بودیسم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
با این حال، میان همه بوداها، سیدارته گوتمه، جایگاهی بس بزرگ دارد. او را نه انسان میتوان دانست و نه خدا. بودا سرشتی بس والاتر و برتر از این دو دارد. او آموزگار خدایان و انسانها است. <ref>آیین بودا در جهان امروز، ص۳۰</ref> | با این حال، میان همه بوداها، سیدارته گوتمه، جایگاهی بس بزرگ دارد. او را نه انسان میتوان دانست و نه خدا. بودا سرشتی بس والاتر و برتر از این دو دارد. او آموزگار خدایان و انسانها است. <ref>آیین بودا در جهان امروز، ص۳۰</ref> | ||
=اعتقادات | =اعتقادات آیین بودیسم= | ||
آیین بودیسم یكى از شاخه هاى كیش هندوست <ref>حسین، توفیقى، آشنایى با ادیان بزرگ، (انتشارات سمت، چاپ اول، 1379)، ص 45</ref> كه در هندوستان و حدود دو قرن بعد از مرگ بودا به همّت فرمان روایى به نام «آشوكا» رشد و گسترش یافت و بعدها از سرزمین اصلى كوچ و در خارج از مرزهاى [[هند]]، به خصوص در آسیاى جنوب شرقى، چین و ژاپن، پیروان فراوانى براى خود دستوپا كرد. | |||
برخى از مستشرقان از | برخى از مستشرقان از آیین بودا تعبیر به [[فلسفه]] مى كنند و برخى نیز نام «دین» بر آن مى نهند. جان بى. ناس در این مورد مى گوید: | ||
این مسئله كه آیا فلسفه ى بودیسم را مى توان در واقع دین و [[مذهب]] نامید یا نه، مورد بحث و نظر است. البته از لحاظ عقاید آن مرد بزرگ در باب جهان هستى و روش هاى پیچ در پیچ مى توان آن را به عنوان دین تعریف كرد... . <ref>جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 204</ref> | |||
ولى اگر به | ولى اگر به دیده ى تحقیق بنگریم، شاید بهتر باشد كه بودیسم را یك [[مكتب اخلاقى]] بدانیم تا یك [[مكتب فلسفى]]; چرا كه [[بودا]] به هیچ وجه وارد بحث هاى متافیزیك و فلسفى نمى شود و مى كوشد مسائل فلسفى را هم با تمثیل بیان كند و بحث درباره ى [[خدا]] و [[روح]] را بى فایده مى انگارد <ref>غلامعلى، آریا، آشنایى با تاریخ ادیان، (انتشارات پایا، چاپ سوم، 1379 هـ.ش)</ref> و به دادن چند تذكر اخلاقى در این باره بسنده مى كند. | ||
از | از دیدگاه علماى [[ادیان ابراهیمى]] نیز نمى توان آیین بودا را «دین» نامید; زیرا آن گونه كه خواهد آمد، این آیین، مبدأ اعلى و وجود امور ماوراء الطبیعى و غیرمادى را برنمى تابد و ماده را تنها موجود ازلى و ابدى مى شمارد كه خالقى نداشته است. به تعبیر دیگر، مفهوم ذهنى بودا از دین، مفهومى كاملاً اخلاقى است. او در همه چیز به رفتار و سلوك توجه دارد و به مراسم آیینى یا [[پرستش]] ما بعدالطبیعه یا [[خداشناسى]]...» بى اعتناست. <ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ى احمد آرامى، ع. پاشایى، امیر حسین آریان پور، (شركت انتشارات علمى و فرهنگى)، چ ششم، 1378</ref> | ||
آیین بودا را باید نهضتى اصلاحى در آیین هندو شمرد كه سعى مى كرد برخى از عقاید و اعمال افراطى و خشن آیین هندو را تعدیل كند. این آیین «راه نجات را در روش اعتدال و میانه روى و عقل سلیم قرار داده و [[ریاضت]] هاى افراطى را خلاف مصلحت عقلانى» <ref>جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188</ref> مى دانست. | |||
بودیسم با جامعه ى طبقاتى (كاسْتْ) كه آیین هندو مبلّغ و محافظ آن بود مخالفت مىورزید و به همین دلیل «هر كس كه در صف پیروان بودا درمى آمد از تنگناى رسم و رعایت اصول طبقاتى (كاست) <ref> در آیین هندو جامعه به چهار طبقه (كاست) تقسیم مى شود و ارتباط طبقه ى پایین با طبقه ى بالا ممنوع است و طبقات بالا صاحب امتیازهاى بسیارى بودند كه دیگر طبقات به خصوص طبقه نجس ها از همه ى آنها محروم بودند. البته خود این طبقات نیز زیرمجموعه ها و تقسیمات متعددى داشت. براى اطلاع از آنها ر. ك: ادیان آسیا، ویراسته ى فرید هلم هاردى، ترجمه ى عبدالكریم گواهى، (انتشارات فرهنگى اسلامى، چ دوم، 1377 هـ.ش)، ص 89 ـ 419</ref> آزاد مى شد.» <ref>جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188</ref> هر چند خودش دچار [[خرافات]] و ریاضت هاى افراطى اى بود كه داعیه ى مخالفت با آنها را داشت. | |||
=اساس | =اساس آیین بودیسم= | ||
اساس | اساس آیین بودیسم بر این اصل واقع شده كه عالم سراسر رنج و بدبختى است <ref>سادهاتیسا بودا و اندیشه هاى او، ترجمه ى محمد تقى بهرامى حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 28 و 78</ref> و انسان براى رهایى از این رنج باید تلاش كند. <ref>سادهاتیسا بودا و اندیشه هاى او، ترجمه ى محمد تقى بهرامى حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 140</ref> بودا آیین خود را بر چهار اصل كه نام آن را <big>چهار حقیقت والا</big> مى نهد، بنا نهاده است; آن چهار اصل عبارت اند از: | ||
1. | 1. حقیقت تألم: این جهان پر از محنت است. | ||
2. | 2. حقیقت علت تألم: میل و هوس كه بنیادش بر شوق شدید به زیستن است، علت و ریشه ى تألم و رنج است. | ||
3. | 3. حقیقت پایان تألّم: ریشه كن كردن میل و هوس، راه پایان دادن به رنج و تألم است. | ||
4. | 4. حقیقت طریقت والا براى رفع مایه ى تألّم: | ||
روش | روش ریشه كن كردن میل و هوس استفاده از هشت راه است. <ref>هاشم، رجب زاده، چنین گفت بودا، (انتشارات اساطیر، چ سوم، 1378 هـ.ش)، ص 51 و 52</ref> این هشت راه كه «هشت منزلت والا» نامیده مى شوند عبارت اند از: | ||
بینش درست، اندیشه ى درست، گفتار درست، كردار درست، معاش درست، تلاش درست، حضور ذهن درست و تمركز حواس درست. | |||
=اصول | =اصول آیین بودا= | ||
در | در حقیقت، بودا دو مطلب را اصل آیین خود قرار داده است: | ||
ا'''صل اول''': شرّ و درد و رنج بودن عالم هستى و | ا'''صل اول''': شرّ و درد و رنج بودن عالم هستى و مایه ى اندوه دانستن هر آنچه [[انسان]] ها به آن دل مى بندند و از آن به زندگى تعبیر مى كنند. | ||
'''اصل دوم''': تنها راه نجات از رنج و شرّ عالم و اندوه زندگى، | '''اصل دوم''': تنها راه نجات از رنج و شرّ عالم و اندوه زندگى، پیوستن به «نیروانا» است كه مى توان آن را نوعى عدم و رها شدن از قید وجود دانست. | ||
با توجه به مطالب فوق | با توجه به مطالب فوق باید گفت: درست است كه بر اساس تعریفى كه مى گوید: «دین الهى مجموعه ى عقاید و اخلاق و قوانین و مقرراتى اجرایى است كه خداوند آن را براى هدایت بشر فرستاده است...»، <ref>عبدالله جوادى آملى، انتظار بشر از دین، (قم: انتشارات اسراء، چ اول، 1380)، ص 26</ref> آیین بودیسم یك دین به معناى واقعى نیست، ولى چون طرف داران آن تلقى دین از آن را دارند و مى خواهند با [[ایمان]] به آن به رستگارى برسند | ||
=عبادت و اعمال عبادی در | =عبادت و اعمال عبادی در آیین بودا= | ||
عبادت در این آیین شکلهای متفاوت دارد و شامل پرستش تصاویر بودا و نیز بقایای جسمانی او است. <ref>Jacob N. Kinnard، "worship"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 2 ،p. 905.</ref> مردم عادی برای عبادت به مکانهای مقدس میروند و در آنجا با اهدای [[نذورات]] خود و زانو زدن و [[ذکر]] گفتن در برابر اشیاء مقدس به عبادت میپردازند. | عبادت در این آیین شکلهای متفاوت دارد و شامل پرستش تصاویر بودا و نیز بقایای جسمانی او است. <ref>Jacob N. Kinnard، "worship"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 2 ،p. 905.</ref> مردم عادی برای عبادت به مکانهای مقدس میروند و در آنجا با اهدای [[نذورات]] خود و زانو زدن و [[ذکر]] گفتن در برابر اشیاء مقدس به عبادت میپردازند. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
عبادت [[راهبان]] با مردم عادی تفاوت دارد. آنها همه اوقات خود را به مراقبه و خواندن [[اذکار]] و [[اوراد]] میگذرانند. آنها موظفاند که در روزهای ویژه [[روزه]] بگیرند و مراسم دعاخوانی و ذکرگویی را اجرا کنند. <ref>Nancy E. Auer Falk، "Buddhist Puja"، Encyclopedia of Religion، ed. M. Eliade، New York، 1987، Vol. 12، p. 86</ref> | عبادت [[راهبان]] با مردم عادی تفاوت دارد. آنها همه اوقات خود را به مراقبه و خواندن [[اذکار]] و [[اوراد]] میگذرانند. آنها موظفاند که در روزهای ویژه [[روزه]] بگیرند و مراسم دعاخوانی و ذکرگویی را اجرا کنند. <ref>Nancy E. Auer Falk، "Buddhist Puja"، Encyclopedia of Religion، ed. M. Eliade، New York، 1987، Vol. 12، p. 86</ref> | ||
=اعمال | =اعمال ویژه در آیین بودا= | ||
اگر چه بودا | اگر چه بودا اعمالی ویژه برای این زیارتگاهها مشخص نكرده، بوداییان معمولاً رسومی ویژه را در این كار معنوی دنبال میكنند. زیارت بیشتر از دو بخش تشكیل میشود: طواف زیارتگاه، نماز و دعا. | ||
==طواف== | ==طواف== | ||
انجام [[طواف]] به | انجام [[طواف]] به معنای حركت دوَرانی به دور [[بقعه مقدس]]، از اعمالی است كه میان بوداییان رواج دارد. طواف بر اساس حركت عقربه ساعت صورت میگیرد؛ به گونهای كه همواره بخش راست بدن زائران به سوی مكان مقدس قرار دارد. <ref>Trainor، Kevin، Buddhism: the illustrated guide، (Oxford University Press، 2004)، P.113 and C</ref> زائران هنگام طواف كه باید با پای برهنه انجام گیرد، سه بار گرداگرد بقعه میگردند و آن را طواف میكنند. | ||
رمز | رمز این عدد آن است كه با این طوافهای سهگانه، سه پناه بودایی یعنی بودا، درمه (حقیقت بنیادین) و انجمن را به یاد آورند. <ref>J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، ibid، P.106</ref> برخی [[زائران]] تبتی طواف را به صورت خوابیده بر خاك انجام میدهند و همه مسیر را به شكل سینهخیز طی میكنند. <ref>Trainor، Kevin، Buddhism، P.113</ref> | ||
==نماز و دعا== | ==نماز و دعا== | ||
زائران معمولاً پس از انجام طواف به نماز و دعا | زائران معمولاً پس از انجام طواف به نماز و دعا میپردازند. برخی از آنان این اعمال را به شكل ایستاده انجام میدهند. بعضی بر زانو مینشینند و برخی نیز به خاك میافتند و اعمال عبادی را به جای میآورند. | ||
= | =زیارتگاههای چهارگانه= | ||
در | در آیین بودیسم، تمام زیارتگاهها مقدس و دارای حرمت تلقی میشوند. اما در این میان، چهار زیارتگاه بسیار بالاتر و برجسته تر از دیگر مكانهای زیارتی هستند. این تقدس تا بدان جا است كه از این اماكن به عنوان مكانهای امن بودایی یاد میگردد. هر فرد به محض ورود به این مكانها در امان خواهد بود و حق تعرض به افراد در این مكانها وجود ندارد؛ زیرا تقدس این اماكن، اجازه انجام رفتاری را كه موجب بی حرمتی شود، نمیدهد. | ||
این چهار مكان عبارتند از: | |||
# | # لومبینی | ||
# | # بودگیا | ||
# سارنات | # سارنات | ||
# | # كوشیناره | ||
# | # | ||
== | ==لومبینی Lumbini== | ||
شهری در مرز میان هند و [[نپال]] كنونی است و بر پایه گزارشها زادگاه بودا میباشد. این مكان اكنون رومیندی (Rumindi) نام دارد. <ref>A. Salamone، Frank(ed.)، Encyclopedia of religious rites، rituals، and festivals، Routledge، 2004)، Pp.328 &378</ref> باغ لومبینی در این منطقه، از دیرباز دارای تقدس و اهمیت ویژه بوده است. بر پایه گزارشهای موجود، امپراتور بزرگ مائوری ها به نام آشوكا (Asoka) كه در فاصله سالهای 273 تا 236 ق. م. بر تمام هند حكمفرمایی داشت، به سال 249 به زیارت لومبینی و عبادت در محل تولد بودا پرداخت. به یادبود حضور او در این مكان، ستونی سنگی ساختند و بر آن كتیبهای نگاشتند كه رخداد زیارت آشوكا را حكایت میكند. به باور بوداییان، متون نوشته شده بر این ستون نشان میدهد كه این محل از دیرباز به عنوان مكان تولد بودا مورد پذیرش قرار داشته است. | |||
==حوضچه مقدس== | ==حوضچه مقدس== | ||
از جمله | از جمله مكانهای مقدس و زیارتی لومبینی، پوشكارنی (Puskarni) به معنای «حوضچه مقدس» است كه در پایین [[مناره]] آشوكایی قرار گرفته است. آنان بر این باورند كه «مایا دوی» (Maya Devi) مادر بودا، بدن خویش را پیش از تولد بودا در این حوضچه شستوشو داده و به همین دلیل، این حوضچه از تقدس ویژه میان بوداییان برخوردار است. | ||
==معبد كهن | ==معبد كهن مایا دوی== | ||
[[معبد]] كهن | [[معبد]] كهن مایا دوی نیز از جمله مكانهای مقدس و مشهور لومبینی است. این معبد كه درست در برابر ستون آشوكایی قرار دارد، به سال 1995م. مورد كاوش و حفاری های باستانی قرار گرفت. به سال 1996م. كاوشگران اعلام كردند كه محل تولد بودا زیر این معبد كشف شده است. باستان شناسان با حفر این مكان به یادوارهای سنگی دست یافتند كه متعلق به سده سوم ق. م. بود و آن محل را مكان دقیق تولد بودا میشمرد. <ref> Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، PP.69 – 87</ref> | ||
== | ==بودگیا (Bodh-gayā)== | ||
بودگیا در منطقه بیهار (Bihar) كشور هند و در فاصله یازده كیلومتری از شرق شهر گایا (Gaya) قرار دارد. <ref>Olsen، Brad، Sacred Places Around the World، (Consortium of Collective Consciousness، 2004، 2nd ed.)، P.92 | |||
</ref> | </ref> بودگیا كه محل روشن شدگی بودا است، مقدس ترین مكان روی زمین برای بوداییان به شمار میآید. امپراتور آشوكا به سال 259 ق. م. به [[زیارت]] این مكان رفت و معبدی را در آن جا بنا كرد. از آن هنگام به مدت بیش از هزار و پانصد سال، زائرانی بیشمار به این مكان كه مهد آیین بودا است، میشتابند. | ||
ویرانی این معبد در سده سیزدهم م. روند زیارت این مكان را با وقفه روبهرو ساخت. با محو شدن تدریجی بودیسم در كشور هند، این زیارتگاه نیز به فراموشی سپرده شد تا آن جا كه این معبد به دست هندوها تصرف شد و مدتی طولانی در اختیار آنها قرار داشت. در اواخر سده نوزدهم م. توجه بوداییان به این مكان مقدس دیگر بار معطوف شد و تلاش هایی فراوان برای باز پسگیری آن صورت گرفت. بوداییان هرگز نتوانستند تفوق و تسلط كامل بر این مكان به دست آورند. امروز این مكان به دست شورایی از 11 بودایی و 14 غیر بودایی اداره میگردد. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، Pp.75 – 78</ref> | |||
'''معبد | '''معبد مهابودی (Mahabodhi)''' | ||
معبد | معبد مهابودی در بودگیا یكی از مهمترین زیارتگاههای بوداییان به شمار میآید. این معبد كنار درختی بنا شده است كه به باور بوداییان، بودا زیر آن به روشنشدگی دست یافت. بنای نخست این معبد در سده ششم م. ساخته شد؛ اما در فاصله قرنهای سیزدهم تا نوزدهم م. رو به ویرانی نهاد و سپس به دست [[راهبان]] و زائران این معبد، بازسازی گشت. <ref></ref> | ||
'''درخت | '''درخت بودی''' | ||
بودا | بودا زیر درخت اشوته (Ashvatha) (نوعی انجیر) نشست و به مراقبه پرداخت و در همان جا به روشنشدگی اعلا (abhisambodhi) دست یافت و بودا شد. این درخت بعدها درخت بودی (Bodhi) نام گرفت و آن مكان را بوداگیا نامیدند كه یكی از زیارتگاههای برجسته آیین بودا شد. <ref>Leela، Aditi Wood، "Bodh Gaya"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 1، p. 50</ref> | ||
این درخت بارها به دست حكمرانان قطع شد. نخستین بار امپراتور آشوكا این درخت را قطع كرد؛ اما پس از در آمدن به آیین بودا، دستور داد تا ریشه باقی مانده از این درخت و جوانه های آن را به طور كامل نگهداری كنند. بعدها نیز هر بار كه این درخت به دستور حكمرانان قطع میشد، بوداییان دیگر بار یكی از قلمه های آن را كه در [[سریلانكا]] حفظ میشد، به آن جا آورده، در جای نخست می كاشتند. درختی كه امروز در این مكان قرار دارد، در حدود 125 سال عمر دارد و برای بوداییان بسیار مقدس است. | |||
==سارنات (Särnäth)== | ==سارنات (Särnäth)== | ||
سارنات در | سارنات در ایالت اوتارپرادش در سی كیلومتری شهر واراناسی ([[بنارس]]) قرار دارد. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، Pp. 81 – 82 &87 | ||
1. بودا، ص59-60. | 1. بودا، ص59-60. | ||
</ref> بودا در | </ref> بودا در باغی به نام پارك آهو (Mrigadäva) كه اكنون Särnäth نام دارد، نخستین موعظه خود و دهرمه را كه بدان دست یافته بود، برای یاران خود بیان میكند و به آنها سفارش مینماید كه راه میانه را برگزینند و از زیادهروی پرهیز كنند. روش میانه (تتهاگته) راهی است كه به بینش و دانش، سكون و آرامش، تنویر و سرانجام نیروانا میرسد و جزء همان راههای هشتگانهای است كه از چهار حقیقت جلیل سرچشمه میگیرد. | ||
بقعه | بقعه اصلی این زیارتگاه نخستین بار به دست امپراتور آشوكا در سده سوم ق. م. احداث شد. این زیارتگاه به رغم اهمیت آن، امروز در معرض ویرانی قرار دارد. بقعه اصلی سارنات از میان رفته و اثری از آن باقی نمانده است؛ اما دیوارههای آن با حكاكی هایی كه بر آن وجود داشته، همچنان محفوظ مانده است. <ref>Wilkinson، Philip and Charing، Douglas، Encyclopedia of religion، P.92</ref> | ||
در | در این زیارتگاه، بقعه ها و آثار مقدس دیگر نیز وجود دارند. افزون بر این، معابد مهم تازهتأسیسی نیز برای زائران سارنات ساخته شده است. از جمله این معابد میتوان به معبد مردم برمه، معبد چینی ها، معبد ژاپنی ها و معبد كرهایها اشاره كرد. معبد [[تایلندی]] ها و همچنین سه معبد مربوط به مردم تبت، از دیگر معابد موجود در این منطقه هستند. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.95</ref> | ||
== | ==كوسیناره (Kusinagara)== | ||
زیارتگاه كوسیناره در شمال ویشالی از جمله مكانهای مقدسی است كه بوداییان به زیارت آن میروند. بر پایه گزارشها، این مكان همان جایی است كه بودا در آن وفات یافت و به پری نیروانه (Parinirväna) یا نیروانای كامل دست یافت. | |||
در | در همین محل جسد او را سوزاندند و بنای یادبودی برای او ساختند. <ref>Akira، Hirakawa، "Stupa Worship"، Encyclopedia of religion، Vol.14، p.93</ref> امپراتور آشوكا به سال 249 ق. م. به این مكان آمد و بقعه ها و مناره های گوناگون در این محل بنا كرد. در سده هفتم م. این منطقه كاملا مورد بی توجهی قرار گرفته و رو به ویرانی نهاده بود. | ||
از سده دوازدهم م. و پس از تفوق [[مسلمانان]] بر هند، | از سده دوازدهم م. و پس از تفوق [[مسلمانان]] بر هند، این مكان بیش از پیش مورد بی توجهی قرار گرفت و از یادها محو شد. در اواخر سده نوزدهم م. یكی از راهبان بودایی بر آن شد تا این زیارتگاه را بازسازی كند. او معبد اصلی این مكان را در سالهای 1902 – 1903م. نوسازی كرد و از آن هنگام به بعد، كوشیناره به تدریج جایگاه و اهمیت ویژه خود را بازیافت. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.98</ref> | ||
=انتقاد بر | =انتقاد بر آیین بودا= | ||
==انكار مباحث نظرى و اعتقادى== | ==انكار مباحث نظرى و اعتقادى== | ||
در | در آیین بودیسم بر خلاف ادیان ابراهیمى كه از دو بخش عمده ى نظرى ـ اعتقادى، و عملى ـ تكلیفى تشكیل شده اند، خبرى از مباحث نظرى و [[اعتقادى]] نیست و هر كس كه مى خواهد پیرو این آیین شود، باید بدون هر گونه استدلالى، حقیقت رنج، یعنى شر بودن زندگى را بپذیرد و هم چنین به اصل «سامسارا» ([[تناسخ]])، یعنى تكرار ازلى تولد و مرگ و جابه جا شدن یك روح از جسمى به جسم دیگر، [[ایمان]] داشته باشد تا بتواند با عمل به هشت راه بودا خود را از چرخه ى «سامسارا» رهایى بخشد. <ref>ویل دورانت، همان، ج 1، ص 495</ref> | ||
بودیسم در مباحث اعتقادى و نظرى كم همت و بى رونق است و مبادى [[لاهوت]] و فلسفه ى فوق الطبیعه و امثال آن و مباحث عقلانى نزد بودا وزنى ندارد. وى گفته است: | |||
من در باب قدمت عالم و | من در باب قدمت عالم و ازلیت جهان توضیحى ندادم و هم چنین در باب محدودیت و تناهى وجود تفسیرى نكردم و... . <ref>جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188</ref> | ||
با | با این همه، این ادعا كه نمى خواهد در امور نظرى و اعتقادى سخنى بگوید، در عمل به فراموشى سپرده شده و در دام نوعى [[ماتریالیسم]] گرفتار مى آید و با [[ابدى]] و [[ازلى]] دانستن ماده و عالم به انكار [[صانع]] مى پردازد; گویا آن گاه كه لازم است به سؤال مهم از كجا آمده ایم و به كجا خواهیم رفت پاسخ دهد، مى گوید: من در مباحث نظرى كارى ندارم، <ref>ویل دورانت، همان، ج 1، ص 497</ref> ولى آن گاه كه نوبت به انكار صانع عالم و [[معاد]] مى رسد، وعده ى خود را از یاد مى برد و به انكار مبدأ و معاد مى پردازد. | ||
به | به همین دلیل مى توان گفت: بودیسم تبیین روشنى براى مباحث عقیدتى ندارد و گرفتار تناقض است و چون مبادى نظرى گویا و روشنى ندارد، در مرحله ى عمل هم چندان موفق نیست و برنامه هاى عملى اش نیز بیشتر به توصیه هاى اخلاقى مبهم و نارسا مى ماند كه هر كس برداشت متناسب با میل خود را مى تواند از آن داشته باشد; به همین دلیل، در طول تاریخ كه دین بودا در نواحى خارج از هند گسترش مى یافت، در برخورد با اساطیر و معتقدات محلى با آنها تطبیق مى یافت و تغییر مى كرد. <ref>غلامعلى آریا، همان، ص 73</ref> | ||
==انكار خداوند== | ==انكار خداوند== | ||
بودیسم برخلاف مكاتب فلسفى و [[ادیان]] دیگر كه هر كدام به نوعى قایل به وجود خالق و صانعى براى هستى هستند، عالم را قدیم و ازلى و بى نیاز از خالق مى داند و وجود [[خداوند]] را انكار مى كند. <ref>همان، ص 47</ref> بودا «از وجود مافوق طبیعت كه ازلى و بالذات و خالق عالم و صانع آسمان ها و زمین است و سرنوشت افراد انسانى را در قبضه داشته و قاضى حاجات و مجیب دعوات و [[قبله]] ى [[نماز]] و [[صلات]] باشد بحثى به میان نیاورده است» <ref>جان بى. ناس، همان، ص 189</ref> و از پاسخ گویى به این سؤال كه ماده محدود است و باید علتى داشته باشد، طفره مى رود. | |||
برخى معتقدند كه بودا منكر خدا و ماوراء | برخى معتقدند كه بودا منكر خدا و ماوراء الطبیعه نیست، بلكه در این مورد ساكت است و اعتقاد دارد كه ما از درك آنها عاجزیم و نباید خود را درگیر مباحث نظرى و ماوراءالطبیعى كنیم[18] و به همین دلیل، در تعالیم خود از مفاهیم خدا، [[بهشت]]<ref>ر.ک:مقاله بهشت</ref>، [[جهنم]]، [[وحى]]، [[معجزه]] و... استفاده نمى كند. | ||
اما سؤال | اما سؤال این است كه: | ||
'''اولاً''' | '''اولاً''' | ||
آیا بدون داشتن اعتقاد مى توان به مرحله ى عمل رسید و آیا بدون تبیین جهان هستى مى توان راه سعادت را هموار كرد؟ | |||
''' | '''ثانیاً''' | ||
در | در آیین بودیسم دو پیش فرض اعتقادى، یعنى حقیقت تألّم و تناسخ، وجود دارد كه بدون پذیرفتن آنها نمى توان از روش هاى بودا براى سعادتمند شدن پیروى كرد و با قبول آنها، برخلاف خواسته ى وى، وارد مباحث اعتقادى مى شویم كه بودیسم آن را خط قرمز و خارج از توان انسان دانسته است; بنابراین آیین بودیسم یا باید جواب گوى مباحث اعتقادى باشد و به تبیین مبدأ و معاد عالم بپردازد و یا از دادن برنامه ى عملى بپرهیزد، والّا دچار [[سفسطه]] و [[مغالطه]] خواهد شد. هم چنان كه در طول تاریخ دچار آن شده و با آن كه ادعاى مبارزه با تعدد الهه در آیین هندو را داشت، در طول زمان گرفتار بت پرستى شد و به جاى خدایان متعدد هندوان، تماثیل و مجسمه هاى بودا را بت قرار داد و بت پرستى شرك آلود هندوها را به [[بت پرستى]] كفرآمیز بودایى تبدیل كرد. | ||
==انكار معاد و اعتقاد به تناسخ== | ==انكار معاد و اعتقاد به تناسخ== | ||
بودا كه در پى اصلاح | بودا كه در پى اصلاح آیین هندوییسم بود، روح را انكار مى كرد، ولى در پاسخ به این سؤال كه سرانجام انسان چه خواهد شد، به ناچار مانند هندوها تناسخ را به عنوان اصل مسلم دینى پذیرفت. به عقیده ى وى، روح انسان در هنگام مرگ به كالبد و یا جسم دیگرى انتقال مى یابد و یك سلسله تولد و تجدید حیات را طى مى كند و پس از هر تولد و زندگى دوباره به بدنى دیگر حلول مى كند و این تولدها ممكن است بى انتها و تا ابد ادامه داشته باشد; ولى به تناقض گرفتار مى آید، زیرا بدون حلول روح از جسمى به جسم دیگر تناسخ امكان ندارد; <ref>بودا و اندیشه هاى او، همان، ص 140 و 141</ref> و بر فرض كه تناسخ را قبول كردیم كدام دلیل عقلى و منطقى صحیحى بر حقانیت تناسخ دلالت مى كند؟! | ||
حدود صد سال | حدود صد سال پیش مردم هند دویست یا سیصد میلیون نفر بودند كه بعد از مرگ، روحشان در كالبد دویست یا سیصد میلیون نفر تازه متولد شده نسخ پیدا كرده است. حال اگر این تعداد را از جمعیت كنونى هند، كه بیش از یك میلیارد نفر است، كم كنیم، چیزى حدود هفتصد تا هشتصد میلیون نفر وجود خواهد داشت كه طبق قانون تناسخ باید بدون روح باشند، چون قبلاً روحى نبوده تا در این تازه متولدان، نسخ پیدا كند. <ref> آشنایى با تاریخ ادیان</ref> | ||
=پانویس= | =پانویس= |
نسخهٔ ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۳۵
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۲۱:۳۵، ۲۷ ژوئیه ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
بودیسم یا آیین بودایی پس از اسلام و مسیحیت[۱] ، از جمله آیینهایی است که در سراسر جهان پیرو دارند. بودیسم آیینهای رایج در شرق آسیا و دارای اماکن زیارتی مقدس و مناسکی همانند حج و عمره می باشد.
بر پایه آمار سال ۲۰۰۵م. این آیین ۳۶۰ میلیون پیرو در سراسر جهان دارد.. این دین برپایه فلسفهای مبتنی بر آموزههای سیدارتا گوتاما که در حدود ۵۶۶ (پیش از میلاد) تا ۴۸۶ (پیش از میلاد) میزیسته، است.
آیین بودا به تدریج از هندوستان به سراسر آسیا، آسیای میانه، تبت، سریلانکا، یمن، آسیای جنوب شرقی و نیز کشورهای خاور دور مانند چین، مغولستان، کره و ژاپن راه یافت.
معنای بودا
لقب بودا [۲] در زبان سنسکریت به معنای فرد بیدار است. در ادیان هند، این عنوان برای هر شخصی که به روشنی رسیده، به کار میرود و به بودای تاریخی اختصاص ندارد.
با این حال، میان همه بوداها، سیدارته گوتمه، جایگاهی بس بزرگ دارد. او را نه انسان میتوان دانست و نه خدا. بودا سرشتی بس والاتر و برتر از این دو دارد. او آموزگار خدایان و انسانها است. [۳]
اعتقادات آیین بودیسم
آیین بودیسم یكى از شاخه هاى كیش هندوست [۴] كه در هندوستان و حدود دو قرن بعد از مرگ بودا به همّت فرمان روایى به نام «آشوكا» رشد و گسترش یافت و بعدها از سرزمین اصلى كوچ و در خارج از مرزهاى هند، به خصوص در آسیاى جنوب شرقى، چین و ژاپن، پیروان فراوانى براى خود دستوپا كرد.
برخى از مستشرقان از آیین بودا تعبیر به فلسفه مى كنند و برخى نیز نام «دین» بر آن مى نهند. جان بى. ناس در این مورد مى گوید: این مسئله كه آیا فلسفه ى بودیسم را مى توان در واقع دین و مذهب نامید یا نه، مورد بحث و نظر است. البته از لحاظ عقاید آن مرد بزرگ در باب جهان هستى و روش هاى پیچ در پیچ مى توان آن را به عنوان دین تعریف كرد... . [۵]
ولى اگر به دیده ى تحقیق بنگریم، شاید بهتر باشد كه بودیسم را یك مكتب اخلاقى بدانیم تا یك مكتب فلسفى; چرا كه بودا به هیچ وجه وارد بحث هاى متافیزیك و فلسفى نمى شود و مى كوشد مسائل فلسفى را هم با تمثیل بیان كند و بحث درباره ى خدا و روح را بى فایده مى انگارد [۶] و به دادن چند تذكر اخلاقى در این باره بسنده مى كند.
از دیدگاه علماى ادیان ابراهیمى نیز نمى توان آیین بودا را «دین» نامید; زیرا آن گونه كه خواهد آمد، این آیین، مبدأ اعلى و وجود امور ماوراء الطبیعى و غیرمادى را برنمى تابد و ماده را تنها موجود ازلى و ابدى مى شمارد كه خالقى نداشته است. به تعبیر دیگر، مفهوم ذهنى بودا از دین، مفهومى كاملاً اخلاقى است. او در همه چیز به رفتار و سلوك توجه دارد و به مراسم آیینى یا پرستش ما بعدالطبیعه یا خداشناسى...» بى اعتناست. [۷]
آیین بودا را باید نهضتى اصلاحى در آیین هندو شمرد كه سعى مى كرد برخى از عقاید و اعمال افراطى و خشن آیین هندو را تعدیل كند. این آیین «راه نجات را در روش اعتدال و میانه روى و عقل سلیم قرار داده و ریاضت هاى افراطى را خلاف مصلحت عقلانى» [۸] مى دانست.
بودیسم با جامعه ى طبقاتى (كاسْتْ) كه آیین هندو مبلّغ و محافظ آن بود مخالفت مىورزید و به همین دلیل «هر كس كه در صف پیروان بودا درمى آمد از تنگناى رسم و رعایت اصول طبقاتى (كاست) [۹] آزاد مى شد.» [۱۰] هر چند خودش دچار خرافات و ریاضت هاى افراطى اى بود كه داعیه ى مخالفت با آنها را داشت.
اساس آیین بودیسم
اساس آیین بودیسم بر این اصل واقع شده كه عالم سراسر رنج و بدبختى است [۱۱] و انسان براى رهایى از این رنج باید تلاش كند. [۱۲] بودا آیین خود را بر چهار اصل كه نام آن را چهار حقیقت والا مى نهد، بنا نهاده است; آن چهار اصل عبارت اند از:
1. حقیقت تألم: این جهان پر از محنت است.
2. حقیقت علت تألم: میل و هوس كه بنیادش بر شوق شدید به زیستن است، علت و ریشه ى تألم و رنج است.
3. حقیقت پایان تألّم: ریشه كن كردن میل و هوس، راه پایان دادن به رنج و تألم است.
4. حقیقت طریقت والا براى رفع مایه ى تألّم: روش ریشه كن كردن میل و هوس استفاده از هشت راه است. [۱۳] این هشت راه كه «هشت منزلت والا» نامیده مى شوند عبارت اند از: بینش درست، اندیشه ى درست، گفتار درست، كردار درست، معاش درست، تلاش درست، حضور ذهن درست و تمركز حواس درست.
اصول آیین بودا
در حقیقت، بودا دو مطلب را اصل آیین خود قرار داده است:
اصل اول: شرّ و درد و رنج بودن عالم هستى و مایه ى اندوه دانستن هر آنچه انسان ها به آن دل مى بندند و از آن به زندگى تعبیر مى كنند.
اصل دوم: تنها راه نجات از رنج و شرّ عالم و اندوه زندگى، پیوستن به «نیروانا» است كه مى توان آن را نوعى عدم و رها شدن از قید وجود دانست.
با توجه به مطالب فوق باید گفت: درست است كه بر اساس تعریفى كه مى گوید: «دین الهى مجموعه ى عقاید و اخلاق و قوانین و مقرراتى اجرایى است كه خداوند آن را براى هدایت بشر فرستاده است...»، [۱۴] آیین بودیسم یك دین به معناى واقعى نیست، ولى چون طرف داران آن تلقى دین از آن را دارند و مى خواهند با ایمان به آن به رستگارى برسند
عبادت و اعمال عبادی در آیین بودا
عبادت در این آیین شکلهای متفاوت دارد و شامل پرستش تصاویر بودا و نیز بقایای جسمانی او است. [۱۵] مردم عادی برای عبادت به مکانهای مقدس میروند و در آنجا با اهدای نذورات خود و زانو زدن و ذکر گفتن در برابر اشیاء مقدس به عبادت میپردازند.
عبادت راهبان با مردم عادی تفاوت دارد. آنها همه اوقات خود را به مراقبه و خواندن اذکار و اوراد میگذرانند. آنها موظفاند که در روزهای ویژه روزه بگیرند و مراسم دعاخوانی و ذکرگویی را اجرا کنند. [۱۶]
اعمال ویژه در آیین بودا
اگر چه بودا اعمالی ویژه برای این زیارتگاهها مشخص نكرده، بوداییان معمولاً رسومی ویژه را در این كار معنوی دنبال میكنند. زیارت بیشتر از دو بخش تشكیل میشود: طواف زیارتگاه، نماز و دعا.
طواف
انجام طواف به معنای حركت دوَرانی به دور بقعه مقدس، از اعمالی است كه میان بوداییان رواج دارد. طواف بر اساس حركت عقربه ساعت صورت میگیرد؛ به گونهای كه همواره بخش راست بدن زائران به سوی مكان مقدس قرار دارد. [۱۷] زائران هنگام طواف كه باید با پای برهنه انجام گیرد، سه بار گرداگرد بقعه میگردند و آن را طواف میكنند.
رمز این عدد آن است كه با این طوافهای سهگانه، سه پناه بودایی یعنی بودا، درمه (حقیقت بنیادین) و انجمن را به یاد آورند. [۱۸] برخی زائران تبتی طواف را به صورت خوابیده بر خاك انجام میدهند و همه مسیر را به شكل سینهخیز طی میكنند. [۱۹]
نماز و دعا
زائران معمولاً پس از انجام طواف به نماز و دعا میپردازند. برخی از آنان این اعمال را به شكل ایستاده انجام میدهند. بعضی بر زانو مینشینند و برخی نیز به خاك میافتند و اعمال عبادی را به جای میآورند.
زیارتگاههای چهارگانه
در آیین بودیسم، تمام زیارتگاهها مقدس و دارای حرمت تلقی میشوند. اما در این میان، چهار زیارتگاه بسیار بالاتر و برجسته تر از دیگر مكانهای زیارتی هستند. این تقدس تا بدان جا است كه از این اماكن به عنوان مكانهای امن بودایی یاد میگردد. هر فرد به محض ورود به این مكانها در امان خواهد بود و حق تعرض به افراد در این مكانها وجود ندارد؛ زیرا تقدس این اماكن، اجازه انجام رفتاری را كه موجب بی حرمتی شود، نمیدهد.
این چهار مكان عبارتند از:
- لومبینی
- بودگیا
- سارنات
- كوشیناره
لومبینی Lumbini
شهری در مرز میان هند و نپال كنونی است و بر پایه گزارشها زادگاه بودا میباشد. این مكان اكنون رومیندی (Rumindi) نام دارد. [۲۰] باغ لومبینی در این منطقه، از دیرباز دارای تقدس و اهمیت ویژه بوده است. بر پایه گزارشهای موجود، امپراتور بزرگ مائوری ها به نام آشوكا (Asoka) كه در فاصله سالهای 273 تا 236 ق. م. بر تمام هند حكمفرمایی داشت، به سال 249 به زیارت لومبینی و عبادت در محل تولد بودا پرداخت. به یادبود حضور او در این مكان، ستونی سنگی ساختند و بر آن كتیبهای نگاشتند كه رخداد زیارت آشوكا را حكایت میكند. به باور بوداییان، متون نوشته شده بر این ستون نشان میدهد كه این محل از دیرباز به عنوان مكان تولد بودا مورد پذیرش قرار داشته است.
حوضچه مقدس
از جمله مكانهای مقدس و زیارتی لومبینی، پوشكارنی (Puskarni) به معنای «حوضچه مقدس» است كه در پایین مناره آشوكایی قرار گرفته است. آنان بر این باورند كه «مایا دوی» (Maya Devi) مادر بودا، بدن خویش را پیش از تولد بودا در این حوضچه شستوشو داده و به همین دلیل، این حوضچه از تقدس ویژه میان بوداییان برخوردار است.
معبد كهن مایا دوی
معبد كهن مایا دوی نیز از جمله مكانهای مقدس و مشهور لومبینی است. این معبد كه درست در برابر ستون آشوكایی قرار دارد، به سال 1995م. مورد كاوش و حفاری های باستانی قرار گرفت. به سال 1996م. كاوشگران اعلام كردند كه محل تولد بودا زیر این معبد كشف شده است. باستان شناسان با حفر این مكان به یادوارهای سنگی دست یافتند كه متعلق به سده سوم ق. م. بود و آن محل را مكان دقیق تولد بودا میشمرد. [۲۱]
بودگیا (Bodh-gayā)
بودگیا در منطقه بیهار (Bihar) كشور هند و در فاصله یازده كیلومتری از شرق شهر گایا (Gaya) قرار دارد. [۲۲] بودگیا كه محل روشن شدگی بودا است، مقدس ترین مكان روی زمین برای بوداییان به شمار میآید. امپراتور آشوكا به سال 259 ق. م. به زیارت این مكان رفت و معبدی را در آن جا بنا كرد. از آن هنگام به مدت بیش از هزار و پانصد سال، زائرانی بیشمار به این مكان كه مهد آیین بودا است، میشتابند.
ویرانی این معبد در سده سیزدهم م. روند زیارت این مكان را با وقفه روبهرو ساخت. با محو شدن تدریجی بودیسم در كشور هند، این زیارتگاه نیز به فراموشی سپرده شد تا آن جا كه این معبد به دست هندوها تصرف شد و مدتی طولانی در اختیار آنها قرار داشت. در اواخر سده نوزدهم م. توجه بوداییان به این مكان مقدس دیگر بار معطوف شد و تلاش هایی فراوان برای باز پسگیری آن صورت گرفت. بوداییان هرگز نتوانستند تفوق و تسلط كامل بر این مكان به دست آورند. امروز این مكان به دست شورایی از 11 بودایی و 14 غیر بودایی اداره میگردد. [۲۳]
معبد مهابودی (Mahabodhi)
معبد مهابودی در بودگیا یكی از مهمترین زیارتگاههای بوداییان به شمار میآید. این معبد كنار درختی بنا شده است كه به باور بوداییان، بودا زیر آن به روشنشدگی دست یافت. بنای نخست این معبد در سده ششم م. ساخته شد؛ اما در فاصله قرنهای سیزدهم تا نوزدهم م. رو به ویرانی نهاد و سپس به دست راهبان و زائران این معبد، بازسازی گشت. خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند
درخت بودی
بودا زیر درخت اشوته (Ashvatha) (نوعی انجیر) نشست و به مراقبه پرداخت و در همان جا به روشنشدگی اعلا (abhisambodhi) دست یافت و بودا شد. این درخت بعدها درخت بودی (Bodhi) نام گرفت و آن مكان را بوداگیا نامیدند كه یكی از زیارتگاههای برجسته آیین بودا شد. [۲۴]
این درخت بارها به دست حكمرانان قطع شد. نخستین بار امپراتور آشوكا این درخت را قطع كرد؛ اما پس از در آمدن به آیین بودا، دستور داد تا ریشه باقی مانده از این درخت و جوانه های آن را به طور كامل نگهداری كنند. بعدها نیز هر بار كه این درخت به دستور حكمرانان قطع میشد، بوداییان دیگر بار یكی از قلمه های آن را كه در سریلانكا حفظ میشد، به آن جا آورده، در جای نخست می كاشتند. درختی كه امروز در این مكان قرار دارد، در حدود 125 سال عمر دارد و برای بوداییان بسیار مقدس است.
سارنات (Särnäth)
سارنات در ایالت اوتارپرادش در سی كیلومتری شهر واراناسی (بنارس) قرار دارد. [۲۵] بودا در باغی به نام پارك آهو (Mrigadäva) كه اكنون Särnäth نام دارد، نخستین موعظه خود و دهرمه را كه بدان دست یافته بود، برای یاران خود بیان میكند و به آنها سفارش مینماید كه راه میانه را برگزینند و از زیادهروی پرهیز كنند. روش میانه (تتهاگته) راهی است كه به بینش و دانش، سكون و آرامش، تنویر و سرانجام نیروانا میرسد و جزء همان راههای هشتگانهای است كه از چهار حقیقت جلیل سرچشمه میگیرد.
بقعه اصلی این زیارتگاه نخستین بار به دست امپراتور آشوكا در سده سوم ق. م. احداث شد. این زیارتگاه به رغم اهمیت آن، امروز در معرض ویرانی قرار دارد. بقعه اصلی سارنات از میان رفته و اثری از آن باقی نمانده است؛ اما دیوارههای آن با حكاكی هایی كه بر آن وجود داشته، همچنان محفوظ مانده است. [۲۶]
در این زیارتگاه، بقعه ها و آثار مقدس دیگر نیز وجود دارند. افزون بر این، معابد مهم تازهتأسیسی نیز برای زائران سارنات ساخته شده است. از جمله این معابد میتوان به معبد مردم برمه، معبد چینی ها، معبد ژاپنی ها و معبد كرهایها اشاره كرد. معبد تایلندی ها و همچنین سه معبد مربوط به مردم تبت، از دیگر معابد موجود در این منطقه هستند. [۲۷]
كوسیناره (Kusinagara)
زیارتگاه كوسیناره در شمال ویشالی از جمله مكانهای مقدسی است كه بوداییان به زیارت آن میروند. بر پایه گزارشها، این مكان همان جایی است كه بودا در آن وفات یافت و به پری نیروانه (Parinirväna) یا نیروانای كامل دست یافت.
در همین محل جسد او را سوزاندند و بنای یادبودی برای او ساختند. [۲۸] امپراتور آشوكا به سال 249 ق. م. به این مكان آمد و بقعه ها و مناره های گوناگون در این محل بنا كرد. در سده هفتم م. این منطقه كاملا مورد بی توجهی قرار گرفته و رو به ویرانی نهاده بود.
از سده دوازدهم م. و پس از تفوق مسلمانان بر هند، این مكان بیش از پیش مورد بی توجهی قرار گرفت و از یادها محو شد. در اواخر سده نوزدهم م. یكی از راهبان بودایی بر آن شد تا این زیارتگاه را بازسازی كند. او معبد اصلی این مكان را در سالهای 1902 – 1903م. نوسازی كرد و از آن هنگام به بعد، كوشیناره به تدریج جایگاه و اهمیت ویژه خود را بازیافت. [۲۹]
انتقاد بر آیین بودا
انكار مباحث نظرى و اعتقادى
در آیین بودیسم بر خلاف ادیان ابراهیمى كه از دو بخش عمده ى نظرى ـ اعتقادى، و عملى ـ تكلیفى تشكیل شده اند، خبرى از مباحث نظرى و اعتقادى نیست و هر كس كه مى خواهد پیرو این آیین شود، باید بدون هر گونه استدلالى، حقیقت رنج، یعنى شر بودن زندگى را بپذیرد و هم چنین به اصل «سامسارا» (تناسخ)، یعنى تكرار ازلى تولد و مرگ و جابه جا شدن یك روح از جسمى به جسم دیگر، ایمان داشته باشد تا بتواند با عمل به هشت راه بودا خود را از چرخه ى «سامسارا» رهایى بخشد. [۳۰]
بودیسم در مباحث اعتقادى و نظرى كم همت و بى رونق است و مبادى لاهوت و فلسفه ى فوق الطبیعه و امثال آن و مباحث عقلانى نزد بودا وزنى ندارد. وى گفته است: من در باب قدمت عالم و ازلیت جهان توضیحى ندادم و هم چنین در باب محدودیت و تناهى وجود تفسیرى نكردم و... . [۳۱]
با این همه، این ادعا كه نمى خواهد در امور نظرى و اعتقادى سخنى بگوید، در عمل به فراموشى سپرده شده و در دام نوعى ماتریالیسم گرفتار مى آید و با ابدى و ازلى دانستن ماده و عالم به انكار صانع مى پردازد; گویا آن گاه كه لازم است به سؤال مهم از كجا آمده ایم و به كجا خواهیم رفت پاسخ دهد، مى گوید: من در مباحث نظرى كارى ندارم، [۳۲] ولى آن گاه كه نوبت به انكار صانع عالم و معاد مى رسد، وعده ى خود را از یاد مى برد و به انكار مبدأ و معاد مى پردازد.
به همین دلیل مى توان گفت: بودیسم تبیین روشنى براى مباحث عقیدتى ندارد و گرفتار تناقض است و چون مبادى نظرى گویا و روشنى ندارد، در مرحله ى عمل هم چندان موفق نیست و برنامه هاى عملى اش نیز بیشتر به توصیه هاى اخلاقى مبهم و نارسا مى ماند كه هر كس برداشت متناسب با میل خود را مى تواند از آن داشته باشد; به همین دلیل، در طول تاریخ كه دین بودا در نواحى خارج از هند گسترش مى یافت، در برخورد با اساطیر و معتقدات محلى با آنها تطبیق مى یافت و تغییر مى كرد. [۳۳]
انكار خداوند
بودیسم برخلاف مكاتب فلسفى و ادیان دیگر كه هر كدام به نوعى قایل به وجود خالق و صانعى براى هستى هستند، عالم را قدیم و ازلى و بى نیاز از خالق مى داند و وجود خداوند را انكار مى كند. [۳۴] بودا «از وجود مافوق طبیعت كه ازلى و بالذات و خالق عالم و صانع آسمان ها و زمین است و سرنوشت افراد انسانى را در قبضه داشته و قاضى حاجات و مجیب دعوات و قبله ى نماز و صلات باشد بحثى به میان نیاورده است» [۳۵] و از پاسخ گویى به این سؤال كه ماده محدود است و باید علتى داشته باشد، طفره مى رود.
برخى معتقدند كه بودا منكر خدا و ماوراء الطبیعه نیست، بلكه در این مورد ساكت است و اعتقاد دارد كه ما از درك آنها عاجزیم و نباید خود را درگیر مباحث نظرى و ماوراءالطبیعى كنیم[18] و به همین دلیل، در تعالیم خود از مفاهیم خدا، بهشت[۳۶]، جهنم، وحى، معجزه و... استفاده نمى كند.
اما سؤال این است كه:
اولاً
آیا بدون داشتن اعتقاد مى توان به مرحله ى عمل رسید و آیا بدون تبیین جهان هستى مى توان راه سعادت را هموار كرد؟
ثانیاً
در آیین بودیسم دو پیش فرض اعتقادى، یعنى حقیقت تألّم و تناسخ، وجود دارد كه بدون پذیرفتن آنها نمى توان از روش هاى بودا براى سعادتمند شدن پیروى كرد و با قبول آنها، برخلاف خواسته ى وى، وارد مباحث اعتقادى مى شویم كه بودیسم آن را خط قرمز و خارج از توان انسان دانسته است; بنابراین آیین بودیسم یا باید جواب گوى مباحث اعتقادى باشد و به تبیین مبدأ و معاد عالم بپردازد و یا از دادن برنامه ى عملى بپرهیزد، والّا دچار سفسطه و مغالطه خواهد شد. هم چنان كه در طول تاریخ دچار آن شده و با آن كه ادعاى مبارزه با تعدد الهه در آیین هندو را داشت، در طول زمان گرفتار بت پرستى شد و به جاى خدایان متعدد هندوان، تماثیل و مجسمه هاى بودا را بت قرار داد و بت پرستى شرك آلود هندوها را به بت پرستى كفرآمیز بودایى تبدیل كرد.
انكار معاد و اعتقاد به تناسخ
بودا كه در پى اصلاح آیین هندوییسم بود، روح را انكار مى كرد، ولى در پاسخ به این سؤال كه سرانجام انسان چه خواهد شد، به ناچار مانند هندوها تناسخ را به عنوان اصل مسلم دینى پذیرفت. به عقیده ى وى، روح انسان در هنگام مرگ به كالبد و یا جسم دیگرى انتقال مى یابد و یك سلسله تولد و تجدید حیات را طى مى كند و پس از هر تولد و زندگى دوباره به بدنى دیگر حلول مى كند و این تولدها ممكن است بى انتها و تا ابد ادامه داشته باشد; ولى به تناقض گرفتار مى آید، زیرا بدون حلول روح از جسمى به جسم دیگر تناسخ امكان ندارد; [۳۷] و بر فرض كه تناسخ را قبول كردیم كدام دلیل عقلى و منطقى صحیحى بر حقانیت تناسخ دلالت مى كند؟!
حدود صد سال پیش مردم هند دویست یا سیصد میلیون نفر بودند كه بعد از مرگ، روحشان در كالبد دویست یا سیصد میلیون نفر تازه متولد شده نسخ پیدا كرده است. حال اگر این تعداد را از جمعیت كنونى هند، كه بیش از یك میلیارد نفر است، كم كنیم، چیزى حدود هفتصد تا هشتصد میلیون نفر وجود خواهد داشت كه طبق قانون تناسخ باید بدون روح باشند، چون قبلاً روحى نبوده تا در این تازه متولدان، نسخ پیدا كند. [۳۸]
پانویس
- ↑ ر.ک:مقاله مسیحیت
- ↑ Buddha
- ↑ آیین بودا در جهان امروز، ص۳۰
- ↑ حسین، توفیقى، آشنایى با ادیان بزرگ، (انتشارات سمت، چاپ اول، 1379)، ص 45
- ↑ جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 204
- ↑ غلامعلى، آریا، آشنایى با تاریخ ادیان، (انتشارات پایا، چاپ سوم، 1379 هـ.ش)
- ↑ ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ى احمد آرامى، ع. پاشایى، امیر حسین آریان پور، (شركت انتشارات علمى و فرهنگى)، چ ششم، 1378
- ↑ جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188
- ↑ در آیین هندو جامعه به چهار طبقه (كاست) تقسیم مى شود و ارتباط طبقه ى پایین با طبقه ى بالا ممنوع است و طبقات بالا صاحب امتیازهاى بسیارى بودند كه دیگر طبقات به خصوص طبقه نجس ها از همه ى آنها محروم بودند. البته خود این طبقات نیز زیرمجموعه ها و تقسیمات متعددى داشت. براى اطلاع از آنها ر. ك: ادیان آسیا، ویراسته ى فرید هلم هاردى، ترجمه ى عبدالكریم گواهى، (انتشارات فرهنگى اسلامى، چ دوم، 1377 هـ.ش)، ص 89 ـ 419
- ↑ جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188
- ↑ سادهاتیسا بودا و اندیشه هاى او، ترجمه ى محمد تقى بهرامى حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 28 و 78
- ↑ سادهاتیسا بودا و اندیشه هاى او، ترجمه ى محمد تقى بهرامى حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 140
- ↑ هاشم، رجب زاده، چنین گفت بودا، (انتشارات اساطیر، چ سوم، 1378 هـ.ش)، ص 51 و 52
- ↑ عبدالله جوادى آملى، انتظار بشر از دین، (قم: انتشارات اسراء، چ اول، 1380)، ص 26
- ↑ Jacob N. Kinnard، "worship"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 2 ،p. 905.
- ↑ Nancy E. Auer Falk، "Buddhist Puja"، Encyclopedia of Religion، ed. M. Eliade، New York، 1987، Vol. 12، p. 86
- ↑ Trainor، Kevin، Buddhism: the illustrated guide، (Oxford University Press، 2004)، P.113 and C
- ↑ J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، ibid، P.106
- ↑ Trainor، Kevin، Buddhism، P.113
- ↑ A. Salamone، Frank(ed.)، Encyclopedia of religious rites، rituals، and festivals، Routledge، 2004)، Pp.328 &378
- ↑ Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، PP.69 – 87
- ↑ Olsen، Brad، Sacred Places Around the World، (Consortium of Collective Consciousness، 2004، 2nd ed.)، P.92
- ↑ Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، Pp.75 – 78
- ↑ Leela، Aditi Wood، "Bodh Gaya"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 1، p. 50
- ↑ Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، Pp. 81 – 82 &87 1. بودا، ص59-60.
- ↑ Wilkinson، Philip and Charing، Douglas، Encyclopedia of religion، P.92
- ↑ Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.95
- ↑ Akira، Hirakawa، "Stupa Worship"، Encyclopedia of religion، Vol.14، p.93
- ↑ Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.98
- ↑ ویل دورانت، همان، ج 1، ص 495
- ↑ جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188
- ↑ ویل دورانت، همان، ج 1، ص 497
- ↑ غلامعلى آریا، همان، ص 73
- ↑ همان، ص 47
- ↑ جان بى. ناس، همان، ص 189
- ↑ ر.ک:مقاله بهشت
- ↑ بودا و اندیشه هاى او، همان، ص 140 و 141
- ↑ آشنایى با تاریخ ادیان