سعد بن معاذ
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۰۹:۴۴، ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
نام | سعد بن معاذ |
---|---|
نام کامل | سعد بن مُعاذ بن نعمان بن امرئ القیس بن زید بن عبدالاشهل |
کنیه | ابوعمرو |
محل زندگی | مدینه |
نام پدر | معاذ |
نام مادر | کبشه |
زمان اسلام آوردن | بین دو پیمان عقبه اول و دوم |
نحوه اسلام آوردن | به دست مصعب بن عمیر |
حضور در جنگها | غزوات بدر • احد • خندق |
فعالیتها | پرچمدار قبیله اوس در جنگ بدر • حَکَمِ یهودیان بنیقریظه پس از شکست از مسلمانان |
درگذشت | ۵ق |
نحوه درگذشت | بر اثر جراحات جنگی در ۳۷سالگی |
آرامگاه | قبرستان بقیع |
سعد بن معاذ حدود 32 سال قبل از هجرت، در طایفه بنی عبد الاشهل از قبیله اوس در شهر مدینه در خانواده ای بزرگ به دنیا آمد. پدرش قبل از اسلام از دنیا رفت ولی مادرش تا زمان نبوت پیامبر اسلام زنده ماند و مسلمان شد.
سعد مردی مدبر و شجاع و شخصیتی بانفوذ در میان قبیله خود بود. از این رو در همان دوران جوانی به مقام ریاست قبیله اوس برگزیده شد. سعد بن معاذ با هند، دختر سماک، ازدواج کرد و صاحب دو پسر به نامهای عمرو و عبدالله شد. پس از پیمان اول عقبه و ماموریت مصعب بن عمیر به مدینه، رییس طایفه بنی عبدالاسهل، توسط مصعب مسلمان شد.
مسلمانشدن سعد تاثیر شگرفی در گسترش آیین پیامبر در مدینه داشت؛ به گونه ای که با تدبیر وی در یک روز تمامی مردم بنی الاسهل مسلمان شدند. او از آن هنگام تا زمان شهادت در راه گسترش و ترویج اسلام لحظهای از پا ننشست، تردیدی به دل راه نداد و در تمامی صحنهها حضور یافت .
پس از نبرد بدر، در جنگ احد، غزوه بنی قینقاع، سریه قتل کعب بن الاشرف، غزوه بنی نضیر شرکت کرد. آخرین صحنه رزم وی، میدان جنگ خندق در یوم الاحزاب بود که بازویش آسیب دید و به مقام جانبازی نایل آمد.
نام و نسب سعد
نام و نسب او سعد بن معاذ بن نعمان بن امرؤ القیس است. او یکی از بزرگان صحابه رسول خدا(ص) و رئیس طایفه اوس بود. مادرش، کبشه دختر رافع، اولین زن از انصار و اهل مدینه است که بین بیعت عقبه اول و دوم به پیامبر اسلام(ص) ایمان آورد. [۱]
اسلام آوردن سعد
سعد به دست مصعب بن عمیر در مدینه (بین دو پیمان عقبه) مسلمان شد و با اسلام آوردنش تمام افراد خاندان عبدالاشهل مسلمان شدند. [۲] این خاندان نخستین خاندانی هستند که زن و مرد ایشان همگی اسلام آوردند. [۳] سعد پس از اسلام آوردن به همراه اسید بن حضیر، بتهای بنی عبدالاشهل را شکست. [۴] پس از هجرت پیامبر(ص) و مسلمانان به مدینه، رسول الله(ص) میان سعد و ابوعبیده جراح از مهاجران پیمان برادری بست. [۵] وی از بزرگان انصار و رئیس قبیله اوس، مردی شجاع، قاطع در بیان و تصمیمگیری، مقاوم در مبارزه و جهاد بود. [۶]
سعد و نزول آیه
ابن اسحاق به سند خود از ابن عباس نقل میکند که معاذ بن جبل، سعد بن معاذ و خارجة بن زید از بعضی از احبار یهود درباره بعضی از چیزهایی که در تورات آمده است. سؤال کردند. آنها کتمان کرده و از پاسخگویی به سؤال خودداری کردند و آیات زیر در این باره و نازل این شد: [۷]
﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ * إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾. [۸] خداوند و لعنتکنندگان، کسانی را لعنت میکنند که برهانها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان میدارند * جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیدهها را) روشن بیان داشتند، که آنان را میآمرزم و من توبهپذیر بخشایندهام" [۹]
سرانجام سعد
با آنکه جراحت بازوی سعد خوب شده بود ولی پس از آنکه از قلعه بنی قریظه برگشت، هنگامی که خوابیده بود، بزغاله ای به جای تیر لگد زد و زخم دوباره سر باز کرد و خون به شدت جاری شد و هر چه مداوا کردند، اثری نداشت. به همین جهت، او در سال ۵ هجری و در ۳۷ سالگی به شهادت رسید. [۱۰]
هنگامی که پیامبر(ص) از ماجرای زخم سعد باخبر شد، به عیادتش آمد و او را در آغوش گرفت و در حالی که خون دست سعد به سر و صورت رسول خدا(ص) میپاشید، سر او را به دامن نهاد و پارچه سفیدی روی او کشید که هرگاه صورتش را میپوشانید، پاهایش برهنه بود و اگر پایش را میپوشانید، صورتش برهنه میماند. آنگاه این گونه برای او دعا فرمود:
خدایا! سعد در راه تو جهاد و پیامبرت را تصدیق کرد، روح او را به خوبی بپذیر". سعد با شنیدن سخنان رسول خدا(ص) به هوش آمد و چشمها را باز کرد و گفت: " اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ "! گواه باش که من به رسالت شما قرار دارم". خاندان سعد که این محبت و گرمی را از رسول خدا(ص) دیدند، سخت گریستند. آنگاه رسول خدا(ص) فرمود: "از خدا میخواهم به عدد شما از ملائکه فرود آیند و در مرگ سعد حاضر باشند".
مادر سعد برای پسرش اینگونه مرثیه میخواند: "ويل ام سعد سعد حزامة وجدة بعد اياد ياله و مجداً مقدماً سد به مسداً"؛
پیامبر(ص) فرمود: "همه کسانی که بر مردگان نوحه سرایی میکنند، دروغ میگویند، جز مادر سعد". [۱۱]
پانویس
- ↑ عباسی، حبیب، مقاله «سعد بن معاذ»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص۳۰۰
- ↑ ابناثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۳۱۳؛ ابنسعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۰؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۳۰۰؛ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۸؛ طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۸۹۷-۸۹۸
- ↑ ابنسعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۱
- ↑ ابنسعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۰-۴۲۱
- ↑ ابنسعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۱.
- ↑ ابنحجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۸
- ↑ تفسیر جامع البیان، ابن جریر طبری، ج۲، ص۷۲. به این مضمون آمده: تفسیر التبیان، شیخ طوسی، ج۲، ص۴۶
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۵۹-۱۶۰
- ↑ عباسی، حبیب، مقاله «سعد بن معاذ»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص۳۰۷.
- ↑ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۲، ص۳۲۷
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۴۲۸؛ سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج۱، ص۲۸۶؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۲، ص۳۲۳