‌ای مبتنی بر آموزه‌های سیدارتا گوتاما که در حدود ۵۶۶ (پیش از میلاد) تا ۴۸۶ (پیش از میلاد) می‌زیسته، است.

آیین بودا به تدریج از هندوستان به سراسر آسیا، آسیای میانه، تبت، سریلانکا، یمن، آسیای جنوب شرقی و نیز کشورهای خاور دور مانند چین، مغولستان، کره و ژاپن راه یافت.

معنای بودا

لقب بودا [۲] در زبان سنسکریت به معنای فرد بیدار است. در ادیان هند، این عنوان برای هر شخصی که به روشنی رسیده، به کار می‌رود و به بودای تاریخی اختصاص ندارد.

با این حال، میان همه بوداها، سیدارته گوتمه، جایگاهی بس بزرگ دارد. او را نه انسان می‌توان دانست و نه خدا. بودا سرشتی بس والاتر و برتر از این دو دارد. او آموزگار خدایان و انسان‌ها است. [۳]

اعتقادات آیین بودیسم

آیین بودیسم یكى از شاخه هاى كیش هندوست [۴] كه در هندوستان و حدود دو قرن بعد از مرگ بودا به همّت فرمان روایى به نام «آشوكا» رشد و گسترش یافت و بعدها از سرزمین اصلى كوچ و در خارج از مرزهاى هند، به خصوص در آسیاى جنوب شرقى، چین و ژاپن، پیروان فراوانى براى خود دستوپا كرد.

برخى از مستشرقان از آیین بودا تعبیر به فلسفه مى كنند و برخى نیز نام «دین» بر آن مى نهند. جان بى. ناس در این مورد مى گوید: این مسئله كه آیا فلسفه ى بودیسم را مى توان در واقع دین و مذهب نامید یا نه، مورد بحث و نظر است. البته از لحاظ عقاید آن مرد بزرگ در باب جهان هستى و روش هاى پیچ در پیچ مى توان آن را به عنوان دین تعریف كرد... . [۵]

ولى اگر به دیده ى تحقیق بنگریم، شاید بهتر باشد كه بودیسم را یك مكتب اخلاقى بدانیم تا یك مكتب فلسفى; چرا كه بودا به هیچ وجه وارد بحث هاى متافیزیك و فلسفى نمى شود و مى كوشد مسائل فلسفى را هم با تمثیل بیان كند و بحث درباره ى خدا و روح را بى فایده مى انگارد [۶] و به دادن چند تذكر اخلاقى در این باره بسنده مى كند.

از دیدگاه علماى ادیان ابراهیمى نیز نمى توان آیین بودا را «دین» نامید; زیرا آن گونه كه خواهد آمد، این آیین، مبدأ اعلى و وجود امور ماوراء الطبیعى و غیرمادى را برنمى تابد و ماده را تنها موجود ازلى و ابدى مى شمارد كه خالقى نداشته است. به تعبیر دیگر، مفهوم ذهنى بودا از دین، مفهومى كاملاً اخلاقى است. او در همه چیز به رفتار و سلوك توجه دارد و به مراسم آیینى یا پرستش ما بعدالطبیعه یا خداشناسى...» بى اعتناست. [۷]

آیین بودا را باید نهضتى اصلاحى در آیین هندو شمرد كه سعى مى كرد برخى از عقاید و اعمال افراطى و خشن آیین هندو را تعدیل كند. این آیین «راه نجات را در روش اعتدال و میانه روى و عقل سلیم قرار داده و ریاضت هاى افراطى را خلاف مصلحت عقلانى» [۸] مى دانست.

بودیسم با جامعه ى طبقاتى (كاسْتْ) كه آیین هندو مبلّغ و محافظ آن بود مخالفت مىورزید و به همین دلیل «هر كس كه در صف پیروان بودا درمى آمد از تنگناى رسم و رعایت اصول طبقاتى (كاست) [۹] آزاد مى شد.» [۱۰] هر چند خودش دچار خرافات و ریاضت هاى افراطى اى بود كه داعیه ى مخالفت با آنها را داشت.

اساس آیین بودیسم

اساس آیین بودیسم بر این اصل واقع شده كه عالم سراسر رنج و بدبختى است [۱۱] و انسان براى رهایى از این رنج باید تلاش كند. [۱۲] بودا آیین خود را بر چهار اصل كه نام آن را چهار حقیقت والا مى نهد، بنا نهاده است; آن چهار اصل عبارت اند از:

1. حقیقت تألم: این جهان پر از محنت است.

2. حقیقت علت تألم: میل و هوس كه بنیادش بر شوق شدید به زیستن است، علت و ریشه ى تألم و رنج است.

3. حقیقت پایان تألّم: ریشه كن كردن میل و هوس، راه پایان دادن به رنج و تألم است.

4. حقیقت طریقت والا براى رفع مایه ى تألّم: روش ریشه كن كردن میل و هوس استفاده از هشت راه است. [۱۳] این هشت راه كه «هشت منزلت والا» نامیده مى شوند عبارت اند از: بینش درست، اندیشه ى درست، گفتار درست، كردار درست، معاش درست، تلاش درست، حضور ذهن درست و تمركز حواس درست.

اصول آیین بودا

در حقیقت، بودا دو مطلب را اصل آیین خود قرار داده است:

اصل اول: شرّ و درد و رنج بودن عالم هستى و مایه ى اندوه دانستن هر آنچه انسان ها به آن دل مى بندند و از آن به زندگى تعبیر مى كنند.

اصل دوم: تنها راه نجات از رنج و شرّ عالم و اندوه زندگى، پیوستن به «نیروانا» است كه مى توان آن را نوعى عدم و رها شدن از قید وجود دانست.

با توجه به مطالب فوق باید گفت: درست است كه بر اساس تعریفى كه مى گوید: «دین الهى مجموعه ى عقاید و اخلاق و قوانین و مقرراتى اجرایى است كه خداوند آن را براى هدایت بشر فرستاده است...»، [۱۴] آیین بودیسم یك دین به معناى واقعى نیست، ولى چون طرف داران آن تلقى دین از آن را دارند و مى خواهند با ایمان به آن به رستگارى برسند

عبادت و اعمال عبادی در آیین بودا

عبادت در این آیین شکل‌های متفاوت دارد و شامل پرستش تصاویر بودا و نیز بقایای جسمانی او است. [۱۵] مردم عادی برای عبادت به مکان‌های مقدس می‌روند و در آن‌جا با اهدای نذورات خود و زانو زدن و ذکر گفتن در برابر اشیاء مقدس به عبادت می‌پردازند.

عبادت راهبان با مردم عادی تفاوت دارد. آن‌ها همه اوقات خود را به مراقبه و خواندن اذکار و اوراد می‌گذرانند. آن‌ها موظف‌اند که در روزهای ویژه روزه بگیرند و مراسم دعاخوانی و ذکرگویی را اجرا کنند. [۱۶]

اعمال ویژه در آیین بودا

اگر چه بودا اعمالی ویژه برای این زیارتگاه‌ها مشخص نكرده، بوداییان معمولاً رسومی ویژه را در این كار معنوی دنبال می‌كنند. زیارت بیشتر از دو بخش تشكیل می‏شود: طواف زیارتگاه، نماز و دعا.

طواف

انجام طواف به معنای حركت دوَرانی به دور بقعه مقدس، از اعمالی است كه میان بوداییان رواج دارد. طواف بر اساس حركت عقربه ساعت صورت می‏گیرد؛ به گونه‏ای كه همواره بخش راست بدن زائران به سوی مكان مقدس قرار دارد. [۱۷] زائران هنگام طواف كه باید با پای برهنه انجام ‏گیرد، سه بار گرداگرد بقعه می‏گردند و آن را طواف می‏كنند.

رمز این عدد آن است كه با این طواف‌های سه‌گانه، سه پناه بودایی یعنی بودا، درمه (حقیقت بنیادین) و انجمن را به یاد آورند. [۱۸] برخی زائران تبتی طواف را به صورت خوابیده بر خاك انجام می‏دهند و همه مسیر را به شكل سینه‌خیز طی می‏كنند. [۱۹]

نماز و دعا

زائران معمولاً پس از انجام طواف به نماز و دعا می‌پردازند. برخی از آنان این اعمال را به شكل ایستاده انجام می‏دهند. بعضی بر زانو می‌نشینند و برخی نیز به خاك می‌افتند و اعمال عبادی را به جای می‏آورند.

زیارتگاه‌های چهارگانه

در آیین بودیسم، تمام زیارتگاه­ها مقدس و دارای حرمت تلقی می‏شوند. اما در این میان، چهار زیارتگاه بسیار بالاتر و برجسته‏ تر از دیگر مكان‌های زیارتی هستند. این تقدس تا بدان جا است كه از این اماكن به عنوان مكان‌های امن بودایی یاد می‏گردد. هر فرد به محض ورود به این مكان‏ها در امان خواهد بود و حق تعرض به افراد در این مكان­ها وجود ندارد؛ زیرا تقدس این اماكن، اجازه انجام رفتاری را كه موجب بی ‏حرمتی شود، نمی‏دهد.

این چهار مكان عبارتند از:

  1. لومبینی
  2. بودگیا
  3. سارنات
  4. كوشیناره

لومبینی Lumbini

شهری در مرز میان هند و نپال كنونی است و بر پایه گزارش‌ها زادگاه بودا می‌باشد. این مكان اكنون رومیندی (Rumindi) نام دارد. [۲۰] باغ لومبینی در این منطقه، از دیرباز دارای تقدس و اهمیت ویژه بوده است. بر پایه گزارش‌های موجود، امپراتور بزرگ مائوری ‏ها به نام آشوكا (Asoka) كه در فاصله سال‌های 273 تا 236 ق. م. بر تمام هند حكمفرمایی داشت، به سال 249 به زیارت لومبینی و عبادت در محل تولد بودا پرداخت. به یادبود حضور او در این مكان، ستونی سنگی ساختند و بر آن كتیبه‏ای نگاشتند كه رخداد زیارت آشوكا را حكایت می‏كند. به باور بوداییان، متون نوشته شده بر این ستون نشان می‌دهد كه این محل از دیرباز به عنوان مكان تولد بودا مورد پذیرش قرار داشته است.

حوضچه مقدس

از جمله مكان‌های مقدس و زیارتی لومبینی، پوشكارنی (Puskarni) به معنای «حوضچه مقدس» است كه در پایین مناره آشوكایی قرار گرفته است. آنان بر این باورند كه «مایا دوی» (Maya Devi) مادر بودا، بدن خویش را پیش از تولد بودا در این حوضچه شست‌وشو داده و به همین دلیل، این حوضچه از تقدس ویژه میان بوداییان برخوردار است.

معبد كهن مایا دوی

معبد كهن مایا دوی نیز از جمله مكان‌های مقدس و مشهور لومبینی است. این معبد كه درست در برابر ستون آشوكایی قرار دارد، به سال 1995م. مورد كاوش و حفاری‏ های باستانی قرار گرفت. به سال 1996م. كاوشگران اعلام كردند كه محل تولد بودا زیر این معبد كشف شده است. باستان‏ شناسان با حفر این مكان به یادواره‏ای سنگی دست یافتند كه متعلق به سده سوم ق. م. بود و آن محل را مكان دقیق تولد بودا می‌شمرد. [۲۱]

بودگیا (Bodh-gayā)

بودگیا در منطقه بیهار (Bihar) كشور هند و در فاصله یازده كیلومتری از شرق شهر گایا (Gaya) قرار دارد. [۲۲] بودگیا كه محل روشن‏ شدگی بودا است، مقدس‏ ترین مكان روی زمین برای بوداییان به شمار می‏آید. امپراتور آشوكا به سال 259 ق. م. به زیارت این مكان رفت و معبدی را در آن جا بنا كرد. از آن هنگام به مدت بیش از هزار و پانصد سال، زائرانی بی‌شمار به این مكان كه مهد آیین بودا است، می‏شتابند.

ویرانی این معبد در سده سیزدهم م. روند زیارت این مكان را با وقفه روبه‌رو ساخت. با محو شدن تدریجی بودیسم در كشور هند، این زیارتگاه نیز به فراموشی سپرده شد تا آن جا كه این معبد به دست هندوها تصرف شد و مدتی طولانی در اختیار آن‌ها قرار داشت. در اواخر سده نوزدهم م. توجه بوداییان به این مكان مقدس دیگر بار معطوف شد و تلاش ­هایی فراوان برای باز پس‌گیری آن صورت گرفت. بوداییان هرگز نتوانستند تفوق و تسلط كامل بر این مكان به دست آورند. امروز این مكان به دست شورایی از 11 بودایی و 14 غیر بودایی اداره می‏گردد. [۲۳]

معبد مهابودی (Mahabodhi)

معبد مهابودی در بودگیا یكی از مهم‌ترین زیارتگاه‌های بوداییان به شمار می‏آید. این معبد كنار درختی بنا شده است كه به باور بوداییان، بودا زیر آن به روشن‏شدگی دست یافت. بنای نخست این معبد در سده ششم م. ساخته شد؛ اما در فاصله قرن­های سیزدهم تا نوزدهم م. رو به ویرانی نهاد و سپس به دست راهبان و زائران این معبد، بازسازی گشت. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند

درخت بودی

بودا زیر درخت اشوته (Ashvatha) (نوعی انجیر) نشست و به مراقبه پرداخت و در همان جا به روشن‌شدگی اعلا (abhisambodhi) دست یافت و بودا شد. این درخت بعدها درخت بودی (Bodhi) نام گرفت و آن مكان را بوداگیا نامیدند كه یكی از زیارتگاه‌های برجسته آیین بودا شد. [۲۴]

این درخت بارها به دست حكمرانان قطع شد. نخستین بار امپراتور آشوكا این درخت را قطع كرد؛ اما پس از در آمدن به آیین بودا، دستور داد تا ریشه باقی مانده از این درخت و جوانه‏ های آن را به طور كامل نگهداری كنند. بعدها نیز هر بار كه این درخت به دستور حكمرانان قطع می‌شد، بوداییان دیگر بار یكی از قلمه‏ های آن را كه در سریلانكا حفظ می‏شد، به آن جا آورده، در جای نخست می ‏كاشتند. درختی كه امروز در این مكان قرار دارد، در حدود 125 سال عمر دارد و برای بوداییان بسیار مقدس است.

سارنات (Särnäth)

سارنات در ایالت اوتارپرادش در سی كیلومتری شهر واراناسی (بنارس) قرار دارد. [۲۵] بودا در باغی به نام پارك آهو (Mrigadäva) كه اكنون Särnäth نام دارد، نخستین موعظه خود و دهرمه را كه بدان دست یافته بود، برای یاران خود بیان می‌كند و به آن‌ها سفارش می‌نماید كه راه میانه را برگزینند و از زیاده‌روی پرهیز كنند. روش میانه (تتهاگته) راهی است كه به بینش و دانش، سكون و آرامش، تنویر و سرانجام نیروانا می‌رسد و جزء همان راه‌های هشت‌گانه‌ای است كه از چهار حقیقت جلیل سرچشمه می‌گیرد.

بقعه اصلی این زیارتگاه نخستین بار به دست امپراتور آشوكا در سده سوم ق. م. احداث شد. این زیارتگاه به رغم اهمیت آن، امروز در معرض ویرانی قرار دارد. بقعه اصلی سارنات از میان رفته و اثری از آن باقی نمانده است؛ اما دیواره‏های آن با حكاكی‏ هایی كه بر آن وجود داشته، همچنان محفوظ مانده است. [۲۶]

در این زیارتگاه، بقعه‏ ها و آثار مقدس دیگر نیز وجود دارند. افزون بر این، معابد مهم تازه‏تأسیسی نیز برای زائران سارنات ساخته شده است. از جمله این معابد می‏توان به معبد مردم برمه، معبد چینی ‏ها، معبد ژاپنی‏ ها و معبد كره‏ای‏ها اشاره كرد. معبد تایلندی‏ ها و همچنین سه معبد مربوط به مردم تبت، از دیگر معابد موجود در این منطقه هستند. [۲۷]

كوسیناره (Kusinagara)

زیارتگاه كوسیناره در شمال ویشالی از جمله مكان‌های مقدسی است كه بوداییان به زیارت آن می‌روند. بر پایه گزارش‌ها، این مكان همان جایی است كه بودا در آن وفات یافت و به پری نیروانه (Parinirväna) یا نیروانای كامل دست یافت.

در همین محل جسد او را سوزاندند و بنای یادبودی برای او ساختند. [۲۸] امپراتور آشوكا به سال 249 ق. م. به این مكان آمد و بقعه‏ ها و مناره ‏های گوناگون در این محل بنا كرد. در سده هفتم م. این منطقه كاملا مورد بی‏ توجهی قرار گرفته و رو به ویرانی نهاده بود.

از سده دوازدهم م. و پس از تفوق مسلمانان بر هند، این مكان بیش از پیش مورد بی ‏توجهی قرار گرفت و از یادها محو شد. در اواخر سده نوزدهم م. یكی از راهبان بودایی بر آن شد تا این زیارتگاه را بازسازی كند. او معبد اصلی این مكان را در سال‌های 1902 – 1903م. نوسازی كرد و از آن هنگام به بعد، كوشیناره به تدریج جایگاه و اهمیت ویژه خود را بازیافت. [۲۹]

انتقاد بر آیین بودا

انكار مباحث نظرى و اعتقادى

در آیین بودیسم بر خلاف ادیان ابراهیمى كه از دو بخش عمده ى نظرى ـ اعتقادى، و عملى ـ تكلیفى تشكیل شده اند، خبرى از مباحث نظرى و اعتقادى نیست و هر كس كه مى خواهد پیرو این آیین شود، باید بدون هر گونه استدلالى، حقیقت رنج، یعنى شر بودن زندگى را بپذیرد و هم چنین به اصل «سامسارا» (تناسخ)، یعنى تكرار ازلى تولد و مرگ و جابه جا شدن یك روح از جسمى به جسم دیگر، ایمان داشته باشد تا بتواند با عمل به هشت راه بودا خود را از چرخه ى «سامسارا» رهایى بخشد. [۳۰]

بودیسم در مباحث اعتقادى و نظرى كم همت و بى رونق است و مبادى لاهوت و فلسفه ى فوق الطبیعه و امثال آن و مباحث عقلانى نزد بودا وزنى ندارد. وى گفته است: من در باب قدمت عالم و ازلیت جهان توضیحى ندادم و هم چنین در باب محدودیت و تناهى وجود تفسیرى نكردم و... . [۳۱]

با این همه، این ادعا كه نمى خواهد در امور نظرى و اعتقادى سخنى بگوید، در عمل به فراموشى سپرده شده و در دام نوعى ماتریالیسم گرفتار مى آید و با ابدى و ازلى دانستن ماده و عالم به انكار صانع مى پردازد; گویا آن گاه كه لازم است به سؤال مهم از كجا آمده ایم و به كجا خواهیم رفت پاسخ دهد، مى گوید: من در مباحث نظرى كارى ندارم، [۳۲] ولى آن گاه كه نوبت به انكار صانع عالم و معاد مى رسد، وعده ى خود را از یاد مى برد و به انكار مبدأ و معاد مى پردازد.

به همین دلیل مى توان گفت: بودیسم تبیین روشنى براى مباحث عقیدتى ندارد و گرفتار تناقض است و چون مبادى نظرى گویا و روشنى ندارد، در مرحله ى عمل هم چندان موفق نیست و برنامه هاى عملى اش نیز بیشتر به توصیه هاى اخلاقى مبهم و نارسا مى ماند كه هر كس برداشت متناسب با میل خود را مى تواند از آن داشته باشد; به همین دلیل، در طول تاریخ كه دین بودا در نواحى خارج از هند گسترش مى یافت، در برخورد با اساطیر و معتقدات محلى با آنها تطبیق مى یافت و تغییر مى كرد. [۳۳]

انكار خداوند

بودیسم برخلاف مكاتب فلسفى و ادیان دیگر كه هر كدام به نوعى قایل به وجود خالق و صانعى براى هستى هستند، عالم را قدیم و ازلى و بى نیاز از خالق مى داند و وجود خداوند را انكار مى كند. [۳۴] بودا «از وجود مافوق طبیعت كه ازلى و بالذات و خالق عالم و صانع آسمان ها و زمین است و سرنوشت افراد انسانى را در قبضه داشته و قاضى حاجات و مجیب دعوات و قبله ى نماز و صلات باشد بحثى به میان نیاورده است» [۳۵] و از پاسخ گویى به این سؤال كه ماده محدود است و باید علتى داشته باشد، طفره مى رود.

برخى معتقدند كه بودا منكر خدا و ماوراء الطبیعه نیست، بلكه در این مورد ساكت است و اعتقاد دارد كه ما از درك آنها عاجزیم و نباید خود را درگیر مباحث نظرى و ماوراءالطبیعى كنیم[18] و به همین دلیل، در تعالیم خود از مفاهیم خدا، بهشت[۳۶]، جهنم، وحى، معجزه و... استفاده نمى كند.

اما سؤال این است كه:

اولاً

آیا بدون داشتن اعتقاد مى توان به مرحله ى عمل رسید و آیا بدون تبیین جهان هستى مى توان راه سعادت را هموار كرد؟

ثانیاً

در آیین بودیسم دو پیش فرض اعتقادى، یعنى حقیقت تألّم و تناسخ، وجود دارد كه بدون پذیرفتن آنها نمى توان از روش هاى بودا براى سعادتمند شدن پیروى كرد و با قبول آنها، برخلاف خواسته ى وى، وارد مباحث اعتقادى مى شویم كه بودیسم آن را خط قرمز و خارج از توان انسان دانسته است; بنابراین آیین بودیسم یا باید جواب گوى مباحث اعتقادى باشد و به تبیین مبدأ و معاد عالم بپردازد و یا از دادن برنامه ى عملى بپرهیزد، والّا دچار سفسطه و مغالطه خواهد شد. هم چنان كه در طول تاریخ دچار آن شده و با آن كه ادعاى مبارزه با تعدد الهه در آیین هندو را داشت، در طول زمان گرفتار بت پرستى شد و به جاى خدایان متعدد هندوان، تماثیل و مجسمه هاى بودا را بت قرار داد و بت پرستى شرك آلود هندوها را به بت پرستى كفرآمیز بودایى تبدیل كرد.

انكار معاد و اعتقاد به تناسخ

بودا كه در پى اصلاح آیین هندوییسم بود، روح را انكار مى كرد، ولى در پاسخ به این سؤال كه سرانجام انسان چه خواهد شد، به ناچار مانند هندوها تناسخ را به عنوان اصل مسلم دینى پذیرفت. به عقیده ى وى، روح انسان در هنگام مرگ به كالبد و یا جسم دیگرى انتقال مى یابد و یك سلسله تولد و تجدید حیات را طى مى كند و پس از هر تولد و زندگى دوباره به بدنى دیگر حلول مى كند و این تولدها ممكن است بى انتها و تا ابد ادامه داشته باشد; ولى به تناقض گرفتار مى آید، زیرا بدون حلول روح از جسمى به جسم دیگر تناسخ امكان ندارد; [۳۷] و بر فرض كه تناسخ را قبول كردیم كدام دلیل عقلى و منطقى صحیحى بر حقانیت تناسخ دلالت مى كند؟!

حدود صد سال پیش مردم هند دویست یا سیصد میلیون نفر بودند كه بعد از مرگ، روحشان در كالبد دویست یا سیصد میلیون نفر تازه متولد شده نسخ پیدا كرده است. حال اگر این تعداد را از جمعیت كنونى هند، كه بیش از یك میلیارد نفر است، كم كنیم، چیزى حدود هفتصد تا هشتصد میلیون نفر وجود خواهد داشت كه طبق قانون تناسخ باید بدون روح باشند، چون قبلاً روحى نبوده تا در این تازه متولدان، نسخ پیدا كند. [۳۸]

پانویس

  1. ر.ک:مقاله مسیحیت
  2. Buddha
  3. آیین بودا در جهان امروز، ص۳۰
  4. حسین، توفیقى، آشنایى با ادیان بزرگ، (انتشارات سمت، چاپ اول، 1379)، ص 45
  5. جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 204
  6. غلامعلى، آریا، آشنایى با تاریخ ادیان، (انتشارات پایا، چاپ سوم، 1379 هـ.ش)
  7. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ى احمد آرامى، ع. پاشایى، امیر حسین آریان پور، (شركت انتشارات علمى و فرهنگى)، چ ششم، 1378
  8. جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188
  9. در آیین هندو جامعه به چهار طبقه (كاست) تقسیم مى شود و ارتباط طبقه ى پایین با طبقه ى بالا ممنوع است و طبقات بالا صاحب امتیازهاى بسیارى بودند كه دیگر طبقات به خصوص طبقه نجس ها از همه ى آنها محروم بودند. البته خود این طبقات نیز زیرمجموعه ها و تقسیمات متعددى داشت. براى اطلاع از آنها ر. ك: ادیان آسیا، ویراسته ى فرید هلم هاردى، ترجمه ى عبدالكریم گواهى، (انتشارات فرهنگى اسلامى، چ دوم، 1377 هـ.ش)، ص 89 ـ 419
  10. جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188
  11. سادهاتیسا بودا و اندیشه هاى او، ترجمه ى محمد تقى بهرامى حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 28 و 78
  12. سادهاتیسا بودا و اندیشه هاى او، ترجمه ى محمد تقى بهرامى حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 140
  13. هاشم، رجب زاده، چنین گفت بودا، (انتشارات اساطیر، چ سوم، 1378 هـ.ش)، ص 51 و 52
  14. عبدالله جوادى آملى، انتظار بشر از دین، (قم: انتشارات اسراء، چ اول، 1380)، ص 26
  15. Jacob N. Kinnard، "worship"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 2 ،p. 905.
  16. Nancy E. Auer Falk، "Buddhist Puja"، Encyclopedia of Religion، ed. M. Eliade، New York، 1987، Vol. 12، p. 86
  17. Trainor، Kevin، Buddhism: the illustrated guide، (Oxford University Press، 2004)، P.113 and C
  18. J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، ibid، P.106
  19. Trainor، Kevin، Buddhism، P.113
  20. A. Salamone، Frank(ed.)، Encyclopedia of religious rites، rituals، and festivals، Routledge، 2004)، Pp.328 &378
  21. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، PP.69 – 87
  22. Olsen، Brad، Sacred Places Around the World، (Consortium of Collective Consciousness، 2004، 2nd ed.)، P.92
  23. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، Pp.75 – 78
  24. Leela، Aditi Wood، "Bodh Gaya"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 1، p. 50
  25. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، Pp. 81 – 82 &87 1. بودا، ص59-60.
  26. Wilkinson، Philip and Charing، Douglas، Encyclopedia of religion، P.92
  27. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.95
  28. Akira، Hirakawa، "Stupa Worship"، Encyclopedia of religion، Vol.14، p.93
  29. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.98
  30. ویل دورانت، همان، ج 1، ص 495
  31. جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188
  32. ویل دورانت، همان، ج 1، ص 497
  33. غلامعلى آریا، همان، ص 73
  34. همان، ص 47
  35. جان بى. ناس، همان، ص 189
  36. ر.ک:مقاله بهشت
  37. بودا و اندیشه هاى او، همان، ص 140 و 141
  38. آشنایى با تاریخ ادیان