محمد بن علی (جواد)
نام | محمد بن علی بن موسی |
---|---|
کنیه | ابوجعفر و ابوعلی |
لقبها | جواد، تقی، ابن الرضا |
ولادت | ۱۰ رجب، ۱۹۵ ق. |
محل زندگی | مدینه، بغداد |
زادگاه | مدینه |
مدت امامت | ۱۷ سال (۲۰۳ تا ۲۲۰ ق) |
طول عمر | ۲۵ سال |
پدر | علی بن موسی بن جعفر |
مادر | سبیکه |
شهادت | آخر ذیالقعده، ۲۲۰ ق. |
نقش | امام نهم شیعیان |
مدفن | کاظمین |
محمد بن علی (امام جواد)، نهمین امام شیعیان، نامش «محمّد»، کنیهاش «ابوجعفر» و معروفترین القاب او «تقی» و «جواد» است.در میان امامان شیعه، وی جوانترین امام در هنگام شهادت بوده است. سن کمِ او در هنگام شهادت پدر سبب شد تا شماری از اصحاب امام رضا (علیهالسلام) در امامت او تردید کنند؛ برخی عبدالله بن موسی را امام خواندند و برخی دیگر به واقفیه پیوستند؛ اما بیشتر آنان امامت محمد بن علی (علیهالسلام) را پذیرفتند. ارتباط امام جواد (علیهالسلام) با شیعیان بیشتر از طریق وکیلانش و به شکل نامهنگاری انجام میگرفت. در دورۀ امامت امام نهم شیعیان فرقههای اهل حدیث، زیدیه، واقفیه و غلاة فعالیت داشتند. وی شیعیان را از عقاید آنان آگاه میکرد و از نماز خواندن پشت سر آنها نهی و غالیان را لعن میکرد. مناظرات علمی امام جواد (علیهالسلام) با عالمان فرقههای اسلامی در مسائل کلامی، همچون جایگاه شیخین و مسالههای فقهی مانند حکم قطع کردن دست دزد و احکام حج، از مناظرات معروف امامان معصوم دانسته شده است.
ولادت
آن بزرگوار در ماه مبارک رمضان سال ۱۹۵ هجری قمری در شهر مدینة النبی دیده به جهان گشود. پدر بزرگوار آن حضرت، امام علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) امام هشتم شیعیان میباشند. نام مادر ایشان «سَبیکه» بود که از خاندان ماریه قِبطیه همسر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به شمار میرفت و از نظر فضائل اخلاقی در درجه والایی قرار داشت و برترین زنان زمان خود بود؛ به طوری که امام رضا (علیهالسلام) از او بهعنوان بانویی منزه و پاکدامن و بافضیلت یاد میکرد. کلینی، شیخ مفید[۱] و شیخ طوسی[۲] تولد آن حضرت را در ماه رمضان دانستهاند[۳]. ولی در مصباح کفعمی آمده است که: ابن عیاش گفت توقیعی توسط شیخ بزرگوار أبوالقاسم با این جملات خارج شد: «اللهم انی اسألک بالمولودین فی رجب: محمّد بن علی الثانی و ابنه علی بن محمّد المنتخب». ابن عیاش میگوید ولادت حضرت جواد (علیهالسلام) در دهم ماه رجب بود[۴].
در خانوادۀ امام رضا (علیهالسلام) و در محافل شیعه از حضرت جواد (علیهالسلام) بهعنوان مولودی پرخیر و برکت یاد میشد. چنانکه ابویحیای صنعانی میگوید: روزی در محضر امام رضا (علیهالسلام)، فرزندش ابوجعفر را که خردسال بود، آوردند. امام فرمود: «این مولودی است که برای شیعیان ما، با برکتتر از او زاده نشده است»[۵].
کنیه و لقبها
محمد بن علی بن موسی بن جعفر، امام نهم شیعیان اثناعشری است که به جواد الائمه شهرت دارد. نسب او با شش واسطه به علی بن ابیطالب (علیهالسلام) پیشوای اول شیعیان، میرسد. پدرش امام رضا (علیهالسلام)، پیشوای هشتم شیعیان است[۶]. مادر او کنیز بود و سَبیکَه نوبیه نام داشت[۷].
کُنیه وی ابوجعفر و ابوعلی است[۸]. در منابع روایی، از وی با عنوان ابوجعفر ثانی یاد میشود[۹]. تا با ابوجعفر اول امام باقر (علیهالسلام)[۱۰] اشتباه نشود[۱۱].
لقب وی جواد و ابن الرضا[۱۲] است. القاب تقی، زکی، قانع، رضی، مختار، متوکل[۱۳]، مرتضی و منتجب[۱۴] را نیز برای او برشمردهاند.
وقایع مهم زندگی
- 10 رجب ۱۹۵ ق. تولد امام جواد (علیهالسلام)[۱۵].
- ۲۰۰ ق. سفر امام رضا (علیهالسلام) به مرو.
- آخر صفر ۲۰۳ ق. شهادت امام رضا (علیهالسلام) و آغاز امامت جواد الائمه[۱۶].
- ۱۵ ذیالحجه ۲۱۲ ق. تولد امام هادی (علیهالسلام)[۱۷].
- ۲۱۴ ق. تولد موسی مبرقع[۱۸].
- ۲۱۵ ق. ازدواج با ام الفضل[۱۹].
- ۱۸ رجب ۲۱۸ ق. مرگ مأمون و آغاز خلافت معتصم[۲۰].
- ۲۸ محرم ۲۲۰ ق. احضار امام جواد (علیهالسلام) به بغداد توسط معتصم[۲۱].
- آخر ذیالقعده ۲۲۰ ق. شهادت امام جواد (علیهالسلام)[۲۲].
بر اساس گزارش مورخان، امام جواد (علیهالسلام) در سال ۱۹۵ ق در مدینه[۲۳] به دنیا آمد. اما درباره روز و ماه ولادت او اختلاف است. بیشتر منابع تولد او را در ماه رمضان دانستهاند[۲۴]. برخی روز آن را ۱۵ رمضان[۲۵] و برخی دیگر ۱۹ رمضان[۲۶] گفتهاند[۲۷]. شیخ طوسی در مِصْباحُ الْمُتَهَجِّد، تاریخ ولادت او را ۱۰ رجب ذکر کرده است[۲۸].
از برخی روایات برمیآید که قبل از تولد جواد الائمه، برخی از واقفیه میگفتند علی بن موسی، نسلی از خود باقی نمیگذارد و با مرگ او سلسله امامت قطع میشود[۲۹]. از اینرو وقتی که جواد الأئمه به دنیا آمد، امام رضا (علیهالسلام) او را مولودی بابرکت برای شیعیان توصیف کرد[۳۰]. با این حال حتی پس از تولد او نیز برخی از واقفیان انتساب او به امام رضا (علیهالسلام) را منکر شدند. آنان میگفتند جواد الأئمه از نظر چهره به پدرش شباهت ندارد، تا اینکه قیافهشناسان را حاضر کردند و آنان نسبت بین امام جواد و امام رضا را تأیید نمودند[۳۱].
دربارۀ زندگی حضرت جواد (علیهالسلام) اطلاعات چندانی در منابع تاریخی نیامده است. دلیل آن را محدودیتهای سیاسی حکومت عباسی، تقیه و عمر کوتاه ایشان دانستهاند[۳۲]. حضرت در مدینه زندگی میکرد. بنا بر گزارش ابن بیهق، یک بار برای دیدار پدر به خراسان سفر کرد[۳۳]. و پس از امامت نیز چندین بار از سوی خلفای عباسی به بغداد احضار شد.
ازدواج
مأمون عباسی در سال ۲۰۲ ق[۳۴] یا ۲۱۵ ق [۳۵] دختر خود امفضل را به عقد امام جواد (علیهالسلام) در آورد. برخی گفتهاند: احتمالاً در دیداری که جواد الأئمه با پدر در طوس داشت[۳۶] مأمون، امفضل را به عقد او درآورد. ابن کثیر[۳۷] بر این باور است که خطبه عقد او با دختر مأمون در زمان حیات علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) خوانده شد، اما ازدواج آنها در سال ۲۱۵ ق. در تکریت بوده است[۳۸].
ازدواج جواد الأئمه با امفضل، به درخواست مأمون صورت گرفت[۳۹]. مأمون هدف خود را این میدانست که پدر بزرگ کودکی از نسل پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) و امام علی (علیهالسلام)[۴۰] باشد[۴۱]. شیخ مفید در کتاب الارشاد آورده است، مأمون به دلیل شخصیت علمی محمد بن علی و شوق و شعفی که نسبت به او داشت، ام فضل دختر خود را به ازدواج آن حضرت درآورد[۴۲]،[۴۳].
اما برخی از پژوهشگران بر این باورند که این ازدواج با انگیزه و اهداف سیاسی انجام شده است از جمله اینکه مأمون میخواست از این راه، امام جواد و ارتباط او با شیعیان را کنترل کند[۴۴]. یا خود را علاقمند به علویان نشان دهد و آنان را از قیام علیه خود باز دارد[۴۵]. این ازدواج اعتراض برخی اطرافیان مأمون را در پی داشت؛ زیرا بیم آن داشتند که خلافت از عباسیان به علویان منتقل شود.[۴۶] امام جواد (علیهالسلام) مهریه امفضل را معادل مهریه حضرت زهرا (سلامالله علیها)[۴۷] (۵۰۰ درهم) تعیین کرد[۴۸].
همسر دیگر جواد الأئمه، سمانه مغربیه است [۴۹] که کنیز بود و به دستور خود ایشان خریداری شد[۵۰]. امام جواد، از امفضل صاحب فرزندی نشد[۵۱] و همۀ فرزندان او از سمانه بودند[۵۲].
فرزندان
بنابر نقل شیخ مفید[۵۳] امام جواد (علیهالسلام) ۴ فرزند به نامهای علی، موسی، فاطمه و امامه داشت[۵۴]. برخی دختران امام را ۳ تن به نامهای حکیمه، خدیجه و امکلثوم میدانند[۵۵]. در برخی از منابع متأخر از اممحمد و زینب نیز بهعنوان دختران آن حضرت یاد شده است[۵۶].
دوران امامت
محمد بن علی (علیهالسلام) پس از شهادت امام رضا (علیهالسلام) در سال ۲۰۳ ق به امامت رسید[۵۷]. دوران امامت او با خلافت دو تن از خلفای عباسی همزمان بود. حدود ۱۵ سال از امامت او در خلافت مأمون (۱۹۳ - ۲۱۸ ق) و ۲ سال در خلافت معتصم (۲۱۸ - ۲۲۷ ق) سپری شد[۵۸]. مدت امامت جواد الائمه ۱۷ سال بود[۵۹] و با شهادت او در سال ۲۲۰ ق امامت به فرزندش، امام هادی (علیهالسلام) منتقل شد[۶۰].
مناظرهها
در زمان مأمون خلیفه، یک نهضت علمی پیدا شد. مأمون مجلس مباحثه و مناظره زیادی برقرار میکرد و به تمام ادیان و مذاهب آزادی میداد.
امام محمد تقی (علیهالسلام) در دوران امامت خود چندین بار با برخی از فقیهان دربار عباسی مناظره کرد. گزارشهای تاریخی حاکی از آن است که برخی از این مناظرهها به درخواست درباریان مأمون و معتصم و با هدف آزمایش پیشوای نهم شیعیان انجام میگرفته است و نتیجه آن باعث شگفتی و تحسین حاضران میشده است[۶۱]. منابع چند مناظره و گفتگو از جواد الأئمه را گزارش کردهاند که چهار مورد آنها با یحیی بن اکثم و یک مورد با احمد بن ابیداوود قاضی القضاتهای بغداد بوده است. همچنین گفتگوهایی از وی با عبدالله بن موسی، ابوهاشم جعفری، عبدالعظیم حسنی و معتصم نیز گزارش شده است. موضوع این گفتگوها مباحث فقهی مربوط به حج، طلاق، حد سرقت و مباحثی دیگر همچون ویژگی یاران امام دوازدهم، فضایل شیخین و اسماء و صفات خدا بوده است[۶۲].
مناظره با یحیی بن اکثم
از مناظرات مهم امام محمد تقی (علیهالسلام) که در زمان مأمون عباسی در بغداد صورت گرفت، مناظره با یحیی بن اکثم، فقیه دربار عباسی، بود. بنابر برخی منابع شیعه، علت وقوع این مناظره، اعتراض سران عباسی به پیشنهاد ازدواج او با امفضل از سوی مأمون بود. مأمون برای اثبات درستی تصمیم خویش، به آنان پیشنهاد کرد تا جواد الأئمه (علیهالسلام) را بیازمایند. آنان پذیرفتند و برای آزمودن آن حضرت، جلسۀ مناظرهای ترتیب دادند.
یحیی در مناظره، نخست مسالهای فقهی درباره شخص مُحرمی که حیوانی را شکار کرده مطرح ساخت. امام جواد (علیهالسلام)، با مطرح کردن وجوه گوناگون برای مساله، از یحیی بن اکثم پرسید منظور وی کدام وجه است. یحیی در جواب درماند. سپس خود امام جواد (علیهالسلام)، مساله را با صورتهای مختلف آن پاسخ گفت. درباریان و علمای عباسی پس از شنیدن جواب امام، بر تبحر او در فقه اعتراف کردند. گفتهاند که مأمون پس از مناظره گفت: خدای را بر این نعمت سپاسگزارم که آنچه من اندیشیده بودم، همان شد[۶۳].
کلام امام
حدود ۲۵۰ حدیث از امام جواد (علیهالسلام) نقل شده است[۶۴]. این روایات در موضوعات فقهی، تفسیری و عقیدتی است. کم بودن روایات منقول از وی در مقایسه با برخی دیگر از امامان معصوم را به جهت تحت کنترل بودن و همچنین سن کم وی در زمان شهادت دانستهاند.
جایگاه امام جواد (علیهالسلام) نزد اهلسنت
عالمان اهلسنت، پیشوای نهم شیعیان را بهعنوان یک عالم دینی احترام میکنند. برخی از آنان شخصیت علمی جواد الأئمه را ممتاز دانسته[۶۵] و شیفتگی مأمون به او را به دلیل شخصیت علمی و معنوی او در کودکی دانستهاند[۶۶]. آنان همچنین از برتری محمد بن علی (علیهالسلام) در ویژگیهای دیگری همچون تقوا، زهد و سخاوت سخن گفتهاند[۶۷]. بهعنوان نمونه ابن تیمیه ملقب شدن او به جواد را، به دلیل شهرتش در سخاوت و بزرگواری میداند[۶۸]. جاحظ عثمان معتزلی نیز، محمد بن علی (علیهالسلام) را عالم، زاهد، عبادتپیشه، شجاع، بخشنده و پاک معرفی کرده است[۶۹].
شهادت
آن حضرت در شهر بغداد در ماه ذیقعده سال دویست و بیست هجری به شهادت رسید و آن هنگام بیست و پنج سال از عمر شریفشان گذشته بود[۷۰].
در روز شهادت ایشان اقوال مختلف است برخی[۷۱] پنجم و ششم ذیحجه و برخی آخرماه ذیقعده را تاریخ شهادت حضرت میدانند[۷۲].
این مساله را امام رضا (علیهالسلام) پیشگویی کردند: پس از تولد امام جواد (علیهالسلام)، امام رضا (علیهالسلام) فرمودند: فرزندم به ناحق به شهادت میرسد. اهل آسمان برای او میگریند و خداوند متعال بر دشمن او و کسی که بر او ستم روا داشته است، خشم میگیرد و طولی نمیکشد که او را به عذاب دردناکی مبتلا میکند[۷۳].
چگونگی شهادت
دربارۀ چگونگی شهادت پیشوای نهم شیعیان اختلاف است؛ در برخی از منابع آمده است که معتصم به وسیله منشی یکی از وزیرانش او را مسموم کرد و به شهادت رساند[۷۴]. برخی معتقدند که معتصم به وسیله امفضل ایشان را مسموم کرد[۷۵]. به گزارش مسعودی مورخ قرن سوم قمری، معتصم و جعفر بن مأمون در اندیشه کشتن محمد بن علی (علیهالسلام) بودند. چون جواد الأئمه از امفضل فرزندی نداشت، جعفر، امفضل (خواهرش) را تحریک کرد که محمد بن علی را مسموم کند. آن دو سمی را در انگور نهادند و امام از آن خورد. امفضل پس از آن که جواد الأئمه را مسموم کرد، پشیمان شد و میگریست اما امام به او خبر داد که به بلایی دچار میشود که مرهمپذیر نباشد[۷۶]. درباره چگونگی شهادت او به دست امفضل گزارشهای دیگری نیز وجود دارد[۷۷].
پانویس
- ↑ ر. ک: مقاله شیخ مفید.
- ↑ ر. ک: مقاله شیخ طوسی.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۴۹۲؛ الارشاد، ص ۲۹۷؛ التهذیب، ج ۶، ص ۹۰.
- ↑ زندگانی حضرت جواد و عسکریین (علیهماالسلام)، ترجمه بحار الانوار؛ ص۱۳.
- ↑ شیخ مفید، الاًّرشاد، قم مکتبْ بصیرتی، ص ۳۱۹ – طبرسی، اعلام الوری، الطبعْ الثالثْ، المکتبْ الاًّسلامیْ، ص۳۴۷ – فتّال نیشابوری، روض الواعظین، الطبع الأولی، بیروت، مؤسس الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۶ ق، ص ۲۶۱ – کلینی، اصول کافی؛ تهران، مکتب الصدوق؛ ۱۳۸۱ ق؛ ج ۱، ص ۳۲۱ – علی بن عیسی الاًّربلی، کشف الغم، تبریز، مکتب بنیهاشمی، ۱۳۸۱ ق؛ ج ۳، ص ۱۴۳.
- ↑ طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۳۹۶
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۹۲؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۱۶
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۹۲؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۱۶
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۸۲.
- ↑ ر. ک: مقاله امام باقر(علیهالسلام)
- ↑ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱ ق، ج ۲، ص۸۵۷
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۸۱
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، نشر علامه، ج ۴، ص ۳۷۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۰، ص۱۲، ۱۳.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ ق، ج ۲، ص ۲۹۵.
- ↑ طوسی، مصباح المتهجد، المکتبه الاسلامیه، ص۸۰۵
- ↑ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۴۱
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۷
- ↑ بحرانی، عوالم العلوم و المعارف، قم، ج۲۳، ص۵۵۳
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۳
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۶۴۶
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۵
- ↑ اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۱ش، ص۹۹؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰۶.
- ↑ ر. ک:مقاله مدینه
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷۳
- ↑ اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۱ش، ص۹۹
- ↑ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۸۶۷؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۱۶
- ↑ ابن فتال، روضه الواعظین، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۲۴۳
- ↑ طوسی، مصباح المتهجد، المکتبه الاسلامیه، ص۸۰۵
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۲۰
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۰، ص۲۰،۲۳،۳۵
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۲۳
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۴۷۶-۴۷۷
- ↑ بیهقی، تاریخ بیهق، ۱۳۶۱ش، ص۴۶
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۵۶۶
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۳
- ↑ بیهقی، تاریخ بیهق، ۱۳۶۱ش، ص۴۶
- ↑ ر. ک:مقاله ابن کثیر
- ↑ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج۱۰، ص۲۹۵.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۸۱
- ↑ ر. ک:مقاله امام علی
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۴۵۵
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۸۱-۲۸۲
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۸۱
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۴۷۸
- ↑ پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۷۹ش، ص۵۵۸
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۸۱؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، نشر علامه، ج۴، ص۳۸۰-۳۸۱
- ↑ ر. ک:مقاله حضرت زهرا(س)
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۸۵
- ↑ قمی، منتهی الامال، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۴۹۷
- ↑ حسّون، أعلام النساء المؤمنات، ۱۴۲۱ق، ص۵۱۷
- ↑ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، نشر علامه، ج۴، ص۳۸۰
- ↑ قمی، منتهی الامال، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۴۹۷
- ↑ ر. ک:مقاله شیخ مفید
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۵.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، نشر علامه، ج۴، ص۳۸۰؛ طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۳۹۷
- ↑ محلاتی، ریاحین الشریعه، ج۴، ص۳۱۶؛ شیخ عباس قمی، منتهی الامال، ج۲، ص۴۳۲
- ↑ طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۳۹۴
- ↑ پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۷۹ش، ص۵۳۰
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷۳
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۵
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ص۴۴۳.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ص۴۴۱-۴۴۹؛ میانجی، مکاتیب الائمه(علیهالسلام)، ج۵ ص۳۸۱٬۴۲۷ و...
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ص۴۴۴؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۴.
- ↑ عطاردی، مسند الامام الجواد، ۱۴۱۰ق، ص۲۴۹.
- ↑ برای نمونه: سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۳۲۱.
- ↑ هیثمی، الصواعق المحرقة، ۱۴۲۴ق، ص۲۸۸.
- ↑ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۳۲۱.
- ↑ ابن تیمیه، منهاج السنه، تحقیق: محمد رشاد سالم، ج۴، ص۶۸-۶۹.
- ↑ العاملی، الحیاة السیاسیة للامام الجواد، ۱۴۲۵ق، ص۱۳۷.
- ↑ الإرشاد، ج۲، ص۲۷۳٫
- ↑ * علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، قم۱۳۸۲ ش.علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ ۱۹۷۹.محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳
- ↑ سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش. ،حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۱، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶. ،کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲. ،محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۳، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. ،محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۶، ص۹۰، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. ،فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۲، ص۱۰۶، قم۱۴۱۷
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۵٫
- ↑ عیاشی، التفسیر، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۲۰.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار؛ ۱۴۰۳ ق، ج ۵۰، ص ۱۳، ۱۷.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیة؛ ۱۴۲۶ ق، ص ۲۲۷.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب؛ نشر علامه؛ ج ۴، ص ۳۹۱.