سید حسین طباطبایی قمی

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۳۴ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
نام سید حسین طباطبایی قمی
لقب حاج آقا حسین قمی
زادروز ۲۸ رجب ۱۲۸۲ هجری قمری
زادگاه قم
تاریخ وفات: ۱۷ بهمن ۱۳۲۵شمسی
محل‌وفات/ مدفن: عراق، نجف / نجف،حرم مطهر حضرت علی(ع)
محل‌تحصیل قم -تهران- نجف- سامرا
برخی از استادان حضرات آیات‌ عظام‌:
سید محمد کاظم طباطبائی یزدی؛ شیخ عبدالمحسن مدرس ریاضی؛میرزا علی اکبر حکمی یزدی؛میرزا ابوالحسن کرمانشاهی.
برخی آثار حاشیه بر عروة الوثقی(از اول مسائل تقلید تا بخشی از احکام نماز)

هدایه الانام فی المسائل الحلال و الحرام «رساله الحکام». الذخیره الباقیه فی العبادات و المعاملات و ... ؛

مذهب شیعه

سید حسین طباطبایی قمی مشهور به حاج آقا حسین قمی (۱۲۸۲ق - ۱۳۶۶ق)، فقیه و از مجتهدان شیعی که بعد از درگذشت آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی مرجعیت عامه شیعیان را به مدت سه ماه بر عهده داشت. وی به اقدامات رضاخان اعتراض کرد و از ایران به عراق تبعید شد. دستگیری او به دستور حکومت رضاخان زمینه‌ساز تجمع و واقعه مسجد گوهرشاد شد.

زندگی‌نامه

سید حسین در ۲۸ رجب ۱۲۸۲ هجری قمری در قم به‌دنیا آمد[۱].حاج آقا حسین قمی سه ماه پس از فوت سید ابوالحسن اصفهانی در ۱۷ بهمن ۱۳۲۵ش برابر با ۱۴ ربیع‌الاول سال ۱۳۶۶ق [۲] در نجف از دنیا رفت و در حرم حضرت علی(ع) به خاک سپرده شد.

تحصیلات

تحصیلات ابتدایی خود را در یکی از مکتب خانه‎های قم شروع کرد و پس از آن درس‌های مقدماتی علوم دینی را از قبیل صرف و نحو و منطق را طی کرد و سپس برای تکمیل تحصیلات به تهران رفت. معالم، قوانین، شرح لمعه، و رسائل و مکاسب را نزد اساتید آن حوزه خواند و در ۲۲ سالگی برای انجام مراسم حج راهی مکه و مدینه شد. در بازگشت وارد نجف شد و در درس میرزا محمدحسن شیرازی شرکت کرد و پس از دو سال اقامت در سال ۱۳۰۶ قمری بار دیگر به تهران بازگشت. پنج سال در تهران به تحصیل ادامه داد و بار دیگر در سال ۱۳۲۱ق به عراق و سامرا رفت و در مجلس درس میرزا محمد تقی شیرازی شرکت کرد. ده سال ساکن سامرا بود و استادش توجه خاصی به وی داشته و مقلدان خود را در مسائل احتیاطی به او ارجاع می‌داد.

در پی درخواست مردم مشهد جهت فرستادن عالم، میرزا محمد تقی شیرازی، او را پیشنهاد کرد و و میرزا حسین، به سوی مشهد حرکت کرد. حاج آقا حسین از تمام اساتید خود در نجف و سامرا، اجازه اجتهاد داشت و از سید مرتضی کشمیری اجازه‌روایت اخذ کرده بود[۳].

استادان

شیخ عبدالمحسن مدرس ریاضی میرزا علی اکبر حکمی یزدی میرزا ابوالحسن کرمانشاهی آخوند محمد کاظم خراسانی میرزا محمد حسن آشتیانی آخوند ملا علی نهاوندی میرزا ابوالحسن جلوه سید محمد کاظم یزدی آقا رضا همدانی میرزا حبیب الله رشتی میرزا هاشم رشتی سید احمد کربلایی میرزا محمود قمی شیخ فضل الله نوری شیخ علی نوری آقا علی مدرس[۴]

شاگردان

سید زین‌العابدین کاشانی حائری. محمدرضا جرقویه‌ای اصفهانی محمد حسین صدقی مازندرانی غلامحسن محامی بادکوبه‌ای محمد علی کاظمی خراسانی یوسف بیارجمندی شاهرودی سید محمد موسوی لنکرانی آقا بزرگ اشرفی شاهرودی سید مهدی طباطبایی قمی سید حسن طباطبایی قمی سید صدرالدین جزایری سید حسین موسوی نسل حسینعلی راشدتربتی هادی حائری شیرازی علی توحیدی بسطامی محمد علی سرابی احمد مدرس یزدی عباسعلی اسلامی کاظم دامغانی مجتبی قزوینی فاضل قفقازی سید حسن موسوی بجنوردی هاشم قزوینی عباس تربتی مهدی حکیم[۵]

آثار علمی

حاشیه بر عروة الوثقی (از اول مسائل تقلید تا بخشی از احکام نماز) هدایه الانام فی المسائل الحلال و الحرام «رساله الحکام». الذخیره الباقیه فی العبادات و المعاملات. حاشیه بر رساله ربائیه رضاعیه. حاشیه بر رساله ارث و نفقات. حاشیه بر صحه‌المعاملات. حاشیه بر مجمع المسائل. منتخب الاحکام. مختصر الاحکام. طریق النجاة. ذخیره العباد. مناسک حج.[۶]

مرجعیت

حاج آقا حسین قمی با ورود به مشهد، با برپایی نماز جماعت، ارتباط خود را با مردم برقرار کرد و با پاسخگویی به سؤالات مردم و رسیدگی به وضعیت محرومان و مستضعفان پرداخت و زعامت و سرپرستی حوزه علمیه را به عهده گرفت و علاوه بر رسیدگی به امور محصلان علوم دینی، دانش فقه و اصول را برای طالبان علم، در منزل خود تدریس می‌کرد. قمی از دادن رساله و قبول مسوولیت مرجعیت امتناع می‌کرد، ولی با اصرار و مراجعه فراوان جمع زیادی از متدینین، رساله احکام فارسی او در سال ۱۳۵۱ قمری به چاپ رسید و مرجعیت وی از آن تاریخ آغاز شد.

حاج آقا حسین نسبت به اقدامات ضد مذهبی رضاخان همیشه موضع سختی می‌گرفت. سرانجام پس از واقعه مسجد گوهرشاد، رژیم پهلوی، مدتی او را در تهران توقیف و در نهایت، در سال ۱۳۵۴ قمری به عراق تبعید کرد. به همین علت از این سال به بعد مرجعیت او به کربلا منتقل شد. با وجود حاج آقا حسین قمی، وضع عمومی حوزه تغییر یافت و جلسات درس و بحث رونق دیگری گرفت. او در کنار اداره حوزه و زعامت دینی مردم و انجام امور مرجعیت،‌ به تدریس و تربیت شاگردان پرداخت و دروس خارج فقه و اصول تدریس می‌کرد. بعد از درگذشت آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی، قمی نیز کربلا را بعد از یازده سال ترک کرد و به نجف اشرف منتقل شد و مجتهدان نجف اشرف امر مرجعیت را بر عهده او گذاشتند[۷].

مدت مرجعیت عامه حاج آقا حسین قمی کوتاه بود و پس از چند ماه از دنیا رفت؛ آیت‌الله سید محمدهادی میلانی نقل می‌کند: "به حرم سیدالشهداء مشرف شدم، حاج آقا حسین قمی بالای سر مطهر نشسته بودند، به من اشاره نموده، نزد ایشان رفتم و آقا اظهار داشتند: ریاست و مرجعیت دینی بعد از آسید ابوالحسن به من روی آورده و من میترسم به دینم لطمه بخورد! من دعا میکنم شما آمین بگویید: خدایا! اگر این ریاست به دین من مضر است، جان مرا بگیر! سپس آن قدر گریه کردند که زمین از آب دیدهٔ ایشان تر شد»[۸].

فعالیت‌های سیاسی

دوران رضاخان و اقدامات او اعتراض علما را برانگیخت. حاج آقا حسین قمی به مخالفت با دستگاه رضاخان برخاست. در یکی از جلسه‌هایی که با حضور عالمان مشهد در منزل وی برگزار شد، وی از اوضاع جاری مملکت به شدت متأثر و گریان شد سپس گفت:

«امروز اسلام فدایی می‌خواهد. بر مردم است که قیام کنند».

در نهایت علما تصمیم می‌گیرند که قمی در اعتراض به اقدامات ضددینی رضاخان به تهران رفته و با او صحبت کند. وی در آخرین جلسه درس خود می‌گوید:

«به عقیده من، اگر جلوگیری از خلاف مذهب، منوط به کشته‌شدن ده‌هزار نفر که رأس آنها حاج‌آقا حسین قمی است باشد، ارزش دارد»

قبل از حرکت، گروهی ازمردم مشهد از او می‌پرسند:«که در ملاقات با شاه چه می‌خواهید؟»

او می‌گوید: «اول از او درخواست می‌کنم که از برنامه‌های غیراسلامی دست بردارد و اگر موافقت نکرد، خفه‌اش می‌کنم!»[۹].

بازداشت

آیةالله قمی پس‌از ورود به تهران، به ری رفت و در باغ سراج‌الملک ساکن شد. مردم تهران به‌طور گسترده به ملاقات او می‌رفتند و رژیم پهلوی محل اقامت او را تحت محاصره قرار داد. خبر بازداشت این مرجع تقلید با اعتراضات مردم، به‌ویژه مردم مشهد مواجه شد. مردم در حرم مطهر و مسجد گوهرشاد اجتماع کرده و به سخنان وعاظ و خطبا گوش فرا می‌دادند و هر روز بر ابعاد اعتراضات مردم افزوده می‌شد تا این‌که در نهایت مأموران حکومتی در روز چهاردهم ربیع‌الثانی به جمع روحانیون و مردم که در مسجد گوهرشاد دست به تحصن زده بودند، حمله‌ور شده و دست به کشتار زدند. پس‌از کشتار و سرکوب مردم در مسجد گوهرشاد، رژیم پهلوی او را از ایران به عراق تبعید کرد[۱۰].

فتوای جهاد

وی در دوران حضور در حوزه علمیه کربلا در جریان اشغال عراق در جنگ جهانی دوم، به همراه دیگر علمای عراقی و ایرانی مقیم این کشور، فتوای جهاد علیه متفقین را صادر کرد و خواهان مقابله با اشغاگران شد. حاج آقا حسین با سقوط رضاشاه به تبعید ۸ ساله خود پایان داد و در سال ۱۳۲۲ به مشهد بازگشت. او از دولت خواست که به خواسته‌هایی چون لغو کشف حجاب، انحلال مدارس مختلط، برپایی نماز جماعت و تعلیم قرآن و درس دینی در مدارس، آزادی حوزه‌های علمیه، کاهش فشار اقتصادی از دوش طبقه ضعیف، تلاش برای تعمیر قبور ائمه بقیع گردن نهد. او تهدید کرد که در صورت نافرمانی دولت، اعلام مبارزه مسلحانه خواهد کرد. تهدید وی و حمایت‌های مردمی‌ سبب پذیرش خواسته‌های وی شد.

پانویس

  1. گلشن ابرار، ج۲، ص۵۹۱
  2. حائری، علی، روزشمار شمسی، ۱۳۸۶ش، ص۷۸۵
  3. گلشن ابرار، ج۲، ص۵۹۱
  4. گلشن ابرار، جلد دو، ص۵۹۱
  5. گلشن ابرار، جلد دو، ص۵۹۲
  6. گلشن ابرار، جلد دو، ص۵۹۴
  7. گلشن ابرار، جلد دو، ص۵۹۲
  8. سایت افق حوزه
  9. سایت افق حوزه
  10. سایت افق حوزه