ابن بطوطه
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۰۹:۴۷، ۱۰ اکتبر ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
نام | ابن بطوطه |
---|---|
نام کامل | شمسالدین ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن محمد لواتی طنجی |
زادگاه | مراکش • شهر تنجه (تنگه) |
زادهٔ | دهم رجب ۷۰۳ ق |
کشورهایی که سفرکرده | عربستان مصر، شام، فلسطین، حجاز، عراق، ایران، یمن، بحرین، ترکستان، بینالنهرین و بخشی از هند و چین، جاوه، خاور اروپا و خاور آفریقا |
هم دوره با | مارکو پولو |
دین | اسلام |
مذهب | مالکی |
دوران | سدههای میانه |
فعالیتها | پژوهشگر اسلامی • حقوق دان • قضاوت • کاشف • گیتاشناس |
آثار | تحفة الأنظار فی غرائب الامصار و عجائب الأسفار |
درگذشت | ۷۷۹(٧۶ سال) |
محل دفن | مراکش • شهر تنجه (تنگه) |
ابن بطوطه محمد بن عبد الله بن محمد بن إبراهیم لواتی طنجی، ابو عبد الله، در شهر طنجه سال ۷۰۳ ق/۱۳۰۴ م در مغرب بدنیا آمد و سال ۷۲۵ ه بسوی مکه عزیمت نمود و مصر، شام، حجاز، عراق، ایران، یمن، بحرین، ترکستان، میانرودان و بخشی از هند و چین، جاوه و شرق آفریقا را پیمود و سرانجام به مغرب نزد شاه ابی عنان از شاهان بنی مرین برگشت. سفر او ۲۷ سال به درازا کشید (۱۳۲۵-۱۳۵۲ م) و در مراکش سال ۷۷۹ ه/۱۳۷۷ م. درگذشت.
این جهانگرد معروف آمازیغی ۵ و یا ۶ بار به ایران سفر نمود و در تمام سفرهای شرقی خود از زبان فارسی برای ارتباط با غیر عربها استفاده نمود.او به دو سوی سواحل دریای فارس(خلیج فارس کنونی) و شهرهای فارس از جمله شیراز، خوزیه (خوزستان)، تستر(شوشتر)، تبریز و خراسان سفرکرده است. سفرنامه ابن بطوطه از کتابهای با ارزش جغرافیایی سدههای میانهاست.
ابن بطوطه کیست
شمسالدین ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن محمد لواتی طنجی مشهور به ابنبطوطه به سال (703 ق.) در طنجه واقع در مغرب به دنیا آمد و در سال (770 یا 779 ق.) درگذشت. او را از طایفه بربرهای لواته دانستهاند. خانواده وی از دانشمندان مالکی مذهب بودند و در مراکش شغل قضاوت داشتند. [۱] او نیز باسن کم در همان ابتدای راه بهعنوان قاضی کاروان حج تونس انتخاب شد و در طول سفر نیز با دانشوران دیدار کرد و از برخی اجازه روایت گرفت و بعدها نیز در هند به منصب قضا رسید.
همین از علاقه و اشتغال او به علوم دینی حکایت دارد. [۲] پژوهشگران کوشیدهاند بر پایه این سفرنامه، تصویری از روحیات و احوال ابنبطوطه ترسیم کنند. آنان به علاقه ابنبطوطه به زاهدان و صوفیان و میل درونیاش به کنارهگیری از دنیا از یکسوی و پایبندیاش به دنیا و اقرار به عدم توانایی در ترک آن از دیگر سو اشاره نموده و صداقت وی و پرهیزش از زاهد نمایی و ریاکاری را ستودهاند. [۳]
برخی او را یا هرودت در تاریخ و تاریخ نگاری دوران اسلامی مقایسه می کنند. هرودت نیز پس از ترک هالیکارناس (Halikarnassos) در آسیای صغیر که در آن زمان تحت انقیاد حکومت یونان و دیکتاتورهای گماشته شده توسط آن حکومت، بوده به اقصی نقاط جهان از جمله به بابل در بین النهرین و مصر در آفریقا رفت و مطالب گسترده ای گردآورد و تواریخ مفصل خود را با چنین دستاوردهایی در ۳۶۵ ق .م خشت نوشت. [۴]
سفرهای ابن بطوطه
در بیست و دو سالگی سودای سفر به مكه و ادای فریضه حج زندگیش را دگرگون ساخت. پس در سال 725 هـ . تن به غربت و دوری از خانواده داد و تنها به شوق دیدار خانه خدا و زیارت آرامگاه پیامبر اكرم، «چون پرندهای كه لانهاش را رها میسازد»، زادگاه خود را ترك گفت. [۵] در آغاز عزم زیارت و سپس بازگشت به وطن خود را داشت، لیك این سفر عزم او را دگرگون كرد و او از مكه به عراق رفت، نجف، واصل و بصره را دیده و از آنجا راهی آبادان شد. زان پس همچنان سرزمین ایران را پیمود تا به شیراز رسید و مدتی مقیم آن دیار گشت و به زیارت قبر سعدی شتافت و از آن «زیارتگه رندان جهان همت خواست».
از ایران به عراق آمد و از آن جا دوباره قصد حج كرد و در سال 728 به مكه رسید و تا سال 730 مجاور آن شهر مكرّم بود و سه سال پیاپی حج كرد و سپس راه یمن را در پیش گرفت. از آنجا به مقدیشو [مگادیشو] (در سومالی) رفت و پس از آن به عمان پا نهاد و از طریق جزیره هرمز مجدداً وارد خاك ایران شد و از طریق بحرین به قطیف و حسا [احساء] (كه پیش از آن هَجَر خوانده میشد) و یمامه رفت و باز راه خانه معبود را در پیش گرفته در سال 732 به مكه مكرمه رسید و حج بگزارد.
پس از پایان مراسم حج عزم بازگشت به وطن را داشت، لیكن از آنجا كه تقدیر را طرحی دیگر در سر بود، ابن بطوطه سر از آسیای صغیر درآورد. انطاكیه را دید، به قونیه رفت و به سر تربت ملای روم شتافت. آنگاه آسیای صغیر را پشت سرگذاشت و تا جنوب روسیه پیش رفت. سپس به قسطنطنیه رفت، آن گاه از طریق ایران به غزنین و كابل رفته، گام به دره سند نهاد و به شبه قاره هند پا گذاشت و مقرب دربار محمد شاه فرمانروای آن سرزمین شد و همراه با هیأت نمایندگی او به چین رفت و در آن جا مدتی ماندگار شد و به شغل قضا پرداخت.
در بازگشت از چین برای بار سوم به ایران آمد و از شهرهای لار، فسا، شیراز، اصفهان و شوشتر دیدن كرد و به نجف و سپس كوفه و حلّه رفت. از حله به بغداد و از آن شهر به شام و مصر رهسپار گردید و باز راه مكه را در پیش گرفت و به عَیذاب رفت و از طریق دریا به جده رسید و در بیست و دوم شعبان سال 749 وارد شهر مقدس مكه شد. پس از برگزاری مراسم حج و زیارت مرقد مطهر پیامبر اكرم (ص) راه وطن را در پیش گرفت و در سال 750 به فاس پایتخت مراكش و دربار ابوعنان پادشاه سلسله مرینی پا نهاد.
سپس به زادگاه خود طنجه رفت و از آن جا راه اندلس را در پیش گرفت و از غرناطه (عروس شهرهای اندلس) دیدن كرد و به فاس بازگشت. از آن جا این رحالّه آخرین سفر خود را آغازید و در قارّه سیاه فرو رفت و تا تومبوكتو و نیجریه پیش رفت و بدین ترتیب «نخستین جهانگردی بود كه در داخل آفریقا سفر كرد و گزارشی از سفر خود به جای گذاشت». [۶] پس از آن، ابن بطوطه به فرمان ابوعنان در سال 754 به دربار او بازگشت و در همان جا مستقر شد و پس از بیست و نه سال جهانگردی و زیر پا نهادن عمده سرزمین های مسكون آن روزگار، آرام گرفت و از آن جا كه یادداشت های سفر ابن بطوطه طی حوادث مختلف از جمله اسارت در دست هندوان از میان رفته بود، او دیدهها و شنیده های خود را بر منشی و دبیر دربار معروف به ابن جُزّی املا كرد. ابن جزی با تحریر و تلخیص و گاه تفصیل ـ و حتی در مواردی تحریف ـ گفته های [۷] ابن بطوطه، كتاب خواندنی و دلكش «تحفة الأنظار فی غرائب الامصار و عجائب الأسفار» را تدوین كرد كه بعدها نام مأنوستر «رحله ابن بطوطه» را به خود گرفت.
معرفی کتاب
کتاب تحفة النظار با حمایت سلطان ابو عنان و در زمانهای به نگارش درآمد که سلطان، کاتب و ادیبی بانام محمد بن محمد بن جُزَی الکلب معروف به ابن جزی را برای تدوین خاطرات ابنبطوطه برگزید. نگارش این کتاب بر پایه املاء ابنبطوطه در سال (757 ق.) سه ماه به درازا انجامید.[۵]
درباره صحت گزارشهای ابنبطوطه، از آغاز و حتی از روزگار خود او تردیدهایی وجود داشته است. به گزارش ابن خلدون، تاریخنگار همعصر ابنبطوطه، داستانهایی که او در دربار سلطان ابو عنان بر زبان میراند، نزد مردم با ناباوری و انکار روبهرو بود.[۶] نویسندگان معاصر ابنبطوطه نیز در درستی گزارشهای وی تردید داشتند و برخی مانند ابن خطیب و بلفیقی او را دروغگو میدانستند.[۷] پژوهشهای تازه نیز از اشتباهات سفرنامه ابنبطوطه و ناسازگاری برخی گزارشها با واقعیات تاریخی و جغرافیایی پرده برداشتهاند تا جایی که اصل مسافرت او به سرزمینهایی مانند چین یا قسطنطنیه را انکار کرده و سخنان وی در این سفرنامه را برگرفته از منابع دیگر دانستهاند.[۸]
پانویس
- ↑ الدرر الکامنه، ج 3، ص 480-481؛ تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص 331؛ تحفة النظار، ج 1، مقدمه، ص 80
- ↑ Ibn Battuta، P2-3
- ↑ سفرنامه ابنبطوطه، ص 32-33؛ مجله نامه انجمن، ش 21، ص 7، چند نمونه از دادههای جامعهشناختی و روانشناختی
- ↑ خدادادیان، اردشیر: هخامنشیها (۱۳۷۸) مبحث هرودت و تاریخ نگاری او
- ↑ رحله ابن بطوطه، (بيروت: دارصادر، 1986) صفحه 14
- ↑ دو وو، بارون كارا، متفكران اسلام، ترجمه احمد آرام، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1363)، ج 1، ص 98
- ↑ سفرنامه ابن بطوطه. ترجمه محمد علي موحد، (تهران: مركز انتشارات علمي و فرهنگي، 1361)، ج 1، مقدمه مترجم، صفحه 38.