عزمیه و سلفیت

از ویکی‌وحدت
سلفیت
سلفیت


ریشه‌های جریان سلفی‌گری در مصر به قرن بیستم می‌رسد. اختلاف بین دو جریان از منابع معرفت و روش تفسیر و تفقه شروع می‌شود و در بسیاری از عقاید و اعمال تسری پیدا می‌کند.

صوفیان همواره توسط سلفی‌ها به بدعت در دین و خرافه متهم می‌شوند. در مقابل تصوف از خود دفاع و عقاید سلفی‌ها را برداشتی سطحی و به دور از روح حقیقی دین می‌داند. بر اساس تحلیل‌های پذیرفته شده در طریقت عزمیه، سلفیت در مصر یک جریان مصری نیست؛ بلکه در پی دسیسۀ انگلیس از جانب عربستان سعودی وارد مصر شده است. دلیل این امر نیاز حکومت آل سعود به افزایش عمق نفوذ استراتژیک در مصر است.

جریان شناسی سلفی‌گری در مصر

پیدایش جنبش سلفی در مصر به اوایل دهه دوم قرن بیستم برمی‌گردد. گرچه سال‌ها پیش جنبش اصلاح دینی توسط جمال‌الدین اسدآبادی شکل گرفته بود؛ اما جنبش سلفی خود را وامدار این جریان نمی‌دانست و از آن فاصله می‌گرفت. نخستین حلقه‌های سلفی را می‌توان در رشید رضا و دوستانش مثل شیخ محب‌الدین الخطیب جست. مهم‎ترین جریان‌های سلفی در مصر عبارتند از:

  • الجمعیة الشرعیه لتعاون العملین بالکتاب والسنة المحمدیة.
  • جماعة الدعوة والتبلیغ.
  • الدعوة السلفیة السلفیة الجامیة المدخلیة.
  • جنبش سلفی برای اصلاح (حفص).
  • اخوان‌المسلمین.

سایر جریان‌های سلفی

عزمیه بر این باورند که دین‌داری مصری همواره با گرایش‌های باطنی و صوفیانه همراه بوده است و عربستان برای ترویج تدین ظاهرگرای نجدی خود از تریبون مورد اعتماد در جهان اسلام همانند مصر استفاده کند.

تقابل علمی با سلفی‌گری

مهم‌ترین فعالیت‌های جریان‌های سلفی مصر در مقابله با تصوف، شبهات کلامی است. طریقۀ عزمیه در پاسخ به شبهاتی که سلفیان به تصوف وارد کرده‌اند آثار زیادی منتشر کرده که در این نوشتار خلاصه‌ای از دیدگاه رسمی عزمیه را بیان خواهیم کرد.

توحید

یکی از اصول اعتقادی ابن‎ تیمیه مسأله تقسیم توحید است. وی توحید را به توحید ربوبیت، توحید الوهیت و توحید اسماء و صفات تقسیم می‌کند. او ادعا می‌کند که مشرکین توحید ربوبیت دارند و تنها به توحید الوهیت کافرند. عزمیه در رد این عقیده می‌گوید که چنین اعتقادی در زمان حضرت محمد(صل الله علیه وآله) وجود نداشته و پیامبر هیچ‌گاه چنین تقسیماتی نداشته است. و این تقسیم توحید مربوط به زمان ابن تیمیه می‌باشد. اعتقاد مسلمان به رب همان اعتقاد به الله است و همان‌طور که رب مستحق عبادت است، الله نیز مستحق عبادت می‌باشد[۱]. ربوبیت صفتی از صفات خداوند و رب اسمی از اسماءالحسنی است که علما بر آن اجماع دارند. ربوبیت از اقسام توحید به حساب نمی‌آید؛ چرا که در غیر این صورت سایر اسماء و صفات الهی مانند قیومیت نیز باید از اقسام توحید تلقی شود و نه صفتی از صفات خدا[۲]

اسماء و صفات الهی

ابن تیمیه صفاتی که در قرآن برای خداوند ذکر شده است را به معنای ظاهری آن حمل کرده و آنها را صفات ذات الهی می‌داند. او تأویل را برنمی‌تابد؛ زیرا معتقد است مخالف قول خداوند و رسول است. در نتیجه برای خدا دست، پا، صورت، چشم، گوش، نشستن و ایستادن ... و تمام صفاتی که خداوند خود را با آن توصیف کرده و یا بر لسان نبی اکرم جاری شده را در نظر می‌گیرد.

تکفیر

توسل

تبرک

بنا بر قبور

زیارت

زیارت از دیدگاه عزمیه برخلاف وهابیت عین توحید است. آنها معتقدند اگر وهابی‌ها به آنچه شیعه و صوفیه در مرقد ائمه‌شان می‌خوانند توجه کنند، خواهند فهمید که زیارت آنها عین توحید است و اخلاص را حقیقتا می‌توان دید منزه از هر شرکی است و همان حقیقت ایمان به خداست.

دشمنی با اهل‌بیت و دوستی با دشمنان آنان

جستارهای وابسته

پانویس

  1. حمید ساجدیان؛ جریان‌های معاصر تصوف در مصر طریقت عزمیه، ص 119_120 .
  2. احمد محمود کریمه؛السلفیه بین الاصیل والدخیل؛ ص 83_85.

منابع

  • ر. ک: کتاب جریان‌های معاصر تصوف در مصر طریقت عزمیه نوشتۀ حمید ساجدیان.