بررسی اندیشه جریان‌های تکفیری در موضوع توحید و شرک (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'می‌نویسد'
جز (جایگزینی متن - 'می کنند' به 'می‌کنند')
جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'می‌نویسد')
خط ۹۸: خط ۹۸:


4 توحید در عبادت
4 توحید در عبادت
‏ایشان در معنای توحید در عبادت می نویسد :‌  
‏ایشان در معنای توحید در عبادت می‌نویسد :‌  
ایشان در ذیل تفسیر ایه ایاک نعبدکه بیانگر توحید عبادی است می نویسد :‌ و اما توحید در عبدبودن و در عبادت به معنى این است که در مقابل هیچ موجود دیگر و هیچ فرمان دیگرى این حالت را نداشته باشد، بلکه نسبت به غیر خدا حالت عصیان و تمرد داشته باشد.
ایشان در ذیل تفسیر ایه ایاک نعبدکه بیانگر توحید عبادی است می‌نویسد :‌ و اما توحید در عبدبودن و در عبادت به معنى این است که در مقابل هیچ موجود دیگر و هیچ فرمان دیگرى این حالت را نداشته باشد، بلکه نسبت به غیر خدا حالت عصیان و تمرد داشته باشد.
پس همواره انسان باید دو حالت متضاد داشته باشد: تسلیم محض خدا، و عصیان محض غیر خدا. این است معنى‏ ایّاکَ نَعْبُدُ خدایا تنها تو را مى‏پرستیم و غیر تو را نمى‏پرستیم. <ref>مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏26، ص:101- 102</ref>
پس همواره انسان باید دو حالت متضاد داشته باشد: تسلیم محض خدا، و عصیان محض غیر خدا. این است معنى‏ ایّاکَ نَعْبُدُ خدایا تنها تو را مى‏پرستیم و غیر تو را نمى‏پرستیم. <ref>مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏26، ص:101- 102</ref>


خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:
8- مراتب و درجات شرک‏
8- مراتب و درجات شرک‏


ایشان بعد از بیان مراتب و درجات توحید به مراتب شرک پرداخته و می نویسد :‌  
ایشان بعد از بیان مراتب و درجات توحید به مراتب شرک پرداخته و می‌نویسد :‌  


همچنان که توحید، مراتب و درجات دارد شرک نیز به نوبه خود مراتبى دارد که از مقایسه مراتب توحید با مراتب شرک به حکم «تعرف الأشیاء بأضدادها»، هم توحید را بهتر مى‏توان شناخت و هم شرک را.
همچنان که توحید، مراتب و درجات دارد شرک نیز به نوبه خود مراتبى دارد که از مقایسه مراتب توحید با مراتب شرک به حکم «تعرف الأشیاء بأضدادها»، هم توحید را بهتر مى‏توان شناخت و هم شرک را.
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:


ب. شرک در خالقیّت‏
ب. شرک در خالقیّت‏
این نوع از شرک در برابر توحید افعالی قرار دارد. شهید مطهری در تبیین ان می نویسد :‌
این نوع از شرک در برابر توحید افعالی قرار دارد. شهید مطهری در تبیین ان می‌نویسد :‌
برخى از ملل، خدا را ذات بى‏مثل و مانند مى‏دانستند و او را به عنوان یگانه اصل جهان مى‏شناختند امّا برخى مخلوقات او را با او در خالقیّت شریک مى‏شمردند. مثلا مى‏گفتند خداوند مسئول خلقت «شرور» نیست، شرور آفریده بعضى از مخلوقات است . این گونه شرک که شرک در خالقیّت و فاعلیّت است، نقطه مقابل توحید افعالى است.
برخى از ملل، خدا را ذات بى‏مثل و مانند مى‏دانستند و او را به عنوان یگانه اصل جهان مى‏شناختند امّا برخى مخلوقات او را با او در خالقیّت شریک مى‏شمردند. مثلا مى‏گفتند خداوند مسئول خلقت «شرور» نیست، شرور آفریده بعضى از مخلوقات است . این گونه شرک که شرک در خالقیّت و فاعلیّت است، نقطه مقابل توحید افعالى است.


خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:


در زبان عربى وقتى که چیزى رام، نرم، مطیع بشود به طورى که هیچ گونه عصیان و تعدى و مقاومتى نداشته باشد، این حالت را «تعبد» مى‏گویند.
در زبان عربى وقتى که چیزى رام، نرم، مطیع بشود به طورى که هیچ گونه عصیان و تعدى و مقاومتى نداشته باشد، این حالت را «تعبد» مى‏گویند.
ایشان در ادامه می نویسد :‌ در قدیم راهها و جاده‏ها این طور نبود که مانند امروز به وسیله ماشینهاى راه‏سازى اول راه را بسازند بعد روى آن راه بروند، بلکه راهها با رفتن ساخته مى‏شد و لذا در روزهاى اول به طورى بود که سنگ و خارها مانع رفت و آمد بودند ولى در اثر عبور و مرور کم‏کم سنگریزه‏ها خرد و نرم مى‏شدند و مقاومتى در مقابل عابرین نداشتند، پاى انسانها و حیوانها را آزار نمى‏دادند بلکه رام و آرام بودند، در حالى که راهى که بیراهه بود سنگها زیر پا ناآرام و عاصى بودند. این طریق را، یعنى راهى که نرم و رام شده بود مى‏گفتند: طریق مُعَبَّد.
ایشان در ادامه می‌نویسد :‌ در قدیم راهها و جاده‏ها این طور نبود که مانند امروز به وسیله ماشینهاى راه‏سازى اول راه را بسازند بعد روى آن راه بروند، بلکه راهها با رفتن ساخته مى‏شد و لذا در روزهاى اول به طورى بود که سنگ و خارها مانع رفت و آمد بودند ولى در اثر عبور و مرور کم‏کم سنگریزه‏ها خرد و نرم مى‏شدند و مقاومتى در مقابل عابرین نداشتند، پاى انسانها و حیوانها را آزار نمى‏دادند بلکه رام و آرام بودند، در حالى که راهى که بیراهه بود سنگها زیر پا ناآرام و عاصى بودند. این طریق را، یعنى راهى که نرم و رام شده بود مى‏گفتند: طریق مُعَبَّد.
انسان عبدو معبّد یعنى کسى که رام و تسلیم و مطیع است و هیچ گونه عصیانى ندارد.
انسان عبدو معبّد یعنى کسى که رام و تسلیم و مطیع است و هیچ گونه عصیانى ندارد.




ایشان در تطبیق معنای لغوی عبادت بر معنای اصطلاحی آن می نویسد :‌
ایشان در تطبیق معنای لغوی عبادت بر معنای اصطلاحی آن می‌نویسد :‌


این‏گونه بودن یعنى رام و مطیع بودن، یک ذره عاصى نبودن، حالتى است که انسان باید فقط نسبت به خداوند داشته باشد. عبدخدا بودن یعنى این حالت را نسبت به ذات حق و فرمانهاى ذات حق داشتن.<ref>مجموعه اثار شهید مطهری ج 26ص 101
این‏گونه بودن یعنى رام و مطیع بودن، یک ذره عاصى نبودن، حالتى است که انسان باید فقط نسبت به خداوند داشته باشد. عبدخدا بودن یعنى این حالت را نسبت به ذات حق و فرمانهاى ذات حق داشتن.<ref>مجموعه اثار شهید مطهری ج 26ص 101
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۴۲۸

ویرایش