قیام 19 دی
روز نوزدهم دی ماه، یادآور حماسه بزرگ و با شکوهی است که برگ دیگری از کتاب زرین انقلاب اسلامی را رقم زد. 19 دی سالروز قیام خونین مردم قم است؛ همان روزی که در تاریکی استبداد و ستم، دلها را به سوی روشنایی متوجه ساخت و روند انقلاب را به گونهای شکل داد که طومار دو هزار و پانصد ساله نظام شاهنشاهی در مدتزمان کوتاهی در هم پیچیده شود. این نوشتار به بیان حوادث و وقایع آن روز میپردازد.
قم شهر قیام و انقلاب
شهر مقدس قم در تاریخ انقلاب همواره بهعنوان پایگاه اصلی و سازماندهندۀ قیام و مبارزه علیه نظام ستم شاهی بهشمار میرفته است. وجود حوزه علمیه قم و روحانیت متمرکز در این شهرنیز در این مهم تاثیر بسزایی داشته است. آغاز مبارزه و شکلگیری آن و نیز رهبری مردم توسط امام خمینی (ره) در همین شهر صورت پذیرفت. پس از قیام 15 خرداد سال 1342 خورشیدی، نام قم، بهعنوان مرکز اصلی و هدایت کنندۀ مبارزات بر سر زبانها افتاد و پس از چهارده سال، قیام 19 دی سال 1356 خورشیدی، که آن را «جرقه انقلاب» نیز نامیدهاند بار دیگر موجب قیامی همگانی و مبارزاتی گسترده شد[۱].
جایگاه قم در بیان رهبری
آیتالله خامنهای دربارۀ جایگاه شهر قم در پیروزی انقلاب اسلامی میگوید: «برای ساختن یک بنا، اول باید پایههای محکم آن را کار گذاشت. هر چه بنا بزرگتر و سنگینتر و ماندگارتر باشد، پایههای آن محکمتر و قویتر و شکستناپذیرتر خواهد بود. اگر ما مبارزه ملت ایران را که بهطور عمومی و تعیینکننده، از سال پنجاه و شش آغاز شد به یک بنای رفیع و مستحکم تشبیه کنیم، پایههای قوی و شکستناپذیر و ماندگارِ این بنای مستحکم، در قم نشانده و کار گذاشته شد. قم یک ذخیره الهی برای اسلام بود»[۲].
جرقه قیام
در روز هفدهم دی ماه سال 1356 خورشیدی، مقالهای با عنوان «استعمار سرخ و سیاه»، درج گردید. نویسنده این مقاله، که در سالروز کشف حجاب به چاپ رسید، به امام خمینی (ره) اهانت کرده بود. با این که برای اولین بار نبود که عوامل رژیم شاهنشاهی به حضرت امام اهانت میکردند و این بار حتی اهانت به طور صریح صورت نگرفته بود، اما جرقهای در شهر مقدس قم زده شد که به قیامی خونین و تاریخساز مبدل گردید. این مقاله احساسات و عواطف مردم را نسبت به رهبر و مقتدایشان - که در تبعید به سر میبرد - برانگیخت و خشم و انزجار عمومی از نظام را به همراه داشت[۳].
شهادت سید مصطفی خمینی
از عواملی که در شکلگیری «قیام 19 دی» و تسریع شکلگیری انقلاب نقش مهمی داشت، شهادت فرزند گرانقدر امام خمینی (ره) بود. شهادت سید مصطفی خمینی موجی از انزجار و نفرت را نسبت به رژیم طاغوت در بین مردم برانگیخت ؛ چرا که آن را اقدامی از سوی نظام و به دستور شاه می دانستند. به همین دلیل مجالس گرامی داشت حاج آقا مصطفی به صحنههای مبارزه علیه نظام و حمایت از امام تبدیل میشد. در همین محافل بود که مردم به پاس مجاهدتها و رنجهایی که رهبرشان متحمل گردیده بود، به او لقب «امام» دادند. پیامها و سخنان امام در آن ایام شعلههای انقلاب را فروزانتر و مردم را بیدارتر نمود. نظام که از روی آوردن همهجانبه مردم به رهبرشان خشمگین شده بود در اقدامی عجولانه، با چاپ مقالهای توهینآمیز شخصیت حضرت امام را زیر سؤال برد. این اقدام تاوان سختی برای نظام به همراه داشت و به قیام بزرگی علیه حکومت جور انجامید[۴].
ارتجاع سرخ و سیاه
نویسندۀ مقالۀ اهانتآمیز «ارتجاع سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات که خشم و انزجار عمومی مردم را بر انگیخت شخصی به نام احمد رشیدی مطلق معرفی شده بود. دربارۀ وی حرفهای بسیاری شنیده شده است. ولی آنچه از اسناد و مدارک و اعترافات کارگزاران نظام پلید پهلوی بر میآید، این است که شاه در چاپ آن نقش اساسی داشته است. محافل مطبوعاتی آن را به داریوش همایون، وزیر اطلاعات وقت نسبت میدهند. وی در خاطرات خود میگوید: «مقاله از وزارت دربار سرچشمه میگرفت. این مطلب که شاه روایت اولیه مقاله را نپسندید و گفت باید تندتر بشود، درست است».
شعلههای قیام
اولین حرکت اعتراض آمیزدر برابر انتشار مقالۀ موهن در روزنامه اطلاعات، توسط روحانیت و مردم قم، فردای انتشار آن یعنی روز هیجدهم دی ماه شکل گرفت. در این روز دروس حوزه قم تعطیل شد و مراجع نیز درس خود را تعطیل کردند. پس از آن بازار قم هم به حوزه ملحق گردید و مردم به همراه علما و روحانیان به منزل مراجع میرفتند و آمادگی خود را برای اقدام علیه این حرمت شکنی اعلام مینمودند. مراجع هم با سخنان خود، ضمن آرام ساختن مردم و روحانیت و تسلی دادن به آنها، علاوه برمحکوم ساختن نظام سلطه در این اقدام توهینآمیز بر ادامه مبارزه و اعتراضها تاکید نمودند.
دیدار با آیتالله گلپایگانی
مردم و علما صبح روز هجدهم دی ماه به سمت منزل آیتالله گلپایگانی (ره) حرکت کردند. خیلی زود محوطه درونی و بیرونی منزل ایشان از جمعیت پر شد. ایشان با چهرهای غمگین و افسرده وارد میشوند. پس از این که ایشان آیۀ استرجاع: إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ [بقره–156] را میخواند بغض مردم میترکد و صدای گریه از هر سو بلند میشود. آیتالله گلپایگانی (ره) ادامه میدهند: «ما هم از وارد شدن این ضایعۀ بزرگ بر جامعه روحانیت و بر فقه و اجتهاد خبردار شدیم. اینها اشتباه میکنند ؛ اینها فکر نکنند، ما دیگر سکوت کردهایم و چیزی نخواهیم گفت و دست بر میداریم. اینها باید بدانند که اگر سر نیزه را حتی به زیر گلوی ما بگذارند، ما حرفمان را میزنیم».
دیدار با علما
صبح روز نوزدهم دی ماه 1356 برابر با بیست و نهم محرم 1398 ق، با تعطیل شدن بازار قم در حمایت از حوزه و محکوم کردن اقدام نظام و نیز ادامه تعطیلی دروس حوزه، جمعیت زیادی در مسجد اعظم گرد آمدند. رفتن به منازل مراجع پیگرفته شد و به ترتیب آقایان آیتالله میرزا هاشم آملی، علامه طباطبایی، آیتالله وحید خراسانی و آیتالله مکارم شیرازی برای مردم سخنرانی و از امام خمینی (ره) حمایت نمودند.
فریادهای خاموش
در عصر روز نوزدهم دی ماه 56 آیتالله نوری همدانی سخنرانی کردند. مردم پس از سخنان ایشان آرام و بی سر و صدا به طرف منزل آیتالله مشکینی به راه افتادند. جمعیتی بیش از ده هزار نفر که در آن ایام خفقان و اضطراب جمعیت بسیار زیادی بود، با عزمی راسخ و ارادهای پولادین بر آن بودند تا قدرت پوشالی نظام شاهنشاهی را در زیر گامهای استوارشان خرد کنند. مردم به توصیۀ مراجع، آرام راهپیمایی میکردند. بعدها سخنرانان مذهبی از این سکوت بهره برده، رژیم را آماج حملات خود قرار دادند که چرا به روی مردمی که حتی شعار نمیدانند آتش گشود.
آغاز درگیری
ساعت حدود 16:30 عصر نوزده دی، مأموران شهربانی و ساواک که در یکی از میادین قم راه مردم را سد کرده بودند به دنبال یک برنامۀ ساختگی، با شکستن شیشه بانک به سوی مردم بیدفاع که حتی شعار هم نمیدانند، آتش گشودند. مردم نیز که ترسی به دل نداشتند با چوب و پرتاب سنگ، در برابر تیر و گلوله شجاعانه مقاومت کردند. با مشاهده اولین شهید، خشم و نفرت مردم نسبت به نظام بیش از پیش شد و ترس و وحشت از دلها رخت بر بست. جمعیت با شعار «اللّه اکبر» و «لا اله الا اللّه» و با در دست داشتن سنگ و چوب به سوی عمّال شاه سرازیر شد و درگیری به اوج خود رسید.
غروب غم انگیز
غروب روز نوزدهم دی ماه، شفق سرخ و گلگون بود و فضای شهر پر از غم و غربت شده بود. همه جا پر از مأموران شهربانی بود و مردم پراکنده شده بودند. تنها چیزی که در منطقه درگیری به چشم میخورد عبا، عمامه و کفشهایی بود که از روحانیان و مردم به جا مانده و آغشته به خون بود. مردم به خیابانهای اطراف رفته، این شعار را سر میدادند: «از جان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا خمینی»؛ این شعار زیبا در پایان آن روز غم انگیز، عشق بیکران مردم را به رهبر محبوب خویش نشان میداد.
مجروحین و شهدا
در مورد مجروحان و شهدای قیام 19 دی آمار دقیقی در دست نیست. آنگونه که از گفتهها و نوشتههای شاهدان عینی برداشت میشود خیلی از مجروحان از ترس ساواک به بیمارستان مراجعه نکرده بودند؛ زیرا در آن زمان، ساواک، افراد زخمی تظاهرات را با زنجیر به تخت بیمارستان میبست تا پس از بهبودی آنها را به ساواک منتقل نمایند. در مورد شهدا نیز غیر از چند نفر که به طور یقین در آن روز به شهادت رسیدهاند سخن از شهید دیگری به میان نیامده است. البته احتمال این که خانواده شماری از شهدا از ترس ساواک شهدای خود را مخفیانه به خاک سپرده باشند، ضعیف نیست. به هر تقدیر شمار مجروحان بسیار زیاد بود، اما تنها نام پنج شهید به ثبت رسیده است که سه تن از آنان طلبه، یک نفر جوان و دیگری نوجوانی سیزده ساله است.
حضور همه اقشار
ویژگی خاص قیام 19 دی شرکت و همکاری همۀ اقشار مردم بود. این قیام نیز همچون همیشه با رهبری روحانیت شکل گرفت، اما اگر حمایت و پیوستن مردم به روحانیت نبود، به پیروزی نمیرسید. پس از این که علما دروس حوزه را تعطیل کردند، اقشار مختلف مردم نیز به آنان پیوستند. بازاریان با تعطیل کردن بازار قم، نقش عمدهای در اعتراض به اقدامات نظام داشتند. مردم نیز پیرو جوان وارد صحنه مبارزه شدند و در حمایت از امام خمینی(ره) و روحانیت با علما و طلاب همراهی کردند.
واکنش مطبوعات و رسانهها
مطبوعات و رسانههای آن زمان ابتدا با قضیه 19 دی بسیار گذرا برخورد کرده، آن را تحقیر نمودند. آنها تلاش کردند که قیام را بسیار کوچک جلوه دهند و وانمود کنند که هیچ اتفاقی رخ نداده است. همچنین افراد حاظر در راهپیمای را مشتی افراد معلومالحال لقب دادند که از این شهر به آن شهر در حال ترددند. «سرکوب اغتشاش قم» تعبیری بود که در رسانهها درباره قیام به کار برده شد. ولی پس از آن از تیترهایی نظیر: «تظاهرات قم به خاک و خون کشیده شد» استفاده کردند و این، نشان میداد که در رسانهها، افکار روشن و طرفدار امام خمینی (ره) و انقلاب، یافت میشود. به هر حال این قیام بر روند انقلاب تأثیر بسیار گذاشت و سانسورهای خبری و تحقیرها نتوانست جلو قیام و انتشار خبر آن را در سراسر کشور بگیرد.
کلام رهبری
در خودِ حادثۀ نوزدهم دی هم درسهایی هست. بنده غالباً به بعضی از این حوادث، در این صحبتهایی که با مردم عزیز قم داشتم، یک اشارهای کردهام اما اگر کسی یک نگاه جامع بکند به این حادثه، [میفهمد] حادثۀ خیلی عجیبی است؛ این حادثه متضمن درسهایی است. قضیه اینجوری شروع میشود؛ یک مقالۀ سخیفی به دستور خود دربار؛ یعنی به دستور آن بالابالاییهای رژیم طاغوت ــ کار این وسطیها و این پایینیها نبود؛ از آن بالا ــ علیه امام و متضمن اهانت به امام بزرگوار، که تبعید بود و در نجف بود، و تازه هم فرزندش به شهادت رسیده بود، چاپ میشود. مردم همدردی کردند با امام بزرگوار به خاطر درگذشت این فرزند محترم و معزّز ــ حاج آقا مصطفی واقعاً آدم برجستهای بود ــ اینها دیدند باید یک کاری بکنند، [ولی] بیعقلی کردند، به دست خودشان برای خودشان مشکل درست کردند و آمدند این مقاله را منتشر کردند. فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا [حشر–2] ؛ از جایی که گمان نمیکردند، سیلی را خوردند. خب حالا مقاله منتشر شد. معمولاً حدود ساعت دو بعدازظهر این روزنامه چاپ میشد. تا از تهران برسد به قم، مثلاً دو ساعت هم طول میکشید. این مالِ کِی است؟ روز هفدهم دی. به مجرد اینکه این روزنامه رسید به قم و مردم نگاه کردند دیدند یک چنین چیزی است، یک عده بیرون آمدند؛ یعنی شروع قضیه از هفدهم دی است. سریع عکسالعمل نشان دادند، آمدند بیرون در خیابان، تعدادی از شمارههای این روزنامه را گرفتند آتش زدند، اظهار نفرت کردند؛ این روزِ هفدهم است. صبح هجدهم نوبت طلبههاست؛ درس و بحث را تعطیل کردند، آمدند در خیابان به صورت دستهجمعی به طرف منزل مراجع [حرکت کردند]؛ تا شب حرکت طلاب طول کشید و بارها در این یک روز، درگیری و برخورد با نظامیهای رژیم و مأمورین رژیم رخ داد. روز نوزدهم دی که روز اصلی حادثه است، مردم وارد میدان شدند؛ جوانها آمدند، بازاریها آمدند، مردم عادی آمدند، همه آمدند. دستگاه طاغوت برای سرکوب مردم همیشه آماده بود؛ آنها هم وارد میدان شدند، یک تعدادی را شهید کردند، تعداد زیادی را زخمی کردند، عدّهای را کتک زدند، بالاخره حادثه آن روز با شهید شدن و مانند اینها تمام شد، اما [در واقع] تمام نشد، شروع شد؛ این شروع بود[۵].
آثار و نتایج قیام 19 دی
«قیام 19 دی» با مظلومیت شهدا و حرکت روحانیت و مردم به بار نشست و حرکتساز شد. پیام حضرت امام روح تازهای در کالبد مجروح ملت دمید و انقلاب آهنگ و شتاب تازهای به خود گرفت. مبارزه علیه رژیم طاغوت شکل همهجانبهای پیدا کرد و خون تازهای در رگ نهضت جوشیدن گرفت. به دنبال «قیام 19 دی»، نهضت به شهرهای دیگر کشیده شد و حماسۀ چهلمها شکل گرفت. تبریز، یزد، جهرم، تهران، مشهد و شهرهای دیگر کشور شاهد قیامهایی خونین در گرامی داشت شهدا بودند. ابتدا تبریز در چهلم شهدای قم به خاک و خون کشیده شد و پس از آن شهرهای دیگر به همین ترتیب شاهد حماسههایی جاوید بودند. حماسه چهلمها نهضت را به ثمر رساند و با بازگشت امام خمینی (ره)، به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید. 19 دی نقطه عطفی در نهضت اسلامی مردم به رهبری امام بود که مشعل انقلاب را شعلهور ساخت و پیروزی علیه حکومت طاغوت را به ارمغان آورد.
تاثیر قیام بر نظام طاغوت
نظام شاهنشاهی تا پیش از قیام مردم در 19 دی، مسئله مبارزه و خشم و نفرت مردم از حکومت طاغوت را جدی تلقی نمیکرد. فراگیر شدن نهضت و قیامهای پی در پی، پایههای کاخ و بیداد ستم شاهی را به لرزه در آورد و نظام دریافت که در معرض خطر جدی نابودی قرار دارد. لذا تمام توان خود را برای سرکوب مبارزات و قیامها به کار گرفت. اما در این کار توفیقی به دست نیاورد؛ چرا که خون شهدا و روحی که امام در ملت دمید کار خود را کرده بود و هیچ سدی نمی توانست سیل خروشان نهضت را تاب بیاورد. نظام با تمام قدرت به میدان آمد و روحانیت و مردم نیز به رهبری امام و با توکل به خدای متعال، به مقابله با حکومت پرداختند[۶].
رسالت نسل جدید
امروز نسل جدید رسالت و وظیفهای بس سنگین و مهم بر دوش دارد. این نسل علاوه بر درک دوران مبارزه و جهاد علیه طاغوت، آفرینندۀ زیباترین جلوههای ایثار و فداکاری در هشت سال دفاع مقدس بوده و علاوه بر آن مدیریت و گردش امور اجرایی نظام را از آغازین روزهای پیدایش حکومت اسلامی بر عهده داشته است. انتقال روحیه و انگیزههای مبارزاتی و اعتقادی که باعث آفرینش قیام 19 دی و پیروزی انقلاب گردید، به نسل امروز و جوانان نسل سوم، اصلیترین و مهمترین وظیفۀ نسل 19 دی می باشد. بیشک بقای آیندۀ نظام اسلامی در گرو انتقال تاریخ پر شکوه گذشته انقلاب به نسل آینده است[۷].
بشارت فتح
نوزده دی ماه در میان روزهای انقلاب همچون خورشیدی در آسمان نیلگون میدرخشد؛ خورشیدی که در فصل سرما نهضت را گرمایی دوباره بخشید و امید به فتح را در دلها زنده کرد. نوزدهم دی ماه جاری شدن آیه إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا [فتح–1] بر لبهای تفتیده انقلاب بود. «قیام 19 دی»، در ماه محرم، ماه پیروزی خون بر شمشیر، مژده فتح دیگری را برای اسلام به ارمغان آورد. درخت سرخ انقلاب جوانه زد و شکوفههای استقلال و آزادی سبز شد تا در بهمن 57 به بار بنشیند. یاد شهدای مظلوم و گلگونکفن «قیام 19 دی» و تمامی شهدای اسلام و انقلاب را گرامی می داریم و خالصانهترین درودها را به روان پاکشان تقدیم میکنیم.
پانویس
- ↑ ر. ک: هفته نامه نوزده دی، ویژهنامه 18/10/79 و حماسه نوزده دی، ص 23.
- ↑ حدیث ولایت، ج 3، ص 126.
- ↑ ر. ک: هفتهنامه نوزده دی ویژهنامه، 18/10/79.
- ↑ ر. ک: حماسه نوزده دی، ص 16.
- ↑ بخشی از بیانات رهبری با اقشار مردم قم در 19 دیماه 1401 شمسی.
- ↑ ر. ک: حماسه نوزده دی، مقدمه.
- ↑ هفتهنامه نوزده دی، 18/10/79.
جستارهای وابسته
منابع
- وبگاه دفتر حفظ و نشر آیتالله العظمی خامنهای: https://farsi.khamenei.ir/.